PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : به نظر شما همسر ایده ال چه شخصیتی دارد؟



ایده
12-10-2009, 09:27 PM
ایده ال بودن همسر معنی بسیار متفاوتی برای افراد مختلف و فرهنگهای مختلف دارد.تنها با زندگی در میان فرهنگی متفاوت با محیط زندگی خودمان می توانیم درک درستی از ایده الهای مختلف داشه باشیم.البته با مطالعه و مسافرت میتوانیم متوجه تفاوتها ی فرهنگی بشویم ولی برای درک تفاوتها و قضاوت درست باید در میان افراد ان فرهنگ زندگی کنیم.چقدر با ایده الهای مختلف در همسر یابی اشنا هستید؟:162:

TAHA
12-11-2009, 12:42 AM
به نظره من ايده آل ان هست كه در همه زمينه ها درك ات كند به همين سادگي!

MAHBOOBEH
12-12-2009, 05:14 AM
ايده آل اونه كه جنس فرهنگش با تو هماهنگ باشه.همسر ايده آل انتخاب آگاهانه هست.نه از روي احساس يا عقل.هماهنگي اين دو با هم و با در نظر داشتن اينكه يك عمر قراره با اون زندگي كني.
زندگي ايده آل رو خودت ميسازي.اگر انتخابت اشتباهه و نه همسرت قابل اصلاحه،نه تو ميتوني خودت رو با اون هماهنگ كني،به ياد داشته باش كه تو تنها يك بار به دنيا مياي و يك بار ميتوني طعم خوشبختي رو تا پايان عمرت مزمزه كني.پس معطل نكن و اشتباهت رو اصلاح كن.خوشبختي رو جاي ديگه اي جستجو كن.

ایده
12-12-2009, 03:15 PM
ایا فقط درک و هماهنگی فرهنگی برای ایده ال بودن کافیه؟ ایا قبل از ازدواج میشه فهمید کسی که انتخاب کردی ایده ال درستی برای توست؟ چرا زوجهای خوشبخت و راضی از هم اینقدر انگشت شمارند؟

Borna66
12-12-2009, 06:28 PM
ایا فقط درک و هماهنگی فرهنگی برای ایده ال بودن کافیه؟ ایا قبل از ازدواج میشه فهمید کسی که انتخاب کردی ایده ال درستی برای توست؟ چرا زوجهای خوشبخت و راضی از هم اینقدر انگشت شمارند؟
باسلام
به نظر من چون هر ادمي داراي يك نوع خاص تفكر و انديشه بخصوصي خود مي باشد، بطور كامل نمي شود از نظر فكر و ذهني زوج مشابه و مدنظر خود را يافت.بنابراين اصل مهم زندگي تطابق عقلي و درست روجين در رفتار و اعمال خود هست ، كه اينكار هم با هم انديشي و مشورت و صحبت درست و معقولانه دوجين امكان پذير هست.در غير اين صور به نظر بنده يكي از زوجين اصلا اهل زندگي نيستند و به احتمال زياد جهت برطرف سازي نياز هاي ديگر خود متعهل شده و در صورتي كه هدف اصلي زندگي تكامل،تكامل،تكامل در ابعاد مختلف روحي و رواني و دنيوي هست.

روزگار خوش

donya88
12-12-2009, 07:00 PM
سلا م به همه ي دوستان
به نظر من ايده ال براي هر عنواني شخصي تعريف مي شود . و موضوع همسر يابي نيز تا فته اي جدا با فته ازين مقوله نمي باشد :162:
اينكه تمام موارد ي كه براي انسان اهميت دارد طرف مقابلش صا حب ان موارد باشد خب مي تواند همسر ايده ال باشد . ( چه روحي چه مادي )

با حرف اقا طه هم موافقم ( به طور كامل نمي توان شناخت ) .
با سخن اون دوست عزيز كه فرمودند همسر ايده ال در فرهنگها متفاوت است . الان كه فكرش مي كنم تا حدودي شايد درست باشه . مثلا در يك جا معه ي مذهبي شرط اولشون مذهبي بودن طرف مقابل است اما باز هم به خود شخص بر مي گردد.( بايد براي خود شخص ارزش داشته باشه ) از اين طرف هم كه بريم دوباره به خود شخص مي رسيم .

