PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اخرین خبرها و یافته های باستان شناسی



Borna66
09-18-2009, 05:39 PM
درچند ماه گذشته آثار باستانی ایران در معرض تهدیداتی جدی قرار گرفته است. از جدیدترینش که گذر مترو از دل چهارباغ اصفهان و رسیدن به سی و سه پل باشد تا گذر خطوط راه آهن از کنار تخت جمشید و تخریب بنای رستم و خطر آب گرفتگی بیستون براثر حفاری و احداث تونل های آبی، و یا احداث دکل های برق در محوطه شهر 8 هزار ساله طوس و همچنین تخریب دیوارهای مسجد صفوی در تهران به بهانه ساخت 5 باب مغازه یک متری ... این تهدیدها درحالی جدی تر می شود که سازمان میراث فرهنگی، متولی رسمی حفاظت از آثار باستانی ایران، یا بی خبر از این حوادث است یا علی رغم شکایت ها و اعتراضات، دستش به جایی بند نیست.

*سد سيوند در پاسارگاد*

زماني که سد سيوند آبگيري شد بسياري از کارشناسان به خاطر بالا رفتن رطوبت در طول زمان و آسيب هاي بسيار جدي به آثار تاريخي مخالف آبگيري اين سد بودند، به اين دليل که افزايش رطوبت اثراث غيرقابل جبراني بر آثار سنگي پاسارگاد که از جنس سنگ هاي آهکي و جذب کننده رطوبت هستند، مي گذارد. اما آن زمان مسوولان دلايل کارشناسان را غيرعلمي دانستند و با سفسطه و ممنوع المصاحبه کردن کارشناسان مخالف آبگيري سيوند اين سازمان با خبرنگاران در نهايت اين سد فروردين ماه 86 آبگيري شد.اما اگر امروز بعد از گذشت بيش از يک سال به کنار قبر کوروش که در فهرست ميراث جهاني ثبت شده است برويد متوجه مي شويد رطوبت خاک در اطراف آرامگاه کوروش به حدي است که اين رطوبت به تمام سنگ هاي اطراف نيز رسيده است.

*مترو در چهارباغ اصفهان*

با آنکه نزدیک به هزار و 800 نفر از شهروندان اصفهانی با تجمع مقابل شعبه 5 دادگستری و سپس محل احداث متروی این شهر، به حفاری تونل مترو و آسیب به میراث فرهنگی اصفهان اعتراض کردند اما سیف اللهی رییس قطار شهری اصفهان، شاکیان را عده ای بیکار خطاب کرد. بعد از آن هم تونل مترو هم با سرعتی بیشتر از گذشته از دو سو به خیابان چهارباغ عباسی رسید و بخشی از استخر تاریخی سردر باغ هزار جریب را نابود کرد و اکنون هم قصد حرکت به سمت سی و سه پل را دارد. حرکتی که نه به لوله های سفالینی که از قدیم آب را از باغ هزار جریب به سردرباغ می رساندند رحم کرد و نه به کاشی های زیبای مدرسه چهار باغ و نه کفپوش منارجنبان. این تونل به هرجا می رسد با خود خرابی هم می برد.

*راه آهن در تخت جمشید*

تخریب آثار باستانی در ایران فقط مختص به اصفهان نمی شود. در همین یک ماهه اخیر اخبار اسفناکی از بی توجهی به آثار باستانی در دیگر نقاط کشور به گوش می رسد. راه اندازی خطوط راه آهن شیراز – اصفهان و تهدید بنای باستانی پاسارگاد از این جمله است. این خط آهن که درست در حریم تخت جمشید قرار دارد و با فاصله ای 300 متری، تهدید جدی برای نقش رستم است. و این تنها تهدید پایتخت ساسانیان نیست. به نوشته وبلاگ "ایران، سرزمین من" ظاهراً پس از گذشت 3 هزار سال از امپراتوری ساسانیان هنوز پایتخت این پادشاهی تهدید می شود و این بار نه از سوی بیگانگان و توسط درفش و کمان رومیان که از سوی نوادگان ایرانی کوروش و دینامیت این تهدید ها صورت می گیرد. "منظور این نویسنده انفجار دینامیت در 500 متری تخت جمشید و خطر گل سنگ ها و انفجار مواد منفجره در 50 متری نقارخانه ساسانی و احتمال زیر آب رفتن تنگه بلاغی توسط سد سیوند است که همگی تهدیداتی جدی برای این بنای 2500هزار ساله ایرانی به شمار می رود. حتی اعمالی که با نام مرمت در این پایتخت باستانی دارد انجام می شود به گفته امین محمود زاده، مدیر داخلی پیشین بنیاد پژوهشی پارسه – پاسارگاد تخریب بیشتر را به دنبال دارد و اگر" به مدت 20 سال این آثار باستانی به حال خود رها شوند فرسودگی اش کمتر تخریب وارد می کند تا این کارهایی که به نام مرمت دارد در آنجا انجام می شود."

*بیستون زیر آب*

در همین اثنا بود که جشن ملی بیستون در کرمانشاه همزمان با ثبت جهانی آن در یونسکو برگزار شد و آن هم درحالیکه کتیبه ها و محوطه تاریخی اش درخطر نابودی قرار دارند و مسئولان میراث فرهنگی هم در سخنرانی هایشان هیچ اشاره ای به این تخریب و تهدیدها نکردند.مشایی، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در روز جشن ملی بیستون گفته بود که: "ما از هر بهانه ای برای اهتزاز پرچم ایران استفاده می کنیم" و سپس هم به تهدیدات بین المللی اشاره کرد که: "منافع ایرانیان را به خطر می اندازد"، اما هیچ اشاره ای به اقدامات دولت و مسئولین دولتی نکرد که بناهای تاریخی ایران را به راحتی مورد تهدید قرار می دهند. اگرچه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از شرکت پتروشیمی شکایت کرده اما به نوشته وبلاگ" ایران، سرزمین من"، "ظاهرا دست هایی در کار بوده که حتی قدرت مسئولین دولتی هم به آن ها نمی رسیده" و شکایت فقط موجب شده این شرکت حفر کانال های آب را متوقف کند اما به فعالیت هایش در حریم بنای باستانی بیستون ادامه دهد تا خطر زیر آب رفتن، این اثر جهانی را تهدید کند.

*برق گرفتگی شهر 8 هزار ساله طوس*

دکل های برق وزارت نیرو به یک باره در حریم مجموعه فرهنگی – تاریخی طوس پا گرفت، بی آنکه از مسئولان میراث فرهنگی اجازه ای گرفته شود. هرچند طبق ادعاهای وزارت نیرو این وزارتخانه برای احداث این دکل ها نامه هایی به میراث فرهنگی نوشته اما جوابی نگرفته است.به هر حال وزارت نیرو با تجاوز به حریم این شهر 8هزار ساله، امید ثبت این اثر ملی در فهرست جهانی یونسکو رابر باد داد.

دکل های برق در ضلع شمالی محوطه تاریخی طوس و در نزدیکی آرامگاه فردوسی، شاعر پارسی گوی ایرانی بنا شده تا این شهر پس از گذشت 8هزار سال همچنان در معرض آسیب ها و تهدید ها باشد.

آن هم در حالیکه این شهر نه از لحاظ وجهه ملی بلکه از لحظ دینی هم مهم به شمار می رود. پس از آمدن اسلام به ایران، این شهر از مراکز مهم دوستان اهل بیت بود و در همین شهر بود که امام رضا مسموم شد و درگذشت.

*مغازه در دل مسجد جامع*

به دستور هیات امنای مسجد جامع صفوی تهران که زیر نظر اوقاف است، دیوار قدیمی و تاریخی شبستان این مسجد خراب می شود و به جایش 5 باب مغازه یک متری می سازند. تخریب این دیوار ها از تابستان شروع شده و تا چند روز دیگر کرکره های آهنی این مغازه ها که هیچ تناسبی با معماری این بنای تاریخی ندارد بالا می رود. این مسجد که قدمتش به قرن 5 قمری نسبت داده می شود درحالی معماری قدیمی و زیبایش تخریب می شود که کسی به شکایت میراث فرهنگی توجهی نکرده است.

شکایت و اعتراضاتی بی فایده. حالا ضلع شمالی مسجد صفوی تخریب شده تا روی کاشی های چند صد ساله این مسجد، لوله های آهنی کار گذاشته شود تا بلکه ماهی چند میلیون اضافه تر به هیات امنای مسجد برسد.



*سکوت ایرانی ها*

"متاسفانه در ایران هیچ توجهی به آثار باستانی و آثار طبیعی نمی شود. هم دولتش بی توجه است و هم مردمانش."

آثار باستانی در ایران به سرعت تخریب می شوند و از میراث فرهنگی هم کاری برنمی آید. در داخل هم صداهای اعتراض آمیز قوی نیست و کمتر فعال سیاسی، اجتماعی را می بینیم که به این تخریب ها اعتراض کند. بالطع این تخریب ها توجهی را هم در جهانیان موجب نمی شود ...

منبع: Roozonline

Borna66
09-18-2009, 05:39 PM
از سنگهای مربوط به سقف استفاده کردیم
مسئول پروژه طراحی و اجرای مرمت آرامگاه کوروش گفت: آرامگاه کوروش 50 سال پیش در دهه 30 مرمت شده و سقف بنا و بخشی از داخل آرامگاه بتون ریزی شده بود که ما در مرمتهای خود این بتون ها را برداشتیم و از سنگ های مربوط به سقف که در زمین مانده بود، استفاده کردیم. حسن راهساز در مورد مرمت آرامگاه کوروش به خبرنگار مهر گفت: مرمت بناهای تاریخی بر اساس قوانین و مقررات صورت می گیرد بخصوص بناهایی که به ثبت جهانی رسیده باید مرمت آنها بر اساس قواعد جهانی انجام شود و این موضوع در مورد پروژه آرامگاه کوروش نیز صدق می کند.
وی ادامه داد: برای مرمت یک بنا ابتدا برنامه های تهیه می شود که پس از تصویب در شورای راهبردی سازمان میراث فرهنگی به اجرا در می آید و 30 سال است که در مورد مرمت تمام بناهای تاریخی این موضوع انجام می شود و یکی از برنامه ها نیز مرمت آرامگاه کوروش بوده است.
مشاور عالی بنیاد پارسه و پاسارگاد تاکید کرد: مطالعات اولیه مرمت آرامگاه کوروش از سال 80 آغاز شده و از اواخر سال 80 نیز داربست حفاظتی و سایه بان برای بنا طراحی شده و عملیات اجرایی مرمت آرامگاه از اوایل سال 81 آغاز شده است و برای اولین بار تمام قطعات این آرامگاه مستند نگاری و آسیب شناسی شده است.
راهساز ادامه داد: گروه های مختلفی طرح مرمت آرامگاه کوروش و محوطه را اجرایی می کنند و گروه مرمت در سال 85 بخش عظیمی از سقف آرامگاه را استحکام بخشی کرده و قطعات را در جای اصلی خود نصب کرده اند به طوری که بازسازی و استحکام بخشی نهایی سقف آرامگاه تا چند روز آینده به اتمام می رسد.
وی افزود: آرامگاه کوروش 50 سال پیش در دهه 30 مرمت شده ، سقف این بنا و بخشی از داخل آرامگاه بتون ریزی شده است به طوری که ما در مرمت های خود این بتون ها را برداشتیم و قطعاتی که جابجا شده بود را در جای خود نصب کردیم که این کار در سال 85 صورت گرفت.
مسئول پروژه طراحی و اجرای مرمت آرامگاه کوروش با اشاره به اینکه بخشی عظمی از آرامگاه تخریب شده بود، گفت: بتون های آسیب دیده شده را با سنگ های جدید که متعلق به سقف بوده و در آن سال ها جابجا شده بود ، تعویض کردیم که این عملیات طی 6 سال به طول انجامید.
وی اظهار داشت : کارشناسان یونسکو از آرامگاه کوروش بازدید کردند و مرمت بنا مشکلی نداشت.
بنیاد پارسه و پاسارگاد گفت: این بنیاد مرکز تعمیرات سنگ بناهای تاریخی در کل کشور است و کارشناسان و مرمت گران ما در تمامی استانها فعالیت می کنند.
راهساز در خصوص تحصیلات خود نیز گفت: دوره های تخصصی مرمت را در دانشگاه ایتالیا گذرانده ام و درجه یک هنری مرمت و آثار را دارم و توسط شورای انقلاب فرهنگی بعد از انقلاب درجه دکترا به بنده اعطا شده است.
این در حالی است که برخی از کارشناسان مرمت آثار تاریخی معتقدند مرمت سقف آرامگاه کوروش غیر اصولی و علمی بوده و همین امر باعث تخریب سقف شده است.

Borna66
09-18-2009, 05:40 PM
کارشناسان: سقف مقبره تخریب شده است/ میراث فرهنگی: تکذیب می کنیم
در حالیکه مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد موضوع ریزش سقف آرامگاه کوروش را شایعه ای بی اساس می خواند ، برخی از کارشناسان و شاهدان مدعی هستند که سقف آرامگاه کوروش بدلیل مرمت غیر علمی به شدت تخریب شده است. محمد حسین طالبیان مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره گفت: عملیات مرمت این اثر تاریخی با مسئولیت یکی از اساتید و کارشناسان مرمت سنگ برجسته کشور و همکاری مرمتگران بومی شهرستان پاسارگاد فارس صورت گرفته و گزارش آن را نیز به یونسکو ارسال کرده ایم.
با این برخی از کارشناسان بر اساس مشاهدات عینی خود از آرامگاه کوروش مدعی اند مرمتی که در این آرامگاه صورت گرفته باعث تخریب سقف آرامگاه شده است.
یکی از این افراد که از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی است و به دلیل موقعیت شغلی خود حاضر به افشای نامش نیست به خبرنگار مهر می گوید : اتفاقی که هنگام بازسازی این بنای تاریخی رخ داده است حتی با وقوع حوادثی نظیر باد و طوفان هم نمی توانست باعث تخریب مقبره کوروش شود.
مرمتگر مقبره کوروش تحصیلات علمی ندارد
وی درباره مرمتگر این بنا چنین ادعا کرد: استاد مورد اشاره مرمتگری را به طور تجربی آموخته است و در این زمینه تحصیلات علمی و دانشگاهی ندارد و پس از رفتن گروه متخصص ایتالیایی از تخت جمشید مسئولیت مرمت آرامگاه کوروش را بر عهده گرفته است.
این کارشناس مدعی است: این مرمتگر در طول مرمت اشتباهاتی انجام داده که بیشترین آن مربوط به تخریب سقف آرامگاه است.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
اگر مشکلی در امر مرمت وجود داشت یونسکو به ما اعلام می کرد
در عین حال مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد با رد این مدعا به خبرنگار مهر می گوید: اگر مشکلی در امر مرمت وجود داشت به طور حتم یونسکو این موضوع را به ما اعلام می کرد اما چنین نشده است و آن دسته از افرادی که این شایعه را مطرح کردند اشخاص مغرضی هستند که باید دید چند سال سابقه کاری در این خصوص داشته اند.
آرامگاه کوروش اثری جهانی است که در سال 1383 در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده و به شکلی معنوی به تمام جهانیان تعلق دارد و مطابق کنوانسیون میراث طبیعی و تاریخی باید از سوی کشور نگهدارنده اثر مورد توجه ویژه قرار گیرد و انجام هر گونه اقدامی در به خطر افتادن آن ممنوع است.
مرمت سقف مقبره کوروش یکماهه انجام شده است
یکی دیگر از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی نیز به خبرنگار مهر می گوید: اگر عملیات مرمت سقف آرامگاه بر اساس شیوه های درست علمی صورت می گرفت باید دست کم این امر 2 سال دیگر به پایان می رسید. این در حالی است که این امر یکماهه انجام شده و قسمتهایی از سنگ تاریخی مقبره با قدمت 2500 سال برداشته شده و سنگی جدید جایگزین آن شده است و این موضوع برای یک اثر تاریخی حکم مرگ را دارد.



