توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گزیده ای از تاریخ و تمدن قاره آمریکا
Borna66
09-16-2009, 03:26 PM
بحث رو با چند عکس از این تمدن قدیمی شروع میکنیم
+ عکس هایی از تمدن مکزیک باستان:.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2748.jpg
نمونه ای از حجاری و کنده کاری در تمدن مکزیک باستان
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2749.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2750.jpg
هرم خورشید تمدن مکزیک باستان بزرگترین هرم روی کره خاکی می باشد
Borna66
09-16-2009, 03:26 PM
+ قوم اولمک - تمدن آمریکا:.
اولین تمدن بزرگ در قاره آمریکا تمدن اولمک مکزیک بود.آنها از سال ????قبل از میلاد یک جامعه سازمان یافته تشکیل داده بودند.محل استقرار قوم اولمک واقع در " سان لورنزو " و " لاونتا " میباشد.که در این مکان ها اماکن با شکوهی برای مراسم مذهبی خود ساخته بودند.بسیاری از دستاورد های تمدن اولمک برای جوامع بعدی آمریکا منافع زیادی را به همراه داشت و فرهنگ اولمک را به عنوان فرهنگ مادر قرار دادند. در واقع نقش تمدن اولمک در تکامل تمدن مایا آشکار است.مهمترین خصیصه این تمدن مهارت آنان در پیکرتراشی بوده است .
هنر اولمک ها در پیکر تراشی تاکید بر تجسم بخشیدن به کودکانی چاق با چهره هایی پف کرده و دهانی نیمه باز به نیشخند بوده که بر روی هم علایم صورت گربه وحشی را حتی گاه با چنگال هایش آشکار میسازد و در حقیقت چنین پیداست که آن قوم خود را از نسل گربه سانان میدانستند . کاوشگاه "لاونتا" در جنوب شرقی مکزیک بزرگترین زیستگاه تمدن اولمک به شمار می آید که در آن بقایای شهری به شکل یک ردیف ساختمان های گلی به طول ?/? کیلومتر و در مسیر شمالی جنوبی قرار دارد . در این شهر یک هرم اشکوبه ای به طول ??? و عرض ?? متر و بلنی ?? متر ساخته شده از گل مهمترین اثر معماری بجا مانده از قوم اولم میباشد . چنانکه معلوم است زیستگاه "لاونتا" در حدود ???-??? ق-م بر اثر تهاجم دشمنانی ویران شده است .
از آثار بجا مانده از قوم اولمک میتوان به هشت سر سنگی بزرگ در " سان لورنزو " واقع در کشور مکزیک اشاره کرد که به احتمال فراوان مجسمه حاکمان تمدن اولمک میباشند که در زیر تصویر یکی از این مجسمه ها نشان داده شده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2751.jpg
Borna66
09-16-2009, 03:29 PM
+ تاریخ آمریکای باستان:.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
نمونه ای از اهرام قاره آمریکا در 2500 سال گذشته
تاریخ آمریکا پیش از رسیدن اروپائیان به آنجا تقریبآ ناگتفه مانده است،
بطوریکه هم اکنون نیز همه ساله بخش های تازه ای از آن آشکار می شود.
نخستین انسانهایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی
بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قاره های دیگر رفته بودند. پاره
ای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت
کردند. زمانی گروه های اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند و حتی
از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رساندند. سر انجام چهارده
هزار سال پیش یا اندکی زودتر گروه های انسانی از آسیا گذر کردند و خود را
به قاره آمریکا رساندند.
این گروه های انسانی، مانند سایر گروه های آن دوران، هنر و مهارت
بقا و زنده ماندن را داشتند و نیز صاحب ابزارهای سنگی، استخوانی و چوبی
بودند. به همین ترتیب دارای فرهنگ پر اهمیت در کنار هم و باهم زیستن بودند
که در نتیجه برایشان جا و مکانی در جهان فراهم می آورد. اما هنوز به
کشاورزی دست نیافته بودند و با راه های پر پیچ و خمی که در زندگی امروز
تمدن نامیده می شود آشنا نشده بودند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
از صنایع دستی استک (aztec)
طی هزاران سال پیش از کشف آمریکا به دست کاشفان
اروپایی در سال 1492 ، مردمانی که امروز به بومی آمریکایی یا سرخپوست
معروفند در جدایی و انزوای مطلق از قسمت های دیگر جهان تکامل یافتند.
جدایی این بومیان بدان معنا نیست که آنان همگی یک شکل و یکسان ماندند.
اجتماعاتی متنوع و گونه گون در میان آنان پدید آمد. گروه هایی از آنان به
شیوه خود و با استعدادهای خاص خویش تکامل یافتند، گروه هایی نیز نابود
شدند و از میان رفتند ...
مردمان و اقوام گوناگون دو قاره آمریکا هر یک تاریخ مخصوص به خود را
داشتند، دقیقا" مانند اروپاییان. هر گروهی افسانه آفرینش مخصوص به خود را
داشت، افسانه ای که مردمان آن گروه را به همان بخش از زمین خودشان مربوط
می ساخت. سالخوردگان در تمام جوامع بومی حافظ خاطرات گذشته بودند. آنان با
داستانها، ترانه ها، اشعار و مراسم در زنده نگه داشتن سنت ها و وقایع معنا
دار می کوشیدند. علاوه بر آن اشیاء نیز معرف گذشته بودند. یک چپق ممکن بود
نیای آنان را که سازنده چپق بود به یاد آورد و دود کردن و کشیدن تنباکو
توسط آن چپق، احترام به روح نیاکان ...
ورود اروپاییان
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
یک زن بومی آمریکایی
از آثار وحشتناک ورود اروپائیان به آمریکا، انکار
اهمیت و حتی وجود تاریخ پر شکوه بومیان در آمریکا بود. از آن چا که نست
های دو قاره آمریکا با سنت های اروپا بسیار متفاوت بود، برای اروپائیان
تقریبا" غیر ممکن بود که درک کنند این مردمان هم برای خود تاریخی داشته
اند مردمی که حتی برای ثبت و ضبط تاریخ خود روش معتبری داشتند.
علائم سابقه های تاریخی بومیان که به شکل اشیا، نوشتار یا تصویر
وجود داشتند غالبا" توسط اروپایی ها منهدم و نابود می شد. چون طبق سلیقه
مذهبی و طرز تفکر آنان نبود. تاریخ را بزرگسالان و سالخوردگان به جوانان
منتقل می کردند ولی هنگامی که بیماری، جنگ، و جابجایی اجباری، کار تربیت
کودکان و تشریفات قبیله ای را مختل می کرد، تاریخ رنگ می باخت. بنابراین
در خلال چند نسل پس از ورود اروپائیان قسمت عمده تاریخ آمریکا از میان
رفت.
با این همه، این حقیقت تلخ پایان ماجرا نیست با وجود تخریب گذشته
این مردمان، بومیان موفق شدند از راه های گوناگونی تاریخ خود را زنده نگه
دارند. این تاریخ در نام مکانها، آوازها، داستانهای خانوادگی، اسطوره ها و
آداب و رسوم، هستی خود را نشان می دهد ... تاریخ آمریکای باستان در اشیاء
بسیار کهن که در مجموعه های خصوصی یا در موزه ها نگهداری می شود زندگی می
کند.
از کتاب آمریکای باستان نوشته کاترین ج لانگ ترجمه فرید جواهر کل
Borna66
09-16-2009, 03:30 PM
+ ظهور تمدنها در قاره آمریکا:.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
از مراکز تجمع مایاها در کلمبیا
حدود سه هزار سال قبل از میلاد، در دو ناحیه ای که کشاورزی اولیه در آنها
پا گرفته بود، شکوفایی تمدن در آمریکای مرکزی و ناحیه آند آغاز شد. این دو
ناحیه از هر نظر با هم متفاوت بودند ولی هر دو چیزی داشتند که اجازه ظهور
و رشد تمدن را در خود می داد. با وجود اختلافات بسیار ظاهری این دو تمدن
در زمینه اتکا به اندیشه باستانی پیوند بین گروههای آدمیان و دنیای روحانی
باهم شباهت های بسیاری داشتند.
اکثر تاریخ نویسان امروزی با این نکته موافق هستند که جامعه متمدن
عبارت است از جامعه ای پیچیده که تحت تاثیر تمدنها و جوامع دیگر بوده است.
در تاریخ جامعه بشر فقط شش بار تمدنی شکوفا شد که تحت نفوذ تمدن ها و
جوامع دیگر نبود. این تمدنهای موسوم به نخستین، از نواحی زیر برخاستند :
بین النهرین، دره سند، چین، مصر، آمریکای مرکز و ناحیه آند در آمریکای جنوبی.
Borna66
09-16-2009, 03:30 PM
اکثر تاریخ نویسان امروزی با این نکته موافق هستند که جامعه متمدن
عبارت است از جامعه ای پیچیده که تحت تاثیر تمدنها و جوامع دیگر بوده است.
در تاریخ جامعه بشر فقط شش بار تمدنی شکوفا شد که تحت نفوذ تمدن ها و
جوامع دیگر نبود. این تمدنهای موسوم به نخستین، از نواحی زیر برخاستند :
بین النهرین، دره سند، چین، مصر، آمریکای مرکز و ناحیه آند در آمریکای جنوبی.
پرسش این است که چرا در این مکانها؟ چرا در میان بومیان آمریکا؟
مورخان هنوز هم در پاسخ به این سئوال بحث دارند، ولی دست کم سه دلیل
احتمالی در این مورد و برای پاسخ ارائه میشود.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
نقش برجسته خدای مرگ مایاها
یک دلیل برای رشد و شکوفایی تمدن در دو ناحیه نامبرده
شده، شروع زودهنگام کشاورزی و رشد و تکامل ممتد آن است. مازاد مواد غذایی
کشاورزی اجازه می داد که بسیاری از مردمان دیگر دغدغه تامین غذا نداشته
باشند و ساعات روز را به کارهای اختصاصی بپردازند ...
