margaret
01-25-2010, 11:40 AM
دکتر رضا زمانی
رضا زماني متولد سال 1317 شهر تهران است. وي پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و دبيرستان در سال 1336 در رشته حقوق با تمركز بر رشته قضايي به تحصيلات پرداخت و سپس با علاقه اي كه از ابتدا به رشته روانشناسي در او بود با شركت در دوره هاي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران به آمريكا عزيمت نمود و دكتراي روانشناسي باليني را در سال 1354 از دانشگاه مينه سوتاي آمريكا اخذ كرد. بعد از بازگشت به ايران وي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران دانشكده ادبيات و علوم انساني گرديد.
خاطرات کودکي : رضا زماني همچون پدرش ذوق ادبي خوبي دارد و از اين رو در دوره كودكي و نوجواني كتاب هاي ادبيات و تاريخ و شعر بسيار مي خواند. به سعدي، حافظ و فردوسي علاقه داشت و رمان هاي زيادي را مطالعه مي كرد. از جمله «بينوايان» اثر ويكتور هوگو كه او در سنين نوجواني، تابستاني را با آن به سر كرده بود: «يادم مي آيد دبستان كه مي رفتم در خيابان ژاله زندگي مي كرديم. آنجا پيرمرد كتابفروشي بود كه هميشه مرا به ياد پيرمرد خنزر پنزري صادق هدايت مي انداخت با شالي دور گردن و همان تصويرها. او كتاب كرايه مي داد و من از او خيلي كتاب كرايه مي كردم و مي خواندم. متأسفانه اين رسم ديگر برچيده شده است.» اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رضا زماني از شرايط خانوادگي خود، ميگويد: «درس خواندن و دانشگاه رفتن در خانواده من، مسأله اي كاملاً طبيعي و معمولي بود، يعني چيزي نبود كه من سنتي بر آن گذاشته باشم. عمويم طبيب و استاد دانشگاه بود، دايي هايم همه تحصيلات دانشگاهي داشتند. پدربزرگ مادرم، اگرچه روحاني نبود، اما تحصيلاتي در نجف داشت، خواهر و برادرانم همه تحصيلات رده بالاي آكادميك دارند. بنابراين تحصيل كردن در محيط زندگي من امري كاملاً مستعد و مساعد بود. البته پدرم هم خيلي تشويقم مي كرد.»
تحصيلات رسمي و حرفه اي : ديپلم متوسطه از دبيرستان علميه تهران سال 1336 ـ ليسانس حقوق از دانشكده حقوق، علوم سياسي و اقتصاد دانشگاه تهران با تمركز بر رشته قضايي (۱۳۴۰) ـ فوق ليسانس روانشناسي از دانشگاه تهران (۱۳۴۵) ـ دكتراي روانشناسي باليني از دانشگاه مينه سوتا (آمريكا) در سال ۱۳۵۳ و اخذ مدرك فوق دكتري از همان دانشگاه ـ گذراندن دوره كارورزي (انترني) به مدت يك سال، تمام وقت در بيمارستان دانشگاه كانزاس (آمريكا) خاطرات و وقايع تحصيل : رضا زماني عزيمت به آمريكا و تحصيل در آنجا را از وقايع آن دوران خود ميداند :«دانشگاه مينه سوتا يكي از دانشگاه هاي نخبه رشته روانشناسي در دنياست و به قول خودشان از دانشگاه هاي top ten يعني ده تاي اول از ميان حدود ۲۰۰۰ مؤسسه معتبر است ومن نمي دانم چطور مرا از اين سر دنيا پذيرفتند! استادان خيلي برجسته و نخبه اي هم داشت كه من خيلي از كلاس هاي درسشان استفاده كردم. حتي بيش از آنچه لازم بود واحدهاي درسي برمي داشتم كه آنها مي گفتند به اندازه كافي واحد گرفته اي و ديگر بس است. ولي مي دانستم كه اين فرصت ها دوباره به دست نمي آيند. بنابراين با استادان آنجا خيلي درس مي گرفتم و پاي صحبتشان نمي نشستم. همان جا هم مرا براي دوره فوق دكتري پذيرفتند اما دانشگاه تهران عضويت در هيأت علمي را به من پيشنهاد كرد و من فكر كردم موقعيت خوبي است و بهتر است از دست نرود.»