به نظر من انسان بهتر كسي را انتخاب كنه كه همسو باهاش باشه در تمام موارد .( فرهنگي - تحصيلاتي - مذهبي - مالي -....) اگر همسو نباشه انرژي زيادي ميبره تا درست بشه و اين انسان را از زندگي عقب مي اندازه .
( فكر كنم اين ديگه خيلي اقتصادي بود نه .:110:) و انتخاب اين موارد باز هم شخصي مي باشد .

خب حالا من اينا همه را گفتم اما زماني كه انسان با تمام وجودش عاشق يك نفر ميشه تمام اين موارد زير پا ميگذاره . خيلي ميخواد كه بتونه منطقي فكر كنه:204::268::25:
اميد وارم بحثتون را منحرف نكرده باشم .
موفق باشيد.

MAHBOOBEH
12-12-2009, 10:31 PM
ایا فقط درک و هماهنگی فرهنگی برای ایده ال بودن کافیه؟ ایا قبل از ازدواج میشه فهمید کسی که انتخاب کردی ایده ال درستی برای توست؟ چرا زوجهای خوشبخت و راضی از هم اینقدر انگشت شمارند؟
وقتي دو نفر از نظر فرهنگي به هم نزديك باشند،توقعاتشون از زندگي شبيه هم هست.ياد گرفتن با روش مشابهي در برابر مشكلات مبارزه كنن.ياد گرفتن مثل هم عشق بورزن.و خيلي مثايل ديگه.
وقتي كسي توي خانواده مذهبي بزرگ شده،مسلمه كه نميتونه توي جوي سازگار بشه كه رنگي از اعتقادات نداره.اگر هم بشه،ضربه بزرگي ميخوره.تا هميشه هم در اين مورد دچار تعارضه.
البته همه جا استثنا هست.هر كسي قبل از ازدواج بايد اطلاعات جمع كنه و اونچه كه به نظرش درسته توي انتخابش ملاك قرار بده.در هر حال اين تجربه منه.
اميدوارم همگي موفق باشيد.:203:

ایده
12-13-2009, 12:36 AM
چرا میون کسایی که با ایده ال زندگیشون با خوشحالی ازدواج می کنند تعداد محدودی بعد از مثلا ده سال دیگه اون احساس گرم اولیه و لحظه شماریهای دیدن همو ندارن؟

MAHBOOBEH
12-13-2009, 01:58 AM
چرا میون کسایی که با ایده ال زندگیشون با خوشحالی ازدواج می کنند تعداد محدودی بعد از مثلا ده سال دیگه اون احساس گرم اولیه و لحظه شماریهای دیدن همو ندارن؟
هيچ وقت فراموش نكن كه آدما تنوع طلبن.چه زن،چه مرد.بعد از مدتي طرفين جذابيتشونو برا هم از دست ميدن.حالا با هر ميزان علاقه اي كه ازدواج كرده باشند.خودت وقتي يه لباس ميخري،تا چه مدت جذبش ميشي؟كي برات خسته كننده ميشه؟
حتماَالان ميخواي بگي همسر لباس نيست.درسته.ولي باور كن زن و شوهر به همين سادگي براي هم تكراري ميشن.
يه تفاوتي بين اونايي كه با خوشحالي و به سختي با هم ازدواج ميكنن با بقيه وجود داره.اونم حس مبارزه طلبيه.وقتي چيزي رو به سختي به دست مياريم،بيشتر قدرشو ميدونيم.البته اگه بعداَمتوجه نشيم اون فردي نيست كه فكر ميكرديم!!!

ایده
12-13-2009, 09:46 AM
ایا تا به حال زوجهایی رو دیدین که هیچ تنا سبی باهم ندارند مثلا یکیشون سیاهه ویا بی سواده واون یکی سفید و تحصیل کرده ویا یکی خیلی زشت و ذیگری زیبایی فوق العاده ای داره و هردو از افراد نرمال ولی با سلیقه های کاملا متفاوتی هستند واز طبقات فرهنگی و مذهبی و اقتصادی متفاوتی هستند ولی سالیان طولانی در کنار هم با شادی زندگی می کنند ؟ البته طیف وسیعی از اختلاف بین ادما هست که این مثالها نمونه تفاوتهای زیاداست.چه عاملی اونارو کنارهم نگه داشته؟ایده ال اونا تو انتخاب چی بوده؟

