توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : »» آنچه كه از چاپ ميدانيد
ATHENA
12-19-2009, 04:39 PM
آشنايي با مفاهيم dpi - lpi - ppi
یکی از مواردی که در کشور ما چندان به آن پرداخته نشده پژوهش در گرافیک و چاپ است. در حالی که همه می دانیم ورود طراحان گرافیک جوان به بازار کار و عدم آشنایی آنها با مفاهیم بنیادی و مشکلات طراحی تا چاپ، چه زیانهایی به مجموعه خانواده گرافیک و چاپ می زند. هر روزه شاهد چاپ مقوله های مختلفی هستیم که هر یک به نوعی مشکلاتی در درون خود دارند. برخی قابل اغماض و برخی دیگر از چشم عوام نیز پوشیده نیستند. بنابراین ناچار به تجدید چاپ و پرداخت خسارات میلیونی می شوند.
در مکالمات روزمره طراحان گرافیک بسیار می شنویم که اگر کاری برای چاپ آماده می شود بایستی dpi ۳۰۰ باشد. آیا تاکنون به مفهوم این حرف دقت کرده اید؟ در درون این جمله ساده حرفهای بسیاری است!
اگر طراحان گرافیک ما از مراحل مختلف لیتوگرافی نیز آگاهی داشته باشند حتماً دیده اند که خروجی setter Image معمولاً dpi ۲۴۰۰ است. اگر چنین است پس چرا اسکن کار را dpi ۳۰۰ می گیریم و چرا dpi ۲۴۰ اسکن نمی کنیم. این دو مفهوم چه ربطی به هم دارند؟ چرا همه خروجی ها را روی ورق کالک و با پرینتر لیزری نمی گیرند؟
در لیتوگرافی با مفهوم دیگری برخورد می کنیم به نام lpi . در کارهای معمول چاپ افست مقدار lpi را ۱۵۰ می گیرند. Lpi چه مفهومی را بیان می کند. اگر lpi بطور معمول ۱۵۰ است پس چرا dpi ۳۰۰ اسکن می کنیم؟
● هر یک از مفاهیم را شرح می دهیم و پس از آن ارتباط آنها و شیوه تشخیص هر یک را بیان می کنیم.
▪ Ppi (pixel per inch ) تعداد پیکسل در یک اینچ، واحد اندازه گیری دقت روی صفحه نمایش:
آنچه که به اشتباه رایج شده و بسیار استفاده می شود واحد dpi به جای ppi است. وقتی صحبت از دقت تصویر بر روی صفحه نمایش می شود، در واقع تعداد پیکسل در اینچ روی صفحه مانیتور مورد نظر است. برای درک این مفهوم کافی است در نرم افزار Photoshop تصویری را ظاهر کنید. در حالی که خط کش ها را نیز نمایان کرده اید، ذره بین را انتخاب کرده و تا حد امکان تصویر را بزرگ کنید به طوری که پیکسل ها را به طور مجزا ببینید.
اکنون پیکسل ها را شمارش کنید. خواهید دید که تعداد پیکسل ها در واحد اینچ همان چیزی است که شما برای تصویر انتخاب کرده اید. برای ساده شدن کار پس از اینکه تصویری را در Photoshop ظاهر کردید، به منوی Image size / Image رفته و Resolution را مقدار ۳۰ قرار دهید. اکنون پیکسل ها را شمارش کنید. با کمی دقت متوجه می شوید که در منوی Image size واحد اندازه گیری دقت تصویر inch / pixel در نظر گرفته شده است اما اغلب به اشتباه dpi گفته می شود. این اشتباه مصطلح از آنجا ناشی می شود که هر پیکسل روی صفحه نمایش را می توان یک نقطه فرض کرد و بنابراین ppi به اشتباه تبدیل به dpi شد در حالی که dpi مفهوم دیگری دارد. منوی New در نرم افزار Photoshop - به واحد Resolution دقت کنید.
▪ Lpi (line per inch ) تعداد ترام های چاپ در واحد اینچ:
واحد lpi کیفیت چاپ را به ما نشان می دهد. هر چه lpi بالاتر باشد ترامها ریزتر خواهد بود. برای رسیدن به مفهوم lpi کافی است یک کار چاپی که ترجیحاً lpi آن کم یا به عبارت دیگر ترام ها درشت تر باشند انتخاب کرده و در زیر لوپ ترامها را شمارش کنید. خواهید دید که بسته به lpi مشاهده شده تعداد ترامها متفاوت خواهد بود مثلاً ترامهای روزنامه معمولاً ۹۰ است بنابراین تعداد ترامهای شمارش شده در یک اینچ ۹۰ خواهد بود.
میزان lpi که در لیتوگرافی در هنگام خروجی فیلم setter Image یا پلیت (Plate setter ) تعیین می شود بسته به شیوه چاپ و رسانه ای دارد که عمل چاپ روی آن انجام می شود. میزان lpi بر اساس رسانه چاپی در جدول ارائه شده است dpi (dot per inch ) دقت خروجی چاپگر (چاپگر لیزری / setter Image / Plate setter یا ... )
آنچه که به عنوان dpi می نامند در واقع دقت خروجی است و مربوط به چاپگرها اعم از چاپگرهای لیزری موجود در دفاتر یا setter Image و Plate setter است به عبارت دیگر ppi نقاط روی صفحه نمایش است که به اشتباه dpi گفته می شود.
برای آنکه به تفاوت میان dpi و lpi بیشتر پی ببریم در ابتدا بایستی روشی که در چاپ باعث می شود که چشمان ما یک سطح را خاکستری ببیند شرح دهیم.
چاپگرها (لفظ چاپگر به طور عام استفاده می شود و شامل چاپگرهای لیزری، ایمیجستر، پلیت ستر و ... می باشد) با استفاده از رنگ مشکی، رنگ خاکستری را ایجاد می کنند. برای ساخت رنگ خاکستری بایستی طرح ما به شکل سلولهای کوچکی تقسیم گردد. میزان سیاهی و سفیدی هر سلول وضعیت خاکستری را روشن می کند.
در واقع هر چه سیاهی هر سلول بیشتر باشد رنگ خاکستری ایجاد شده تیره تر است بنابراین به سادگی می توان رنگ خاکستری را با استفاده از رنگ مشکی و آنچه که چشم از تلاقی رنگ سیاه و سفید درک می کند، ساخت.
در اثر این تقسیمات رنگ مشکی به شکل نقاطی به اندازه های مختلف روی صفحه کاغذ ظاهر می گردد. مجموعه نقاط سیاه و سفیدی اطراف آن در یک سلول هافتون باعث می شود که کار نهایی خاکستری دیده شود. هر چه که سفیدی اطراف بیشتر باشد رنگ خاکستری ظاهر شده روشن تر دیده می شود.
به عبارت دیگر فضای روشن تر در سلول هافتون دارای نقطه سیاه کوچکتر و فضای تاریکتر دارای نقطه سیاه بزرگتر است.
اکنون به این نکته دقت کنید که هر سلول هافتون به قطعات ریزتری تقسیم شده است. در واقع چاپگر برای نمایش هر سلول هافتون (ترام) از تقسیمات ریزتری استفاده می کند و این نقاط ریز در کنار هم ترام موجود در یک سلول را با درصد خاص خود می سازد. چاپگرهای لیزری معمول همچون HP۵L دقتی معادل ۳۰۰ و ۶۰۰ نقطه در اینچ دارند. همچنین مدلهای بالاتر dpi ۱۲۰۰ و بالاخره در ایمیجستر ۲۴۰۰ و ۳۶۰۰ نقطه در اینچ.
با کمی دقت متوجه خواهید شد که خروجی با dpi بالاتر، کیفیت بهتری در نمایش ترامهای چاپ می دهد. در واقع با dpi بالاتر امکان ایجاد سایه های ظریف تر خاکستری محیا می گردد.
● Values میزان سایه روشن
چاپگرها برای نمایش ترامها از تقسیمات کوچکتر استفاده می کنند (raster ) به این مثال دقت کنید.
▪ مثال ۱) lpi برابر ۲ و دقت خروجی چاپگر dpi ۴ است.
اکنون اگر با همین دقت خروجی، یعنی dpi ۴ خروجی lpi را ۴ بگیریم، متوجه خواهید شد که سلول ترام در این حالت قادر به نمایش ۲ حالت سایه روشن یعنی سفید و سیاه است. با توجه به این مسئله، نمودار میزان سایه روشن بر حسب lpi ، معنی و مفهوم روشنی می یابد.
با توجه به مثال ارائه شده و دقت در نمودار متوجه خواهید شد هنگامی که دقت خروجی چاپگر (شامل هر نوع چاپگر، setter Image ، Plate setter و ... ) برابر dpi ۱۵۲۴ است. تنها برای lpi های زیر ۱۵۰ (lpc ۶۰ ) میزان یا ارزش سایه روشن مطلوب است. چنانچه ملاحظه می کنید این حالت برای (lpc ۱۰۰ ) lpi ۲۵۰ میزان یا درصد سایه روشن های قابل ایجاد شدن ۳۷ خواهد بود.
● ارتباط بین ppi و lpi
برای اینکه کیفیت تصاویر در چاپ مطلوب باشد بایستی ضریب کیفیت را در اسکن تصاویر در نظر داشت این ضریب بین ۵/۱ تا ۲ می باشد. بدین ترتیب که در مواردی که lpi کم یعنی حدود ۱۳۳ به پایین مد نظر است این ضریب ۲ و برای lpi های بالای ۱۳۳ ضریب ۵/۱ است.
در اینجا برای سادگی بحث ضریب را ۲ در نظر می گیریم. بدین ترتیب بطور مثال چنانچه قصد خروجی lpi ۱۵۰ را دارید دقت اسکن تصویر (بدون بزرگ نمایی) بایستی برابر ppi ۳۰۰ باشد.
به عبارت دیگر از هر ۴ پیکسل موجود در صفحه نمایش مانیتور یک ترام ایجاد می شود. بطوریکه از چهار پیکسل متوسط گیری شده و حاصل آن یک ترام معادل متوسط چهار پیکسل است.
اما اگر خروجی برای رسانه ای چون روزنامه تهیه می شود یعنی خروجی و اندازه ترام lpi ۱۰۰ است. اسکن تصاویر کافی است ppi ۲۰۰ صورت گیرد و نه بیشتر. بنابراین دقت اسکن تصاویر بستگی به lpi خروجی دارد.
● ارتباط بین lpi و dpi
همانطور که گفته شد lpi تعداد ترام در اینچ و dpi تعداد نقاط در اینچ است برای نمایش ترام در چاپ از نقاط ایجاد شده (dpi ) ایمیجستر یا پلیت ستر استفاده می شود.
▪ برای مثال:
بنابراین وضعیت نمایش هر ترام بستگی به دقت خروجی ایمیجستر (dpi ) و اندازه ترام (lpi ) دارد.
هر چه که جدول یا آرایه نمایش ترام کوچکتر باشد توانایی نمایش سایه ها کمتر خواهد بود.
▪ به عنوان مثالی دیگر:
ایمجستر با دقت dpi ۲۴۰۰ در حالت lpi ۱۵۰ ترام را در جدول یا آرایه ۱۶ * ۱۶ نمایش می دهد.
● نتیجه کلی:
آنچه که در مجموع حاصل می شود. ارتباط میان ppi ، lpi و dpi است به نکات زیر دقت کنید.
Lpi نقاط موجود در چاپ یا ترام است و بالاخره dpi واقعی نقاط ایجاد شده توسط ماشین چاپگر می باشد. ۱) چاپگر با دقت خروجی dpi ۳۰۰ در حالت lpi ۵۰ ترام را در جدولی ۶ * ۶ نمایش می دهد. ۲) چاپگر با دقت خروجی dpi ۶۰۰ در حالت lpi ۷۵ ترام را در جدولی ۸ * ۸ نمایش می دهد. ۳) چاپگر با دقت خروجی dpi در حالت lpi ترام را در جدولی ۶ * ۶ نمایش می دهد. ۱) توجه داشته باشید که برای رسانه چاپی مورد نظرتان چه lpi نیاز است. ۲) ppi یا دقت اسکن تصاویر خود را متناسب با lpi انتخاب کنید. ۳) از اسکن با ppi بالا بدون آنکه نیازی به این کار باشد بپرهیزید چون زمان بسیاری صرف خواهد شد و حجم فایل شما بی جهت بالا خواهد رفت. ۴) با توجه به lpi مورد نظرتان از خروجی با dpi متناسب استفاده کنید تا حداکثر میزان خاکستری در کار چاپی ایجاد گردد. ۵) چاپگرهای لیزری در دفاتر و منازل با دقت ۳۰۰ و dpi ۶۰۰ معمولاً اندازه ترام حدود lpi ۳۷ تا lpi ۱۰۰ دارند و آرایه نمایش هر ترام ۶ * ۶ تا ۸ * ۸ است. بنابراین طبیعی است که میزان نمایش خاکستری بسیار پایین است.
