donya88
10-19-2009, 09:39 AM
در نظام پيچيده ي اقتصادي امروز كه هر روزه هزاران كالا و خدمات مبادله مي شود ودر بيشتراوقات بازار اين كالا ها وخدمات به هم پيوسته است و اثر متقابل دارد مكانيسمي لازم است كه نظم توليد و مصرف اين كالاها و خدمات بيشمار و همچنين تخصيص منا بع اقتصادي را به عهده داشته باشد به گونه اي كه بر اساس ان بتوان تصميمات عاملين اقتصادي را به نحوي منظم ساخت كه تعادل در كل بازار برقرار گردد.
به عبارت ديگر اين مكانيسم بايد بتواند براي سوالات چه بايد توليد كرد ؟ چگونه بايد توليد كرد ؟ وبراي چه كسي بايد توليد كرد ؟ پاسخ مناسبي داشته باشد .
در حال حاضر از وجود 3 مكانيسم مي توان نام برد :
1- بازار ( عرضه و تقاضا )
2- نظام دولت ( اقتصاد با برنامه ريزي متمركز )
3- مختلط ( بازار و دولت )
در دنياي واقع هيچ كشوري را نمي توان نام برد كه از سيستمهاي 1 و 2 بطور مطلق استفاده نما يند. دولتها از مكانيسم مختلط استفاده مي كنند حال بسته به شرايط اقتصادي و پيشينه ي سياسي خود حضور يكي از موارد 1 يا 2 پررنگتر مي باشد .
اقتصاد كشورهايي چون ايالات متحده ي امريكا مبتني بر بازار ازاد مي باشد وليكن نمي توان گفت كه دولت در اقتصادش دخالتي ندارد .دولت بر بسياري از فعاليتهاي اقتصادي نظارت دارد . ماليات مي گيرد و سوبسيد مي دهد .كلا كشورهاي توسعه يافته و پيشرفته اقتصادشان مبتني بر نظام بازار مي باشد.
كشورهاي بلوك شرق بسياري از تصميم گيريهاي اقتصادي را دولت مركزي مي گيرد ( چين) . تجربه در كشورهاي سوسياليست نشان داده كه برنامه ريزي متمركز در حد افراطي ان منجر به اتلاف منابع عدم كارايي و بازده ي ضعيف اقتصادي مي شود . به همين جهت در كشورهاي سوسياليستي سيستم قيمتها در حال رونق مي باشد
بقيه ي كشورهاي جهان نظامشان بين اقتصاد كشورهايي چون امريكا – زاپن...و چين -... مي باشد . عموما كشورهاي در حال توسعه به سمت اقتصاد بازار پيش مي روند .
بحث هاي عمده راجع به حمايت از سيستم بازار ازاد با حضور دولت و عكس ان وجود دارد . ولي در واقع چنين است كه وجود بازار ازاد و دولت هردو در يك نظام اقتصادي ضروري مي باشد .ولي براي هر كدام حد و حدودي وجود دارد.كه ما در بحث پاياني بصورت اجمالي به ان مي پردازيم :
نقاط ضعف مكانيسم بازار:
1- در نظام بازار توليد كننده بر اساس خواستن و توانستن مصرف كننده كه با پشتوانه ي پولي همراه باشد به توليد كالايي مبادرت مي ورزد .ممكن است عده اي مايل باشند كه در جامعه نان بيشتري تولي شود تا شيريني . اما اگر كساني كه مايل به توليد نان بيشتر هستند از نظر مالي نسبت به گروه مقابل قدرت بسيار كمتري داشته باشند به طبع توليد كنندگان به توليد شيريني خواهند پرداخت .
2- عملكرد بر اساس اين سيستم به احتمال زياد ممكن است منجر به عدم تعادل و ناپايداري شود .به اين ترتيب كه موقعيت هاي رونق همراه با تورم به سرعت جاي خود را به ركود اقتصادي دهد .
