Borna66
09-18-2009, 05:06 AM
جمهوری دموکراتیک خلق کره، معروف به کره شمالی، کشوری است در بخش شمالی شبهجزیره کره در شرق آسیا. پایتخت آن پیونگیانگ است.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/117.png
پرچم کره شمالی
تاریخ
تاریخ کره به عصر مفرغ بر میگردد. در سال ۱۹۴ قبل از میلاد یک سردار فراری چینی به نام ویمن قدرت را به دست گرفت ولی چندی نینجامید که امپراتوری هان در چین حکومت وی را سرنگون ساخت و کره جزئی از امپراتوری چین گردید. کره در ۱۰۸ قبل از میلاد به چهار مستعمره مجزای چین تقسیم شد. در حدود سال ۳۵۰ میلادی‘ سه دولت سلطنتی در شبه جزیره کره تشکیل یافت که عبارت بودند از: سیلا‘ پائگ چه و کوگوریو‘ که در میان آنها دولت سیلا از اقتدار بیشتری برخوردار بود. در همین ایام آئین بودائی رواج یافت. دولت سیلا موفق شد به کمک چین‘ پائگ چه را در سال ۶۶۰ و کوگوریو را در سال ۶۶۸ به خاک خود منضم نماید. در سال ۶۷۶ میلادی کشور متحد جدید توانست قوای چین را ازخاک کره بیرون رانده و کنترل کامل شبه جزیره کره را در دست گیرد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/118.png
نشان ملی کره شمالی
در تمام این دورانها اشراف و خاندان سلطنتی امور کلی و کنترل کشور را به عهده داشتند. در سال ۹۱۸ میلادی بار دیگر فرمانروایی به نام وانگ *** توانست حکومت واحدی را در شبه جزیره کره تشکیل دهد و نامش را کوریو گذاشت. لیکن این حکومت نیز چندی بعد همچنان تحت نفوذ اعیان و اشراف ایا لات مختلف که ار اعقاب کشور سیلا محسوب میشدند قرار گرفت. با این همه حکومت کوریو تا سال ۱۲۳۱ به طول انجامید تا آنکه در آن سال قوم مغول کشور را تصرف کرد و به دنبال آن آئین کنفدراسیون در کره رواج یافت. در سال ۱۲۶۰ حکومت مغولان پایان یافت و حکومت کوریو دوباره برقرار گشت. پیروان دین کنفسیوس به تدریج در دستگاههای دولتی راه یافتند و سرانجام در سال ۱۳۹۲ میلادی به ریاست ژنرال ئی سونگ گی به حکومت کوریو پایان دادند و از این زمان سلسلهای که تا سال ۱۹۱۰ در کره حکومت راند‘ کنترل کشور را در دست گرفت. ۲۶ پادشاه در طی حکومت این سلسله به قدرت رسیدند و پایتخت آنان شهر هان یانگ(سئول امروزی) بود.
در قرون پانزدهم و شانزدهم کره از نظر علمی و فرهنگی به پیشرفتهای شایانی رسید. در زمان حکومت این امپراتوری آئین کنفسیوس رسمیت یافت. در سال ۱۵۹۲ ژاپنیها به کره لشکرکشی کردند ولی حکومت با کمک چینیها حمله آنان دفع کرد. در اوایل قرن هفدهم کره تابع دولت چین شد ولی چنان از رابطه با دیگر کشورهای خارجی ابا داشت که به مملکت (پادشاهی) منزوی معروف شد.
در قرن نوزدهم استثمار مردم توسط اشراف شدت گرفت. از نیمه دوم همان قرن علاقه کشور ژاپن به این سرزمین جلب شد. در سال ۱۸۷۶ سرانجام بنادر کره بر روی کشتیهای تجارتی خارجی گشوده شد. این مل با انعقاد یا معاهده تجاری اجباری با ژاپن صورت گرفت و کمی بعد امریکا و ممالک اروپایی وارد داد و ستد با کره شدند. این عمل نهایتا منجر به دخالت دول خارجی در امور داخلی کره شد. پس از پیروزیها ی ژاپن در نخستین جنگ با چین(۹۵- ۱۸۹۴) و در جنگ با روسیه (۵- ۱۹۰۴)‘ کره به کلی تحت استیلای ژاپن قرار گرفت. امپراتور کره خواست با اعزام هیئتی به لاهه‘ مملکت خود را از زیر نفوذ کشور ژاپن بیرون بیاورد. ولی با کشف این موضوع مجبور به استفاء گردید و پسرش سون جونگ آخرین امپراتور سلسله یی به پادشاهی رسید.