ATHENA
12-19-2009, 04:40 PM
امتحان ميان ترم گرافيک کامپيوتري (1) – بخش اول، مباني تصويرنگاري ديجيتال
گروه چاپ – ترم اول سال تحصيلي 84-83
مهندس خدايار صادقي
1 - معناي اصطلاحات زير را بنويسيد: (هر يک حداکثر در يک سطر) (20 نمره)
1. Scratch disk
2. Image preview
3. PPD
4. Plug-ins
5. Moiré effect
6. Native file
7. Thumbnail
8. Dot gain
9. PDF
10. RIP-time
11. Jagged
12. Interpolation
13. Anti-aliasing
14. Pixelation
15. RIP
16. Purge
17. Constrain proportions
18. Annotation
19. Snapshot
20. PostScript
پنج نوع از انواع Palette هاي موجود در فتوشاپ را نام ببريد. (5 نمره)
پنج مورد ازنرم افزارهاي خانواده ادوبي را نام برده و مورد مصرف آن ها را بنويسيد. فايل Native دو مورد را ذکر کنيد. (12 نمره)
مزيت عمده ريپ هاي پست اسکريپت level 3 به ريپ هاي level 1 & 2 در چيست؟ ( 2 نمره)
تفاوت عمده تصاوير ديجيتال نقاشي (Raster) Bitmap با تصاوير ديجيتال رسامي (Vector) در چيست؟ ( 5 نمره)
انواع رزولوشن:
· تصوير ديجيتال بيت مپ،
· رزولوشن مونيتور،
· رزولوشن اسکنر (ورودي، خروجي، نوري و درونيابي شده) و · رزولوشن دستگاه خروجي چيست؟ ( 14 نمره)
چرا در انتقال يک تصوير ديجيتال برروي مدياي خروجي به ترام گذاري محتاجيم؟ ( 5 نمره)
از ميان سه روش درون يابي Nearest Neighbor ، Bilinear و Bicubic کداميک سريعترين، کندترين ، دقيق ترين و کم دقت ترين روش براي افزايش تعداد پيکسل يک تصوير ديجيتال هستند؟ ( 2 نمره)
از منظر فتوشاپ چند نوع فايل PDF وجود دارد ؟ (نام ببريد) اين دو چه تفاوتي با هم دارند؟ ( 3 نمره)
مناسب ترين رزولوشن براي تصوير ديجيتالي که مي خواهيم آنرا به عنوان Desktop Wallpaper به سيستم عامل ويندوز معرفي کنيم چه مي باشد؟ ( 2 نمره)
در برنامه فتوشاپ ، منظور از گزينه efficiency که يکي از حالت هاي قابل نمايش در Information box است چه مي باشد و بايد سعي شود که اين عدد در چه محدوده اي حفظ شود؟ ( 2 نمره)
يک شبکه هافتن با چه پارامترهايي مشخص مي شود؟ ( 3 نمره)
13. شخصي مي خواهد تصويري از يک محصول تجاري را در مجله اي که با فراواني ترام 120 خط بر اينچ چاپ مي شود در ابعاد cm 62/7 × cm 7/12 به طور رنگي چاپ کند.( هر اينچ معادل cm 54/2 است)
اگر از اين تصوير نسخه اي ديجيتال به ابعاد cm 24/15 × cm 4/25 و رزولوشن ppi 100 و اسلايدي به ابعاد cm 54/2 × cm 23/4 موجود باشد:
آيا از نسخه ديجيتال موجود براي چاپ تصوير فوق مي توان استفاده کرد و به بهترين کيفيت رسيد؟ چرا؟ توضيح دهيد و با عدد و رقم ادعاي خود را ثابت کنيد. (3 نمره)
در صورتي که بخواهيم از اسلايد موجود تصوير ديجيتال مطلوب را بسازيم،
· رزولوشن خروجي اسکنر مورد استفاده برروي چه عددي بايد تنظيم شود؟ ( 3 نمره)
· رزولوشن نوري اسکنر مورد استفاده حداقل چه عددي بايد باشد تا پيکسل هاي تصوير ديجيتال مطلوب همگي واقعي باشند؟ ( 3 نمره)
c. براي رسيدن به حداکثر سايه خاکستري (grey levels) قابل رويت در خروجي ، رزولوشن دستگاه خروجي حداقل چند dpi بايد باشد؟ ( 3 نمره)
موفق باشيد
جوابها:
1.
1. Scratch disk: در برنامه فتوشاپ به حافظه مجازي (Virtual memory) گفته مي شود و عبارت است از بخشي از فضاي ديسک سخت کامپيوتر که در صورت کم آمدن حافظه اصلي اختصاص داده شده به فتوشاپ از آن به عنوان حافظه کمکي استفاده مي شود.
2. Image preview: قبل از اعمال يک ----- بر روي يک تصوير فتوشاپي ، مي توانيم نتيجه کار را مشاهده و در صورت تمايل اعمال قطعي ----- را تاييد کنيم که به اين پيش نمايش preview گفته مي شود.
3. PPD (Postscript Printer Driver): به درايور پرينترهاي پست اسکريپت گفته مي شود که به هنگام نصب پرينتر لازم است به سيستم عامل معرفي شود.
4. Plug – ins: در گرافيک کامپيوتري به برنامه هاي کوچکي گفته مي شود که با اضافه کردن يا معرفي محل استقرار آنها به برنامه گرافيکي اصلي ، امکانات خاصي که عمدتاً جلوه هاي ويژه هستند به قابليت هاي آن برنامه اضافه مي شود.به اين برنامه هاي کوچک ----- نيز گفته مي شود.
5. moire effect: همان اثر پيچازي است که ازروي هم قرار گرفتن دو شبکه هافتن يکسان حاصل مي شود.
6. Native file: براي ذخيره اطلاعات گرافيکي در يک برنامه گرافيکي ، به فرمت فايلي خاصي نياز است که قابليت ذخيره سازي تمام خصوصيات و ويژگي هاي تعريف پذير در آن نرم افزار راداشته باشد که به فايلي با آن فرمت، فايل Native نرم افزار مي گويند.
7. Thumbnail: به نسخه کوچکي از تصوير اصلي گفته مي شود که به هدف آگاهي طراح ار محتواي فايل در معرض ديد او قرار مي گيرد.
8. Dot gain: به ميزان افزايش سطح ترام بر روي بستر خروجي (نظير فيلم، پليت يا کاغذ) نسبت به اندازه اي که بايد باشد گفته مي شود و در فارسي به آن چاقي ترام نيز اطلاق مي شود.
9. PDF: مخفف (Portable Document Format) بوده و فرمتي است براي ذخيره سازي اطلاعات متني يا چند رسانه اي در قالب يک فايل کامپيوتري که بر اساس زبان پست اسکريپت بنا شده و به علت خصوصيات ويژه و منحصر بفرد آن در امر توليد، انتقال و نشر محصولات چاپي مکتوب و الكترونيكي کاربرد فراواني دارد.
10. RIP – time: به مدت زمان صرف شده يا لازم براي Rasterise كردن يك فايل گرافيکي توسط ريپ گفته مي شود که به عوامل نرم افزاري و سخت افزاري متعددي و از جمله حجم فايل (براي فايل هاي بيت مپ) و يا سطح پيچيدگي فايل ( براي فايل هاي وکتور) دارد.
11. Jagged: همان رنجه شدن لبه هاي تصوير بيت مپ است که در مواقع مختلف و از جمله هنگامي كه بر روي يک تصوير بيت مپ بر روي مونيتور زوم کنيم در مرزهاي پرکنتراست قابل مشاهده است.
12. Interpolation: به معناي درون يابي است و در حقيقت تکنيکي رياضي است که از آن براي توليد چند پيکسل جديد در ميان دوپيکسل از قبل ساخته شده استفاده مي شود .
13. Anti – aliasing: به خنثي سازي رنجه حاصل از همسايگي پيکسل هايي با سطح روشنايي مختلف و در اکثر موارد کاملاً متضاد (سياه و سفيد) گفته مي شود.
14. Pixelation: به مشاهده حالت شطرنجي در يک تصوير بيت مپ گفته مي شود که ناشي از کم بودن تعداد پيکسل در سطح مورد بررسي و در نتيجه بزرگ بودن اندازه پيکسل ها است.
15. PosrScript RIP: فايل پست اسكريپت براي رستر شدن احتياج به مترجمي دارد كه اطلاعات حتواي آن را از زبان پست اسکريپت به مختصات ترام هاي فايل رستر تبديل کند که به اين نرمافزار RIP ميگويند.
16. Purge: در برنامه فتوشاپ بخشي از حافظه صرف فعال شدن گزينه Undo يا پلت History مي شود که با کمک گزينه Purge از منوي Edit قادر به پاکسازي و يا آزادسازي اين فضاها از حافظه هستيم.
17. Constrain proportion: در ساده ترين حالت به معناي حفظ نسبت طول به عرض يک مستطيل به هنگام بزرگ يا کوچک شدن آن است.
18. Annotation: به ياداشت متني يا صوتي گفته مي شود که به فايل اصلي ضميمه مي شود.
19. Snapshot: در فتوشاپ در روند تغيير يک تصوير ديجيتال بيت مپ ، از هر وضعيت ميانط مي توان عکسي گرفت که امکان دسترسي بعدي به آن حالت را ميسر سازد. به اين کار تهيه Snapshot يا عکس گيري مقطعي گفته مي شود.
20. PostScript: به زبان برنامه نويسي گفته مي شود که توسط شرکت ادوبي براي توصيف عناصر متني و گرافيکي موجود در يک صفحه از يک فايل گرافيکي اختراع شد.
2. history، Layers، Styles، Brushes، Swatches و Navigator.
3. Illustrator ، براي تصحيح و توليد تصاوير برداري ( فايل اصلي به فرمت ai)
Photoshop ، براي تصحيح و توليد تصاوير بيت مپ (فايل اصلي به فرمت PSD )
Premiere ، براي تدوين و تصحيح همزمان تصاوير ويديويي و انيميشن
GoLive ، براي طراحي صفحات وب
Indesign ، براي طراحي و صفحه آرايي
Audition ، براي صداگذاري و توليد و تدوين صداهاي ديجيتالي استفاده
4. ريپ هاي پست اسکريپت سطح 3 قادر به پردازش مستقيم فايل هاي PDF بوده و از اين لحاظ به آنها PDF-RIP نيز گفته مي شود. اين درحالي است که ريپ هاي قديمي تر تنها قادر به پردازش فايل هاي پست اسکريپت هستند.
5. تصاوير vector يا رسامي، resolution - independent هستند يعني براي آنها رزولوشن خاصي تعريف نمي شود و در مرحله تهيه خروجي هر رزولوشني را از آنها مي توان استخراج کرد. در مقابل هر تصوير ديجيتال نقاشي يا بيت مپ به خودي خود داراي رزولوشن خاصي است که در هنگام تهيه خروجي با مد نظر قرار گرفته شود و از اين لحاظ به آنها resolution - dependent گفته مي شود.
6. · رزولوشن تصوير ديجيتال بيت مپ تعداد پيکسل هاي موجود در يک اينچ خطي از آن تصوير است.
· رزولوشن مونيتور عبارت است از تعداد پيکسل هاي موجود در يک اينچ خطي از صفحه نمايش مونيتور.
· به تعداد پيکسل هاي نمونه برداري شده از يک اينچ خطي از ارژينال در مرحله اسکن رزولوشن ورودي گفته مي شود. در مواقعي که ضريب بزرگنمايي در نظر گرفته شده براي مرحله اسکن چيزي جز يک باشد رزولوشن تصوير ديجيتال حاصل از عمل اسکن عددي غير از رزولوشن ورودي اسکنر خواهد بود. اگر ضريب بزرگنمايي کوچکتر از 1 باشد رزولوشن ورودي کمتر از رزولوشن خروجي و در صورتي که ضريب بزرگنمايي بزرگتر از 1 باشد رزولوشن ورودي بزرگتر از رزولوشن خروجي اسکنر است. در مواقعط که اورژينال يک به يک اسکن مي شود يعني در حالتي که ضريب بزرگنمايي 1 است اين دو رزولوشن برابر خواهد بود.