elili
12-13-2009, 10:03 PM
ایا تا به حال زوجهایی رو دیدین که هیچ تنا سبی باهم ندارند مثلا یکیشون سیاهه ویا بی سواده واون یکی سفید و تحصیل کرده ویا یکی خیلی زشت و ذیگری زیبایی فوق العاده ای داره و هردو از افراد نرمال ولی با سلیقه های کاملا متفاوتی هستند واز طبقات فرهنگی و مذهبی و اقتصادی متفاوتی هستند ولی سالیان طولانی در کنار هم با شادی زندگی می کنند ؟ البته طیف وسیعی از اختلاف بین ادما هست که این مثالها نمونه تفاوتهای زیاداست.چه عاملی اونارو کنارهم نگه داشته؟ایده ال اونا تو انتخاب چی بوده؟
اینا تفاوتهای ظاهریه فک میکنم وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنن بیشتر از رفتار هم خوششون میاد تا قیافه و ظاهر البته نمیشه صد در صد اینو گفت چون هر کسی یه نظری داره یکی واش قیافه مهمه یکی اخلاق ولی اونایی که از نظر ظاهر خیلی از هم دورن یا از نظر طبقاتی از روحیات و رفتار طرف مقابل خوششون اومده و جذبش کرده:226:

MAHBOOBEH
12-14-2009, 03:33 AM
ایا تا به حال زوجهایی رو دیدین که هیچ تنا سبی باهم ندارند مثلا یکیشون سیاهه ویا بی سواده واون یکی سفید و تحصیل کرده ویا یکی خیلی زشت و ذیگری زیبایی فوق العاده ای داره و هردو از افراد نرمال ولی با سلیقه های کاملا متفاوتی هستند واز طبقات فرهنگی و مذهبی و اقتصادی متفاوتی هستند ولی سالیان طولانی در کنار هم با شادی زندگی می کنند ؟ البته طیف وسیعی از اختلاف بین ادما هست که این مثالها نمونه تفاوتهای زیاداست.چه عاملی اونارو کنارهم نگه داشته؟ایده ال اونا تو انتخاب چی بوده؟
با نظر elili عزيز موافقم.ازدواج رو نبايد فقط از نظر ظاهر در نظر گرفت.گاهي در نظر طرفين جذابيتي در روحيات و شخصيت همسر وجود داره كه اصلاَ ظاهر به چشم نمياد.در واقع چشم ظاهري بسته ميشه و طرفتو با چشم دروني،و به شكل خصوصيات مثبتش،جذاب ميبيني.
البته فكر كنم توي ايران اين مورد هنوز جايگاه اصليشو پيدا نكرده.چون در ازدواج،اينقدر كه طرفين به قضاوت اطرافيان درباره همسرشون فكر ميكنن،راه براي اين انتخاب ها باز نيست.
در مورد ايده آل اونا بايد بگم يه مسيله شخصيه.هر كسي يه مفاهيمي از ايده آل به ذهن داره.

sunyboy
12-14-2009, 04:41 AM
ازدواج پدیده ای بسیار عمومی امّا بسیار مهمی است . از این جنبه که تغییرات زیادی را در زندگی ایجاد می کند
انتخاب همسر یعنی انتخاب یک فرد از میان هزاران نفر این سخن دو پیام دارد
اولاً : گستره انتخاب ما بسیار وسیع است
ثانیاً : انتخاب کردن هم مشکل است و هم آسان
به چه دلیل ؟ به همان دلیل اول ، چرا که نمونه های فراوانی از انسانها در پیش چشم ما وجود دارند و ما در انتخاب آنها مختاریم و تنها یک چیز آن هم دقت نظر داشتن می تواند این انتخاب مشکل را آسان کند
از نظر من برای اینکه بتوانیم یک انتخاب خوب داشته باشیم حداقل باید به این 4 اصل زیر اعتقاد داشته باشیم .
1ـ خودمان زندگیمان و آینده مان برایمان مهم باشد و ازدواج را نیزمهم بدانیم!
غالباً ما انسانها به هنگام انتخاب همسر آنرا انتخابی یکبار و برای همیشه در نظر می گیریم . این مسئله اهمیت انتخاب را صد چندان می کند چرا که تبعات آن برما و بر کیفیت زندگی و آینده مان تأثیر شگرفی دارد ، تا زمانی که وجود خودمان و زندگیمان برایمان مهم نبود و تا وقتی به ارزش وجودی خودمان قائل نبودیم آن وقت ما چه دقت نظری خواهیم داشت تا دریابیم که این وجود وقف چه کسی خواهد شد و از انس با وی چه بهره ای نصیبمان خواهد شد و تا وقتی که بجز فکر امروز یا افکار روزمره گی فردایی را برای خود تصور نمیکنیم و برنامه ای نداشته باشیم چگونه می توان صحبت از تناسبات و الزامات کرد و تا وقتی ازدواج و اهمیت انتخاب برایمان جلوه أی نداشته باشد چگونه می توانم از ملاک و معیار سخن به میان آوریم .