در خلال سالهای ۱۰- ۱۹۰۵ ‘ مبارزه بر ضد حکومت ژاپنیها ادامه داشت. در سال ۱۹۱۰ کره رسما به امپراتوری ژاپن ملحق شد. ژاپن صنایع جدید و خطوط آهن را در آنجا احداث کرد اما این امر نتوانست جلوی آزادی طلبی کره ایها را بگیرد.
در اوایل مارس ۱۹۱۹ به دنبال فوت آخرین امپراتوری کره‘ یک گرده همایی عظیم با شرکت ۲ میلیون تن در سئول برگزار شد و طی آن کره ایها خواستار استقلال شدند. در طی این گرده همایی برخوردهای خونینی میان قوای ژاپنی و مزدوران کرهای آنها با اجتماع کنندگان صورت گرفت که منجر به قتل و مجروح شدن ۲۳۰۰۰ تن و دستگیری بیش از حد ۴۷۰۰۰ تن گردید. در ماه آوریل همان سال رهبران استقلال طلبان از جمله سینگمان ری‘ آن چانگ هوو کیم کو دولت موقت کره را در شهر شانگهای چین تشکیل دادند. ژاپنیها با نهایت قدرت استیلای خود را بر کره حفظ نمودند و سرمایه دارانش را به غارت این سرزمین شدت بخشیدند.
در زمان دومین جنگ چین و ژاپن و جنگ جهانی دوم‘ پایههای نفوذ ژاپن در کره به سستی گرائید. در ابتدای جنگها که شانگهای به تصرف ژاپن در آمد‘ دولت موقت کره از آنجا متوری گردید.در طی جنگ جهانی دوم‘ دول امریکا‘ چین و انگلیس به ملیون کره وعده استقلال دادند. نیروهای استقلال طلب کرهای در سراسر چین پخش شدند و در سال ۱۹۴۲ به ژاپن اعلام جنگ دادند. این نیروها با قوای متفقین در کره همکاری کرده و تا زمان تسلیم ژاپن در سال ۱۹۴۵ به جنگ ادامه دادند.
در فوریه و ژانویه سال ۱۹۴۵ به ترتیب کنفرانسهای بین المللی تایلا(در کریمه) و پوتسدام تشکیل‘ و کره به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. قسمت شمالی در تصرف روسها و قسمت جنوبی در اشغال امریکاییها بود. مدار ۳۸ نیز به عنوان مرز دو کره تعیین گردید تا اینکه بعد مجدد متحد شوند. ولی همکاری دو دولت عملی نبود زیرا در ناحیه شمال رهبری را کمونیستها به عهده داشتند و در جنوب طرفداران غرب بر سر کاربودند. عاقبت در سال ۱۹۴۸ تقسیم کره به دو کشور صورت رسمی یافت و دو حکومت کره شمالی(جمهوری دموکراتیک خلق کره) و کره جنوبی(جمهوری کره) بر قرار گردید.
تا اواسط سال ۱۹۴۹‘ سربازان خارجی از هر دو کره خارج شده بودند. کره شمالی دارای حکومت کمونیستی به رهبری کیم ایل سونگ شد که اکنون پسر او کیم جونگ ایل رهبری کره را به عهده دارد.
به دنبال تحریک دامنه دار امریکا در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰ به خاطر اتحاد مجدد‘ کره شمالی به کره جنوبی حمله ور شد. هفت لشکر پیاده و یک تیپ تانک عملیات را آغاز کردند. سازمان ملل متحد(تحت فشار امریکا) دست به کار گردید و در همان روز شورای امنیت قلعنامهای را تصویب کرد که طی آن خواستار توقف جنگ و عقب نشینی کره شمالی به شمال مدار ۳۸ شد.