· براي هر اسکنر به حداکثر پيکسل هاي قابل نمونه برداري از يک اينچ خطي از اورژينال رزولوشن نوري يا فيزيکي گفته مي شود که بستگي به توانايي سخت افزاري آن اسکنر دارد. در مقابل اسکنرها قادرندکه به کمک نرم افزارهاي خود و به روش درون يابي در حد بالاتري از سقف رزولوشن نوري نيز به توليد پيکسل از يک اينچ خطي از اورژينال اقدام کنند که به حداکثر رزولوشن قابل حصول از اين روش رزولوشن درون يابي شده گفته مي شود. طبيعي است که هر چه از حد رزولوشن نوري بالاتر رويم نسبت پيکسل هاي غيرواقعي به پيکسل هاي واقعي بيشتر خواهد شد.
· در مورد هر دستگاه خروجي به تعداد نقاط قابل نگاشت بر روي يک اينچ خطي از مدياي خروجي (فيلم ، پليت يا کاغذ) رزولوشن دستگاه خروجي گفته ميشود.
7. در جهان واقعيت براي ساختن تن هاي مختلف يک رنگ يا ساختن سايه هاي مختلف خاکستري کافي است به نسبت مناسب رنگ سفيد را با آن رنگ يا رنگ مشکي مخلوط نماييم ولي در هنگام تهيه خروجي يعني تهيه فيلم ، پليت يا پرينت ساخت چنين ترکيبي امکان پذير نيست و براي شبيه سازي تن هاي مختلف هر رنگ يا تن هاي مختلف خاکستري از خطاي چشم که نسبت سياهي و سفيدي يک ناحيه را به عنوان يک سايه از خاکستري درک مي کند بهره برداري مي کنيم. اساس ترام گذاري صرف نظر از نوع آن بر اين پايه استوار است.
8. روش Nearest Neighbor سريعترين اما كمدقتترين و Bicubic كندترين اما دقيقترين روش براي درون يابي است. روش Bilinear نيز چه از لحاظ سرعت و چه از لحاظ دقت بين اين دو قرار دارد.
9. دو نوع PDF . يکي PDF فتوشاپي است که تنها داراي يک صفحه مي تواند باشد و توسط برنامه فتوشاپ قابل ذخيره سازي است و ديگري PDF ژنريک (Generic) که فايل اصلي برنامه آکروبات شمرده مي شود و از صفحات متعدد مي تواند برخوردار باشد.
10. مناسبترين رزولوشن براي تصوير ديجيتالي که مي خواهيم به عنوان کاغذ ديواري ميزکار ويندوز معرفي کنيم برابر با رزولوشن مونيتور است.
11. به ميزان عملکرد فتوشاپ بر اساس اطلاعات موجود در حافظه اصلي کامپيوتر به کل عملکرد فتوشاپ در يک فاصله زماني مشخص efficiency يا کارايي گفته مي شود و نشان دهنده آن است که حافظه اصلي دستگاه براي کار فتوشاپ کافي بوده است يا نه. چرا که در صورت عدم کفايت حافظه اصلي، فتوشاپ ناچار است از حافظه مجازي يا Scratch disk استفاده نمايد که باعث افت شديد راندمان کار مي شود زيرا رد و بدل اطلاعات با ديسک سخت به مراتب کند تر از رد و بدل اطلاعات با حافظه اصلي است. بهترين عدد براي کارايي 100% بوده و تا 75% نيز مجاز است. پايين تر از اين مقدار به معني کمبود بيش از حد حافظه اصلي بوده و نسبت به افزايش آن بايد اقدام نمود.
12. با سه پارامتر مشخص مي شود.
· شکل ترام (Halftone dot shape) که به اشکالي نظير دايره، بيضي ، مربع و امثال آن مي تواند باشد.
· فراواني ترام (Screen ruling) که به معناي تعداد ترام در يک اينچ خطي از خروجي است و با واحد خط بر اينچ يا خط بر سانتيمتر سنجيده مي شود.
· زاويه ترام (Screen angle)
13.
a) خير، چرا که رزولوشن لازم در ابعاد نهايي تصوير ديجيتال ( يعني 62/7 * 7/12 سانتيمتر مربع) برابر است با حاصل ضرب QF ( که در اينجا 2 در نظر گرفته مي شود) در فراواني ترام ( که در اينجا 120 خط بر اينچ است) و بنابر اين خواهيم داشت:
پيکسل بر اينچ 240 = 120 * 2
اما با resize کردن تصوير ديجيتال موجود به ابعاد مورد نظر يعني نصف کردن ابعاد آن ( نسبت 62/7 به 24/15 برابر 2 است) رزولوشن تصوير به 200 پيکسل بر اينچ مي رسد که کمتر از حد مورد نياز 240 پيکسل بر اينچ است و بنابر اين از کيفيت لازم برخوردار نيست.
b)
· توجه به محاسبات بالا 240 پيکسل بر اينچ در ابعاد cm 62/7 * cm 7/12
· با توجه به قطع تصوير اورژينال خواهيم داشت:
رزولوشن ورودي اسکنر= رزولوشن خروجي * ضريب بزرگنمايي
720 = 240 * 3 =240 * (62/7 تقسيم بر 54/2)
و چون رزولوشن نوري اسکنر بايد مساوي يا بيشتر از رزولوشن ورودي اسکنر باشد پس رزولوشن نوري اسکنر بايد حداقل 720 پيکسل بر اينچ باشد.
c) با توجه به فرمول مربوطه خواهيم داشت:
1920= 16 * 120dpi
ATHENA
12-19-2009, 04:41 PM
فضاي مثبت و منفي يا سياهي و سفيدي در فونت
وقتي صحبت از فونت و طراحي آن مي شود. به مشکلات متعددي برخورد مي کنيم، مشکلات متعددي که موجب غير فعال بودن ايجاد فونت هاي فارسي مي شود.
اصولا" کار توليد فونت توسط شرکتهايي صورت مي گيرد که داراي نرم افزار هاي فارسي نويس يا فارسي ساز هستند. اما موانع بسياري موجب مي شود که رغبت چنداني به طراحي و توليد فونت جديد نداشته باشند.
هزينه توليد فونت آنقدر زياد است که در سقف درآمدي اين شرکت ها نمي گنجد،از طرفي چون نرم افزار فارسي نويس ارائه مي کنند ناچارند که حداقل با هر ويرايش جديد فونت هاي جديد نيز ارائه کنند. پارادوکسي که سرانجام آن معلوم نيست.
مقاله اي که در پي مي آيد از آقاي حسين زاهدي است،دوستي که سالهاست در زمينه ويرايش فونت هاي موجود و طراحي فونت هاي جديد در شرکت نرم افزاري داده ورزان هامون فعاليت مي کند.
چشمها را بايد شست جور ديگر بايد ديد.
ما مثل تمام مردم دنيا هستيم وقتي که چشمهايمان به چيزي عادت کرد.ديگر آنرا نمي بينيم و به سادگي از کنار آن مي گذريم. وقتي که در تهران به اطراف نگاه دقيقي مي کنيم کوه، درخت و پرندگان را مي بينيم اما در زندگي روزمره هيچگاه دقت نمي کنيم که در انتهاي مسيرمان به سمت شمال يک کوه قراردارد پرندگان پر مي زنند و چيزهاي ديگري از اين دست.
در مورد فونت و به طور خاص فونت فارسي نيز اتفاقي شبيه به نکته بالا حادث مي شود. وقتي متني را از روزنامه ، و مجله مي خوانيم به نقاط ضعف و قوت آن فکر نمي کنيم. شايد ديدن اين نکته هاي ريز کار عوام نباشد اما براي طراحان گرافيک و خوانندگان حرفه اي نشريات و هرکس که با نوشته سر و کار دارد بايستي مهم باشد و به آن توجه کنند. عقب ماندگي حروف فارسي با قدمتي نزديک به 800 سال نسبت به حروف رايج در ديگر کشورها مايه تعجب است. شايد يکي از دلايل فراواني حروف انگليسي اين باشد که، طراحان بسياري براي توليد آن کار مي کنند در حالي که طراحي و توليد فونت هاي جديد تنها به ايران و طراحان ما ختم مي شود.از اين مختصر که بگذاريم آنچه که موجب شده طراحان گرافيک تمايل بيشتري به استفاده از حروف انگليسي داشته باشند. اين است که حروف انگليسي در يک چهار چوب يا يک جعبه قرار مي گيرند و اين نکته موجب زيبائي و خوانايي بيشتر حروف مي شود. هر حرف وقتي که در يک جعبه يا چهار چوب قرار مي گيرد داراي فضاهاي سياه و سفيد خواهد بود به عبارت ديگر داراي فضاي مثبت و منفي است.حروف فارسي به دليل ساختارشان داراي فضا هاي مثبت و منفي زيادي هستند اگر بتوان اين فضاهاي مثبت و منفي را به نوعي کاهش و حروف را در جعبه هايي شبيه به حروف لاتين قرار داد خوانايي بهتري پيدا خواهند کرد و قدرت مانور بيشتري از نظر تعداد پيدا مي کنند.
فضاهاي ايجاد شده در بين حروف فارسي در مقايسه با حروف لاتين بيشتر است و از طرفي کنترل اين فضاهاي مثبت و منفي نيز مشکل تر. بنابر اين اگر بتوانيم اندازه هاي حروف فارسي را در يک کلمه از نظر ارتفاع، ضخامت و عرض کنترل کنيم، نتيجه بهتري بدست مي آيد. مجموعه خطوط که حروف، کلمه و جمله را تشکيل مي دهند هنگامي که در کنار يکديگر قرار مي گيرند. از نظر ارتفاع متفاوت بنظر مي رسند.همين پستي و بلندي هاي متعدد باعث ايجاد فضاهاي مثبت و منفي بسياري مي شود. اين بازي فضاهاي بين حروف،چشم را دچار آزار و خستگي مي کند.
سياهي و سفيدي يا سواد و بياض در فونت
همانطور که مي دانيد خط فارسي و عربي از راست به چپ در راستاي افق نوشته مي شود.اين پيوستگي ها اساس يک رديف بي پاياني اشکال گرافيکي است که نه تنها در کلمه، سطر و صفحه و روي کاغذ بلکه بر روي ديوارها و ديگر زمينه ها همچون سفال،پارچه،فلز و غيره به کار مي رود. در همه اين موارد دو نوع رابطه ذهني معين با بيننده برقرار مي کند يکي در راستاي افق و ديگر در راستاي عمود. در واقع اين اشکال گرافيکي پيوسته عبارت است از لکه هاي کوچک و بزرگي که حول محور افق قرار گرفته و هر لکه داراي نقشي اساسي و مرتبط با ساير لکه هاست.
در تجمع و تفرق اين لکه ها در يک بافت خطي،لکه هاي سفيد داخل حروف و بين کلمات داراي همان ارزش لکه هاي سياه يا در واقع نوشته ها هستند.
به کارگيري درست و منطقي و موفقيت آميز خط در يک اثر گرافيکي مستلزم دانستن و شناختن ظرفيتهاي بصري گوناگون خط و ساير عوامل موجود در صفحه مي باشد.
ارزش کاربردي خط در گرو به کارگيري درست آن است. در واقع هر نوع فونت هنگامي بالاترين اهميت خود را پيدا مي کند که در مناسبترين حالت و موقعيت، يعني در رابطه تمام و کمال با شکل و محتواي اثر باشد.
با توجه به مطلب فوق و براي ايجاد تعادل نسبي بين حروف لازم است که در طراحي حروف نسبت به ترکيب و کمپوزيسيون تعادل و ريتم حروف توجه و تامل بيشتري صورت گيرد همچنين سياهي و سفيدي حروف و فضاي مثبت و منفي حاصل از ترکيب حروف کاملا" مد نظر باشد. براي هر حرف دو فضا بايستي در نظر گرفته شود يکي فضاي خود حرف و ديگر فضاي لازم در اطراف آن با مشاهده نوشته هاي يک متن در خواهيم يافت که اين فضاها کدام هستند.
علاوه بر اين به سرکش حروف و نقاط مقابل هر حرف نيز بايستي توجه کرد.
يک حرف يا کلمه مجزا به همراه فضاي اختصاصي اطراف خود اهميت بسياري دارد چرا که جمع اين حروف و کلمات باعث مي شود که در فرم نوشتاري همديگر را تکميل کرده و در نهايت به اثري مطلوب دست يابيم.
انتخاب قالب که در واقع همان اندازه و شکل عناصر را تشکيل مي دهند فرم يک حرف است که مي توان جهت روشن نمودن و فهماندن پيامها مورد استفاده قرار داد. همانگونه که انسانهاي با اشکال ظاهري متفاوت ايجاد حالت هاي مختلفي در ديگر افراد مي کنند حروف با قالب هاي دراز و نازک از انواع کوتاه و کلفت تفاوت دارند و احساس مختلفي را انتقال مي دهند.