مشکل برخی از ما این است که ازدواج را یک امر سطحی می گیریم ، زیاد در باره آن فکر نمی کنیم ، طغیان شهوت و نیاز به همسر - فزونی احساسات - رؤیاها - بلند پروازیها - تصورات غیر واقعی از ازدواج و … پیچیدگی این انتخاب را افزونتر می کند ، از اینرو به مقدار کافی - دقت -تامل و آخربینی را ملاک انتخاب خویش قرار نمی دهیم و احساسات بیشتر بر آنها ترجیح میدهیم تا عقل و منطق! نتیجتاً پای سندی را امضاء می کنیم که چندان تصور روشنی از عاقبت آن نداریم و خود را برای آن آماده نکرده ایم .
انتخاب صحیح قاعده و قانون داردبه شانس معتقدید ؟ یا اینکه می گوئید تا قسمت و سرنوشت چه باشد؟ یا اینکه انتخاب شایسته را مشروط به داشتن موقعیت عالی می دانید؟ لحظه ای فکر کنید؟پیش خودتان این سؤال را بطور جدّی مطرح کنید که براستی انتخاب مناسب چگونه اتفاق می افتد جوابتان هر چه باشد اما اگر انتخاب مناسب را به عوامل جبری یا شانس و تصادف مربوط دانستید و جایی برای اختیار و اراده خود نبینید به شما میگم که یک اندیشه بسیار خطرناک در وجودتان رخنه کرده که همین اندیشه شما را به فلاکت می کشاند
بنظر من ازدواج موفق از یکسری قواعد و دستورات خاصی پیروی می کند در یک ازدواج ناموفق هم یکسری قواعد و دلایلی در کار هست اما هیچ گاه در این دوگونه ازدواج قواعد و دستورالعملها شبیه به هم نیستند از اینرو نه پای شانس و بخت و اقبال به میان می آید و نه قسمت در آن دخیل است
این دو نوع ازدواج دو پدیده هستند و مانند تمامی پدیده های جهان خلقت دارای علل منحصر به خودشان هستند . از این رو به نظر من ازدواج موفق دارای نشانه های خاصی است که با نشانه های ازدواج ناموفق بسیار متفاوت است و این نشانه ها از ابتدای کار و در همان زمان انتخاب بارز و هویداست و نیازی به این نیست که زمانی کوتاه یا بلند صرف شود تا نتایج آن مشخص شود . معمولاً اکثر ما انسانها در تحلیل وقایع به ساده ترین تجزیه و تحلیلها دست می زنیم مخصوصاً اگر بخواهیم در پس این تجزیه و تحلیلها به آرامشی هم دست یابیم مطمئناً کسی که می گوید : قسمت ما همین بود !! هم علتی برای انتخاب خود پیدا کرده و هم آرامشی به خود ارزانی داشته است اما واقعیت مطلب مطمئناً غیر از این است . بنظر من آنهایی که در زندگی کارشان به بن بست رسیده و یا از ازدواجشان چندان خرسند نیستند مطمئناً اگر کمی منصف باشند دلایل معقول تری را برای وضعیت نامطلوب خود بیان می کنند دلایلی همچون(بدون تحقیق ازدواج کردم) (فریب مال و جمالش را خوردم ) ( به تفاوتهای بین هم توجه نکردم) ( ضعفهایش را جدی نگرفتم ) و …آدم را بیشتر قانع می کند تا اینکه امور را مربوط به مسائلی ماورای کنترل و اختیار ما آدمی منوط کند و متقابلاً آنهایی که ازدواج موفقی داشته اند مطمئناً دلایل واقعی تر و ملموسانه تر از توهمات رایج در جامعه دارند بنابراین هر دو گروه راه متفاوتی را طی کرده اند و دو نتیجه متفاوتی هم گرفته اند .گرچه ممکن است ماآدما در انتخاب همسر قادر نباشیم که اصول و فنون آن را کامل شرح دهیم و راز موفقیت یا شکست خویش را به صورت قاعده و قانون برای همه بازگو کنیم اما مطمئنا نه موفقیتمان بی دلیل بوده و نه شکستمان بی علت!من معتقدم که این انتخاب هرگز به شانس بستگی ندارد یافتن همسر شایسته پاداش کسانی است که از اصول صحیح انتخاب همسر پیروی می کنند . اگر روی شانس و خوشبیاری حساب می کنید و اگر به شهوت و عشق و عاشقی معتقدید با احتمال بیش از 50% ازدواج موفقی نخواهید کرد پس این نکته را به خاطر داشته باشیم که اگر می خواهیم انتخاب موفقی داشته باشیم باید راه خاصی را طی کنیم و اصول و قواعدی را مراعات کنیم و مقید شدن به اصول خاص مطمئناً دوری و عدم پیروی از اصول مغایر را به همراه خواهد داشت . امروزه هم تحقیقات پیرامون مسائل ازدواج و زناشوئی اصول و قواعد ازدواجهای موفق و ناموفق را روشن کرده ! هم تعقل ماانسانها می تواند ما را در این راه یاری نماید و هم مکتب ما اسلام ، بطور همه جانبه این مسئله را مورد توجه و کالبد شکافی قرار داده است .
3ـ در انتخاب همسر عجله نکنیم
اگر به 2 اصل قبلی معتقد شدیم یعنی زندگی - آینده و ازدواج برایمان مهم بود و انتخاب مناسب را یک امر قانونمند دانستیم خودمان به این نتیجه می رسیم که نبایستی در انتخاب همسر عجله کنیم اگر چه امروزه سن ازدواج در میان ماجوانان نسبت به گذشته بالاتر رفته اما این بدان معنا نیست که ما احتیاط بیشتری را در انتخاب همسر میکنیم و زیاد عجله نمی کنیم! بلکه برخی از ما جوانها به هنگام تصمیم برای ازدواج خیلی عجولانه به این کار اقدام می کنیم و اگر تأخیر در ازدواج چندین سال طول کشیده تصمیم گیری مادر حد چند هفته یا حتی کمتر رخ می دهد . اشتیاق بیش از حد به ازدواج اغلب با احساس قدرتمند هیجان ناشی از ازدواج همراه است البته واقعیتی است که ازدواج ماجرایی جالب و هیجان انگیز است اما اگر بیش از حد تحت تأثیر هیجان ازدواج قرار بگیریم متوجه مسئولیت سنگینی که ازدواج بر دوش ما است نباشیم از اینرو ممکن است تن به ازدواجی بدهیم که از بوته آزمایش زمان سربلند بیرون نیاییم! خیلی از ما چنان برای ازدواج بی تاب می شویم که مشکلات موجود را لمس نمی کنیم . اشتیاق بیش از حد به ازدواج یکی از علل شکست ما ازدواجهاست . تن دادن به ازدواجی برای همه مدت عمر به ذهنی روشن و عاری از شتاب احتیاج دارد عجله نکردن بدین معنا نیست که چند سال دیگر هم صبر کنیم بلکه بدین مفهوم است که پای هر انتخابی که به میان آمد با دقت فراوان جنبه های مختلف آن مورد بررسی قراردهیم بینش و منش فرد مقابل روشن گردد تحقیقات به طور کامل و مفصل صورت گیرد معیارها و ملاکها به دقت در نظر گرفته شود تناسبات به حساب آید و علاقه ها مشخص گردد آن وقت است که تصمیم گیری در مورد قبول یا رد صورت گیرد .
4ـ خودمان فعالانه در میدان انتخاب حضور داشته باشید و نهایتاً تصمیم نهایی را خودمان بگیریم
چون انتخاب همسر با سرنوشت ما بیش از همه در ارتباط است پس لازم است که اولاً : بسیار تأمل و دوراندیشی کنیم ثانیاً : تحقیق جامعی کنیم . ثالثاً : خودما تصمیم نهایی را بگیریم .
از دیگران کمک بگیریم با آنها مشورت بکنیم نظرات آنها را جویا شویم اما نهایتاً چون ما می خواهیم ازدواج کنیم و نه کسی دیگر لازم است که تصمیم نهایی را خودمان بگیریم و برای اینکار لازم است خود را از موضع منفعلانه در آوریم و فعالانه عمل کنیم .

