Borna66
09-16-2009, 03:19 AM
ادیان و مذاهب باستانى ژاپن
جغرافياى تاريخى انسانى تاريخ مدون ژاپن به سال 660 ق .م مى رسد. در اين سال امپراطورى ژاپن به وسيله (جيمونتو( تاءسيس شد و از همان زمان به بعد امپراطوران ژاپن به خود جنبه الهى و عنوان خدائى دادند. در قرون اوليه ميلادى قبائل مختلفى در ژاپن سكونت داشتند كه حكومت هر يك از آنان در دست كاهنان بود. در قرن پنجم ميلادى نفوذ قوم (ياماتو) بر ديگر اقوام موجب پيدايش كشور ژاپن شد. در قرون ششم تا هشتم ميلادى ژاپن به سرعت پيشرفت كرد و داراى تمدنى درخشان شد. رئيس قبيله حاكم(ياماتو ) مقام امپراطورى يافت . در قرن نهم ميلادى خاندان (فوجى والا (بر دربار حكومت مى كردند. با وجود امپراطور، قدرت اصلى از آن راهبان بودائى بود. در قرن دوازدهم ميلادى (ميناموتو( حكومت توگون را در ژاپن برقرار كرد و امپراطورى به مقامى تشريفاتى مبدل شد. در اواسط قرن 13 ميلادى مغولان به فرماندهى قوبلاى قاآن دوبار به ژاپن لشكر كشى كردند ولى توفيقى به دست نياوردند. از اروپائيها، ابتدا پرتغاليها بودند كه در سال 1542 م با اين كشور بازرگانى برقرار كردند. در اواسط قرن شانزدهم مسيحيت به ژاپن راه يافت . عقايد و اديان ؛ دين بومى مردم ژاپن (شين تو ( نام دارد و مانند كيش ابتدائى چين ، يكى از اشكال) جان پرستى) مى باشد. در برخى نقاط ژاپن آثار (توتم پرستى ( نمايان است . علاوه بر اين ، دين) كنفوسيوس ( و) بودا( در ژاپن رواجى بسزا دارند كه اولى از( چين) وارد شده و دومى از(كره( راه يافته است . ساكنين اوليه ژاپن اقوام) آئينو( نام دارند. اين قوم به سمت جزيره شمالى( هوكائيد)و يا ( پزو) رانده شدند. در ميان آنان آثار و بقاياى) توتم پرستى ( ديده مى شود. (توتم( اين قوم ريشه) خرس ( دارد و طبق سرگذشت افسانه اى ، در اثر آميزش زنى با يك خرس ، به وجود آمده است . عيد خرس، از مهمترين اعياد اين قوم است كه با تشريفات خاصى در روزى معين ، بچه خرسى را از مادرش جدا مى كنند. زنى از اقوام )آئينو( آن بچه خرس را شير مى دهد و آنگاه مردى او را خفه مى كند و سپس قطعه قطعه نموده مى خورند. در برخى از نقاط ژاپن ، مردم همچنان گرفتار اوهام و اساطير و خرافات اند؛ چنانكه برخى از آنان نژاد خود را به (روباه )مى رسانند. اين حيوان در اعصار گذشته بسيار مقدس بوده است . زيرا) روباه( با خداى برنج موسوم به) انيارى ( شريك است . تصوير روباه در معابد اين گروه نمايان است . اين قوم گاهى خود را به بيمارى روحى شگفت انگيزى گرفتار مى سازند و آن تخيل حلول روباه در آنان است و معتقدند كه اين حلول از راه پوست و زيرناخن است . آنان زندگى خود را زندگى روباه مى دانند. شين تو؟ در گذشته و حال : شين تو دين بومى مردم ژاپن پيشينه عقايد و مراسم مردم قديم ژاپن ، عارى از هر گونه شكل و جهت خاصى بود. در قرن ششم ميلادى در پاسخ به آئين بودا (در زبان ژاپن : بوت سودو)، لغت )شين تو)) (راه خدايان(( راوضع كردند. مردم ژاپن تا قرن پنجم ميلادى طرز نگارش را از) چينيان ( اقتباس مى كردند. كتاب مقدس شين تو (كوجيكى) امور قديم در قرن هشتم ميلادى به زبان ژاپنى نگاشته شد. در همان عصر (قرن 8) كتاب مقدس ديگرى به نام ( نى هو نمى( نگارش يافت . دين شين تو براى ارواح مردگان احترام زيادى قائل است ، و آنان را بر زندگان ترجيح مى دهد. ارواح مردگان را تا مقام الهى بالا برده و ستايش مى كنند و معتقد به زندگى ارواح در ميان زندگانند. ارواح در غم و شادى ، رنج و لذت زندگان شريك اند و رفتار و گفتار آنان را زير نظر دارند. اين نيروى طبيعى از رهگذار مرگ به دست مى آيد. ژاپنى ها معتقدند كه موجودات طبيعى داراى روح هستند؛ آفتاب ، ماه ، رودخانه ، باران و...داراى روح هستند، لذا مورد پرستش قرار مى گيرند. در آئين شين تو پرستش خدايان بسيارى به چشم مى خورد. آنان را ارواح ، نفوس ، امپراطور، درختان ، گياهان ، صخره ها، حيوانات از قبيل : مار شير، گرگ ، كلاغ ، روباه ، خرس ، و... را مورد پرستش قرار مى دادند. علاوه بر اين به خدايان بى شمار ديگرى عقيده داشتند. ارواح نياكان ؛ پرستش ارواح در آئين شين تو مقام ويژه اى دارد. در تلقى مردم ژاپن هر نوع گرفتارى و مشكلى با توسل به ارواح نياكان حل مى شود. آن گونه كه هر پيشامد مثبت و خيرى را حاصل عنايت ارواح نياكان مى دانستند. ژاپنى ها به رسم بدويان باستان اشياء گرانبها را با مردگان دفن مى كردند. در فرهنگ مذهبى ژاپن به ارواح مردگان( كامى ها( مى گويند. كامى افسانه هاى متعدد دارد. مانند: كامى خانواده ، كامى كلان ، كامى ملت ، مخصوصا ارواح نياكان امپراطور، كامى طبيعت ، آسمان ، درختان ، جنگلها، سنگها و اسباب آشپزخانه و... كه او را جان و حيات مى بخشند. نيروى تصور و تخيل ژاپنى ها جهان را پر از ارواح خوب و بد مى سازد. در برخى روايات باستانى ژاپن آمده است كه : هشت صد هزار كامى ارواح موجود است كه برخى از اين ارواح ، قدرتمندند و با نيروى فراوانى در جهان حكومت دارند كه به صورت خدايان حقيقى در آمده اند. (هيرانا) مفسر مذهب شين توكه در قرن 18و 19ميلادى مى زيسته ، تجزيه تحليلى از دين شين تو دارد. او مى گويد :در اين مذهب همه مردگان به صورت خدا جلوه گر مى شوند و حوادث جهان طبيعت ، معلول كار مردگان است . اين مردگان هستند كه سرنوشتها را تعيين مى كنند، جهان را مسكون مى سازند و انسانها را پديد مى آورند، مزارع و كشتزارها را حاصلخيز مى سازند و موجب پيدايش فصول چهارگانه سال مى گردند. و هم آنان هستند كه بلا و قحطى و كارهاى خوب و بد از آنان صادر مى شود. و ادامه مى دهد: اگر مردم ارواح را فراموش كنند، در زندگى با ناملايمات دست به گريبان خواهند بود. اين ارواح مردگان است كه پاداش مى دهند يا مجازات مى كنند، مردگان به زندگان احتياج دارند، پس بايد كه زندگان غذا و ما يحتاج مردگان را بر قبور آنان بگذارند. به گمان آنان ، زندگان به مردهاى مرده ، شمشير و به زن هاى مرده ، آينه مى دهند. ژاپنى ها عقيده دارند كه كشورشان خانه خدا و مملكت خداست و مردم ژاپن از نژاد الهى هستند كه بر تمام مردم جهان برترى دارند. اين طرز تفكر به تدريج به صورت روحانى درآمد و اعتقاد به ارواح رواج يافت . تفكر نژاد و سرزمين برتر؛ آئين شين تو به مرور زمان داراى مبادى و آداب شد. اين آئين مايه هاى ناسيوناليستى و نژادپرستانه بسيار قوى دارد. آئين شين تو در طول تاريخ پشتوانه بسيار مستحكمى در حفظ استقلال و تحكيم قدرت سياسى ژاپن داشته و دارد. فرمان امپراطور، فرمان خدا بوده است . وجب به وجب سرزمين ژاپن مقدس است ، چرا كه جزاير ژاپن آفريده ويژه خدايان است . و تمام قلمرو ژاپن توسط دو خداى نر و ماده (ايزاناگى)و )ايزانامى) خلق شده است . در مجمع الجزاير ژاپن )خداى نر( غوطه ور شد و اين باور به دست آمد كه بايد مردم ژاپن هر سال غسل مذهبى به جاى آورند. وقتى خداى نر (ايزاناگى ) از دريا بدر آمد، از گوشه چشم چپ خود بزرگترين خدايان را بوجود آورد كه او را )اماتراسو) گويند و اين بزرگترين حادثه جهان خلقت است . وى بار ديگر به دريا فرو رفت تا غسل كند و وقتى در آمد، از گوشه چشم چپ خود خداى ديگرى به نام) توكى يومى )) (خداى ماه (( راخلق كرد. از گلوگاه او خداى ديگرى به نام سوسانوو و (خداى طوفان ) پديد آمد. اين خدايان سه گانه در آسمان بر تخت جلال و جبروت و عظمت و خدائى تكيه زدند و حكومت آغاز كردند. مذهب مردم ژاپن ، مجموعه اى از اعتقاد به مظاهر طبيعت و اطاعت مطلق از فرمانروايان و عقيده به سحر و جادو و احترام به )تابو) و ايمان به مبادى بسيار ساده ساخته ذهنيت خودشان است . آنان روباه را فرستاده خدايان آسمانى مى دانستند و مورد پرستش قرار مى دادند. گروهى روباه را كلان اجداد خود مى دانستند. و اين نمودهائى از وجود مذهب بدوى باستانى )فتيش ( در ميان اقوام ژاپنى است . در نظر آنان ، )تير و كمان) مقدس بود و آن را مانند مظهر خدايان عبادت مى كردند و اين عين )فتيش پرستى ( است . مناسك و مراسم ؛ تقديس خانواده ؛ در آئين شين تو؛ كانون خانواده خود يك مذهب است كه بايد به اصول اخلاقى خانواده در آئين شين تو مؤ من و عامل بود. تقديس مردگان ، يكى از ضروريات آئين شين تو، احترام مردگان است و جلب مطلق رضايت آنان . جلب رضا آنان در انجام وظايف خانوادگى ، اجتماعى و پرستش امپراطور ممكن است . تعصد به اصول اخلاقى ؛ ژاپنى ها بايد پاكدامن ، راستگو، درستكار، شجاع و...باشد. تعليم و تربيت فرزندان ؛ اين امر ضامن بقاء خانواده است . 5 نظافت از واجبات مذهبى است ، براى ورود به معابد، هر ژاپنى بايد پاك باشد . خواندن اوراد و اذكار سحرآميز، بر هر ژاپنى لازم است . رقص و آواز خوانى ؛ بايد اين امر توسط دوشيزگان اجرا شود كه لازم و ضرورى است . تقديم هدايا به خدايان ؛ اين عمل از واجبات شين تو است كه بايد در معابد گذاشته شود. برترى نژاد و سرزمين ؛ عقيده به اينكه مردم ژاپن فرزندان دو خداى نر و ماده (ايزانامى و ايزاناگى ( هستند و قلمرو ژاپن توسط اين دو خدا خلق شده ، از واجبات و ضروريات دين ژاپن است . پرستش امپراطور؛ اعتقاد به اينكه (زيم لو ( در سال 660 ق .م امپراطور ژاپن نوه آن الهه بر مسند فرمانروايى جهان نشست كه سال مزبور مبداء تاريخ ژاپن گرديد، و ميكادو امپراطور ژاپن از نسل اين الهه بايد پرستيده شود، از ضروريات مذهب شين تو است . پيدايش آئين جديدى به نام )ماهايانا( در سال 523 ميلادى توانست خود را با محيط و مردم ژاپن سازش دهد، بر خلاف آئين صادراتى كنفوسيوس كه مردم ژاپن را خوش نيامد. آئين )ماهايانا) اهداف سياسى امپراطورى ژاپن رابرآورد و لذا پيشرفت قابل توجهى نمود و حتى مذاهب جديدى از آن پديدار شد. يكى از شاخه هاى اصلى اين مذهب ، مذهب معروف) ژودوشين تو( است كه شين ران مؤ سس آن بود. در اين مذهب جديد انشعابى ، بسيارى از تعاليم سخت مذهب ماهايانا و سختگيريهاى آئين بودا حذف د و مقام زنان راكه وضع منحط و رفت بارى داشتند، سرو سامان داده و آنان را ارتقاء بخشيد. رهبانيت و زيارت معابد را الغا نمود، لذا به) لوتر( ژاپن مشهور گرديد. مذهب ماهايانا عقايد تسلى بخش ، بهشت و دوزخ و خدايان فراوانى اضافه بر آنچه در گذشته بود. با خود آورد. در اين مذهب انشعابى ، نيايش به ارواح مردگان از آئين فتيش قديم با تصرفاتى پذيرفته شد. قول به تناسخ و حلول (به مدت يكصد سال در حالت كامى ) جزء باورها شد. در طى اين مدت ، ارواح مى توانند از زندگان حمايت كرده و در سرنوشت آنان مؤ ثر باشند. ماهايانا عقيده به بهشت را ابداع كرد، حال آنكه چنين باورى در آئين بودا اساسا وجود نداشت . مذهب ماهايانا به 128 دوزخ گوناگون و يك جهان ويژه براى پارسايان كه بر اثر تقواى مكرر به مقام خدائى رسيده و مى توانند فيوضاتى به بشر برسانند، قائل شد. به تدريج بين آئين شين تو و مذهب) ماهايانا)يك نوع وحدت پديد آمد و سرانجام شين توى قديم در مذهب) ماهايانا( هضم گرديد. اين انحلال دقيقا به خاطر فقدان فلسفه مدون و احكام لازم بود. روحانيت مذهب شين تو؛ با گذشت زمان و ريشه دار شدن مذهب ماهايانا در كشور ژاپن ، قدرت روحانيون اين مذهب به تدريج گسترش يافت و ابداعات و انحرافات زيادى توسط آنان رواج گرفت . روحانيون به خريد و فروش گناهان پرداختند و خريد و فروش عمر و افزايش آن از ابتكارات روحانيت شين تو يا ماهاياناى جديد گرديد. پدران ژاپنى براى تقرب به درگاه خدايان ، پسران خود را به پيشوايان (روحانيون ) مى فروختند. اين سنت از ديرباز در ميان مردم ژاپن رايج بود و در اواخر قرن هفدهم ممنوع گرديد. اين كودكان در خدمت روحانيون (ماهايانا( لباس زنان را مى پوشيده و به زشت ترين كارها (لواط و...) واداشته مى شدند. و اين آغاز انحطاط اخلاقى ژاپن بود. در سال 1549 ميلادى كه مذهب )كاتوليك) در ژاپن راه يافت ، مورد استقبال بسيار قرار گرفت ، علت پذيرش مذهب كاتوليك ، اراده امپراطوران ژاپن بود كه بدان وسيله مى خواستند از نفوذ روحانيت )ماهايانا) كه در تمام مسائل كشور دخالت مى كردند، بكاهند.در سال 1852 ميلادى امپراطوران ژاپن كه زير نفوذ روحانيون ماهايانا قرار داشتند، از تبليغ مذهب كاتوليك جلوگيرى كردند و آزار و شكنجه مسيحيان ژاپن آغاز گرديد كه عده فراوانى از آنان كشته و يا اخراج شدند. مذهب ماهايانا پشتوانه خوبى براى بسط امپراطورى و تحكيم قدرت سياسى امپراطوران بود؛ زيرا در اين مذهب مقامى خدائى داشتند. ادغام دو مذهب ماهايانا و شينتو، آئين شين تو را پديد آورد. اين مذهب توسط امپراطوران ، مذهب رسمى ژاپن اعلام شد. با انحلال مذهب ماهايانا، روحانيون قدرت و نفوذ خود را از دست دادند. اما امروز مذهب) ماهايانا( دومين مذهب رسمى كشور است و در برخى شهرها و اكثر روستاهاى ژاپن رواج كامل دارد. ((شين تو)) جديد؛ عقايد و احكام تحول و تغيير در اين مذهب از خدايان آغاز شد؛ يعنى انتقال اعتقاد از خدايان عرضى به خدايان طولى . از ميان آن همه خداى طولى ، فقط سه خدا را برگزيده شدند: (آمانو)، (موناكانوسى) ،) نوكامى). اين سه خدا بر ديگر خدايان اشرف و افضل شدند. تحول ديگر عقيده خاصى به )بهشت و جهنم)، اعمال خير و شر، پاداش و كيفر و...بود. نيكوكاران زرد پوست پس از مرگ در بهشت مخصوص ژاپنى ها جاى مى گيرند و بدكاران در جهنم كه نوعى زير زمين است ، بدون وسائل معيشت ، در آن معذب مى شوند. اصول عقايد و تعاليم اخلاقى مذهب شين توى جديد عبارت است از: تقديس ارواح نياكان و ستايش آنها و ستايش و احترام امپراطور كه نوه خداى خورشيد و نژاد آسمانى ژاپن است . همچنين ژاپنى ها موظف هستند كه تمام مردم جهان را زير فرمان خود در آوردند، زيرا بر همه انسانها برترى و شرافت دارند. كانون خانواده مقدس است و خانه خود يك معبد است : پدر مى تواند فرزندانش را بفروشد و يا كيفر دهد و بكشد. زنان بايد در برابر شوهران هرزه و وحشى و پليد، با ملاطفت رفتار كنند و در همه حالات تابع شوهر باشند. دختران از ارث محروم اند. به دليل وجود نظام پدر سالارى مردان حق داشتند زنان خود را به اماكن فساد بفروشند. اوراد و اذكار: اوراد سحرآميزى كه از اعصار گذشته باقى مانده . تقديم هدايا به خداى خدايان : هدايايى مثل برنج و ميوه و ماهى . رقص توسط دختران در ضمن عبادات مذهبى با روش خاصى . اساطير و خرافات ؛ در آئين شين تو، بيش از هر مذهبى ديگر خرافات وجود دارد: دريافت خوبى و بدى ها به وسيله سوزاندن استخوان گوزنها يا كاسه لاك پشت و مطالعه خطوط لاك لاك پشت . با اين كار سرنوشت زندگى فرد در آينده روشن مى گرديد. ضمنا اوقات سفر و ازدواج و... با همين مراسم روشن مى شد. از آنجا كه مردم ژاپن و پيروان اين مذهب خود را از تبار خداوند مى دانند، معتقدند كه نيازى به دستورات