برخی از کارشناسان مرمت معتقدند در کارهای مرمتی باید از سنگهایی که مربوط به خود بنا است و ریخته شده استفاده شود و جایگزین کردن سنگهای جدید غیر علمی و اصولی است.

مرمت سقف مقبره کوروش از مرمتهای درجه یک کشور است
از سوی دیگرمدیر بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد تخریب سقف آرامگاه کوروش را به شدت تکذیب کرده و در این مورد به خبرنگار مهر گفت: چنین چیزی اصلا صحت ندارد و مرمتی که در سقف آرامگاه صورت گرفته یکی از مرمتهای درجه یک کشور محسوب می شود.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
دکتر محمد‌حسن طالبیان با رد این ادعا می گوید: هم اکنون مرمت سقف به پایان رسیده است و سالم ماندن سقف پس از بارش بارانی که چند روز قبل در منطقه صورت گرفت نشاندهنده این بود که مرمت این بنای تاریخی اصولی و علمی است و امتحان خود را به خوبی پس داد.
مدیر بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد با اشاره به اینکه مرمت این بنا 3 سال به طول انجامیده است تاکید کرد: در گذشته آب به سقف نفوذ پیدا می کرد اما با روشی که مرمت سنگ انجام دادیم این مشکل برطرف شد.
وی ادامه داد: برای جلوگیری از نفوذ آب و استحکام سقف آرامگاه کوروش در این روش سیمان سقف برداشته شد و سنگ جایگزین آن شده که نتیجه این کار نیز رضایتبخش بوده است.
با این همه، رئیس پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی و فرهنگی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تخریب سقف آرامگاه کوروش فقط به بیان این جمله اکتفا کرد که "از این موضوع اطلاعی ندارم و در این خصوص با مدیر پروژه صحبت کنید."
مهر این موضوع را پیگیری خواهد کرد.

Borna66
09-18-2009, 05:40 PM
مرمت آرامگاه کوروش با سنگهای دیگر غیر اصولی است
کارشناس مرمت بناهای تاریخی گفت: چنانچه در مرمت سقف مقبره کوروش از سنگهای دیگری به جز سنگی که از بنا بر جای مانده است استفاده شود در این صورت مرمتی غیر اصولی و غیرعلمی انجام شده است. محسن شیخ الاسلام در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد مرمت سقف مقبره کوروش اظهار داشت: در مرمت ، اصلی وجود دارد مبنی بر اینکه جاگذاری عناصر معماری بنا به همان شکل اولیه باید انجام شود و عناصر اولیه که به دلایل مختلف از بنا جدا شده اند باید سرجای خود جاگذاری شوند.
وی با اشاره به اینکه نباید در مرمت بنای تاریخی اصول را زیر پا گذاشت ، گفت: اگر این موضوع که عنوان شده در مورد نحوه مرمت آرامگاه درست باشد استفاده از سنگهای دیگر در سقف بنای آرامگاه کوروش اشتباه و غلط است و به طور حتم مشکل پیش می آید .
این کارشناس مرمت بناهای تاریخی افزود: با توجه به اینکه آرامگاه کوروش به ثبت جهانی رسیده به همین دلیل از نظر کارشناسان یونسکو نیز مرمت غیر اصولی بنا مشکل ساز خواهد شد.
شیخ الاسلام گفت: شاید مسئول مرمت دلایل دیگری برای شیوه مرمت آرامگاه داشته باشد.
کارشناسان مرمت آثار تاریخی چند روز قبل عنوان کرده بودند که مرمت سقف آرامگاه کوروش غیر اصولی و علمی انجام شده و همین امر باعث تخریب سقف آرامگاه شده است. این موضوع از سوی مسوولان سازمان میراث فرهنگی تکذیب شده است

Borna66
09-18-2009, 05:40 PM
میراث فرهنگی از مناظره با منتقدان مرمت آرامگاه کوروش استقبال می کند
قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: در مورد مرمت آرامگاه کوروش آماده مناظره با منتقدان مرمت این اثر تاریخی هستیم. حمید بقایی در گفتگو با خبرنگار مهر در حالی از انجام مناظره درباره نحوه مرمت آرامگاه کوروش استقبال کرد که درخواست انجام این مناظره در محیطی غیر از سازمان میراث فرهنگی را رد کرد.
حمید بقایی با تاکید بر علمی بودن نحوه مرمت آرامگاه گفت: افرادی که مقبره کوروش را مرمت می کنند اصحاب فن هستند.
با این همه برخی از کارشناسان امر مرمت آثار تاریخی و باستانی با انتقاد از میزان تحصیلات و دانش علمی مرمتگران این اثر تاریخی معتقدند که برای مرمت هر اثر تاریخی باید تمام مرمتگران اثر از تحصیلکردگان این رشته در دانشگاه باشند در حالی که در جریان مرمت آرامگاه کوروش از کارگران معمولی استفاده شده است.
قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این باره به خبرنگار مهر گفت: ابهامی که در اینجا وجود دارد این است که برخی از رسانه ها به سراغ افرادی می روند که کارشناس بودن آنها چندان برای ما مسجل و معین نیست و باید معلوم شود که آیا این افراد کارشناس هستند یا خیر.
حمید بقایی تاکید کرد: مسئول پروژه مرمت آرامگاه کوروش یکی از زبده ترین کارشناسان سازمان میراث فرهنگی است و ما حاضر هستیم در میزگرد تخصصی با حضور منتقدان و مجریان مرمت این بنای تاریخی را به نقد بگذاریم.
این اظهارات در حالی از سوی بقایی مطرح می شود که برخی از کارشناسان امر مرمت معتقدند پس از رفتن گروه مرمت ایتالیایی که کار مطالعه برای مرمت آرامگاه کوروش را در سالهای دور گذشته برعهده داشتند مرمت این بنای جهانی به ناچار به کسانی که پیش از این کار مرمت را به صورت تجربی نزد همان کارشناسان خارجی فرا گرفته بودند واگذار شد.
گر چه هیچکدام از کارشناسان و علاقمندان میراث باستانی کشور در صداقت و دلسوزی مرمتگران فعلی محوطه و آرامگاه کورش شکی ندارند اما برخی از آنها معتقدند چون این افراد فاقد دانش علمی و آکادمیک روز هستند بیش از آنکه به حفاظت بنای آرامگاه کمک کرده باشند چه بسا موجب تخریب آن شده اند.
قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این باره گفت: ما معتقدیم تیمی که در آرامگاه کوروش کار انجام می دهند کارشناس هستند اما از طرفی باید پذیرفت که هیچ کاری در دنیا بی نقص نیست و ممکن است اشتباهاتی نیز در امر مرمت این اثر جهانی پیش آمده باشد اما نباید فقط روی اشتباهات تمرکز کنیم و باید نکات مثبت را هم ببینیم.
حمید بقایی افزود: اصلا نمی گوییم کسی مقصر است یا خیر و شما بعد از مناظره نتیجه را اطلاع رسانی کنید و در صورتی که مشخص شد اشتباهی صورت گرفته ما برخورد می کنیم .البته اشتباهاتی که در بعضی موارد به وجود آمده اشتباهاتی فردی است و برای روشن شدن این مسئله آماده برگزاری این مناظره هستیم و از رسانه ها می خواهیم هر مشکل و انتقادی در مورد میراث فرهنگی وجود دارد آن را به ما منتقل کنند و ما به طور حتم بررسی و پیگیری خواهیم کرد.
محوطه جهانی پاسارگاد از بارزترین و شاخصترین محوطه های باستانی جهان است که نزد پژوهشگران شاخه های مختلف رشته باستان شناسی، حفاظت و مرمت بناهای باستانی، تاریخ عمومی هنر و تاریخ مورد توجه است.
مجموعه این میراث باستانی و به ویژه آرامگاه کورش بنیانگذار امپراطوری هخامنشیان که در این محوطه واقع شده است بیانگر سبک و سنتهای اولیه معماری هخامنشیان است که برای شناخت هنر و معماری آن زمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
در یکصد سال اخیر پژوهشهای زیادی در این محوطه انجام شده است. اگرچه بیشترین توجه در دوره هخامنشی معطوف به بنای تخت جمشید بوده است اما پاسارگاد و مجموعه های متفاوت معماری آن از جمله محوطه مقدس (محلی در یک کیلومتری آرامگاه کورش که تمامی پادشاهان هخامنشی در آن تاجگذاری کرده اند)، بنای تل تخت (دژ ستون دار اولیه کورش)، بنای معروف به آرامگاه کمبوجیه (زندان سلیمان)، کاخهای اختصاصی، کاخ بار عام، کاخ دروازه و آرامگاه کورش نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
برخی از کارشناسان مرمت بناهای تاریخی مدتی قبل خبرگزاری مهر را در جریان مرمت غیر اصولی آرامگاه کوروش و تخریب سقف آرامگاه قرار داده بودند. امری که با مخالفت مجریان این پروژه روبرو شد. آنها مدعی هستند که مرمتهای انجام شده بر روی این اثر تاریخی و جهانی کاملا اصولی و با به کارگیری بهترین روشهای علمی روز انجام شده است. این درحالی است که خبرگزاری مهر تصاویر مربوط به مرمت غیر اصولی این اثر تاریخی را در هفته گذشته منتشر کرد.

