Borna66
09-17-2009, 03:57 PM
تبت کجاست؟
ناحیه تبت از نظر جغرافیایی یک فلات بزرگ در آسیای مرکزی است که میانگین ارتفاع آن از سطح دریا 4900 متر است. این ناحیه بلندترین منطقه جهان است و به «بام دنیا» شهرت دارد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2895.jpg (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibet_Autonomous_Region)
از لحاظ جغرافیای سیاسی «منطقه خودمختار تبت (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibet_Autonomous_Region)» بخشی از خاک جمهوری خلق چین است (صرفنظر از اختلافات موجود) واز لحاظ وسعت دومین استان بزرگ چین محسوب میشود ولی جمعیت نسبتا اندکی دارد (حدود 2.7 میلیون نفر). پایتخت تبت شهر «لهاسا» است.
ساکنین فلات تبت شامل ناحیه خودمختار تبت، بوتان، نپال، شمال هند به «زبان تبتی (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibetan_language)» سخن میگویند که از دسته زبانهای تبتی-برمهای است که خود از خانواده بزرگ زبانهای چینی-تبتی (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibeto-Burman_languages) محسوب میشود. پراکندهگی خانواده زبانی تبتی-چینی (http://en.wikipedia.org/wiki/Sino-Tibetan_languages) و سایر خانوادههای زبانی جهان (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b5/Languengl.gif) را ببینید.
تبت در تاریخ
روزگاری تبت از قدرتهای بزرگ آسیا محسوب میشده است. در قرن نهم میلادی تبت امپراطوری بزرگی در کنار چین و اسلام بوده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2896.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/25/World_820.png)
نقشه جهان در سال 820 میلادی (تصویر از ویکیپدیا)
اما در قرنهای اخیر تقریبا همیشه تبت تحت سلطه چین (و مغولها) بوده است. با این وجود هنوز بر سر مرزها و مالکیت آن بین چین و هندوستان اختلافاتی وجود دارد. وضعیت ادعاها به این صورت است:
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2897.jpg
نقشه از ویکیپدیا، زیرنویس از بامدادی
دالای لاما کیست؟
«دالای لاما (http://en.wikipedia.org/wiki/Dalai_Lama)» به معنی لغوی «پیشوای روحانی» بر خلاف تصور عمومی یک «نام خاص» نیست و در واقع «عنوانی» است که تبتیها به رهبر و پیشوای روحانی (بودایی) خود میدهند. در حال حاضر آقای «تنزین گیاتسو» دالای لامای چهاردهم (http://en.wikipedia.org/wiki/Tenzin_Gyatso,_14th_Dalai_Lama) و رهبر مردم تبت است.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2898.jpg
دالای لامای، مخالفت با خشونت و آپارتاید در تبت
«دالای لاما» مخالف اعمال خشونت است. در سال 1989 رهبر روحانی و سیاسی تبت یا «دالای لاما» به خاطر «مخالفت دائمی با اعمال خشونت در جریان مبارزاتش برای دستیابی مردم تبت به خودمختاری» جایزه صلح نوبل دریافت کرد. وی در سال 1991 خبر (http://news.bbc.co.uk/2/hi/asia-pacific/1347735.stm) از تبعیض نژادی یا جداییخواهی نژادی (آپارتاید) که توسط چینیهای مهاجر در تبت ایجاد شده است داد:
چینیهای مهاجری که در تبت سکنی گزیدهاند جامعه جداگانهای برای خود تشکیل دادهاند. آپارتاید چینی که حقوق اجتماعی و اقتصادی تبتیها را در سرزمین مادریشان نادیده میگیرد و این خطر وجود دارد که با زیاد شدن جمعیت آنها جامعه تبتی کاملا جذب و حل شود.
نژادپرستیای که «دالای لاما» هشدارش را میدهد، البته در میان برخی از چینیها دیده میشود. به عنوان نمونه یک وبلاگ نویس چینی (هان) خطاب به تبتیها مینویسد (http://news.yahoo.com/s/nm/20080315/tc_nm/china_tibet_internet_dc_2):
اگر رفتار خوبی داشته باشید ما از فرهنگ و منافع شما محافظت خواهیم کرد. اگر رفتار خوبی نداشته باشید، ما باز هم از فرهنگ شما محافظت خواهیم کرد البته با قرار دادن آن در موزهها.
