PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بازار رقابت کامل_قسمت 4 (دوره ی زمانی بلند مدت )



donya88
11-09-2009, 05:00 PM
مقدمه :
در بلند مدت تمام نها ده های تولید متغیر است . تفاوت میان کوتاه مدت و بلند مدت امکان تغییر در تشکیلات تولیدی و مقیاس تولید می باشد. یعنی بنگاه می توانذ ظرفیت کارخانه را در بلند مدت تغییر دهد در صورتی که در کوتاه مدت بنگاه به دلیل ثبات حداقل یکی از عوامل تولید قادر به اینکار نیست .
بعبارتی در کوتاه مدت بنگاه فقط قادر به تغییر میزان تولید خویش است . ولیکن در بلند مدت است که ورود و خروج به بازار و ...امکان پذیر می باشد.

donya88
11-17-2009, 02:40 PM
تو ضیحات در رابطه ی صرفه ها و زیانهای اقتصادی:

قبل از شروع بحث در رابطه با منحنی عرضه ی بلند مدت صنعت که بخش مهمی در این قسمت است واجب دانستم اندکی در مورد صرفه ها و زیانهای اقتصادی توضیح دهم.

صرفه ها و زیانهای اقتصادی مشتمل بر دو قسمت است : خارجی و درونی
که در اینجا محور صحبتمون فقط صرفه می باشد دوستان عزیز می توانند برای زیان مطالب را تعمیم دهند.
صرفه های اقتصادی خارجی زمانی وجود داردکه با افزایش تولید همه بنگا هها ی صنعت ( خارج از عمل بنگا هها )منحنی ac-mc-avc برای هر بنگاه به پایین جا بجا شود.
صرفه به دو دلیل است :

الف : فنی : مثلا اینکه در منطقه باتلاقی شمال کشور همه ی مزارع اقدام به خشک کردن زمین خود کنند نسبت به اینکه فقط یک مزرعه اینکار را انجام دهد هزینه ی هر بنگاه پایین تر است به دلیل افزایش mp
ب: مالی: که از طریق قیمت عوامل تغییر ایجاد می کند . مثلا با گسترش تولید صنعت پایا نه ها و بانکهای اطلا عاتی همراه با مراکز مبادله کالا ایجاد می شود که بسیاری از هزینه ها را برای هر بنگاه کم می کند.
و در کل صرفه و زیان اقتصادی خارجی مربوط به عوامل خارج از عمل بنگاه است که از طریق قیمت نهاده های تولید یا اقدام خارجی سایر بنگا ه ها و اثر بر تابع تولید عمل می کند .
صرفه های مقیاس درونی به کاهش هزینه های صنعت که بخاطر عوامل درونی بنگا ه های ان ( بازده نسبت به مقیاس فزاینده و کاهش هزینه ها و بنگا ههای صنعت بدون افزایش قیمت نهاده ها رخ می دهد اطلا ق می شود .
در یک صنعت رقابتی صرفه های مقیاس درونی واقعیت پیدا نمی کند و تنها صرفه های مقیاس بیرونی رخ می دهد . زیرا صنعتی که با صرفه های مقیاس درونی مواجه می شود دیگر صنعت با ساختار رقابت کامل نمی باشد . زیرا باید توجه داشت که زیانها و صرفه های مقیاسی بیرونی و درونی در افق بلند مدت تعریف می شوند . پس می توان نتیجه گرفت که اگر صنعتی صر فه های درونی را تجربه می کند در معرض بازدهی نسبت به مقیاس فزاینده قرار دارد.
و این با عمل کردن بنگا ه ها ی ان در نقطه ی حداقل lac که در ان بازدهی نسبت به مقیاس بطور موضعی ثابت است سازگار نیست یا بعبارت دیگر صرفه های مقیاس درونی موجب پیدایش انحصار طبیعی شده و تنها یک بنگاه در صنعت باقی می ماند .