در ۲۷ ژوئن‘ شورای امنیت سازمان ملل متحد به پیشنهاد امریکا تصویب کرد که نیروهای چند دولت عضو آن سازمان جهت مقابله با حمله کره شمالی به کره جنوبی بشتابند. به دنبال این تصمیم امریکا و ۱۵ کشور دیگر نیروهای نظامی خود را برای شرکت در جنگ اعزام داشتند. ژنرال دوگلاس مک آرتور تا سال ۱۹۵۱ فرماندهی نیروهای سازمان ملل را به عهده داشت. در این مدت نیروهای کره شمالی با سرعت زیادی در حال پیشروی در خاک کره جنوبی بودند. در روز ۲۸ ژوئنو سئول به دست آنان سقوط کرد. پنج روز پس از حمله تردیدی باقی نماند که شکست نهایی از آن نیروهای کره جنوبی و متحداش به خصوص امریکاست. از این رو امریکا سواحل کره را محاصره کرده و شروع به بمباران مناطق صنعتی و مسکونی کره شمالی نمود. در تمام این مدت تلفات سنگینی به متحدان وارد میشد تا اینکه نیروهای تازه نفس وارد جنگ شدند. بر روی هم در هفتههای اول جنگ نیروهای کره جنوبی و آمریکا به اطراف شهر پوسان در منتهای جنوب شرقی شبه جزیره کره عقب رانده شده بودند. به تدریج میزان نیروهای آمریکایی افزوده گشت تا حدی که ورق به ضرر کره شمالی برگشت. در روز پانزدهم سپتامبر ۱۹۵۰ نیروهای آمریکایی در اینچون واقع در ساحل غربی کره جنوبی پیاده شده و طی حملهای برق آسا شهر سئول را اشغال کردند سایرقوای متحدین نیز دست به تعرض زده و کمونیستها به سوی شمال عقب نشینی کردند. قوای سازمان ملل به سوی نواحی شمالی پیش رفتند و در روز دهم اکتبر شهر پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی به دست آنان افتاد. در شانزدهم اکتبر نیروهای کره جنوبی به مرز منچوری رسیدند و ظاهراً پیروزی برای آنان تکمیل گشته بود. اما ناگهان چین کمونیست به عنوان دفاع از منچوری در صحنه نبرد به نفع کره شمالی وارد گشت. سربازان چینی در آغاز به صورت داوطلب در جبههها حضور داشتند اما لشکرهای منظم آنان بعدها وارد عمل شدند و در ماه نوامبر ضربات شدیدی بر نیروهای آمریکایی وارد آوردند. از همین ماه عقب نشینی سپاهیان سازمان ملل آغاز شد و ادامه یافت. تاروز سوم دسامبر ۱۹۵۲ سئول بار دیگر به دست نیروهای چینی و کره شمالی افتاد. حمله متقابل نیروهای آمرکایی سرانجام موجب تسلط دوباره آنان در بیست و هفتم آوریل سال ۱۹۵۱ بر سئول گردید. در این بین ژنرال مک آرتور از فرماندهی متحد برکنار و ژنرال ریجوی جانشین وی گردید (دلیل این عمل طرح مک آرتور برای بمباران اتمی مرز چین با کره شمالی به خاطر جلوگیری ازورود سیل سربازان چینی بود). به دنبال آخرین حمله تعرضی کمونیستها که در ۱۶ مه صورت گرفت و سئول سقوط کرد نیروهای سازمان ملل به حمله نهایی دست زده و سئول را دوباره اشغال کردند. از ماه ژوئن تلاش برای مذاکره میان طرفین آغاز گردید. با این حال جنگهای کوچکی همچنان در جریان بود که تلفات سنگینی بر جای نهاد. در این مدت تنها سربازان چین به یک حمله شدید دست زدند. مذاکرات ترک مخاصمه ادامه یافت و سرانجام در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ پیمان آتش بس جنگ کره امضاء شد. وضع دو کره نسبتاً به همان وضع سابق ماند. این جنگ بر روی هم خرابیها و خسارات و تلفات فراوان به بار آورد و بسیاری از تأسیسات صنعتی و شهرها در ضمن آن ویران شد. تلفات