استادان و مربيان : رضا زماني مي گويد: «در طي مسير علمي و كسب موفقيت هايش بيش از همه از دكتر ذبيح الله صفا - كه پسر دايي پدرش بوده - تأثير مي پذيرفته و باتأكيد بر شخصيت ارزنده او، از دكتر صفا به نيكي ياد مي كند: «ذبيح الله صفا آدم بسيار سليم النفس، خوب، مؤدب و انساني والا بود. زماني كه ايشان استاد دانشگاه بودند در همه مملكت ۱۵۰ تا ۲۰۰ استاد وجود داشت. دانشگاه ها تازه داشتند شكل مي گرفتند و كم بودند و استاد دانشگاه در آن زمان وجهه خاصي داشت. به ياد مي آورم در سن ۱۲ - ۱۰ سالگي وقتي گاهي از اين استاد بزرگوار سؤالي مي پرسيدم، مي نشست كنارم و گويي دوست چندين و چند ساله من است، با حوصله و آرامش به سؤالاتم پاسخ مي داد. اگر چه از دوران ابتدايي رسيدن به چنين جايگاهي را براي خودم به عنوان يك هدف تعيين كرده بودم ولي شايد حضور دكتر صفا هم اين پشتكار و علاقه به ادامه مسير را در من تشديد مي كرد.»
مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ـ روانشناس باليني در بيمارستان عمومي شهر «مينيا پوليس» و بيمارستان ايالتي «هيستينگز» در ايالت مينه سوتا در سال هاي اقامت در آمريكا ـ رئيس هيأت مديره انجمن روانشناسي ايران از پائيز ۸۵ ـ عضو هيأت مديره انجمن روانشناسي ايران از ۱۳۵۵ تا ۵۷ و نايب رئيس اين انجمن از سال ۷۳ تا ۷۷ ـ عضو هيأت مؤسس انجمن روانشناسي ايران (۱۳۷۴) ـ عضو گروه واژه گزيني تخصصي روانشناسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي (۸۱) ـ رئيس مؤسسه روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران از سال ۵۸ تا ۶۳ ـ رئيس دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي از ۱۳۸۲ تا تابستان ۸۵ ـ نماينده دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي در هيأت مميزه دانشگاه تهران (۲ دوره) از ۸۰ تا ۸۴ ـ دوبار معاون پژوهشي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران ۷۶ و ۸۱ ـ بنيانگذار، صاحب امتياز، مدير مسئول و سردبير نشريه «پژوهش هاي روانشناختي» از ۱۳۷۰ تاكنون ـ عضو هيأت تحريريه دو فصلنامه روانشناسي معاصر، علوم شناختي، نشريات انجمن روانشناسي ايران و دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، پژوهش در سلامت رواني و ... ـ عضو سابق هيأت علمي دانشگاه تهران ـ عضو كميته علوم انساني قطب هاي علمي وزارت علوم
فعاليتهاي آموزشي : در زمينه تدريس رضا زماني سعي مي كرد خيلي پراكنده و متفرقه تدريس نكند و عمده فعاليت هايش در اين بخش در دانشگاه تهران بود و به صورت استثنا گاهي در انستیتو روانپزشكي و دانشگاه بهزيستي و توانبخشي به آموزش مي پرداخت. دروسي كه عمدتاً تدريس مي كرد شامل تاريخچه و مكاتب روانشناسي، روانشناسي يادگيري، آسيب شناسي رواني، روانشناسي باليني، نظريه هاي روان درماني و مواردي از اين دست در سطوح كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري مي شد.
