PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جن در دوران باستان



Borna66
09-16-2009, 02:19 PM
جن در اقوام ملل باستان:.

پیش از تولد حضرت محمد اجنه قدرتمندترین موجودات این دنیا بودند زیرا که از اسرار عالم غیب خبر داشتند . ماهیت اجنه از گرمای شعله آتش است و بنابراین وزن نداشته و از قوانین فیزیک دنیای ما آزاد هستند . آنها به راحتی تا نزدیکی دروازه های بهشت می رفتند و اخبار عالم غیب را از سایر فرشتگان می شنیدند در حالیکه انسانها چنین توانایی نداشته و ندارند و با این آگاهی و علم موفق می شدند انسانها را فریب داده و خود را خدای جهان مغرفی کنند . میلیونها انسان به پرسنش و قربانی دادن برای خدایانی که از نوع جن بودند پرداختند. نمونه هایی از این مردم در قرآن ذکر شده اند که با بلایای آسمانی نابود شدند.

جن پرستی هنوز هم بسیار رواج دارد و از پرطرفدارترین ادیان این دنیا است . مردم قبایل آفریقایی و مردم دور از چشم آمازون و جنگلهای دور افتاده و بالاتر از آن مردم سرزمین هندوستان که خود را پیرو آیین برهمایی می نامند همگی نمونه هایی از جن پرستی در دنیای امروز هستند.

با تولد محمد(ص) در حدود ???? سال پیش اجنه قدرت پرواز به عالم غیب را از دست دادند و بر طبق قرآن فرشتگان نگهبانی با اسلحه های آتشین به آنها حمله کرده و آنها را از محدوده ی عالم غیب راندند و دیگر هم اجازه ی ورود ندارند . به این ترتیب ارتباط اجنه و تاثیرشان با عالم انسانها بسیار کم شد.

قرآن می فرماید که اجنه از دید انسانها محو شدند به طوریکه دیگر حتی حضرت محمد هم نمی توانست اجنه را که از سر و کول او هنگام نماز بالا می رفتند ببیند. !

تمام این نوشته ها به صورت نسبی می باشد . خواهش می کنم اگر در سخن توهین یا مواردی اشتباه شده ببخشید

Borna66
09-16-2009, 02:21 PM
جنه در هندوستان و ایران باستان::.




ادیان هندوستان و ایران باستان پیوند نا گسستنی با هم دارند . این مردم آریایی که دین اصلی آنها پرستش اجنه بود هزاران هزار سال پیش در ایران و هندوستان امروزی ساکن شدند و همگی به یک زبان تکلم می کردند.

ایرانیان شرح حال خدایان متعدد خود را به زبان اوستایی نوشتند و هندیان همان مطالب را به زبان سنسکریت در ودا ها نگاشتند. اگرچه بخش اعظم ادبیات اوستایی ایران از بین رفته اما وداهای هندیان دست نخورده وجود دارد و در خانه و کاشانه ی همه ی آنها دیده و خوانده می شود.

ظلم و جنایت موبدان ایرانی پیش از زرتشت به قدری بود که بر اساس آنچه که در حفاریها به دست آمده و آنچه که در کتب باقی مانده - موبدان مردم را وادار به پرستش هزاران خدا در آن واحد می کردند و آتش عنصر اساسی این پرستش بوده چرا که جن آتش به نام آگنی مسئول پیشکش کردن هدایا به سایر اجنه بوده است.

زرتشت بر علیه آیین جن پرستی که آن را آیین اوستایی می نامیدند ایستاد و کسی به او ایمان نیاورد به جز ? یا ? نفر از بستگانش. و زرتشت مجبور شد که ارومیه را ترک کند و به سمت شرق برود . در آن زمان که گشتاسب پادشاه کیانی در شرق بود و به زرتشت ایمان آرود و مردم جن پرست ایران را به زور شمشیر به آیین زرتشتی که آیین یگانه پرستی بود در آورد اما روزگار خوشی زود تمام شد و با مرگ گشتاسب مردم دوباره به سراغ آیین پدران خود رفتند. با مرگ زرتشت - موبدان تعالیم زرتشت را به میل خو دوباره نویسی کردند و با آیین چند خدایی و چند ایزدی مخلوط کردند و به این ترتیب زرتشتیت پایان یافت. متاسفانه آیین زرتشی امروز بویی از زرتشت نبرده است چرا که زرتشت ساخت هر نوع معبد و عبادتگاه را ممنوع کرد و قرار دادن آتش را مخصوصا نشانه ی کفر نامید .

برخلاف مردم ایران - مردم هند هیچ وقت هدایتگری به خود ندیدند تا زمان بودا .