3- در نظام بازار اگر شرايط بازار رقابت كامل باشد مشكلي براي قيمت گذاري پيش نمي ايد اما ممكن است توليد كننده اي بر حسب شرايطي ويزه (مثلا يك ابتكار و اختراع كه منجر به كاهش هزينه ي وي شود و...) كنترل بازار را در دست گيرد و بازار رقابتي تبديل به انحصاري شود و توليد كننده ي حاكم بر بازار قيمت را تعيين كند در اين جاست كه ديگر منابع بصورت كامل تخصيص نخواهند گرفت .
4- ممكن است كه فعاليتها و عملكردهاي مصرف كننده و توليد كننده اثر خارجي داشته باشد كه به چشم نيايد ( الودگي محيط زيست ...).
5- در توليد كالا ها و خدمات عمومي ( دادگستري – امنيت محلي - ...) ممكن است نظام بازار ازاد نتواند به خوبي عمل كند .
6- در يك نظام بازار ازاد ممكن است بر اثر تبليغات زياد توليد كننده و فروشنده نياز و خواست مصرف كننده واقعي نباشد .
در تمام معا يب بالا حضور دولت به عنوان يك ناظر و بعضا تصميم گيرنده احساس مي شود . در جايي ماليات بگيرد و سوبسيد دهد. در جايي ديگر با گذاشتن قوانيني مانع از انحصاري شدن بعضي از صنا يع گردد . و توليد كننده ي كالاها و خدمات عمومي كه تقبل هزينه هايش توسط بخش خصوصي سخت است شود.
در پايان ذكر يك نكته را واجب دانستم و ان حضور بسيار پررنگ دولت ( 75 الي 80 درصد ) در نظام اقتصادي كشور مان مي باشد . كه بر اساس اصل 44 قانون اساسي دولت مردان عزيز سعي در خصوصي سلزي بخشهاي بزرگ اقتصادي دارند . اما بايد متذكر شد زماني مي توانيم ادعا كنيم كه خصوصي سازي صرف انجام شده كه تمام بخشهاي اقتصادي ان ( مديريتي گرفته تا...) به بخش خصوصي واگذار شود .كه اگر غير اين شود هيچ هدف خاصي دنبال نخواهد شد .
پايان .
نويسنده : دنيا
به عبارت ديگر اين مكانيسم بايد بتواند براي سوالات چه بايد توليد كرد ؟ چگونه بايد توليد كرد ؟ وبراي چه كسي بايد توليد كرد ؟ پاسخ مناسبي داشته باشد .
در حال حاضر از وجود 3 مكانيسم مي توان نام برد :
1- بازار ( عرضه و تقاضا )
2- نظام دولت ( اقتصاد با برنامه ريزي متمركز )
3- مختلط ( بازار و دولت )
در دنياي واقع هيچ كشوري را نمي توان نام برد كه از سيستمهاي 1 و 2 بطور مطلق استفاده نما يند. دولتها از مكانيسم مختلط استفاده مي كنند حال بسته به شرايط اقتصادي و پيشينه ي سياسي خود حضور يكي از موارد 1 يا 2 پررنگتر مي باشد .
اقتصاد كشورهايي چون ايالات متحده ي امريكا مبتني بر بازار ازاد مي باشد وليكن نمي توان گفت كه دولت در اقتصادش دخالتي ندارد .دولت بر بسياري از فعاليتهاي اقتصادي نظارت دارد . ماليات مي گيرد و سوبسيد مي دهد .كلا كشورهاي توسعه يافته و پيشرفته اقتصادشان مبتني بر نظام بازار مي باشد.
