Y@SiN
11-19-2009, 07:13 PM
Software Metrics
پیش از نوشتار:
در ادامه مطالب قبل ، اشاره می کنم به اولین بحث اندازه گیری و آن هم معیارهای نرم افزار، این مطلب خلاصه ای است از مبحثی به همین نام در درس مهندسی نرم افزار که این هفته ها در دانشگاه درگیر آن هستم و بسیار دوستش دارم.
اما بعد ...
معیارهای نرم افزار (Software Metrics) را می توان چنین تعریف کرد: "کاربردی پیوسته از تکنیک های اندازه گیری در فرآیند توسعه نرم افزار در فراهم کردن به موقع اطلاعات مدیریتی معنادار به همراه بکارگیری این تکنیک ها در بهبود فرآیند و محصولاتش"
با این تعریف محدوده کاربردی معیارهای نرم افزار ترسیم می شود:
- تخمین اندازه و هزینه (مهمترین کاربرد) در ابتدای پروژه و بعد از آن با بهره گیری از مدل های مطرحی نظیر cocomo و .... که نتیجه آن فراهم کردن امکانات کنترل پروژه، عقد قراردادها ، همکاری ها و همچنین Outsourcing می شود.
-تعیین سطح کیفی نرم افزارها
- اندازه گیری مقداری در طراحی نرم افزار
-تاثیر مسائل محیطی در فرآیند توسعه
- توجه کردن به تغییرات
-مقایسه دو سازمان تولید کننده با یکدیگر (برای مثال benchmarking )
-مدیریت اصلاحات : افزایش بهره وری، کارائی و اثربخشی فعالیت ها
پرسمن در کتاب خود سه محدوده اصلی برای طرح اندازه گیری در نرم افزار روشن می کند:
- فرآیند : برای پیدا کردن یک دیدگاه در فرآیند جاری، قابلیت انجام هر کار و بهبود فرآیند
- پروژه: تشخیض وضعیت جاری پروژه، ردیابی ریسک های بالقوه و کشف زمینه های مشکل ساز قبل از بحران، تعریف وظائف و ارزیابی توانمندی تیم پروژه در کنترل کیفی محصولات
- محصول: تعیین سایز نرم افزار، هزینه لازم، میزان پیچیدگی یک نرم افزار، اندازه، کارایی، کیفیت، قابلیت اطمینان و .... یک محصول نرم افزاری و...
در مورد هر کدام از این موارد می توان نمایشگر ها یا شاخص هایی تعیین نمود تا دیدگاهی مناسب برای هر محدوه تعیین نمایند. این دیدگاه می تواند در تصمیم گیری های مدیران پروژه نرم افزاری مؤثر باشند. اما باید در اندازه گیری اصولی را رعایت کرد...
به این اصول در مطالب بعد اشاره خواهم کرد.
همین!
پیش از نوشتار:
در ادامه مطالب قبل ، اشاره می کنم به اولین بحث اندازه گیری و آن هم معیارهای نرم افزار، این مطلب خلاصه ای است از مبحثی به همین نام در درس مهندسی نرم افزار که این هفته ها در دانشگاه درگیر آن هستم و بسیار دوستش دارم.
اما بعد ...
معیارهای نرم افزار (Software Metrics) را می توان چنین تعریف کرد: "کاربردی پیوسته از تکنیک های اندازه گیری در فرآیند توسعه نرم افزار در فراهم کردن به موقع اطلاعات مدیریتی معنادار به همراه بکارگیری این تکنیک ها در بهبود فرآیند و محصولاتش"
با این تعریف محدوده کاربردی معیارهای نرم افزار ترسیم می شود:
- تخمین اندازه و هزینه (مهمترین کاربرد) در ابتدای پروژه و بعد از آن با بهره گیری از مدل های مطرحی نظیر cocomo و .... که نتیجه آن فراهم کردن امکانات کنترل پروژه، عقد قراردادها ، همکاری ها و همچنین Outsourcing می شود.
-تعیین سطح کیفی نرم افزارها
- اندازه گیری مقداری در طراحی نرم افزار
-تاثیر مسائل محیطی در فرآیند توسعه
- توجه کردن به تغییرات
-مقایسه دو سازمان تولید کننده با یکدیگر (برای مثال benchmarking )
-مدیریت اصلاحات : افزایش بهره وری، کارائی و اثربخشی فعالیت ها
پرسمن در کتاب خود سه محدوده اصلی برای طرح اندازه گیری در نرم افزار روشن می کند:
- فرآیند : برای پیدا کردن یک دیدگاه در فرآیند جاری، قابلیت انجام هر کار و بهبود فرآیند
- پروژه: تشخیض وضعیت جاری پروژه، ردیابی ریسک های بالقوه و کشف زمینه های مشکل ساز قبل از بحران، تعریف وظائف و ارزیابی توانمندی تیم پروژه در کنترل کیفی محصولات
- محصول: تعیین سایز نرم افزار، هزینه لازم، میزان پیچیدگی یک نرم افزار، اندازه، کارایی، کیفیت، قابلیت اطمینان و .... یک محصول نرم افزاری و...
در مورد هر کدام از این موارد می توان نمایشگر ها یا شاخص هایی تعیین نمود تا دیدگاهی مناسب برای هر محدوه تعیین نمایند. این دیدگاه می تواند در تصمیم گیری های مدیران پروژه نرم افزاری مؤثر باشند. اما باید در اندازه گیری اصولی را رعایت کرد...
به این اصول در مطالب بعد اشاره خواهم کرد.
همین!