شرایط مردم هند امروزه از نظر دینی همانند وضیعت اسف بار ایرانیان پیش از اسلام است . در دوران باستان اجنه ی زیادی به مردم ظاهر شده و معجزاتی برای فریب دادن آنها انجام دادند. برهمنان(موبدان) که بالاترین طبقه ی اجتماعی بودند به پرستش و خدمت انجه ایستادند تا آنها هم قدرتهایی از اجنه بگیرند . این جریان تا امروز ادامه دارد و اگر شما برهمنی را مسخره کنید او با کمک اجنه از این مسئله خبر دار شده و مشکلی سر راه شمما قرار می دهد. ترس از همین موجودات خطرناک است که مردم را ناچار به پرستش اجنه می کند.

پیش از اسلام مردم ایران اجنه را گرامی می دانستند و معابد متعددی برای آناهیتا و بهرام و بهمن و ...می ساختند و در آن قربانی می کردند اما پس از اسلام برای نجات دادن میراث باستانی خود چهره ی یکتا پرستی به آیین خود داده و کم کم دیو ها نقش منفی به خود گرفتند به طوریکه ??? سال پس از اسلام فردوسی بزرگ دیوها را مسبب بدی معرفی کرده و رستم پهلوان به جنگ آنها می رفته است تا مردم را نجات دهد.

در ادبیات هند این اجنه هستند که بر دنیای انسانها مسلط بوده و به آنها لطف و محبت می کنند . اجنه در هندوستان و ادبیات هندو خدایان مهم و بسیار مثبتی نام برده می شوند که وجود تناسخ را ترویج داده و روج بشر را وادار به پرستش آلات جنسی و تناسلی می کنند.

Borna66
09-16-2009, 02:21 PM
اجنه در تمدن بین النهرین::.

تمدن بین النهرین با داستانها و زندگی اجنه در هم پیچیده شده است .

اجنه ی بسیاری مسئول مرگ و قربانی شدن هزاران هزار انسان بی گناه در این مناطق هستند . اقوامی مثل سدوم که دختران و پسران جوان را در معبد خدایان جن خود زنده به آتش کشیدند .

در لوجه های تمدن آشور و ایلام و سومر ارتباطات نزدیک بین اجنه و انسانها نمایش داده شده است و بسیاری از این لوجه های ترسیم می کند که چگونه اجنه با انسانها در آمیختند و چگونه موجودات وحشتناکی از نیمه انسان و نیمه جن ساختند.

اطولا هر کجا که در متون باستانی با نام خدایان روبه رو می شویم منظور اجنه هستند چون اجنه طول عمر بسیار زیادی داشته و مثلا ??????? سال برای آنها به کوتاهی یک فصل قلمداد می شود . بنابراین می توان مطمئن بود که تمام اجنه ای که در باستان وجود داشتند هنوز هم زنده هستند و هنوز هم به دنبال راهی برای ورود به دنیای ما و فریب دادن انسانهای ضعیف النفس هستند. بسیاری از نویسندگان غربی که با مفهوم جن آشنایی ندارند به اشتباه آنها را به موجودات فضایی تعبیر می کنند ! و سبب گمراه کردن افکار می شوند.

Borna66
09-16-2009, 02:22 PM
اجنه در مصر باستان::.



بر اساس کتب باستانی مصری این اجنه بودند که اساس مصر را بنا نهادند و بعد به مردم تعلیم دانش دادند.

این مسئله با قرآن هم نطابق می کند در آن جایی که هاروت و ماروت و جندین جن دیگر به باد دادن علوم ممنوعه به انسانها می پردازند .

توث نام یکی از این گروه جنیان بود که تعالیم فراوانی از خود به جای گذاشت از جمله کتاب مردگان.

مصریان بت پرست هم در اصل جنیان را می پرستیدند و چون جنیان صورت و شکل خاصی ندارند می توانند به شکلهای مختلف در بیایند و از این رو آنها را خدا تلقی می کنند. شکل آنها را از سنگ و چوب و فلزا ت می سازند و به پرستش آنها می پردازند.

Borna66
09-16-2009, 02:23 PM
اجنه در قبایل عرب پیش از اسلام::.



اعراب پیش از اسلام نیز جن پرست بودند و بسیاری از قوانین غلط و وحشیانه ی آنها که حتی امروز هم وجود دارد بر می گردد به دوران پیش از اسلام و پرستش اجنه.از آن دوران سند نوشته ای در دست نیست چون بت پرستان یا همان جن پرستان بسیار بدوی و وحشی بودند و چیزی نمی نوشتند . پس از اسلام که اعراب تعلیم داده شدند چندین دانشمند عرب به جمع آوری اسناد بت پرستی خودشان پرداختند و مهمترین این کتابها کتابی است به نام - کتاب الاصنام - یا کتاب بتها که روشهای به کار برده شده در پرستش بتها و اجنه در بیابان و مکانهای متعدد را توصیح می دهد.

Borna66
09-16-2009, 02:23 PM
اجنه در یونان باستان::.



اجنه در تمام ملل به چشم می خوردند و در همه ی اسطوره ها و متون باستانی نام برده شده اند . خدایانی مثل زئوس و هرا و آتنا و ...همگی اجنه ای بودند و هستند که با نامهای دیگری در ایران و هند و بین النهرین و مصر و ...پرستش می شدند (می شوند). این تمدنهای نابود شده همگی به ترویج مسائل جنسی و یه پرستش آلت تناسلی می پرداختند و آثار آنها جتی پس از مسیحیت در مجسمه سازی آنها به وفور به چشم می خورد.

Borna66
09-16-2009, 02:23 PM
جن در روم باستان ::.

اجنه در تمام ملل به چشم می خوردند و در همه ی اسطوره ها و متون باستانی نام برده شده اند . خدایانی مثل زئوس و هرا و آتنا و ...همگی اجنه ای بودند و هستند که با نامهای دیگری در ایران و هند و بین النهرین و مصر و ...پرستش می شدند (می شوند). این تمدنهای نابود شده همگی به ترویج مسائل جنسی و یه پرستش آلت تناسلی می پرداختند و آثار آنها جتی پس از مسیحیت در مجسمه سازی آنها به وفور به چشم می خورد در روم باستان نیر همانند یونان جن رواج داشت

Borna66
09-16-2009, 02:24 PM
اجنه و یهودیان::.



یهودیان خیانتکارین ملت به دانش الهی بودند ( هستند) و با از بین بردن تورات حقیقی و جایگزین کردن آن با خرافات دوران پیش از موسی اطلاعات فراوانی را از میان بردند. یهودیان پیش از آنکه حضرت یعقوب به هدایت آنها بپردازد همگی جن پرست بوده و آلت تناسلی مرد را که امروزه برهماییان هنوز می پرستند - می پرستیدند .

قرآن کریم اسرائیلیان را فرزندان حضرت یعقوب می داند از جمله بنیانین و بوسف و موسی و داود و سلیمان و ...تا حضرت عیسی. اما جهودان خود را مسفقیم از نسل آدم می دانند و معتقدند که نوح و ابراهیم و ...همه یهودی بودند . این هم خود نشان دهنده ی این است که آنها جن پرست و ..بودند چرا که حضرت ابراهیم را که بتها را شکست به آتش انداختند به دستور نمرود که جن پرست بود.

Borna66
09-16-2009, 02:24 PM
تاریح انسان با اجنه پیوند محکمی دارد و نمی توان آن را بی دلیل و یا بی ارزش دانست . اجنه در تمام صفحات تاریخ ایران و ملل دیگر دیده می شوند و همیشه هم نقش تاثیر گذار داشته اند . امروز انسانهای زیادی تجربیاتی از برحورد با اجنه دارند و در جاهایی مثل آمریکای جنوبی مردم اجنه را در حال پرواز در آسمان می بینند . این مسئله بسیار مهمی است و زنگ خطری که اجنه راهی یافته اند که وارد دنیای ما شوند . این راه می تواند از طریق تکنولوژی با ایجاد حفره ای در زمان و مکان ایحاد شود و یا می تواند به دلیل انحطاط اخلاقی بشر و اعتیاد به مسائل جنسی در تمام کشورها باشد . این زنگ خطری برای انسانیت است که در حال سقوط به ته دره ای است که هزاران سال پیش اجدادش در آن جان دادند فقط برای ارضای شهواتشان.