«دالای لاما» مخالف کاربرد روشهای خشونتآمیز است و همواره معتقد بوده است راه حل «میانهای» برای دستیابی تبت به خودمختاری حقیقی وجود دارد. وی بارها تاکید کرده خواستار جدا شدن تبت از چین نیست، بلکه خودمختاری تبت و جلوگیری از مهاجرت گسترده چینیها به تبت را طالب است. با توجه به جمعیت اندک تبت و نگاه اقتدارگرایانه و تمامیتخواه حاکمیت مرکزی چین به ناحیه تبت، دغدغههای «دالای لاما» غیرمنطقی به نظر نمیرسد.
تاریخچه مشکلات تبت:
مشکلات تاریخی اصلی تبت به قرن 19 هم و رقابت شدید امپراطوری روسیه تزاری و امپراطوری بریتانیا بر سر کنترل آسیای مرکزی باز میگردد که در نهایت به حمله نظامی واشغال تبت توسط نیروهای انگلیسی انجامید. بعدها قرارداد صلحی میان سران تبت و انگلستان امضا شد که بسیاری از تاریخدانان تبتی آنرا نشانه هویت مستقل کشور تبت میدانند. امپراطوری چین از حضور انگلستان در تبت ناخرسند بود ولی به علت ضعف تاریخی وادار شد به روشهای دیپلماتیک اکتفا کند و از آن پس نیز همواره از لحاظ سیاسی بر مالیکت تبت تاکید کرده است.
قرن 7 تا 11 میلادی: امپراطوری تبت
قرن 13: اشغال توسط مغولها
قرن 16 و 17: مغولهای حاکم بر تبت به آیین بودا روی میآورند و عنوان «دالای لاما» به رهبران مذهبی مغول-تبت اطلاق میشود.
قرن 19: گسترش قلمرو امپراطوریهای انگلستان (شبه قاره هند و افغاستان) و روسیه تزاری در آسیای مرکزی.
1904: ارتش انگستان تبت و لهاسا را اشغال میکند.
1906: در توافقی انگلستان به چین تعهد میدهد که در امور تبت دخالت نکند و در مقابل چین مانع دخالت و نفوذ دولتهای دیگر (به خصوص روسیه) در تبت شود. در این معاهده انگلستان تبت را تحتالحمایه (http://en.wikipedia.org/wiki/Suzerainty) چین میشناسد.
1950: به فرمان مائو (http://en.wikipedia.org/wiki/Mao_Zedong) ارتش آزادیبخش خلق چین، تبت را آزاد میکند (یا اشغال میکند بسته به اینکه از چه زاویهای نگاه کنید). در این دوران نخبگان و رهبران تبت از دخالت چین حمایت میکنند.
1959: تبتیها قیام میکنند (به علت اختلافاتی که برسر اصلاحات ارضی و مخالف با آیین بوداییت دولت خلق چین پیش آمده بود) که سرکوب میشود. هزاران نفر کشته میشوند و رهبر تبتیها یا «دالای لاما (http://en.wikipedia.org/wiki/Dalai_Lama)» با هشتاد هزار نفر از طرفدارانش به هندوستان میگریزد و تشکیلات مرکزی تبت (CTA) (http://en.wikipedia.org/wiki/Central_Tibetan_Administration) یا دولت درتبعید تبت (http://en.wikipedia.org/wiki/Government_in_exile) را تشکیل میدهد)
1965: منطقه خودمختار تبت تشکیل میشود [به عنوان بخشی از خاک چین]
1966: آغاز انقلاب فرهنگی در چین. «گارد سرخ تبت» مجسمه بودا را خراب و معابد را تعطیل میکند.
1972: ریچارد نیکسون از چین بازدید میکند و برنامه آموزش مبارزه چریکی تبتیها علیه دولت چین را (که توسط سازمان سیا انجام میشد) متوقف میکند.
1989: حکومت نظامی در لهاسا برقرار میشود. دانشجویان به شدت در میدان تیانانمن (http://en.wikipedia.org/wiki/Tiananmen_Square_protests_of_1989) سرکوب میشوند.
