MIN@MAN
12-16-2009, 03:26 PM
اندكي پس از زلزله بم، گزارشهاي كم و بيش كاملي كه از طرف دانشگاهها، موسسه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله و سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور تهيه گرديد، حاكي از خرابيهاي زلزله، گسستگيها و شكستهاي ناشي از زلزله بوده است. اما اين پايان كار نبوده و به استناد اطلاعات بدست آمده از سيستم رادار، مشخص گرديد كه گسل مسبب زلزله بم در واقع گسلي است كه از زير شهر گذشته و گسل مرز بم و بروات نيست. در اين اطلاعات كه پردازش آن توسط كارشناسان زمينشناسي سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور و سازمان زمينشناسي آمريكا انجام گرديد، مشخص شد كه در اثر حركت گسل مدفون و ناپيداي در زير شهر بم، اين زلزله حادث شده است. اين مسئله نشان ميدهد كه پرداختن به وضعيت ساختارهاي زمينشناسي هر منطقهاي از اهميت ويژهاي برخوردار است
زلزله بم، شروع يك پايان
زلزله بم در تاريخ پنجم ديماه سال 82، به يك زلزله تاريخي تبديل شده و يكي از چهرههاي طبيعت را مجدداً به انسانها آموخت. طبيعتاً هميشه پس از وقوع حادثه، برنامهريزيها و جلوگيري از مشكلات آينده طرح ميگردد. اما متاسفانه اين برنامهريزيها باز هم نگرش به آيندهاي دور را در نظر ندارد و در حد برنامهريزي تا حد عمر آدمي در آن زمان خواهد داشت.
با نگرش به نوع زندگي پيشينيان، در مييابيم كه به علت نزديكي بيش از حد زندگي در گذشته با طبيعت، سعي گرديده بيشتر به راههاي زندگي و مبارزه با اين مخاطرات طبيعت، توجه شود. تجربه زندگي با طبيعت، شناخت و فهم مقابله، زندگي مصالحت آميز و ساخت جايگاههاي اصلي را براي زيست مصالحتآميز افزايش داده و به نحوي بينش بشري را در طول زمان بالا برده است.
از طرفي با افزايش دانش بشري و نياز روزافزون در شناخت همه جانبه چگونه زيستن، خللي در راههاي مقابله نهايي و برابري با آن را به وجود آورده و مسير را دشوار نموده است. در واقع هر چه دانش بيشتر ميشود، تحمل مقابله با مخاطرات نيز سختتر و فرار از واقعيت اصلي كه انسان هميشه از آن آجز بوده، معنيدارتر ميگردد. در زلزله بم آموزشهايي وجود دارد كه نه تنها توجه مسئولين و كارگزاران بلكه توجه محققين و دانشپژوهان را به خود جلب نموده است. اميد آن ميرود كه اين مدرسه طبيعي، آبستن پژوهش و نگرش صحيح به بلاياي انكار ناپذير طبيعت باشد و انسان دور شده را به طبيعت بازگرداند.
بر اساس اطلاعات موجود قبلي از اندك زمان گذشته پس از زلزله بم، دستگاههاي شتابنگاشت، حاكي از زلزلهاي با شدت حدود 5/6 ريشتر در مقياس امواج دروني به مركزيت اين شهرستان دادهاند و كانون عمقي آن را در ژرفاي 7 كيلومتري ناحيه شمال مركزي شهر بم بيان كردهاند.
اما اندكي پس از زلزله، گزارشهاي كم و بيش كاملي كه از طرف دانشگاهها، موسسه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله و سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور تهيه گرديد، حاكي از اطلاعات فوق به همراه تصاويري از خرابيهاي زلزله، گسستگيها و شكستهاي ناشي از زلزله بود و به استناد اطلاعات كارشناسان مختلف اعزامي، مستندنگاري از وضعيت پس از وقوع اين حادثه انجام شده است. اما اين اتفاق بزرگ و مهم، از ديد كارشناسان خارجي دور نمانده و به انتظار اطلاعات بعدي و تحليل پس از وقوع پرداخته شده است. براي تكميل اين اطلاعات و اعزام نيروهاي متخصص، از كارشناسان خبره داخلي در سازمان زمينشناسي كشور استفاده گرديده و به استناد يك همكاري علمي، آخرين اطلاعات بدست آمده از اين رويداد مهم، انتشار يافت. بطور قطع از اطلاعات موجود دستگاهي در اين راه ميبايست استفاده ميگرديد كه با روش تحليل اطلاعات ماهوارهاي اين كار صورت پذيرفت.