نیروهای سازمان ملل و کره جنوبی به ۷۴۰۰۰ کشته(۵۴۲۴۶ آمریکایی) و ۲۵۰۰۰۰ زخمی (۱۰۳۲۸۴ آمریکایی) و ۸۳۰۰۰ (اکثر آمریکایی) مفقود الاثر و اسیر رسید. تعداد کشته شدگان و زخمیان چینی ۹۰۰۰۰ تن و کره شمالی نیز ۵۲۰۰۰ نفر بودهاست. در ضمن حدود ۴۰۰۰۰۰غیر نظامی نیز در طی این جنگ کشته شدند. پس از پایان جنگها‘ دولت کره شمالی با استفاده از منابع سرشار از این سرزمین دست به اجرای برنامههای وسیعی برای صنعتی سازی و ترمیم کشور زد. با کمک چینیها و روسها خطوط آهن و کارخانهها از نو ساخته شدند. برنامه پنج سالهای که در سال ۱۹۵۸اعلام گشت با مشکلاتی رو به رو شد درسال ۱۹۶۰ برنامهای برای صنعتی کردن بیشتر کشور اعلام شد.
در ۱۹۶۱ کره شمالی پیمانهای نظامی با شوروی و چین منعقد ساخت. کره شمالی بارها به علت حضور سربازان آمریکایی در کشور کره جنوبی‘ پیشنهاد برای مذاکرات اتحاد دو کره را رد کردهاست. کره شمالی در سیاست خارجی با رابطه دوستانهای که با چین و شوروی دارد‘ معهذا بی طرفی خود را حفظ میکند در سالهای ۸۱- ۱۹۸۰ جو تبلیغاتی غرب علیه کره شمالی شدت گرفت. در آغاز سال ۱۹۸۲ پیشنهاد اتحاد مجدد دو کره را داد که از سوی کمونیستها رد شد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/117.png
پرچم کره شمالی
تاریخ
تاریخ کره به عصر مفرغ بر میگردد. در سال ۱۹۴ قبل از میلاد یک سردار فراری چینی به نام ویمن قدرت را به دست گرفت ولی چندی نینجامید که امپراتوری هان در چین حکومت وی را سرنگون ساخت و کره جزئی از امپراتوری چین گردید. کره در ۱۰۸ قبل از میلاد به چهار مستعمره مجزای چین تقسیم شد. در حدود سال ۳۵۰ میلادی‘ سه دولت سلطنتی در شبه جزیره کره تشکیل یافت که عبارت بودند از: سیلا‘ پائگ چه و کوگوریو‘ که در میان آنها دولت سیلا از اقتدار بیشتری برخوردار بود. در همین ایام آئین بودائی رواج یافت. دولت سیلا موفق شد به کمک چین‘ پائگ چه را در سال ۶۶۰ و کوگوریو را در سال ۶۶۸ به خاک خود منضم نماید. در سال ۶۷۶ میلادی کشور متحد جدید توانست قوای چین را ازخاک کره بیرون رانده و کنترل کامل شبه جزیره کره را در دست گیرد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/118.png
نشان ملی کره شمالی
در تمام این دورانها اشراف و خاندان سلطنتی امور کلی و کنترل کشور را به عهده داشتند. در سال ۹۱۸ میلادی بار دیگر فرمانروایی به نام وانگ *** توانست حکومت واحدی را در شبه جزیره کره تشکیل دهد و نامش را کوریو گذاشت. لیکن این حکومت نیز چندی بعد همچنان تحت نفوذ اعیان و اشراف ایا لات مختلف که ار اعقاب کشور سیلا محسوب میشدند قرار گرفت. با این همه حکومت کوریو تا سال ۱۲۳۱ به طول انجامید تا آنکه در آن سال قوم مغول کشور را تصرف کرد و به دنبال آن آئین کنفدراسیون در کره رواج یافت. در سال ۱۲۶۰ حکومت مغولان پایان یافت و حکومت کوریو دوباره برقرار گشت. پیروان دین کنفسیوس به تدریج در دستگاههای دولتی راه یافتند و سرانجام در سال ۱۳۹۲ میلادی به ریاست ژنرال ئی سونگ گی به حکومت کوریو پایان دادند و از این زمان سلسلهای که تا سال ۱۹۱۰ در کره حکومت راند‘ کنترل کشور را در دست گرفت. ۲۶ پادشاه در طی حکومت این سلسله به قدرت رسیدند و پایتخت آنان شهر هان یانگ(سئول امروزی) بود.