1990: پایان حکومت نظامی. دالای لاما دولت در تبعید را منحل میکند.
1994: دالای لاما مذاکرات با دولت چین را به حال تعلیق در میآورد (به دلیل عدم پیشرفت مذاکرات)
مارس 1999: چین اعلام میکند دالای لاما در صورتی که بپذیرد تبت بخشی از خاک چین است، میتواند باز گردد.
دسامبر 1999: دالای لاما ضمن اعلام راضی بودن تبت به داشتن حاکمیت خودگردان، چین را به «نسل کشی» و «قتل عام نژادی» متهم میکند.
جولای 2006: گروههای تبتی، چین را متهم به شتاب بخشیدن به ورود چینهای «هان» (Han) به منطقه تبت میکنند.
مارس 2008: شورش ضد چین در لهاسا در سالروز گرامیداشت سرکوب سال 1959
ناآرامیهای اخیر چرا به وجود آمد؟
مطمئنا همه عوامل دستاندرکار ایجاد ناآرامیهای اخیر بر ما آشکار نیست و معمولا ناآرامیهای اینچنین معلول یک علت نیستند. اما مهمترین و واضحترین دلیل را باید در رویکرد تمامیتگرا و اقتدارگرایانه دولت مرکزی چین نسبت به مردم تبت جستجو کرد. با وجودیکه رهبر تبت اندیشه و منش ضد خشونت دارد و همواره عدم توسل به هرگونه خشونت را به مردم تبت توصیه کرده، اما مردمی که مدتها در شرایط فشار و تبعیض تاریخی زندهگی کردهاند آستانه تحریک پایینتری دارند و هر حادثه ناچیزی ممکن است خشم نهفته آنها را منفجر کند، مانند جرقهای که در انبار باروت افتد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2899.jpg (http://farm1.static.flickr.com/34/110845395_650c05755f.jpg)
دولت چین معارضین تبتی را به اعمال خشونت متهم میکند اما رفتار تبعیضآمیز و گاه وحشیانهاش با مردم تبت را که زمینهساز این خشونت شده، نادیده میگیرد. دموکراسی همین حالا! (http://www.democracynow.org/2008/3/20/china_continues_crack_down_on_tibet) مینویسد (با تلخیص):
ناآرامیهای اخیر تبت به دنبال راهپیمایی روز 10 مارس روحانیان بودایی در لهاسا به مناسبت سالروز سرکوب «قیام سال 1959 مردم تبت علیه سلطه چین» آغاز شد. این تظاهرات توسط نیروهای امنیتی چین سرکوب شد و در جریان آن دهها نفر کشته و صدها نفر دستگیر شدند. دولت چین گزارشدهی خبرنگاران خارجی را از ماجراهای لهاسا به شدت محدود کرده است [در واقع به بسیاری از خبرنگاران خارجی ویزا نمیدهد]
«دالایلاما» رهبر معنوی تبت، دولت چین را به «قتلعام فرهنگی» مردم تبت متهم کرده و تهدید کرده که در صورت ادامه خشونتها از مقام خود به عنوان رهبر سیاسی تبت کناره گیری خواهد کرد. دولت چین نیز بالاخره اعتراف کرد که ناآرامیهای چند روز اخیر به سرعت در حال گسترش است و به نقاط دیگر تبت کشیده شده است. [کنارهگیری دالای لاما از مقام رهبری مردم تبت میتواند باعث تشدید ناآرامیها شود]
راهپیمایی روحانیان تبت در 10 مارس 2008 بنا بود یک راهپیمایی آرام و صلحآمیز باشد (دالای لاما مخالف روشهای خشونتآمیز است) اما دولت چین با آنها برخورد خشن و سرکوبی کرد. سرکوب این روحانیان باعث خشم مردم تبت شد. جرا که این مردم به شدت تحت فشار بودهاند: دولت چین تاکنون 3 تا 5 میلیون مهاجر چینی به تبت ارسال کرده، به مردم و روحانیون فشار آورده که از «دالای لاما» رو بگردانند و به دقت مراقب جزییات حرکت آنها بوده است. در واقع دولت چین آشکارا از مردم تبت خواسته است که «دیگر تبتی نباشند».