در اين روش نوين، كه مدت زمان طولانياي از عمر آن نميگذرد، بر اساس اطلاعاتي كه ماهواره در اختيار ميگذارد، تحليلي از وضعيت تغيير شكل و ميزان جابجاييها به عمل ميآيد. در اين روش، بر اساس اطلاعات بدست آمده از گذشته توسط اين ماهواره، آناليزي از اطلاعات موجود از سطح زمين بدست ميآيد كه در حد سانتيمتر دقت برداشت دارد. اين مبني بر آن نيست كه اين اطلاعات توانايي خواندن و تصويرسازي كل زمين را در حد سانتيمتر داراست بلكه، بر اساس دقت بالاي اندازهگيري، اسكني از اطلاعات موجود در سطح را ثبت مينمايد. در واقع اين ماهواره كه ماهواره رادار نام دارد، بصورت تصويري كه ساير ماهوارهها دارند عمل نميكند. در شكل بسيار ساده آن ميتوان گفت كه ماهواره رادار براي هر نقطه كوچك (حتي در حد سانتيمتر) مختصات جغرافيايي در خود دخيره مينمايد. پس از جمعآوري اين اطلاعات از مناطق مختلف روي زمين، با توجه به اطلاعات قبلي كه در اين مناطق ثبت شده است، تحليلي بر روي ميزان جابجاييهاي به وقوع پيوسته در سطح زمين را در حد سانتيمتر اندازهگيري مينمايد.
اين بدان معني است كه اگر در منطقهاي بنا به دلايلي كه بيشتر طبيعي است، جابجايي انجام شود، ميزان آن، گسترش آن و حتي در نهايت محور آن بر اساس نمودارها و آنوماليهاي بدست آمده مشخص ميگردد. در واقع دادههاي ماهواره رادار پس از وقوع زلزله بم نشان ميدهد كه در امتداد رنگهاي همگرا در تصوير (تصوير رنگي در گزارش)، جابجايي صورت پذيرفته است. وقتي جابجاييهاي بوجود آمده توسط اين ماهواره بر روي زمين مشخص گرديد، نقطه ميانگين آن كه در واقع همان نقطه جابجايي نام ميگيرد مشخص ميشود. اين نقطه در واقع يك خطي است كه محور حركت است.
با استناد به اطلاعات قبلي و مقايسه آن با اطلاعات جديد و پيمايشهاي صحرايي مشخص ميگردد كه اين محور در واقع محور حركت و در واقع گسل است. اين گسل در گذشته پنهان بوده و شواهد آن در سطح ديده نميشده. اما پس از رسيدن اطلاعات ماهواره رادار، تيمي براي بررسي شواهد سطحي به منطقه اعزام گرديده و بر اساس دادهها مشخص شد كه برونزد جابجاييها در سطح وجود دارد. لذا مسبب اصلي و عامل حركت اصلي در زلزله بم به اين گسل ناپيدا تعلق داشته و كليه تخريبها و شرايط بوجود آمده به آن نسبت داده ميشود.
اين مطلب بيانگر چند نكته ميباشد:
ـ استفاده از تكنولوژي جديد بسياري از راهكارها را مشخص مينمايد.
ـ دقت در اندازهگيريها وتحليل نتايج از اهميت ويژهاي برخوردار بوده و در برنامههاي بعدي موثر است.
ـ بررسي محيط پيرامون براي شناخت و در دست داشتن اطلاعات بسيار مهم است و ما را براي مقابله با خطرات كمك مينمايد.