Borna66
09-16-2009, 02:25 PM
جن چيست؟
۱- جن جانوريست داراي شعور و فیزیکي غير ارگانيک که از لحاظ شان وجودي از ديد اديان پايينتر از انسان و بالاتر از حيوان جاي مي گيرد در فرهنگ فارسي به آن ديو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتين demon ياjinn نام گرفته است. جن به معناي چيزي است که پوشيده شده و منظور پوشيده ماندن او از حواس ماست.
۲- خصوصيات فيزيکي جن از ديد انسان اعجاب آور است عنصر اصلی وجودي جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک در وجودش مانند بارباپاپا مي تواند به هر شکل و اندازه اي تبديل شود و بسياری از چيزها را در يک آن جا به جا کند همچنين سرعت نقل مکان بسيار بالايي دارد مي تواند مثلا ظرف 5 دقيقه فاصله بین لاهور و تهران را طي کرده و برگرد.
3- جن ابزار ساز نيست وبه علت خصوصيات فيزيکي منحصر بفرد قادر است در هر مکان و شرايطي زندگي کند وبراي همين به خانه و مسکن نيازي ندارد زيرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نيست جن به وسايل حمل و نقل بي نياز است و از اينجا مي توان فهميد که جن ها داراي صنعت و تکنولوژي نيستند و شهر و کاشانه اي ندارند مکان معمول زندگي آنها کوه وجنگل و دشت است.
۴- جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کنداما به مقداري بسيار کمتر از انسان.
۵-جن ها مثل انسان جنسيت ونر يا ماده دارندتوليد مثل مي کنند و تشکيل خانواده مي دهند و به صورت جماعت زندگي مي کنند و جامعه ندارند
۶- جن نسبت به انسان زياد عمر مي کند حدود 1000 سال به بالا .جن هايي که در سوره ي جن از آنها نام برده شده که وقتي اولين بار آيات قرآن را شنيدند از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب مي شدند احتمالا هنوز زنده اند جن ها مانند انسان داناونادان .فرمانده و فرمانبردار ارباب و بنده کافر و متدين شفيق و شرور دارند.وقتي که مردند از بين میروند و نيازي به قبر و گورستان ندارند.
۷- جن داراي عقل است اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفي و خلاقيت هنري .عقل جن به معناي قوه ي ارزيابي امور روزمره يا همان عقل معاش و قوه تشخيص است به اضافه هوشي سرشار اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و يافتن گذشته و آينده.
۸- جن ها مانند انسان نامگذاري مي شوند و داراي اسم و رسم و شهرت هستند داراي زبان خاص و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدميان
۹- معروف ترين جن ابليس يا همان شيطان نام دارد که وصف حال او را شنيده ايد که چون بسيار در قرب به حق کوشيد به جايگاه فرشته هاي مقرب رسيداما چون حاضر به سجده بر انسان يعني شريک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد!!!
۱۰- طبيعت بين جن و انسان فاصله گذارده است اين پرده عبارت است از شان وجودي آنها و هراس طبيعي هر دو از هم .جن طبيعتا انسان را مي بيند اما انسان جز در شرايط خاص قادر به رويت جن نيست.
۱۱- جن در شرايطي قادر به تسخير انسان و انسان در شرايطي قادر به تسخير جن است انسان مسخر شده را مجنون يا ديوانه يا ديو زده و جن تسخير شده را موکل مي نامند گويند خود جنيان بر سه قسمند ديو.جن وپري که از لحاظ مکانی مادون فرشته هستند.
۱۲- جن مي تواند در مواردي تربيت شده به انسان خدمت کند چنين سنتي در ميان جنگيران ايران و پاکستان وهند وجود دارد اما به طور کل نه بودا نه دالاي لاما نه اوليا الله و نه عرفا و نه پيامبران هيچکدام به مدد خواستن از موجوداتي که مثل انسان خطا و اشتباه و گناه مي کنند توصيه نکرده اند اما همگی وجود آنها را تاييد کرده اند .
۱۳- جنيان مانند امواج راديويي و ماهواره اي با ما هستند ظاهر نمي شوند اما حاضرمی شوند و بعضی از انها درخانه ها و بدن شخصيت هاي ضعيف رفت و آمد مي کنند يکی از راه های دور کردن جنهاي مزاحم خواندن و آويختن 4 آيه از قران است که با قل شروع مي شوند و بسياری ادعيه که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچيست!؟!.
۱۴- جن ها بعضی از ما را به شکل همزاد و غير همزاد دوست دارند و کمکمان مي کنند همينطور جواهرات و اشياي قيمتي ما ازجمله انگشترهايي با نگين سنگ (مخصوصا عقيق)را بسيار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آيات و اوراد حک شده باشند) اگر دوستمان داشته باشندو سخني باماداشته باشند بيشتربه خوابمان مي ايند و دلسوزی خود را اعلام مي کنند خيلي ازآنها خدمتگذار ارواح اوليا هستند و دست ماراگرفته اندو خيلي ها هم به کرداراکثرآدميان اهل شيطنت.بيشتر آنها بي ضررند و مثل ما گرفتار اين دنيا و درگير و دار تقدير خويشند.
۱۵- اما آنان که ماوراي طبيعت و موجوداتش را باور ندارند چند دسته اند :کساني که انچه که نمي بینند را باور ندارند اينها معمولا فقط آنتي تزقصه هاي جن وپري مادربزرگ ها هستند که حتي زحمت دانستن کوچک ترين اطلاعاتي جز نقد داستان گرمابه های تاريک وکوتوله هاي پاسمي و عروسي جن ها رابه خودشان نداده اند اين تيپ آدمها از 7 سالگي که مادر بزرگه داستان هاي جن وپري را براي ترساندن و خواب کردنشان تعريف مي کرده هنوز زير لحاف هستند.و يا اينکه هارد ديسک کوچکشان از مسئله پر شده و ديگر تاب و ياراي درک و پذيرش راز را ندارندمثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا ديده اند.و گروهي که پوچ يا ابسورد هستند کساني که خويش را منکرند چه رسد به ماوراي خويش و گروه آخر کساني که جنها دستشان مي اندازند و در مجالس احضار ارواح در نقش يک روح برايشان شيرين کاري می کنند تا فردا در مدح روح کتاب چاپ کنند و جايزه بگيرند!
جن براي انسان از انسان خطرناک تر نيست همانطور که انسان براي کوسه از کوسه خطرناک تر است!(در تاريخ بشر حتي يک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالي که فقط در دوره حکومت استالين 35 ميليون روس به قتل رسيدند آمار کشتار جنگ هاي مذهبي صليبي و جنگ هاي جهاني و قومي و قبيله اي پيش کش) در حقيقت هيچ چيز هراس ناک تر و هوس ناک تر انسان نيست که به قول توماس هابز انسان گرگ انسان است.
۱۶- در کل و بدون در نظر گرفتن موارد خاص انها به ما کاری ندارند ماهم به آنها کاری نداريم ازدود و دم و سر و صداهای شهر و بوی فاضلاب و توالت فراريند مثل ما کارما و مکافات دارند و دست آخر اينکه به عقيده من با تمام اين اوصاف تفاوت اساسی با ما ندارند زيرا که : آنها هم رنج می کشند

Borna66
09-16-2009, 02:28 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpghttp://pnu-club.com/imported/mising.jpgدر اسطوره‌های بابلی اوتوکوها(اجنه) موجوداتی ناپیدا بودند که از آتش آفریده شده بودند و به دو گروه خوب و بد تقسیم می‌شدند که هردوی آنها ارتباط تنگاتنگی با آدمیان داشتند. اجنه خوب اختصاصا "شدو" نامیده می‌شدند حامی و نگهبان مردمان در برابر خطرات روزمره زندگی و در عین حال خطرات ناشناخته دیگری بودند که آدمیان بر آنها آگاه نبودند ولی جنیان از این خطرات خبر داشتند. این اجنه در سفر و در حضر و حتی در کوچه و بازار آدمیان را بی آن که دیده شوند، همراهی می‌کردند و در هنگام جنگ آنها را از تیر دشمن محفوظ می‌داشتند.
در مقابل، اجنه بد که "ادیمو" خوانده می‌‌شدند پیوسته در پی آزار آدمیان بودند و برای آن‌ها انواع بیماری‌های گوناگون همراه می‌‌آوردند یا آن‌ها را به جنایت تشویق می‌کردند و گله‌هایشان را از میان می‌بردند و خانواده‌ها را به جدائی می‌کشاندند. این گروه از اجنه شرور بر خلاف سایر جنیان ازدواج نمی‌کردند و فرزندانی به بار نمی‌آوردند. انواع هفتگانه‌ای از آنها که در کوهستان مغرب زاده شده بودند عادتا در ویرانه‌ها یا در زیر زمین می‌زیستند و آدمیان می‌توانستند آنها را از پاهای سم‌دارشان بشناسند و برای دفع شرشان از کاهنان و جادوگران کمک گیرند. در عوض جن‌های خوب نه تنها میان خودشان ازدواج می‌کردند، بلکه می‌توانستند با آدمیان نیز در آمیزند.

Borna66
09-16-2009, 02:29 PM
جن از ديد گاه قرآن


جن (بفتح اول ) مصدر و به معناى پوشاندن و تاريك شدن است . در لغت آمده : (( جنه جنا: ستره - جن عليه الليل : اظلم عليه )) .
(جن ) (بكسر اول ) خلاف (انس )، موجودى است مكلف ، باشعور، ناديده و مورد خطاب خداوند. و پروردگار عالم در حق انس ‍ و جن مى فرمايد: (( (سنفرغ لكم ايها الثقلان )(217) كه هر دو به علت مكلف و مورد خطاب بودن ، ثقلان ؛ يعنى دو موجود باارزش ‍ زمين ناميده شده اند.


بايد به وجود (جن ) معتقد باشيم ؛ زيرا قرآن مجيد و روايات قطعيه از آن خبر داده است . انكار وجود جن ، كفر است . چنانكه انكار وجود

ملائكه ، كفر است . جن ، موجود غير مادى و شايد نيمه مادى است . و در هر حال از جنس ما نيست ولى بنا به صراحت آيات قرآن ، در اكثر احوال ، همطراز و هم عرض انسان است . اينك اين قسمت را از قرآن كريم بررسى مى كنيم :
1- جن و انس ، هر دو موجود پرارزش (ثقلان ) روى زمين مى باشند. تاءمل در آيات سوره (الرحمن ) اين مطلب را روشنتر مى كند كه خداوند متعال در آن سوره ، 31 بار، خطاب به انس و جن نموده و مى فرمايد: (فباى الاء ربكما تكذبان ؛ يعنى اى انس و جن ! كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد). و از همان سوره مباركه آشكار مى شود كه نعمتها، دنيا و آخرت براى هر دوى آنها مى باشد.

و يك سوره در قرآن مجيد به نام (سوره جن ) است كه مطالب زيادى در آن راجع به جن آمده است .


2- جن از آتش (شايد انرژى ) آفريده شده است . چنانكه انسان از خاك مى باشد: (( و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون و الجان خلقناه من قبل من نار السموم )) (218).
يعنى : (و همانا ما انسان را از گل و لاى ساخورده تغيير يافته ، بيافريديم و طايفه ديوان را پيشتر، از آتش گدازنده خلق كرديم ).
و نيز مى فرمايد: (( خلق الانسان من صلصال كالفخار و خلق الجان من مارج من نار)) (219).
در قاموس قرآن گفته ايم كه (جان ) و (جن ) هر دو يكى مى باشند.
3- جن مانند انسان مكلف به اعمال است : (( (و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون ))) (220).
4- براى جن و انس از جنس خودشان پيامبرانى مبعوث شده اند، چنانكه در روز قيامت ؛ خداوند به انس و جن در مقام ملامت خواهد گفت : (( يا معشر الجن و الانس الم ياءتكم رسل منكم يقصون عليكم اياتى و ينذرونكم لقاء يومكم هذا...)) (221).
يعنى : (اين گروه جن و انس ! آيا براى هدايت شما از جنس خودتان رسولانى نيامدند كه آيات مرا براى شما بخوانند و شما را از مواجه شدن با اين روز سخت بترسانند...).
و در آيات 29 - 32 از سوره احقاف : (( (و اذ صرفنا اليك نفرا من الجن يستمعون القرآن ...) )) معلوم مى شود كه به عمل به قرآن و اسلام نيز مكلف بوده اند. روايات اهل بيت - عليه السلام - نيز شاهد اين مطلب مى باشند كه بعدا خواهد آمد.
5- جن و انس هر دو نيكوكار و گناهكار دارند و گناهكارانشان اهل دوزخ مى باشند چنانچه خداوند مى فرمايد: (( و لقد ذراءنا لجهنم كثيرا من الجن و الانس لهم قلوب لايفقهون بها... اولئك هم الغافلون )) (222).
و نظير آيات فوق است ، آيات شريفه : (( لاملئن جهنم من الجنة و الناس اجمعين )) (223).
و: (ولكن حق القول منى لاملئن جهنم من الجنة و الناس ‍ اجمعين ) )) (224).
و خداوند در سوره جن از قول خود آنها نقل فرموده كه گفته اند: (( و انا لما سمعنا الهدى امنا به فمن يومن بربه فلايخاف بخسا و لارهقا و انا منا المسلمون و منا القاسطون فمن اسلم فاولئك تحروا رشدا و اما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا )) (225).
يعنى : (و ما چون آيان قرآن را گوش فرا داديم ، برخى هدايت يافته ايمان آورديم . و هر كس به خداى خود ايمان آورد، ديگر از نقصان خير و ثواب و از احاطه رنج و عذاب ، بر خود هيچ نترسد. و از ما جنيان هم (چون آدميان ) بعضى مسلمان (و بى آزار) و برخى كافر و ستمكارند و آنانكه اسلام آوردند، براستى به راه رشد و ثواب ، شتافتند. و اما ستمكاران هيزم بر آتش گرديدند).
6- جن مانند انسانها مى ميرند و از بين مى روند. و گروهى جاى گروهى را مى گيرند. چنانكه خداوند مى فرمايد: (( حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم كانوا خاسرين )) (226).
يعنى : (و آنچه از عقب دارند (از نعمت و لذت ابدى آخرت ) فراموش و غافلشان كنند و وعده الهى بر آنها حتم و لازم گرديد. و چون امتانى از جن و انس كه در گذشتند، سخت زبون و زيانكار شدند).
كلمه (قد خلت ) مبين آن است كه امتهايى از جن مانند امتهاى انس ، از بين رفته اند.
نظير اين آيه است آيه شريفه (( اولئك حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس )) (227).
و در سوره اعراف مى فرمايد: (( قال ادخلوا فى امم قد خلت من قبلكم من الجن و الانس فى النار)) (228).
و در آيه هجده از همان سوره خطاب به انس و جن مى فرمايد: (( لاملئن جهنم منكم اجمعين )) .
7- جن ما را مى بينند ولى ما آنها را نمى بينيم . درباره بر حذر داشتن انسانها از شيطان و اتباع او خداوند مى فرمايد: (( انه يريكم هو و قبيله من حيث لاترونهم )) (229)؛ يعنى : او و همجنسانش شما را مى بينند از جايى كه شما آنها را نمى بينيد).
8- آنها به رسول خدا - صلى الله عليه و آله - و به كتاب او ايمان آوردند چنانكه مى فرمايد: (( قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا: انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فآمنا به ولن نشرك بربنا احدا )) (230).
يعنى : (اى رسول ما! بگو مرا وحى رسيده كه گروهى از جنيان آيات روشن قرآن را (هنگام قرائت من ) استماع كرده اند و پس از شنيدن ، گفته اند كه ما از قرآن ، آيات عجيبى مى شنويم . اين قرآن خلق را به راه خير و صلاح هدايت مى كند. بدين سبب ما بدان ايمان آورده و ديگر هرگز به خداى خود مشرك نخواهيم شد).
(( و اذ صرفنا اليك نفرا من الجن يستمعون القران فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضى ولوا الى قومهم منذرين قالوا يا قومنا انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه يهدى الى الحق و الى طريق مستقيم يا قومنا اجيبوا داعى الله و امنوا به يغفرلكم من ذنوبكم و يجركم من عذاب اليم )) (231).
يعنى : (اى رسول ما ياد آور وقتى را كه ما تنى چند از جنيان را متوجه تو گرانيديم تا استماع آيات قرآن كنند. چون نزد رسول رسيدند با هم گفتند گوش فرا دهيد (تا آيات خدا را بشنويد) چون قرائت ، تمام شد ايمان آوردند و به سوى قومشان براى تبليغ و هدايت باز گرديدند. گفتند: اى طايفه ما! ما آيات كتابى را شنيديم كه پس از موسى نازل شده بود. در حالى كه كتب آسمانى تورات و انجيل را كه در مقابل او بود، براستى تصديق مى كرد. و خلق را به سوى حق و طريق راست هدايت مى فرمود. اى طايفه ما! شما هم (مانند ما) دعوت خدا را اجابت كنيد و به او ايمان آريد تا از گناهان شما درگذرد و شما را از عذاب دردناك (قيامت ) نگاه دارد).
از آيات شريفه فوق ، كاملا روشن مى شود كه آنها ايمان آورده و قوم خود را نيز به ايمان دعوت كرده اند. و از (كتابا انزل من بعد موسى ) به نظر مى آيد كه آنها يهودى بوده اند و گرنه مى گفتند: (من بعد عيسى ). و در كافى (232) بابى منعقد است تحت عنوان (جن به محضر امامان - عليهم السلام - مى آيند و مسائل دينى خود را مى پرسند) و در آن باب ، هفت حديث نقل شده است .
9- مساءله تناسل و تكثير جن ، بسيار پيچيده و نامعلوم است . در چند آيه درباره حوريان بهشتى آمده است : (( لم يطمثهن انس قبلهم و لا جان )) (233)؛ (در آن بهشتها زنان زيباى با حيايى هستند كه جز به شوهران خود ننگرند) و دست هيچ كس پيش از آنها نه از انس و نه از جن ، بدان زنان نرسيده است ).
و نيز درباره شيطان آمده است : (( كان من الجن ففسق عن امر ربه افتتخذونه و ذريته اولياء من دونى ...)) (234).
و اين آيه شريفه صريح است در اينكه شيطان از جنس جن بوده و ذريه و فرزندانى نيز داشته است . از آيه (( لم يطمثهن )) مى شود حدس زد كه تكثير جن به واسطه مقاربت باشد. و شايد گفته شود كه (انس و لا جن ) در جاى (احد) است ؛ يعنى : (( لم يطمثهن احد)) و منظور از (و ذريته ) همجنسان شيطان باشد.
در مجمع البيان در ذيل آيه فوق از زجاج نقل شده كه گفته است : جن مانند انس ، مقاربت و نزديكى دارد. و الله العالم .
10- قرآن مجيد صريح است در اينكه جن مانند انس كار مى كند و اعمالى انجام مى دهد. و باز در قرآن كريم آمده است كه :