بازیهای المپیک
چین امسال میزبان بازیهای المپیک است که قرار است به عنوان یک رویداد مهم و محبوب بینالمللی، تصویر حاکمیت چین را در ذهن مردم جهان بهبود بخشد. به عبارت دیگر خوب و با شکوه برگزار شدن «بازیهای المپیک 2008 چین» برای حاکمیت آن اهمیت حیاتی دارد. آخرین چیزی که دولت چین میخواهد شورش و ناآرامی و کشت و کشتار است که «شیرینی و ملاحت» بازیهای المپیک را «تلخ» کند. شاید همانگونه که «دولت در تبعید» تبت از کشورهای جهان خواسته تحریم «بازیهای المپیک چین» از سوی کشورهای جهان به دولت چین برای پایان اعمال خشونت فشار آورد. آقای «واسلاو هاول (http://commentisfree.guardian.co.uk/vclav_havel/2008/03/tibets_peace_of_the_grave.html)» در کامنتآزاد مینویسد:
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2900.jpg
درخواست کردن از دولت چین برای خودداری از برخورد وحشیانه با مردم تبت کافی نیست و عامل بازدارنده بسیار ضعیفی است. جامعه جهانی باید رفتار وحشیانه دولت چین را محکمتر و قاطعانهتر محکوم کند. سازمان ملل و به دنبالش اتحادیه اروپا و آسیا و کشورهای دیگر باید از همه ابزارهایی که در توان دارند برای اعمال فشار به دولت چین استفاده کنند و آن را وادار کنند که:
اجازه حضور خبرنگاران و رسانههای خارجی را در تبت و استانهای مجاور بدهد. با اینکار امکان تحقیقات بیطرفانهتر اوضاع وجود خواهد داشت.
همه دستگیرشدهگانی که در تظاهرات صلحآمیز شرکت داشتند و از حق مسلم خود برای اعتراض مسالمتآمیز استفاده میکردند آزاد کند.
تضمین به عدم استفاده از شکنجه دهد و برای کلیه متهمین دادگاه بیطرف و صالح تشکیل دهد.
در صورتیکه موارد فوق توسط دولت چین تامین نگردد کمیته بینالمللی بازیهای المپیک باید به طور جدی تحریم چین را در نظر بگیرد.
کشت و کشتار و خشونت و سرکوب میتواند «تبلیغ موفقیت سرمایهداری به شیوه چینی» را به «ضد تبلیغ دولت اقتدارگرای تمامیتگرا» تبدیل کند. به نظر میرسد حتی صحبت از تحریم بازیهای المپیک دولت چین را به شدت نگران میکن: دولت چین دیروز اعلام کرد دالای لاما «بازیهای المپیک» را به گروگان گرفته است! (http://www.reuters.com/article/worldNews/idUSPEK26733920080323?feedType=RSS&feedName=worldNews)
چند خبر:
دولت چین از مذاکره با دالای لاما خودداری کرد. (http://www.presstv.ir/detail.aspx?id=48610§ionid=351020404)
دولت چین اعتراف کرد تظاهر کنندهگان تبتی را به گلوله بسته است. (http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2008/03/080320_si-tibet-shooting.shtml)
رئیس اتحادیه اروپا: تحریم بازیهای المپیک باید مورد بررسی قرار بگیرد. (http://www.haaretz.com/hasen/pages/ShArt.jhtml?itemNo=967066&contrassID=1&subContrassID=1)
جورج بوش ساکت است، اما دیگران حرف میزنند. (http://www.nytimes.com/2008/03/22/world/asia/22prexy.html?ex=1363924800&en=43020c47ac61f7f7&ei=5088&partner=rssnyt&emc=rss)
مطالعه بیشتر:
فئودالیسم دوستانه: افسانه تبت (تحقیقات جهانی) (http://globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=7355)
امپریالیسم دموکراتیک: تبت، چین و NED (تحقیقات جهانی) (http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=6530)
همکاری یاهو و مایکروسافت با دولت چین (معرفی مشخصات افراد تحت تعقیب تبتی) (http://rconversation.blogs.com/rconversation/2008/03/france24-catche.html)
شجات مردم تبت (سردبیر آلترنت (http://www.alternet.org/audits/80023/)
منبع: وبلاگ بامدادی
ناحیه تبت از نظر جغرافیایی یک فلات بزرگ در آسیای مرکزی است که میانگین ارتفاع آن از سطح دریا 4900 متر است. این ناحیه بلندترین منطقه جهان است و به «بام دنیا» شهرت دارد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2895.jpg (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibet_Autonomous_Region)
از لحاظ جغرافیای سیاسی «منطقه خودمختار تبت (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibet_Autonomous_Region)» بخشی از خاک جمهوری خلق چین است (صرفنظر از اختلافات موجود) واز لحاظ وسعت دومین استان بزرگ چین محسوب میشود ولی جمعیت نسبتا اندکی دارد (حدود 2.7 میلیون نفر). پایتخت تبت شهر «لهاسا» است.