Borna66
09-18-2009, 05:41 PM
مرمت آرامگاه کوروش مبنای علمی و آکادمیک ندارد / چند پرسش بی جواب!
مرمتگرانی که هم اینک به کار مرمت آرامگاه کورش مشغول هستند ، علیرغم دلسوزی فاقد هرگونه تحصیلات و دانش آکادمیک هستند و کار مرمت را تنها با کسب تجربه نزد مرمتگران خارجی که قبل از انقلاب در محوطه پاسارگاد و تخت جمشید مشغول به فعالیت بودند ، فراگرفته اند. با منتشر شدن خبرهایی در رابطه با غیر علمی وغیر کارشناسی بودن مرمت آرامگاه کورش در محوطه پاسارگاد و آسیب دیدن این بنای تاریخی در این مرمت ها ، وعلیرغم تکذیب برخی مراکز زیر نظر سازمان میراث فرهنگی ، یکی از کارشناسان و اساتید دانشگاه در رشته باستان شناسی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با تایید این اخبار چگونگی این آسیب ها و مرمت غیر کارشناسی انجام گرفته در این بنا را توضیح داد.
این استاد دانشگاه که مدیر گروه باستانشناسی یکی از دانشگاههای معتبر کشور نیز هست گفت: اولین کارهای مرمتی و استحکام بخشی در پاسارگاد و تخت جمشید عموما توسط پژوهشگران موسسه مطالعات آسیایی آفریقایی ایتالیا (ایزمئو) انجام شده است. رهبری آن را "بریتا تیلیا" مرمتگر برجسته ایتالیایی در دست داشت و کسانی که هم اکنون در آرامگاه کورش به کارهای مرمتی و حفاظتی می پردازند شاگردانی هستند که نزد این استاد برجسته و مرمتگرمشهور ایتالیایی به صورت تجربی کار مرمت را فرا گرفته اند و البته هیچ گونه دانش علمی و آکادمیکی روزآمدی در رابطه با کاری که به آن مشغول هستند ندارند.
این کارشناس باستان شناسی که سابقه چندین کاوش مهم در نقاط مختلف کشور را نیز دارد و به دلیل پاره ای ملاحظات شغلی از افشای نام خود پرهیز می کند در ادامه افزود: علاوه بر " بریتا تیلیا "ی ایتالیایی فرد دیگری که مطالعات گسترده ای را بر روی این مجموعه انجام داد "کارل نیلندر" استاد دانشگاه اپسالای سوئد بود که در رابطه با نوع و جنس سنگ های به کار رفته در بناهای محوطه، تکنیک، ابزارها و شیوه ساخت آنها تحقیقات بسیار زیادی انجام داد که مجموعه اطلاعات خود را در کتابی به زبان انگلیسی با عنوان "ابزارهای کار در پاسارگاد" نیز منتشر کرده است.
محوطه جهانی پاسارگاد از بارزترین و شاخص ترین محوطه های باستانی جهان است که نزد پژوهشگران شاخه های مختلف رشته باستان شناسی، حفاظت و مرمت بناهای باستانی، تاریخ عمومی هنر و تاریخ مورد توجه است.
مجموعه این میراث باستانی و به ویژه آرامگاه کورش بنیانگذار امپراطوری هخامنشیان که در این محوطه واقع شده است بیانگر سبک و سنتهای اولیه معماری هخامنشیان است که برای شناخت هنر و معماری آن زمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
در یکصد سال اخیر پژوهشهای زیادی در این محوطه انجام شده است. اگرچه بیشترین توجه در دوره هخامنشی معطوف به بنای تخت جمشید بوده است اما پاسارگاد و مجموعه های متفاوت معماری آن از جمله محوطه مقدس (محلی در یک کیلومتری آرامگاه کورش که تمامی پادشاهان هخامنشی در آن تاجگذاری کرده اند)، بنای تل تخت(دژ ستون دار اولیه کورش)، بنای معروف به آرامگاه کمبوجیه(زندان سلیمان)، کاخهای اختصاصی، کاخ بار عام، کاخ دروازه و آرامگاه کورش نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
در سالهای پیش از انقلاب (1961 تا 1963) یک سری کاوشهای باستان شناسی در این مجموعه بوسیله باستان شناس معروف انگلیسی "دیوید استروناخ" انجام شد که بعد از آن به وسیله برخی از باستان شناسان ایرانی ادامه پیدا کرد، در آن زمان دکتر سامی مدیر مجموعه تخت جمشید و پاسارگاد بود.
این استاد باستان شناس با اشاره به این که بعد از انقلاب فعالیت پژوهشگران و مرمتگران خارجی در این محوطه نیمه کاره رها شد، به خبرنگار مهر می گوید: با رفتن گروه مرمت گر خارجی کار حفاظت و مرمت بناهای محوطه پاسارگاد به ناچار به کسانی که پیش از این کار مرمت را به صورت تجربی نزد همان کارشناسان خارجی فرا گرفته بودند واگذار شد. اگر چه هیچ کدام از کارشناسان و علاقمندان میراث باستانی کشور در صداقت و دلسوزی مرمتگران فعلی محوطه و آرامگاه کورش شکی ندارند اما بدون شک باید پذیرفت به دلیل آنکه این افراد فاقد دانش علمی و آکادمیک روز هستند بیش از آنکه به حفاظت بنای آرامگاه کمک کرده باشند چه بسا موجب تخریب آن شده اند.
این مدیر گروه باستانشناسی یکی از دانشگاههای کشور با یادآوری قدمت و استحکام مثال زدنی بنای آرامگاه کورش گفت: این بنا که بیش از 2500 سال قدمت دارد به خاطر استحکام و معماری منحصر به فردی که دارد بعد از این همه سال در مقابل آسیب های مختلف طبیعی و انسانی استقامت کرده است ولی در چند سال اخیر در اثر نشت آب از سقف شیروانی شکل آن به داخل اتاقک آرامگاه با مشکلاتی روبرو شد به گونه ای که این مسئله موجب رشد گل سنگ و میکروارگانیزم‌هایی نظیر کپک، جلبک و قارچ در میان سنگهای آرامگاه شده است که می تواند در دراز مدت موجب تبدیل شدن سنگ ها به گیاه خاک شود.
به گفته وی مرمتگران مجموعه برای مقابله با این مشکل اقدام به مرمت و استحکام بخشی بنا کرده اند که با وجود دلسوزی و تلاش فراوان به دلیل غیر علمی بودن کار در زمان فعالیت آسیب های جدی به سقف آرامگاه وارد کرده اند.
متصل کردن داربست ها به بنای آرامگاه یکی از اشتباهات خطرناک گروه مرمتگر است چرا که این داربست ها خود بار اضافی به بنا وارد می کند که قطعا در نهایت به سنگهای آرامگاه آسیب وارد خواهد کرد.
این باستانشناس و کاوشگر درباره اتصال داربستها به آرامگاه می گوید: متصل کردن داربست ها به بنای آرامگاه یکی از اشتباهات خطرناک گروه مرمتگر است چرا که این داربست ها خود بار اضافی به بنا وارد می کند که قطعا در نهایت به سنگهای آرامگاه آسیب وارد خواهد کرد و متاسفانه در برخی از نقاط نیز میله های داربست اطراف آرامگاه با سیمان به سنگ های آن متصل شده است که موجب تاسف و تاثر همه کارشناسان و علاقمندان میراث باستانی کشور شده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به شیوه معماری بنای آرامگاه کورش گفت: در ساخت این بنا مانند همه بناهای هخامنشی از هیچ ملاتی برای متصل کردن سنگ ها به هم استفاده نشده است و سنگها به صورت خشکه چین در کنار هم چیده شده و سطح اتصال آنها بر روی هم به صورت زبره تراش انجام شده و سنگها به حالت نرینگی مادینگی در هم قفل شده اند به همین دلیل نیز نباید از روشهایی برای مرمت این بنا استفاده کرد که با شیوه اولیه ساخت آن تفاوت فراوانی داشته باشد.
در عین حال "راهساز" مسئول گروه مرمت آرامگاه کوروش درباره عایق‌کاری سقف آرامگاه پیش از این گفته است: برای عایق‌کاری سقف آرامگاه نیز از رزین اکرولیک پارالوئید b72 استفاده شده است که در بارندگی‌های اخیر نیز آزمایش‌های خود را پس داده است.
از سوی دیگر کارشناس و استاد دانشگاه در رشته باستان شناسی که از زمان شروع مرمت بنای آرامگاه تاکنون چندین بار از مراحل کار دیدن کرده است ، در ادامه گفتگو با مهر با اعلام خطرناک بودن وضعیت موجود برای بنای آرامگاه از کارشناسان و دلسوزان میراث باستانی کشور درخواست کرد برای مرتفع کردن مشکلات رخ داده و جلوگیری از آسیب دیدن بیش از پیش آرامگاه چاره اندیشی کنند.
با توجه به گفته های این کارشناس و همچنین دیگر خبرهای منتشر شده در این باره و برای یافتن دلایل بروز چنین اتفاقاتی سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر اقدام به طرح سوالهایی در این رابطه می کند که پاسخ به آنها برای روشن شدن چرایی وضعیت موجود بی تاثیر نیست.
- از جمله اینکه چرا هیچیک از باستانشناسان مخالف نحوه فعلی مرمت آرامگاه به دلیل ملاحظات شغلی خواهان فاش شدن نام خود نیستند؟
- با توجه به سطح دانش و تخصص و مهارت مرمتگران دیگر چرا برای مرمت آثار باستانی و میراث فرهنگی کشور از کسانی استفاده می کنند که هیچ گونه دانش آکادمیک و علمی در رابطه با کار خود ندارند؟
- اگر قرار است از این افراد برای چنین کارهایی پراهمیتی استفاده شود چرا دوره های دانش افزایی و علم آموزی برای آنها در نظر گرفته نمی شود؟
- چرا با آنکه کارشناسان و تحصیل کردگان دانشگاهی و خبره در میان تیم مرمت آرامگاه کورش حضور دارند این کار به افراد تجربی کار واگذار شده است؟
- با وجود اینکه فرستادن برخی از دانشجویان رشته مرمت آثار باستانی به کشورهایی که تجربیاتی کافی و مفید در این باره دارند می تواند به تربیت نیروهای متخصص و با دانش منجر شود ، چرا مسئولان همچنان در این کار کوتاهی می کنند؟
- با توجه به اینکه این بنا و محوطه پاسارگاد از جمله محل هایی است که در فهرست جهانی به ثبت رسیده است اگر سازمان یونسکو از صحت اخباری که این روزها در رابطه با آرامگاه کورش منتشر شده مطلع و قانع شود آیا این بنا را از لیست خود خارج نخواهد کرد؟
لازم به ذکر است که خبرگزاری مهر برای رسیدن به حقیقت آنچه که در محوطه پاسارگاد و آرامگاه کورش رخ داده است با تعداد زیادی از کارشناسان امر گفتگو کرده است اما متاسفانه همه کسانی که در گفته های خود منتقد شیوه مرمت آرامگاه کورش هستند بنا به دلایلی از افشای نام خود خودداری کرده اند.
با توجه به اینکه بیشتر این کارشناسان یا کارشناس سازمان میراث فرهنگی کشور هستند و یا با آن قرارداد کاری دارند، اعلام اخبار مربوط به این تعمیرات را به دلیل اینکه خلاف میل مسئولان است مضر به آینده کاری خود دانسته و حاضر نمی شوند نام خود را به خبرگزاری اعلام کنند.
حال سوالی که مطرح می شود اینست که چرا سازمان میراث فرهنگی کشور شرایطی را به وجود آورده اند که کارشناسان آن جرات نمی کنند اخبار مربوط به میراث باستانی کشورمان را به بیرون منتقل کنند. با شرایطی که هم اکنون در سازمان میراث فرهنگی کشور برای کارشناسان به وجود آمده است آیا در صورت رخ دادن اتفاقی که خلاف طبع مسئولان این سازمان باشد، مانند آسیب رسیدن یا سرقت یکی از آثار باستانی کشور ،می توان نسبت به رسیدن این خبر به منابع خبری امیدوار بود.

Borna66
09-18-2009, 05:41 PM
فیلم "یک بوس کوچولو" هم به آرامگاه کوروش آسیب رسانده است
همزمان با اعلام مراحل پایانی مرمت آرامگاه کوروش موضوع آسیب دیدن این اثر جهانی به دلیل برداشته شدن داربستهای ویژه مرمت آن در جریان تولید فیلم "یک بوسه کوچولو " در سال 1384 بار دیگر اذهان کارشناسان و متخصصان امر مرمت را به خود مشغول کرد. یک منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام اینکه داربستهای ویژه مرمت آرامگاه کوروش در سال 1384 به درخواست سازندگان فیلم " یک بوسه کوچولو " برداشته شده است گفت: یکی از سکانسهای فیلم "یک بوس کوچولو" که در سال 1384 و به کارگردانی بهمن فرمان آرا و تهیه کنندگی علیرضا شجاع نوری ساخته شد باید در پاسارگاد و در کنار آرامگاه کورش فیلمبرداری می شد که در این سکانس همانگونه که در عکسهای منتشر شده از این فیلم و همچنین صحنه های مربوط به آن در فیلم دیده می شود در اطراف آرامگاه کورش هیچگونه داربستی وجود ندارد.
این در حالی است که مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد موضوع باز شدن داربست های اطراف آرامگاه کوروش به منظور تولید سکانسهای مورد نظر در فیلم " یک بوسه کوچولو " را به شدت رد می کند و در این باره به خبرنگار مهر می گوید: " در سال 1384 برای مستند نگاری "لیزر اسکن" جهت ثبت نحوه انجام مرمت این اثر تاریخی داربستهای ویژه مرمت این اثر تاریخی را باز کردیم و فیلمبرداری سکانسهای فیلم سینمایی یک بوسه کوچولو در همان زمان اتفاق افتاده است و باز شدن داربستها ربطی به این فیلم ندارد.
محدحسین طالبیان می افزاید: اساساً هر گروه هنری که از سوی مدیریت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مجوزهای لازم برای فیلمبرداری و تصویربرداری را به ما ارائه کند ما بنا به مصالح اثر تاریخی با آنها همکاری می کنیم.
با این همه یکی از مستند نگاران بنیاد پژوهشی پارسه در پاسخ به این سئوال خبرنگار مهر که در چه زمانی و برای چند بار داربستهای مذکور باز و بسته شده اند گفت: از زمان حضور من در بنیاد پارسه در سال 1382 تا کنون هیچگاه عملیات " لیزر اسکن " در آرامگاه کوروش انجام نشده است.
" تقوا" در این باره افزود: آرامگاه کوروش تنها یکبار تحت عملیات مستند نگاری و"فتوگرامتری با دوربین" قرار گرفته است که آن هم در سال 1385 انجام شده که برای انجام آن اساساً نیازی به باز شدن داربستهای اطراف این بنای تاریخی نبوده است.
همچنین جمشید مشایخی یکی از بازیگران اصلی این فیلم که در صحنه های مربوط به آرامگاه کوروش در فیلم به همراه رضا کیانیان حضور دارد به مهر گفت: در زمان انجام فیلمبرداری و ضبط سکانسهای مربوط به لوکیشن آرامگاه باستانی کوروش هیچگونه داربستی در اطراف این آرامگاه وجود نداشت.
"حسن راهساز" سرپرست گروه مرمت آرامگاه کورش پیش از این درباره مرمت سقف آرامگاه کورش به برخی منابع خبری گفته بود: "مرمت سقف آرامگاه کورش از سال 1380 و با برپا کردن داربستهای فلزی و سقف کاذب آغاز شد."
موضوع احتمال مرمت غیر علمی و غیر کارشناسی آرامگاه کوروش و تخریب بخشهایی از این بنای تاریخی که به ثبت جهانی نیز رسیده ابتدا توسط خبرگزاری مهر پیگیری و مطرح شد.
در همین رابطه برخی از چهره های مطرح امر مرمت و باستانشناسان کشور با ارائه اسناد و مدارک فراوان نسبت به نحوه مرمت آرامگاه کوروش سئوالات و انتقادات جدی را مطرح کرده اند. آنها معتقدند آسیب دیدگی این بنای ثبت شده در محافل علمی جهانی در اثر کوتاهی در محافظت و نگهداری از آن تنها به این روزها مربوط نمی شود.
یکی از اصلی ترین انتقادات این کارشناسان به نحوه برپا کردن داربستهای ویژه مرمت در اطراف آرامگاه مربوط می شود و آنها این کار را به دلیل تماس مستقیم میله های داربست با سنگهای بنا و همچنین محکم کردن گوشه هایی از آن با ملات سیمان با پله های آرامگاه غیر کارشناسی و موجب آسیب رساندن به مجموعه دانسته اند.
به گواه این کارشناسان وجود داربستها و نحوه اتصال آن به سنگهای آرامگاه منجر به وارد شدن وزن اضافه و در نتیجه آن تخریب سنگهای بنا شده است.
چندی پیش مدیر گروه باستانشناسی یکی از معتبرترین دانشگاههای کشور درباره اتصال داربستها به آرامگاه کوروش به مهر گفته بود: متصل کردن داربستها به بنای آرامگاه یکی از اشتباهات خطرناک گروه مرمتگر است چرا که این داربستها خود بار اضافی به بنا وارد می کند که قطعا در نهایت به سنگهای آرامگاه آسیب وارد خواهد کرد و متاسفانه در برخی از نقاط نیز میله های داربست اطراف آرامگاه با سیمان به سنگهای آن متصل شده است که موجب تأسف و تأثر همه کارشناسان و علاقمندان میراث باستانی کشور شده است.
در این باره یک کارشناس مطلع با تائید این موضوع گفت: موضوع تحمیل بار اضافی داربست به آرامگاه کوروش آن هم به طول 7 سال یکی از اصلی ترین انتقادات کارشناسان مرمت گری به بنیاد پژوهشی پارسه است.
این متخصص افزود: با هر بار باز و بسته کردن داربستها بخشهایی از سنگهای مربوط به بدنه و پایه های بنا آسیب می بینند و این موضوع در جریان ساخت فیلم " یک بوسه کوچولو " نیز تکرار شده است.
اگر چه اخبار این اتفاق در آن روزها منتشر نشد و علاقمندان و کارشناسان میراث باستانی کشور نسبت به آن اعتراض نکرده اند اما با توجه به احتمالات و اخباری که این روزها در رابطه با آرامگاه کورش منتشر شده است پرداختن به آن چندان بیراه به نظر نمی رسد. در این مدت یکی از سوالهایی که ذهن پیگیری کنندگان این مسئله را در برگرفته است میزان دغدغه و نگرانی مسئولان حفاظتی منطقه پاسارگاد و به ویژه آرامگاه کورش برای مراقبت و محافظت از آن است.
همچنین به گفته شاهدان عینی در آن روز که برای گرفتن صحنه های فیلم بهمن فرمان آرا داربستهای اطراف آرامگاه برداشته و پس از آن دوباره نصب شد در هنگام باز و بسته کردن میله ها که طبیعتا با عجله نیز انجام گرفته است آسیب فراوانی به مجموعه و سنگهای آن وارد آمد.
یکی از متخصصان مرمت در گفتگو با خبرنگار مهر می پرسد: سوالی که در این میان مطرح می شود این است که وقتی مجموعه عوامل فیلم و کارگردان آن به خود این اجازه را نمی دهند که به همان میزان که نگران گرفتن تصاویر فیلم خود است نگران میراث باستانی کشور نیز باشند آیا نباید از مسئولان بنیاد پارسه به عنوان مسئول مستقیم محافظت از این میراث باستانی کشور انتظار داشت که بیش از اینها باید به فکر آن باشد.
این متخصص ادامه می دهد: آیا به راستی با توجه به پیشرفتهای فراوان تکنولوژیکی که بویژه در ساخت فیلمهای سینمایی در جهان صورت گرفته است عوامل این فیلم نمی توانستند برای گرفتن این صحنه های کوتاه فیلم خود از تکنیکهای جدید و رایانه ای یا ساخت ماکت استفاده کنند و وارد آمدن آسیب احتمالی به کیفیت فیلم را فدای آسیب رساندن به یک جهانی نکنند.
به گفته وی حتی اگر بپذیریم که که در باز و بسته کردن میله های داربست هیچ آسیبی به بنا وارد نشد آیا نمی توان پرسید مسئولان بنیاد پارسه پاسارگاد و مرمتگرانی که در آرامگاه کورش مشغول به فعالیت هستند چرا به خود اجازه داده اند که برای ساخت یک فیلم، پروژه مرمت یک بنای ملی و با اهمیت مانند آرامگاه کورش را متوقف کنند.
این کارشناس در پایان می گوید: انتظار می رود مسئولان سازمان میراث فرهنگی و آثار باستانی کشور به عنوان مسئولان مستقیم این امر و همچنین مرمتگران و کارشناسانی که به صورت مستقیم در کار مرمت و محافظت از محوطه های تاریخی و آثار باستانی کشور مشغول به فعالیت هستند با توجه به اهمیت کار خود بیش از پیش نسبت به این گونه مسائل حساسیت به خرج داده و مانع از بروز اتفاقات این چنینی شوند.
این همه در حالی اتفاق می افتد که محمد حسین طالبیان مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد هر گونه آسیب دیدگی در جریان مرمت آرامگاه را به شدت رد می کند و در گفتگو خبرنگار مهر تاکید می کند : "ممکن است درباره شیوه ها و رویه های صورت گرفته در جریان مرمت آرامگاه کوروش اختلاف نظرهای علمی و کارشناسی میان مرمتگران و باستانشناسان کشور وجود داشته باشد، اما ایراد اتهام تخریب و یا آسیب دیدگی در اثر باز و بسته شدن داربستهای ویژه مرمت را به شدت تکذیب می کنم. "
مهر با تاکید بر اینکه مستندات مصاحبه های انجام شده را در اختیار دارد، صحت و سقم این ادعاها را بیشتر بررسی خواهد کرد.