Borna66
09-16-2009, 03:31 PM
جزیره ایستر یا جزیره الهامات عجیب
جزیره ایستر و بناهای مشابه
شاید بسیاری دیگر از معمای جزیره ایستر هرگز فاش نشود . در بین انها میتوان به تونلهای زیر زمینی و ترتیب چیدن کله های سنگی که ادمی را بیاد دایره شگفت انگیز " استون هنج " ویا نحوه قرار دادن سنگهای " منهیر"ها در بریتانی می اندازد – اشاره کرد . ان تونلها انباشته از استخوانهای انسانهای باستانی است و http://pnu-club.com/imported/mising.jpgهمینطور دارای سنگ نوشته های دیواری است که شبیه سنگ نوشته های تمدنهای امریکای مرکزی و جنوبی است و همچنین تصاویر خدایان به جا مانده شبیه به تصاویر مورد پرستش در هندوستان وچین و مصر باستان میباشد . برای مثال " انسانهای پرنده " جزیره ایستر به طور حتم وابسته به حجاری " مرد اتش " که در هندوستان, امریکا و کشورهای حاشیه دریای مدیترانه وجود دارد میباشد – موجود افسانه ای که سمبل مادر تمدن کره زمین یا " اتلانتیس" افسانه ای است . ایا باور نمائیم که از مردمان اتلانتیس به جزیره ایستر امده اند.؟ شاید بر پایه افسانه هایی که میگویند : در ایام بسیار دور شاه " هوتو ماتوآ " به اتفاق ملکه اش و هفت هزار اعوان و انصارش به وسیله دو کشتی از دریا امدند, انها از دو تا جزیره واقع در خاستگاه خورشید ( مشرق زمین ) امدند, و زمانیکه به اینجا رسیدند جزیره انها به قعر دریا فرو رفت . به هر حال بسیاری از دانشمندان بر این باورند که انها اتلانتیسی نبوده بلکه احتمالا" از مردم جزایری بودند که سابقا" در حدو فاصل جزیره ایستر و قاره امریکا وجود داشته اند . قرنها پیش مردم جزیره ایستر بین دو تا پنج هزار نفر بودند که به دو دسته تقسیم می شدند . مردمان عادی که دارای گوشهای کوتاهی بودند و اعیان که دارای گوشهای درازی بودند, http://pnu-club.com/imported/mising.jpgیعنی این تعداد نرمه گوشهای خود را به وسیله اویزان کردن وزنه های مناسب دراز نموده اند,مشابه گوشهایی که در کله های سنگی مشاهده می کنیم . تا اینکه اعوام طغیان نمودند و ان جنگ داخلی منجر به کاهش جمعیت شد . دراز نمودن لاله گوش به عنوان نجیب زادگی در میان " اینکا "ها نیز مرسوم بوده است – و این موضوع عجیب خواهد بود که این رسم بطور مستقل هم در جزیره ایستر و هم در "پرو " مرسوم شده باشد . علاوه بر این خیلی از ابزار و کارهای هنری مردم این جزیره شباهت عجیبی به ابزار و کارهای هنری مردم باستانی پرو دارند . پس این احتمال وجود دارد که اینکاها خود را به جزیره ایستر رسانده و سپس به وسیله مهاجرین پولینزی از انجا رانده شده اند . اگر چنین باشد این احتمال وجود دارد که تازه واردین ایین پرستش را از اینکاها فرا گرفته و ان تندیس ها را درست نموده اند. شاید هم عقیده اجداد غول پیکر ما در زمانهای خیلی دور را همراهان " هوتوماتوآ " شاه اخذ نمده بودند . در این صورت شباهت غیر عادی بین پایه تندیس های سنگی این جزیره با نو " پاشا کامک " و " تایاهواناکوی* " اسرار امیز در امریکای جنوبی قابل توجیه باشد . باید بیاد داشته باشیم که بومیان باستانی امریکا تصور میکردند که در میان اجداد افسانه ای انها - غولهایی نیز وجود داشتند و از روی بعضی از حجاری های حیوانات عجیب که در صحرای پرو وجود دارد , نمونه های کوچکی را نیز در جزیره ایستر ساخته اند . نمونه دیگری از همسویی که http://pnu-club.com/imported/mising.jpgدر جزیره ایستر مشاهده شده این است که علامت حلزونی را که اینکاها – مصریان عهد باستان و سایر مردم باستان به عنوان علامت عدد 100 بکار میبردند, در انجا نیز به همین عنوان بکار میرفته است . اگر این فرضیه را بپذیریم که مردمان باستانی امریکا از بازماندگان بلافصل مردم اتلانتیس بوده اند در ان صورت جزیره ایستر نیز مربوط به قاره گمشده معروف خواهد بود . به هر حال در ان جزیره اثار باستانی قدیمی از تمدن اینکاها بچشم میخورد . از جمله اطاق اموات و تونلهایی زیر اقیانوس . خیلی از زمین شناسان بر این عقیده اند که گستره جزیره از این که هست بزرگتر نبوده است, اما قبول این نکته که ساکنان انجا این تونلهای بزرگ را بدون اینکه بجای دیگری منتهی بشوند, تنها برای لذت بردن از کندن سنگ انجام داده اند – نامعقول جلوه مینماید و چنین تصور میشود که ان تونلها شبکه ارتباطی بین چند جزیره اطراف بوده اند که حالا محو شده و زیر اب رفته اند . درست مانند شبکه ارتباطی زیر دریایی که بین مجمع الجزایر هاوایی موجود است و طبق این فرضیه این امکان وجود دارد که جزیره ایستر را به عنوان قربانگاه و گورستان دیگر جزایر انتخاب کرده بودند . و عده ای پا را از این فراتر نهاده و معتقدند که این جزیره به همین دلیل نفرین شده است و انواع بدبختی ها که بر سر مردم انجا نازل میشود . البته اینگونه تفکرات خرافی و موهوم بیش نیستند – هر چند که باید بپذیریم ساکنان ان جزیره در همه ادوار دچار مصیبت و بدبختی بوده اند . بعضی دیگر هنوز معتقدند که این جزیره نوعی معبد بوده که وقف مبارزه پایان ناپذیر بشر و نیروهای مخرب کیهانی و بلایایی مکرر ان بوده است . انها معتقدند که این جزیره بخشی از یک قاره گمشده که خود بخشی از سطح زمین در دوران های قدیم از قبیل لموریا – گوندوانا و مو بوده است – میباشد . با وجود اینها عده ای ادعا می کنند در کتب باستانی تبت شواهدی دال بر وجود جزیره ای دست یافته اند که تاثیری بر ما ندارد – ولی به طور حتم نوادگان ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد . انها باز معتقدند که جزیره ایستر چند فاجعه جهانی را پشت سر نهاده و به موجودیت خود ادامه خواهد داد – ولی وقتی نوبت ان نیز فرا رسد و به زیر ابها فرو برود – ان وقت دنیا بپایان خواهد رسید . ایا چنین خواهد شد.؟ اینها مطالبی بود از نظرات مختلف درباره جزیره ایستر – ایا روزی معمای این جزیره حل خواهد شد .؟ شما چه نظری دارید.
* نام ایستر - عید پاک مسیحیان که برابر است با عید فطر یا عید فصح یهودیان و در اولین یکشنبه فروردین ماه و بعد از اینکه ماه قمری از چهاردهم گذشته باشد جشن گرفته میشود
**تونل های زیرزمینی - بزودی یک مطلب باستان شناسی درباره تونل های زیر زمینی در وبلاک قرار خواهد گرفت
***لیما – پایتخت پرو
Borna66
09-16-2009, 03:31 PM
+ جزیره ایستر و تندیس های مرموز:.
جزیره ایستر و بناهای مشابه شاید بسیاری دیگر از معمای جزیره ایستر هرگز فاش نشود . در بین انها میتوان به تونلهای زیر زمینی و ترتیب چیدن کله های سنگی که ادمی را بیاد دایره شگفت انگیز " استون هنج " ویا نحوه قرار دادن سنگهای " منهیر"ها در بریتانی می اندازد – اشاره کرد . ان تونلها انباشته از استخوانهای انسانهای باستانی است و همینطور دارای سنگ نوشته های دیواری است که شبیه سنگ نوشته های تمدنهای امریکای مرکزی و جنوبی است و همچنین تصاویر خدایان به جا مانده شبیه به تصاویر مورد پرستش در هندوستان وچین و مصر باستان میباشد . برای مثال " انسانهای پرنده " جزیره ایستر به طور حتم وابسته به حجاری " مرد اتش " که در هندوستان, امریکا و کشورهای حاشیه دریای مدیترانه وجود دارد میباشد – موجود افسانه ای که سمبل مادر تمدن کره زمین یا " اتلانتیس" افسانه ای است . ایا باور نمائیم که از مردمان اتلانتیس به جزیره ایستر امده اند.؟ شاید بر پایه افسانه هایی که میگویند : در ایام بسیار دور شاه " هوتو ماتوآ " به اتفاق ملکه اش و هفت هزار اعوان و انصارش به وسیله دو کشتی از دریا امدند, انها از دو تا جزیره واقع در خاستگاه خورشید ( مشرق زمین ) امدند, و زمانیکه به اینجا رسیدند جزیره انها به قعر دریا فرو رفت . به هر حال بسیاری از دانشمندان بر این باورند که انها اتلانتیسی نبوده بلکه احتمالا" از مردم جزایری بودند که سابقا" در حدو فاصل جزیره ایستر و قاره امریکا وجود داشته اند . قرنها پیش مردم جزیره ایستر بین دو تا پنج هزار نفر بودند که به دو دسته تقسیم می شدند . مردمان عادی که دارای گوشهای کوتاهی بودند و اعیان که دارای گوشهای درازی بودند, یعنی این تعداد نرمه گوشهای خود را به وسیله اویزان کردن وزنه های مناسب دراز نموده اند,مشابه گوشهایی که در کله های سنگی مشاهده می کنیم . تا اینکه اعوام طغیان نمودند و ان جنگ داخلی منجر به کاهش جمعیت شد . دراز نمودن لاله گوش به عنوان نجیب زادگی در میان " اینکا "ها نیز مرسوم بوده است – و این موضوع عجیب خواهد بود که این رسم بطور مستقل هم در جزیره ایستر و هم در "پرو " مرسوم شده باشد . علاوه بر این خیلی از ابزار و کارهای هنری مردم این جزیره شباهت عجیبی به ابزار و کارهای هنری مردم باستانی پرو دارند . پس این احتمال وجود دارد که اینکاها خود را به جزیره ایستر رسانده و سپس به وسیله مهاجرین پولینزی از انجا رانده شده اند . اگر چنین باشد این احتمال وجود دارد که تازه واردین ایین پرستش را از اینکاها فرا گرفته و ان تندیس ها را درست نموده اند. شاید هم عقیده اجداد غول پیکر ما در زمانهای خیلی دور را همراهان " هوتوماتوآ " شاه اخذ نمده بودند . در این صورت شباهت غیر عادی بین پایه تندیس های سنگی این جزیره با نو " پاشا کامک " و " تایاهواناکوی* " اسرار امیز در امریکای جنوبی قابل توجیه باشد . باید بیاد داشته باشیم که بومیان باستانی امریکا تصور میکردند که در میان اجداد افسانه ای انها - غولهایی نیز وجود داشتند و از روی بعضی از حجاری های حیوانات عجیب که در صحرای پرو وجود دارد , نمونه های کوچکی را نیز در جزیره ایستر ساخته اند . نمونه دیگری از همسویی که در جزیره ایستر مشاهده شده این است که علامت حلزونی را که اینکاها – مصریان عهد باستان و سایر مردم باستان به عنوان علامت عدد 100 بکار میبردند, در انجا نیز به همین عنوان بکار میرفته است . اگر این فرضیه را بپذیریم که مردمان باستانی امریکا از بازماندگان بلافصل مردم اتلانتیس بوده اند در ان صورت جزیره ایستر نیز مربوط به قاره گمشده معروف خواهد بود . به هر حال در ان جزیره اثار باستانی قدیمی از تمدن اینکاها بچشم میخورد . از جمله اطاق اموات و تونلهایی زیر اقیانوس . خیلی از زمین شناسان بر این عقیده اند که گستره جزیره از این که هست بزرگتر نبوده است, اما قبول این نکته که ساکنان انجا این تونلهای بزرگ را بدون اینکه بجای دیگری منتهی بشوند, تنها برای لذت بردن از کندن سنگ انجام داده اند – نامعقول جلوه مینماید و چنین تصور میشود که ان تونلها شبکه ارتباطی بین چند جزیره اطراف بوده اند که حالا محو شده و زیر اب رفته اند . درست مانند شبکه ارتباطی زیر دریایی که بین مجمع الجزایر هاوایی موجود است و طبق این فرضیه این امکان وجود دارد که جزیره ایستر را به عنوان قربانگاه و گورستان دیگر جزایر انتخاب کرده بودند . و عده ای پا را از این فراتر نهاده و معتقدند که این جزیره به همین دلیل نفرین شده است و انواع بدبختی ها که بر سر مردم انجا نازل میشود . البته اینگونه تفکرات خرافی و موهوم بیش نیستند – هر چند که باید بپذیریم ساکنان ان جزیره در همه ادوار دچار مصیبت و بدبختی بوده اند . بعضی دیگر هنوز معتقدند که این جزیره نوعی معبد بوده که وقف مبارزه پایان ناپذیر بشر و نیروهای مخرب کیهانی و بلایایی مکرر ان بوده است . انها معتقدند که این جزیره بخشی از یک قاره گمشده که خود بخشی از سطح زمین در دوران های قدیم از قبیل لموریا – گوندوانا و مو بوده است – میباشد . با وجود اینها عده ای ادعا می کنند در کتب باستانی تبت شواهدی دال بر وجود جزیره ای دست یافته اند که تاثیری بر ما ندارد – ولی به طور حتم نوادگان ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد . انها باز معتقدند که جزیره ایستر چند فاجعه جهانی را پشت سر نهاده و به موجودیت خود ادامه خواهد داد – ولی وقتی نوبت ان نیز فرا رسد و به زیر ابها فرو برود – ان وقت دنیا بپایان خواهد رسید . ایا چنین خواهد شد.؟ اینها مطالبی بود از نظرات مختلف درباره جزیره ایستر – ایا روزی معمای این جزیره حل خواهد شد .؟ شما چه نظری دارید
Borna66
09-16-2009, 03:32 PM
+ تمدنهای اسرار امیز در امریکای جنوبی:.