در قرون پانزدهم و شانزدهم کره از نظر علمی و فرهنگی به پیشرفتهای شایانی رسید. در زمان حکومت این امپراتوری آئین کنفسیوس رسمیت یافت. در سال ۱۵۹۲ ژاپنیها به کره لشکرکشی کردند ولی حکومت با کمک چینیها حمله آنان دفع کرد. در اوایل قرن هفدهم کره تابع دولت چین شد ولی چنان از رابطه با دیگر کشورهای خارجی ابا داشت که به مملکت (پادشاهی) منزوی معروف شد.
در قرن نوزدهم استثمار مردم توسط اشراف شدت گرفت. از نیمه دوم همان قرن علاقه کشور ژاپن به این سرزمین جلب شد. در سال ۱۸۷۶ سرانجام بنادر کره بر روی کشتیهای تجارتی خارجی گشوده شد. این مل با انعقاد یا معاهده تجاری اجباری با ژاپن صورت گرفت و کمی بعد امریکا و ممالک اروپایی وارد داد و ستد با کره شدند. این عمل نهایتا منجر به دخالت دول خارجی در امور داخلی کره شد. پس از پیروزیها ی ژاپن در نخستین جنگ با چین(۹۵- ۱۸۹۴) و در جنگ با روسیه (۵- ۱۹۰۴)‘ کره به کلی تحت استیلای ژاپن قرار گرفت. امپراتور کره خواست با اعزام هیئتی به لاهه‘ مملکت خود را از زیر نفوذ کشور ژاپن بیرون بیاورد. ولی با کشف این موضوع مجبور به استفاء گردید و پسرش سون جونگ آخرین امپراتور سلسله یی به پادشاهی رسید.
در خلال سالهای ۱۰- ۱۹۰۵ ‘ مبارزه بر ضد حکومت ژاپنیها ادامه داشت. در سال ۱۹۱۰ کره رسما به امپراتوری ژاپن ملحق شد. ژاپن صنایع جدید و خطوط آهن را در آنجا احداث کرد اما این امر نتوانست جلوی آزادی طلبی کره ایها را بگیرد.
در اوایل مارس ۱۹۱۹ به دنبال فوت آخرین امپراتوری کره‘ یک گرده همایی عظیم با شرکت ۲ میلیون تن در سئول برگزار شد و طی آن کره ایها خواستار استقلال شدند. در طی این گرده همایی برخوردهای خونینی میان قوای ژاپنی و مزدوران کرهای آنها با اجتماع کنندگان صورت گرفت که منجر به قتل و مجروح شدن ۲۳۰۰۰ تن و دستگیری بیش از حد ۴۷۰۰۰ تن گردید. در ماه آوریل همان سال رهبران استقلال طلبان از جمله سینگمان ری‘ آن چانگ هوو کیم کو دولت موقت کره را در شهر شانگهای چین تشکیل دادند. ژاپنیها با نهایت قدرت استیلای خود را بر کره حفظ نمودند و سرمایه دارانش را به غارت این سرزمین شدت بخشیدند.