ساکنین فلات تبت شامل ناحیه خودمختار تبت، بوتان، نپال، شمال هند به «زبان تبتی (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibetan_language)» سخن میگویند که از دسته زبانهای تبتی-برمهای است که خود از خانواده بزرگ زبانهای چینی-تبتی (http://en.wikipedia.org/wiki/Tibeto-Burman_languages) محسوب میشود. پراکندهگی خانواده زبانی تبتی-چینی (http://en.wikipedia.org/wiki/Sino-Tibetan_languages) و سایر خانوادههای زبانی جهان (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b5/Languengl.gif) را ببینید.
تبت در تاریخ
روزگاری تبت از قدرتهای بزرگ آسیا محسوب میشده است. در قرن نهم میلادی تبت امپراطوری بزرگی در کنار چین و اسلام بوده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2896.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/25/World_820.png)
نقشه جهان در سال 820 میلادی (تصویر از ویکیپدیا)
اما در قرنهای اخیر تقریبا همیشه تبت تحت سلطه چین (و مغولها) بوده است. با این وجود هنوز بر سر مرزها و مالکیت آن بین چین و هندوستان اختلافاتی وجود دارد. وضعیت ادعاها به این صورت است:
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2897.jpg
نقشه از ویکیپدیا، زیرنویس از بامدادی
دالای لاما کیست؟
«دالای لاما (http://en.wikipedia.org/wiki/Dalai_Lama)» به معنی لغوی «پیشوای روحانی» بر خلاف تصور عمومی یک «نام خاص» نیست و در واقع «عنوانی» است که تبتیها به رهبر و پیشوای روحانی (بودایی) خود میدهند. در حال حاضر آقای «تنزین گیاتسو» دالای لامای چهاردهم (http://en.wikipedia.org/wiki/Tenzin_Gyatso,_14th_Dalai_Lama) و رهبر مردم تبت است.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2898.jpg
دالای لامای، مخالفت با خشونت و آپارتاید در تبت
«دالای لاما» مخالف اعمال خشونت است. در سال 1989 رهبر روحانی و سیاسی تبت یا «دالای لاما» به خاطر «مخالفت دائمی با اعمال خشونت در جریان مبارزاتش برای دستیابی مردم تبت به خودمختاری» جایزه صلح نوبل دریافت کرد. وی در سال 1991 خبر (http://news.bbc.co.uk/2/hi/asia-pacific/1347735.stm) از تبعیض نژادی یا جداییخواهی نژادی (آپارتاید) که توسط چینیهای مهاجر در تبت ایجاد شده است داد:
چینیهای مهاجری که در تبت سکنی گزیدهاند جامعه جداگانهای برای خود تشکیل دادهاند. آپارتاید چینی که حقوق اجتماعی و اقتصادی تبتیها را در سرزمین مادریشان نادیده میگیرد و این خطر وجود دارد که با زیاد شدن جمعیت آنها جامعه تبتی کاملا جذب و حل شود.
نژادپرستیای که «دالای لاما» هشدارش را میدهد، البته در میان برخی از چینیها دیده میشود. به عنوان نمونه یک وبلاگ نویس چینی (هان) خطاب به تبتیها مینویسد (http://news.yahoo.com/s/nm/20080315/tc_nm/china_tibet_internet_dc_2):
اگر رفتار خوبی داشته باشید ما از فرهنگ و منافع شما محافظت خواهیم کرد. اگر رفتار خوبی نداشته باشید، ما باز هم از فرهنگ شما محافظت خواهیم کرد البته با قرار دادن آن در موزهها.