با این مقدمه در اینده به توضیح منحنی عرضه بلند مدت صنعت در بازار در دوره ی بلند مدت و در حالات گونا گون خواهیم پرداخت . امید است مورد توجه ی دوستان عزیز به خصوص دانشجویان پیام نور واقع شود.
با تشکر : دنیا

donya88
11-18-2009, 09:14 AM
مقدمه :
منحنیهای عرضه ی بسیار کوتا ه مدت و کوتاه مدت بحث شد .مشا هده کردیم که عرضه ی بسیار کوتا ه مدت عمودی و مستقل از هزینه های تولید و در کوتاه مدت با حاصل شدن شرایطی مجموع افقی هزینه های نهایی بنگا ه هاست . ولیکن منحنی عرضه در بلند مدت عامل بسیار مهم در تعیین شکلش مو قعیت مکانی نقطه ی حداقل منحنی LAC می باشد .
در بلند مدت سه حالت را در نظر می گیریم و توضیح می دهم :

حالت اول:( صنعت با هزینه های ثابت )
این حالتی است که با افزایش تقاضا برای عوامل تولید قیمت انها ثابت مانده و تغییر نمی کند .
توضیح : فرض نقطه ی اولیه برای بنگاه و صنعت به ترتیب E وL باشد.میزان تولید بنگاه qو صنعت Q می باشد .حال فرض کنید به هر دلیلی تقاضا در بازار محصول بالا برودمنحنی تقاضا از D1 به D2 منتقل شده پس با افزایش تقاضا میزان عرضه تا Q1در بازار بالا رفته و قیمت به P1 میرسد و بنگاه طبق شرط P1=smc سودش را حداکثر کرده به میزان P1MFK و در نقطه M میزان q1 تولید کرده ودر کوتا ه مدت به سر می برد می بینیم که تولید بنگاه هم افزایش یافته و افزایش تولید صنعت به دلیل افزایش تولید بنگاه اس.ت و این از شرایط دوره ی کوتاه مدت می باشد .
بنگا ههای دیگر با دیدن سود شروع به ورود به صنعت می کنندو این ورود تا صفر شدن سود خالص یعنی تا حداقل LAC ( نقطه ی E ) متوقف می شود.و صنعت به تعادل بلند مدت می رسد.پس منحنی عرضه با ورود بنگا هها منتقل شده و به s2 می رسدو میزان انتقالش دقیقا به اندازه ی انتقال منحنی تقاضا می باشد .با این انتقال تعادل بازار در نقطه ی s اتفاق می افتد و صنعت2 Q وبنگاه q تولید می کند.
نکته ی مهم اینجاست که با افزایش عرضه در صنعت و افزایش تولید که باعث افزایش تقا ضا برای عوامل تولید می شود به دلیل اینکه صنعت با هزینه های ثابت است و قیمت نهاده ها ثابت می ماند منحنی های هزینه ی بنگاه ثابت مانده پس افزایش عرضه ی صنعت تا Q2 فقط و فقط به ناشی از ورود بنگا ههاو اضافه شدن انها ( تولیداتشان ) است نه چیز دیگر و این نکته ی بسیار مهمی است .
پس دو نقطه ی (SوL ) ( به دلیل اینکه هر کدام ازین نقاط به یک وضعیت تعادل بلند مدت در صنعت متعلق می باشد ودر واقع منحنی عرضه ی بلند مدت بازار نیز بیانگر این است که براثر تغییر قیمت محصول صنعت چه مقدار از محصول را در وضعیت تعادلی ( سود خالص صفر ) تولید خواهد کرد ) متعلق به منحنی عرضه ی بلند مدت صنعت می شود .
نکات مهم زیر از این وضعیت تعادل استخراج می شود:
1) بنگاه در نقطه ی M و صنعت P در تعادل کوتاه مدت به سر می برند .که در اینجا هم تولید صنعت و هم بنگاه به دلیل افزایش تولید بنگاه افزایش می یا بد. و این ویزگی دوره ی کوتاه مدت است .
2) در S , E هر دو بنگاه و صنعت در تعادل بلند مدت به سر می برند که تولید صنعت افزایش یافته ولیکن بنگاه نوعی ثابت می ماند پس افزایش تولید صنعت فقط به دلیل افزایش تعداد بنگا ه هاست و منحنی عرضه ی بلند مدت صنعت ls بیانگر مطلب خاصی در رابطه با عمل بنگا ه ها نمی تواند باشد .
به عبارت دیگر یک بنگاه نوعی تولید خود را در بلند مدت تغییر نخواهد داد و اگر تغییری در تولید به وجود اید مربوط به دوره ی کوتاه مدتش می باشد.پس تولید در بلند مدت تابعی از قیمت محصول نمی باشد بلکه در واقع به تعداد بنگا ههای تولیدی موجود در صنعت بستگی دارد.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
پایان قسمت 1

