PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ساسانيان



ATHENA
12-16-2009, 09:52 PM
امپراطوری یا سلسله ی ساسانی چهارمین سلسله ی شاهنشاهی ایرانی (بعد از امپراتوریهای ماد, هخامنشی و پارتی) و دومین امپراتوری پارسی (بعد از هخامنشیان) میباشد. سلسله ی ساسانی بدست اردشیر اول و پس از شکست دادن آخرین شاه پارتی از سلسله ی اشکانی (اردوان چهارم) درسال 226م بنا نهاده شد و هنگامی که آخرین شاهنشاه ساسانی یزدگرد سوم کشاکش 14 ساله را برای بیرون انداختن نیروهای خلیفه اسلامی را با شکست از دست داد پایان یافت. قلمرو امپراتوری ساسانی تمامی سرزمین های امروزی ایران, عراق, ارمنستان, ,افغانستان, شرق ترکیه و قسمتهایی از هند, سوریه, پاکستان, قفقاز, آسیای میانه و عربستان را در بر می گرفت. در زمان پادشاهی خسرو دوم "پرویز" بین سالهای 628-590م مصر, اردن ,اسراییل و لبنان نیز برای مدت کوتاه ضمیمه خاک امپراتوری شدند. ساسانیان امپراتوری خود را ارانشهر (ایرانشهر) به معنای سرزمین ایرانیان مینامیدند. دوران امپراتوری ساسانی به درازای دوران آخر عهد عتیق است,این دوران از مهمترین ,پرشکوهترین و پرقدرت ترین دوران در تاریخ ایران است که پس از پایان نظیر آن هرگز اتفاق نیفتاد. دوران امپراتوری ساسانی از خیلی جهات شاهد بالاترین مرتبه و اوج شکوفایی تمدن پارسی بود,تمدنی که بعدها به نام اسلام به غرب و شرق معرفی شد, در زمان ساسانیان "ایرانشهر" تمدن رومی را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر و نفوذ خود قرار داده بود و رومیان و بعدها بیزانتین ها در مقایسه با تمامی ملتهای دیگر تنها پارسیان ساسانی را هم رده و برابر با خود میدانستند,برای نمونه نامه های نوشته شده توسط شاه روم(سزار) به شاه ایرانشهر (شاهنشاه) که در آنها به نشانی "برادر من" بود. نفوذ فرهنگی ساسانی بسیار فراتر از مرزهای سیاسی امپراتوری میرفت تا جایی که به اروپای غربی, افریقا, چین و هند میرسید. ساسانیان نقش بسیار برجسته ای را در پایه گذاری هنر قرون وسطایی هم اروپایی و هم آسیایی بازی کردند. این نفوذ و تاثیر توسط دنیای آغازین اسلامی به سمت جلو رفت,فرهنگ بی همتا و سلطنتی ساسانی باعث شد تا اسلام که از طرف قومی بیابانگرد و نیمه وحشی و کاملا بدون فرهنگ آمده بود بتواند توسعه و گسترش پیدا کند. معماری, هنر نگارش و خیلی دیگر از مهارت ها عمدتا از ساسانیان به دنیای اسلام راه پیدا کردند و بعد ها به نام اسلام به جهان شناسانده شد. زبان رسمی در این دوره فارسی میانه و پول رایج کشور درهم بوده است. دری زبان رسمی افغانستان که لهجه ای از فارسی است از زبان درباری و سلطنتی ساسانیان بیرون آمده و گسترش پیدا کرده است.

تاریخ ساسانیان

حکومت خاندان ساسانی در ایران (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25B1%25D8%25A7%2 5D9%2586) ، پس از انقراض دولت پارتی (اشکانی) به مدت چهار قرن دوام یافت. در تاریخ آغاز حکومت اردشیر اول (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A7%25D8%25B1%25D8%25AF%25D8%25B4%2 5DB%258C%25D8%25B1_%25D8%25A7%25D9%2588%25D9%2584) ، نخستین شاهنشاه ساسانی ، میان محققان اختلاف جزئی (در حدود سه سال) است. بنا به محاسبه نلد که (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D9%2586%25D9%2584%25D8 %25AF_%25DA%25A9%25D9%2587%26action%3Dedit%26redli nk%3D1) ، نخستین سال شاهنشاهی اردشیر اول ساسانی (یعنی ، سالی که در آن به شاهنشاهی رسید) با بیست و پنجم و بیست وششم سپتامبر سال ۲۲۶ میلادی (مطابق با سال ۵۳۸ سلوکی) آغاز می شود که سال حکومت دولت ساسانی بر سرتاسر ایران است و پایان حکومت این خاندان ، در سال ۶۵۱ یا ۶۵۲ م. است که سال کشته شدن یزدگرد سوم (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25DB%258C%25D8%25B2%25D8%25AF%25DA%25AF%2 5D8%25B1%25D8%25AF_%25D8%25B3%25D9%2588%25D9%2585) آخرین پادشاه ساسانی در مشرق ایران است. بنابراین ، حکومت ساسانیان بر ایران بیش از چهار صد سال (۴۲۶ سال) ادامه داشت.
سياست خارجی