طراح بايد بيشتر به ساختمان خط توجه داشته باشد تا به زيبايي آن.
زيرا به نظر مي رسد که اگر ساختمان خط تماما" رعايت شود و حروف داراي سادگي در طراحي باشند، کار چشم و مغز در هنگام خواندن ساده تر و راحت بوده و حروف زيباتر به نظر مي رسند،« يک طراح نه تنها مسئول ايجاد رابطه زيباي ترسيمي است بلکه مسئول سلامتي چشم خواننده و لذت بردن او از خواندن نيز مي باشد.»
فونت طلا با شخصيت نرم و لطيف و در عين حال داراي استيلي محکم اين امکان را به کاربر مي دهد که با تحکم براي مطالبي خاص از آن استفاده کند اين فونت بنا به کمبودي که در فونت هاي سوتيتر و تيتر احساس مي شد و با ویژگیهای فانتزي طراحي شده است .وجود اين قبيل فونتها دست کاربر را آزاد گذاشته تا براي مطالب فانتزي و... در جاي مناسب خود استفاده کنند )توضيح اينکه کاربران به اين نکته توجه داشته باشند مطالبي که به نشر مي رسند بايد دارای فونت مناسب و در خور شخصيت متن باشد چرا که هر فونت براي منظور خاصي طراحي مي شود تا موضوع مورد نظر هر چه بهتر تاثير خود را بروي مخاطب بگذارد)پس شما مي توانيد براي سوتيتر و تيتر مطالب مختلفي چون طنز، سرگرمي، تفريحی، پوشاک، خوراک از فونت طلا استفاده نماييد چرا که مطلب مورد نظر بايد با اجزاء تشکيل دهنده خود چون تصوير تيتر سوتيتر و المانهاي ديگر تاثير خود را بر مخاطب بگذارد. البته کمبود هايي در فونت فارسي وجود دارد که ما سعي داريم در شرکت داده ورزان هامون تا آنجا که امکان دارد اين کمبود ها را رفع کنيم.
ATHENA
12-19-2009, 04:43 PM
نکاتی در طراحی
هنگام ارسال یک سند جهت خروجی فیلم یا پلیت توجه کنید که یا فونتهای خود را تبدیل به منحنی کنید یا اینکه همراه سند ارسال کنید.
چنانچه فایل ارسالی به لیتوگرافی تصویر(حتما tiff)باشد دقت کنید که فونت و خط باریک در کار نباشد.تبدیل فایل برداری به تصویر به فونتهای ریز در حد 6 صدمه میزند و رنجه میشود.
برای خط دور نوشته ضخامت 1/0 میلیمتر در چاپ دیده میشود و ضخامت بیش از 1 میلیمتر فونتهای کوچک را از ریخت میاندازد.خط دور نوشته هایتان را با یکی از رنگهای cmyk ترجیحا k رنگ کنید.استفاده از چند خط دور چند رنگ احتمال تار شدن چاپ را میدهد.
بین حروف فارسی با دادن خط دور خطوط زائدی نمایان میشود که برای از بین بردن آنها در کرل باید نوشته را weld کنید.در این حالت نوشته از فونت تبدیل به یک خط میشود.
در طراحی دقت کنید نوشته های خود را زیاد به لبه کار نزدیک نکنید.فاصله لازم در انواع چاپ فرق میکند.
اصولا دو دسته نرم افزار گرافیکی داریم.نرم افزارهای برداری مثل کرل دراو و فری هند.نرم افزارهای بیت مپ مثل فتوپینت و فتوشاپ
در نرم افزار برداری خط و اشکال بر اساس روابط و فرمولهای ریاضی رسم میشوند.مثلا در زمان رسم یک دایره این دایزه بدون کنگره است.اما در بیت مپ رسم اشکال بر اساس نقاط تاریک و روشن میباشد.که وقتی بزرگ میکنید گوشه های پیکسل کنگره دار است
برای همین بهتر است خروجی کار شما از برداری باشد.
گاهی برخی از طراحان گرافیک تازه کار برای انتقال فایل خود به لیتوگرافی دچار سردرگمی می شوند. این مشکل ناشی از عدم آشنایی آنان با ساختار کلی سیستم عامل و عملکرد کلی نرم افزارهاست. همیشه بایستی سعی کرد تا اطلاعات به شکل طبقه بندی شده در ذهن جاگیرد همچنین عملکرد هر بخش را می توان با آزمون و کنترل آن به خوبی دریافت این بهترین شیوه یادگیری هر نکته ای است بنابراین هر جه را دقیق متوجه نمی شوید با این دید که می خواهید آن را آموزش دهید بررسی کرده و به شکل طبقه بندی شده درآورید تا هنرجویان خیالی شما نیز مطلب را خوب دریافت کنند. اما این نکته که چگونه می توان فایل را به لیتوگرافی منتقل کرد یا به عبارت دیگر راه های انجام این کار کدام است.
در نظر داشته باشید بسیاری از روش ها در مورد همه نرم افزارها صادق است و در مجموع همه نرم افزارها به یک شکل عمل می کنند. در اینجا روش های کلی گفته می شود که ممکن است در موردی خاص امکان انجام نداشته باشد مثلاً نرم افزار Word امکان Export کردن به فرمت Tiff را ندارد اما این امکان در FreeHand, CorelDRAW و بسیاری دیگر از نرم افزارها وجود دارد. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که در اینجا کاری به ساختار کلی نرم افزار نداریم مثلاٌ اینکه Word جزو نرم افزارهای واژه پرداز است و اصولاٌ این دسته از نرم افزارها چنین امکانی را در اختیار قرار نمی دهند اما شاید در آینده نیاز به این امکان تولید کنندگان را وادار به قرار دادن آن در نرم افزار کند.
در حالت کلی و در هر نرم افزاری که هستید و هر کار گرافیکی همچون کارت ویزیت، بروشور، کاتالوگ، سربرگ، فولدر، کتاب و ... که انجام می دهید راه حل های انتقال سند مشابه است. به این نکته نیز کاری نداریم که برای ارسال کار به لیتوگرافی سند یا فرم مربوطه را آماده کرده اید یا نه.
تنها چیزی که در اینجا مهم است انتقال و شیوه های آن است.
روش 1- تبدیل به Tiff
این کار معمول و متعارف است و از دید لیتوگرافی بی دردسر. بدین صورت که از منوی File در نرم افزاری که کار را در آن انجام داده اید Export را انتخاب کرده و فایل را به فرمت Tiff و با تعیین پارامترهای لازم ذخیره نمایید.
فایل بدست آمده یک فایل مستقل است که نه فونت می خواهد و نه چیز دیگر فایل را لیتوگرافی به راحتی باز کرده و کار مورد نظر شما را روی آن انجام می دهد مثلاٌ تهیه فیلم و به دنبال آن زینک و چاپ.
هرچند تبدیل کردن به Tiff نکته های ریز و ظریفی دارد طراح گرافیک حرفه ای را از تبدیل فایل برداری به آن منع می کند اما چون در این مقاله نیز بحث در این مورد نیست می گذریم.
روش 2: انتقال فایل با فرمت محلی از نرم افزارهای برداری
هر نرم افزاری یک فرمت محلی دارد مثلا ٌ CorelDRAW با فرمت cdr شناخته می شود به عبارت دیگر چنانچه فایل خود را ذخیره کنید غیر از نامی که به آن می دهید یک نام سه حرفی نیز به دنبال یک نقطه در آن قرار می گیرد مثلاٌ Graphic.cdr به همین ترتیب فرمت محلی FreeHand به شکل Fhlo یا Fh11 بسته به نسخه نرم افزار خواهد بود. انتقال فایل به فرمت محلی نکته هایی دارد از جمله اینکه لیتوگرافی مورد نظر شما بایستی همان نسخه یا نسخه های جدیدتر نرم افزار مورد نظر شما را داشته باشد. در غیر اینصورت فایل شما در لیتوگرافی باز نخواهد شد مشکلی که در مورد فرمت تصویری Tiff وجود نداشت.
غیر از این مشکل مسئله فونت نیز در این دسته از نرم افزارها وجود دارد برای این منظور دو راه وجود دارد یا اینکه فونت های خود را از حالت فونت خارج کنید (Convert to path در فری هند و Carve یا Weld در CorelDRAW ) که در اینصورت مشکلی از بابت فونت نخواهید داشت یا اینکه به همراه فایل خود فونت های مورد استفاده را نیز ارسال نمایید که در این حالت لیتوگرافی بایستی فونت های مورد استفاده در سند شما را در ویندوز یا هر سیستم عامل دیگر که دارد نصب کند.
نکته 1) در نرم افزارهایی چون QuarkXPress امکان تبدیل فونت به منحنی وجود ندارد بنابراین در این حالت بایستی حتماٌ فونت های مورد استفاده به همراه فایل سند ارسال گردد.
مسئله دیگر در استفاده از فرمت محلی تصویر بکار رفته در سند می باشد در این مورد نرم افزارها به دو دسته تقسیم می شوند:
2- آنهایی که تصاویر به شکل مجزا از فایل ذخیره می گردد و فایل مورد نظر تنها حاوی متن و لی آوت و لینک یا آدرس قرار گیری تصاویر است در این دسته از نرم افزارها بایستی حتماٌ تصاویر نیز به همراه فایل مورد نظر ارسال گردد.
در این گروه امکانی به نام Collect for out put قرار دارد که همه تصاویر و ... را یکجا جمع می کند از جمله نرم افزارهای این گروه FreeHand و QuarkXPress را می توان نام برد. طراحان گرافیک حرفه ای به دلیل حسن هایی که در چاپ با این روش وجود دارد همه مشکلات احتمالی اش را به جان می خرند.
روش 3- تبدیل به pdf
این روش نیز کارآیی بالایی دارد و به نوعی برای هر دو طرف معامله کارآمد است هر چند به راحتی تبدیل کردن به تصویر نیست. اما قابلیت های فراوان فرمت pdf این فرمت را تبدیل به یک فرمت عمومی کرده است.
معمولا در نرم افزارهای گرافیکی گزینه ای بنام Export to PDF وجود 1- آنهایی که تصاویر به همراه ذخیره فایل در خود فایل ذخیره می شود مثل CorelDRAW و Word
ATHENA
12-19-2009, 04:44 PM
كار عملي
مقدمه
يكي از تمرينات بسيار كارآمد در زمينه حرفه اي شدن در چاپ و تشخيص مسائل مختلف آن بررسي و كالبد شكافي يك كار چاپي است. اين تمرين را مي توانيد با داشتن يك لوپ يا ذره بين چاپ با قدرت بزرگنمايي بيش از 8 برابر به خوبي انجام دهيد. در مواردي چنانچه لوپ هاي قوي تري داشته باشيد كارآيي هاي پژوهشي مختلفي به شما مي دهد. در اين خصوص بزرگنمايي 50 برابر را به شما پيشنهاد مي كنيم كه تا حدودي كار ميكروسكوپ را انجام مي دهد. لذت ديدن برخي جزئياتي كه با اين لوپ به شما دست مي دهد ارزش خريدنش را دارد.
چه بايد كرد؟
از امروز نمونه هاي چاپي مختلفي كه در پيرامون خود مي بينيد برداريد و با لوپ به جزئيات آن نظر كنيد. شناخت ترام و جزئيات آن كمك بسيار موثري به اين بررسي و كالبد شكافي مي كند. نمونه هاي جمع شده را يكي يكي نگاه كنيد. اگر در نمونه هایتان جعبه وجود دارد آن را باز نماييد و درباره جزئيات آن كه توضيح آن داده خواهد شد دقت نماييد.
چه چيزهايي بايستي كنترل شود؟
بسيار خوب اكنون نمونه هاي مختلف جمع شده را كه شامل ليبل، جعبه، بروشور، كاتالوگ و موارد متعدد ديگر است در كنار خود داريد اين نكته را در نظر داشته باشيد كه احتمالاً موارد مشكل دار داخلي بسياري خواهيد يافت اما نمونه هاي خارجي به دليل اينكه كالاهاي صادراتي هستند عيب و نقص كمتري دارند بنابراين سعي كنيد از همه نمونه هاي داخلي و خارجي در مجموعه خود داشته باشيد. در مورد بسته بندي محصولات، اين نكته كاملاً مشخص است كه كالاي ارزشمند در بسته بندي نفيس تر ارائه مي شود به عبارت ديگر چون قيمت و ارزش كالا زیاد است، مي توان روي جعبه آن نيز سرمايه گذاري كرد و نمونه جعبه بهتري ارائه نمود. در اين مورد بسته بندی بسته عطرهاي مختلف حرفهاي بسياري براي گفتن دارند، اين نوع جعبه ها را نيز در مجموعه خود اضافه نماييد اكنون موارد زير را در مورد تك تك نمونه ها بررسي كنيد.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
1- خروجي فايل چگونه است؟
كار را با لوپ بررسي كنيد. خروجي فايل از چه نرم افزاري گرفته شده؟ از نرم افزارهاي برداري يا بيت مپ؟
با لوپ روي نوشته به خصوص نوشته هاي ريز و ظريف نگاه كنيد. چنانچه خروجي بردار مي باشد نوشته ها يا به عبارت ديگر خم ها صاف و مرتب است. اما اگر خروجي بيت مپ باشد همين قسمت ها كنگره دار يا به عبارت ديگر رنجه رنجه ديده مي شود.