بنظر من اگر به چهار اصل فوق معتقد شویم همین چهار اصل تغییرات مهمی را در اندیشه و عمل ما ایجاد می کند و برای ادامه کار ما را از اضطراب و سر در گمی نجات می دهد و بنظر من می توانم یک انتخاب خوبی داشته باشیم.

انشاالله ما همه جوانان در ملاکهایمان برای ازدوج و همسر ایده ال از ملاکهای امامان خصوصا حضرت علی (ع) و خانوم زهرا (ُس) بهره بریم و زندگی این عزیزان را همیشه سرلوحه زندگیمان قرار دهیم و ساده زیستی را پیشه کنیم!


با احترام مدیریت باشگاه

elili
12-14-2009, 11:55 AM
با نظر elili عزيز موافقم.ازدواج رو نبايد فقط از نظر ظاهر در نظر گرفت.گاهي در نظر طرفين جذابيتي در روحيات و شخصيت همسر وجود داره كه اصلاَ ظاهر به چشم نمياد.در واقع چشم ظاهري بسته ميشه و طرفتو با چشم دروني،و به شكل خصوصيات مثبتش،جذاب ميبيني.
البته فكر كنم توي ايران اين مورد هنوز جايگاه اصليشو پيدا نكرده.چون در ازدواج،اينقدر كه طرفين به قضاوت اطرافيان درباره همسرشون فكر ميكنن،راه براي اين انتخاب ها باز نيست.
در مورد ايده آل اونا بايد بگم يه مسيله شخصيه.هر كسي يه مفاهيمي از ايده آل به ذهن داره.
منم با محبوبه جان موافقم به امید روزی که ازدواج و انتخاب همسر ایده آل روز به روز بهتر شه و اینقد به مادیات توجه نشه:226:

ایده
12-14-2009, 12:51 PM
با سپاس از همه ی دوستان عزیزی که نظرات بسیار علمی و واقعی رو مطرح کردند. نمی دونم کدامیک از شما مجرد و کدامیک متعهل هستید چون دراین مورد تجربه بعد از ازدواج هم اهمیت پیدا میکنه. همانطوری که در کتاب مقدس ما خدای مهربون مطرح کرده برای هر انسانی که افریده یک نفر دیگری را بعنوان مکمل اون شخص خلق کرده تا ادما بتونند ارامش کاملی واسه همدیگه ایجاد کنند .بنابراین کسب ارامش بعد از ازدواج و حفظ اون خیلی مهمه . پسر افتاب از شما متشکرم که نظرات همه دوستانو جمع بندی کردید و به نکته بسیار مهمی اشاره کردی که متاسفانه میلیونها نفر اونو اصلا در نظر نمی گیرند و اون شناخت هر کسی از خودشه . واسه گرفتن گواهینامه رانندگی در ایران زیاد سختگیری نمی کنند و اغلب افراد بعد از دریافت اون و بعد از تصادفای زیاد رانندهای متبحری میشند خیلی ها هم سالها بدون گواهی نامه رانندگی میکنند بدون اینکه تصادفی کنند و کسی بفهمه اونا مجوزی ندارند خیلی از مخصوصا خانومای باهوش تو کشور عزیزمون با داشتن گواهی نامه رانندگی می ترسند رانندگی کنند چون نگران تصادفند. شناخت ما از خودمون واینکه بفهمیم استعداد واقعی ما واسه پیشرفتمون تو زندگی چیه ظاهرا خیلی اسونه و لی درست مانند کسب گواهی نامه رانندگی است . ما قبل از ازدواج بایستی حتما گواهی نامه زندگیمونو با اگاهی و درست کسب کرده باشیم. قدیما ازدواجا پایدارتر از حالا بود چون جاده زندگی تو اون زمونا خیلی خلوت تر بود و درصد خطا پایین تر میومد و انگار پدر بزرگا و مادر بزرگا از سالها قبل تولد افراد برنا مه زندگی ها رو می نوشتند هر پسری شغل معینی از دوران کودکی داشت مثلا اگه پدرش نجار موفقی بود پسرش هم می شد اصلا انگار مشاغل با توجه به استعداد ادما بطور خانوادگی دسته بندی شده بودند . پسرا و دخترا شاهد حوادث تلخ و منفی کمتری بودند و از کودکی هویت خودشون رو میشناختند و نقش مذهب تو خانواده ها خیلی پر رنگ تر از حالا بود . ادما از طبیعت و خانواده و فامیلهای مهربونشون نیروی بیشتری دریافت می کردند .انگیزه زندگی خیلی بالاتر بود و ادما غرق عشق بودند تو دوران کودکی و نوجوانی و هنگام کارخستگی و اضطراب کمتری رو تحمل می کردند. دوری از طبیعت و فشارهای زندگی پر هیاهوی زندگی تو این زمونه با عث میشه افراد برای کسب تموم اون محبتا و عشقها انتخاب درستی نکنند و ایده ال مناسبی واسه خودشون کمتر بیابند . خیلی ها دنبال فردی کاملا شبیه خودشون می گردند تا ازدواج موفقی رو تجربه کنند ولی حتی شناخت درستی از نیازهای ضروری خودشون ندارند . خیلی ها سالها ازدواج نمی کنند با اینکه خودشون و استعدادشون رو شناختند و ادمای بسیار موفقی از نظر خانوادگی و کاری و اجتماعی هستند چون از جدایی و طلاق وحشت دارند. می تونند پدرا یا مادرای بسیار توانایی باشند ادمای بسیار مهربونی هستند که متاسفانه بدبین شده اند . البته شناخت فرد از خودش یعنی روانشناسی شخصیت سالهاست که دانشمندای زیادی رو اسیر خودش کرده پس چطور ما میتونیم قبل ازدواج بدون مطالعه خودمون بعد ازدواج فقط دیگری رو مطالعه کنیم . تفاوتها ی فردی و فرهنگی و خانوادگی اهمیت دارند ولی مهمتر از اون اینه که کسی رو واسه زندگی مشترک انتخاب کنیم که اون