سليمان عليه السلام - به جن تسلط داشته و جن براى او كار مى كرده است



و كاخها، تمثالها و كاسه هايى به بزرگى حوض و ديگهاى بزرگ مى ساخته اند:
(( و من الجن من يعمل بين يديه باذن ربه ... يعلمون له ما يشاء من محاريب و تماثيل و جفان كالجواب و قدور راسيات اعملوا ال داود شكرا )) (235).
يعنى : (و برخى از ديوان به اذن پروردگار در حضورش به خدمت پرداخته اند... آن ديوان براى او هر چه مى خواست از كاخ و عمارات و معابد عالى و ظروف بزرگ مانند حوضها و نقوش و مثالها و ديگهاى عظيم كه بر زمين كار گذاشته بودى ، همه را مى ساختند. اينك اى آل داوود! شكر و ستايش خدا بجاى آريد).
و در سوره انبياء آمده است كه شياطين براى حضرت سليمان غواصى مى كردند و كارهاى ديگرى نيز انجام مى دادند (( و من الشياطين من يغوصون له و يعملون عملا دون ذلك و كنا لهم حافظين )) (236).
يعنى : (و نيز برخى از ديوان را مسخر سليمان كرديم كه به دريا غواصى كنند (و براى او لؤ لؤ و مرجان و ديگر جواهرات بياورند) و يا به كار ديگر او بپردازند و ما نگهبان ديوان براى حفظ ملك سليمان بوديم ).


و در سوره ص آمده است كه جن براى حضرت سليمان بنايى و غواصى مى كردند.