توسعه‌طلبی و برتری‌جویی

دوران ساسانیان همچون دوره هخامنشیان زمان امپراتوری ایرانیان بر اقوام، نژادها و ملیت های مختلفی بود که با مذهب، فرهنگ، زبان و ساختارهای مختلف اجتماعی تحت یک قدرت مرکزی قرار گرفته بودند. شاپور اول خودرا نه تنها شاهنشاه، بلکه «شاهنشاه ایران و انیران» (شاهنشاه ایران و غیر ایران) لقب داد و همین تفکر در تمام دوره ساسانیان حاکم بود. پادشاهان ساسانی این رسالت تاریخی را دنبال میکردند که امپراطوری هخامنشی و مرزهای آنرا پس از شکست دربرابر اسکندر دوباره زنده کنند: به همین گونه ساسانیان در دوره هایی ایران را از آسیای مرکزی و رود جیحون گرفته تا ارمنستان، آسیای صغیر (ترکیه امروز)، خاور نزدیک (سوریه و فلسطین امروز)، بین النحرین (عراق امروز) و مصر تا یمن گسترش داده و شاهراه های تجاری مهم آن زمان را تحت کنترل خود قرار دادند. اگر ایران تا آن زمان از نظر روم و یونان جزو «بربرها» به حساب می آمد، اکنون به عنوان رقیب هم طراز و یکی از دو ابر قدرت جهانی (درکنار روم) به رسمیت شناخته شد. شاهان ایران و روم یکدیگر را برادر خطاب میکردند و تاجگذاری پادشاهان شانرا از قبل به یکدیگر اطلاع میدادند.
درعین حال دوران ساسانیان همراه بود با جنگهای مکرر، فرساینده و توأم با شکست و پیروزی با رقیب اصلی ایران (امپراطوری بیزانین یعنی روم شرقی در غرب ایران) و اقوام مخالف درشرق مانند هپتالیان (یا افتلالیان، عربی: هیاطله). هپتالیان اقوام کوچ نشینی بودند که از ایالت کانسوی چین به نواحی تخارستان در شمال شرقی ایران آمده بودند واروپایی ها ازآنان بنام «هون های سفید» نام میبرند.
همه امپراطوری های تاریخ مجبور بوده اند که برای حفظ قدرت و سلطه براقوام زیردست، به برتری طلبی خارجی و کشور گشائی دست بزنند. عدم توسعه امپراطوری ها آغاز زوال شان است. رشد اقوام تحت سلطه و استقلال طلبی آنان حکومت مرکزی را دریک جبهه ضعیف می‌کند و هر امپراطوری برای جبران ضعف در یک گوشه، مجبور به گسترش قدرت از سوی دیگراست، بدون اینکه امکان اداره سرزمین های جدید را داشته باشد. انوشیروان (۵۳۱ تا ۵۷٩) که با روم یک «پیمان صلح ابدی» (۵۳٢) بسته بود، بدون دلیل معقولی این پیمان را چند سال بعد فسخ کرده و به قلمرو آن کشور حمله کرد. انوشیروان با ادامه کشورگشائی درچند جنگ رومیان را شکست داد و در دریای مدیترانه شنا کرد. خسرو پرویز یک کودتا در بیزانتین (روم شرقی) را که دراثر آن پدرزنش (امپراطور ماوریکی) کشته شد، بهانه قرار داده و بعد از یک دوره طولانی صلح درسال ۶۰۴ به آنکشور حمله ور شد و این حملات را تا سال ۶٢۶ ادامه داد. حاصل این جنگها بالا رفتن خزانه دولت از ۶۰۰ میلیون درهم (سال ۶۰٨) به ۱۶۰۰ میلیون درهم (سال ۶٢۰)، تصرف سرزمین های وسیع (ارمنستان، بین النحرین علیا، شهر ادس، سوریه، فلسطین، بیت المقدس مصر و پایتختش اسکندریه) و غنائم جنگی و اسیران فراوان بود.