Borna66
09-18-2009, 05:41 PM
ارزيابي روند تخريب ناشي از تغيير شرايط محيطي در محوطه‌هاي تاريخي پاسارگاد و تخت جمشيد
(آبگيري سد سيوند) ساخت سد سيوند و آبگيري آن در آينده‌اي نزديك، سبب بروز پاره‌اي از نگراني‌ها نسبت به نحوه نگهداري و حفاظت آثار تاريخي ارزشمند پاسارگاد گرديده است. به نحوي که احتمال ايجاد عوارض محيطي ناشي از آبگيري سد بر شرايطي اقليمي منطقه و در نهايت تشديد فرسايش طبيعي مصالح سنگي ـ به ويژه در محوطه تاريخي پاسارگادـ به شدت احساس مي‌شود. بر اين اساس در طرح حاضر ضمن پيشنهاد راه‌اندازي و تجهيز مركزي جهت پايش مداوم شرايط اقليمي منطقه و مقايسه اطلاعات با داده‌هاي هواشناسي و اقليمي مربوط به زمان پيش از آغاز به کار سد، ارزيابي وضعيت منطقه در درازمدت و همچنين تغييرات احتمالي در روند فرسايش محوطه مورد نظر مي‌باشد. بديهي است ارزيابي‌ها مستلزم امکان انجام مطالعات پايه در زمينه‌هاي خاک شناسي، آب شناسي و هواشناسي در ايستگاه مي‌باشد. در نهايت امکان پردازش مجموعه اطلاعات پايه گردآوري شده در مراکز مطالعاتي بزرگتر استاني يا کشوري با همکاري ساير نهادهاي مسئول در اين زمينه وجود خواهد داشت.



اهداف
• ايجاد پايگاه پايش محيطي جهت حفاظت بهتر محوطه‌هاي پاسارگاد، تخت جمشيد و در دراز مدت ساير محوطه‌هاي مهم تاريخي کشور
• ارزيابي خطرات احتمالي ناشي از توسعه (به ويژه سد سيوند) بر محوطه پاسارگاد و تخت جمشيد
• دستيابي به نظام مشخصي در مستندسازي پايشي و كاربرد آن در نظام مديريتي منطقه تاريخي (شامل محوطه و مناظر فرهنگي آن)
• ارزيابي الگوهاي کنترل تعامل ميان حوزه حفاظت آثار تاريخي و توسعه اقتصادي ـ اجتماعي محلي و کشوري



نتايج انجام طرح
پيش بيني عوارض ناشي از آبگيري سد سيوند و تخمين خسارات احتمالي و ارايه راهکارهاي پيشگيرانه به سازمان متبوع جهت حفاظت بهينه محوطه.نتايج اين طرح مي‌تواند به عنوان الگوي اوليه جهت انجام پژوهش‌هاي مشابه مرتبط با ارزيابي اثرات توسعه بر حفاظت و نگهداري آثار تاريخي به ويژه آثار تاريخي در محوطه هاي باز مورد استفاده قرار بگيرد. نتايج تحقيق در دوره‌هاي آموزشي با عناوين : سيستم‌هاي پايش و مديريت محوطه هاي تاريخي، مديريت توسعه پايدار در محوطه هاي تاريخي، آثار تاريخي و فرسايش محيطي و غيره، قابليت ارائه خواهد داشت. همچنين در دراز مدت مي‌توان نتايج حاصله را به صورت جزوات آموزشي در مورد سيستمهاي پايش محيطي ـ اقليمي منتشر نمود.

Borna66
09-18-2009, 05:42 PM
مطالعه حفاظتي، مستندنگاري و تهيه همانند (مولاژ) از سنگ نبشته‌ها و نگاركندهاي صخره‌اي ايران
بيشترين حجم سنگ نبشته‌ها و نقش برجسته‌هاي سنگي در جنوب و غرب كشور و به ويژه در استان‌هاي فارس، خوزستان و كرمانشاه تمركز دارند. اين نقش برجسته‌ها داراي ابعاد و اندازه‌هاي بسيار متنوعي مي‌باشند به گونه‌اي كه بزرگترين آنها (نقش برجسته و سنگ نبشته بيستون) بالغ بر 150 متر مساحت دارد. كتيبه‌ها و نقش برجسته‌هاي شاخص ديگري را از دوره‌هاي ماد، هخامنش، پارت و ساساني مي‌توان را در محوطه‌ها و مناطقي همچون بيستون،پاسارگاد، نقش رجب، تنگ سروك، تنگ چوگان، تاق بستان، سرپل ذهاب، فيروزآباد، بيشاپور، سلماس، دارابگرد، سرمشهد، همدان و غيره جستجو نمود. تهيه آمار بسيار دقيق از آثار مذكور خود نيازمند بررسي دقيق‌تري است زيرا در بسياري از موارد ديده شده است مجموعه‌اي از آثار با يك نام و يا شماره ثبتي شناخته مي‌شوند.


اهداف
• مطالعات فني و بررسي فرآيندهاي فرسايشي آثار
• مستندنگاري دقيق كتيبه‌ها و تهيه همانند (مولاژ) از نقش برجسته‌هاي محوطه‌هاي پاسارگاد و بيستون
• بررسي وضعيت موجود كتيبه‌ها و نگاركندهاي صخره‌اي ايران و تعيين اولويت‌هاي حفاظتي


نتايج انجام طرح
در طرح اضطراري فوق ضمن مستندنگاري و تهيه همانند از نقش برجسته‌ها و كتيبه‌ها مي‌توان بقا و ماندگاري آنها را براي آيندگان تضمين نمود. با شناخت وضعيت موجود سنگ نوشته‌ها مي‌توان به برنامه‌ريزي مديريتي حفاظت از آنها سرعت بيشتري داد. همچنين اين شناخت مي‌تواند به معرفي بهتر آثار و اولويت‌گذاري حفاظتي براي مقاصد مختلف از جمله موضوع گردشگري كمك موثري نمايد. با توجه به سرعت فرسايشي نگاركندها و به ويژه سنگ نبشته‌ها، مستندنگاري‌هاي حاصله از طرح به عنوان اسناد دقيق تاريخي در پژوهش‌هاي آينده و به ويژه در حوزه‌هاي تاريخ و زبان‌شناسي ارزش قابل توجهي دارند. همچنين فن‌شناسي بستر سنگي كتيبه‌ها و نگاركندها و تهيه اطلسي از مقاطع صخره‌اي آنها، شناخت فرآيندهاي تخريب در آثار و تهيه اطلسي از عمده آسيب‌هاي وارده به سنگ نوشته‌ها از ديگر نتايج طرح خواهد بوده كه در سال‌هاي آتي محقق خواهد شد.

Borna66
09-18-2009, 05:54 PM
دومين اثر طبيعي ملي ايران نيز درحال تخريب است

چشمه معدني و پديده شگفت انگيز باداب سورت كه از بي نظيرترين جاذبه‌هاي طبيعي ايران در استان مازندران است به دليل ناآگاهي و استفاده نادرست جامعه محلي از آن درحال تخريب است. كارشناسان معتقدند به دليل استفاده نادرست اهالي محلي از چشمه و نبود نظارت سازمان ميراث فرهنگي بر آن، اين اثر طبيعي ملي به زودي خشك خواهد شد.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
چشمه‌هاي شگفت انگيز باداب سورت

خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گردشگري_ باداب سورت كه دومين اثر طبيعي ملي ثبت شده ايران است، به دليل نبود نظارت سازمان ميراث فرهنگي و استفاده بيش از حد و نادرست جامعه محلي از آن به شدت درحال تخريب است.
به گفته شاهدان بسياري از چشمه‌هاي اين پديده طبيعي در حال از بين رفتن بوده و مسيرهاي آبرو آن توسط اهالي محلي تغيير كرده و يا كاملا از بين رفته است.
نادر ضرابيان، نماينده انجمن كوهنوردان ايران در لواسان و يكي از افرادي كه با كوشش‌هاي او اين چشمه به ثبت ملي رسيد، درباره وضعيت اخير اين چشمه مي‌گويد:« هفته گذشته براي معرفي منطقه به رسانه‌ها به باداب سورت رفته بودم كه با صحنه دلخراشي رو به رو شدم. بسياري از چشمه‌هاي اصلي اين جاذبه تخريب، آبراه‌هاي آن خشك و يا منحرف شده بودند. منظره روز اول منطقه به شدت تغيير كرده بود و مردم محلي پس از معرفي و ثبت اين اثر بيشتر به جاي محافظت از منطقه، آن را تخريب كرده بودند.»
وي افزود:« پيش از ثبت اين اثر، معدني در نزديكي اين چشمه مشغول به كار بود كه پس از ثبت، خوشبختانه كار آن متوقف شد.»
ضرابيان در ادامه توضيحات خود افزود:« مردم محلي از خاصيت و محل اين چشمه آگاهند و براي درمان به اين مكان مي‌آيند؛ اما به دليل نا آگاهي، چشمه‌هاي اصلي را از بين برده و در آنها سوراخ‌هاي بزرگي ايجاد مي كنند تا بتوانند در آن به آب درماني خود بپردازند و با انداختن سنگ داغ در آن بتوانند ازآن بهتر استفاده كنند.»
مردم منطقه به دليل گوگردي بودن اين چشمه كه براي امراض پوستي كاملا مفيد است ، از آن با نام" سرشور" ياد مي كنند.
به گفته ساكنان منطقه آنها براي شفا يافتن از امراض پوستي خود با آب چشمه حمام مي‌كنند اما به دليل اينكه دماي آن تنها مقدار كمي از دماي محيط بالاتر است براي گرم كردن آن از داغ كردن سنگ‌هاي موجود در اطراف چشمه و گذاردن آنها در داخل آب چشمه استفاده مي‌كنند.
رييس گروه كوهنوري لواسان با اشاره به اين مطلب متذكر شد به دليل رسوب گذاري بالا و سريع چشمه‌هاي باداب سورت، جاي ترميم و احياي آن وجود دارد ولي در صورت ادامه اين روند و نبود نظارت بر اين چشمه ها، باداب سورت به زودي نابود خواهد شد.
ضرابيان افزود:« متاسفانه مردم منطقه از ارزش بالاي اين چشمه بي خبرند و بايد آگاهي كافي به آنها داده شود. همين نا آگاهي است كه باعث روشن كردن آتش بر روي رسوب‌هاي زيباي اين چشمه شگفت شده و موجب تخريب آنها ‌شود.»
وي با بيان اين مطلب كه پيش از ثبت اين اثر به سازمان ميراث فرهنگي هشدار داده شده بود كه پيش از ثبت ملي يك اثر بايد برنامه محافظتي آن مشخص باشد، تصريح كرد:« سازمان ميراث فرهنگي اولين مجرم است. زيرا به آنها گفته بوديم كه بايد در ابتداي كار برنامه هاي محافظتي اثر مشخص شود و پس از آگاهي مردم محلي و آموزش آنها، گردشگر مي‌تواند به منطقه وارد شود.»
وي گناه مردم محلي در تخريب اين اثر را بي اطلاعي و ناآگاهي آنها دانست و افزود:« هم اكنون بيشترين تخريب ازسوي مردم محلي بوده و آن هم به دليل ناآگاهي از ارزش باداب سورت است. اين بي اطلاعي نيز به دليل كم كاري ميراث شهرستان‌هاي مناطق مختلف در آگاه كردن جوامع محلي منطقه است.»
چشمه هاي اسرار آميز سورت شامل دو چشمه با آب هاي كاملا متفاوت از لحاظ رنگ، بو و مزه بوده كه يكي از چشمه ها داراي آبي بسيار شور و داراي استخر آبي كوچكي است كه بيشتر اوقات در تابستان براي آب تني استفاده مي شود و همچنين كاربرد اصلي آن براي درمان دردهاي كمر، پا، روماتيسم و امراض پوستي است.
چشمه ديگر كه در مجاورت اين چشمه قراردارد داراي آبي به رنگ قرمز و نارنجي و كمي ترش مزه است كه بصورت دائمي و نشتي مي باشد و در اطرف دهانه چشمه كمي رسوب اكسيد آهن نشسته است.
به گفته ضرابيان در ايران اين اثر بي نظير بوده و فقط در آسيا در كشور تركيه مشابه آن به صورت رسوبات نمكي و فقط به رنگ سفيد وجود دارد.
چشمه باداب سورت كه در معرض خطر نابودي بود سرانجام در اواخر ارديبهشت 87 با ممارست گروه كوه نوردي لواسان و همكاري معاونت ميراث فرهنگي كل كشور به عنوان دومين اثر طبيعي ملي ايران ثبت شد ولي يكسال پس از ثبت آن وضعيت اين چشمه شگفت انگيز بسيار وخيم تر شده است.
اين پديده بي نظير در شهرستان ساري استان مازندران، بخش چهاردانگه، دهستان پشت كوه، در نزديكي روستاي سورت و در حد فاصل روستاهاي اروست و مال خاست واقع شده است.