و گروهى نيز در زنجير و حبس بودند: (( فسخرنا له الريح تجرى بامره رخاء حيث اصاب و الشياطين كل بناء و غواص و اخرين مقربين فى الاصفاد )) (237).
يعنى : (ما هم باد را مسخر فرمان او كرديم تا به امرش هر جا بخواهد به آرامى روان شود. و ديوان و شياطين را هم كه بناهاى عالى مى ساختند و از دريا جواهر گرانبها مى آوردند نيز مسخر او كرديم . و ديگران از شياطين را ( كه در پى اخلال مردم بودند) به دست او در غل و زنجير كشيديم ).
و در سوره نمل ، لشگركشى حضرت سليمان به مملكت (سباء) نقل شده است و در آنجا آمده كه : عده اى از جن جزء لشكريان سليمان بودند و عفريتى از آنها به سليمان گفت : من تخت بلقيس را پيش از آنكه از اينجا برخيزى پيش تو مى آورم :
(( و حشر لسليمان جنوده من الجن و الانس و الطير فهم يوزعون ... قال عفريت من الجن انا اتيك به قبل ان تقوم من مقامك )) (238).
يعنى : (و سپاهيان سليمان از گروه جن و انس و مرغان ، تحت فرمان رؤ ساى خود، در ركابش حاضر آمدند... از آن ميان عفريت جن گفت : من چنان برآوردن تخت او قادر و امينم كه پيش از آنكه تو از جايگاه (قضاوت ) خود برخيزى ، آن را به حضور آورم ).
در تبيين اين آيات ، ناچاريم كه بگوييم : آنها مجسم و ممثل شده و كار مى كرده اند. و نيز در زندان ماندن آنها نيز همين گونه بوده است . و الا اگر آنها در حال و شكل واقعى خودشان بوده اند چگونه مى شود اينها را توجيه نمود، مگر اينكه ثابت شود كه مردم چيزى نمى ديدند ولى اين را مى ديدند كه اشياء جابجا مى شود و از آن مى فهميدند كه جن آن كار را مى كند. و هيچ كسى نيست كه جن مانند فرشته مى تواند ممثل و مجسم شود. و در تعريف جن گفته اند: (( يتشكل باشكال مختلفة حتى الكلب و الخنزير)) .
11- در سوره جن آمده است : (( و انه كان رجال من الانس ‍ يعوذون برجال من الجن )) (239).
يعنى : (مردانى از انس به مردانى از جن پناه مى بردند).
از لفظ (برجال من الجن ) مى توان فهميد كه آنها زنان و مردانى دارند. والله العالم .
12- قرآن مجيد مى فرمايد: يك وقت جن از رفتن به آسمان ممنوع شده اند. و به جاهائى كه قبلا مى رفتند، نمى توانسته اند بروند. در سوره جن از قول خودشان چنين نقل شده است :
(( و انا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شديدا و شهبا و انا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الان يجدله شهابا رصدا و انا لا ندرى اشرار يد بمن فى الارض ام اراد بهم ربهم رشدا )) (240).
يعنى : (ما آسمان را لمس كرديم ، ديديم كه با نگهبانان قوى و شهابا پر شده است . و ما در محلهاى نشستن از آسمان براى استراق سمع مى نشستيم . الآن هر كه گوش بدهد مى بيند كه شهابى در كمين اوست . نمى دانيم آيا شرى براى اهل زمين اراده شده و يا خدايشان براى آنها هدايت و كمالى اراده فرموده است (و اين ممنوع بودن علامت كدام يكى است ؟) ).
آيات شريفه از لحاظ مصداق خارجى ، بسيار متشابه و ذواحتمالات است . ولى صريح است كه در اين ممنوعيتى براى آنها پيش آمده و نتوانسته اند مانند سابق ، بالا بروند. در روايات اهل بيت عليهم السلام - آمده كه اين جريان در موقع ولادت حضرت رسول الله - صلى الله عليه و آله - بوده است . و از اهل سنت آن را در هنگام بعثت آن حضرت ، گفته اند. در مجمع البيان ذيل آيه هجده از سوره حجر، از اين عباس و در سوره جن از بلخى نقل شده است .
در تفسير صافى از حضرت صادق - صلوات الله عليه - نقل شده است كه : اين ممنوعيت براى آن بود كه در زمين چيزى مانند وحى ، از خبر آسمان نباشد و آنچه از جانب خدا آمده ملتبس نگردد:
(( عن الصادق عليه السلام ... قال :... و انما منعت لئلا يقع فى الارض سبب يشا كل الوحى من خبر السماء و يلبس على اهل الارض ... )) .
يعنى : (اگر آنها باز به آنجاها راه داشتند، چيزهاى راست و درستى به زمين مى آوردند و آن را به اولياى خود مى گفتند و (اين هنگام آن چيز) آميخته با وحى مى شد و بر اهل زمين مشتبه مى گرديد).
و لذا خداوند متعال در جاى ديگر مى فرمايد: (( لايسمعون الى الملاء الاعلى و يقذفون من كل جانب دحورا و لهم غذاب واصب )) (241).
يعنى : (شياطين هيچ از وحى و سخنان فرشتگان عالم بالا را نشنوند و از هر طرف به قهر، رانده شوند. هم به قهر برانندشان و هم به عذاب دائم قيامت گرفتار شوند).
و در سوره شعراء - شايد صريحتر از جاهاى ديگر - آمده است كه : (( و ما تنزلت به الشياطين و ما ينبغى لهم و ما يستطيعون انهم عن السمع لمعزولون )) (242) كه مى گويد آنها از شنيدن (ملاء اعلى ) منع شده اند. و در اينجا اهميت روايت امام صادق - عليه السلام كاملا معلوم مى شود. براى تكميل مطلب ، رجوع شود به قاموس قرآن در بحث پيرامون (جن ).