و احكام معصل ندارند و براى انجام كارها از فطرت خود الهام مى گيرند. مركز مذهبى شين تو، شهر (ايسه ( است كه شهر معابد نام دارد، چرا كه پر از معبد است . شهر ديگرى به نام )نارا (وضع مشابهى دارد. بتخانه )هزار بودا( در ژاپن معروف است و در آن مجسمه خدايان بى شمارى با اشكال گوناگون گردآورى شده است . البته در ژاپن بتخانه هاى بسيارى در شهرها و روستاها وجود دارد. در سال 1945 ميلادى امپراطورپرستى در ژاپن ملغى شد؛ ولى هنوز مردم ساده لوح بر اين باور هستند. يكى از مراسم معروف مذهب شين تو، روش اخلاقى (پوشيدو) به معنى روش دلاوران است . اين رويه يادگار قرون وسطى است كه به عنوان يك راه و رسم نظامى در ارتش راه يافت و به تدريج فراگير شد؛ تا آنجا كه مذهب شين تو را تحت الشعاع قرار داد. مراسم پوشيد و كه صرفا سرمشق رفتار و كردار سواران و دلاوران بود، در هشت عنوان خلاصه گرديده است: 1 وفادارى دلاوران و پهلوانان به بزرگان و بالادستان و سرانجام به امپراطور. 2 حق شناسى: دلاور مردان بايد به ميهن و امپراطور حق شناس باشند. 3 شجاعت: دلاور مرد بايد در خدمت به امپراطور از ايثار و فداكارى دريغ نورزد. 4 عدالت: دلاور مرد بايد از مرز عدالت خارج نشود. 5 صداقت: دلاور مرد نبايد از روى ترس دروغ بگويد. 6 عزت نفس: دلاور مرد بايد قوى النفس ، مؤ دب و موقر باشد. 7 استقامت: دلاور مرد بايد صبور و شكيبا باشد. 8 آزادگى: دلاور مرد بايد مرگ عزت مند رابر زندگى ذلت بار ترجيح دهد. 9 عشق: به علم و دانش 10 مردم دوستى: دلاور بايد هميشه نيكخواه جامعه باشد. نقوذ مذاهب و اديان بيگانه ؛ دين ، به مثابه آراء، عقايد انسان در تاريخ بشر هيچگاه در محدوده جغرافيايى و مرزهاى ملى و نژادى ، متوقف نشده و به ديگر سرزمينها نفوذ كرده است . و در ژاپن نيز اين وضعيت وجود دارد: دين كنفوسيوس ، كه در چين پديدار شد، در قرن اول ميلادى به ژاپن راه يافت و مورد استقبال مردم قرار گرفت و تا قرن هفدهم ميلادى نفوذ و گسترش يافت . دايره نفوذ اين دين وارداتى در ميان كشاورزان بود، اما اينك كتب مذهبى اين آئين در سراسر ژاپن رايج است و بر فرهنگ آن ديار تاءثير فراوانى كرده است . دين بودا دين وارداتى ديگرى است كه از كشور هند به ژاپن راه يافت و هم اكنون دين اكثر مردم ژاپن ، بودائى است و نقطه مقابل آئين شين تو مى باشد. دين شين تو خدايان بى شمارى را در محدوده عقايد خود قرار داده ؛ ولى دين بودا از نظر اصولى و بنيادى اين عقيده را رد كرده و قبول ندارد. شين تو به بقاى دائمى پس از مرگ ، بدون مجازات گناهكاران و پاداش نيكوكاران ، معتقد است ، ولى بودا چنين باورى به تناسخ ندارد و كاملا مخالف آن است . در قرن هفدهم ميلادى بين اين دو مذهب مغاير، اتحاد و ائتلافى برقرار شد. به اين صورت كه خدايان بى شمار شين تو مظاهر بودا لقب گرفتند و بدين سان اين دو دين به هم نزديك شدند. آئين بودا به پاره اى اعتقادات شين تو در داد و قبول كرد كه مردگان به مدت يكصد سال در نزد زندگان منزل دارند و بعد براى دريافت پاداش زندگى جديد آشكار مى گردند. معابد؛ معابد بودائى در ژاپن با چوب منقش و داراى كنده كاريهاى بسيار زيبائى است . زيباترين معابد بودائى در شهر توكيو و اطراف آن قرار دارد. قربانيان جنگ و شهيدان راه وطن در گورستانى مخصوص جاى ويژه اى دارند و اسامى آنان بر الواحى نوشته شده است . بودائيان ، به موعظه و اندرزهاى اخلاقى ، تهذيب اخلاق و انجام مراسمى شبيه فرقه كاتوليك روى مى آورند. روحانيت ؛ روحانيون ژاپنى (بودا، شين تو و...) به قرائت متون مقدس مشغول مى شوند، آواز مى خوانند، زانو مى زنند، براى تشريفات مذهبى ناقوس نواخته مى شود، شمع روشن مى شود، كندر و عود و مشك مى سوزند، مؤ منين دعا مى كنند و حمايت بودا را طلب مى كنند. فرجام : در طى قرون متمادى مردم ژاپن از ميان اديان و مذاهب گوناگون كه به آن ديار راه يافت ، هيچ يك را به طور كامل انتخاب نكردند و آنچه را قبول كردند، تركيبى بود از سنن باستانى مذهب شين تو و آئين )بودا) كه گاهى با مكتب اخلاقى دين) كنفوسيوس ( در هم آميخته مى شد . در سال 1868 ميلادى كه قدرت واقعى كشور در اختيار فرزند رب النوع خورشيد (ميكادو( امپراطور ژاپن ، قرار گرفت . دين شين توى باستانى دين رسمى كشور اعلان شد و تشكيلات بودائى از دولت جدا گرديد. در عين حال اكثر مردم از هر دو دين (شين تو و بودا) پيروى مى كنند و از سال 660 ق . م تا امروز تحولات فراوانى بر اثر دگرگونيهاى اجتماعى آن كشور پديد آمده و هم اكنون ژاپن در زمينه صنعت و تكنولوژى جديد با كشورهاى بزرگ و پيش رفته جهان رقابت چشم گيرى دارد. اين تحول حيرت انگيز و غير قابل انتظار در كشورى كه مهد خرافات و اساطير بوده و هست ، صرفا پس از آنكه به دكان رهبانان و كاهنان و روحانيان دغلكار و جاهل پرور ژاپن پايان داده شد و علم و عقل و آزادى علمى ، هنرى و...روى كار آمد، حاصل شد.
جغرافياى تاريخى انسانى تاريخ مدون ژاپن به سال 660 ق .م مى رسد. در اين سال امپراطورى ژاپن به وسيله (جيمونتو( تاءسيس شد و از همان زمان به بعد امپراطوران ژاپن به خود جنبه الهى و عنوان خدائى دادند. در قرون اوليه ميلادى قبائل مختلفى در ژاپن سكونت داشتند كه حكومت هر يك از آنان در دست كاهنان بود. در قرن پنجم ميلادى نفوذ قوم (ياماتو) بر ديگر اقوام موجب پيدايش كشور ژاپن شد. در قرون ششم تا هشتم ميلادى ژاپن به سرعت پيشرفت كرد و داراى تمدنى درخشان شد. رئيس قبيله حاكم(ياماتو ) مقام امپراطورى يافت . در قرن نهم ميلادى خاندان (فوجى والا (بر دربار حكومت مى كردند. با وجود امپراطور، قدرت اصلى از آن راهبان بودائى بود. در قرن دوازدهم ميلادى (ميناموتو( حكومت توگون را در ژاپن برقرار كرد و امپراطورى به مقامى تشريفاتى مبدل شد. در اواسط قرن 13 ميلادى مغولان به فرماندهى قوبلاى قاآن دوبار به ژاپن لشكر كشى كردند ولى توفيقى به دست نياوردند. از اروپائيها، ابتدا پرتغاليها بودند كه در سال 1542 م با اين كشور بازرگانى برقرار كردند. در اواسط قرن شانزدهم مسيحيت به ژاپن راه يافت . عقايد و اديان ؛ دين بومى مردم ژاپن (شين تو ( نام دارد و مانند كيش ابتدائى چين ، يكى از اشكال) جان پرستى) مى باشد. در برخى نقاط ژاپن آثار (توتم پرستى ( نمايان است . علاوه بر اين ، دين) كنفوسيوس ( و) بودا( در ژاپن رواجى بسزا دارند كه اولى از( چين) وارد شده و دومى از(كره( راه يافته است . ساكنين اوليه ژاپن اقوام) آئينو( نام دارند. اين قوم به سمت جزيره شمالى( هوكائيد)و يا ( پزو) رانده شدند. در ميان آنان آثار و بقاياى) توتم پرستى ( ديده مى شود. (توتم( اين قوم ريشه) خرس ( دارد و طبق سرگذشت افسانه اى ، در اثر آميزش زنى با يك خرس ، به وجود آمده است . عيد خرس، از مهمترين اعياد اين قوم است كه با تشريفات خاصى در روزى معين ، بچه خرسى را از مادرش جدا مى كنند. زنى از اقوام )آئينو( آن بچه خرس را شير مى دهد و آنگاه مردى او را خفه مى كند و سپس قطعه قطعه نموده مى خورند. در برخى از نقاط ژاپن ، مردم همچنان گرفتار اوهام و اساطير و خرافات اند؛ چنانكه برخى از آنان نژاد خود را به (روباه )مى رسانند. اين حيوان در اعصار گذشته بسيار مقدس بوده است . زيرا) روباه( با خداى برنج موسوم به) انيارى ( شريك است . تصوير روباه در معابد اين گروه نمايان است . اين قوم گاهى خود را به بيمارى روحى شگفت انگيزى گرفتار مى سازند و آن تخيل حلول روباه در آنان است و معتقدند كه اين حلول از راه پوست و زيرناخن است . آنان زندگى خود را زندگى روباه مى دانند. شين تو؟ در گذشته و حال : شين تو دين بومى مردم ژاپن پيشينه عقايد و مراسم مردم قديم ژاپن ، عارى از هر گونه شكل و جهت خاصى بود. در قرن ششم ميلادى در پاسخ به آئين بودا (در زبان ژاپن : بوت سودو)، لغت )شين تو)) (راه خدايان(( راوضع كردند. مردم ژاپن تا قرن پنجم ميلادى طرز نگارش را از) چينيان ( اقتباس مى كردند. كتاب مقدس شين تو (كوجيكى) امور قديم در قرن هشتم ميلادى به زبان ژاپنى نگاشته شد. در همان عصر (قرن 8) كتاب مقدس ديگرى به نام ( نى هو نمى( نگارش يافت . دين شين تو براى ارواح مردگان احترام زيادى قائل است ، و آنان را بر زندگان ترجيح مى دهد. ارواح مردگان را تا مقام الهى بالا برده و ستايش مى كنند و معتقد به زندگى ارواح در ميان زندگانند. ارواح در غم و شادى ، رنج و لذت زندگان شريك اند و رفتار و گفتار آنان را زير نظر دارند. اين نيروى طبيعى از رهگذار مرگ به دست مى آيد. ژاپنى ها معتقدند كه موجودات طبيعى داراى روح هستند؛ آفتاب ، ماه ، رودخانه ، باران و...داراى روح هستند، لذا مورد پرستش قرار مى گيرند. در آئين شين تو پرستش خدايان بسيارى به چشم مى خورد. آنان را ارواح ، نفوس ، امپراطور، درختان ، گياهان ، صخره ها، حيوانات از قبيل : مار شير، گرگ ، كلاغ ، روباه ، خرس ، و... را مورد پرستش قرار مى دادند. علاوه بر اين به خدايان بى شمار ديگرى عقيده داشتند. ارواح نياكان ؛ پرستش ارواح در آئين شين تو مقام ويژه اى دارد. در تلقى مردم ژاپن هر نوع گرفتارى و مشكلى با توسل به ارواح نياكان حل مى شود. آن گونه كه هر پيشامد مثبت و خيرى را حاصل عنايت ارواح نياكان مى دانستند. ژاپنى ها به رسم بدويان باستان اشياء گرانبها را با مردگان دفن مى كردند. در فرهنگ مذهبى ژاپن به ارواح مردگان( كامى ها( مى گويند. كامى افسانه هاى متعدد دارد. مانند: كامى خانواده ، كامى كلان ، كامى ملت ، مخصوصا ارواح نياكان امپراطور، كامى طبيعت ، آسمان ، درختان ، جنگلها، سنگها و اسباب آشپزخانه و... كه او را جان و حيات مى بخشند. نيروى تصور و تخيل ژاپنى ها جهان را پر از ارواح خوب و بد مى سازد. در برخى روايات باستانى ژاپن آمده است كه : هشت صد هزار كامى ارواح موجود است كه برخى از اين ارواح ، قدرتمندند و با نيروى فراوانى در جهان حكومت دارند كه به صورت خدايان حقيقى در آمده اند. (هيرانا) مفسر مذهب شين توكه در قرن 18و 19ميلادى مى زيسته ، تجزيه تحليلى از دين شين تو دارد. او مى گويد :در اين مذهب همه مردگان به صورت خدا جلوه گر مى شوند و حوادث جهان طبيعت ، معلول كار مردگان است . اين مردگان هستند كه سرنوشتها را تعيين مى كنند، جهان را مسكون مى سازند و انسانها را پديد مى آورند، مزارع و كشتزارها را حاصلخيز مى سازند و موجب پيدايش فصول چهارگانه سال مى گردند. و هم آنان هستند كه بلا و قحطى و كارهاى خوب و بد از آنان صادر مى شود. و ادامه مى دهد: اگر مردم ارواح را فراموش كنند، در زندگى با ناملايمات دست به گريبان خواهند بود. اين ارواح مردگان است كه پاداش مى دهند يا مجازات مى كنند، مردگان به زندگان احتياج دارند، پس بايد كه زندگان غذا و ما يحتاج مردگان را بر قبور آنان بگذارند. به گمان آنان ، زندگان به مردهاى مرده ، شمشير و به زن هاى مرده ، آينه مى دهند. ژاپنى ها عقيده دارند كه كشورشان خانه خدا و مملكت خداست و مردم ژاپن از نژاد الهى هستند كه بر تمام مردم جهان برترى دارند. اين طرز تفكر به تدريج به صورت روحانى درآمد و اعتقاد به ارواح رواج يافت . تفكر نژاد و سرزمين برتر؛ آئين شين تو به مرور زمان داراى مبادى و آداب شد. اين آئين مايه هاى ناسيوناليستى و نژادپرستانه بسيار قوى دارد. آئين شين تو در طول تاريخ پشتوانه بسيار مستحكمى در حفظ استقلال و تحكيم قدرت سياسى ژاپن داشته و دارد. فرمان امپراطور، فرمان خدا بوده است . وجب به وجب سرزمين ژاپن مقدس است ، چرا كه جزاير ژاپن آفريده ويژه خدايان است . و تمام قلمرو ژاپن توسط دو خداى نر و ماده (ايزاناگى)و )ايزانامى) خلق شده است . در مجمع الجزاير ژاپن )خداى نر( غوطه ور شد و اين باور به دست آمد كه بايد مردم ژاپن هر سال غسل مذهبى به جاى آورند. وقتى خداى نر (ايزاناگى ) از دريا بدر آمد، از گوشه چشم چپ خود بزرگترين خدايان را بوجود آورد كه او را )اماتراسو) گويند و اين بزرگترين حادثه جهان خلقت است . وى بار ديگر به دريا فرو رفت تا غسل كند و وقتى در آمد، از گوشه چشم چپ خود خداى ديگرى به نام) توكى يومى )) (خداى ماه (( راخلق كرد. از گلوگاه او خداى ديگرى به نام سوسانوو و (خداى طوفان ) پديد آمد. اين خدايان سه گانه در آسمان بر تخت جلال و جبروت و عظمت و خدائى تكيه زدند و حكومت آغاز كردند. مذهب مردم ژاپن ، مجموعه اى از اعتقاد به مظاهر طبيعت و اطاعت مطلق از فرمانروايان و عقيده به سحر و جادو و احترام به )تابو) و ايمان به مبادى بسيار ساده ساخته ذهنيت خودشان است . آنان روباه را فرستاده خدايان آسمانى مى دانستند و مورد پرستش قرار مى دادند. گروهى روباه را كلان اجداد خود مى دانستند. و اين نمودهائى از وجود مذهب بدوى باستانى )فتيش ( در ميان اقوام ژاپنى است . در نظر آنان ، )تير و كمان) مقدس بود و آن را مانند مظهر خدايان عبادت مى كردند و اين عين )فتيش پرستى ( است . مناسك و مراسم ؛ تقديس خانواده ؛ در آئين شين تو؛ كانون خانواده خود يك مذهب است كه بايد به اصول اخلاقى خانواده در آئين شين تو مؤ من و عامل بود. تقديس مردگان ، يكى از ضروريات آئين شين تو، احترام مردگان است و جلب مطلق رضايت آنان . جلب رضا آنان در انجام وظايف خانوادگى ، اجتماعى و پرستش امپراطور ممكن است . تعصد به اصول اخلاقى ؛ ژاپنى ها بايد پاكدامن ، راستگو، درستكار، شجاع و...باشد. تعليم و تربيت فرزندان ؛ اين امر ضامن بقاء خانواده است . 5 نظافت از واجبات مذهبى است ، براى ورود به معابد، هر ژاپنى بايد پاك باشد . خواندن اوراد و اذكار سحرآميز، بر هر ژاپنى لازم است . رقص و آواز خوانى ؛ بايد اين امر توسط دوشيزگان اجرا شود كه لازم و ضرورى است . تقديم هدايا به خدايان ؛ اين عمل از واجبات شين تو است كه بايد در معابد گذاشته شود. برترى نژاد و سرزمين ؛ عقيده به اينكه مردم ژاپن فرزندان دو خداى نر و ماده (ايزانامى و ايزاناگى ( هستند و قلمرو ژاپن توسط اين دو خدا خلق شده ، از واجبات و ضروريات دين ژاپن است . پرستش امپراطور؛ اعتقاد به اينكه (زيم لو ( در سال 660 ق .م امپراطور ژاپن نوه آن الهه بر مسند فرمانروايى جهان نشست كه سال مزبور مبداء تاريخ ژاپن گرديد، و ميكادو امپراطور ژاپن از نسل اين الهه بايد پرستيده شود، از ضروريات مذهب شين تو است . پيدايش آئين جديدى به نام )ماهايانا( در سال 523 ميلادى توانست خود را با محيط و مردم ژاپن سازش دهد، بر خلاف آئين صادراتى كنفوسيوس كه مردم ژاپن را خوش نيامد. آئين )ماهايانا) اهداف سياسى امپراطورى ژاپن رابرآورد و لذا پيشرفت قابل توجهى نمود و حتى مذاهب جديدى از آن پديدار شد. يكى از شاخه هاى اصلى اين مذهب ، مذهب معروف) ژودوشين تو( است كه شين ران مؤ سس آن بود. در اين مذهب جديد انشعابى ، بسيارى از تعاليم سخت مذهب ماهايانا و سختگيريهاى آئين بودا حذف د و مقام زنان راكه وضع منحط و رفت بارى داشتند، سرو سامان داده و آنان را ارتقاء بخشيد. رهبانيت و زيارت معابد را الغا نمود، لذا به) لوتر( ژاپن مشهور گرديد. مذهب ماهايانا عقايد تسلى بخش ، بهشت و دوزخ و خدايان فراوانى اضافه بر آنچه در گذشته بود. با خود آورد. در اين مذهب انشعابى ، نيايش به ارواح مردگان از آئين فتيش قديم با تصرفاتى پذيرفته شد. قول به تناسخ و حلول (به مدت يكصد سال در حالت كامى ) جزء باورها شد. در طى اين مدت ، ارواح مى توانند از زندگان حمايت كرده و در سرنوشت آنان مؤ ثر باشند. ماهايانا عقيده به بهشت را ابداع كرد، حال آنكه چنين باورى در آئين بودا اساسا وجود نداشت . مذهب ماهايانا به 128 دوزخ گوناگون و يك جهان ويژه براى پارسايان كه بر اثر تقواى مكرر به مقام خدائى رسيده و مى توانند فيوضاتى به بشر برسانند، قائل شد. به تدريج بين آئين شين تو و مذهب) ماهايانا)يك نوع وحدت پديد آمد و سرانجام شين توى قديم در مذهب) ماهايانا( هضم گرديد. اين انحلال دقيقا به خاطر فقدان فلسفه مدون و احكام لازم بود. روحانيت مذهب شين تو؛ با گذشت زمان و ريشه دار شدن مذهب ماهايانا در كشور ژاپن ، قدرت روحانيون اين مذهب به تدريج گسترش يافت و ابداعات و انحرافات زيادى توسط آنان رواج گرفت . روحانيون به خريد و فروش گناهان پرداختند و خريد و فروش عمر و افزايش آن از ابتكارات روحانيت شين تو يا ماهاياناى جديد گرديد. پدران ژاپنى براى تقرب به درگاه خدايان ، پسران خود را به پيشوايان (روحانيون ) مى فروختند. اين سنت از ديرباز در ميان مردم ژاپن رايج بود و در اواخر قرن هفدهم ممنوع گرديد. اين كودكان در خدمت روحانيون (ماهايانا( لباس زنان را مى پوشيده و به زشت ترين كارها (لواط و...) واداشته مى شدند. و اين آغاز انحطاط اخلاقى ژاپن بود. در سال 1549 ميلادى كه مذهب )كاتوليك) در ژاپن راه يافت ، مورد استقبال بسيار قرار گرفت ، علت پذيرش مذهب كاتوليك ، اراده امپراطوران ژاپن بود كه بدان وسيله مى خواستند از نفوذ روحانيت )ماهايانا) كه در تمام مسائل كشور دخالت مى كردند، بكاهند.در سال 1852 ميلادى امپراطوران ژاپن كه زير نفوذ روحانيون ماهايانا قرار داشتند، از تبليغ مذهب كاتوليك جلوگيرى كردند و آزار و شكنجه مسيحيان ژاپن آغاز گرديد كه عده فراوانى از آنان كشته و يا اخراج شدند. مذهب ماهايانا پشتوانه خوبى براى بسط امپراطورى و تحكيم قدرت سياسى امپراطوران بود؛ زيرا در اين مذهب مقامى خدائى داشتند. ادغام دو مذهب ماهايانا و شينتو، آئين شين تو را پديد آورد. اين مذهب توسط امپراطوران ، مذهب رسمى ژاپن اعلام شد. با انحلال مذهب ماهايانا، روحانيون قدرت و نفوذ خود را از دست دادند. اما امروز مذهب) ماهايانا( دومين مذهب رسمى كشور است و در برخى شهرها و اكثر روستاهاى ژاپن رواج كامل دارد. ((شين تو)) جديد؛ عقايد و احكام تحول و تغيير در اين مذهب از خدايان آغاز شد؛ يعنى انتقال اعتقاد از خدايان عرضى به خدايان طولى . از ميان آن همه خداى طولى ، فقط سه خدا را برگزيده شدند: (آمانو)، (موناكانوسى) ،) نوكامى). اين سه خدا بر ديگر خدايان اشرف و افضل شدند. تحول ديگر عقيده خاصى به )بهشت و جهنم)، اعمال خير و شر، پاداش و كيفر و...بود. نيكوكاران زرد پوست پس از مرگ در بهشت مخصوص ژاپنى ها جاى مى گيرند و بدكاران در جهنم كه نوعى زير زمين است ، بدون وسائل معيشت ، در آن معذب مى شوند. اصول عقايد و تعاليم اخلاقى مذهب شين توى جديد عبارت است از: تقديس ارواح نياكان و ستايش آنها و ستايش و احترام امپراطور كه نوه خداى خورشيد و نژاد آسمانى ژاپن است . همچنين ژاپنى ها موظف هستند كه تمام مردم جهان را زير فرمان خود در آوردند، زيرا بر همه انسانها برترى و شرافت دارند. كانون خانواده مقدس است و خانه خود يك معبد است : پدر مى تواند فرزندانش را بفروشد و يا كيفر دهد و بكشد. زنان بايد در برابر شوهران هرزه و وحشى و پليد، با ملاطفت رفتار كنند و در همه حالات تابع شوهر باشند. دختران از ارث محروم اند. به دليل وجود نظام پدر سالارى مردان حق داشتند زنان خود را به اماكن فساد بفروشند. اوراد و اذكار: اوراد سحرآميزى كه از اعصار گذشته باقى مانده . تقديم هدايا به خداى خدايان : هدايايى مثل برنج و ميوه و ماهى . رقص توسط دختران در ضمن عبادات مذهبى با روش خاصى . اساطير و خرافات ؛ در آئين شين تو، بيش از هر مذهبى ديگر خرافات وجود دارد: دريافت خوبى و بدى ها به وسيله سوزاندن استخوان گوزنها يا كاسه لاك پشت و مطالعه خطوط لاك لاك پشت . با اين كار سرنوشت زندگى فرد در آينده روشن مى گرديد. ضمنا اوقات سفر و ازدواج و... با همين مراسم روشن مى شد. از آنجا كه مردم ژاپن و پيروان اين مذهب خود را از تبار خداوند مى دانند، معتقدند كه نيازى به دستورات و احكام معصل ندارند و