ساسانیان و رقیبان‌شان

دولت بیزانس (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A8%25DB%258C%25D8%25B2%25D8%25A7%2 5D9%2586%25D8%25B3) که در بخش شرقیِ تصرف‌های خود، با دولتی توانمند مانند ساسانیان سروکار داشت و آن را نیرومندترین دشمن خود می‌دانست، گرفتاری‌های زیادی هم در غرب و هم در شمال تصرف‌هایِ خود، به خصوص در اروپا (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A7%25D8%25B1%25D9%2588%25D9%25BE%2 5D8%25A7) داشت. این گرفتاری‌ها، مانع از آن می‌شد که بیزانس (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A8%25DB%258C%25D8%25B2%25D8%25A7%2 5D9%2586%25D8%25B3) همه نگاهِ خود را صرف مرزهای شرقیِ خود کند و به همین سبب، دستگاه ساسانی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25B3%25D8%25A7%25D8%25B3%25D8%25A7%2 5D9%2586%25DB%258C)، مانند دستگاه اشکانی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A7%25D8%25B4%25DA%25A9%25D8%25A7%2 5D9%2586%25DB%258C)، توانسته بود پایتختِ خود (تیسفون (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25AA%25DB%258C%25D8%25B3%25D9%2581%2 5D9%2588%25D9%2586)) را، در کنار رودِ دجله (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25AF%25D8%25AC%25D9%2584%25D9%2587) قرار دهد و از نزدیک بودنِ پایتخت‌اش (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D9%25BE%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AA%2 5D8%25AE%25D8%25AA) به مرزهای دشمن، بیمی نداشته باشد. دولت ساسانی هم در شرق، و هم در شمالِ مرزهای خود، گرفتاری‌های زیاد داشت که گاهی به میزان خطرناک و تهدید کننده‌ای می‌رسید. بدین گونه سیاست خارجیِ دستگاه ساسانی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25AF%25D8%25B3%25D8 %25AA%25DA%25AF%25D8%25A7%25D9%2587_%25D8%25B3%25D 8%25A7%25D8%25B3%25D8%25A7%25D9%2586%25DB%258C%26a ction%3Dedit%26redlink%3D1)، یکسره در رابطه با شرق و غرب خلاصه می‌شد. اما دستگاه ساسانی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25AF%25D8%25B3%25D8 %25AA%25DA%25AF%25D8%25A7%25D9%2587_%25D8%25B3%25D 8%25A7%25D8%25B3%25D8%25A7%25D9%2586%25DB%258C%26a ction%3Dedit%26redlink%3D1) در این زمان، خود را به اندازه کافی نیرومند نشان داد و توانست ایرانشهر (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25B1%25D8%25A7%2 5D9%2586%25D8%25B4%25D9%2587%25D8%25B1) را از آسیب‌های ویرانگر و خطرآفرین دور نگه دارد و در داخل کشور، برای مردم ایران، زندگی مرفه همراه با امنیت تامین کند.
این دستگاه، فرهنگی پربار در زمینه سیاست و کشورداری، اخلاق، رابطه‌های سالم اجتماعی و هنر به وجود آورد، که پس از نابودی و ویرانیِ سیاسی‌اش، اثرهای خود را در نسل‌های پسین و فرهنگ دیگر همسایگان، به روشنی نشان داد. با اینکه دشمنان شناخته شده دستگاه ساسانی، دولت پیشرفته بیزانس (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D8%25A8%25DB%258C%25D8%25B2%25D8%25A7%2 5D9%2586%25D8%25B3) و دولت‌های نیمه پیشرفته شمال و شرقِ کشور بودند، شکست این دستگاه، نه از سوی این دشمنان، بلکه از دو سوی پیش‌بینی نشده بود. نخست، فروپاشی از درون، و پس از آن، از دولتی بود که با آنکه همه توانِِ جنگی‌اش قوم‌های بیابان گرد (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25A8%25DB%258C%25D8 %25A7%25D8%25A8%25D8%25A7%25D9%2586_%25DA%25AF%25D 8%25B1%25D8%25AF%26action%3Dedit%26redlink%3D1) بودند، ولی بنیه سیاسی و اجتماعی‌اش برپایه بینش دینی-فکریِ نیرومندی بود که دولت‌ها و دشمنان دیگر ساسانی، ازش بی‌بهره بودند. دستگاه اسلامی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25AF%25D8%25B3%25D8 %25AA%25DA%25AF%25D8%25A7%25D9%2587_%25D8%25A7%25D 8%25B3%25D9%2584%25D8%25A7%25D9%2585%25DB%258C%26a ction%3Dedit%26redlink%3D1) که در آغاز سده هفتم میلادی در شهر مدینه (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fwiki%2F%25D9%2585%25D8%25AF%25DB%258C%25D9%2586%2 5D9%2587) برپا شده بود، از جهت روحی و معنوی چنان نیرومند شده بود که تأثیر فرهنگی‌اش بر کشورهای همسایه، همانند چیرگیِ دیگر قوم‌های بادیه نشین (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25A8%25D8%25A7%25D8 %25AF%25DB%258C%25D9%2587_%25D9%2586%25D8%25B4%25D B%258C%25D9%2586%26action%3Dedit%26redlink%3D1) و صحرانورد (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25B5%25D8%25AD%25D8 %25B1%25D8%25A7%25D9%2586%25D9%2588%25D8%25B1%25D8 %25AF%26action%3Dedit%26redlink%3D1)، گذرا نبود. این تأثیر فرهنگی چنان عمیق بود که با همه گسستگی و سستیِ سیاسی و جنگیِ اعراب، پس از دو قرن چیرگی، اثرهایش هنوز ماندگار است.