Borna66
09-18-2009, 05:55 PM
طاق‌هاي حمام تاريخي خدري در بانه يک به يک فرو مي‌ريزند
به علت نبود حفاظت به موقع از حمام خدري بانه، در استان کردستان، طاق‌هاي اين اثر تاريخي که تنها اثر گنبدي شکل بانه محسوب مي‌شود درحال فرو ريختن هستند و تعداد زيادي از آن‌ها فرو ريخته است. اين حمام امروز به زباله‌داني تبديل شده است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بخشي از طاق هاي فرو ريخته حمام خدري در بانه
خبرگزاري ميراث فرهنگي _ گروه ميراث فرهنگي _ عدم حفاظت به موقع از حمام خدري بانه در استان کردستان، باعث شده تا اين اثر تاريخي به مرور زمان تخريب شود و اکنون تنها خرابه‌اي از آن باقي‌مانده که در حال تبديل شده به زباله‌داني است.

به گزارش CHN، شهر بانه از اقليمي سرد و کوهستاني برخوردار است و ابنيه‌هاي آن عمدتا بامي مسطح دارند. اما حمام خدري تنها ابنيه طاق و گنبدي شهربانه محسوب مي‌شود که در حال تخريب کامل است.

به گفته باستان‌شناسان و کارشناسان استان کردستان حمام خدري از بينه و سربينه، حمام سرد، ميان در، حمام گرم، خزينه و آهک بري‌هايي برخوردار بوده که امروز ديگر اثري از آن‌ها باقي‌نمانده است.

اين حمام در سطحي پايين‌تر از کوچه ساخته شده که به علت عدم پژوهش‌هاي لازم هنوز علت اين کار در ساخت حمام مشخص نيست.

در حال حاضر بالار حمام و درست در عرصه اثر ساختماني ساخته شده است. از سوي ديگر بخش‌هاي زيادي از طاق‌ آن فرو ريخته و طاق‌هاي باقي‌مانده نيز در آستانه فرو ريختن است.

همچنين به علت مخروبه بودن بنا، معتادان و متکديان بانه شب را در اين اثر ملي سر مي‌کنند که به علت سرما و روشن کردن آتش در داخل بنا، بخش‌هاي ديگر آن نيز به‌شدت آسيب ديده است.

بخش‌هاي داخلي بنا نيز به شدت آسيب ديده و اکثر ديوارها فرو ريخته است. همچنين کف حمام که نيز محل تجمع زباله‌ها و نخاله‌هاي شهري شده است.

حمام خدري احتمالا به دوره قاجار تعلق دارد و هنوز اطلاعاتي در مورد ثبت اين اثر در فهرست ميراث ملي در دست نيست

Borna66
09-18-2009, 05:55 PM
باستان شناسان هم از وضعيت کاخ‌هاي هخامنشي بوشهر نگران هستند
ميراث فرهنگي بوشهر در کنار استان خوزستان، اصفهان و برخي ديگر از مناطق کشور درمعرض آسيب جدي قرار دارد. اگرچه سازمان ميراث فرهنگي اين استان با تکذيب تمامي اخبار مرتبط با وضعيت نابهنجار آثار تاريخي بوشهر درصدد نشان دادن چهره اي مناسب از آنهاست اما واقعيت هاي موجود چيز ديگري مي گويد. محمدتقي عطايي نيز بر اين وخامت صحه گذاشته است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
کاخ سنگ سياه که امروز از ريشه کنده شده است
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ بوشهر يکي از مناطق مهم کشور است که ميراث فرهنگي آن در کنار استان خوزستان، اصفهان و برخي ديگر از مناطق کشور درمعرض آسيب جدي قرار دارد. انتشار اخبار مربوط به بي‌توجهي به وضع حفاظتي کاخ هاي هخامنشي بردک سياه و چرخاب، سازمان ميراث فرهنگي؛ صنايع دستي و گردشگري را بر آن داشت تا با ارائه جوابيه اي به خبرگزاري اخبار منتشره درباره وضعيت نامناسب اين آثار را تکذيب نمايد. حال آنکه انتظار مي رفت به جاي تکذيب در راستاي رسيدگي به وضع اين مجموعه برآيد. در اين راستا و براي کسب اطلاع دقيق و کارشناسانه از وضعيت آثار تاريخي و ميراث فرهنگي بوشهر گفت و گويي با محمدتقي عطايي؛ باستان شناس و متخصص مطالعات هخامنشي انجام داده ايم که در ادامه مي خوانيد:

* نظر شما دربارة وضع نامطلوب حفاظتي کاخ هاي هخامنشي بوشهر و اظهارات سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بوشهر چيست؟
_ من به هيچ وجه در پي پاسخگويي به اظهارت سازمان ميراث فرهنگي استان بوشهر نيستم. اما حقيقت اين است که خواندن جوابيه سازمان ميراث فرهنگي استان بوشهر و به خصوص بندهاي 3 و 4 آن دور از انتظار است. بنابراين، نکاتي را متذکر مي­شوم تا علاقمندان ميراث فرهنگي کشورمان از کم و کيف رويدادها داده باخبر شوند و هم مسولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري چه در بوشهر و چه در تهران به فکر راه چاره باشند. واقعيت اين است که جوابية سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بوشهر بسيار کلي است و شامل مباحث و موضوعات متفاوتي است که هرکدام بايد جداگانه بررسي و واشکافي شود. مثلاً در بند 1، از نبود رويش درختان گز (نخل) صحبت شده و در بند 2 از خريد زمين هاي پيرامون کاخ بردک سياه، عدم رويش درخت در اطراف کاخ و نادرستي خبر توقف 28 ساله کاوش­هاي باستان­شناسي «بردک سياه» سخن به ميان آمده است. در بند 3 به کاوش هاي باستان شناسي انجام شده در استان اشاره شده و در بند 4 از «اقدام به پيگيري و راه اندازي پايگاه باستان شناسي كاخ هاي هخامنشي شهرستان دشتستان» خبر داده شده و در بند 5 از «اقدامات حفاظتي درباره کاخ بردک سياه» سخن رفته و در بند 6 از «خريد زمين هاي کاخ بردک سياه و مهار آب هاي سطحي» باخبرمان کرده اند. در بند 7 هم خبر از «تعيين حريم کاخ بردک سياه و استفاده از روش ژئوفيزيک» داده شده است.
باتوجه به اين بيانيه مي توان اقدامات مطرح شده ازسوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بوشهر را در 3 موضوع خلاصه کرد: اول آنکه، موضوع رويش گياهان، مهار آب هاي سطحي، ايجاد پوشش همگي ذيل اقدامات حفاظتي و ساماندهي اين مجموعه طبقه بندي مي شود. باتوجه به بازديدم در سال گذشته، بايد گفت که وضع اين مجموعه تأسف انگيز بود و حتي اگر اين اظهارات صحت هم داشته باشد و در اين فاصله؛ کاري انجام شده باشد، بدون اطلاع متخصصان و خصوصاً کاوشگران بوده و در نتيجه جامع­نگر و کارشناسانه نبوده است. در سراسر جهان، رويکرد حفاظتي در يک محوطه باستان­شناختي در تعامل ميان باستان­شناس يا کاوشگر محوطه و گروه مرمت انتخاب شده و به اجرا در مي­آيد. اين امر حتي در کشورهايي همچون سوريه و اردن، امارات و... که براي ما کشورهاي مهم و صاحب دانشي محسوب نمي شوند به دقت رعايت مي شود. از طرف ديگر، در اين جوابيه نکات مبهم ديگري هم وجود دارد. مثلاً هيچ صحبتي از استحکام بخشي سنگهاي سفيد و سياه پايه ستونهاي کاخ بردک سياه نشده است. بايد بر اين نکته تاکيد کنم که تمام ماهيت و ارزش و اعتبار کنوني اين کاخ وابسته به همين چند پايه ستون برجاي مانده از آن است و اگر اقدام عاجلي درباره مرمت اصولي آنها صورت نگيرد، به زودي شاهد از هم پاشيده شدن اين چند پايه ستون برجاي مانده خواهيم بود. باتوجه به بازديدم در سال گذشته، تأکيد مي کنم که هم اکنون وضعيت هر دو نوع سنگ­هاي سياه و سفيد آن در حالت بسيار بدي قرار دارد. مضافاً براينکه نسبت به اين اظهارات خيلي خوشبين نيستم. زيرا چندي پيش هم از پوشش دار بودن محوطه کاخ خبر داده بوند که در پيگيري هاي بعدي خلاف آن ثابت شد.
دوم، موضوع تملک 7 هزار متر مربع زمين پيرامون کاخ و تعيين حريم اين محوطه است که اين اقدامات اساساً مفيد و مؤثر بوده و در جلوگيري از تخريب و دستکاري بيشتر محوطه توسط کشاورزان و قاچاقچيان اموال فرهنگي جلوگيري مي­کند و اقدام ارزشمند است.
نکتة سوم، موضوع اقدامات انجام گرفته در زمينة باستان­شناسي در استان بوشهر است که ضروري است نکاتي را يادآور مي شوم. در بند سوم جوابيه، درباره انجام برنامه هاي باستان شناسي مي خوانيم که شامل سه فصل بررسي و شناسايي آثار تاريخي شهرستان دشتستان، 6 فصل حفاري كاخ هخامنشي چرخاب [پيش و پس از انقلاب] و 2 فصل كاخ بردك سياه [پيش و پس از انقلاب]، يك فصل كاوش باستانشناسي محمدآباد، يك فصل محوطه سنگ سياه [پيش از انقلاب] و كاوش باستان شناسي تل شهيد بندآروز بوده است و در بند 4، عنوان شده که سازمان بوشهر «با توجه به آثار متعدد هخامنشي شهرستان دشتستان اقدام به پيگيري و راه اندازي پايگاه باستانشناسي كاخ هاي هخامنشي شهرستان دشتستان نموده است» که البته كه تجهيز اين پايگاه درحال انجام است. در اين زمينه، معضلات باستان شناسي استان بوشهر را مي توان در چند مقوله به بحث نشست. اول اينکه کاوش هاي انجام گرفته در استان بوشهر نشان مي­دهد که اين بخش از کشور ما در زمينه باستان شناسي قابليت ممتازي دارد، اما به هيچ وجه در اين زمينه کار قابل توجهي انجام نشده جامعه علمي و فرهنگي ما از اين قابليت ها بي خبر مانده است. نتايج اين همه کاوش و بررسي جزء در موارد انگشت­شمار منتشر نشده است. حال آنکه، مثلاً کتاب «کاوش هاي باستان شناسي بردک سياه» سالهاست که آماده است و در اثر عدم توجه سازمان ميراث فرهنگي بوشهر و سازمان مرکزي، اين کتاب تاکنون منتشر نشده است. اين درحالي است که انتشار مطالب علمي بايد از اولويت­هاي سازمان ميراث فرهنگي کشور باشد و نتايج کاوش ها و پژوهش ها بايد در اختيار جامعه قرار گيرد که متاسفانه چنين نشده. انتظار مي رود به جاي صدور بيانيه و جوابيه، عزيزان ميراث فرهنگي بوشهر به اقدامات عملي دست.
علاوه بر اين، بايد به اين موضوع نيز اشاره کرد که در چند سال گذشته و باتوجه به بودجه هاي تخصيصي، استان هاي زيادي اقدام به انجام بررسي هاي فراگير باستان شناسي نموده­اند که از اين ميان مي توان به عملکرد اصولي و برنامه­ريزي شده استانهاي لرستان، مازندران، خراسان شمالي، کهگيلويه و بوير احمد و... اشاره کرد که در ضمن بررسي کل استان، اقدام به تهيه پرونده ثبتي آثار نيز گرديد. بهتر است که سازمان ميراث فرهنگي بوشهر در زمينه شهرستانهاي بررسي شده استان و تعداد آثار ثبتي نيز اطلاع رساني نموده و اقدام به انتشار آن نمايد. در زمينه کاوش کاخ بردک سياه هم بايد گفت که جز کاوش هاي آغازين و گسترده در سال 1356 و يک فصل ناتمام در سال 1384، فعاليتي جدي انجام نگرفته است. اين امر درباره کاخ چرخاب هم صادق است. در آنجا هم حفاظت درستي انجام نشده و نتايج کاوشها هم منتشر نشده است.