در زمان دومین جنگ چین و ژاپن و جنگ جهانی دوم‘ پایههای نفوذ ژاپن در کره به سستی گرائید. در ابتدای جنگها که شانگهای به تصرف ژاپن در آمد‘ دولت موقت کره از آنجا متوری گردید.در طی جنگ جهانی دوم‘ دول امریکا‘ چین و انگلیس به ملیون کره وعده استقلال دادند. نیروهای استقلال طلب کرهای در سراسر چین پخش شدند و در سال ۱۹۴۲ به ژاپن اعلام جنگ دادند. این نیروها با قوای متفقین در کره همکاری کرده و تا زمان تسلیم ژاپن در سال ۱۹۴۵ به جنگ ادامه دادند.
در فوریه و ژانویه سال ۱۹۴۵ به ترتیب کنفرانسهای بین المللی تایلا(در کریمه) و پوتسدام تشکیل‘ و کره به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. قسمت شمالی در تصرف روسها و قسمت جنوبی در اشغال امریکاییها بود. مدار ۳۸ نیز به عنوان مرز دو کره تعیین گردید تا اینکه بعد مجدد متحد شوند. ولی همکاری دو دولت عملی نبود زیرا در ناحیه شمال رهبری را کمونیستها به عهده داشتند و در جنوب طرفداران غرب بر سر کاربودند. عاقبت در سال ۱۹۴۸ تقسیم کره به دو کشور صورت رسمی یافت و دو حکومت کره شمالی(جمهوری دموکراتیک خلق کره) و کره جنوبی(جمهوری کره) بر قرار گردید.
تا اواسط سال ۱۹۴۹‘ سربازان خارجی از هر دو کره خارج شده بودند. کره شمالی دارای حکومت کمونیستی به رهبری کیم ایل سونگ شد که اکنون پسر او کیم جونگ ایل رهبری کره را به عهده دارد.
به دنبال تحریک دامنه دار امریکا در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰ به خاطر اتحاد مجدد‘ کره شمالی به کره جنوبی حمله ور شد. هفت لشکر پیاده و یک تیپ تانک عملیات را آغاز کردند. سازمان ملل متحد(تحت فشار امریکا) دست به کار گردید و در همان روز شورای امنیت قلعنامهای را تصویب کرد که طی آن خواستار توقف جنگ و عقب نشینی کره شمالی به شمال مدار ۳۸ شد.
در ۲۷ ژوئن‘ شورای امنیت سازمان ملل متحد به پیشنهاد امریکا تصویب کرد که نیروهای چند دولت عضو آن سازمان جهت مقابله با حمله کره شمالی به کره جنوبی بشتابند. به دنبال این تصمیم امریکا و ۱۵ کشور دیگر نیروهای نظامی خود را برای شرکت در جنگ اعزام داشتند. ژنرال دوگلاس مک آرتور تا سال ۱۹۵۱ فرماندهی نیروهای سازمان ملل را به عهده داشت. در این مدت نیروهای کره شمالی با سرعت زیادی در حال پیشروی در خاک کره جنوبی بودند. در روز ۲۸ ژوئنو سئول به دست آنان سقوط کرد. پنج روز پس از حمله تردیدی باقی نماند که شکست نهایی از آن نیروهای کره جنوبی و متحداش به خصوص امریکاست. از این رو امریکا سواحل کره را محاصره کرده و شروع به بمباران مناطق صنعتی و مسکونی کره شمالی نمود. در تمام این مدت تلفات سنگینی به متحدان وارد میشد تا اینکه نیروهای تازه نفس وارد جنگ شدند. بر روی هم در هفتههای اول جنگ نیروهای کره جنوبی و آمریکا به اطراف شهر پوسان در منتهای جنوب شرقی شبه جزیره کره عقب رانده شده بودند. به تدریج میزان نیروهای آمریکایی افزوده گشت تا حدی که ورق به ضرر کره شمالی برگشت. در روز پانزدهم سپتامبر ۱۹۵۰ نیروهای آمریکایی در اینچون واقع در ساحل غربی کره جنوبی پیاده شده و طی حملهای برق آسا شهر سئول را اشغال کردند