ـ در اين زلزله همانطوركه بيان شد درسهايي نهفته است. در عين آنكه اطلاعات قبلي از منطقه بم وجود نداشته اما پس از دستيابي به اطلاعات جديد مشخص ميشود كه حتي اگر از منطقهاي اطلاعات مناسبي در دست باشد، بازهم امكان پيدايش شرايط ناپيداي محيطي فراوان است. لذا اهميت شناخت دقيق از مناطق مختلف زيستي و حتي تاريخي و برنامهريزي مناسب براي پيشگيري از بلاياي طبيعي هميشه لازم بنظر ميرسد.
زلزله بم، شروع يك پايان
زلزله بم در تاريخ پنجم ديماه سال 82، به يك زلزله تاريخي تبديل شده و يكي از چهرههاي طبيعت را مجدداً به انسانها آموخت. طبيعتاً هميشه پس از وقوع حادثه، برنامهريزيها و جلوگيري از مشكلات آينده طرح ميگردد. اما متاسفانه اين برنامهريزيها باز هم نگرش به آيندهاي دور را در نظر ندارد و در حد برنامهريزي تا حد عمر آدمي در آن زمان خواهد داشت.
با نگرش به نوع زندگي پيشينيان، در مييابيم كه به علت نزديكي بيش از حد زندگي در گذشته با طبيعت، سعي گرديده بيشتر به راههاي زندگي و مبارزه با اين مخاطرات طبيعت، توجه شود. تجربه زندگي با طبيعت، شناخت و فهم مقابله، زندگي مصالحت آميز و ساخت جايگاههاي اصلي را براي زيست مصالحتآميز افزايش داده و به نحوي بينش بشري را در طول زمان بالا برده است.
از طرفي با افزايش دانش بشري و نياز روزافزون در شناخت همه جانبه چگونه زيستن، خللي در راههاي مقابله نهايي و برابري با آن را به وجود آورده و مسير را دشوار نموده است. در واقع هر چه دانش بيشتر ميشود، تحمل مقابله با مخاطرات نيز سختتر و فرار از واقعيت اصلي كه انسان هميشه از آن آجز بوده، معنيدارتر ميگردد. در زلزله بم آموزشهايي وجود دارد كه نه تنها توجه مسئولين و كارگزاران بلكه توجه محققين و دانشپژوهان را به خود جلب نموده است. اميد آن ميرود كه اين مدرسه طبيعي، آبستن پژوهش و نگرش صحيح به بلاياي انكار ناپذير طبيعت باشد و انسان دور شده را به طبيعت بازگرداند.
بر اساس اطلاعات موجود قبلي از اندك زمان گذشته پس از زلزله بم، دستگاههاي شتابنگاشت، حاكي از زلزلهاي با شدت حدود 5/6 ريشتر در مقياس امواج دروني به مركزيت اين شهرستان دادهاند و كانون عمقي آن را در ژرفاي 7 كيلومتري ناحيه شمال مركزي شهر بم بيان كردهاند.
اما اندكي پس از زلزله، گزارشهاي كم و بيش كاملي كه از طرف دانشگاهها، موسسه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله و سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور تهيه گرديد، حاكي از اطلاعات فوق به همراه تصاويري از خرابيهاي زلزله، گسستگيها و شكستهاي ناشي از زلزله بود و به استناد اطلاعات كارشناسان مختلف اعزامي، مستندنگاري از وضعيت پس از وقوع اين حادثه انجام شده است. اما اين اتفاق بزرگ و مهم، از ديد كارشناسان خارجي دور نمانده و به انتظار اطلاعات بعدي و تحليل پس از وقوع پرداخته شده است. براي تكميل اين اطلاعات و اعزام نيروهاي متخصص، از كارشناسان خبره داخلي در سازمان زمينشناسي كشور استفاده گرديده و به استناد يك همكاري علمي، آخرين اطلاعات بدست آمده از اين رويداد مهم، انتشار يافت. بطور قطع از اطلاعات موجود دستگاهي در اين راه ميبايست استفاده ميگرديد كه با روش تحليل اطلاعات ماهوارهاي اين كار صورت پذيرفت.