* وضعيت ساير محوطه ها چگونه است؟
_ طبعاً فعاليت هايي صورت مي گيرد اما کافي نيست. ميراث فرهنگي امري بازگشت ناپذير و چيزي يگانه است. حفظ ميراث فرهنگي بايد به مهمترين مسأله زندگي ما بدل شود. در بوشهر هم در کنار خوزستان و اصفهان متأسفانه در اين سالها اتفاقات بد زيادي درباره ميراث فرهنگي روي داده است. اينکه اکنون مي شنويم به دليل بالا گرفتن انتقادات، سازمان ميراث فرهنگي بوشهر اقداماتي را درجهت حفاظت از کاخ بردک سياه کرده کافي به نظر نمي رسد. متاسفانه ميراث فرهنگي بوشهر در اين زمينه کارنامه بدي برجاي گذاشته است.
هنوز تخريب کتيبه خارک از يادها نرفته. همچنين بايد از تخريب و آسيب هاي طبيعي و انساني محوطه کاوش شده محمدآباد نام برد. از همه بدتر بايد به سرنوشت مصيبت بار «کاخ سنگ سياه» اشاره کرد که آن هم در سال 1356 شروع به کاوش شد اما در سالهاي دهه 60 مورد يکي از بدترين تجاوزها قرار گرفت و کل کاخ با بلدوزر تخريب شد و تا آنجا که مطلعم هيچ پيگيري درستي درباره مسببان اين امر صورت نگرفته است. اين امر در تاريخ حفاظت معماري بي سابقه است و از ديدگاه باستان شناسي(خصوصاً براي استان بوشهر) فاجعه محسوب مي شود. در چنين شرايطي به سختي مي توان به جوابيه سازمان ميراث فرهنگي بوشهر در مورد صحت و سلامت محوطه هاي اشاره شده اعتماد کرد و باور داشت که «پيگير روند حفاظت از اين كاخ است و مطمئناً با تلاشي كه سازمان در چند ساله اخير انجام داده هيچ گونه گزندي اين كاخ هخامنشي را تهديد نمي كند.»

* به نظر شما مردم منطقه علاقه و آشنايي با مواريث منطقه شان دارند؟
_ در ديداري که در سال گذشته از کاخ بردک سياه و چرخاب و ديگر محوطه هاي آن استان داشتم، ديدم که مردم بومي به اين گونه مباحث بسيار علاقمندند. به خصوص بايد از جوانان فرهيخته روستاي درودگاه ياد کنم که با وجود همه گونه کاستي و با سرمايه خودشان، چه سرسختانه در فکر حفظ بقاياي کاخ بردک سياه بودند. آنها با چاپ بروشور، درست کردن لوحه هاي گلي که روي آن را با خط ميخي نوشته بودند، با راهنمايي صميمانه مردم و با نصب تابلوهاي راهنما تا انجا که در توان داشتند خدمت مي کردند.

* آيا هنوز مي توان فکري به حال کاخ نابود شده سنگ سياه کرد؟
_ اين يک موضوع پيچيده و کاملاً تخصصي است. چون اين کاخ از بيخ کنده شده و مصالح پايدار آن ازجمله پايه ستون ها و کف فرش هاي سنگي آن چندين متر آن سوتر انباشته شده است. قطعاً در اين باره بايد نظر کاوشگر محوطه پرسيده شود و هيچ کس به اندازه کاوشگر يک محوطه صلاحيت داوري در باره چند و چون آثار را ندارد. خصوصاً که نتايج کاوش به طور کامل منتشر نشده است. تصور مي کنم در نتيجه کاوش حتماً پلان کاخ بيرون آمده و حتما نقشه­اي موجود است. بنابراين مي توان آن را از نو برپا کرد. همانگونه که در عکس مي بينيد قطعات سنگي ارزشمند اين کاخ هنوز سالم اند. پس مي توان با يک برنامه ترکيبي باستان شناسي-مرمتي اين کاخ را احيا نمود و اجزاي سنگي آن را به سر جاي نخستين شان بازگرداند.

* آيا چنين کاري در جهان سابقه داشته است؟
_ طبعاً بله. مثلا در همين مملکت خودمان حداقل مي توان به دو نمونه اشاره کرد. يکي مربوط به پاسارگاد است که ستون هاي سنگي کاخ بارعام کورش بزرگ را چند قرن پيش جابجا کرده و در اطراف آرامگاه کورش به شکل دايره چيده بودند. اين پايه ستون ها سپس در زمان مرمت پاسارگاد به سر جاي اصلي شان بازگردانده شد. همچنين مي توان از درگاهي کاخ تچر در تخت جمشيد نام برد که در زماني نامعلوم پس از سقوط هخامنشيان در محوطه موسوم به قصر ابونصر در نزديکي شهر شيراز منتقل شده بود که آن هم در زمان مرمت هاي تخت جمشيد به سر جاي اصلي اش بازگردانده شد. هر دو اين جابجايي ها پيش از انقلاب روي داده که طبيعتا مرمتگران از امکانات کمتري نسبت به امروز برخوردار بوده اند. با اين وصف، لازم است تأکيد کنم که اين کار را نمي توان چنانکه اين روزها مرسوم است صرفاً به مرمت گران واگذاشت. بدون حضور کاوشگر محوطه که از جزييات موضوع مطلع است، کاري عبث و از ديدگاه علمي فاقد ارزش خواهد بود.

* فکر مي کنيد اولويت­هاي فعاليت هاي باستان شناسي در استاني چون بوشهر چيست؟
_ دانسته هاي هرچند اندک کنوني ما از استان بوشهر مي گويد که اين استان از لحاظ باستان شناسي دوره عيلامي، هخامنشي و فراهخامنشي، ساساني و آغاز اسلامي بسيار غني است. با اين وصف هنوز برآورد درستي وجود ندارد و بايد براي اين امر فکر کرد و برنامه ريخت. از دوره عيلامي تاکنون چندين آجر نوشته به خط و زبان عيلامي کشف شده است و وجود محوطه هاي عظيم چون ريشهر، تل پي­تل و... حکايت از توجه بسيار زياد عيلاميان به اين منطقه داشته است. از دوره هخامنشي تاکنون آثار درخور توجهي کشف شده که نگاهي به فهرست آن مي تواند گوياي توجه ويژه هخامنشيان به اين منطقه مهم باشد: از کتيبه جزيره خارک بگيريد تا کاخ هاي سنگ سياه، بردک سياه، چرخاب، محوطه بزپر که آرامگاهي کوچکتر اما مشابه آرمگاه کورش هخامنشي در آن قرار دارد تا معدن سنگ دوره هخامنشي در پوزه پلنگي يا اثار يادماني ساسانيان و يادمانها و محوطه هاي دوره اسلامي. بنا براين، براي اطلاع دقيق تر ضروري است که نخست تمام استان مورد بررسي باستان شناسي قرار گيرد.

Borna66
09-18-2009, 05:55 PM
موزه محوطه ميراث جهاني پاسارگاد با 7 هزار متر زيربنا ساخته مي‌شود
موزه محوطه ميراث جهاني پاسارگاد پس از 30 سال با 7 هزار متر زير بنا ساخته مي‌شود. پيش از اين ساختمان نيمه کاره موزه قرار بود در فضايي حدود 4900 متر ساخته شود. همچنين براي راه‌اندازي موزه و ساخت بناي نيمه کاره يک ميليارد و 200 ميليون تومان تامين اعتبار شده است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
ساختمان نيمه کاره موزه پاسارگاد
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ موزه محوطه باستاني و ميراث جهاني پاسارگاد پس از 30 سال راه‌اندازي مي‌شود. ساخت اين موزه پيش از انقلاب آغاز شد که پس از انقلاب تا امسال متوقف مانده بود.

«کاووس رئيسي»، فرماندار شهرستان پاسارگاد با اعلام اين خبر به CHN گفت:« راه‌اندازي موزه محوطه ميراث جهاني پاسارگاد ازجمله وعده‌هاي فرمانداري شهرستان در طي يک سال گذشته بود که بالاخره موفق شديم با کسب اعتبار قابل توجهي ساخت اين موزه و راه‌اندازي آن را پس از 30 سال از سر بگيريم.»

رئيسي درباره تامين اعتبارات راه‌اندازي موزه پاسارگاد گفت:« راه‌اندازي موزه که شامل ساخت بناي نيمه کاره و تجهيز آن است با بودجه‌اي حدود يک ميليارد و 200 ميليون تومان آغاز مي‌شود. 500 ميليون تومان از اين بودجه در سفر هيات دولت و رياست جمهور به شهرستان پاسارگاد مصوب شد و 700 ميليون باقي‌مانده‌ نيز پس از رايزني‌هاي متعدد با استانداري ازسوي استاندار فارس تامين شده است.»

رئيسي در پاسخ به اين سئوال که قرار بود بخشي از منابع مالي ساخت موزه پاسارگاد را سد سيوند تامين کند؛ گفت:« ما همچنان به رايزني‌هاي خود با مسئولان سد سيوند ادامه مي‌دهيم و طبق آخرين قولي که به ما دادند قرار است يک ميليارد تومان به ساخت موزه کمک کنند. به اين ترتيب اين موزه با هزينه‌اي بالغ بر دو ميليارد تومان به بهره‌برداري مي‌رسد.»

وي درباره بناي نيمه کاره موزه گفت:« ساخت بناي موزه پيش از انقلاب در مساحتي بالغ بر 4950 متر آغاز شد. اما موفق شديم متراژ اين بنا را تا 7000 متر افزايش دهيم که مي‌تواند در بهتر شدن فضاي موزه موثر باشد.»

فرماندار پاسارگاد درباره عملکرد موزه گفت:« برنامه‌اي که ميراث فرهنگي به ما داده شامل تجهيز موزه به وسيله اشياء باستاني منطقه، آثار بدست‌آمده از کاوش‌هاي باستان‌شناسي تنگه بلاغي و همچنين موزه مردم‌شناسي منطقه است.»

رئيسي درباره ديگر برنامه‌هاي عمراني پاسارگاد گفت:« قرار است چندين سرويس بهداشتي در پاسارگاد ساخته شود که در هفته دولت به همراه کلنگ ازسر گيري ساخت موزه افتتاح مي‌شود.»

همچنين وي شنيده‌هاي حاکي از وجود قاچاقچيان در منطقه و انجام کاوش‌هاي غيرمجاز را تکذيب کرد و گفت:« طي يک سال گذشته هيچ حفاري غيرمجازي در منطقه گزارش نشده و تمامي يگان پاسداران و نيروي انتظامي منطقه و حتي مردم مراقب آثار باستاني ميراث جهاني پاسارگاد هستند.

Borna66
09-18-2009, 05:56 PM
تالار ستون‌دار قلعه زيويه همچنان درحال رانش است
مطالعات باستان شناسي قلعه زيويه در جهت انجام مرمت‌هاي اصولي آن طي يکي دو سال گذشته آغاز شد. طي اين مطالعات مشخص شد که تالار ستون‌دار اين دژ دوره تاريخي، دچار رانش شده و چند متر هم رانش کرده است. درحال حاضر پايه ستون‌ها از جاي خود حرکت کرده و چندين ترک نيز در کف تالار به وجود آمده است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
تالار ستون دار زيويه که بخشي از آن رانش کرده و از جاي خود حرکت کرده است
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ تالار ستون‌دار قلعه زيويه به علت تاخير در مرمت و آسيب از کاوش‌هاي سال‌هاي قبل در حال رانش است. در حال حاضر اين تالا چند متر از جاي اصلي خود حرکت کرده و در آستانه فرو ريختن قرار گرفته است.

به گزارش CHN، قلعه زيويه که از آن به عنوان مهمترين اثر پيش از هخامنشي در کردستان ياد مي‌شود، طي دو سال گذشته پس از مدت‌ها فراموشي مورد توجه سازمان ميراث فرهنگي قرار گرفت. اما ديري نپاييد که اين توجه‌ها به علت برخي مشکلات استاني دوباره ناديده گرفته شد و مرمت‌هاي اين قلعه باستاني که دوباره از سر گرفته شده بود به علت تغيير مديريتي به حالت تعطيلي درآمد.

«کاميار عبدي»، سرپرست هيات باستان‌شناسي قلعه زيويه درباره رانش تالار ستون‌دار گفت: «مطالعات باستان شناسي قلعه زيويه در جهت انجام مرمت‌هاي اصولي آن طي يکي دو سال گذشته آغاز شد. طي اين مطالعات مشخص شد که تالار ستون‌دار اين دژ دوره تاريخي، دچار رانش شده و چند متر هم رانش کرده است. به همين علت مطالعه و سپس مرمت قلعه را از اين بخش آغاز کرديم.»

وي در ادامه گفت:« ديوار شمالي اين تالار مدتي قبل ريخته بود و 4 تا 6 متر هم خاک روي آن را فرا گرفته بود. در کاوش‌هاي قبلي نيز کف تالار و داخل آن حفاري شده بود که همين امر باعث سست شدن تالار شده است. بر همين اساس رانش تالار شروع مي‌شود و طي پايه ستون‌ها از جاي خود حرکت کرده و چندين ترک نيز در کف تالار به وجود مي‌آيد.»

به گفته عبدي؛ هيات مرمت قلعه با جمع‌آوري خاک‌هاي دستي که هيچ استقامتي در مقابل رانش تالار نداشتند کار خود را آغاز کردند و قرار بود پس از برداشتن اين خاک‌هاي سست با استفاده از خشت و درست مطابق الگوي قلعه جلوي رانش تالار گرفته شود.

وي در اين‌باره افزود:« بر همين اساس حفاري به منظور شناسايي کف تالار و برداشتن خاک‌هاي اضافه را آغاز کرديم اما درست زماني که قرار بود به نتيجه اصلي برسيم، به علت برخي مشکلات مدير پايگاه زيويه عوض شد و کار ما نيز متوقف ماند.»

حفاري زير تالار ستون‌دار که سال‌ها قبل انجام شده بود به منظور شناسايي ادامه خشت‌هاي کف تالار بود. اما ترانشه 2 در 18 متري که به اين منظور باز شده بود و عدم مرمت به موقع آن باعث شد تا کف تالار سست شده و شروع به حرکت کند.