" تمدنهای اسرار امیز در امریکای جنوبی " 1- " مهاجرت اسرار امیز " شاید بتوان امریکای جنوبی را مهد تمدن اسرار امیز زمین دانست . تمام این اسرار بوسیله قوم اینکا و مایا به وجود امده است . سرزمین امریکای جنوبی از همان اغاز بعنوان یک معما در برابر مورخین و باستانشناسان قرار گرفته است . واز همان اغاز صدها سئوال در برابر کاشفین این سرزمین قرار داشت که تا امروز در هاله ای از ابهام فرو رفته است . تمدنی که به نقطه اوج هنر و علم میرسد و بناهای را میسازد که حتا دانشمندان امروز با تمام وجود در برابرش کرنش میکند . این قوم اثار زیادی را در نقطه نقطه امریکای جنوبی از خود بیادگار گذاشته بعنوان مثال خرابه های جنگل های "کوات مالا " و " یوکاتان " را میتوان با ساختمانهای عظیم و با شکوه مصر مقایسه کرد . سطح زیربنای هرمی چون " چولولا " که در 60 مایلی شمال مکزیکو قرار دارد بزرگتر از هرم " خوفو " است و زیر بنای هرمی که در "تئوتی هاکان" در 30 مایلی شمال شهر مکزیکو قرار دارد ناحیه ای به وسعت تقریبی هشت مایل را پوشانده و همهء ساختمانهای این بناها در یک خط و در جهت ستارگان قرار گرفته اند . مطابق قدیمی ترین متن هائیکه از " تئوتی هاکان " بجا مانده خدایان در این نقطه جمع میشدند, وبرای انسنهای دیگر تصمیم میگرفتند . از جمله میتوان به تقویم "مایاها" و فرمول نویسی شان که صحیح ترین و دقیق ترین تقویم های جهان بشمار میروند اشاره کرد و امروز ثابت گردیده تمام بناها در " چی چن ایت زا " و " تیکال " و " کوپان " و " پاله نگ " مطابق تقویم افسانه ای "مایا"ها ساخته شده است و این فقط بخاطره احتیاج نبوده, که مایاها هرم ها و بناهای خود را میساختند . بلکه نظر مهم تری برای ساختن این بناها در بین بوده است . که تقویم به انها دستور میداده که هر پنجاه دو سال یکمرتبه بتعداد معینی,از این پله ها میباید تکمیل گردد . سنگهای بکار برده شده با این تقویم ها ارتباط داشته و پایان هر ساختمان معرف یک دوره نجومی بوده است . در اثر پدیدهء خارق العاده و باور نکردنی که در سال 600 ( البته مبنای تقویم خودشان ) اتفاق افتاده!! مردم مایا ناگهان مجبور شدند شهرهای را ترک کنند . شهرهائی با ان معابد زیباو هرم های که حتا امروزه هم یک شاهکار هنری منصوب میشوند . مجسمه های ظریف, استادیومهای عظیم,میدانهای جالب, همه و همه را پس از صرف اینهمه تلاش و هنر و کار و کوشش پشت سر گذاردند. پس از تخلیه شهرهای مزبور, جنگل شروع به پیشروی در جهت شهر کرد و گسترش جنگل باعث نابودی ساختمانهای بزرگ گردید و بالاخره تمام ان زیبائی ها تبدیل به تابلوئی از خرابه ها گردید . پس از این واقعه دیگر هیچکس در این شهرها سکنی نکرد . تا امروز فرضیه های بسیاری توسط باستان شناسان و محققان درباره این گوچ عجیب بیان شده اما تمام انها تنها یک فرضیه هستند . اجازه بدهید چند فرضیه مهم را که توسط محققان بیان شده برای شما بیان کنم . عده ای بر این عقیده هستند که قوم مایا توسط یک حمله تجاوزکارانه از سرزمین خود بیرون رانده شدند , ولی بلافاصله این سئوال پیش می اید که کدام قدرت قادر بود تا مایاها را که در اوج تمدن و فرهنگ و قدرت خود قرار داشتند شکست بدهند.؟ ودلیل دیگر اینکه هیچ اثر و نشانه ای که بتواند از یک برخورد نظامی خبر بدهد در این سرزمین پیدا نشده است . نظریه دیگر این است که مسائل جوی باعث مهاجرت ملی سکنه این سرزمین شده است ولی دلیلی برای طرفداری از این نظریه وجود ندارد. زیرا که فاصله پیموده شده در این محاجرت دست جمعی فقط حدود 225 مایل است که حتا یک کلاغ هم میتواند به اسانی انرا طی کند . نظریه دیگر این است که هجوم بیماری باعث این مهاجرت شده اما بازهم همان سئوال فاصله کم مطرح میشود و در اخر چرا بعد از پایان بیماری به شهر خود باز نگشته اند . همانگونه که قبلا گفتم " مایا "ها اسرار امیز ترین تمدن پیشین بشر بشمار میروند . 2- " ستاره شناسان بینظیر " همانگونه که گفتم "مایا"ها تقویمی بسیار دقیقی داشتند که تا 400 میلیون سال را بصورت دقیق محاسبه کرده بودند که حتا امروز هم برای دانشمندان بصورت یک راز باقی مانده . انها منجمان و ستاره شناسان بی همتائی نیز بودند که در کار خود بسیار خبره نشان میدادند . انها پس از مهاجرت دوباره شروع به ساختن ساختمانها, اهرام ها و معاید خود , مطابق تاریخی که قبلا در تقویم ثبت شده بود کردند . برای اینکه شما عزیزان به دقت و بینظیر بودن تقویم مایاها پی ببرید,دورهای زمانی مورد استفاده انانرا با هم مورور میکنیم دیدبانی ( رصدخانه ) چی چن اولین و قدیمیترین ساختمان مدور ( استوانه ای ) در مایا محسوب میشود و حتی در حال حاضر هم که مرمت شده دقیقا شبیه رصدخانه های امروزی میباشد . ساختمان مزبور,مدور و ارتفاع ان از جنگلهای اطراف بسیار بالاتر است . و به روی سه قطعه زمین مرتفع بنا شده است و در داخل پله هایی مارپیچ قسمتهای پائینی را به قسمت بالائی پست دیدبانی متصل میکند و در قسمت کنبدی این ساختمان دیدبانی دریچه ای است که میتوان از طریق انها ستاره ها و صفحه اسمان را بخوبی دید و رصد کرد. دیوار خارجی ان از نقش های خدای باران و انسانهای بالدار پوشیده شده است . همانگونه که قبلا گفتم اسرار بیشماری در این تمدن ناشناخته وجود دارد . این قوم اطلاعات زیادی از سیارات و بخصوص از اورانوس و نپتون داشتند . باور کردنی نیست ولی انها در ریاضیات خود از عدد صفر استفاده میکردند و برای همین محاسبات انها اینگونه دقیق میباشد . انان معلوماتی که منجر به محاسبات سالهای شمسی و ونوسی میشود را تا چهار رقم اعشاری بدست اورده بودند
Borna66
09-16-2009, 03:33 PM
+ مایاها ( اقوام درخشان باستان ):.
قوم مایا با فرهنگ ترین جامعه را در سراسر آمریکای مرکزی تشکیل داد . آنان در زمینه های ادبیات نوشتاری ، شهرسازی ، ریاضیات و ستاره شناسی به پیشرفت های قابل توجهی نایل آمندند . مایاها ، باآن که فرهنگ اولمک در کرانه هی خلیج مکزیک حدود نهصد سال پیش ازمیلاد رو به انحطاط رفته بود شدیداً تحت تأثیر شیوه ی تفکر آنها بودند . تمدن درمیان قوم مایا پیشرفت میکرد و آنان به داد و ستد بازرگانی با شهرهای مونت آلبان و تئوری هوآلکان در شمال پرداختند . اما باید درنظر داشت که شهرسازی مایاها پیش ا ز آنکه شهرهای باستانی فوق ساخته شوند ، آغاز شده بود . مایاهای باستانی از یک نژاد و تیره بودند و به زبانهایی مشابه سخن میگفتند . سرزمین های اولیه قوم مایا شامل منتهی الیه جنوبی مکزیک ، گواتمالا ، بلیز و قسمتی از کاستاریکا و هندوراس می شد ، مساحتی تقریباً به اندازه ی بریتانیای کبیر . قلمرو مایاها را میتوان به سه بخش تقسیم کرد : نواحی کوهستانی جنوبی که به سواحل اقیانوس آرام می رسد ، نواحی مرکزی پوشیده از جنگل و نواحی خشک شمالی بعد از دوره ترقی این تمدن ، سرانجام نه پیشگویی ها توانست تمدن مایا راز افول نجات بخشد و نه قربانی کردن ها . این افول به دلائل مختلفی می توانسته باشد : به خاطر پیشی گرفتن میزان افزایش جمعیت از میزان تولیدات غذایی ، منازعات بین شهر ها ، خشکسالی طولانی که مردم را مجبور به ترک شهر ها کرده باشد . این اضمحلال کلاسیک را یکی از عمده ترین تغییرات تاریخ بشری خوانده اند والبته این به معنای پایان سرنوشت مایا نبود . درهمان زمان در نواحی شمالی تعدادی شهر که از سیمای کلاسیک مایا سهمی داشتد ، ساخته شد
Borna66
09-16-2009, 07:30 PM
+ مایاها ( اقوام درخشان باستان ):.