اين اتفاق زماني حادث مي شود كه كار نهايي خود را در نرم افزارهاي بيت مپ مثل Photoshop بسته ايد يا اينكه كار نهايي را تبديل به تصوير كرده باشید.
شايد از خود بپرسيد كه، كارهای چاپيای که به شكل بيت مپ خروجي گرفته شده از اين نظر مشكل خاصي ندارد و كسي با ابزار لوپ به كار نگاه نمي كند؟
درست است اگر يك كار چاپي كه ضرورت داشت از نرم افزارهاي برداري چون CorelDRAW يا FreeHand خروجي گرفته شود، از Photoshop خروجي بگيريم در نظر عوام بدون مشكل است. اما اين نكته را يقين بدانيد كه مقايسه همين كار با نمونه اي كه از برداري خروجي گرفته شده در نظر عوام هم متفاوت ديده خواهد شد و بدون ابزار هم، كار چاپی بهتر از نمونه مشکل دار، تشخيص داده مي شود. اما گرافيست حرفه اي يا ناظر چاپ با كارفرماي غير مطلع از مسايل فني تفاوت دارد. بنابراين وقتي كارهاي مختلف را مرور مي كنيد به نوع خروجي بردار يا بيت مپ دقت داشته باشيد و اشكالاتي كه در اثر خروجي بيت مپ ملاحظه مي كنيد را مد نظر بگيريد و از انجام آن در كار خود، پرهيز كنيد. مشكلاتي چون كاهش وضوح طرح گرافيكي در نوشته ها بخصوص نوشته هاي ريز.
2- كار چاپي چند رنگ است؟
به اختصار اينكه نمونه ها را كنترل نماييد و تعيين كنيد كه كار چاپ شده چند رنگ است يا اينكه لازم بود اين نمونه بخصوص چند رنگ چاپ شود تا زيباتر و نفيس تر باشد.
3- شيوه چاپ نمونه ها چيست؟
نكته با اهميت ديگري كه بايستي به آن دقت داشته باشيد شيوه چاپ نمونه هاي جمع آوري شده است شيوه چاپ به موارد متعددي بستگي دارد از جمله: جنس چاپ شده مثل (کاغذ، مقوا، BOPP ،PVC ، فلز و ...)، كيفيت جنس چاپ شده (مثل دقت ترامها، وضعیت چاپی و ...) شكل جنس چاپ شده (ورق، به حالت قوطی، شکلهای مختلف دیگر و ...) و حتي تيراژ آن (1 نسخه یا 000/000/1 نسخه). اما دقت كنيد كه شكل جنس چاپ شده ممكن است بعد از چاپ تغيير كرده باشد (به شماره 4 در همين مقاله رجوع کنید)
از اينجا شروع كنيد كه جنس نمونه چاپ شده را بررسي نماييد. اگر جنس مورد نظر كاغذ و مقواست احتمال اينكه افست باشد وجود دارد مشروط به اينكه كيفيت چاپ خوب باشد يعني دقت ترام ها حدوداً بين lpi 150 تا lpi 200 باشد. اما اگر كار چاپي روي BOPP (جنس هايي مثل انواع چيپس ها و پفك ها) صورت گرفته و كيفيت چاپ نيز در حد lpi 120 تا lpi 200 است و البته تيراژ آن نيز زياد است (مثل پفك نمكي يا انواع چيپس و بستني چوبي) يقيناً چاپ به يكي از روشهاي هليو يا فلكسو انجام شده است.
چاپ هليو دقيق تر از فلكسو است اما ممكن است نمونه چاپي در دست شما با نمونه اي از ماشين چاپ هليو چاپ شده باشد كه كيفيت خوبي نداشته است. بنابراين پارامتر كيفيت در تشخيص شيوه چاپ هليو و فلكسو قابل استفاده نيست. در اين مورد باز هم لوپ به كمك شما خواهد آمد. ماهيت چاپ فلكسو با توجه به استفاده از کلیشه های برجسته به گونه اي است كه در اطراف بخش هاي مختلف به نظر مي رسد كه خط نازكي ايجاد شده است. به عنوان مثال در اطراف نوشته هاي تك رنگ با لوپ نگاه كنيد اثر چاپ فلكسو را مشاهده خواهيد كرد.
بنابراين يكي از پارامترهاي تشخيص فلكسو از هليو وجود خط نازك سفيد ايجاد شده در اطراف تنپلات های تک رنگ است).
در مورد چاپهای دیگر چون سیلک، تامپو، داغی Hot foil نیز که از کیفیت های پایین تری برخوردارند نکته های بسیاری وجود دارد.
سیلک و تامپو: با این دو شیوه چاپ تقریباٌ می توان روی هر جنسی چاپ کرد اما چیزی که نشان دهنده چاپ به وسیله یکی از این دو شیوه به طور قطع است شکل ماده چاپ شونده است، برای مثال ظرف پلاستیکی ماست و ... که بطور مستقیم بر روی آنها چاپ صورت گرفته به یکی از این شیوه ها انجام شده است.
البته در راه تشخیص شیوه چاپ روی مواد نکات ریز و درشت بسیاری وجود دارد که شرح و بسط همه آنها مجال خود را می طلبد اما در اینجا به همین مختصر بسنده می کنیم تا شاید وقتی دیگر.
4- مراحل کار چگونه است؟
شاید بهتر بود این قسمت را در ابتدا بررسی می کردیم اما چون ذکر این نکته کمی نا آشناتر از نکات دیگر بود در آخر قرار گرفت. یک پروژه چاپی تنها شامل یک کارت ویزیت، بروشور، پوستر و یا یک جعبه ساده نیست که مراحل آن تا اندازه روشن و واضح باشد. در واقع رسیدن به یک بسته بندی نفیس آگاهی فراوانی در خصوص همه بخش های درگیر در پروژه چاپی از طراحی گرفته تا لیتوگرافی و چاپخانه و مراحل تکمیلی کار می خواهد با بررسی نمونه های زیبا و نفیس که معمولاٌ در بسته بندی های ارزشمند همچون عطرهای مختلف یافت می شود، می توان به اطلاعات مفید و کاربردی فراوان دست می یابیم.
ممکن است در نظر اول با دیدن یک جعبه عطر تشخیص دهید که این جعبه تک رنگ چاپ شده است اما بررسی دقیق آن احتمالاٌ به نتایج متفاوتی می انجامد. مثلاٌ اینکه یک مقوای ساده را در ابتدا متالایز کرده اند یعنی به روی آن یک لایه با ظاهر فلزی چسبانده اند، بعد چهاررنگ ترکیبی و دو رنگ تفکیکی چاپ شده است و به دنبال آن سلفون مات چسبانده اند و در موضوع های مختلف UV کار شده است و بعد به وسیله ماشین لتر پرس برجسته کاری شده و در قسمتهایی Hot foil و ...
بنابراین می بینید که بر روی یک جعبه کوچک چقدر کار شده است و طبیعتاٌ هزینه تولید این جعبه بسیار بالا رفته است.
در کارهای حرفه ای چاپ بسیار پیش می آید که کارفرما نیاز به تولید یک بسته بندی نفیس را دارد و هزینه های آن را هر چقدر باشد می پذیرد اما به نظر شما اگر قبل از رسیدن به این مرحله تمرینات گفته شده را انجام نداده باشیم قادر خواهیم بود به بهترین نحو خواسته کارفرمای خاص خود را برآورده کنیم؟
توصیه: اگر از دست اندرکاران طراحی تا چاپ هستید بخصوص اگر با سفارشات مختلف چاپی سر و کار دارید، از دیدن و بررسی دقیق کارهای چاپی غافل نشوید.
هر نمونه چاپی اطلاعات بسیار ارزشمندی در درون خود دارند که می تواند در آینده برای شما پول ساز باشد.
ATHENA
12-19-2009, 04:45 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/12/725.jpg
http://swissposters.library.cmu.edu/Swiss/Home.html
صحبتم درباره چیزی در ارتباط با پوستر است ، عنوانی که مدتی است همگی در ایران درباره آن هیجان زده شده اند. نه ! نمی خواهم درباره این وضعیت نظریه پردازی کنم ، خیالتان راحت .
قصد معرفی پایگاهی را دارم که در برگیرنده تاریخ مصور طراحی پوستر یک کشور تا به امروز است .
مجموعه پوستر های سوئیس از سال ۱۹۷۰ تا به امروز
این پایگاه دربرگیرنده بیش از ۷۰۰ پوستر است که تنها بخشی از سند تصویری پوسترهای سوئیس است . با دیدن این مجموعه میتوان به یک جمع بندی کلی در ارتباط با فرهنگ طراحی پوستر یک کشور رسید ، و پیشاپیش منتقدان ، طراحان ، هنرجویان و دانشجویان را به دیدن این مجموعه دعوت میکنم .
در صفحه نخست این پایگاه سه عنوان برای انتخاب وجود دارد : تور ، اطلاعات ، جستجو .
در قسمت تور ، پوسترها بر مبنای موضوعاتشان به ۱۵ شاخه تقسیم شده اند که در هر یک از این شاخه ها در کنار پوسترها اطلاعات مفیدی نظیر سال طراحی ، نام طراح ، عنوان پوستر و . . . وجود دارد .
در قسمت جستجو ، نیز قادر خواهیم بود با در اختیار داشتن اطلاعاتی درباره پوسترهای مورد نظرمان به جستجوی تصویری آنها در این پایگاه بپردازیم .
=====================================
ATHENA
12-19-2009, 04:53 PM
مجموعه پوسترهای لهستان
http://pnu-club.com/imported/2009/12/726.jpg
http://www.theartofposter.com
پوستر یکی از عناصر فرهنگی توده مردم لهستان است . شاید مردم لهستان از معدود مردمی بر روی کره زمین باشند که پوستر به خانه هایشان و خیابان هایشان به صورتی خوب هم راه پیدا کرده است . و نقل قولی از آلن لوکرنک در سخنرانی اش در خانه هنرمندان ایران در شهریور ماه ۱۳۸۵ که : وقتی وارد خیابان های لهستان میشوید ، مانند آن است که وارد یک نمایشگاه پوستر شوید
در این پایگاه ، بیش از پنج هزار پوستر از تاریخ پوستر لهستان و یا بهتر بگویم از مکتب لهستان از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۵ برای دیدن وجود دارد و بدون شک دیدن این همه تصویر مشکل خواهد بود و به همین منظور در صفحه اصلی این پایگاه پوستر ها طبقه بندی شده اند و قسمت جستجو نیز وجود دارد که بر اساس نام طراح – سال – عنوان پوستر و ... میتوان به دنبال پوستر مورد نظر خود بود .
این پایگاه نیز همانند پایگاه مجموعه پوستر های سوئیس اطلاعات کاملی را در ارتباط با پوستر ها در اختیارمان قرار میدهد . نام طراح – سال طراحی - تکنیک چاپ – اندازه و ... .
البته دو پایگاه دیگر نیز در ارتباط با پوستر لهستان فعالیت میکنند که این دو نیز اطلاعات تقریبآ مشابهی در اختیارمان قرار میدهند با این تفاوت که اگر مایل باشید از این دو پایگاه میتوانید پوستر های مورد نظر خود را نیز خریداری کنید که البته بعید میدانم در حمل و نقل های پستی ، پوسترتان سالم به دستتان برسد!! :
http://www.polish-poster.com
http://www.polishposter.com
ATHENA
12-19-2009, 04:57 PM
درباره ترام و نقش آن در چاپ
http://pnu-club.com/imported/2009/12/727.jpg
ترام عنصري حياتي در انواع و اقسام چاپ محسوب مي شود. در واقع هر جا که قصد ثبت تصوير يا نوشته اي را به شکل رنگي يا تن هاي خاکستري داريد، وجود ترام الزامي است. تا همنشيني رنگهاي اصلي CMYK به درستي کار خود را انجام دهند. ترام در واقع کوچکترين جزء يک کار چاپي است، به گونه اي که وجود آن باعث مي شود که يک تصوير رنگي، لطافت و وضوح خود را به خوبي نمايان کند.