اين تالار اکنون در وضعيت اضطراري قرار گرفته و رانش آن همچنان ادامه دارد. از تالار ستون‌دار زيويه به عنوان يکي از مهمترين معماري‌هاي پيش از هخامنشي ياد مي‌شود.

زيويه در اطراف شهرستان سقز و در شمال روستايي به همين نام واقع شده است. گفته مي‌شود پيشينه‌ي اين دژ به پيش از ميلاد و دوران حضور اقوامي به نام مانايي‌ها باز مي‌گردد.

Borna66
09-18-2009, 05:56 PM
بافت تاريخي رامهرمز در فهرست آثار ملي ثبت مي شود
بافت تاريخي رامهرمز به عنوان يكي از بافت هاي با ارزش تاريخي و فرهنگي استان خوزستان به زودي در فهرست آثار ملي ثبت مي شود.



خبرگزاري ميراث فرهنگي _ گروه ميراث فرهنگي _ بافت تاريخي رامهرمز به عنوان يكي از بافت هاي با ارزش تاريخي و فرهنگي استان خوزستان به زودي در فهرست آثار ملي ثبت مي شود.

به گزارش اداره كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گرشگري مراحل اوليه ثبت تاريخي رامهرمز شامل شناسايي و تنظيم ضوابط بافت تاريخي توسط سازمان ميراث فرهنگي استان خوزستان صورت گرفته و در آينده نزديك در قالب بافت هاي تاريخي استان در فهرست آثار ملي به ثبت خواهد رسيد.

بر اساس اين گزارش در حال حاضر اين سازمان با انتخاب مشاور ذيصلاح اقدامات متعددي در شناسايي عناصر واجد ارزش بافت هاي تاريخي استان در شهرهاي شوشتر، بهبهان ، دزفول و رامهرمز نموده است كه اين امر در نهايت به ثبت بافت هاي تاريخي در فهرست آثار ملي، ضوابط ساخت و ساز و حفاظت از بافت هاي تاريخي منجر خواهد شد.

گفتني است محوطه هاي باستاني شهرستان رامهرمز به طور شبانه روزي توسط نيروهاي گشت سيار پايگاه يگان حفاظت شهرستان مذكور مورد بازديد و حفاظت قرار مي گيرد.

بر اين اساس با عمليات حفاري هاي غير مجاز در بافت تاريخي مزبور برخورد شده و اخيراً نيز با مشاهده مرمت مغازه اي در اين بافت توسط مالك، سازمان ميراث فرهنگي خوزستان اقدام به شكايت و پيگيري قضايي موضوع نموده است.

Borna66
09-18-2009, 05:56 PM
سازمان ميراث فرهنگي فارس: معدن گنداشلو تخريب نشده است
اداره کل روابط عمومي سازمان ميراث
فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري با نقل از روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي فارس جوابيه‌اي به انتشار خبر تخريب معدن گنداشلو ارسال کرده است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بخشي از معدن گنداشلو که گفته شده بود تخريب شده است




خبرگزاري ميراث فرهنگي _ گروه ميراث فرهنگي _ اداره کل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري با نقل از روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي فارس جوابيه‌اي به انتشار خبر تخريب معدن گنداشلو (http://www.chn.ir/News/?section=2&id=50859) ارسال کرده که به اين شرح است:

احتراماً در پي درج مطلب مورخ 18/5/88 با عنوان "70 درصد معدن هخامنشي گنداشلو در فارس به طور كامل تخريب شد" خواهشمند است توضيحات ذيل جهت تنوير افكار عمومي در اسرع وقت انعكاس يابد.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و به نقل از روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي استان فارس ضمن تكذيب خبر آن خبرگزاري در اين خصوص قابل ذكر است بنا بر بررسيهاي بعمل آمده و بازديد كارشناسان از معدن مورد نظر هيچ فعاليتي مبني بر برداشت از معدن هخامنشي صورت نگرفته است و از سويي در معادن مجاور نيز كه قدمت تاريخي نداشته و با مجوز از سوي اين سازمان و سازمان صنايع و معادن از حدود 4 سال پيش مشغول فعاليت بوده اند طبق سركشي هاي مرتب عوامل يگان حفاظت در جايي كه مشاهده شد برداشت كنندگان اين معادن به منظور دستيابي به محل مناسبتري جهت برداشت سنگ از محدوده تأييد شده در حال پيشروي بوده و امكان نزديك شدن به معدن هخامنشي را داشته اند از فعاليت آنها جلوگيري به عمل آمده و عمليات برداشت سنگ توسط اين افراد از 6 ماه پيش متوقف گرديده است. احتمالاً معدن مورد نظر كارشناس باستانشناسي كه در اين خصوص با خبرگزاري ميراث فرهنگي (CHN) مصاحبه نموده همين معدن بوده كه در 2 كيلومتري روستاي گنداشلو قرار دارد و فاقد ارزش تاريخي است و همانطور كه گفته شد فعاليت آن از سوي اين سازمان متوقف گرديده است .
گفتني است با توجه به تعامل و هماهنگي بسيار خوب سازمان صنايع معادن فارس، آن سازمان قبل از صدور هر گونه مجوز برداشت از معادن از سازمان ميراث فرهنگي استعلام مي نمايد و در نهايت اجازه برداشت از معادن صرفاً‌ با تأييد كارشناسان و باستانشناسان ميراث فرهنگي در مكان هايي كه فاقد ارزش تاريخي هستند از سوي اين دو سازمان صادر مي شود.

Borna66
09-18-2009, 05:57 PM
کشف محوطه‌هاي باستاني از 5400 سال قبل تا دوره اسلامي در رامهرمز

پس از 40 سال با از سرگيري مطالعات بررسي و شناسايي در دشت رامهرمز و همچنين سواحل شرقي رود اعلا، باستان‌شناسان موفق به کشف محوطه‌هاي باستاني از 5400 سال قبل تا دوره اسلامي شدند. شخم عميق زمين، سدسازي، احداث كانال‌ها، راه سازي، توسعه شهرنشيني و ديگر فعاليتهاي کشاورزي و آباداني اين محوطه‌ها را تهديد مي‌کند.'

خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ هياتي متشکل از باستان‌شناسان جوان براي نخستين بار پس از بررسي و شناسايي ساحل شرقي رود اعلا در رامهرمز موفق به کشف تعداد زيادي محوطه باستاني از 5400 سال قبل تا دوره اسلامي شدند.

«لقمان احمد‌زاده شوهاني»، سرپرست هيات بررسي و شناسايي رامهرمز با اعلام اين خبر به chn گفت:« بررسي‌هاي انجام گرفته در ساحل شرقي رود اعلا منجر به کشف محوطه‌هاي باستاني شد که پيش از اين ناشناخته مانده بود.»

وي در ادامه گفت:« محوطه‌هاي شناسايي شده به دوره‌هاي باستاني از قبيل شوشان ميانه متأخر(4800- 5400 پ.م)، شوشان جديد1(4500- 4800 پ.م)، شوشان جديد2(4000- 4500پ.م)، آغاز ايلامي(2600- 3000پ.م)، ايلامي ميانه(1000- 1500پ.م)، ايلامي جديد(500- 1000 پ.م)، هخامنشي(331-550 پ.م)، پارتي(224م. - 250پ.م )، ساساني(652 - 224م.) و اسلامي مربوط مي‌شود.»

به گفته وي نخستين فصل بررسي دشت رامهرمز از اين روي مهم بود که پس از گذشت 40 سال فعاليت جدي باستان‌ شناسي در رامهرمز آغاز شده است. گرچه براي انجام بررسي‌هاي باستان‌شناسي اقدامي ديرهنگام بوده است.

احمدزاده درباره اين بررسي و شناسايي گفت:« هدف اصلي ما در اين فصل، بررسي ساحل شرقي رود اعلا بود. زيرا اين بخش تاکنون بررسي نشده بود و اطلاعات استقراري و زيست محيطي آن در تفسير سازمان استقراري دشت رامهرمز بسيار مهم است. به همين دليل ما بيشترين زمان خود را به بررسي اين بخش اختصاص داديم.»

وي افزود:« يکي ديگر از بخشهاي رامهرمز که تا­کنون بررسي نشده ارتفاعات بخش شرقي دشت رامهرمز است. بيشتر اين منطقه ناشناخته به طور سنتي بخشي از قلمرو و چراگاه زمستاني کوچ نشين بَهمئي به شمار مي‌آيند.»

بررسي اين منطقه به منزله پي بردن به پراکندگي مکان هاي باستاني در مناطق دور افتاده کوهپايه اي شرق دشت رامهرمز بود.

احمدزاده گفت: «چون کوچ نشينان هنوز از اين منطقه استفاده مي‌کنند، درصدد پي بردن به ماهيت محوطه هاي باستاني و ارتباط مکاني آنها با يکديگر و منابع طبيعي بوديم. همچنين در اين بخش مايل بوديم به پراکندگي جغرافيايي سفال آغاز عيلامي پي ببريم. به همين دليل، محدوده‌هاي مشخصي در امتداد رود فصلي سور، بررسي و چندين مکان باستاني شناسايي شد. بدون شک ماهيت اين مکان هاي باستاني شباهت روشني با شماري از استقرارهاي عشايري کوچ نشين امروزي اين منطقه دارد.

وي در ادامه گفت: «با بررسي اين منطقه براي نخستين بار مجموعه شواهد باستان شناختي متقاعد کننده درباره وجود جنبه‌هاي مختلفي از جوامع کوچ نشين با اسکان موقت در دوران‌هاي آغاز ايلامي(2600- 3000 پ.م) و هخامنشي(330-550 پ.م) در ارتفاعات بخش شرقي دشت رامهرمز به دست آمد. به اين ترتيب مشاهدات ما فرضيه‌هاي موجود در ارتباط با توسعه کوچ نشيني در طي اين زمانها را تقويت کرد. افزون بر اين در اين محدوده بقاياي گورستان کوچکي را کشف کرديم که احتمالاً مرتبط با عشاير کوچ نشين باستاني است.»

سرپرست هيات بررسي و شناسايي همچنين درباره ادامه اين مطالعات گفت: «يکي ديگر از بخشهاي رامهرمز که بيشترين زمان بررسي را به آن اختصاص داديم بخش غربي دشت رامهرمز بود. بررسي غرب دشت رامهرمز لزوماً به دنبال کشف مکان­هاي باستاني نبود، زيرا اين امر توسط دونالد مک کاون(1948)، اليزابت کارتر و هنري رايت(1968) و عباس عليزاده(2006) در گذشته صورت گرفته بود. در واقع قصد ما آن بود که در فرصت کوتاه باقيمانده علاوه بر ثبت موقعيت جغرافيايي محوطه‌هاي شناسايي شده توسط رايت و کارتر با استفاده از gps، آنها را مورد بازبيني قرار دهيم.»

به گفته وي از 42 محوطه‌اي که توسط رايت و کارتر فهرست و تاريخگذاري شده‌اند، به استثناي 3 محوطه کوچک که ظاهراً با گسترش شهر امروزي رامهرمز تخريب شده‌اند، تنها 8 محوطه بازبيني نشده است.

بخش ديگر اين بررسي شناخت پس کرانه زيست محيطي و فرهنگي رود شور بود. اين بررسي تنها منجر به کشف دو مکان باستاني از دوره شوشان ميانه متأخر(4800- 5400 پ.م) و شوشان جديد1(4500- 4800 پ.م) شد.

از مهمترين برآمدهاي اين بررسي را مي توان شواهد باستان شناختيِ قوي مبني بر گروههاي کوچ نشينيِ باستاني در دشت رامهرمز دانست.
تهيه نقشه باستان شناختي دشت رامهرمز، تأسيس بانک اطلاعاتي و سيستم اطلاعات جغرافيايي و پردازش اطلاعات، ايجاد بانک سفال و به منظور معرفي و تحليل داده‌هاي باستان‌شناختي حاصل بررسي از مهمترين اهداف و اولويت‌هاي گروه باستان‌شناسي دشت رامهرمز است.

احمدزاده درباره وضعيت حفاظتي آثار و محوطه‌هايي که شناسايي و کشف شده‌اند، گفت: «تخريب مكان‌هاي باستاني اين دشت در دهه اخير، افزايش يافته است. شخم عميق زمين، برنامه كنترل آب ازجمله سد سازي، احداث كانالها، راه سازي، توسعه شهرنشيني و ديگر فعاليتهاي کشاورزي و آباداني منجر به ويران شدن هميشگي آثار و مدارك باستاني در اين دشت خواهد شد. در بسياري از مناطق، ميزان و شدت بحران حتي به مرحله اي خارج از تصور رسيده است. به اين موارد مي توان هجوم غارتگران و عتيقه جويان به آثار باستاني با استفاره از وسايل جديد فلزيابي را اضافه نمود كه با توجه به كشف گنجينه جوبجي و گسترش تب گنج يابي در بين اهالي و هجوم قاچاقچيان اشياي عتيقه به تپه ها و محوطه هاي مهم اين دشت وضعيت ناگواري را بوجود آورده كه موجب نگراني هاي فراواني شده است.»

احمدزاده درباره تداوم اين مطالعات گفت: «درحقيقت ما فصل نخست بررسي يعني زمستان 1387 را مقدمه‌اي براي به دست‌آوردن تصوير به نسبت قابل قبولي از تحولات اين منطقه بينابيني فارس و خوزستان در نظر گرفتيم، فصلي که تجربه حاصل از آن چگونگي کار در آينده را نشان مي دهد. در حال حاضر در صدد آماده سازي طرح پژوهشي و ارائه آن به پژوهشکده باستان شناسي براي آغاز فصل دوم بررسي دشت رامهرمز هستيم.»

بررسي‌ها و کاوش‌هاي باستان‌شناسي در دشت رامهرمز نشان داده که قديميترين استقرار آن تنها در يک محوطه به نام اِسوِده و در مرحله شوشان عتيق پا گرفته است. به دليل شناخته شدن محوطه هاي همزمان با اين محوطه در دشت شوشان و کوهپايه هاي فارس و موقعيت بينابيني اين محوطه، کاوش لايه نگاري در اين محوطه مي تواند تأثيرات متقايل فرهنگي بويژه سفالگري اواخر دوره شوشان عتيق اوايل دوره شوشان قديم را آشکار کند. با توجه به روند تخريب‌هاي صورت گرفته و کاوش‌هاي غير مجاز در اين محوطه، در صورت انجام نشدن کاوش، شواهد باستان شناختي مربوط به اين دوره‌ها از دسترس باستان‌شناسان به دور خواهد ماند.