براى انجام كارها از فطرت خود الهام مى گيرند. مركز مذهبى شين تو، شهر (ايسه ( است كه شهر معابد نام دارد، چرا كه پر از معبد است . شهر ديگرى به نام )نارا (وضع مشابهى دارد. بتخانه )هزار بودا( در ژاپن معروف است و در آن مجسمه خدايان بى شمارى با اشكال گوناگون گردآورى شده است . البته در ژاپن بتخانه هاى بسيارى در شهرها و روستاها وجود دارد. در سال 1945 ميلادى امپراطورپرستى در ژاپن ملغى شد؛ ولى هنوز مردم ساده لوح بر اين باور هستند. يكى از مراسم معروف مذهب شين تو، روش اخلاقى (پوشيدو) به معنى روش دلاوران است . اين رويه يادگار قرون وسطى است كه به عنوان يك راه و رسم نظامى در ارتش راه يافت و به تدريج فراگير شد؛ تا آنجا كه مذهب شين تو را تحت الشعاع قرار داد. مراسم پوشيد و كه صرفا سرمشق رفتار و كردار سواران و دلاوران بود، در هشت عنوان خلاصه گرديده است: 1 وفادارى دلاوران و پهلوانان به بزرگان و بالادستان و سرانجام به امپراطور. 2 حق شناسى: دلاور مردان بايد به ميهن و امپراطور حق شناس باشند. 3 شجاعت: دلاور مرد بايد در خدمت به امپراطور از ايثار و فداكارى دريغ نورزد. 4 عدالت: دلاور مرد بايد از مرز عدالت خارج نشود. 5 صداقت: دلاور مرد نبايد از روى ترس دروغ بگويد. 6 عزت نفس: دلاور مرد بايد قوى النفس ، مؤ دب و موقر باشد. 7 استقامت: دلاور مرد بايد صبور و شكيبا باشد. 8 آزادگى: دلاور مرد بايد مرگ عزت مند رابر زندگى ذلت بار ترجيح دهد. 9 عشق: به علم و دانش 10 مردم دوستى: دلاور بايد هميشه نيكخواه جامعه باشد. نقوذ مذاهب و اديان بيگانه ؛ دين ، به مثابه آراء، عقايد انسان در تاريخ بشر هيچگاه در محدوده جغرافيايى و مرزهاى ملى و نژادى ، متوقف نشده و به ديگر سرزمينها نفوذ كرده است . و در ژاپن نيز اين وضعيت وجود دارد: دين كنفوسيوس ، كه در چين پديدار شد، در قرن اول ميلادى به ژاپن راه يافت و مورد استقبال مردم قرار گرفت و تا قرن هفدهم ميلادى نفوذ و گسترش يافت . دايره نفوذ اين دين وارداتى در ميان كشاورزان بود، اما اينك كتب مذهبى اين آئين در سراسر ژاپن رايج است و بر فرهنگ آن ديار تاءثير فراوانى كرده است . دين بودا دين وارداتى ديگرى است كه از كشور هند به ژاپن راه يافت و هم اكنون دين اكثر مردم ژاپن ، بودائى است و نقطه مقابل آئين شين تو مى باشد. دين شين تو خدايان بى شمارى را در محدوده عقايد خود قرار داده ؛ ولى دين بودا از نظر اصولى و بنيادى اين عقيده را رد كرده و قبول ندارد. شين تو به بقاى دائمى پس از مرگ ، بدون مجازات گناهكاران و پاداش نيكوكاران ، معتقد است ، ولى بودا چنين باورى به تناسخ ندارد و كاملا مخالف آن است . در قرن هفدهم ميلادى بين اين دو مذهب مغاير، اتحاد و ائتلافى برقرار شد. به اين صورت كه خدايان بى شمار شين تو مظاهر بودا لقب گرفتند و بدين سان اين دو دين به هم نزديك شدند. آئين بودا به پاره اى اعتقادات شين تو در داد و قبول كرد كه مردگان به مدت يكصد سال در نزد زندگان منزل دارند و بعد براى دريافت پاداش زندگى جديد آشكار مى گردند. معابد؛ معابد بودائى در ژاپن با چوب منقش و داراى كنده كاريهاى بسيار زيبائى است . زيباترين معابد بودائى در شهر توكيو و اطراف آن قرار دارد. قربانيان جنگ و شهيدان راه وطن در گورستانى مخصوص جاى ويژه اى دارند و اسامى آنان بر الواحى نوشته شده است . بودائيان ، به موعظه و اندرزهاى اخلاقى ، تهذيب اخلاق و انجام مراسمى شبيه فرقه كاتوليك روى مى آورند. روحانيت ؛ روحانيون ژاپنى (بودا، شين تو و...) به قرائت متون مقدس مشغول مى شوند، آواز مى خوانند، زانو مى زنند، براى تشريفات مذهبى ناقوس نواخته مى شود، شمع روشن مى شود، كندر و عود و مشك مى سوزند، مؤ منين دعا مى كنند و حمايت بودا را طلب مى كنند. فرجام : در طى قرون متمادى مردم ژاپن از ميان اديان و مذاهب گوناگون كه به آن ديار راه يافت ، هيچ يك را به طور كامل انتخاب نكردند و آنچه را قبول كردند، تركيبى بود از سنن باستانى مذهب شين تو و آئين )بودا) كه گاهى با مكتب اخلاقى دين) كنفوسيوس ( در هم آميخته مى شد . در سال 1868 ميلادى كه قدرت واقعى كشور در اختيار فرزند رب النوع خورشيد (ميكادو( امپراطور ژاپن ، قرار گرفت . دين شين توى باستانى دين رسمى كشور اعلان شد و تشكيلات بودائى از دولت جدا گرديد. در عين حال اكثر مردم از هر دو دين (شين تو و بودا) پيروى مى كنند و از سال 660 ق . م تا امروز تحولات فراوانى بر اثر دگرگونيهاى اجتماعى آن كشور پديد آمده و هم اكنون ژاپن در زمينه صنعت و تكنولوژى جديد با كشورهاى بزرگ و پيش رفته جهان رقابت چشم گيرى دارد. اين تحول حيرت انگيز و غير قابل انتظار در كشورى كه مهد خرافات و اساطير بوده و هست ، صرفا پس از آنكه به دكان رهبانان و كاهنان و روحانيان دغلكار و جاهل پرور ژاپن پايان داده شد و علم و عقل و آزادى علمى ، هنرى و...روى كار آمد، حاصل شد.