در اين روش نوين، كه مدت زمان طولانياي از عمر آن نميگذرد، بر اساس اطلاعاتي كه ماهواره در اختيار ميگذارد، تحليلي از وضعيت تغيير شكل و ميزان جابجاييها به عمل ميآيد. در اين روش، بر اساس اطلاعات بدست آمده از گذشته توسط اين ماهواره، آناليزي از اطلاعات موجود از سطح زمين بدست ميآيد كه در حد سانتيمتر دقت برداشت دارد. اين مبني بر آن نيست كه اين اطلاعات توانايي خواندن و تصويرسازي كل زمين را در حد سانتيمتر داراست بلكه، بر اساس دقت بالاي اندازهگيري، اسكني از اطلاعات موجود در سطح را ثبت مينمايد. در واقع اين ماهواره كه ماهواره رادار نام دارد، بصورت تصويري كه ساير ماهوارهها دارند عمل نميكند. در شكل بسيار ساده آن ميتوان گفت كه ماهواره رادار براي هر نقطه كوچك (حتي در حد سانتيمتر) مختصات جغرافيايي در خود دخيره مينمايد. پس از جمعآوري اين اطلاعات از مناطق مختلف روي زمين، با توجه به اطلاعات قبلي كه در اين مناطق ثبت شده است، تحليلي بر روي ميزان جابجاييهاي به وقوع پيوسته در سطح زمين را در حد سانتيمتر اندازهگيري مينمايد.
اين بدان معني است كه اگر در منطقهاي بنا به دلايلي كه بيشتر طبيعي است، جابجايي انجام شود، ميزان آن، گسترش آن و حتي در نهايت محور آن بر اساس نمودارها و آنوماليهاي بدست آمده مشخص ميگردد. در واقع دادههاي ماهواره رادار پس از وقوع زلزله بم نشان ميدهد كه در امتداد رنگهاي همگرا در تصوير (تصوير رنگي در گزارش)، جابجايي صورت پذيرفته است. وقتي جابجاييهاي بوجود آمده توسط اين ماهواره بر روي زمين مشخص گرديد، نقطه ميانگين آن كه در واقع همان نقطه جابجايي نام ميگيرد مشخص ميشود. اين نقطه در واقع يك خطي است كه محور حركت است.
با استناد به اطلاعات قبلي و مقايسه آن با اطلاعات جديد و پيمايشهاي صحرايي مشخص ميگردد كه اين محور در واقع محور حركت و در واقع گسل است. اين گسل در گذشته پنهان بوده و شواهد آن در سطح ديده نميشده. اما پس از رسيدن اطلاعات ماهواره رادار، تيمي براي بررسي شواهد سطحي به منطقه اعزام گرديده و بر اساس دادهها مشخص شد كه برونزد جابجاييها در سطح وجود دارد. لذا مسبب اصلي و عامل حركت اصلي در زلزله بم به اين گسل ناپيدا تعلق داشته و كليه تخريبها و شرايط بوجود آمده به آن نسبت داده ميشود.
اين مطلب بيانگر چند نكته ميباشد:
ـ استفاده از تكنولوژي جديد بسياري از راهكارها را مشخص مينمايد.
ـ دقت در اندازهگيريها وتحليل نتايج از اهميت ويژهاي برخوردار بوده و در برنامههاي بعدي موثر است.
ـ بررسي محيط پيرامون براي شناخت و در دست داشتن اطلاعات بسيار مهم است و ما را براي مقابله با خطرات كمك مينمايد.
ـ در اين زلزله همانطوركه بيان شد درسهايي نهفته است. در عين آنكه اطلاعات قبلي از منطقه بم وجود نداشته اما پس از دستيابي به اطلاعات جديد مشخص ميشود كه حتي اگر از منطقهاي اطلاعات مناسبي در دست باشد، بازهم امكان پيدايش شرايط ناپيداي محيطي فراوان است. لذا اهميت شناخت دقيق از مناطق مختلف زيستي و حتي تاريخي و برنامهريزي مناسب براي پيشگيري از بلاياي طبيعي هميشه لازم بنظر ميرسد.