هم شناخت درستی از خودش داشته باشه و بدونه واسه چی داره زندگی میکنه . یافتن شریک زندگی مثل پیدا کردن شریک کاری هست . خیلی از شریکهای موفق که از صفر شروع کردند هیچ شباهتی از لحاظ ظاهری شاید نداشته باشتند وحتی علایق متفاوت شخصی هم داشته باشند اما باعث پیشرفت همدیگه هستند و به تفاوتهای هم توجه دارند در واقع مکمل هم هستند . فقط یکی مسوول برداشت موانع نیست نوبتی هم اینو انجامش نمیدند در واقع انگار دو فکر جدا با هم باعث حل هر مشکلی میشه . شاید مشکلی مشترک باشه شایدم مربوط به طرف مقابل باشه فرقی نمی کنه به هر حال اون مشکل هر دوتاشونو دست به کار می کنه و نتیحه واسه هردوتا رضایت بخشه. من با زوجای بسیار مهربونی که بسیار از نظر روحی متعادل و ثروتمند و موفق بودند صحبت کردم چه زوجای بسیار تحصیل کرده و چه بسیار بی سواد که بلافاصله بعد از ازدواج با ایده ال زندگیشون ویا پس از سالها زندگی از هم جددا شدند فقط به یک دلیل مهم اینکه نتونستند مکمل هم باشند و ارامش رو به همدیگه هدیه بدهند.دلایل بسیار زیادی وجود داره که شور زندگی ویا عامل تخریب رابطه ها میشه که باید در ایین نامه زندگی ها حتما مطرح بشه و بایدقبل از ازمون انتخاب شریک ایده ال زندگی حتما اونهارو تجربه کنیم و بعد از ازدواج هم همیشه واقعا اجرا کنیم.از وقتی که به من هدیه دادید سپاسگذارم .امیدوارم هر روز یک قدم به اوج موفقیت نزدیکتر شوید و همه هم وطنهای مهربون و دوست داشتنی به جفت مکمل خودتون برسید و یا رسیده باشید. هر روز در هر رابطه ای که هستید از وجود همدیگه لذت ببرید وحداقل روزی یک خاطره ی قشنگ واسه همدیگه طراحی کنید و به هم هدیه بدهید.برای کسایی که اصلا دوسشون ندارید ویا اصلا نمیشناسید دعا کنید. چه در اغاز خلقت ادم و حوا و چه حالا همه ما فقط یک خانواده کوچکی بودیم که حالاچند میلیاردی شده ایم .نیروی عشق مطلق خداوندی در وجود همه ما در گردش است و با دعا و ارزوی ارامش برای هم میتوانیم شبکه ای منسجم از زوجهای دوتایی خوشبخت ایجاد کنیم.به هر حال همه ی ما باهم در این دنیا شریک هستیم و چه خوب است هدایای خداوند مهربون در این شراکت مساوی بین همه ی ما تقسیم بشه.عشق و طبیعت دو هدیه بزرگ اوست که فقط با مهربونی و نیایش به صورت هدیه های کوچک بین ما چند میلیارد خواهر وبرادر ارسال میشه.چه در کنار هم باشیم و چه هزاران کیلومتر از همدیگه دور باشیم .بین خودمون و خدا هیچ کس و هیچ ارزویی را واسطه قرار ندهیم ودیگران را به اندازه ی خودمان دوست بداریم.هر روز دقایقی را به سپاس از خدایمان ودقایقی را به دیگران هدیه بدهیم .خداوند و دیگران را فقط در گرفتاریها و نیازهایمان نخواهیم . بدون قید و شرط دیگران را باتمام معایب و محاسن شخصی و خانوادگی و اجتماعی صمیمانه دوست بداریم .افراد را همانطوری که هستند بپذیریم.سلیقه ی شخصی خودمان را به دیگران تحمیل نکنیم . تفاوتها را هدیه خداوندی بدانیم . و همیشه یادمان بیاید که خداوند هیچ انسانی را بد نیافریده است و او قادر است سلا متی و ثروت و خانواده ای که به ما هدیه داده است را در همین لحظه ای که در ان هستیم از ما پس بگیرد.امیدوارم به تمام ارزوهای کوچک و بزرگی که دارید برسید و در این سفر دنیایی همسفران مفیدی برای هم باشیم.

