Borna66
09-15-2009, 03:44 AM
مائوتسه تونگ بنيادگذار جمهوري توده اي چين
مائو ، انديشه ها و اندرزهايش
http://pnu-club.com/imported/2009/09/1841.jpg
مائو و جوانان چين كه هركدام كتابچه اندرزها و نكته هاي او را در دست دارد
مائوتسه تونگ بنيادگذار جمهوري توده اي چين كه نهم سپتامبر سال 1976 در 82 سالگي درگذشت نه تنها نظام سوسياليستي چين بلكه دريايي اندرز و نظريه از خود به ميراث گذارده است.
اين مرد نيرومند قرن 20 كه در 1893 در ايالت هونان در يك خانواده كشاورز به دنيا آمده بود بر خلاف متفكران و سياستمداران ديگر، از زمان افلاتون تاكنون، عادت به ايراد نطق طولاني (Rhetoric)نداشت و چون استعداد شعر گفتن داشت عقايد و اندرزهاي خود را به صورت شعارهاي يك جمله اي و حداكثر در يك بند (پاراگراف) و گاهي هم به نظم بيان مي داشت. او مي گفت عقيده اي ماندني خواهد بود كه بتواند روشنفكران جامعه را دست كم به بررسي و بحث درباره خود جلب كند، به غرور نظاميان صدمه نزند، اميد كارگران و كشاورزان (زحمتكشان) باشد و دشمني شديد سياستمداران را در آغاز كار برنيانگيزد.
در زمينه مبارزه، مائو كه در سال 1911 با يازده تن ديگر حزب كمونيست چين را در شانگهاي بنا نهاد متكي به اعتراض پي گير كشاورزان و كارگران و در مبارزه مسلحانه به جنگهاي مردمي (چريكي) بود.
وي جنبشي را پيروز مي دانست كه در سر راه خود از همكاري جنبش هاي موازي كه هدف هاي دست كم تا ده درصد مشابه داشته باشند برخوردار شود. وي به همين دليل در آغاز كار با حزب ملي گراي «كومين تانگ Kuomintang» كه خواهان طرد نفوذ خارجي و كسب استقلال وطن به معناي واقعي كلمه بود همكاري كرد ، زيرا كه هدف مشترك هر دوحزب بود. ولي ، همين كه چيانك كاي شك رهبر كومين تانگ در 1925 براي دريافت كمك به غرب روي آورد با او به مخالفت برخاست،.سالها بعد دوباره در برابر دشمن مشترك - ژاپني ها - عملا با كومين تانگ در يك جهت قرار گرفت.
مائو كه در سال 1918 كتابدار دانشگاه پكن بود و فرصت مطالعه افكار سوسياليست هاي بنام اروپا به ويژه ماركس را به دست آورده بود عقيده داشت كه فرد بايد مايه و استعداد گرويدن به يك مسلك را داشته باشد تا بتوان افكارش را شكل داد و تقويت كرد، و گرنه نمي توان در عمل انتظار وفاداري زياد از او داشت. وي در دهه هاي آخر عمر، انقلاب فرهنگي را براي زدودن آثار معتقدات ديگر از ذهن كساني كه ايمان استوار به مباني سوسياليسم نداشتند به وجود آورد.
مائو ، انديشه ها و اندرزهايش
http://pnu-club.com/imported/2009/09/1841.jpg
مائو و جوانان چين كه هركدام كتابچه اندرزها و نكته هاي او را در دست دارد
مائوتسه تونگ بنيادگذار جمهوري توده اي چين كه نهم سپتامبر سال 1976 در 82 سالگي درگذشت نه تنها نظام سوسياليستي چين بلكه دريايي اندرز و نظريه از خود به ميراث گذارده است.
اين مرد نيرومند قرن 20 كه در 1893 در ايالت هونان در يك خانواده كشاورز به دنيا آمده بود بر خلاف متفكران و سياستمداران ديگر، از زمان افلاتون تاكنون، عادت به ايراد نطق طولاني (Rhetoric)نداشت و چون استعداد شعر گفتن داشت عقايد و اندرزهاي خود را به صورت شعارهاي يك جمله اي و حداكثر در يك بند (پاراگراف) و گاهي هم به نظم بيان مي داشت. او مي گفت عقيده اي ماندني خواهد بود كه بتواند روشنفكران جامعه را دست كم به بررسي و بحث درباره خود جلب كند، به غرور نظاميان صدمه نزند، اميد كارگران و كشاورزان (زحمتكشان) باشد و دشمني شديد سياستمداران را در آغاز كار برنيانگيزد.
در زمينه مبارزه، مائو كه در سال 1911 با يازده تن ديگر حزب كمونيست چين را در شانگهاي بنا نهاد متكي به اعتراض پي گير كشاورزان و كارگران و در مبارزه مسلحانه به جنگهاي مردمي (چريكي) بود.
وي جنبشي را پيروز مي دانست كه در سر راه خود از همكاري جنبش هاي موازي كه هدف هاي دست كم تا ده درصد مشابه داشته باشند برخوردار شود. وي به همين دليل در آغاز كار با حزب ملي گراي «كومين تانگ Kuomintang» كه خواهان طرد نفوذ خارجي و كسب استقلال وطن به معناي واقعي كلمه بود همكاري كرد ، زيرا كه هدف مشترك هر دوحزب بود. ولي ، همين كه چيانك كاي شك رهبر كومين تانگ در 1925 براي دريافت كمك به غرب روي آورد با او به مخالفت برخاست،.سالها بعد دوباره در برابر دشمن مشترك - ژاپني ها - عملا با كومين تانگ در يك جهت قرار گرفت.
مائو كه در سال 1918 كتابدار دانشگاه پكن بود و فرصت مطالعه افكار سوسياليست هاي بنام اروپا به ويژه ماركس را به دست آورده بود عقيده داشت كه فرد بايد مايه و استعداد گرويدن به يك مسلك را داشته باشد تا بتوان افكارش را شكل داد و تقويت كرد، و گرنه نمي توان در عمل انتظار وفاداري زياد از او داشت. وي در دهه هاي آخر عمر، انقلاب فرهنگي را براي زدودن آثار معتقدات ديگر از ذهن كساني كه ايمان استوار به مباني سوسياليسم نداشتند به وجود آورد.