ترام AM (Ampletude Modulation ) يا ترام متعارف (Conventional Screen )
يک دسته از ترام که معمول بوده و زير بناي چاپ به شيوه هاي مختلف محسوب مي شود. ترام فوق داراي اين خصوصيت است که فاصله مرکز ترام يا نقاط از هم يکي است و در جاهايي از تصاوير که کم رنگ تر ديده مي شود،اندازه ترام تغيير کرده و کوچکتر مي شود. بنابراين در يک تصوير تک رنگ که سايه روشن هايي نيز دارد، فاصله ترامها يا نقاط از هم يکي است و در جاهايي که تصوير تيره يا روشن تر مي شود، اندازه ترام بزرگتر يا کوچکتر مي شود.
شکل ترام: Screen Shape
احتمالا" شکل ترام نکته اي است که کمتر به آن توجه مي شود. طراحان،کار اسکن تصاوير خود را انجام داده و عکس را در طرح خود مي گنجانند. کار نهايي را آماده کرده و به ليتوگرافي تحويل مي دهند. ممکن است فيلم و به دنبال آن زينک مورد نظر را نيز کنترل کنند اما تقريبا" هيچگاه شکل ترام را براي ليتوگرافي مشخص نمي کنند. البته ليتوگرافان حرفه اي، مي دانند که شکل ترام را بر اساس نوع چاپ و نوع کار چگونه انتخاب کنند. اما اين نکته اي است که طراحان و ناظران چاپ نيز بايستي از آن آگاهي داشته باشند. اشکال مختلف ترام با تنوع بسيار، مثلا" دايره،بيضي،مربع،لوزي،لانه زنبوري،فانتزي و ... وجود دارد. اما همه آنها براي هر کار چاپي مناسب نيستند. در کار چاپ افست، معمولا" از ترام مربع استفاده مي شود. چرا که به دلايل بصري، اين ترام واضح تر ديده مي شود و در چاپ افست مناسبترين است. اما ترام بيضي در محدوده Midtone لطافت و ظرافت خاصي به تصوير مي دهد. بنابراين شايد مناسب باشد که براي چاپ تصاوير و چهره و نقاشي هاي ظريف از ترام بيضي استفاده کرد. ترامهاي ديگر معمولا" در چاپ هليوگراور و ... کاربرد دارد. وقتي به ترامهاي چاپ افست روي زينک دقت کنيد متوجه خواهيد شد که در نقاط تيره، ترامها درشت تر شده و در نقاط روشن، ترام ريزتر است. اما در چاپ هليوگراور اندازه ترامها در همه جاي سيلندر هيلو يکي و تاريک و روشني طرح با تغيير در ميزان گودي ترامها ايجاد مي گردد. بنابراين در مي يابيم که شکل ترام در چاپهاي گوناگون، متفاوت است.
زاويه ترام:Screen Angle
در چاپ براي اينکه رنگها درست روي هم قرار گرفته و يک کار رنگي را درست نمايش دهند، بايستي ترام گذاري صورت گيرد، اين ترامها بايستي در زواياي مختلفي نسبت به هم قرار گيرند. همانطور که مي دانيد يک کار رنگي با چهار رنگ CMYK در چاپ ساخته مي شود اما چنانچه زاويه ترام هر چهار رنگCMYK يکي باشد،آنچه که ديده مي شود،از زيبايي کاملي برخوردار نيست (1) درست به همين دليل است که زواياي مختلف ترام ايجاد گرديده تا همنشيني رنگهاي CMYK به درستي صورت گرفته و چاپ زيبايي از يک کار به بار بنشيند. قبل از آنکه به زواياي استاندارد رنگهاي CMYK بپردازيم، چند نکته قابل ذکر است. نکته اول اينکه از نظر بصري و بر اساس اعصاب بينايي زاويه 45 درجه کمترين ديد و 90 يا صفر درجه بيشترين زاويه ديد را به ما مي دهد. مثلا" لوزي به دليل اينکه قطرهاي آن زاويه 90 درجه با هم مي سازند نسبت به مربع که قطرهاي آن زاويه 45 درجه مي سازند، بهتر و زودتر ديده مي شود. از طرف ديگر چنانچه اختلاف زاويه دو ترام مختلف کمتر از 30 درجه باشد، حالتي خاص در چاپ پديد مي آيد که به آن پيچازي مي گويند.(2)در اين وضعيت لطافت کار رنگي از بين رفته و پيچش هاي متعددي در کار چاپي ديده مي شود. بنابراين در اينجا بايستي اين دو نکته را مد نظر داشت و بر اساس اين اطلاعات بايد زاويه ترام مناسب را به هر کدام از رنگهاي CMYK اختصاصي داد. بر اساس دانسيته هاي فوق زواياي ترام استاندارد براي چاپ افست و بسياري از انواع ديگر چاپ به صورت
C=15 M=75 Y=0 K=45 در نظر گرفته شده است.دقت در زاويه دادن به ترامها حائز اهميت است. رنگ مشکي يا K به دليل اينکه بيشتر از همه رنگها قابل ديدن است در زاويه 45 درجه که کمتر به چشم مي آيد،قرار داده شده و رنگ زرد که کم رنگ ترين رنگ CMYK است در زاويه صفر يا 90 درجه که بيشتر به چشم مي آيد،قرار داده شده است. اين نوع زاويه ترام باعث مي گردد که مسئله حداقل اختلاف زاويه دو ترام CMYK که 30 درجه است رعايت شده باشد. تنها رنگ زرد است که با دو رنگ C و M اختلاف 15 درجه اي يعني کمتر از 30 درجه دارد که البته به دليل کم رنگ بودن رنگ زرد مسئله پيچازي پيش نمي آيد. گاهي براي انواع ديگر چاپ زاويه ترامها را کمي تغيير مي دهند تا حالت مناسب تري براي آن نوع چاپ ايجاد گردد. مثلا" در چاپ افست رول، گاهي به شکل C=75 M=45 Y=0 K=15 تغيير مي کند.
اکنون با دانستن اين اطلاعات ، به نکات جالب توجه ديگري دست مي يابيد . در يک کار چاپي 2 يا 3 رنگ که به شکل تفکيکي چاپ مي گردد، در انتخاب رنگها و زواياي ترام، دقت لازم را داشته باشيد. مثلا" از زينک زرد براي چاپ رنگ تيره به همراه رنگهاي تيره ديگر استفاده نکنيد. زيرا احتمال پيچازي وجود خواهد داشت. البته اين مسئله در حالتي است که رنگهاي تفکيکي در جايي با هم به شکل ترام ترکيب شوند و گرنه چنانچه در همه جاي کار چاپي، رنگها به شکل تفکيکي و مجزا چاپ گردند، اشکالي ايجاد نخواهد شد.
دقت ترام: (Screen Ruling ) Screen Resolution (3)
دقت ترام همان ريزي و درشتي ترام است که بر حسب خط در سانتي متر lpc يا خط بر اينچ بيان مي شود lpi .هر چه lpi بيشتر باشد ترام ريز تر است يعني تعداد خط بيشتري در يک اينچ جا مي گيرد و هر چه lpi کمتر باشد ترام درشت تر است. کنترل و کار با ترامهاي درشت تر، ساده تر است. اما جزئيات در چاپ با ترام هاي درشت تر ديده نمي شود. براي چاپهاي مختلف، اندازه ترام متفاوت است. در چاپ افست معمولا" از 150 lpi تا 200 lpi چاپ صورت مي گيرد. اما ميزان انتخاب اندازه ترام به موارد متعدد بستگي دارد. از جمله نوع ماشين چاپ،کاغذ مورد استفاده ،مرکب چاپ و عوامل بسيار ديگر،بنابراين بالا رفتن lpi با وجود آنکه دقت کار را بيشتر مي کند اما گاهي به دليل ناتواني ماشين چاپ يا نوع کاغذ، دقت لازم انتقال نمي يابد. بنابراين انتخاب مناسب اندازه ترام، به کار چاپي لطافت لازم را خواهد داد.
بسته به کار شما و نوع کاغذي که جهت چاپ استفاده مي کنيد و ميزان جذب رنگ در آن، اندازه ترام متفاوت است. مثلا" در چاپ سيلک چون دقت کار پايين است و شيوه چاپ با وسايلي است که دقت زينک را ندارد، ترام جهت خروجي فيلم، درشت انتخاب مي گردد. مثلا" 120 lpi يا به عبارت ديگر 120 خط در اينچ.
تشخيص ترام و خصوصيات آن
اکنون که با ترام و خصوصيات آن آشنا شديد کافي است يک ذره بين چاپ (لوپ) در اختيار گرفته و از دنياي ترام لذت ببريد. لوپ خود را روي يک کار چهار رنگ بگذاريد. آنچه مشاهده مي کنيد يا يک سطح کامل پر از رنگ است که تن پلات مي گويند يا اينکه از نقاط رنگي فراواني تشکيل شده که با زواياي مختلف در کنار يکديگر قرار گرفته اند و بين آنها سفيد است در چين وضعيتي نقاط رنگي سايان،مژنتا،زرد و مشکي (CMYK ) را خواهيد ديد و همين وضعيت باعث ايجاد جلوه زيباي تصاوير مي شود. در يک کار چهار رنگ ترام ها به گونه اي در کنار يکديگر مي نشينند که تشکيل يک گل را مي دهند. در بهترين حالت و صحيح ترين وضعيت قرارگيري ترامها، اين گل منظم و کامل است اما اگر در هر يک از رنگها جابجايي رخ دهد زيبايي و نظم گل از بين مي رود. بنابراين چنانچه کاري را بعد از برش ملاحظه مي کنيد از شکل گل ترام مي توان در مورد کيفيت چاپ نظر داد. اکنون روشي را براي
تشخيص درصد ترام با هم مرور مي کنيم.
به حاشيه کناري يک سند چاپ شده دقت کنيد، همانجايي که ترام رنگهاي مختلف را قرار داده ايد، وقتي که لوپ خود را روي اين ترام ها حرکت مي دهيد به ترامي مي رسيد که شطرنجي کامل است. دقت کنيد که اين وضعيت ترام 50% را نشان مي دهد. بنابراين چنانچه ترام رنگ بخصوصي را مشاهده کرديد که از وضعيت شطرنجي پرتر بود، درصد آن را با توجه به 50% (حالت شطرنجي) و اندازه ترام روي کار مي توانيد تشخيص دهيد. هر چه بيشتر تمرين کنيد دقت تشخيص شما بالا خواهد رفت. بنابراين، با قرار دادن لوپ روي هر قسمت کار با تفکيک چشمي رنگهاي CMYK و بررسي جداگانه آنها به راحتي، اما با تمرين زياد مي توانيد درصد رنگهايي که در قسمتهاي مختلف يک کار چهار رنگ چاپ شده است تشخيص داده و با کنترل گل ترام، کيفيت چاپ را بررسي نماييد.
ترام نوع سوزن با ترام عکس Frequency –Modulation
نوع ديگري از ترام که اخيرا" ابداع شده است به نام ترام سوزني گفته مي شود. اين ترام بسيار دقيق تر از ترام AM است و جزئيات تصاوير را به خوبي نمايان مي کند. تفاوت عمده دو ترام AM وFM در اين است که فاصله ترام ها در نوع AM يکي است، در حالي که ترام هاي نوع FM بسيار ريز بوده و فاصله آنها از هم متغيير است.
عفراوي
ATHENA
12-19-2009, 04:59 PM
مطلبي از نشريه صنعت چاپ را برايتان در ذيل ذكر ميكنم
آنچه سفارش ميدهيم و آنچه ميگيريم
آخر ماجرا به <ته فرم> ختم ميشود!
تهفرم در صحافيها، اصطلاح رايجي است. معني آن به زبان ساده، تهماندههاي بعضي فرمهاست كه تعدادشان از فرمهاي ديگر اندكي بيشتر باشد، به طوريكه پس از ترتيب تعدادي كتاب يا مجله، ديگر با فرمهاي باقيمانده نتوان يك جلد ديگر صحافي كرد. براي مثال اگر كتابي 160 صفحهاي داراي 10 فرم باشد و در تيراژ 5000 نسخه چاپ شده باشد، ممكن است در پايان كار در تيراژ 4850 تا 4950 جلد از صحافي بيرون بيايد، در حالي كه از فرم يك، 25 عدد، از فرم دو، 30 عدد و مثلا از فرم 10 هيچ عدد باقي مانده باشد. بدين ترتيب امكان توليد يك كتاب ديگر وجود ندارد.