«دالای لاما» مخالف کاربرد روشهای خشونتآمیز است و همواره معتقد بوده است راه حل «میانهای» برای دستیابی تبت به خودمختاری حقیقی وجود دارد. وی بارها تاکید کرده خواستار جدا شدن تبت از چین نیست، بلکه خودمختاری تبت و جلوگیری از مهاجرت گسترده چینیها به تبت را طالب است. با توجه به جمعیت اندک تبت و نگاه اقتدارگرایانه و تمامیتخواه حاکمیت مرکزی چین به ناحیه تبت، دغدغههای «دالای لاما» غیرمنطقی به نظر نمیرسد.
تاریخچه مشکلات تبت:
مشکلات تاریخی اصلی تبت به قرن 19 هم و رقابت شدید امپراطوری روسیه تزاری و امپراطوری بریتانیا بر سر کنترل آسیای مرکزی باز میگردد که در نهایت به حمله نظامی واشغال تبت توسط نیروهای انگلیسی انجامید. بعدها قرارداد صلحی میان سران تبت و انگلستان امضا شد که بسیاری از تاریخدانان تبتی آنرا نشانه هویت مستقل کشور تبت میدانند. امپراطوری چین از حضور انگلستان در تبت ناخرسند بود ولی به علت ضعف تاریخی وادار شد به روشهای دیپلماتیک اکتفا کند و از آن پس نیز همواره از لحاظ سیاسی بر مالیکت تبت تاکید کرده است.
قرن 7 تا 11 میلادی: امپراطوری تبت
قرن 13: اشغال توسط مغولها
قرن 16 و 17: مغولهای حاکم بر تبت به آیین بودا روی میآورند و عنوان «دالای لاما» به رهبران مذهبی مغول-تبت اطلاق میشود.
قرن 19: گسترش قلمرو امپراطوریهای انگلستان (شبه قاره هند و افغاستان) و روسیه تزاری در آسیای مرکزی.
1904: ارتش انگستان تبت و لهاسا را اشغال میکند.
1906: در توافقی انگلستان به چین تعهد میدهد که در امور تبت دخالت نکند و در مقابل چین مانع دخالت و نفوذ دولتهای دیگر (به خصوص روسیه) در تبت شود. در این معاهده انگلستان تبت را تحتالحمایه (http://en.wikipedia.org/wiki/Suzerainty) چین میشناسد.
1950: به فرمان مائو (http://en.wikipedia.org/wiki/Mao_Zedong) ارتش آزادیبخش خلق چین، تبت را آزاد میکند (یا اشغال میکند بسته به اینکه از چه زاویهای نگاه کنید). در این دوران نخبگان و رهبران تبت از دخالت چین حمایت میکنند.
1959: تبتیها قیام میکنند (به علت اختلافاتی که برسر اصلاحات ارضی و مخالف با آیین بوداییت دولت خلق چین پیش آمده بود) که سرکوب میشود. هزاران نفر کشته میشوند و رهبر تبتیها یا «دالای لاما (http://en.wikipedia.org/wiki/Dalai_Lama)» با هشتاد هزار نفر از طرفدارانش به هندوستان میگریزد و تشکیلات مرکزی تبت (CTA) (http://en.wikipedia.org/wiki/Central_Tibetan_Administration) یا دولت درتبعید تبت (http://en.wikipedia.org/wiki/Government_in_exile) را تشکیل میدهد)
1965: منطقه خودمختار تبت تشکیل میشود [به عنوان بخشی از خاک چین]
1966: آغاز انقلاب فرهنگی در چین. «گارد سرخ تبت» مجسمه بودا را خراب و معابد را تعطیل میکند.
1972: ریچارد نیکسون از چین بازدید میکند و برنامه آموزش مبارزه چریکی تبتیها علیه دولت چین را (که توسط سازمان سیا انجام میشد) متوقف میکند.
1989: حکومت نظامی در لهاسا برقرار میشود. دانشجویان به شدت در میدان تیانانمن (http://en.wikipedia.org/wiki/Tiananmen_Square_protests_of_1989) سرکوب میشوند.
1990: پایان حکومت نظامی. دالای لاما دولت در تبعید را منحل میکند.
1994: دالای لاما مذاکرات با دولت چین را به حال تعلیق در میآورد (به دلیل عدم پیشرفت مذاکرات)
مارس 1999: چین اعلام میکند دالای لاما در صورتی که بپذیرد تبت بخشی از خاک چین است، میتواند باز گردد.
دسامبر 1999: دالای لاما ضمن اعلام راضی بودن تبت به داشتن حاکمیت خودگردان، چین را به «نسل کشی» و «قتل عام نژادی» متهم میکند.
جولای 2006: گروههای تبتی، چین را متهم به شتاب بخشیدن به ورود چینهای «هان» (Han) به منطقه تبت میکنند.
مارس 2008: شورش ضد چین در لهاسا در سالروز گرامیداشت سرکوب سال 1959
ناآرامیهای اخیر چرا به وجود آمد؟
مطمئنا همه عوامل دستاندرکار ایجاد ناآرامیهای اخیر بر ما آشکار نیست و معمولا ناآرامیهای اینچنین معلول یک علت نیستند. اما مهمترین و واضحترین دلیل را باید در رویکرد تمامیتگرا و اقتدارگرایانه دولت مرکزی چین نسبت به مردم تبت جستجو کرد. با وجودیکه رهبر تبت اندیشه و منش ضد خشونت دارد و همواره عدم توسل به هرگونه خشونت را به مردم تبت توصیه کرده، اما مردمی که مدتها در شرایط فشار و تبعیض تاریخی زندهگی کردهاند آستانه تحریک پایینتری دارند و هر حادثه ناچیزی ممکن است خشم نهفته آنها را منفجر کند، مانند جرقهای که در انبار باروت افتد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2899.jpg (http://farm1.static.flickr.com/34/110845395_650c05755f.jpg)
دولت چین معارضین تبتی را به اعمال خشونت متهم میکند اما رفتار تبعیضآمیز و گاه وحشیانهاش با مردم تبت را که زمینهساز این خشونت شده، نادیده میگیرد. دموکراسی همین حالا! (http://www.democracynow.org/2008/3/20/china_continues_crack_down_on_tibet) مینویسد (با تلخیص):
ناآرامیهای اخیر تبت به دنبال راهپیمایی روز 10 مارس روحانیان بودایی در لهاسا به مناسبت سالروز سرکوب «قیام سال 1959 مردم تبت علیه سلطه چین» آغاز شد. این تظاهرات توسط نیروهای امنیتی چین سرکوب شد و در جریان آن دهها نفر کشته و صدها نفر دستگیر شدند. دولت چین گزارشدهی خبرنگاران خارجی را از ماجراهای لهاسا به شدت محدود کرده است [در واقع به بسیاری از خبرنگاران خارجی ویزا نمیدهد]
«دالایلاما» رهبر معنوی تبت، دولت چین را به «قتلعام فرهنگی» مردم تبت متهم کرده و تهدید کرده که در صورت ادامه خشونتها از مقام خود به عنوان رهبر سیاسی تبت کناره گیری خواهد کرد. دولت چین نیز بالاخره اعتراف کرد که ناآرامیهای چند روز اخیر به سرعت در حال گسترش است و به نقاط دیگر تبت کشیده شده است. [کنارهگیری دالای لاما از مقام رهبری مردم تبت میتواند باعث تشدید ناآرامیها شود]
راهپیمایی روحانیان تبت در 10 مارس 2008 بنا بود یک راهپیمایی آرام و صلحآمیز باشد (دالای لاما مخالف روشهای خشونتآمیز است) اما دولت چین با آنها برخورد خشن و سرکوبی کرد. سرکوب این روحانیان باعث خشم مردم تبت شد. جرا که این مردم به شدت تحت فشار بودهاند: دولت چین تاکنون 3 تا 5 میلیون مهاجر چینی به تبت ارسال کرده، به مردم و روحانیون فشار آورده که از «دالای لاما» رو بگردانند و به دقت مراقب جزییات حرکت آنها بوده است. در واقع دولت چین آشکارا از مردم تبت خواسته است که «دیگر تبتی نباشند».