donya88
11-19-2009, 09:25 AM
صنعت با هزینه های صعودی یعنی با افزایش تقا ضا برای نهاده های تولید قیمت انها افزایش پیدا می کند.
با توجه به نمودار بحث خود را از حالت تعادل بلند مدت اولیه شروع می کنیم:

بنگاه و بازار به ترتیب در نقطه های EوS در تعادل به سر می برند.( بلند مدت ) فرض به هر دلیلی تقاضا برای محصول افزایش یابد.پس منحنی تقاضای بازار به راست و بالا جابجا شده و قیمت در بازار افزایش پیدا کرده به P1 می رسد.در این قیمت بنگاه نوعی صاحب سود خالصی به میزان MKP1F می شود. بنگا ه های دیگر خارج از بازار با دیدن سود وارد بازار شده .
باورود بنگا ه ها به بازار باز هم تولید بازار افزایش پیدا کرده منحنی عرضه بازاربه پایین و راست جابجا شده که این میزان انتقال از انتقال تقاضا کمتر می باشد.
حال چون صنعت با هزینه های صعودی است پس با ورود بنگا هها و افزایش تولید و عرضه در بازار تقاضا برای نهاده های تولید افزایش پیدا کرده و در نتیجه قیمت نهاده ها ( عامل بیرونی برای بنگاه نوعی و ضررهای بیرونی ) افزایش پیدا کرده ودر نتیجه تمام منحنی های هزینه برای بنگاه نوعی به بالا انتقال داده می شوند.که می بینیم در وضعیت جدید قیمت به P2 کاهش پیدا کردهتولید در صنعت Q2 وبرای بنگاه نوعی q2 می شود.
حال بسته به اینکه قیمت نهاده های تولیدی چگونه افزایش یابد و انتقال منحنی های LAC ... چگونه باشد ( راست - چپ یا موازی ) افزایش عرضه ی بازار تنها از طریق ورود بنگا ههای جدید یا ترکیبی از تغییر تولید بنگا ههای جدید و موجود محقق خواهد شد.
اگر قیمت همه ی نهاده ها بطور متناسب افزایش یابند منحنی LAC بصورت موازی منتقل می شودو مقدار تولید بنگا ه تغییر نمی کند . اما اگر قیمت نهاده ها نامتناسب افزایش یابد مقدار تولید بنگا ه ها هم تغییر خواهد کرد یعنی اگر ساختار هزینه ها طوری تغییر کند که با افزایش هزینه ی تولید ( به خاطر افزایش قیمت نها ده ها) نقطه ی حداقل LAC جدید در سمت چپ حداقل LAC قبلی قرار گیرددر تعادل جدید صنعت مقدار محصول تعادلی بنگاه نسبت به قبل کاهش می یابد و ایبن کاهش در تولید بنگاه و افزایش تقاضا تنها با افزایش تعدادبنگاه جبران می شود و اگر منحنی های هزینه به بالا و راست منتقل شونددر تعادل جدید صنعت مقدار تولید هر بنگاه افزایش می یابد و بخشی از افزایش تقاضا از طریق افزایش تولید بنگا هها و بخشی از ان از طریق ورود بنگا هها تا مین می شود.
دوستان عزیز با رسم هر نمودار به تنهایی می توانند به حقیقت ماجرا بیشتر پی ببرند. من در اینجا فرض کردم که هزینه ها به چپ منتقل می شوند.پس بنگاه به N رفته و صنعت در S می باشد بنگاه q2 و صنعتQ2 را تولید می کننددر N سود خالص اقتصادی صفر و ورود و خروج متوقف می شود چون در تعادل بلند مدت هستیم . منحنی عرضه بلند مدت صنعت LS با شیب صعودی خواهد بود.
توضیحات :وقتی برای تولید بیشتر باید هزینه ی بیشتری برای تهی ه ی عوامل تولید پرداخت کرد تولید بیشتر فقط با قیمتهای بالاتر مقرون به صرفه خواهد بود دراین بحث باید به دو نکته توجه داشت که دو اثر متضادیکی باعث انتقال منحنی عرضه ی صنعت به چپ و دیگری باعث انتقال ان به سمت راست می شود . به علت افزایش هزینه های تولید برای هر بنگاه تولیدی منحنی هزینه ی نهایی ان بنگاه به چپ منتقل می شود ودر نتیجه باعث انتقال منحنی عرضه ی بازار ( که طبق حصول شرایطی جمع افقی منحنی های هزینه نهایی هر کدام از بنگا ه هاست ) به سمت چپ می گردد.
از طرف دیگر ورود بنگا هها ی جدید به صنعت باعث انتقال منحنی عرضه بازار به راست می گردد و باید دقت کرد که اثر ورود بنگا ههای جدید به صنعت و انتقال منحنی عرضه بازار به راست بر افزایش هزینه هاو انتقال ان به چپ غلبه کرده و در نهایت منحنی عرضه بازار به راست منتقل می شود .
نکات استخراجی :
در تعادل کوتاه مدت قیمت و عرضه در صنعت افزایش و برای بنگاه نیز افزایش می یابد در بلند مدت قیمت و عرضه در صنعت افزایش و برای بنگاه قیمت افزایش ولی تولیدش نا معلوم است و بستگی به شرایط دارد .
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
پایان قسمت دوم

