مژگان
12-13-2009, 03:25 PM
واژه كانسليم (CANSLIM) خلاصه شده روش سرمايهگذاري در بازار سهام است كه توسط آقاي ويلام انيل گسترش پيدا كرد. آقاي انيل مدير مسئول و مؤسس روزنامه سرمايهگذاري بيزينسديلي كه يك روزنامه ملي تجاري است، ميباشد. او همچنين رئيس سازمان پژوهشهاي سرمايهگذاري با نام ويليامانيل و شركت است.آقاي انيل با مطالعه بزرگترين بازارهاي سرمايه پولساز بين سالهاي 1953 تا 1985 ميلادي ويژگيهاي مشتركي را در ميان برخي از سهام مورد بررسي يافت و مشخصههاي كليدي آن را در كلمه مخفف شده CANSLIM جاي داد.اگرچه كانسليم به طور دقيق يك ابزار تحليل تكنيكي نيست، ولي تركيب ارزشمندي از مفاهيم بنيادي و تكنيكي را در كنار يكديگر پديد آورده است. جزئيات نگرش آقاي انيل به رويكرد كانسليم در كتاب چطور در بازار سرمايه پول بدست آوريم، شرح داده شده است.در اين جا هفت جزء روش كانسليم به صورت مختصر توضيح داده مي¬شود. شركتهايي كه از ويژگيهاي زير برخوردار بودند، در سالهاي مورد بررسي آقاي انيل در رده سهام پول ساز به شمار ميآمدند.
C درآمد فصلي (سهماهه) هر سهم (Current quarterly earnings per share)عايدي هر سهم (EPS) براي آخرين سه ماه بايد حداقل 20% در مقايسه با همين دوره در سال گذشته رشد كرده باشد. براي نمونه اولين سه ماهه 1382 با نخستين سه ماهه 1383
A رشد عايدي سالانه (Annual earnings growth)عايدي هر سهم در طول 5 سال گذشته ميبايستي به صورت فزاينده با حداقل رشد 15 درصدي روبرو باشد. بهتر است درآمدها هر سال افزايش يابد، با اين وجود افت درآمدها در يك سال قابل قبول است به شرط آنكه شركت بتواند به سرعت اين شكاف را ترميم كند و دوباره به محدوده جديد بالايي دست يابد.
N توليدات جديد، افقهاي جديد، مديريت نوين (New products, New Management, New Highs)افزايش قابل ملاحظه قيمت سهام معمولاً همراه با اتفاقات تازه است. اين قضيه ممكن است محصول يا خدمتي نو، مديريت جديد، فنآوري نوين باشد. يكي از شگفت آورترين نتايجي كه انيل به آن دست يافت، تضاد اين نتايج با چيزي است كه سرمايهگذاران نسبت به آن توجه نشان ميدهند. بجاي تأكيد بر روي عملكرد بازار سرمايه سنتي "خريد سهم در پائين و فروش آن در قيمت بالا" انيل ميگويد كه در قيمتهاي بالا سهم را خريداري كنيد و در قيمتهاي بالاتر بفروشيد. پژوهش انيل نشان داد كه زمان ايدهآل براي خريد سهم هنگامي است كه قيمت سهام به يك محدوده جديد بالايي كه پس از مدت دو تا 15 ماه دوره ثبات و ركود است، برسد. برخي از جهشهاي قيمتي قابل توجه بعد از اين دوره زماني اتفاق ميافتد و احتمالا بنا بهدليلي خط مقاومت سهم نيز شكسته ميشود.
S سهام عادي در دست مردم (Shares outstanding)بيش از 95% سهامي كه مورد مطالعه انيل قرار گرفت نشان داد كه بزرگترين برندههاي بازار، سهامي كمتر از 25 ميليون سهم عادي در دسترس عموم داشتهاند. با استفاده از قواعد ساده عرضه و تقاضا و با محدودكردن نيروي عرضه سهام عادي خط عرضه به سمت بالا جابهجا شده و در اين صورت افزايش قيمت سهام شكل ميگيرد. هنگامي كه سهمي در بازار با 400 ميليون سهم عادي وجود داشته باشد خريد بزرگ همراه با تقاضاي زيادي نياز است تا بتواند بازار را جابهجا كند. با اين وجود تنها خريداري 4 يا 5 ميليون سهم عادي شركت نياز است تا بتواند در بازار حركتي ايجاد كند، به ويژه اگر مقدار زيادي از سهام توسط افراد داخل آن شركت نگهداري شود.
L صنعت پيشرو (Leading industry)اگرچه براي هيچ سهمي تضميني وجود ندارد ولي آقاي انيل كشف كرد كه شما ميتوانيد بطور مشخصي شانس يك سرمايهگذاري سودآور را افزايش دهيد و اين در صورتي است كه سرمايه گذار يك سهم از سهام شركتهاي پيشرو در صنايع موفق را داشته باشد. او همچنين فهميد كه سهم برنده معمولاً اكثريت سهام كل بازار را هم در بردارد.
I سازمان حمايت كننده (Institutional sponsorship)بزرگترين منابع عرضه و تقاضا خريداران سازماني هستند. بهعنوان مثال، صندوقهاي مشترك سرمايهگذاري، بانكها، شركتهاي بيمه و غيره. در حقيقت نيازي نيست كه يك سهم تعداد زيادي سازمان حمايتكننده داشتهباشد؛ بلكه سازمانهاي حمايتكننده به طور يقين به سهام رأي تأييد و يا رأي موافق ميدهند. مطابق با قانون شصت، انيل به دنبال سهامي بود كه حداقل 3 تا 10 سازمان حمايتكننده با عملكردي بالاتر از حد متوسط داشته باشند. به هر حال حمايت بيش از حد نيز ميتواند خطرساز باشد. زماني كه يك سهم به طور رسمي متعلق به سازماني گردد، ممكن است خيلي دير باشد. اگر 70 تا 80 درصد سهام عادي توسط سازماني خريداري شود بقيه سهام از حالت شناور بودن خارج ميشود. در نتيجه براثر يك اخبار به تعداد زيادي از اين سهام توسط آن سازمان و يا موسسه فروخته ميشود كه اين امر منجر به ايجاد مشكل در بازار ميگرددد. در واقع مازاد مالكيت سازماني و انباشت آن سهم ميتواند در نتيجه يك خبر بد منجر به فروش انبوهي از سهام شود. انيل احساس كرد كه زمان ايدهآل براي خريد سهام موقعي است كه اين سهم توسط چندين شركت حمايتكننده خوب شناخته شود. اين انتخاب زماني مناسب است كه سهم آنقدر معروف نشود كه در ليست شركتهاي برتر قرار گيرد.
M جهت بازار (Market direction)مهمترين پارامتر در رويكرد كانسليم جهت حركت بازار است. حتي بهترين بازارهاي سهام نيز اگر شاخص كل جهت نزولي داشته باشد، پول زيادي را از دست ميدهند. تقريباً 75 درصد سهام بازار با كل شاخص بازار حركت ميكند. يعني اگر سهمي را انتخاب كنيد كه تمام معيارهاي مطلوب و ويژگي هاي ديگر را به خوبي دارا باشد و نتوانيد جهت كل بازار را تشخيص دهيد به احتمال زياد سهم برگزيده عملكرد ضعيفي از خود نشان خواهد داد. شاخصهاي بازار براي كمك به تعيين موقعيت كلي بازار طراحي ميشوند و توجه به آن اهميت زيادي دارد. انيل ميگويد: ياد بگيرد كه قيمتهاي روزانه و نمودار ميانگين حجم بازار را تفسير كنيد. اگر بتوانيد اين كار را انجام دهيد قسمت زيادي از راه را پيمودهايد. در اين صورت شما واقعاً به چيز ديگري نياز نداريد، مگر اينكه بخواهيد با روند بازار درگير شويد.انتخاب سهام با هفت ويژگي رويكرد كانسليم، از جمله تكنيكهاي تصميم گيري در دادوستد است كه سرمايه گذاران از آن بهره ميجويند.
C درآمد فصلي (سهماهه) هر سهم (Current quarterly earnings per share)عايدي هر سهم (EPS) براي آخرين سه ماه بايد حداقل 20% در مقايسه با همين دوره در سال گذشته رشد كرده باشد. براي نمونه اولين سه ماهه 1382 با نخستين سه ماهه 1383
A رشد عايدي سالانه (Annual earnings growth)عايدي هر سهم در طول 5 سال گذشته ميبايستي به صورت فزاينده با حداقل رشد 15 درصدي روبرو باشد. بهتر است درآمدها هر سال افزايش يابد، با اين وجود افت درآمدها در يك سال قابل قبول است به شرط آنكه شركت بتواند به سرعت اين شكاف را ترميم كند و دوباره به محدوده جديد بالايي دست يابد.
N توليدات جديد، افقهاي جديد، مديريت نوين (New products, New Management, New Highs)افزايش قابل ملاحظه قيمت سهام معمولاً همراه با اتفاقات تازه است. اين قضيه ممكن است محصول يا خدمتي نو، مديريت جديد، فنآوري نوين باشد. يكي از شگفت آورترين نتايجي كه انيل به آن دست يافت، تضاد اين نتايج با چيزي است كه سرمايهگذاران نسبت به آن توجه نشان ميدهند. بجاي تأكيد بر روي عملكرد بازار سرمايه سنتي "خريد سهم در پائين و فروش آن در قيمت بالا" انيل ميگويد كه در قيمتهاي بالا سهم را خريداري كنيد و در قيمتهاي بالاتر بفروشيد. پژوهش انيل نشان داد كه زمان ايدهآل براي خريد سهم هنگامي است كه قيمت سهام به يك محدوده جديد بالايي كه پس از مدت دو تا 15 ماه دوره ثبات و ركود است، برسد. برخي از جهشهاي قيمتي قابل توجه بعد از اين دوره زماني اتفاق ميافتد و احتمالا بنا بهدليلي خط مقاومت سهم نيز شكسته ميشود.
S سهام عادي در دست مردم (Shares outstanding)بيش از 95% سهامي كه مورد مطالعه انيل قرار گرفت نشان داد كه بزرگترين برندههاي بازار، سهامي كمتر از 25 ميليون سهم عادي در دسترس عموم داشتهاند. با استفاده از قواعد ساده عرضه و تقاضا و با محدودكردن نيروي عرضه سهام عادي خط عرضه به سمت بالا جابهجا شده و در اين صورت افزايش قيمت سهام شكل ميگيرد. هنگامي كه سهمي در بازار با 400 ميليون سهم عادي وجود داشته باشد خريد بزرگ همراه با تقاضاي زيادي نياز است تا بتواند بازار را جابهجا كند. با اين وجود تنها خريداري 4 يا 5 ميليون سهم عادي شركت نياز است تا بتواند در بازار حركتي ايجاد كند، به ويژه اگر مقدار زيادي از سهام توسط افراد داخل آن شركت نگهداري شود.
L صنعت پيشرو (Leading industry)اگرچه براي هيچ سهمي تضميني وجود ندارد ولي آقاي انيل كشف كرد كه شما ميتوانيد بطور مشخصي شانس يك سرمايهگذاري سودآور را افزايش دهيد و اين در صورتي است كه سرمايه گذار يك سهم از سهام شركتهاي پيشرو در صنايع موفق را داشته باشد. او همچنين فهميد كه سهم برنده معمولاً اكثريت سهام كل بازار را هم در بردارد.
I سازمان حمايت كننده (Institutional sponsorship)بزرگترين منابع عرضه و تقاضا خريداران سازماني هستند. بهعنوان مثال، صندوقهاي مشترك سرمايهگذاري، بانكها، شركتهاي بيمه و غيره. در حقيقت نيازي نيست كه يك سهم تعداد زيادي سازمان حمايتكننده داشتهباشد؛ بلكه سازمانهاي حمايتكننده به طور يقين به سهام رأي تأييد و يا رأي موافق ميدهند. مطابق با قانون شصت، انيل به دنبال سهامي بود كه حداقل 3 تا 10 سازمان حمايتكننده با عملكردي بالاتر از حد متوسط داشته باشند. به هر حال حمايت بيش از حد نيز ميتواند خطرساز باشد. زماني كه يك سهم به طور رسمي متعلق به سازماني گردد، ممكن است خيلي دير باشد. اگر 70 تا 80 درصد سهام عادي توسط سازماني خريداري شود بقيه سهام از حالت شناور بودن خارج ميشود. در نتيجه براثر يك اخبار به تعداد زيادي از اين سهام توسط آن سازمان و يا موسسه فروخته ميشود كه اين امر منجر به ايجاد مشكل در بازار ميگرددد. در واقع مازاد مالكيت سازماني و انباشت آن سهم ميتواند در نتيجه يك خبر بد منجر به فروش انبوهي از سهام شود. انيل احساس كرد كه زمان ايدهآل براي خريد سهام موقعي است كه اين سهم توسط چندين شركت حمايتكننده خوب شناخته شود. اين انتخاب زماني مناسب است كه سهم آنقدر معروف نشود كه در ليست شركتهاي برتر قرار گيرد.
M جهت بازار (Market direction)مهمترين پارامتر در رويكرد كانسليم جهت حركت بازار است. حتي بهترين بازارهاي سهام نيز اگر شاخص كل جهت نزولي داشته باشد، پول زيادي را از دست ميدهند. تقريباً 75 درصد سهام بازار با كل شاخص بازار حركت ميكند. يعني اگر سهمي را انتخاب كنيد كه تمام معيارهاي مطلوب و ويژگي هاي ديگر را به خوبي دارا باشد و نتوانيد جهت كل بازار را تشخيص دهيد به احتمال زياد سهم برگزيده عملكرد ضعيفي از خود نشان خواهد داد. شاخصهاي بازار براي كمك به تعيين موقعيت كلي بازار طراحي ميشوند و توجه به آن اهميت زيادي دارد. انيل ميگويد: ياد بگيرد كه قيمتهاي روزانه و نمودار ميانگين حجم بازار را تفسير كنيد. اگر بتوانيد اين كار را انجام دهيد قسمت زيادي از راه را پيمودهايد. در اين صورت شما واقعاً به چيز ديگري نياز نداريد، مگر اينكه بخواهيد با روند بازار درگير شويد.انتخاب سهام با هفت ويژگي رويكرد كانسليم، از جمله تكنيكهاي تصميم گيري در دادوستد است كه سرمايه گذاران از آن بهره ميجويند.