آرا و گرايشهاي خاص : اما درباره جايگاه علم روانشناسي در ايران و مقايسه با ساير كشورهاي جهان و نواقص و كاستي هاي اين علم در كشور ما، رضا زماني دل پري از وضع عمومي اين علم دارد: «امروز روانشناسي كم و بيش مانند علوم ديگر است. تمام علوم جديدي كه وارد مملكت ما شده اند هنوز نوپا هستند. در ذهن عامه مردم و حتي دانشجويان ما، روانشناسي يك فرم خاصي دارد كه از يك روزنه كوچك به آن نگاه مي كنند. يعني به روانشناسي بيشتر به عنوان يك رشته خدماتي مثل مشاوره و روان درماني اشاره مي شود. در حالي كه روانشناسي رشته هاي بسيار متعددي دارد و حوزه اي بسيار بسيار وسيع است. متأسفانه فقط بخش هايي از آن وارد مملكت ما شده و دانشجويانمان نسبت به آنها علاقه نشان مي دهند. شايد تا حدودي به اين علت است كه امكانات آن رشته ها و شاخه هاي ديگر در دسترس نيست و آنچه ساده تر است و ابزار و وسايل چنداني نمي خواهد، همين رشته هايي است كه عمدتاً در كشور وارد شده اند. از جمله بخش هاي عمده اي كه نياز به ابزار و هزينه بالا دارد. مثلاً روانشناسي فيزيولوژيك كه براي تحقيق و كار، نيازمند ابزارهاي بسيار گرانقيمت است، آزمايشگاه هاي مفصل مي خواهد و كاري نيست كه با دو كتاب و وسيله ساده و تست راه بيفتد. اين موارد عملاً هنوز وارد مملكت مان نشده. يا روانشناسي مهندسي رفتار يا روانشناسي اجتماعي كه بعضي از كشورهاي جهان سوم به آن پرداخته اند و به ابزارآلات آنچناني هم نيازي ندارد، هنوز آنگونه كه بايد با اقبال و توجه و همتي كه شايسته است مواجه نشده.» دكتر زماني درباره چگونگي دسترسي به علوم جديد معتقد است: «نخستين ، ساده ترين و ضروري ترين وسيله دستيابي به علم، كتاب و منبع است. اگر من ندانم آخرين تحقيقات صورت گرفته در دنيا چيست، ممكن است كاري كه ارائه مي كنم قديمي يا تكراري باشد يا چيزي به علم روز اضافه نكند. با وجود كوشش هايي كه شده و دسترسي نسبت به سال هاي اوليه انقلاب بيشتر است، هنوز مشكلات اساسي و كمبودهايي داريم. مثلاً نمايشگاه سالانه بين المللي كتاب برپا مي شود ولي نمايشگاه در سطحي است كه آنجا كتاب هاي خيلي معمولي و ساده در حد ليسانس ارائه مي كنند و خبري از كتاب هاي روز و فوق العاده تخصصي نيست. ما هنوز براي تهيه و خريد آن كتاب ها دردسر داريم؛ كتاب هايي كه مثلاً صد هزار تومان قيمت دارند يا اينترنت و سايت هاي قابل استفاده هست ولي آنها نيز به شكل مناسب و دلخواه ما نيست. يعني بيشتر ظاهري است تا واقعي. من هميشه مي گويم هيچ ابن سينايي، بي مقدمه ابن سينا بروز نمي كند. يك زمينه كافي و وافي مي خواهد و اين زمينه تاكنون موجود نبوده. اگرچه كم كم مي رود كه ايجاد شود ولي كماكان مشكلات عمده وجوددارند.» و پيشنهاد دكتر رضا زماني به عنوان فردي كه بيش از ۳۰سال در رشته روانشناسي مشغول تحقيق و پژوهش بوده براي رفع نواقص و كاستي ها چنين است: «احساس مي كنم تحصيلات تكميلي اصولاً بايد به زبان علمي جلو بروند. چون نمي شود از منابع دست دوم و سوم استفاده كرد. هنوز كتاب هاي استادان خودم كه سال ها پيش ترجمه شده اند گاه گداري تجديد چاپ مي شوند. در صورتي كه علم امروز نمي تواند اينگونه باشد. كتاب هاي مرجع و درسي رشته هاي مختلف را كه مي بينم، هر پنج - شش سال يا حداكثر ده سال مرور مي شوند و بخش عمده اي از آن تغيير مي كند و مطالب تازه جايش را مي گيرد. هر چه جلوتر مي رويم اين علم سريع تر پيش مي رود. ۵۰ سال پيش به اين شدت نبود، هم اكنون اينطور است و شايد در ۵۰ سال آينده، مطالب دو سال پيش نيز كهنه باشد. بنابراين در فرهنگي كه هنوز كتاب ترجمه شده ۲۰ سال پيش - كه آن خود متعلق به ۱۰ سال پيشتر بوده - تدريس مي شود، نمي توان پيشرو و پيشگام بود. پيشرو بودن مقدمات مي خواهد و اگرچه تحولات عظيمي حاصل شده اما اين مقدمات هنوز حاصل نشده است. من شاهدم دانشجويان دوره فوق ليسانس و حتي دكتراي ما از زبان استفاده مي كنند ولي احساس مي كنم برداشتي كه از متن دارند به آن وقتي كه لازم است داشته باشند، نيست و اين به دليل ضعف موجود در زبان است.»