بازیهای المپیک
چین امسال میزبان بازیهای المپیک است که قرار است به عنوان یک رویداد مهم و محبوب بینالمللی، تصویر حاکمیت چین را در ذهن مردم جهان بهبود بخشد. به عبارت دیگر خوب و با شکوه برگزار شدن «بازیهای المپیک 2008 چین» برای حاکمیت آن اهمیت حیاتی دارد. آخرین چیزی که دولت چین میخواهد شورش و ناآرامی و کشت و کشتار است که «شیرینی و ملاحت» بازیهای المپیک را «تلخ» کند. شاید همانگونه که «دولت در تبعید» تبت از کشورهای جهان خواسته تحریم «بازیهای المپیک چین» از سوی کشورهای جهان به دولت چین برای پایان اعمال خشونت فشار آورد. آقای «واسلاو هاول (http://commentisfree.guardian.co.uk/vclav_havel/2008/03/tibets_peace_of_the_grave.html)» در کامنتآزاد مینویسد:
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2900.jpg
درخواست کردن از دولت چین برای خودداری از برخورد وحشیانه با مردم تبت کافی نیست و عامل بازدارنده بسیار ضعیفی است. جامعه جهانی باید رفتار وحشیانه دولت چین را محکمتر و قاطعانهتر محکوم کند. سازمان ملل و به دنبالش اتحادیه اروپا و آسیا و کشورهای دیگر باید از همه ابزارهایی که در توان دارند برای اعمال فشار به دولت چین استفاده کنند و آن را وادار کنند که:
اجازه حضور خبرنگاران و رسانههای خارجی را در تبت و استانهای مجاور بدهد. با اینکار امکان تحقیقات بیطرفانهتر اوضاع وجود خواهد داشت.
همه دستگیرشدهگانی که در تظاهرات صلحآمیز شرکت داشتند و از حق مسلم خود برای اعتراض مسالمتآمیز استفاده میکردند آزاد کند.
تضمین به عدم استفاده از شکنجه دهد و برای کلیه متهمین دادگاه بیطرف و صالح تشکیل دهد.
در صورتیکه موارد فوق توسط دولت چین تامین نگردد کمیته بینالمللی بازیهای المپیک باید به طور جدی تحریم چین را در نظر بگیرد.
کشت و کشتار و خشونت و سرکوب میتواند «تبلیغ موفقیت سرمایهداری به شیوه چینی» را به «ضد تبلیغ دولت اقتدارگرای تمامیتگرا» تبدیل کند. به نظر میرسد حتی صحبت از تحریم بازیهای المپیک دولت چین را به شدت نگران میکن: دولت چین دیروز اعلام کرد دالای لاما «بازیهای المپیک» را به گروگان گرفته است! (http://www.reuters.com/article/worldNews/idUSPEK26733920080323?feedType=RSS&feedName=worldNews)
چند خبر:
دولت چین از مذاکره با دالای لاما خودداری کرد. (http://www.presstv.ir/detail.aspx?id=48610§ionid=351020404)
دولت چین اعتراف کرد تظاهر کنندهگان تبتی را به گلوله بسته است. (http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2008/03/080320_si-tibet-shooting.shtml)
رئیس اتحادیه اروپا: تحریم بازیهای المپیک باید مورد بررسی قرار بگیرد. (http://www.haaretz.com/hasen/pages/ShArt.jhtml?itemNo=967066&contrassID=1&subContrassID=1)
جورج بوش ساکت است، اما دیگران حرف میزنند. (http://www.nytimes.com/2008/03/22/world/asia/22prexy.html?ex=1363924800&en=43020c47ac61f7f7&ei=5088&partner=rssnyt&emc=rss)
مطالعه بیشتر:
فئودالیسم دوستانه: افسانه تبت (تحقیقات جهانی) (http://globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=7355)
امپریالیسم دموکراتیک: تبت، چین و NED (تحقیقات جهانی) (http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=6530)
همکاری یاهو و مایکروسافت با دولت چین (معرفی مشخصات افراد تحت تعقیب تبتی) (http://rconversation.blogs.com/rconversation/2008/03/france24-catche.html)
شجات مردم تبت (سردبیر آلترنت (http://www.alternet.org/audits/80023/)
منبع: وبلاگ بامدادی