درصدي براي باطله
تا اينجاي كار، كم و بيش روندي عادي دارد. وقتي ناشر يا سفارشدهنده، چاپ كتاب يا مجله يا هر چيز ديگري را به چاپخانه سفارش ميدهد، از او تيراژ مفيد را (يا آنچه را در پايان كار بهطور سالم و كامل ميخواهد تحويل بگيرد) ميپرسند. سپس در محاسبه كاغذ، درصدي را براي باطله چاپ و صحافي اضافه ميكنند، كه با كسر آنها مشتري به تيراژ مفيد مورد نظر خود برسد.
براي مثال براي همان كتاب 160 صفحهاي در تيراژ 5000 جلد 50 بند كاغذ 70 گرمي لازم است. اگر سفارش دهنده 5000 جلد مفيد ميخواهد بايد حدود 2% يا 3% (يعني 1 بند يا 5/1 بند) براي باطله در نظر بگيرد.
معني 3% باطله چيست؟
يعني از هر 100 برگ فرم چاپي، 3 عدد به هر دليل خراب شود. در مثال ما كه تيراژ 5000 نسخه بود، در ازاي 5000 برگ از هر فرم 150 برگ باطله منظور ميشود. بخشي از اين مقدار باطله ممكن است در تنظيم اوليه ماشين، تنظيم رنگ و اشكالات حين چاپ و توقفهاي ماشين رخ دهد. بخش ديگري نيز مربوط به باطلههاي صحافي ميشود كه در تنظيم اوليه ماشين تاكن و برخي اشتباهات و بيتوجهيها و اشكالات احتمالي ديگر اتفاق ميافتد.
عوامل موثر در تعيين باطله
گرچه در بعضي از كتابها ارقامي در مورد تعيين ميزان باطله بيان شده، نميتوان رقم باطله را بهطور ثابت براي انواع كارها اعلام كرد.
كيفيت مورد انتظار و تعريف باطله از نظر سفارشدهنده ميتواند بسيار سختگيرانه يا بسيار چشمپوشانه باشد. اگر ناشري بخواهد در يك كار سياه و سفيد و كتاب معمولي، همه فرمها از نظر شدت رنگ مشكي يكدست باشند و كمترين نقطه و خال اضافي را در صفحه نپذيرد، ميزان باطله ممكن است براي يك كار ساده سياه و سفيد به 10% برسد و حتي بيشتر و حتي شايد آن ناشر، كل كار چاپ شده را مردود بداند.
اما اگر ناشري در مورد چاپ كتاب سياه و سفيد حساسيت خاصي نداشته باشد و با توجه به خريداران كتاب و وضع بازار و سليقه عمومي و قيمت پشت جلد، چندان به كيفيت بها ندهد، شايد ميزان باطله به 1% هم برسد، زيرا او فرمهاي كم رنگ و پررنگ را هم ميپذيرد و آنچه را در واقع بايد باطله باشد، با مسامحه به عنوان كار چاپي قبول ميكند. (چند كتاب در بازار ميبينيد كه همه صفحات آن يكدست و يك رنگ باشند؟!)
- در مورد كارهاي رنگي وضع قدري متفاوت است. در اينجا تنظيم رنگها، تغذيه مناسب هر رنگ روي مناطق مختلف پليت و رجيستر شدن رنگهاي مختلف و رسيدن به چاپ مطلوب، باطله بيشتري طلب ميكند. البته در صحافي، كار رنگي نبايد باطله بيشتري نسبت بهكار سياه و سفيد داشته باشد. اگر بخواهيم براي هر رنگ معادل همان باطله سياه و سفيد را در نظر بگيريم، چيزي حدود 8% تا 12 % باطله براي كار چهار رنگ خواهد بود.
البته با توجه به اينكه امروزه اغلب كارها با ماشين چهار رنگ صورت ميگيرد، باطله كمتر از اين ميزان است و بهطور معمول از 5% فراتر نميرود و براي كارهاي حساستر ممكن است به 8% و 10% هم برسد.
- چنانچه كاري علاوه بر چاپ رنگي و صحافي، عمليات تكميلي ديگري داشته باشد، براي آن منظور هم بايد باطله در نظر گرفته شود. براي مثال، كاري كه قرار است ورنيUV زده شود، يا سلفونكشي شود و يا طلاكوب و برجستهكاري و پانچ داشته باشد، در حد يك چاپ تك رنگ بايد باطله براي آن منظور شود.
البته در اين مورد بايد توجه داشت كه باطله فقط مربوط به آن فرمي است كه اين عمليات روي آن انجام ميشود، نه مربوط به كل كار. فرض كنيد كه جلد يك كتاب قرار است سلفونكشي شود يا يك فرم از ميان همه فرمهاي يك مجله قرار است ورنيUV زده شود، يا فقط يك فرم از صفحات يك بروشور قرار است دايكات يا برجستهكاري شود، در آن صورت فقط تيراژ آن فرم را بايد كمي بيشتر بگيريم، يعني حدود دو، سه درصد باطله بيشتر فقط براي آن جلد يا آن فرم مجله يا بروشور در نظر بگيريم، نه براي كل كار.
- صحبت از درصد باطله، در يك محدوده تيراژ معمولي قابل قبول است. اگر تيراژ خيلي كمتر يا خيلي بيشتر باشد، ديگر اين درصدها مناسب نيستند، براي مثال اگر قرار باشد كاري در تيراژ 700 نسخه با ماشين افست چاپ شود، ديگر نميتوان باطله را 2% يا 3% در نظر گرفت، زيرا به هر حال تنظيم اوليه ماشين چاپ، به همان مقدار يك كار پرتيراژ، باطله ميبرد و تنظيم رنگ و روي هم خوردن رنگها و ... مانند يك كار پرتيراژ باطله نياز دارد. در اينجا شايد تعداد برگهاي باطله در چاپ و نيز در صحافي به همان ميزان تيراژ 5000 تايي (يعني حدود 150 برگ) باشد. يعني باطله يك كار 700 نسخهاي حدود 20 درصد خواهد بود.
برعكس در مورد كارهاي پرتيراژ ميزان باطله از حد ثابتي فراتر نميرود و شايد با مراقبت و مديريت توليد صحيح باطله تنها دو، سه برابر يك كار 5000 تايي باشد.
براي مثال در يك كتاب با تيراژ يك ميليون نسخه، باطله از 5/0 درصد هم كمتر خواهد بود. زيرا اين 5/0 درصد خودش مقدار زيادي كاغذ را شامل ميشود.
- علاوه بر موارد بالا، وضعيت ماشين چاپ،كيفيت مواد مصرفي و مهارت اپراتور و نيز مديريت توليد در كاهش يا افزايش باطله موثر هستند. هر چه ماشينها سالمتر و مدرنتر باشند و هر چه مواد مصرفي (اعم از كاغذ و مركب و داروها و ...) مرغوبتر باشند و هر چه اپراتور ماهرتر باشد، ميزان باطله كمتر خواهد بود. مديريت توليد و نحوه گردشكار چاپخانه نيز عامل مهمي در نگهداري از سرمايه مشتريان است.
متاسفانه گاهي خرابي بعضي از اجزاي ماشين، دليل باطله زياد اعلام ميشود. اين ربطي به مشتري ندارد. وقتي چاپخانهاي يك سفارش را ميپذيرد، فرض بر اين است كه ماشين او سالم و اپراتور او وارد است، بنابراين اين موارد را نبايد در تعيين ميزان باطله لحاظ كرد.
ته فرم، فراتر از باطله
همه نكاتي كه دربالا در مورد باطله مورد بحث قرار گرفت، نشانگر آن بود كه تعدادي از ورقها يا كاغذ مصرفي در حين چاپ و صحافي و عمليات تكميلي، باطله ميشوند و بنابراين از همه فرمها كم و بيش به يك نسبت، كسر ميشود. اما ته فرم داستان ديگري است.
چرا از يك فرم 100 عدد ميماند و از يك فرم هيچ باقي نميماند؟
فرق نميكند كه از يك كتاب چندين فرم به تعداد ده تا و هشتاد تا باقي مانده باشد، وقتي دو سه فرم ديگر در حد صفر و يك و پنج مانده باشد، ديگر نميتوان كتاب كامل صحافي كرد. در مواردي كه ناشر يا سفارش دهنده از اين وضع ناراضي هستند، صحاف فهرستي از فرمها را به او ميدهد كه از اين يكي 50 برگ و از آن ديگري 75 برگ و آن سومي 40 برگ چاپ كن تا بتواني چند كتاب ديگر تحويل بگيري. اين يعني خريد مجدد كاغذ و چاپ دوباره و حمل و نقل و ... . در بسياري موارد چاپخانه مسووليتي در اينباره نميپذيرد و كارهاي چاپي را بي عيب و نقص اعلام ميكند. (مساله به گردن اين و آن انداختن به تناوب بين ليتوگراف و چاپكار و صحاف، سابقه دراز داشته كه هنوز ادامه دارد.)
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
به هر حال تقصير چاپخانه باشد يا صحافي، فرقي نميكند. سفارشدهنده زيان ديده است. چه بسا در چاپخانه با كمي بيتوجهي، تعداد نسخههاي چاپي يك فرم، 100 يا 150 برگ بيشتر از تيراژ تعيين شده چاپ شوند. در آن صورت به ناچار تيراژ فرمهاي بعدي، قدري كمتر ميشود. و اگر اين اشتباه در مورد چند فرم صورت گيرد، چند فرم ديگر بايد تاوان آن را بدهند. بهطور معمول تحويل گرفتن فرمها از چاپخانه نيز با شمارش دقيق همراه نيست و ايراد كار چاپخانه تنها در صحافي، آن هم در پايان كار صحافي بيرون ميزند و كاسهكوزهها سر صحاف شكسته ميشود.
چه خوب بود چاپخانهها و صحافيها دستگاههاي شمارشگر ورق ميداشتند تا تحويل دادن و گرفتن فرمها روي حساب و كتاب باشد!
گفتيم تعدادي از فرمها در حين تنظيم اوليه ماشين و توقفها و ... باطله ميشوند، اما اگر اپراتور به هر دليلي از ماشين غافل شود، ممكن است با سرعت بالاي ماشين در حين چاپ، در عرض دو، سه دقيقه بر اثر بروز يك اشكال چاپي تعداد قابل توجهي از فرمها، باطله شوند. در آن صورت او يا آنها را ناديده گرفته و لاي كارها رد ميكند و يا اگر بخواهد باطله را سوا كند، به ناچار از تيراژ فرمهاي بعدي ميكاهد.
علاوه بر اين اشكالات فني و اپراتوري، ممكن است به خاطر دقيق نبودن اطلاعات در برگه سفارش نيز برخي اشتباهات منجر به كم يا زياد شدن تيراژ شود كه به هر حال صداي آن در پايان كار صحافي بهصورت <ته فرم> درميآيد.
از عوامل ديگري كه باعث كاهش يك يا چند فرم بهصورت بيقاعده ميشود، بيتوجهي و ناواردي در حين حمل و نقل است، چه جابجايي كاغذ و فرمهاي چاپي در چاپخانه و چه بين چاپخانه تا مراكز خدمات پس از چاپ و صحافي، ممكن است بعضي فرمها آسيب ببينند (خيس شوند، لبه آنها زخمي شود، كثيف شوند و ...).
اما در صحافيها، مشكل اغلب ناشي از بيدقتي است. براي مثال در مورد تنظيم دستگاه تاكن، ممكن است يك اپراتور با تجربه و خبره پس از باطله كردن ده برگ ماشين را تنظيم كند، در حالي كه يك اپراتور ناوارد يا بيخيال شايد سه برابر باطله كند و باز هم فرم صحيح و سالمي تا نكند.
با توجه به اينكه همه فرمهاي يك كتاب با يك سنجاق و نشان يكسان چاپ شدهاند، معمولا تنظيم اوليه ماشين تاكني با يك فرم صورت ميگيرد و فرمهاي بعدي با همان تنظيمات تا ميشوند، البته مراقبت حين كار به جاي خود باقي است. اگر براي تنظيم اوليه ماشين تعداد زيادي از ورقهاي يك فرم باطله شود، ممكن است تعدادي از آن فرم كم بيايد، يعني در حالي كه هنوز از فرمهاي ديگر حدود 20 تا 50 عدد وجود دارد، فرم اولي تمام شده باشد. براي جلوگيري از اين مساله بهتر است براي تنظيم اوليه ماشين تاكني از هر فرم يك يا دو برگ برداريم و آنها به عنوان باطله مصرف شوند تا باقيمانده فرمها، با اختلاف چند برگ، متعادل باشند.