احمدزاده در پايان گفت: «کاوش چنين محوطه هايي به منظور مطالعه دوران‌هاي گذار از شوشان ميانه به شوشان جديد 1و 2 اهميت دارد. از آنجايي که باستان‌شناسي روز به روز به مشکل‌هاي انسان و تعامل آن با محيط زيست و بازسازي جوامع انساني از اين ديدگاه گرايش پيدا مي‌کند، با کاوش‌هاي گسترده و مستمر در برخي از محوطه‌هاي پيش از تاريخ رامهرمز مي‌توان تعامل انسان با محيط زيست را مورد مطالعه قرار داد. اين ديدگاهي است که در آن مواد پيش پا افتاده مانند استخوان، گرده گل، دانه هاي گياهي، ميزان رطوبت هوا، ظرفيت هاي زيست محيطي و غيره براي هيأت‌هاي باستان‌شناسي نقش عمده در بازسازي جوامع باستاني ايفا مي‌کند.»

Borna66
09-18-2009, 05:57 PM
محوطه دوره پارينه سنگي در تخت جمشيد خشت و گل کشف شد
7 محوطه دوره زيرين پارينه سنگي درحالي، در کوه خواجه سيستان و بلوچستان کشف شده که اين محوطه باستاني ششمين محوطه داراي اين دوره باستاني است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
نمايي از کوه خواجه
خبرگزاري ميراث فرهنگي _ گروه ميراث فرهنگي _ بررسي باستان‌شناسي در کوه خواجه سيستان و بلوچستان، منجر به کشف 7 محوطه دوره زيرين پارينه سنگي جديد در اين کوه باستاني شد. کوه خواجه در ميان باستان‌شناسان به تخت جمشيد خشت و گل شهرت دارد.

«کوروش محمدخاني»، سرپرست هيات باستان‌شناسي کوه خواجه دراين‌باره به CHN گفت: «در بررسي­هاي باستان‌شناختي کوه خواجه سيستان، براي اولين بار 7 محوطه دوره زيرين پارينه سنگي جديد کشف شد.»

وي در ادامه گفت: « پيش از اين از دوره زيرين پارينه سنگي تنها در محوطه‌هاي کاگيا در کرمانشاه، کشف رود در بستر باستاني کشف رود در خراسان نزديک روستاي بقبقو، لاديز، درمنطقه لاديز بلوچستان درحدود 65 کيلومتري جنوب زاهدان و در مثلث زاهدان، خاش و ميرجاوه(نزديک مرز ايران پاکستان). مثلث تبريز_ميانه_مراغه: در منطقه واقع در مثلث ميانه_تبريز_مراغه و گنج پر:لايه تحتاني تپه جلاليه در دره کلورز گيلان، شناسايي و کشف شده است.»

به گفته وي با شناسايي اين محوطه­ها، کوه خواجه ششمين مکان در ايران محسوب مي‌شود که داراي آثاري از اين دوره است.

تاکنون قديمي­ترين آثار شناسايي شده در کوه خواجه مربوط به قطعات سفالي از دوره هخامنشي بوده است. همچنين در اين بررسي، يک غار نيز شناسايي شده است.

كوه خواجه گدازه بازالتي ذوزنقه‌اي شكلي است كهدر حدود 20 كيلومتري جنوب غربي زابل قرار دارد، اين کوه تنها عارضه طبيعي دشت سيستان است كه در هنگام پرآبي درياچه، جزيره كوچكي را در ميان درياچه هامونشكل مي‌دهد.

كوه خواجه بزرگترين معماري خشتي بر جاي مانده از دوره "پارتيان" در منطقه سيستان و يكي از مهمترين آثار دوره‌هاي اشكاني،ساساني- اسلامي است.

كوه خواجه براي نخستين بار در سال 1916 توسط "اورل اشتين" باستان‌شناسانگليسي شناسايي و كشف شد .بدنبال آن پروفسور "هرتسفلد" طي سالهاي 1925-1929 ميلادي به جستجو در آثار كوه خواجه پرداخت. در سال 1961 "گوئليني" باستانشناس و معمار ايتاليايي كاوش‌هايمحدودي در آثار كوه خواجه انجام داد. از ديگر کاوشگران محوطه مي‌توان از محمود موسوي و سيد منصور سيد سجادي نام برد. آخرين بررسي در اين محوطه توسط سرور غنيمتي از دانشگاه برکلي انجام شده است.

Borna66
09-18-2009, 05:58 PM
احتمال برخورد دستگاه حفار تونل متروي اصفهان با پي سي و سه پل
دستگاه حفار تونل متروي اصفهان يا TBM با انحراف از مسير اصلي خود در تونل شرقي خط "شمال-جنوب" متروي اصفهان، به احتمال زياد با پي رمپ جنوبي سي و سه پل برخورد کرده است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
سي و سه پل
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ يک منبع آگاه در سازمان قطار شهري اصفهان با اعلام خبر انحراف تونل متروي اين شهر به خبرنگار CHN گفت:« تونل شرقي خط "شمال- جنوب" پروژه متروي اصفهان، پس از گذشتن از زير زاينده رود با انحراف از DTA يا مسير خود، درکنار سي و سه پل در حدود 30 رينگ (طولي برابر با 40 متر) به اشتباه حفاري کرده است.»
وي افزود:« اين در حالي است که تونل غربي در اين خط براساس DTA خود حرکت کرده و در اين مسير تاکنون مشکلي وجود نداشته است.»
اين منبع که نخواست نامش فاش شود درخصوص ويژگي هاي دستگاه مورد استفاده در پروژه متروي اصفهان اظهار داشت:« دستگاه TBM مورد استفاده در حفاري تونل متروي اصفهان، از نوع EPB بوده که جهت حفاري خاک هاي نرم طراحي و ساخته شده است. اين دستگاه در هر عمليات حفاري، به طول يک و نيم متر متوقف مي شود تا کار رينگ گذاري انجام و سپس حفاري دوباره آغاز مي شود.»
وي گفت:« تا پيش از رويارويي با اين مساله، کمترين زمان حفاري در اين پروژه 15 دقيقه و بيشترين زمان حفاري در حدود 2 ساعت بوده است ولي تاکنون هيچگاه اين زمان 24 ساعت به درازا نکشيده بود. وقتي يک حفاري توسط EPB، 24 ساعت به طول انجامد بيانگر آن است که دستگاه با مصالح غيرعادي روبرو شده است.»
وي افزود:« در واگن هاي حمل خاک هاي حفاري شده، مصالح غيرمعمول مشاهده شده که به قسمتي از پي يک سازه شباهت دارد و اين احتمال مي رود که دستگاه حفار تونل شرقي، حين گذر از زير زاينده رود و در هنگام انحراف از مسير، با رمپ جنوبي سي و سه پل برخورد کرده و اين مصالح غيرعادي قسمتي از پي سي و سه پل باشد که درصورت صحت اين مساله و آسيب وارد آمدن به پي اين پل تاريخي، احتمال نشست آن در زمان جاري شدن مجدد آب در رودخانه زاينده رود وجود دارد. هرچند تاييد قطعيت اين احتمال نيازمند بررسي هاي بيشتر است.»
اين کارشناس سازمان قطار شهري اصفهان به حضور کارشناسان آلماني شرکت نقشه بردار اين پروژه براي بررسي موضوع و ارايه راهکار در اصفهان اشاره کرد و خاطر نشان ساخت:« کارشناسان شرکت آلماني VMT GmbH که نقشه برداري اين پروژه را برعهده داشته است به دعوت سازمان قطار شهري اصفهان به اين شهر آمده و پس از بررسي هاي لازم در نامه اي سه گزينه را پيشنهاد داده اند که اجراي هرکدام از اين سه گزينه مستلزم تغييراتي بنيادين در مسير و يا جابجايي برخي ايستگاه هايي است که تا به امروز با صرف هزينه هاي زيادي ايجاد شده اند.»
وي اضافه کرد:« همچنين در بخشي از اين نامه، کليه ايرادات پيمانکار که شرکت الموت است به وي تذکر داده شده و تمامي مسئوليت اين مشکل و حل آن را با استناداتي از خود ساقط مي کند.»
اين کارشناس با اشاره به دو گزينه که هم اکنون پيش روي سازمان قطار شهري اصفهان و پيمانکار آن وجود دارد، گفت:« يا بايد محل ايستگاهي که هم اکنون در ابتداي خيابان چهارباغ بالا وجود دارد را 170 متر به سمت جنوب انتقال دهيم که درنتيجه فاصله آن تا ايستگاه بعدي به شدت کم و غيرمعقول خواهد شد و يا شفتي عمودي در مقابل دستگاه حفار زده شود تا بازوي کاتر هدر(Cutter header) آسيب ديده آن را تعمير و يا دستگاه را از مسير منحرف شده به مسير اصلي بازگردانيم. ايجاد اين شفت عمودي حدفاصل سي و سه پل و هتل سوئيت (در ابتداي خيابان چهارباغ بالا) باتوجه به توقف دستگاه در نزديکي رمپ جنوبي سي و سه پل، به احتمال زياد با مخالفت سازمان ميراث فرهنگي مواجه خواهد شد.»

Borna66
09-18-2009, 05:58 PM
ارگ بلقیس صفوی است؟
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی، گمانه زنی در شهر تاریخی بلقیس به منظور مستندنگاری و بازشناسی سیر تدارج تاریخی ساختمان ارگ و تکمیل مطالعات پیشین در محدوده شارستان، واقع در شهرستان اسفراین، استان خراسان شمالی، به سرپرستی علی اکبر وحدتی و احمد نیک رفتار، آغاز شد.
به گفته وحدتی، شهر تاریخی بلقیس از بخش های مختلفی همچون ارگ، شارستان و محوطه پیرامونی تشکیل شده است.
وی در ادامه افزود ارگ شهر بلقیس دارای المان های معماری است که ترجیحاً می توان آن را به دوره صفوی نسبت داد. از برج و باروی این قلعه خشت و گلی و شهر اسفراین در سفرنامه ها و نوشته های تاریخی نام برده شده است.
وحدتی گفت سوال اینجاست که آیا ارگ در قرن چهارم و ششم نیز وجود داشته و در دوره صفویه فقط تعمیر و مورد استفاده مجدد قرار گرفته است یا صفویان آن را بنا کردند؟
به گفته سرپرست هیئت، آثاری از قرن دوم هجری تا دوره صفوی در این محوطه یافت می شود و در این فصل گاهنگاری ارگ انجام خواهد شد و پی بنا و طرح مرمتی آن مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

ارسال مطلب:روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی
تنظیم و درج در سایت: واحد رایانه پژوهشکده

Borna66
09-18-2009, 05:58 PM
سفال های سلادُن و اژدری در ماهرویان خلیج فارس
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی، فصل اول برنامه گمانه زنی به منظور لایه نگاری بندر باستانی ماهرویان خلیج فارس، واقع در شهرستان بندر دیلم (استان بوشهر)، انجام شد.
طبق اطلاعات واصله از بخش مطالعات خلیج فارس پژوهشکده باستان شناسی، در این کاوش دو گمانه یکی در دیواره ساحلی و دیگری در مرکز آن ایجاد شد که مواد فرهنگی به دست آمده از آن متعلق به قرون میانی اسلامی، صدر اسلام و ساسانی است و نکته قابل توجه در این کاوش به دست آمدن مواد فرهنگی شاخص تجارت دریایی ایران با منطقه هندوچین، شمال افریقا و اروپاست.
یافتن انبوهی از قطعات و تکه سفال های سلادُن (سفال های نوع چینی) با تنوع بالا و همچنین سفال ­های نوع اژدری (سفال های مربوط به تجارت دریایی ) بخشی از یافته های ارزشمندی است که کار مطالعات بر روی آن ها در حال انجام است. سفال های نوع اژدری در ماهرویان از نظر فرم و شکل با آنچه پیش از این در بندر ریگ در راستای کاوش های باستان شناسی زیر آب و سپس طی کاوش سیراف به دست آمده بود متفاوت است.
گفتنی است بندر باستانی ماهرویان از جمله بنادر ارزشمند ایرانی است که طبق متون تاریخی مورخانی چون ناصر خسرو قبادیانی از آن بازدید کرده اند و از شکوه آن سخن به میان آورده اند.
این بندر در غربی ترین نقطه استان بوشهر و شرقی ترین بخش استان خوزستان قرار دارد.

ارسال مطلب:روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی
تنظیم و درج در سایت: واحد رایانه پژوهشکده

Borna66
09-18-2009, 05:58 PM
بررسی و شناسایی کرسف خدابنده
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی، برنامه بررسی و شناسایی باستان شناختی بخش مرکزی شهرستان خدابنده (بخش های مرکزی و سجاس) در استان زنجان، که از پایان تیرماه آغاز شده بود، در حال انجام است.
به گفته دکتر محمد ابراهیم زارعی، سرپرست هیئت، تا کنون در یکی از دهستان ها به نام کرسف حدود 32 محوطه شناسایی شده است که 12 اثر از میان آن ها در سال های 1354 و 1382 شناسایی و به ثبت رسیده است.
وی افزود بیشترین آثار در دهستان مذکور (14 اثر) متعلق به دوران تاریخی است. 11 اثر اسلامی و بقیه آثار عمدتاً مربوط به دوره پارینه سنگی و پیش از تاریخ است.


ارسال مطلب:روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی
تنظیم و درج در سایت: واحد رایانه پژوهشکده

Borna66
09-18-2009, 05:58 PM
آثار کوچ نشینی در اطراف قلعه اندبیل
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی، گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم قلعه اندبیل، واقع در شهرستان خلخال، استان اردبیل، انجام شده است.
به گفته میر روح ا... محمدی، سرپرست هیئت، گمانه زنی در خارج از حصار قلعه نشانه هایی از کوچ نشینی در این ناحیه را نمایان ساخت.
وی افزود قلعه اندبیل متعلق به دوران سلجوقی و ایلخانی و در اصل بنای راهدارخانه بوده است نه نظامی. این قلعه برای حفاظت از راهی که خلخال را به تالش وصل می کند ساخته شده بود.
سرپرست هیئت گفت حصار قلعه از سنگ و ملات آهک و سازه داخلی آن از آجر و ملات آهک ساخته شده است.

ارسال مطلب: روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی
تنظیم و درج در سایت: واحد رایانه پژوهشکده