قوم مایا با فرهنگ ترین جامعه را در سراسر آمریکای مرکزی تشکیل داد . آنان در زمینه های ادبیات نوشتاری ، شهرسازی ، ریاضیات و ستاره شناسی به پیشرفت های قابل توجهی نایل آمندند . مایاها ، باآن که فرهنگ اولمک در کرانه هی خلیج مکزیک حدود نهصد سال پیش ازمیلاد رو به انحطاط رفته بود شدیداً تحت تأثیر شیوه ی تفکر آنها بودند . تمدن درمیان قوم مایا پیشرفت میکرد و آنان به داد و ستد بازرگانی با شهرهای مونت آلبان و تئوری هوآلکان در شمال پرداختند . اما باید درنظر داشت که شهرسازی مایاها پیش ا ز آنکه شهرهای باستانی فوق ساخته شوند ، آغاز شده بود . مایاهای باستانی از یک نژاد و تیره بودند و به زبانهایی مشابه سخن میگفتند . سرزمین های اولیه قوم مایا شامل منتهی الیه جنوبی مکزیک ، گواتمالا ، بلیز و قسمتی از کاستاریکا و هندوراس می شد ، مساحتی تقریباً به اندازه ی بریتانیای کبیر . قلمرو مایاها را میتوان به سه بخش تقسیم کرد : نواحی کوهستانی جنوبی که به سواحل اقیانوس آرام می رسد ، نواحی مرکزی پوشیده از جنگل و نواحی خشک شمالی بعد از دوره ترقی این تمدن ، سرانجام نه پیشگویی ها توانست تمدن مایا راز افول نجات بخشد و نه قربانی کردن ها . این افول به دلائل مختلفی می توانسته باشد : به خاطر پیشی گرفتن میزان افزایش جمعیت از میزان تولیدات غذایی ، منازعات بین شهر ها ، خشکسالی طولانی که مردم را مجبور به ترک شهر ها کرده باشد . این اضمحلال کلاسیک را یکی از عمده ترین تغییرات تاریخ بشری خوانده اند والبته این به معنای پایان سرنوشت مایا نبود . درهمان زمان در نواحی شمالی تعدادی شهر که از سیمای کلاسیک مایا سهمی داشتد ، ساخته شد
Borna66
09-16-2009, 07:43 PM
" ستاره شناسان بینظیر "
همانگونه که گفتم "مایا"ها تقویمی بسیار دقیقی داشتند که تا 400 میلیون سال را بصورت دقیق محاسبه کرده بودند که حتا امروز هم برای دانشمندان بصورت یک راز باقی مانده . آنها منجمان و ستاره شناسان بی همتائی نیز بودند که در کار خود بسیار خبره نشان میدادند . آنها پس از مهاجرت دوباره شروع به ساختن ساختمانها, اهرام ها و معاید خود , مطابق تاریخی که قبلا در تقویم ثبت شده بود کردند . برای اینکه شما عزیزان به دقت و بینظیر بودن تقویم مایاها پی ببرید, دورهای زمانی مورد استفاده آنانرا با هم مورور میکنیم دیدبانی ( رصدخانه ) چی چن اولین و قدیمیترین ساختمان مدور ( استوانه ای ) در مایا محسوب میشود و حتی در حال حاضر هم که مرمت شده دقیقا شبیه رصدخانه های امروزی میباشد .
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2752.jpg
ساختمان مزبور,مدور و ارتفاع ان از جنگلهای اطراف بسیار بالاتر است . و به روی سه قطعه زمین مرتفع بنا شده است و در داخل پله هایی مارپیچ قسمتهای پائینی را به قسمت بالائی پست دیدبانی متصل میکند و در قسمت گنبدی این ساختمان دیدبانی دریچه ای است که میتوان از طریق انها ستاره ها و صفحه اسمان را بخوبی دید و رصد کرد. دیوار خارجی ان از نقش های خدای باران و انسانهای بالدار پوشیده شده است . همانگونه که قبلا گفتم اسرار بیشماری در این تمدن ناشناخته وجود دارد . این قوم اطلاعات زیادی از سیارات و بخصوص از اورانوس و نپتون داشتند . باور کردنی نیست ولی انها در ریاضیات خود از عدد صفر استفاده میکردند و برای همین محاسبات آنها اینگونه دقیق میباشد . آنان معلوماتی که منجر به محاسبات سالهای شمسی و ونوسی میشود را تا چهار رقم اعشاری بدست آورده بودند .
Borna66
09-16-2009, 07:43 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
نمونه ای از اهرام قاره آمریکا در 2500 سال گذشته
تاریخ آمریکا پیش از رسیدن اروپائیان به آنجا تقریبآ ناگتفه مانده است، بطوریکه هم اکنون نیز همه ساله بخش های تازه ای از آن آشکار می شود.
نخستین انسانهایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قاره های دیگر رفته بودند. پاره ای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. زمانی گروه های اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند و حتی از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رساندند. سر انجام چهارده هزار سال پیش یا اندکی زودتر گروه های انسانی از آسیا گذر کردند و خود را به قاره آمریکا رساندند.
این گروه های انسانی، مانند سایر گروه های آن دوران، هنر و مهارت بقا و زنده ماندن را داشتند و نیز صاحب ابزارهای سنگی، استخوانی و چوبی بودند. به همین ترتیب دارای فرهنگ پر اهمیت در کنار هم و باهم زیستن بودند که در نتیجه برایشان جا و مکانی در جهان فراهم می آورد. اما هنوز به کشاورزی دست نیافته بودند و با راه های پر پیچ و خمی که در زندگی امروز تمدن نامیده می شود آشنا نشده بودند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
از صنایع دستی استک (aztec)
طی هزاران سال پیش از کشف آمریکا به دست کاشفان اروپایی در سال 1492 ، مردمانی که امروز به بومی آمریکایی یا سرخپوست معروفند در جدایی و انزوای مطلق از قسمت های دیگر جهان تکامل یافتند. جدایی این بومیان بدان معنا نیست که آنان همگی یک شکل و یکسان ماندند. اجتماعاتی متنوع و گونه گون در میان آنان پدید آمد. گروه هایی از آنان به شیوه خود و با استعدادهای خاص خویش تکامل یافتند، گروه هایی نیز نابود شدند و از میان رفتند ...
مردمان و اقوام گوناگون دو قاره آمریکا هر یک تاریخ مخصوص به خود را داشتند، دقیقا" مانند اروپاییان. هر گروهی افسانه آفرینش مخصوص به خود را داشت، افسانه ای که مردمان آن گروه را به همان بخش از زمین خودشان مربوط می ساخت. سالخوردگان در تمام جوامع بومی حافظ خاطرات گذشته بودند. آنان با داستانها، ترانه ها، اشعار و مراسم در زنده نگه داشتن سنت ها و وقایع معنا دار می کوشیدند. علاوه بر آن اشیاء نیز معرف گذشته بودند. یک چپق ممکن بود نیای آنان را که سازنده چپق بود به یاد آورد و دود کردن و کشیدن تنباکو توسط آن چپق، احترام به روح نیاکان ...
ورود اروپاییان
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
یک زن بومی آمریکایی
از آثار وحشتناک ورود اروپائیان به آمریکا، انکار اهمیت و حتی وجود تاریخ پر شکوه بومیان در آمریکا بود. از آن چا که نست های دو قاره آمریکا با سنت های اروپا بسیار متفاوت بود، برای اروپائیان تقریبا" غیر ممکن بود که درک کنند این مردمان هم برای خود تاریخی داشته اند مردمی که حتی برای ثبت و ضبط تاریخ خود روش معتبری داشتند.
علائم سابقه های تاریخی بومیان که به شکل اشیا، نوشتار یا تصویر وجود داشتند غالبا" توسط اروپایی ها منهدم و نابود می شد. چون طبق سلیقه مذهبی و طرز تفکر آنان نبود. تاریخ را بزرگسالان و سالخوردگان به جوانان منتقل می کردند ولی هنگامی که بیماری، جنگ، و جابجایی اجباری، کار تربیت کودکان و تشریفات قبیله ای را مختل می کرد، تاریخ رنگ می باخت. بنابراین در خلال چند نسل پس از ورود اروپائیان قسمت عمده تاریخ آمریکا از میان رفت.
با این همه، این حقیقت تلخ پایان ماجرا نیست با وجود تخریب گذشته این مردمان، بومیان موفق شدند از راه های گوناگونی تاریخ خود را زنده نگه دارند. این تاریخ در نام مکانها، آوازها، داستانهای خانوادگی، اسطوره ها و آداب و رسوم، هستی خود را نشان می دهد ... تاریخ آمریکای باستان در اشیاء بسیار کهن که در مجموعه های خصوصی یا در موزه ها نگهداری می شود زندگی می کند.
از کتاب آمریکای باستان نوشته کاترین ج لانگ ترجمه فرید جواهر کلام
Borna66
09-16-2009, 07:43 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2772.jpg
نقشه ای از سرزمین های آمریکا بسال ۱۵۶۶ میلادی
تاریخ آمریکا بعنوان یک کشور به کمابیش چهارصد سال باز میگردد، کما اینکه روز استقلال رسمی آمریکا در سال ۱۷۷۶ بود. اما آمریکا بعنوان یک زیستگاه بشری قدمت بسیار بیشتری دارد.
ساکنین بومی آمریکا
نخستین انسانهایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قارههای دیگر رفته بودند. پارهای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. زمانی گروههای اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند و حتی از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رساندند. سرانجام در حدود ۱۴٬۰۰۰ سال پیش (به روایتی ۲۵٬۰۰۰ سال پیش) از آسیا و از راه آنچه امروز تنگه برینگ نامیده میشود به قاره آمریکا وارد شدند. از این نخستین آمریکاییان سنگنگارهها و گورستانهای و برخی اشیا دیگر بجا ماندهاست. بومیان و سرخپوستان بتدریج به درجات مختلف تکامل اجتماعی و فرهنگی رسیدند و نتیجه آن پدید آوردن تمدن هایی بود که در اوج شکوفایی به عالی ترین مدارج تمدن باستانی نایل شدند. این تمدنها، مایا،تول تکها، آزتکها، اینکاها نام داشتند.
تمدن مایا
تمدن مایا از اتحاد و به هم پیوستن ۲۰ قبیله سرخپوست در آمریکای مرکزی در کنار سواحل خلیج مکزیک در ۵۰۰سال پیش از میلاد شکل گرفته و در قرن های هشتم و نهم میلادی به اوج خود رسید. از لحاظ آثار هنری و معماری هیچ تمدن دیگری در قاره آمریکا نتوانست از مایاها پیشی بگیرد. تمدن مایا در قرن شانزدهم میلادی توسط فاتحین اسپانیایی افول کرد.
تمدن تول تک ها
در بین قرن های هشتم تا دهم مردمانی از سوی شمال به فلات مرکزی مکزیک هجوم آورده و اندکی پیش از سال ۱۰۰۰ میلادی امپراطوری تول تکها را تشکیل دادند. سپس تهاجم خود به سمت جنوب ادامه داده و بخش هایی از سرزمین های متعلق به مایاها را تصرف کردند. تول تکها نیز همانند مایاها دارای معماری و هنر پیشرفته ای بودهاند. امپراطوری تول تکها در قرن دوازدهم میلادی به علت خشکسالی دراز مدت و قحطی و امواج جدید هجومها و یورشهای سرخپوستان شمالی افول کرد.
تمدن آزتکها
آزتکها، قبیله کوچکی بودند که در قرن دوازدهم وارد فلات مرکزی مکزیک شده و به تدریج سرزمین های اطراف، از اقیانوس آرام تا خلیج مکزیک را تحت سلطه خود درآوردند. اوج توسعه امپراطوری آزتکها در قرن های پانزدهم و شانزدهم میلادی رخ داده که در این زمان جمعیت کلی امپراطوری بالغ بر ۵ میلیون نفر بودهاست. در نهایت در سال ۱۵۱۹ با تهاجم فاتحین اسپانیایی و کشته شدن آخرین پادشاه آنها، تمدن آزتکها نابود می شود.
تمدن اینکاها
این تمدن در دره های بلند رشته کوه آند در آمریکای جنوبی و در بین قرن های یازدهم تا پانزدهم میلادی به تدریج شکل گرفت. اوج امپراطوری اینکاها در بین سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۵۳۳ میلادی بوده بطوریکه جمعیت آنها در اوایل قرن شانزدهم به حدود ۶ میلیون نفر می رسد. امپراطوری اینکاها در اوج قدرت در جنگ با فاتحین اسپانیایی شکست خورده و نابود می شود.
Borna66
09-16-2009, 07:44 PM
اکتشافات و مهاجرت اروپاییان
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2773.jpg
تصویری از کشتی میفلاور در بندر پلیموث در بوستون. این واقعه امروزه یک نقطه مهم در تاریخ آمریکا محسوب می گردد.
اگرچه گفته میشود که مردمان شمال اروپا مانند وایکینگها بارها به سواحل شرقی آمریکا آمده بودند ولی موج مهاجرت اروپاییها، پس از سفر کریستف کلمب از کشور پرتغال به این قاره آغاز شد. در سالهای ۱۶۰۰ به تدریج گروههای اروپاییان به قاره جدید آمده و در آنجا زندگی تازهای را شروع کردند.
اسپانیاییها در منطقه فلوریدای امروز ساکن شدند. بریتانیایی ها شهر جیمز تاون در ویرجینیای امروز را آباد کردند، هلندیها نیو آمستردام را که اکنون نیویورک خوانده میشود، ساختند و فرانسوی ها نیز در ایالت جنوبی لوئیزیانا و اطراف رودخانه می سی سی پی ساکن شدند.
نام «آمریکا»
نام «آمریکا» به احتمال زیاد از نام دریانورد ایتالیایی آمریگو وسپوچی مشتق شده است. این دریانورد سفرهای اکتشافی خود در قاره جدید را از برزیل کنونی شروع کرد و در نقشه برداری از سواحل قاره آمریکا نقش مهمی ایفا کرد. اولین بار نام «آمریکا» در سال ۱۵۰۷ میلادی در نقشهٔ یک کشیش آلمانی به نام «مارتین ولدزموئلر» ظاهر شد. این اولین نقشهٔ شناخته شده در جهان است که برای اولین بار تصویر نسبتاً کاملی از نیمکره غربی ارائه میکند. این کشیش آلمانی که در شهر «سن دی» فرانسه مشغول به کار بود، از اطلاعات آمریگو وسپوچی برای انتشار این نقشه بهره برده بود. در این نقشه کلمهٔ آمریکا روی منطقه برزیل کنونی نقش بسته است یعنی منطقه ای که وسپوچی اکتشافات خود را از آنجا آغاز کرد. جالب اینجاست که مارتین ولدزموئلر آلمانی فقط همین یکبار از «آمریکا» برای نامیدن قاره جدید استفاده کرد. وی نقشهٔ بعدی خود را ۹ سال بعد یعنی در سال ۱۵۱۶ منتشر کرد و در آن قاره آمریکا را «سرزمین ناشناخته» یا به لاتین «Terra Incognita» خواند.
Borna66
09-16-2009, 07:44 PM
زاپوتک
زاپوتک نام یکی از تمدنهای باستانی مکزیک است.
از سال 500 قبل از میلاد تا سال 500 میلادی، ساکنین شهر کوهستانی مونته آلبان، در دره حاصلخیز «واهاکا» میزیستند. مونته آلبان مرکز دینی و بازرگانی تمدن زاپوتک بود. مردم زاپوتک در ساختن اشیاء سفالی، پارچههای رنگارنگ، طلا و جواهرات مهارت خاصی داشتند. کاهنان زاپوتک از نوعی تقویم ابتدایی استفاده میکردند. آنان، حساب ایام را از طریق حجاری تصاویر خاصی (نمادهایی) بر روی سنگ، ثبت مینمودند. این حجاری ها، قدیمیترین آثار خطی، در قاره آمریکا محسوب میشوند.
حدود 500 ق.م
اقوام زاپوتک شروع به استقرار در دره «لوآکسان» در جنوب شرقی مکزیک میکنند. حکمرانان زاپوتک فتوحات خود را روی تخته سنگها («دانزانته»ها) ثبت میکردند. صورتهای ناموزون حجاری شده روی سنگها، با دهانهای باز و چشمان بسته، بیانگر دشمنان شکست خورده زاپوتکها میباشند.
حدود 400 ق.م
با استفاده از نیروی کار برده ها، زاپوتکها آغاز به مسطح نمودن بخش مرتفع پایتختشان، مونته آلبان، میکنند. آنها ساخت یک میدان بزرگ که توسط معبد هرمی شکل احاطه شده را شروع میکنند.
حدود 200- 350 ق.م
میدان شهر «مونته آلبان»، مرکز دینی و اجتماعی شهر میشود. بیشتر جمعیت حومه شهر، شروع به ساختن خانههایی در دامنه کوه میکنند. این خانهها با ایجاد برشهایی در دل کوه ساخته میشدند. جمعیت مونته آلبان به حدود 17000 نفر میرسد.
200 ق.م
میدان اصلی شهر مونته آلبان بازسازی میشود. مونته آلبان بصورت یک مرکز بازرگانی، رونق بیشتری مییابد. جمعیت شهر به حدود 20000 نفر میرسد.
حدود 500- 300 م
اقتدار شهر مونته آلبان رو به افول میرود اما این شهر بهعنوان یک مرکز مهم تجاری و فرهنگی باقی میماند و در این زمان، «تئوتی واکان» شهر اصلی مکزیک میباشد.
حقایق ثبت شده
قوم «زاپوتک» پارچههای بافته شده خود را با استفاده از رنگ قرمز روشن، رنگ آمیزی میکردند. آنها، ماده اصلی این رنگ را از بدن خشک شده حشرات ریزی موسوم به «کوچی نیل»، که روی گیاه کاکتوس میزیستند، به دست میآوردند. بتدریج ماده رنگی «کوچی نیل» در مکزیک و آمریکای مرکزی، به یک کالای تجار با ارزش تبدیل شد.
Borna66
09-16-2009, 07:44 PM
دوران استعمار
مناطق مختلف شرقی آمریکا چند بار بین قدرتهای بزرگ اروپایی دست به دست شد. مهاجران بریتانیایی در بخشهای زیادی از سرزمین جدید مستقر شدند و این بخشها بهصورت مستعمرهٔ بریتانیا اداره میشد. نبردهایی نیز بین مهاجران اروپایی و مردمان بومی آمریکا بر سر مالکیت زمین در میگرفت. قسمت بزرگی از سرزمین های شرقی قاره آمریکا مستعمره بریتانیا بود و تجار بریتانیایی با استفاده از نیروی کار رایگان بردگان آفریقایی از طریق بندرهای غربی این کشور مثل منچستر و گلاسگو و لیورپول سیستم تجاری بسیار پرسود و بی سابقه ای ایجاد کردند. دولت بریتانیا برای تأمین مخارج جنگهای استعمار و رقابت با قدرتهای دیگر اروپایی ابتدا مالیاتهای تجارت بین این کشور و مستعمرات آمریکایی را بالا برد، و سپس بطور فزاینده اقدام به دخالت و کنترل تجارت نسبتاً آزاد بین بریتانیا و مستعمراتش در قاره آمریکا کرد. این دخالت ها تا حدی بود که اقتصاددان مشهور آدام اسمیت در مورد عواقب آن به دولت برتانیا هشدار داده بود. تجار و مستعمرهنشینان از پرداخت این مالیات ناراضی بودند و بالاخره به شورش علیه حکومت بریتانیا دست زدند. دولتهای اسپانیا و فرانسه که در آن دوران بزرگترین رقیب امپراتوری بریتانیا بودند، اقدام به کمک مالی و تسلیحاتی شورشیان کردند به این امید که بتواند دست بریتانیا را از مستعمرات وسیع آمریکای شمالی کوتاه کرده، آمریکا را تبدیل به متحد خود در مقابل بریتانیا نمایند.
۱۶۰۰-۱۸۲۰: صلح با بریتانیا و استقلال مستعمرات
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
ژنرال جرج واشنگتن در مبارزه با بریتانیا، هنگام عبور از رودخانه دلاویر.
بدین ترتیب جنگهای انقلاب آمریکا از آوریل ۱۷۷۵ با نبرد لگزینگتون آغاز و در سال ۱۷۸۳ در پی امضای قرارداد صلح با بریتانیا پایان یافت. استقلال ۱۳ مستعمرهی آمریکای شمالی با صدور اعلامیه استقلال آمریکا در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ بدست آمد. این ۱۳ مستعمره سابق در حالی اعلام استقلال کردند که هیچ یک هنوز دارای ویژگیهای حقوقی یک دولت/ایالت نبودند. با رفع مسائل حقوقی در ۱۷۷۷ و امضای اولین پیمان اتحاد در ۱۷۸۱، ایالات متحده آمریکا متشکل از ۱۳ ایالت بنیان گذاشته شد.
دولت فرانسه که استقلال آمریکا را پیروزی بزرگی برای خود در مقابل بریتانیا می دید، با افزایش کمک های مالی و علمی سعی در نزدیک کردن کشور جدید با فرانسه داشت. در این راستا، معمار شهیر فرانسوی پیر شارل لانفان (Pierre Charles L'enfent) مامور شد نخستین طرح جامع شهرسازی را برای شهر جدید واشینگتن، پایتخت کشور ایالات متحده، ارائه دهد.
فرانسه حتی تا یک سده پس از استقلال آمریکا از بریتانیا، کشور آمریکا را نزدیک و همسو و نمادی از صدور فرهنگ آزادی خواهی انقلابی فرانسوی می دید. به مناسبت صدمین سال استقلال آمریکا، دولت فرانسه در سال ۱۸۸۶ مجسمه بزرگی با عنوان «روشنایی آزادی در جهان می درخشد» به آمریکا هدیه کرد که هم اکنون در جزیره آزادی (Liberty Island) در بندر نیویورک نصب و به «مجسمه آزادی» مشهور است.
۱۸۲۰-۱۹۰۰: جنگهای داخلی
http://pnu-club.com/imported/2009/09/82.png
نبرد گتیزبرگ
سال ۱۸۶۱، جنگ داخلی آمریکا رخ داد که یکی از خونینترین جنگها از این نوع در جهان میباشد. علت این جنگ به بردهداری در ایالات جنوبی مربوط میشد که آبراهام لینکلن خواهان براندازی آن بود. این جنگ در سال ۱۸۶۵ با پیروزی شمالیها به رهبری لینکلن، پایان گرفت.
۱۹۰۰-۱۹۵۰: جنگهای جهانی
در جنگ جهانی اول، پس از یک پیروزی امپراتوری آلمان بر روسیه تزاری، آمریکا پس از اعلام جنگ زیردریایی آلمانیها در سال ۱۹۱۷، به مداخله در جنگ کشیده شد. پس از شکست آلمانیها و آغاز جنگ جهانی دوم آمریکا در کنار بریتانیا و سایر متفقین بر ضد رایش سوم میجنگید. آمریکا که در ابتدا در این جنگ نیز بیطرف بود در ۷ دسامبر ۱۹۴۱، با حمله هوایی ناگهانی ژاپن بر پرل هاربر (بندر مروارید) در هاوایی مواجه شد. این حمله که باعث کشتهشدن تعداد زیادی از خدمه و سربازان نیروی دریایی آمریکا و بخش بزرگی از تجهیزات آن بود، بهانه اصلی حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی در پایان جنگ جهانی دوم میباشد.
با پیروزی متفقین، شکست نهایی آلمان نازی در این جنگ و تخریب شدید زیرساختارهای اقتصادی و صنعتی اروپا، آمریکا که کمترین خسارات را متحمل شده بود، به عنوان قدرت بزرگ جهانی پدیدار شد. با اینحال پیامد مستقیم این جنگ، منازعه ای گسترده تر بود که به جنگ سرد لقب یافت. تنش میان آمریکا و شوروی در این سال ها حتی منجر به ناپایداری های سیاسی در داخل آمریکا، همچون ظهور مک کارتیسم گردید.
۱۹۵۰ تا دوره معاصر
http://pnu-club.com/imported/2009/09/5.jpeg
حمله پلیس به معترضین نژادپرستی در سال ۱۹۶۵ در آلاباما. این جنبش به جنبش حقوق مدنی معروف گردید.
از وقایع مهم پس از جنگ جهانی دوم، جنگ کره و جنگ ویتنام بود که آمریکا در هر دو حضور نظامی داشت.
جنبش حقوق مدنی در دهه شصت میلادی رسوایی واترگیت را بدنبال خود داشت که باعث اولین و تنها استعفای ریاست جمهوری این کشور در تاریخ گردید.
تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی باعث به قدرت رسیدن رونالد ریگان و آغاز دوره قدرت محافظه کاران در دولت آمریکا شد.
با حملات ۱۱ سپتامبر، آمریکا دور جدیدی از حضور نظامی در کشورهای دیگر را آغاز نمود که تا به امروز ادامه دارد.
Borna66
09-16-2009, 07:45 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/83.png
The Aztec Empire, on the eve of the Spanish Conquest.
آزتکها، یک تمدن مزو آمریکایی را در مکزیک مرکزی شامل میشدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتکها یعنی ناهواتل، در لغت به معنی افرادی است که از آزتلان (سرزمین افسانهای آزتکها) میآمدند. آزتکها خود را بیشتر مکزیکا صدا میکردند، که از آن امروزه نام کشور مکزیک مشتق شدهاست. سال ۱۸۱۰، طبیعتشناس پروسی الکساندر فون هولمبولدت برای اولین بار لفظ مدرن آزتک را برای این تمدن و یا ملّت، ابداع کرد.
پایتخت آزتکها تنوشتیتلان (Tenochtitlan) نام داشت و از سال ۱۳۲۵ تا ۱۵۲۱، دوازده نفر بر آن فرمانروایی کردند. پس از جنگهای خونین، در ۱۳ اوت ۱۵۲۱، آخرین حکمران آزتکها خود را تسلیم اسپانیاییها کرد.
فرهنگ
اینان پرستشگاهها و برجها و خانههای بسیاری را با مصالح سنگی ساخته بودند . در رشته نجوم، حقوق و حکومت ، پیشرفت کرده بودند . در بسیاری از هنرها و پیشهها صاحب مهارت شده بودند . به موسیقی ، رقص، نمایشنامه، و ادبیات علاقهمند بودند.
گذشته از اینها آزتکها چندین باغ گیاهشناسی یا گیاه پروری داشتند که اروپائیها تا آن زمان با چنین چیزی آشنا نشده بودند. در سرزمین آزتکها شبکه بزرگی برای آبیاری زمینهای کشاورزی ایجاد شده بود. صنعت بافندگی ، شکل گرفته بود. در میان این مردم ، تاسیساتی مانند تیمارستان با پزشکان و جراحان متخصص وجود داشت. اینان تمدنی بس شگفت انگیز داشتند.
در سال ۱۵۱۹ میلادی یک ملوان اسپانیائی به نام ارناندو کورتز همراه با ارتشی کوچک ، به آزتکها حمله کرد . او پس از نبردهای سخت و خونین توانست قدرت و حکومت آزتکها را سرنگون و نابود کند . آنگاه اسپانیائیها مکزیک را جزئی از سرزمین امپراتوری اسپانیا بشمار آوردند .
ولی امروزه نیز بسیاری از سرخ پوستان ساکن مکزیک به زبان آزتک سخن میگویند . مکزیک امروزی و مکزیکیهای معاصر از اینکه به آزتکها تعلق دارند بر خود میبالند . آنها توانستهاند بسیاری از شیوههای زندگی ، آداب و رسوم آزتکها را تا امروز حفظ کنند . برخی از واژههای آزتک نه فقط در میان مکزیکیها یافت میشوند بلکه به زبانهای بزرگ مانند زبان انگلیسی نیز راه یافتهاند . از میان این واژهها میتوان به chocolate (= شکلات) ، tomato (= گوجه فرنگی) ، ocelot (= گربه پلنگی) ، coyote (= کایوت) ، avocado (= درخت آوکادو) و برخی واژههای دیگر اشاره کرد .
بدین ترتیب ، با آنکه قدرت و حکومت امپراتوری آزتکهای باستان در چهارصد و اندی سال پیش از این نابود شد ، تاثیرشان در جنبههای گوناگون زندگی فرهنگی ملت مکزیک همچنان زندهاست .
Borna66
09-16-2009, 07:45 PM
تاریخ آلاسکا
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2774.jpg
نگاره ای از نبرد سرخپوستان سیتکا در آلاسکا با مهاجران روسی در ۱۸۰۴ میلادی
پیش از ورود سفید پوستان به آلاسکا، اسکیموها ، آلئوت و سرخپوستان تنها مردمان ساکن این سرزمین بودند.
پتر کبیر، تزار روسیه ، در ۱۷۲۵ میلادی، ویتوس برینگ (Vitos bering) ، دریانورد دانمارکی را که در خدمت روسیه بود مامور کرد تا حدود کرانه های شمال شرقی روسیه را کشف و مشخص نماید. برینگ در دومین سفر پژوهشی خود ، در سال 1741 م به سرزمینی رسید که امروزه آلاسکا نامیده می شود. هنگامی که نخستین اروپاییها به جستجوی مسیری میان اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام در شمال پرداختند 3 قوم اسکیموها، آلئوتها و سرخپوستان در سرزمین قطبی آلاسکا ساکن بودند.در سال 1741 میلادی روسها پرچم خود را در این مجمع الجزایر وسیع که آلاسکا نامیده میشد برافراشتند. چند سال بعد، شکارچیان بالن و تاجران پوست در منطقه مستقر شده و یک بازار در جزیره کودیاک(Kodiak Island) در سال 1784 میلادی ایجاد کردند. با کشف طلا سیل مهاجران به منطقه سرازیر شد و توجه امریکاییها به این سرزمین ثروتمند جلب گردید.دولت ایالات متحده برای فروش آلاسکا روسیه تزاری را تحت فشار گذاشت.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2775.jpg
نخستین اتومبیل بر روی نخستین بزرگراه آلاسکا در ۱۹۱۳
در سال ۱۷۶۷ میلادی، آمریکا سرزمین آلاسکا را به مبلغ 7.2 میلیون دلار از قرار هر جریب فرنگی دو سنت از روسیه خرید . بسیاری از مردم آمریکا از این ولخرجی ناراضی بودند اما پس از کشف معادن طلا و مس در این سرزمین نظر مردم تغییر کرد و عده ی بیشماری برای بهره برداری از این گونه منابع طبیعی به آلاسکا رفتند. آلاسکا در جنگ جهانی دوم به سبب اینکه نزدیک ترین بخش قاره آمریکا به آسیا است، اهمیت نظامی خاصی یافت. این سرزمین در سوم ژانویه ۱۹۵۹ چهل و نهمین ایالت آمریکا شناخته شد.
گاه شمار برخی وقایع دیگر در آلاسکا
۱۹۱۲: آتشفشان کاتمای (در زبان محلی ناواروپتا) به ارتفاع ۲۰۴۸ متر واقع در پارک ملی کتمای فوران کرد و تا ۱۰۰ مایل اطراف خود را در حدود ۴ متر خاکستر پوشاند و آسمان آلاسکا را از سیاهی و تاریکی فراپوشاند.
۱۹۱۷: بنابر تصویب کنگره آمریکا پارک ملی مک کینلی به رسمیت شناخته شد. این مکان دارای حیات وحشی تماشایی نظیر گوزن آمریکای شمالی (caribou)، خرسهای خاکستری، گرگ و غیره است، و دارای بزرگترین کوه قاره آمریکای شمالی میباشد.
۱۹۶۴: بزرگترین زمین لرزه تاریخ تا آنزمان در آلاسکا رخ داد به مقیاس 8.4 ریشتر ( هنگام بازنگری در ۱۹۷۷ اعلام شد که 9.2 ریشتر بوده) که باعث ایجاد یک تسونامی عظیم در جنوب غربی آلاسکا به سمت جزایر کوریل در روسیه و ژاپن شد که ارتفاع این امواج تا ۵۰ متر گزارش شد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2776.jpg
پرندگان مرده بدنبال حادثه نفتی ۱۹۸۹
۱۹۸۹: یک تانکر شرکت نفتی اکسون والدز با 1.26 میلیون بشکه نفت در پایانه شمالی خطوط نفتی آلاسکا در ۲۴ مارس ۱۹۸۹ به گل نشست. به ناچار برای رهایی کامل نفتکش ۲۴۰ هزار (۲۶۰ هزار هم گفته شده) بشکه نفت در پرینس ویلیام سوند رها شد. این منطقه یک منطقه غنی از سمور آبی، وال (نهنگ ها)، بالن های دریایی (گراز دریایی ، ملوانانی که ماهی صید می کردند و ماهی بود. مساحتی در حدود ۱۷۷۰ کیلومتر مربع را این آلودگی در بر گرفت و سالها طول کشید تا بتوانند تمامی آلودگی را پالایش کنند. هزاران پرنده و پستاندارهای دریایی و ماهی در این فاجعه محیط زیستی تلف شدند.
بعدها معلوم شد خطای مسلم از ناخدای تانکر بوده، و تانکر از حد مجاز برای به گل ننشستن فراتر رفته بود و این فاجعه محیط زیستی را به بار آورد که بدترین نمونه در تاریخ آمریکا لقب گرفت. شرکت اکسون و کمپانی سرویس خطوط لوله کشی آلاسکا به پرداخت جریمه ای سنگین محکوم شدند.
Borna66
09-16-2009, 07:45 PM
اینکا (امپراتوری)
http://pnu-club.com/imported/2009/09/71.png
گسترهٔ امپراتوری اینکا (۱۴۳۸-۱۵۲۷).
امپراتوری اینکا (۱۴۳۸ - ۱۵۳۳)، یک امپراتوری از مردم بومی (سرخپوست) در آمریکای جنوبی بود. این امپراتوری در بیشترین پهناوری خود، کشورهای امروزی پرو، اکوادور، بولیوی، و بخشهایی از آرژانتین، شیلی و کلمبیا را دربرمیگرفت. شهر کوزکو پایتخت اداری، سیاسی و نظامی آن به شمار میآمد. در سدهٔ شانزدهم میلادی با ورود اسپانیایی ها به پرو، این امپراتوری درهمشکست و قلمرو آن مستملکهٔ اسپانیا گشت.
نام
واژهٔ اینکا به معنای "خدا در زمین"، بر گرفته از زبان بومیان کشور پرو در آمریکای جنوبی است.
ریشهها
ریشهها، پیدایش و تکامل تمدن اینکا، هنوز در هالهای از ابهام باقی مانده است. در بارهٔ تاریخ این قوم، منبع و نوشتهای وجود ندارد، چون اینکاها فاقد خط بودهاند. اما به نظر میرسد قبایل اینکا که در پیرامون دریاچهٔ تیتیکاکا میزیستهاند، در سدهٔ دوازدهم میلادی به رهبری مانکوکاپاک، فرمانروای افسانهای اینکا، سرزمینهای مجاور را فتح کرده و با بنای شهر کوزکو، تمدن اینکا را بنیان نهادهاند.
اسطورهها
دربارهٔ پیدایش و تکامل تمدن اینکا، افسانهها و اسطورههای زیادی نقل شده است. یکی از گویندگان این اسطورهها، گارسیلازودولاوگا، از تاریخنگاران فتح سرزمین اینکا به دست اسپانیاییهاست. اسطورهای که وی نقل کرده، از این قرار است: مانکوکاپاک و مامااوکلو یک زوج افسانهای و از ارباب انواع بودهاند که با لشگری از جادوگران و جنیان کرانههای دریاچه تیتیکاکا را ترک کردند تا به سرزمین برگزیده کوچ کنند. هنگامی که به تپه هواناکائوری (جایی که شهر کوزکو ساخته شد) رسیدند، لشگر جادویی مانکو در داخل زمین فرو رفتند و این برای مانکو و همسرش، نشانهٔ پایان انتظار برای جستجوی سرزمین موعود بود و به این ترتیب، این زوج افسانهای شهر خود را روی این تپه بنا کردند.
Borna66
09-16-2009, 07:51 PM
گسترش
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2700.jpg
ماچوپیچو، شهر فراموش شده habboاینکا.
تمدن اینکا در آغاز تنها یک دولت-شهر کوچک شامل شهر کوزکو و سرزمینهای پیرامون آن بود، اما در سدهٔ پانزدهم میلادی، پاچاکوتی، نهمین امپراتور اینکا و ملقب به ساپا اینکا (رهبر بزرگ)، با گشودن بخش بزرگی از کوههای آند، قلمرو اینکا را از حدود کوزکو بسیار فراتر برد و دولت-شهر کوزکو را به یک امپراتوری بزرگ تبدیل کرد. این امپراتوری که تاهوانتینسویو نامیده میشد، یک سازمان فدرالی با یک دولت مرکزی (کوزکو) و چهار استان با دولتهای محلی به نامهای: چینچایسویو، آنتیسویو، کونتیسویو و کولاسویو بود. همچنین گمان میرود که پاچاکوتی سازندهٔ شهر اسرارآمیز ماچوپیچو بوده باشد. پس از پاچاکوتی، دیگر فرمانروایان اینکا به ترتیب عبارت بودند از:
توپاک اینکا یوپانکوی پسر پاچاکوتی
توپاک اینکا دهمین امپراتور اینکا در زمان فرمانروایی پدرش فرمانده ارتش تاهوانتینسویو بود. وی در سال 1463 میلادی، بخشی از سرزمینهای شمالی قلمرو پدرش (شامل بخشهایی از اکوادور و کلمبیای کنونی)را گشود و پس از مرگ پدرش در 1471 و رسیدن به امپراتوری نیز به فتوحاتش ادامه داد. مهمترین گشایشهای وی، فتح کشور چیمور (جدیترین دشمن اینکا در کرانههای پروی کنونی) بود.
هوایناکاپاک پسر توپاک اینکا
در زمان هوایناکاپاک، یازدهمین فرمانروا، امپراتوری اینکا به بیشترین وسعت خود رسید. او بخشهایی از شیلی و آرژانتین کنونی را به قلمرو امپراتوری پیوست کرد. نیز برخی از شورشهای داخلی را سرکوب نمود. همچنین قلمروش را میان دو فرزندش، هواسکار و آتاهوالپا تقسیم کرد.
Borna66
09-16-2009, 07:51 PM
آتاهوالپا
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2701.jpg
چهرهنگاری از آتاهوالپا که در زمان حیات او کشیده شده.
آتاهوالپا (۱۵۳۳ - ۱۵۰۲) سیزدهمین و آخرین امپراتور اینکا در آمریکای جنوبی بود.
او فرزند هوایناکاپاک و یکی از همسرانش دوچیسلا بودهاست. او و برادر ناتنی و بزرگترش هواسکار (فرزند ارشد هوایتاکاپاک و وارث تاج و تخت وی) همزمان باهم در قلمروی که پدرشان میان آن دو تقسیم کرده بود، به امپراتوری تاهوانتینسویو (نام رسمی امپراتوری اینکا) رسیدند. بخش بزرگتر و مهمتر امپراتوری شامل کوزکو (پایتخت باستانی اینکا)، به هواسکار و بخش شمال به پایتختی کیتو (پایتخت امروزی اکوادور) به آتاهوالپا تعلق گرفته بود. (مادر آتاهوالپا، دوچیسلا اهل کیتو بود.)
با ورود اسپانیاییها به سرزمین تاهوانتینسویو، میان دو برادر جنگ درگرفت. در یورش هواسکار به کیتو، نخست آتاهوالپا به دست برادرش اسیر شد، اما توانست فرار کند و در جنگ چیمبورازو، هواسکار را به اسارت درآورد. سپس به کوزکو شتافت تا پایههای قدرتش را تحکیم کند و خود را فرمانروای یگانه تاهوانتینسویو نامید. وی آماده کارزار با اسپانیاییها شد و در روز ۱۶ نوامبر ۱۵۳۲، در یک جنگ سرنوشتساز در دشت کاخامارکا با فرانسیسکو پیزارو فاتح اسپانیایی به نبرد پرداخت و به اسارت درآمد. وی در ابتدا پیشنهاد گروش به مسیحیت را نپذیرفت و کتاب مقدسی را که وینسنتدووالورده کشیش اسپانیایی بر او عرضه کرده بود بر زمین انداخت. پیزارو به وی پیشنهاد کرد تا آزادی خود را در ازای پرداخت مقادیر هنگفتی از طلا و جواهرات به دست آورد. هواسکار که او نیز به اسارت اسپانیاییها درآمده بود، پیشنهاد کرد که مقدار بیشتری جواهرات بپردازد. آتاهوالپا که میترسید اسپانیاییها، برادرش را علیه وی بشورانند، دستور داد تا در توطئهای هواسکار را به قتل برسانند.
تاوانی که سپاهیان آتاهوالپا پس از دو ماه دیرکرد به پیزارو پرداختند در رهایی امپراتور پیشین اینکا کارگر نیفتاد. وی در ۲۹ اوت ۱۵۳۳، پس از تعمید تحمیلی و پذیرش اجباری مسیحیت به دار آویخته شد. جنازه وی را در مراسمی باشکوه به خاک سپردند، اما سرخپوستان شبانه جسد وی را ربودند و در کیتو به خاک سپردند. هنوز هم برخی از قبایل سنتی برای آتاهوالپا سوگواری میکنند.
آتاهوالپا را پس از اعدام به خاک نسپردند بلکه او را سوزاندند. نه به این دلیل که زجر بکشد بلکه به این علت که کسی تنواند جسدش را مومیایی کنند و او از حیات بعد از مرگ بی بهره بماند. (اعتقاد اقوام اینکا)
Borna66
09-16-2009, 07:51 PM
پراتوری اینکا شامل چهار استان بود که به این نام خوانده میشد.
تقسیمات
http://pnu-club.com/imported/2009/09/84.png
پرچم چینچایسویو.
چینچایسویو در شمال غربی،
http://pnu-club.com/imported/2009/09/85.png
پرچم آنتیسویو.
آنتیسویو در شمال شرقی، که همجوار جنگلهای آمازون بود. نام آن برگرفته از آنتیها بود. آنتیها گروهی از اقوام بومی بودند که در این استان میزیستند، مانند پانوها و کامپاها.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/86.png
پرچم کونتیسویو.
کونتیسویو در جنوب غربی،
http://pnu-club.com/imported/2009/09/87.png
پرچم کولاسویو.
کولاسویو در جنوب شرقی، که زادبوم قوم آیمارا بود و شامل بخشهایی از آرژانتین، شیلی، پرو و بولیوی کنونی میشد. این استان در سده شانزدهم میلادی و در زمان هوایناکاپاک به قلمرو امپراتوری افزوده شد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/88.png
برگرفته از
Wikipedia, the Free Encyclopedia.
Borna66
09-16-2009, 07:51 PM
سرخپوستان ایالات متحده آمریکا
از دانشنامهٔ آزاد
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2777.jpg
سرخپوستان آمریکایی
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2778.jpg
نقشه درصد پراکندگی سرخپوستها در سال ۱۹۹۰ آمریکا.
سُرخپوستان آمریکایی (به انگلیسی: Native Americans) به بومیانی که در ایالات متحده آمریکا و آلاسکا اسکان دارند یا زیستهاند گویند.
جمعیت کل تمام قبایل مختلف امروزه تا حدود ۲٫۵ میلیون نفر تخمین زده میشود.[۱]
فرهنگ
موزه ملی سرخپوستان ایالات متحده آمریکا
زبانهای آتاباسکی
موزه ایالتی آریزونا
جغجغه (سرخپوستان)
تاماهاوک
تاریخ
کریستوف کلمب پنداشته بود که سرخپوستان آمریکای مرکزی هندی هستند، از این رو امروزه در بیشتر زبانهای اروپایی بومیان قاره آمریکا را هندی میخوانند.
سرخپوستان آمریکایی با ورود اروپاییان با بیماریهای همهگیر، نابودی فرهنگ و از دست رفتن خاکروبرو شدند.
برخی قبایل سرخپوستان به مدت دو قرن در بردگی سفیدپوستان بودند و برخی دیگر همانند واقعه کشتار ووندد نی به نابودی کشانده شدند.
قبیلههای مشهور
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2779.jpg
نمونه صنایع دستی کهن سرخپوستان آمریکا. کاسه سفالی واقع در موزه ایالتی آریزونا
پوئبلو
آپاچی
ناواهو
سو
کواپا
اوسیج
چروکی
شوشونی
قبیله کادو
مکانها
یادبود ملی خرابههای آزتک
مانیومنت ولی
تپههای کاهوکیا
پارک ملی تاریخی فرهنگ چاکو
رهبران نامدار
ابر سرخ
گاو نشسته
اسب دیوانه
Borna66
09-16-2009, 07:52 PM
موزه ملی سرخپوستان ایالات متحده آمریکا
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2780.jpg
موزه ملی سرخپوستان ایالات متحده آمریکا (به انگلیسی: National Museum of the American Indian) یکی از مراکز فرهنگی ایالات متحده آمریکا است.
شعبه مرکزی این موزه سرخپوستان آمریکایی در شهر واشنگتن دی سی در آمریکا قرار دارد.
این مرکز متعلق به موسسه اسمیتسونین است.
وبگاه رسمی
Borna66
09-16-2009, 07:52 PM
موزه ایالتی آریزونا
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2781.jpg
نمایی از ورودی اصلی موزه
موزه ایالتی آریزونا (به انگلیسی: Arizona State Museum) تاسیس ۱۸۹۳، از غنی ترین موزه های فرهنگ سرخپوستان ایالات متحده امریکا بوده و در شهر توسان در ایالت آریزونا واقع است.
این موزه وابسته به موسسه اسمیتسونی بوده و تحت اداره مرکز تحقیقات فرهنگ سرخپوستان بومی دانشگاه آریزونا قرار دارد.
موزه ایالتی آریزونا (که در داخل محوطه دانشگاه آریزونا قرار دارد) با ۲۰٬۰۰۰ کوزه، حاوی بزرگترین کلکسیون کوزه های سفالی سرخپوستان آمریکاست.
نگارستان
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2782.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2783.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2784.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2785.jpg
Borna66
09-16-2009, 07:52 PM
غجغه (سرخپوستان)
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2786.jpg
یک جغجغه سنتی ساخت سرخپوستان آریزونا
جغجغه (به انگلیسی: Tomahawk) نام یک ابزار سنتی سرخپوستان آمریکا است.
در برخی قبایل، از جغجغه در مراسمی برای دعای باران استفاد می شده است. در برخی قبایل دیگر و بخصوص در میان قبایل با اعتقادات شامانیستی، از جغجغه برای احضار روح نیاکان کمک گرفته می شده است.
در برخی قبایل، جغجغه یکی از دارایی های پرارزش روسای قبیله به حساب می آمده.
منابع
↑ Indian Dances of North America: Their Importance to Indian Life. Reginald Laubin, Gladys Laubin. University of Oklahoma Press. 1989. ISBN 0-8061-2172-6, 9780806121727. pp.225
↑ The Complete Idiot's Guide to Shamanism. Gini Graham Scott. 2002. ISBN 0-02-864364-X, 9780028643649. pp.114
↑World Myths and Legends in Art (Minneapolis Institute of Arts)
تاماهاوک
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2787.jpg
یک تاماهاوک سنتی ساخت سرخپوستان آریزونا
تاماهاوک (به انگلیسی: Tomahawk) نام یک ابزار سنتی شکار سرخپوستان آمریکا است.
Borna66
09-16-2009, 07:52 PM
از دانشنامهٔ آزاد
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2788.jpg
کشتار زانوی زخمی (به انگلیسی: The massacre of Wounded Knee) یک واقعه در تاریخ آمریکا است.
در ۲۹ دسامبر ۱۸۹۰ (۱۲۶۸ خورشیدی) گردان هفتم سوارهنظام ایالات متحده در محل زانوی زخمی در داکوتای جنوبی ۴۰۰ تن از مردان، زنان و کودکان سرخپوستان آمریکایی را قتل عام کرد.
این کشتار آخرین ستیز مسلحانه بزرگ میان قبیله سو لاکوتا و ایالات متحده آمریکا بود.
از این واقعه فیلمی نیز در سال ۲۰۰۷ ساخته گردید.
Borna66
09-16-2009, 07:53 PM
مردمان باستانی پوئبلو
http://pnu-club.com/imported/2009/09/89.png
نقشه مناطق مسکونی آناسازیها در آمریکای شمالی
مردمان باستانی پوئبلو (به انگلیسی: Ancient Pueblo Peoples) مردمان سرخپوستان آمریکایی بودند که از قدیم در خانههای خشتی به نام پوئبلو در قاره آمریکای شمالی ساکن بودند.
پیشینه
سرخپوستان «آناسازی» در نواحی مرتفع و بی آب و علف جنوب غربی قاره امریکای شمالی، زندگی میکردند. بین سالهای ۱۰۵۰ و ۱۳۰۰ میلادی، آنها روستاهایی با خانههای چند طبقه به نام پوئبلو ساختند. بعضی از پوئبلوها دارای ۲۰۰ اتاق بودند. مردان آناسازی در اتاقهای زیرزمینی به نام کیوا مراسم مذهبی خود را برگزار میکردند. آناسازیها مردمی کشاورز بودند و هنرهای دستی تخصص داشتند. سرخپوستان پوئبلوی ساکن ایالتهای آریزونا و نیومکزیکو، از اعقاب آنان هستند.
گاهشمار مردم پوئبلو
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2789.jpg
کنیون د شلی، در آریزونا.
گاهشمار تاریخ زندیگ مردم پوئبلونشین:
در حدود ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلادی
مردمی به نام سبدبافان، اجداد «آناسازیها»، در روستاها سکنی میگزینند. آنان به استفاده از ملاط گل رس و تنه درختان خانههایی میسازند که نیمی از آن پایین تر از سطح زمین قرار داشت.
پیرامون ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلادی
در این دوره، سبدبافان خانههاشان را روی زمین احداث میکردند. خانههای زیر زمینی قدیمی بتدریج بصورت کیوا (اتاق زیرزمینی مخصوص نیایش و گرد همایی) مورد استفاده قرار گرفتند.
پیرامون ۱۰۵۰ تا ۱۳۰۰ میلادی
پوئبلوهای (روستاهایی با خانههای چند طبقه) بسیار بزرگ که ساخت آن مستلزم تلاش و زحمت فراوان بود، به دست سرخپوستان آناسازی بنا گردید. دیوارهای بلند، برجهای دیده بانی، و مواضع دفاعی که روی صخرهها تعبیه شده بود، نشان میدهد که این روستاها به طور متناوب مورد هجوم قرار میگرفتند. احتمالاً مهاجمان نیاکان سرخپوستان آپاچی و ناواهوا بودند.
۹۹ ـ ۱۲۷۶
خشکسالی شدید باعث از بین رفتن غلات و کمیاب شدن گیاهان و حیوانات گردید. ساکنان پوئبلوها دچار خشکسالی و کمیابی شدند.
۱۳۰۰
پوئبلوهای بزرگ سرخپوستان آناسازی در شمال نیومکزیکو، متروک شدند. کسانی که از قحطی ناشی از خشکسالی و تهاجم قبایل رقیب جان سالم بدر برده بودند، به نواحی مرکزی آریزونا مهاجرت کردند.
۱۵۳۹
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2790.jpg
خرابههای پبلو در پارک ملی تاریخی فرهنگ چاکو
نخستین کاشفان اسپانیایی وارد سرزمین پوئبلو شدند. سفرهای اکتشافی آنها شیوه زندگی تیره پوئبلو را تحت تأثیر قرار نداد.
۱۵۹۸
اسپانیاییها مستعمره نیومکزیکو را بنیاد گذاشتند و «سانتافه» را به عنوان پایتخت آن قرار دادند. مبلغان مسیحی سعی کردند تا اعتقادات قوم پوئبلو را تغییر دهند. اسپانیاییها همراه خود، خوردنیهای جدیدی، مانند گندم و هلو، و نیز حرفههای جدیدی، مثل پشم ریسی و بافندگی، به ارمغان آوردند.
۱۶۸۰
قوم پوئبلو علیه حاکمان اسپانیایی خود خیزش کردند. در جریان این خیزش آنها به اسب دست پیدا کردند.
۱۶۹۲
اسپانیاییها ازنو بر قوم پوئبلو مسلط شدند. ولیکن، قوم صلح طلب پوئبلو از طریق مقاومت منفی، شیوه زندگی خود را ادامه دادند. (فرهنگ پوئبلو در جوامع جدیدی که سرخپوستان امریکایی در آریزونا بوجود آوردند، شکوفا شد.)
واژه اسپانیایی پوئبلو به معنی «روستا» میباشد. این واژه برای توصیف شیوه زندگی قبایل سرخپوست امریکای شمالی به کار میرود. مردم آناسازی بزرگترین پوئبلوها را بنا کردند. آنها در ناحیهای که امروزه به نام چهارکُنج («فورکورنرز») شناخته میشود و محل تلاقی مرزهای چهار ایالت یوتا، کلرادو، آریزونا و نیومکزیکو میباشد، زندگی میکردند. آناسازیها نوادگان کشاورزان اولیهای به نام سبدبافان بودند.
سبدبافان
سرخپوستان سبدساز در خانههایی که نیمی از آن پایین تر از سطح زمین قرار داشت و با بهره گیری از تنه درختان و ملاط گل ساخته میشد، زندگی میکردند. کیواهای مقدس قوم آناسازی احتمالاً از روی شکل و طرح آنها ساخته شدهاند. سبدبافان مردمی کشاورز بودند اما به گردآوری گیاهان و شکر گوزن و خرگوش نیز میپرداختند. آنها به استفاده از الیاف بدست آمده از ساقههای نی و جگن و درختان یوکا و عود امریکایی انواع مختلف ظروف بسته بندی را از قبیل سبدهای حصیری و زنبیلهای انعطاف پذیر، و حتی پارچه کفن و انواع صندل (دمپایی) را میبافتند. سبدبافها به یک میزان از ذرت، لوبیا و انواع کدو تغذیه میکردند. آنها بوقلمون را برای استفاده از گوشت و پر آن که در درست کردن لباسهای پر به کار میرفت، پرورش میدادند. سبدبافان را همچنین به کشت پنبه و تنباکو و سفالگری میپرداختند. آناسازیها با تکامل بخشیدن به این موارد، فرهنگی غنی بوجود آوردند.
کشاورزی
هر دو گروه مردان و زنان آناسازی در کشتزارهای خود که به اندازه یک باغ بود، کار میکردند. آنها نیز مانند سبدبافان به کشت ذرت، لوبیا و کدو میپرداختند. آنها با استفاده از یک شبکه آبرسانی پیچیده، متشکل از حوضچههای مخروطی شکل مخصوص جمع آوری آب باران، کانالها و سدها، مزارع ذرت خود را آبیاری میکردند.
سفالگری
آناسازیها ظروف سفالی بسیار متنوعی میساختند. آنها ظرفهایی به شکل اردک یا پرنده، بطریهایی با سر خمیده و نازک یا دارای دو سر و کوزههایی با بدنه گرد و دستگیرههای رکابی میساختند. آنها این ظروف سفالی را با نقشهای زنده و روشن رنگ آمیزی میکردند و ترکیب سیاه در زمینه سفید، ترکیب رنگ رایج بود. در حالیکه کار سفالگری بهوسیله زنان انجام میشد، مردها به کار بافندگی اشتغال داشتند.
بازرگانی
هر چند آناسازیهای روستا نشین مردمانی موفق و خود کفا بودند، شواهدی از تجارت آنان با مکزیک و احتمالاً با مردم دره میسی سی پی، به دست آمدهاست. گروههای مختلف قوم پوئبلو برای فیروزه و پرهای رنگارنگ و زیبای پرندگان غیر بومی، مانند طوطی، ارزش فراوانی قائل بودند. در یک روستای بزرگ متعلق به مردم آناسازی، مانند پوئبلو بونیتو،که احتمالاً بازاری تجملی بوده مواد غذایی را که از جنوب و شرق میآوردند، معامله میکردند.
حقایق ثبت شده
در پایان سده هفدهم، قوم پوئبلو اسبهای استعمارگران اسپانیایی را به چنگ آوردند. آنها تعدادی از این حیوانات را به قبایل شمالی، مثل قبیله یوت، فروختند و تعدادی دیگر را در جنگها از دست دادند. اسبها به تدریج روش زندگی بومیان امریکا را عوض میکردند. در حدود سال ۱۷۴۰ م قبایل شکارچی بوفالو در دشتهای بزرگ، به سرعت و قدرت اسبهای خود متکی بودند.
منابع
برگرفته از دانشنامهٔ رشد
__________________
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.