علاوه بر تنظيم اوليه، ممكن است به خاطر بي دقتي، نقص فني، جابجايي مكرر فرمها در صحافي و نيز برخي آسيبهاي احتمالي ديگر، تعدادي از برگهاي يك فرم باطله شوند و در مواردي به خاطر آشفتگي و بينظمي محيط كار چند فرم قاطي كار ديگري شوند يا در گوشه و كناري از نظر دور بمانند يا ... (البته چنين مواردي فقط در كارگاههاي به هم ريخته رخ ميدهد.)
به هر حال با در نظر نگرفتن اين فرضيهها، در صحافي ميبايست فرمها كم و بيش به يك نسبت و با اختلاف بسيار اندك، ترتيب شوند و با مسالهاي به نام تهفرم مواجه نشويم. (به شرطي كه در چاپخانه فرمها به يك نسبت چاپ نشده باشند.) توجه داشته باشيد كه ته فرم مقوايي كاملا متفاوت از باطله است. ته فرم باطله نيست. بلكه فرمهاي صحيح و سالمي هستند كه به علت فقدان فرمهاي ديگر، قابل استفاده نيستند. (خدا پدر اين پوشاليها را بيامرزد كه اين تهفرمها را ميخرند و گرنه ظرف چند ماه همه فضاي صحافيها به اشغال تهفرمها درميآمد و ديگر جايي براي گردشكار معمولي كارگاهها نميماند.)
راستي چه كسي جوابگوست؟
با اين توضيحات، چنانچه هر كس كار خودش را درست انجام دهد، تهفرمها به ده، پانزده عدد بيشتر نميرسند و كارها با حداقل باطله و در تعداد مطلوب تحويل سفارشدهنده ميشوند، اما متاسفانه ماجراي <تهفرم> همچنان ادامه دارد و از اين طريق زيانهايي متوجه سفارشات چاپي ميشود.
وقتي ته فرم از حد معمول ميگذرد اين زيانها بس چشمگير ميشوند. بد نيست به چند نمونه عيني از ماجراهايي اشاره كنيم كه همگي به <ته فرم> ختم شدهاند. يكي از ناشران معتبر، چندي پيش يك كتاب بسيار فاخر با چاپ 8 رنگ چاپ و تذهيب و رنگهاي طلايي و اطلسي روي كاغذ گران قيمت به چاپ رساند. چاپخانه مجري اين كار، يكي از چاپخانههاي شناخته شده و معتبر و صحافي نيز همسنگ آن انتخاب شده بود. تجربه ناشر نيز تضميني براي دقت عمل در اين كار بود. اما با كمال تعجب او در پايان كار متوجه شد كه به جاي 3000 نسخه، تنها ميتواند 2400 نسخه از كتاب را تحويل بگيرد، البته به همراه تعداد زيادي <ته فرم>.
پس از بررسي و كنكاش و پرس و جو از چاپخانه و صحافي و وانتي و ناظرچاپ و ... بالاخره هيچ چيز جز همان ته فرمها دستگيرش نشد، براي او تهيه آن كاغذ كمياب و سپس چاپ 9 رنگ حدود 8 فرم در تيراژهاي 5 تايي تا 600 تايي نيز امكانپذير نبود. در حالي كه او در برآورد هزينهها روي فروش 3000 نسخه حساب كرده بود.
بديهي است اينجا جاي قضاوت درباره متهم اين ماجرا نيست، تنها موردي جهت اطلاع بيان شد. اما مورد ديگر، يكي از طراحان گلايه ميكرد كه من از يك كار تنها 1500 نسخه ميخواستم و توجه شد كه حدود 300 برگ به عنوان باطله كاغذ اضافي بفرستم. اين كار هم صورت گرفت. گويا باطله خيلي كم بوده و من در پايان به جاي 1500 نسخه، حدود 1700 نسخه دريافت كردم كه به آن نياز ندارم و فكر ميكنم بيجهت هزينهاي اضافي به دوش من گذاشته شد.
همين طراح چند روز بعد ميگفت كه بين حدود 50 نسخه از بروشورهايي كه بررسي كرده، حتي يك مورد بدون اشكال نديده و بيشتر آنها حاوي يك فرم باطله (كم رنگ يا پررنگ يا ناميزان و ...) هستند.
او آرزو ميكرد كه آن چاپخانهدار محترم به جاي اين لطف در حق او، باطلهها را دور ميريخت و آرزو ميكرد ته فرمهاي باقي مانده در صحافي تنها از باطلهها باشند. اما متاسفانه در حاليكه فرمهاي سالم بهصورت ته فرم مانده بودند، فرمهاي باطله قاطي كارها ترتيب و صحافي شده بودند.
اما يك مورد ديگر، چاپخانهاي براي چاپ يك مجله رنگي دو پالت كاغذ تحويل گرفت. كاغذ مورد نياز با احتساب باطله كمتر از دو پالت بود و قرار شد 10 بند كاغذها در انبار چاپخانهاي به نام مشتري ذخيره شود. پس از چاپ و صحافي اطلاع دادند كه دو بند كاغذ متفرقه هم براي كار شما استفاده شده چون همه كاغذها مصرف شده، در برابر تعجب و اعتراض مشتري، آنها هم به تكاپو افتادند كه ماجرا از چه قرار است، با كمال تعجب اين مورد نيز به ماجراي ته فرم كشيده شد. گويي باقي ماندن تعداد زياد ته فرم هر خطايي را توجيه ميكند. حتي به هدر دادن 10 بند كاغذ را! آيا سفارش دهنده، به چاپخانه مراجعه كرده و
ته فرم سفارش داده يا تعداد مشخصي مجله؟ و آيا بيان اينكه اين كاغذها چاپ شدهاند و ته فرمها باقي مانده، پاسخي قانع كننده است؟
راستي كي از دست ماجراهاي ته فرم خلاص ميشويم؟!
ATHENA
12-19-2009, 05:02 PM
آشنائي با چاپ
مقدمه
تدوين:پرويز زاهد
اختراع فن چاپ درحقيقت به قرن ها پيش از گوتنبرگ، كه نامش به عنوان مخترع چاپ در تاريخ به ثبت رسيده است، برمي گردد. آسوريان چند هزار سال قبل از ميلاد بر خشت هايي از گلرس مهر ميزدند.
استعمال حروف قابل انتقال نيز ميان سالها ي 1051 و 1058 در چين آغاز شد. مخترع اين حروف فردي به نام پيشنگ بود و حروف هم از گلرس ساخته ميشد. حروف دستي و حروف قلعي كه پس از آنها به كارآمد، هيچ يك رواجي نيافت، بر عكس حروف چوبي متداول شد. تا اينكه در سال 1440، گوتنبرگ ظاهرا بدون اطلاع از كار چينيها، حروف قابل انتقال را اختراع كرد و براي هر يك از حروف الفبا يك حرف جداگانه به كار برد.
حروف متحرك را چينيها اختراع كردند، ولي گوتنبرگ كه حرفه اش زرگري بود، آلياژ مناسب براي ريخته گري حروف را از سرب و آنتي موآن به دست آورد و سپس نسبت هر يك از اين دو فلز را به گونه اي انتخاب كرد كه حروف بيش از حد سخت و نرم نباشند. وي براي مركب چاپ هم فرمول مناسبي يافت و خلاصه با رفع موانع و حل مشكلات عمل چاپ را ميسر و اجرايي كرد. تقريبا 20 سال پس از نخستين تلاش ها ي گوتنبرگ در امر چاپ ،اين صنعت با استفاده از سطوح برجسته در ونيز، فلورانس، پاريس و ---- در حدي مختصر و محدود رواج يافت. اما دستگاه چاپ گوتنبرگ، به علت هزينه ها ي بسيار زياد فقط براي ثروتمندان قابل دسترسي بود و به همين دليل تا مدت ها ي طولاني استقبال چنداني از آن نشد. 300 سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، نمايشنامه نويسي آلماني به نام آلوئيس زنه فلدر، چاپ سنگي يا ليتو گرافي را درسال 1796 ميلادي اختراع كرد.
هر سنگي كه متن يا تصوير با اين روش روي آن نقش مي بست ، براي چاپ حدود 750 نسخه عملكرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روي سنگ قابل چاپ نبود. اگر چه درباره شروع چاپ سنگي در اي ران روايات متعددي وجود دارد، به نظر مي رسد چاپ سنگي را براي نخستين بار ميرزا صالح شيرازي در تبريز راه اندازي كرد.ميرزا صالح كه از سوي دولت ايران براي فراگيري هنرهاي جديد به اروپا رفته بود، در بازگشت يك دستگاه چاپ سنگي با خود به تبريز آورد كه آن را در سال 1250 قمري راه انداخت. چاپخانه سنگي طي مدت كوتاهي در تهران و بعد اصفهان و سپس ساير شهرهاي ايران تاسيس شد و بيش از 50 سال تنها روش چاپ در ايران بود و تا اواخر دوره قاجار ، هر چه در ايران چاپ مي شد، به روش چاپ سنگي بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگي به ايران چاپ سربي نيز راه اندازي شده بود، ولي به علت هزينه و زحمت زياد آن ، پس از ورود چاپ سنگي ، كنار گذاشته شد و بعدها در اواخر دوره قاجار دوباره حروف سربي و استفاده از آن رايج گرديد. طريقه چاپ سربي روش نسبتا ساده اي بود : كاغذ روي صفحه اي متشكل از حروف برجسته سربي و آغشته به مركب فشرده مي شد و بر اثر فشار، حروف بر صفحه كاغذ نقش مي بست. حروفچيني روزنامه نيز نخست به صورت دستي انجام مي گرفت، ولي بعدها اين كار با دستگاه ها يي كه معمول ترين آنها «لاينو تايپ» بود، صورت پذيرفت. دستگاه حروفچيني خودكاري لاينوتايپ در سال 1886 ميلادي ساخته شد. و بدين ترتيب سرعت چاپ به تدريج فزوني يافت. پيشرفت فناوري كم كم باعث شد دستگاه حروفچيني سربي از دور خارج شود و جاي خود را به دستگاه الكترونيكي بدهد.
براي ورود به آشنائي با ماشينهاي چاپ، ابتدا انواع چاپ (های که امروزه فعال است) را لیست می کنم:
-چاپ مسطح Letter Press
-چاپ افست (ورقی – رول)
-چاپ فلکسو
-چاپ هلیو
-چاپ صنعتی Pad Printer
-چاپ
=============
منبع:
http://adjournal.shaar.com/
ATHENA
12-19-2009, 05:04 PM
نمای ساده ی ترتیب نوردهای ماشین چاپ افست:
http://pnu-club.com/imported/2009/12/728.jpg
و
نمای پیچیده ترش:
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
ATHENA
12-19-2009, 05:06 PM
لب پنجه ...درامرچاپ ولیتوگرافی ...
ابتدا توضیح "پنجه"...
(خب توضیح "لب":110: )که کاملا واضح ومبرهن هست:247:
پس بپردازیم به ترکیب این دوعبارت...:
درماشین های چاپ که اساسشون بر"کشیدن کاغذ"وفرستادنشون توی مرحله ی چاپ هست...
قسمتی داریم بنام "پنجه"که دقیقا مثل پنجه ( مثلا :پنجول گربه)عمل میکنه...یعنی ...کاغذرو "بعداز مرحله ی تحویل"چنگ میزنه..دقیقا...ومیکشه توی "پروسه ی چاپ"
خب...
تا اینجا اتفاق خاصی نیوافتاده...
اما این مقدار ی که باصطلاح "پنجه ی ماشین"لازم داره ....
(توی ماشین های افست مثلا...)رونمیشه ازش استفاده ی مفید کرد...
چرا؟....
چون اون قسمت رو دستگاه احتیاج داره برای "حرکت کاغذ"بین نوردها وغیره...
پس این قسمت بلااستفاده می مونه...
=
معمولا اندازه اش بین 1 الی 1.5 سانتیمترهست
====
زمانی که شما یک فایل رو برای "لیتوگرافی میفرستید"...بایدحتما اون لیتوگرافی با چاپخونه..به اصطلاح"مچ"باشه که بدونه مقداراین "لب پنجه"یا "فاصله ی هرز بین کنار زینک"وکاغذ چفدر هست...(خودتون هم همینطور....)ما به این میگیم (پرت...بروزن "چرت"!!کار")...دقیقا..مقداری که لازم هست....اما چاپ نمیشه
اگرهم که "مچ"نیستند...
بهتره باهم هماهنگ کنند..
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.