كشورهاي بلوك شرق بسياري از تصميم گيريهاي اقتصادي را دولت مركزي مي گيرد ( چين) . تجربه در كشورهاي سوسياليست نشان داده كه برنامه ريزي متمركز در حد افراطي ان منجر به اتلاف منابع عدم كارايي و بازده ي ضعيف اقتصادي مي شود . به همين جهت در كشورهاي سوسياليستي سيستم قيمتها در حال رونق مي باشد
بقيه ي كشورهاي جهان نظامشان بين اقتصاد كشورهايي چون امريكا – زاپن...و چين -... مي باشد . عموما كشورهاي در حال توسعه به سمت اقتصاد بازار پيش مي روند .
بحث هاي عمده راجع به حمايت از سيستم بازار ازاد با حضور دولت و عكس ان وجود دارد . ولي در واقع چنين است كه وجود بازار ازاد و دولت هردو در يك نظام اقتصادي ضروري مي باشد .ولي براي هر كدام حد و حدودي وجود دارد.كه ما در بحث پاياني بصورت اجمالي به ان مي پردازيم :
نقاط ضعف مكانيسم بازار:
1- در نظام بازار توليد كننده بر اساس خواستن و توانستن مصرف كننده كه با پشتوانه ي پولي همراه باشد به توليد كالايي مبادرت مي ورزد .ممكن است عده اي مايل باشند كه در جامعه نان بيشتري تولي شود تا شيريني . اما اگر كساني كه مايل به توليد نان بيشتر هستند از نظر مالي نسبت به گروه مقابل قدرت بسيار كمتري داشته باشند به طبع توليد كنندگان به توليد شيريني خواهند پرداخت .
2- عملكرد بر اساس اين سيستم به احتمال زياد ممكن است منجر به عدم تعادل و ناپايداري شود .به اين ترتيب كه موقعيت هاي رونق همراه با تورم به سرعت جاي خود را به ركود اقتصادي دهد .
3- در نظام بازار اگر شرايط بازار رقابت كامل باشد مشكلي براي قيمت گذاري پيش نمي ايد اما ممكن است توليد كننده اي بر حسب شرايطي ويزه (مثلا يك ابتكار و اختراع كه منجر به كاهش هزينه ي وي شود و...) كنترل بازار را در دست گيرد و بازار رقابتي تبديل به انحصاري شود و توليد كننده ي حاكم بر بازار قيمت را تعيين كند در اين جاست كه ديگر منابع بصورت كامل تخصيص نخواهند گرفت .
4- ممكن است كه فعاليتها و عملكردهاي مصرف كننده و توليد كننده اثر خارجي داشته باشد كه به چشم نيايد ( الودگي محيط زيست ...).
5- در توليد كالا ها و خدمات عمومي ( دادگستري – امنيت محلي - ...) ممكن است نظام بازار ازاد نتواند به خوبي عمل كند .
6- در يك نظام بازار ازاد ممكن است بر اثر تبليغات زياد توليد كننده و فروشنده نياز و خواست مصرف كننده واقعي نباشد .
در تمام معا يب بالا حضور دولت به عنوان يك ناظر و بعضا تصميم گيرنده احساس مي شود . در جايي ماليات بگيرد و سوبسيد دهد. در جايي ديگر با گذاشتن قوانيني مانع از انحصاري شدن بعضي از صنا يع گردد . و توليد كننده ي كالاها و خدمات عمومي كه تقبل هزينه هايش توسط بخش خصوصي سخت است شود.
در پايان ذكر يك نكته را واجب دانستم و ان حضور بسيار پررنگ دولت ( 75 الي 80 درصد ) در نظام اقتصادي كشور مان مي باشد . كه بر اساس اصل 44 قانون اساسي دولت مردان عزيز سعي در خصوصي سلزي بخشهاي بزرگ اقتصادي دارند . اما بايد متذكر شد زماني مي توانيم ادعا كنيم كه خصوصي سازي صرف انجام شده كه تمام بخشهاي اقتصادي ان ( مديريتي گرفته تا...) به بخش خصوصي واگذار شود .كه اگر غير اين شود هيچ هدف خاصي دنبال نخواهد شد .
پايان .
نويسنده : دنيا