MAHBOOBEH
12-16-2009, 02:15 AM
ايده عزيز ممنون.بحث جالبي بود.منم براي همه آرزوي خوشبختي و به قول تو پيدا كردن نيمه مكملتون ميكنم.فقط خواهش ميكنم بر حسب واقعيات تصميم بگيريد.روياها رو به گوشه اي بگذاريد.چون اگر محقق نشه از خوشي ها هيچ لذتي نميبريد.

mohamadasas
01-22-2010, 09:04 AM
خب.بحث جالب ومفيدي بود.اگرچه صحبت هاي برخي دوستان ضد ونقيض بود ولي پيام هاي خوبي داشت.
بحث گواهينامه ي زندگي بحث جذابيه و ميشه اينطور هم گفت كهتوي رانندگي بعضي مواقع باهات تصادف ميكنند بدون اينكه هيچ گونه خطايي مرتكب بشي.البته اين فقط من باب صحبت هاي دوستم ايده هستش.
پس ميتونيم بگيم كه تو برو ايين نامه رو بخون و در باره ماشين اطلاعات كافي داشته باش و اصول رانندگي عملي رو ياد بگير و گواهينامه تو بگير وحال ميرسيم به قسمت دوم قضيه و اونم رانندگيه:خب اينجاست كه مهارت تو توي رانندگي روز به روز بيشتر ميشه و اگه راننده خوبي بشي و ماشينتو از روي تحقيق و علاقه انتخاب كرده باشي ميتوني روز به روز بر مهارت خودت بيافزايي و راههاي لذت بردن از رانندگي و تداوم اون بدون دلزدگي رو پيداكني.
خب اين بحث پيش مياد كه از طرف من اين قضيه حلله ! از كجا كه طرف مقابلم مثل من فكر كنه اينجاست كه معادله ي زندگي به وجود ميادواز نظر علم رياضي معادله ي با يك مجهول اسانترين نوع معادله است .
اسان بگيريد همان طور كه خداوند گفت ف مساله هاي زندگي قابل حل هستند.
نترسيد
انقدر با ايمان انتخاب كنيد كه جاي هيچ شكي نباشد
تنوع طلبي را كنار بگذاريد دنبال راههاي جديد براي شاد بوذنتان باشيد.
براي خطاهايتان توجيه وبهانه نياوريد.
بخشش را از ياد نبريد.
و بنا به گفته دوستمون با واقيت كه روبروي شماست انتخاب كنيد ولي روياهايتان را هم داشته باشيد و براي به تحقق پيوستنشان تلاش كنيد.
ميدونم از بحث سوال خارج شدم ولي ايدالها گفته شد من فقط تحليل كردم.
ايام به كام...........لحظه هايتان پر از ارامش