سایرقوای متحدین نیز دست به تعرض زده و کمونیستها به سوی شمال عقب نشینی کردند. قوای سازمان ملل به سوی نواحی شمالی پیش رفتند و در روز دهم اکتبر شهر پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی به دست آنان افتاد. در شانزدهم اکتبر نیروهای کره جنوبی به مرز منچوری رسیدند و ظاهراً پیروزی برای آنان تکمیل گشته بود. اما ناگهان چین کمونیست به عنوان دفاع از منچوری در صحنه نبرد به نفع کره شمالی وارد گشت. سربازان چینی در آغاز به صورت داوطلب در جبههها حضور داشتند اما لشکرهای منظم آنان بعدها وارد عمل شدند و در ماه نوامبر ضربات شدیدی بر نیروهای آمریکایی وارد آوردند. از همین ماه عقب نشینی سپاهیان سازمان ملل آغاز شد و ادامه یافت. تاروز سوم دسامبر ۱۹۵۲ سئول بار دیگر به دست نیروهای چینی و کره شمالی افتاد. حمله متقابل نیروهای آمرکایی سرانجام موجب تسلط دوباره آنان در بیست و هفتم آوریل سال ۱۹۵۱ بر سئول گردید. در این بین ژنرال مک آرتور از فرماندهی متحد برکنار و ژنرال ریجوی جانشین وی گردید (دلیل این عمل طرح مک آرتور برای بمباران اتمی مرز چین با کره شمالی به خاطر جلوگیری ازورود سیل سربازان چینی بود). به دنبال آخرین حمله تعرضی کمونیستها که در ۱۶ مه صورت گرفت و سئول سقوط کرد نیروهای سازمان ملل به حمله نهایی دست زده و سئول را دوباره اشغال کردند. از ماه ژوئن تلاش برای مذاکره میان طرفین آغاز گردید. با این حال جنگهای کوچکی همچنان در جریان بود که تلفات سنگینی بر جای نهاد. در این مدت تنها سربازان چین به یک حمله شدید دست زدند. مذاکرات ترک مخاصمه ادامه یافت و سرانجام در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ پیمان آتش بس جنگ کره امضاء شد. وضع دو کره نسبتاً به همان وضع سابق ماند. این جنگ بر روی هم خرابیها و خسارات و تلفات فراوان به بار آورد و بسیاری از تأسیسات صنعتی و شهرها در ضمن آن ویران شد. تلفات نیروهای سازمان ملل و کره جنوبی به ۷۴۰۰۰ کشته(۵۴۲۴۶ آمریکایی) و ۲۵۰۰۰۰ زخمی (۱۰۳۲۸۴ آمریکایی) و ۸۳۰۰۰ (اکثر آمریکایی) مفقود الاثر و اسیر رسید. تعداد کشته شدگان و زخمیان چینی ۹۰۰۰۰ تن و کره شمالی نیز ۵۲۰۰۰ نفر بودهاست. در ضمن حدود ۴۰۰۰۰۰غیر نظامی نیز در طی این جنگ کشته شدند. پس از پایان جنگها‘ دولت کره شمالی با استفاده از منابع سرشار از این سرزمین دست به اجرای برنامههای وسیعی برای صنعتی سازی و ترمیم کشور زد. با کمک چینیها و روسها خطوط آهن و کارخانهها از نو ساخته شدند. برنامه پنج سالهای که در سال ۱۹۵۸اعلام گشت با مشکلاتی رو به رو شد درسال ۱۹۶۰ برنامهای برای صنعتی کردن بیشتر کشور اعلام شد.
در ۱۹۶۱ کره شمالی پیمانهای نظامی با شوروی و چین منعقد ساخت. کره شمالی بارها به علت حضور سربازان آمریکایی در کشور کره جنوبی‘ پیشنهاد برای مذاکرات اتحاد دو کره را رد کردهاست. کره شمالی در سیاست خارجی با رابطه دوستانهای که با چین و شوروی دارد‘ معهذا بی طرفی خود را حفظ میکند در سالهای ۸۱- ۱۹۸۰ جو تبلیغاتی غرب علیه کره شمالی شدت گرفت. در آغاز سال ۱۹۸۲ پیشنهاد اتحاد مجدد دو کره را داد که از سوی کمونیستها رد شد.