PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزش صحبت کردن باکرو لال ها



ahoo
11-25-2009, 05:56 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/11/1833.jpg

تا قرن 16 میلادی،‌ با کر و لال‌ها بسیار با خشونت رفتار می‌شد. آنان را همچون دیوانگانی که از هوش بهره‌ای ندارند، در جایگاه مخصوصی نگاه می‌داشتند، و یا حتی برخی‌شان را می‌کشتند!
در قرن 16، یک پزشک ایتالیایی به‌نام جرونیمو کاردانو به این اندیشه افتاد که کر و لال‌ها را با الفبای نوشته، آموزش دهد. کوشش‌های وی نتیجه داد؛ یعنی حدود صد سال بعد نوعی الفبای انگشتی، نظیر آنچه امروزه به کار می‌رود، مورد استفاده قرار گرفت. آدم کر و لال به کمک انگشت‌ها می‌تواند الفبای انگشتی را فرا بگیرد، و کلمات را به همین وسیله ادا کند.
وی همچنین از زبان علایم سود می‌جوید؛ مثلا با عبور دادن انگشت بر روی لب به ما می‌گوید: «شما به من راست نمی‌گویید»، و یا مثلا نواختن سه انگشت بر روی گونه، معنای «عموی من» را می‌دهد.
با چنین الفبایی، یک آدم کر و لال قادر خواهد بود حدود 130 کلمه را در دقیقه ادا کند! با این همه، برخی از آموزگاران کر و لال‌ها معتقدند که «زبان‌علایم» و یا «الفبای‌انگشتی»، هرگز بهترین شیوه برای آموزش آنان نیست؛ چرا که از این طریق، آدم کر و لال فقط می‌تواند با هم‌نوعان خود که همان زبان و علایم را بلدند، صحبت کند. این آموزگاران از شیوه‌ای استفاده می‌کنند که آموزش زبانی نام دارد؛ یعنی به کر و لال‌ها می‌آموزند که چگونه حرف زدن دیگران را درک کنند، و حتی خودشان هم بتوانند با حرکت زبان، مقصود خود را به دیگران بفهمانند.
آری، امروزه بسیاری از کرها یا آدم‌های سنگین گوش را طوری آموزش می‌دهند که بتوانند از حرکت لب‌های طرف مقابل، به مفهوم کلمات ادا شده، پی‌ ببرند. همچنین لا‌ل‌ها هم حرف زدن را به همین شیوه می‌آموزند؛ یعنی بر اثر توجه زیاد به لب‌ها یا حرکت اندام‌های صوتی آموزگار خویش، رفته‌رفته قادر به تقلید همان حرکات می‌شوند. باز امروزه استفاده از دستگاه‌های کمک شنوایی رو به گسترش نهاده است. در مدرسه‌ها برای کرها یا کودکان سنگین گوش، از این دستگاه‌ها استفاده می‌شود. هر کودکی یک جفت گوشی برای خود دارد و به دلخواه خود صدای آن را کم و زیاد می‌کند، و چون آموزگار در برابر میکروفن سخن می‌گوید، همه بچه‌ها صدای او را می‌شنوند؛ به‌طوری که گویی هر کدام از آنان از یک رادیوی گوشی استفاده می‌کند.