برگرفته و تلخیص شده از سایت راسخون
رضا زماني متولد سال 1317 شهر تهران است. وي پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و دبيرستان در سال 1336 در رشته حقوق با تمركز بر رشته قضايي به تحصيلات پرداخت و سپس با علاقه اي كه از ابتدا به رشته روانشناسي در او بود با شركت در دوره هاي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران به آمريكا عزيمت نمود و دكتراي روانشناسي باليني را در سال 1354 از دانشگاه مينه سوتاي آمريكا اخذ كرد. بعد از بازگشت به ايران وي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران دانشكده ادبيات و علوم انساني گرديد.
خاطرات کودکي : رضا زماني همچون پدرش ذوق ادبي خوبي دارد و از اين رو در دوره كودكي و نوجواني كتاب هاي ادبيات و تاريخ و شعر بسيار مي خواند. به سعدي، حافظ و فردوسي علاقه داشت و رمان هاي زيادي را مطالعه مي كرد. از جمله «بينوايان» اثر ويكتور هوگو كه او در سنين نوجواني، تابستاني را با آن به سر كرده بود: «يادم مي آيد دبستان كه مي رفتم در خيابان ژاله زندگي مي كرديم. آنجا پيرمرد كتابفروشي بود كه هميشه مرا به ياد پيرمرد خنزر پنزري صادق هدايت مي انداخت با شالي دور گردن و همان تصويرها. او كتاب كرايه مي داد و من از او خيلي كتاب كرايه مي كردم و مي خواندم. متأسفانه اين رسم ديگر برچيده شده است.» اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رضا زماني از شرايط خانوادگي خود، ميگويد: «درس خواندن و دانشگاه رفتن در خانواده من، مسأله اي كاملاً طبيعي و معمولي بود، يعني چيزي نبود كه من سنتي بر آن گذاشته باشم. عمويم طبيب و استاد دانشگاه بود، دايي هايم همه تحصيلات دانشگاهي داشتند. پدربزرگ مادرم، اگرچه روحاني نبود، اما تحصيلاتي در نجف داشت، خواهر و برادرانم همه تحصيلات رده بالاي آكادميك دارند. بنابراين تحصيل كردن در محيط زندگي من امري كاملاً مستعد و مساعد بود. البته پدرم هم خيلي تشويقم مي كرد.»
تحصيلات رسمي و حرفه اي : ديپلم متوسطه از دبيرستان علميه تهران سال 1336 ـ ليسانس حقوق از دانشكده حقوق، علوم سياسي و اقتصاد دانشگاه تهران با تمركز بر رشته قضايي (۱۳۴۰) ـ فوق ليسانس روانشناسي از دانشگاه تهران (۱۳۴۵) ـ دكتراي روانشناسي باليني از دانشگاه مينه سوتا (آمريكا) در سال ۱۳۵۳ و اخذ مدرك فوق دكتري از همان دانشگاه ـ گذراندن دوره كارورزي (انترني) به مدت يك سال، تمام وقت در بيمارستان دانشگاه كانزاس (آمريكا) خاطرات و وقايع تحصيل : رضا زماني عزيمت به آمريكا و تحصيل در آنجا را از وقايع آن دوران خود ميداند :«دانشگاه مينه سوتا يكي از دانشگاه هاي نخبه رشته روانشناسي در دنياست و به قول خودشان از دانشگاه هاي top ten يعني ده تاي اول از ميان حدود ۲۰۰۰ مؤسسه معتبر است ومن نمي دانم چطور مرا از اين سر دنيا پذيرفتند! استادان خيلي برجسته و نخبه اي هم داشت كه من خيلي از كلاس هاي درسشان استفاده كردم. حتي بيش از آنچه لازم بود واحدهاي درسي برمي داشتم كه آنها مي گفتند به اندازه كافي واحد گرفته اي و ديگر بس است. ولي مي دانستم كه اين فرصت ها دوباره به دست نمي آيند. بنابراين با استادان آنجا خيلي درس مي گرفتم و پاي صحبتشان نمي نشستم. همان جا هم مرا براي دوره فوق دكتري پذيرفتند اما دانشگاه تهران عضويت در هيأت علمي را به من پيشنهاد كرد و من فكر كردم موقعيت خوبي است و بهتر است از دست نرود.»
استادان و مربيان : رضا زماني مي گويد: «در طي مسير علمي و كسب موفقيت هايش بيش از همه از دكتر ذبيح الله صفا - كه پسر دايي پدرش بوده - تأثير مي پذيرفته و باتأكيد بر شخصيت ارزنده او، از دكتر صفا به نيكي ياد مي كند: «ذبيح الله صفا آدم بسيار سليم النفس، خوب، مؤدب و انساني والا بود. زماني كه ايشان استاد دانشگاه بودند در همه مملكت ۱۵۰ تا ۲۰۰ استاد وجود داشت. دانشگاه ها تازه داشتند شكل مي گرفتند و كم بودند و استاد دانشگاه در آن زمان وجهه خاصي داشت. به ياد مي آورم در سن ۱۲ - ۱۰ سالگي وقتي گاهي از اين استاد بزرگوار سؤالي مي پرسيدم، مي نشست كنارم و گويي دوست چندين و چند ساله من است، با حوصله و آرامش به سؤالاتم پاسخ مي داد. اگر چه از دوران ابتدايي رسيدن به چنين جايگاهي را براي خودم به عنوان يك هدف تعيين كرده بودم ولي شايد حضور دكتر صفا هم اين پشتكار و علاقه به ادامه مسير را در من تشديد مي كرد.»
مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ـ روانشناس باليني در بيمارستان عمومي شهر «مينيا پوليس» و بيمارستان ايالتي «هيستينگز» در ايالت مينه سوتا در سال هاي اقامت در آمريكا ـ رئيس هيأت مديره انجمن روانشناسي ايران از پائيز ۸۵ ـ عضو هيأت مديره انجمن روانشناسي ايران از ۱۳۵۵ تا ۵۷ و نايب رئيس اين انجمن از سال ۷۳ تا ۷۷ ـ عضو هيأت مؤسس انجمن روانشناسي ايران (۱۳۷۴) ـ عضو گروه واژه گزيني تخصصي روانشناسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي (۸۱) ـ رئيس مؤسسه روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران از سال ۵۸ تا ۶۳ ـ رئيس دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي از ۱۳۸۲ تا تابستان ۸۵ ـ نماينده دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي در هيأت مميزه دانشگاه تهران (۲ دوره) از ۸۰ تا ۸۴ ـ دوبار معاون پژوهشي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران ۷۶ و ۸۱ ـ بنيانگذار، صاحب امتياز، مدير مسئول و سردبير نشريه «پژوهش هاي روانشناختي» از ۱۳۷۰ تاكنون ـ عضو هيأت تحريريه دو فصلنامه روانشناسي معاصر، علوم شناختي، نشريات انجمن روانشناسي ايران و دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، پژوهش در سلامت رواني و ... ـ عضو سابق هيأت علمي دانشگاه تهران ـ عضو كميته علوم انساني قطب هاي علمي وزارت علوم
فعاليتهاي آموزشي : در زمينه تدريس رضا زماني سعي مي كرد خيلي پراكنده و متفرقه تدريس نكند و عمده فعاليت هايش در اين بخش در دانشگاه تهران بود و به صورت استثنا گاهي در انستیتو روانپزشكي و دانشگاه بهزيستي و توانبخشي به آموزش مي پرداخت. دروسي كه عمدتاً تدريس مي كرد شامل تاريخچه و مكاتب روانشناسي، روانشناسي يادگيري، آسيب شناسي رواني، روانشناسي باليني، نظريه هاي روان درماني و مواردي از اين دست در سطوح كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري مي شد.
آرا و گرايشهاي خاص : اما درباره جايگاه علم روانشناسي در ايران و مقايسه با ساير كشورهاي جهان و نواقص و كاستي هاي اين علم در كشور ما، رضا زماني دل پري از وضع عمومي اين علم دارد: «امروز روانشناسي كم و بيش مانند علوم ديگر است. تمام علوم جديدي كه وارد مملكت ما شده اند هنوز نوپا هستند. در ذهن عامه مردم و حتي دانشجويان ما، روانشناسي يك فرم خاصي دارد كه از يك روزنه كوچك به آن نگاه مي كنند. يعني به روانشناسي بيشتر به عنوان يك رشته خدماتي مثل مشاوره و روان درماني اشاره مي شود. در حالي كه روانشناسي رشته هاي بسيار متعددي دارد و حوزه اي بسيار بسيار وسيع است. متأسفانه فقط بخش هايي از آن وارد مملكت ما شده و دانشجويانمان نسبت به آنها علاقه نشان مي دهند. شايد تا حدودي به اين علت است كه امكانات آن رشته ها و شاخه هاي ديگر در دسترس نيست و آنچه ساده تر است و ابزار و وسايل چنداني نمي خواهد، همين رشته هايي است كه عمدتاً در كشور وارد شده اند. از جمله بخش هاي عمده اي كه نياز به ابزار و هزينه بالا دارد. مثلاً روانشناسي فيزيولوژيك كه براي تحقيق و كار، نيازمند ابزارهاي بسيار گرانقيمت است، آزمايشگاه هاي مفصل مي خواهد و كاري نيست كه با دو كتاب و وسيله ساده و تست راه بيفتد. اين موارد عملاً هنوز وارد مملكت مان نشده. يا روانشناسي مهندسي رفتار يا روانشناسي اجتماعي كه بعضي از كشورهاي جهان سوم به آن پرداخته اند و به ابزارآلات آنچناني هم نيازي ندارد، هنوز آنگونه كه بايد با اقبال و توجه و همتي كه شايسته است مواجه نشده.» دكتر زماني درباره چگونگي دسترسي به علوم جديد معتقد است: «نخستين ، ساده ترين و ضروري ترين وسيله دستيابي به علم، كتاب و منبع است. اگر من ندانم آخرين تحقيقات صورت گرفته در دنيا چيست، ممكن است كاري كه ارائه مي كنم قديمي يا تكراري باشد يا چيزي به علم روز اضافه نكند. با وجود كوشش هايي كه شده و دسترسي نسبت به سال هاي اوليه انقلاب بيشتر است، هنوز مشكلات اساسي و كمبودهايي داريم. مثلاً نمايشگاه سالانه بين المللي كتاب برپا مي شود ولي نمايشگاه در سطحي است كه آنجا كتاب هاي خيلي معمولي و ساده در حد ليسانس ارائه مي كنند و خبري از كتاب هاي روز و فوق العاده تخصصي نيست. ما هنوز براي تهيه و خريد آن كتاب ها دردسر داريم؛ كتاب هايي كه مثلاً صد هزار تومان قيمت دارند يا اينترنت و سايت هاي قابل استفاده هست ولي آنها نيز به شكل مناسب و دلخواه ما نيست. يعني بيشتر ظاهري است تا واقعي. من هميشه مي گويم هيچ ابن سينايي، بي مقدمه ابن سينا بروز نمي كند. يك زمينه كافي و وافي مي خواهد و اين زمينه تاكنون موجود نبوده. اگرچه كم كم مي رود كه ايجاد شود ولي كماكان مشكلات عمده وجوددارند.» و پيشنهاد دكتر رضا زماني به عنوان فردي كه بيش از ۳۰سال در رشته روانشناسي مشغول تحقيق و پژوهش بوده براي رفع نواقص و كاستي ها چنين است: «احساس مي كنم تحصيلات تكميلي اصولاً بايد به زبان علمي جلو بروند. چون نمي شود از منابع دست دوم و سوم استفاده كرد. هنوز كتاب هاي استادان خودم كه سال ها پيش ترجمه شده اند گاه گداري تجديد چاپ مي شوند. در صورتي كه علم امروز نمي تواند اينگونه باشد. كتاب هاي مرجع و درسي رشته هاي مختلف را كه مي بينم، هر پنج - شش سال يا حداكثر ده سال مرور مي شوند و بخش عمده اي از آن تغيير مي كند و مطالب تازه جايش را مي گيرد. هر چه جلوتر مي رويم اين علم سريع تر پيش مي رود. ۵۰ سال پيش به اين شدت نبود، هم اكنون اينطور است و شايد در ۵۰ سال آينده، مطالب دو سال پيش نيز كهنه باشد. بنابراين در فرهنگي كه هنوز كتاب ترجمه شده ۲۰ سال پيش - كه آن خود متعلق به ۱۰ سال پيشتر بوده - تدريس مي شود، نمي توان پيشرو و پيشگام بود. پيشرو بودن مقدمات مي خواهد و اگرچه تحولات عظيمي حاصل شده اما اين مقدمات هنوز حاصل نشده است. من شاهدم دانشجويان دوره فوق ليسانس و حتي دكتراي ما از زبان استفاده مي كنند ولي احساس مي كنم برداشتي كه از متن دارند به آن وقتي كه لازم است داشته باشند، نيست و اين به دليل ضعف موجود در زبان است.»
برگرفته و تلخیص شده از سایت راسخون