ATHENA
12-20-2009, 10:28 PM
سخنی دیگر در باره زمان
جشن اسفندگان
رضا مرادی غیاث آبادی
همواره در نزدیکی هر یک از جشنهای ایرانی، نامههای زیادی میرسد که در باره زمان درست جشنهای ایرانی پرسشهایی شده است. با اینکه در این باره بسیار گفته و نوشتهام، اما بار دیگر نیز پاسخ به پرسش انجمن گرامی آریابوم (http://www.aariaboom.com/) را در اینجا میگذارم تا پاسخ دیگر دوستان را نیز با ارجاع به این صفحه انجام دهم.
همانگونه که نوشته اید، جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی. اما در باره پرسش شما از وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از 40 روز از شب یلدا یا چله، و پس از 100 روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از 25 روز از جشن اسفندگان است.
این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان (http://www.ghiasabadi.com/salnamayeDini.html) چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب یلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسیده است. این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد.
اینها نمونههایی از آشفتگیهایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاهشماری ایرانی را مخدوش کردهاند، بلکه اختلالهایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آوردهاند.
معدودی که از این شبه تقویم نوساخته دفاع میکنند، عملاً در نوشته های خود از این فاصلههای 100 روزه و 40 روزه و 25 روزه یاد میکنند، اما گفتار خود را بگونهای با توصیفهای زیبا و شعر و ترانه ترتیب میدهند که خواننده غیردقیق متوجه نشود این اعداد و ارقام با آن سالنما هیچگونه انطباقی ندارد.
همانگونه که میدانید، من و دیگران در این زمینه بارها نوشتهایم و پرسشهایی را در رسانههای گوناگون خطاب به تهیهکنندگان ناشناس آن مطرح کردهام. این پرسشها تاکنون بدون پاسخ مانده است. چرا که هرگونه پاسخی میتواند موجب افشای قدمت بیست ساله این تقویم، دستکاریهای فراوان در گاهشماری ایرانی و زرتشتی، نبود هیچگونه سامانه کبیسهگیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلافهای فراوان با دیگر زرتشتیان جهان شود که چنین دستکاریهایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست میشمارند.
از این رو، زمان درست شب یلدا برابر است با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است و کسانی که از روز دیگری نام می برند، میباید بجای کوشش برای انحراف ذهن خواننده، به توجیه و توضیح این فاصلههای منطقی و تعریف شده که خود نیز به آن باور دارند، برآیند و سپس دست بکار تغییر روزهای جشن های ملی ایران که در طول هزاران سال در گستره پهناور سرزمینهای ایرانی تثبیت شدهاند، بشون
جشن اسفندگان
رضا مرادی غیاث آبادی
همواره در نزدیکی هر یک از جشنهای ایرانی، نامههای زیادی میرسد که در باره زمان درست جشنهای ایرانی پرسشهایی شده است. با اینکه در این باره بسیار گفته و نوشتهام، اما بار دیگر نیز پاسخ به پرسش انجمن گرامی آریابوم (http://www.aariaboom.com/) را در اینجا میگذارم تا پاسخ دیگر دوستان را نیز با ارجاع به این صفحه انجام دهم.
همانگونه که نوشته اید، جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی. اما در باره پرسش شما از وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از 40 روز از شب یلدا یا چله، و پس از 100 روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از 25 روز از جشن اسفندگان است.
این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان (http://www.ghiasabadi.com/salnamayeDini.html) چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب یلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسیده است. این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد.
اینها نمونههایی از آشفتگیهایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاهشماری ایرانی را مخدوش کردهاند، بلکه اختلالهایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آوردهاند.
معدودی که از این شبه تقویم نوساخته دفاع میکنند، عملاً در نوشته های خود از این فاصلههای 100 روزه و 40 روزه و 25 روزه یاد میکنند، اما گفتار خود را بگونهای با توصیفهای زیبا و شعر و ترانه ترتیب میدهند که خواننده غیردقیق متوجه نشود این اعداد و ارقام با آن سالنما هیچگونه انطباقی ندارد.
همانگونه که میدانید، من و دیگران در این زمینه بارها نوشتهایم و پرسشهایی را در رسانههای گوناگون خطاب به تهیهکنندگان ناشناس آن مطرح کردهام. این پرسشها تاکنون بدون پاسخ مانده است. چرا که هرگونه پاسخی میتواند موجب افشای قدمت بیست ساله این تقویم، دستکاریهای فراوان در گاهشماری ایرانی و زرتشتی، نبود هیچگونه سامانه کبیسهگیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلافهای فراوان با دیگر زرتشتیان جهان شود که چنین دستکاریهایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست میشمارند.
از این رو، زمان درست شب یلدا برابر است با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است و کسانی که از روز دیگری نام می برند، میباید بجای کوشش برای انحراف ذهن خواننده، به توجیه و توضیح این فاصلههای منطقی و تعریف شده که خود نیز به آن باور دارند، برآیند و سپس دست بکار تغییر روزهای جشن های ملی ایران که در طول هزاران سال در گستره پهناور سرزمینهای ایرانی تثبیت شدهاند، بشون