donya88
11-19-2009, 09:57 AM
صنعت با هزینه های نزولی یعنی با افزایش تقاضا برای نهاده های تولید قیمت انها کاهش پیدا می کند
برای این حالت نمودار و نکات را توضیح خواهم دادو تحلیل جزئیات بیشتر به عهده ی شما عزیزان خواهد ماند.

در این حالت انتقال عرضه بیشتر از تقاضا. در کوتاه مدت تولید بنگاه افزایش و قیمت نیز افزایش برای صنعت هم همینطور
در بلند مدت تولید بنگاه بستگی به شرایط دارد ( نامعلوم ) در این نمودار تولید بنگاه افزایش و قیمت کاهش برای صنعت قیمت کاهش و تولید افزایش .

افزایش عرضه ی صنعت بستگی به شرایط دارد . ممکن است فقط به دلیل ورود بنگا ههای جدید ( انتقال موازی منحنی های هزینه به پایین ) و یا ترکیبی از تولیدات بنگا ههای جدید وقدیم ( انتقال منحنی های هزینه به پایین و سپس به چپ یا راست ) باشد
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

donya88
11-19-2009, 10:03 AM
دوستان عزیز محبت کنندبرای نظم مطالب نظرات خویش را در بخش پیشنهادات و نظرات بخش اقتصاد نظری (http://pnu-club.com/pnu.thread20157.html) ارسال نمایندو از ارسال مطلب در این قسمت خودداری فرمایند
با تشکر :
دنیا:172: