Borna66
09-15-2009, 03:32 AM
«ژول ورن» نويسنده شهير فرانسوى است كه از او و «اچ جى ولز» با عنوان پدر داستان هاى علمى، تخيلى ياد مى شود. داستان هاى «ژول ورن» رده سنى خاصى نمى شناسد و نوجوانان و بزرگسالان همگى از داستان هاى او كه روح متهورانه قرن نوزدهم را در خود دارد لذت يكسان مى برند، داستان هايى كه از شيدايى و افسون پيشرفت هاى علمى بشر و اختراعات باور نكردنى او حكايت مى كنند. اغلب آثار «ژول ورن» در قالب يك سفرنامه روايت مى شود و خوانندگانش را گاهى «از زمين تا ماه» و گاهى به «سفر به اعماق زمين» رهنمون مى شود و در خلال اين داستان ها بسيارى از اختراعات بشرى را پيشگويى مى كند. در ميان بهترين آثار كلاسيك «ژول ورن» اما داستان «دور دنيا در هشتاد روز» از اهميت و محبوبيت بالاترى برخوردار است.
«ژول ورن» در ۸ فوريه ۱۸۲۸ در بندر «نانت» چشم به جهان گشود و تا دوران جوانى در زادگاه خود اقامت داشت. او كه فرزند وكيلى متمول بود براى تحصيل به پاريس عزيمت كرد و به مطالعه در زمينه حقوق و وكالت اهتمام ورزيد. در خلال دوران اقامتش در پاريس به كمك عموى خود با چندين دايره ادبى آشنا شد و تحت تاثير آثار «ويكتور هوگو» و «الكساندر دوما» به نمايشنامه نويسى پرداخت و در سن ۲۲سالگى اولين نمايشنامه اش كه ساختارى طنز آميز داشت با نام «فى هاى شكسته» به روى صحنه رفت. او كه به تدريج اشتغالش به نوشتن بيشتر مى شد اما موفق شد تحصيلات خود را در رشته حقوق به پايان برساند. در سال ،۱۸۵۴ «چارلز بودلر» چندين اثر از «ادگار آلن پو» نويسنده آمريكايى را به فرانسه برگرداند و «ژول ورن» به يكى از طرفداران و ستايشگران اين نويسنده بزرگ بدل شد و تحت تاثير او اولين رمان علمى تخيلى خود با عنوان «سفر با بالن» را به رشته تحرير درآورد. درحالى كه شغل نويسندگى «ورن» به تدريج در حال پيشرفت بود او براى امرار معاش به بازار بورس روى آورد و تا زمانى كه آثار بسيار موفقش از قبيل «پنج هفته پرواز با بالن» و مجموعه داستان هاى «سفرهاى خارق العاده اش» را نوشت به آن شغل اشتغال داشت. او در سال ۱۸۶۲ با «پير ژولز هتزل» ملاقات كرد كه ناشر و نويسنده داستان هاى كودكان بود و پس از آن آشنايى اين دو به يك همكارى مادام العمر بدل شد و تا زمان مرگ «ژول ورن» ادامه داشت. در سال ۱۸۶۳ با انتشار مجموعه داستان هاى «سفرهاى خارق العاده» يا «سفرهاى باورنكردنى» ديرى نپاييد كه «ژول ورن» صاحب شهرت و محبوبيتى جهانى شد. هر روز خوانندگان بيشترى به خواندن آثار علمى تخيلى و پرماجراى «ژول ورن» رو مى آوردند و اين درحالى بود كه او هيچ تحصيلات علمى و تجربه مسافرت و جهانگردى نداشت. آثار او برخلاف آثار «لوئيس كارول» صاحب اثر «آليس در سرزمين عجايب» بسيار واقع گرايانه و در عين حال در شرح جزئيات بسيار دقيق و علمى سخن مى گفت. او در حين سال ها «دور دنيا در هشتاد روز» را براساس داستان سفر «جورج فرانسيس ترين» آمريكايى به دور دنيا نوشت. داستانى متهورانه و پرهيجان اما بسيار واقع گرايانه. پس از آن «سفر به اعماق زمين» را خلق كرد كه مورد انتقاد بسيارى از دانشمندان زمين شناس قرار گرفت. در اين هنگام داستان فوق العاده «بيست هزار فرسنگ زير دريا» را خلق كرد و قهرمانى افسانه اى به نام «كاپيتان نمو» و زيردريايى پيشرفته اش با نام «ناتيلوس» را به خوانندگانش معرفى كرد. داستان «جزيره اسرارآميز» هم اثر بعدى است كه بارها در سينما بر روى پرده رفت و در آن «ژول ورن» دانش بشرى و اكتشافات عظيم او را در خلال يك داستان با ضرباهنگ تند روايت كرد. جالب است بدانيد اولين زيردريايى كه در سال ۱۸۸۶ توسط دو انگليسى ساخته شد و همچنين اولين زيردريايى با سوخت هسته اى ساخته شده به سال ۱۹۵۵ به ياد «ژول ورن» ، «ناتيلوس» نامگذارى شد.
«ژول ورن» براى مدتى بيش از ۴۰سال، حداقل سالى يك اثر منتشر كرد و بسيار جالب است كه اين همه تصور و تخيل در باب سفر و اكتشاف و علم درحالى اتفاق مى افتاد كه او بسيار كم به سفر رفته بود و تنها يك پرواز ۲۴ دقيقه اى با بالن داشت. او در ۲۴ مارس ۱۹۰۵ چشم از جهان فرو بست.
گردآورى و ترجمه: فرهاد كاوه
كليه حقوق اين نوشته وابسته به روزنامه شرق مي باشد.
«ژول ورن» در ۸ فوريه ۱۸۲۸ در بندر «نانت» چشم به جهان گشود و تا دوران جوانى در زادگاه خود اقامت داشت. او كه فرزند وكيلى متمول بود براى تحصيل به پاريس عزيمت كرد و به مطالعه در زمينه حقوق و وكالت اهتمام ورزيد. در خلال دوران اقامتش در پاريس به كمك عموى خود با چندين دايره ادبى آشنا شد و تحت تاثير آثار «ويكتور هوگو» و «الكساندر دوما» به نمايشنامه نويسى پرداخت و در سن ۲۲سالگى اولين نمايشنامه اش كه ساختارى طنز آميز داشت با نام «فى هاى شكسته» به روى صحنه رفت. او كه به تدريج اشتغالش به نوشتن بيشتر مى شد اما موفق شد تحصيلات خود را در رشته حقوق به پايان برساند. در سال ،۱۸۵۴ «چارلز بودلر» چندين اثر از «ادگار آلن پو» نويسنده آمريكايى را به فرانسه برگرداند و «ژول ورن» به يكى از طرفداران و ستايشگران اين نويسنده بزرگ بدل شد و تحت تاثير او اولين رمان علمى تخيلى خود با عنوان «سفر با بالن» را به رشته تحرير درآورد. درحالى كه شغل نويسندگى «ورن» به تدريج در حال پيشرفت بود او براى امرار معاش به بازار بورس روى آورد و تا زمانى كه آثار بسيار موفقش از قبيل «پنج هفته پرواز با بالن» و مجموعه داستان هاى «سفرهاى خارق العاده اش» را نوشت به آن شغل اشتغال داشت. او در سال ۱۸۶۲ با «پير ژولز هتزل» ملاقات كرد كه ناشر و نويسنده داستان هاى كودكان بود و پس از آن آشنايى اين دو به يك همكارى مادام العمر بدل شد و تا زمان مرگ «ژول ورن» ادامه داشت. در سال ۱۸۶۳ با انتشار مجموعه داستان هاى «سفرهاى خارق العاده» يا «سفرهاى باورنكردنى» ديرى نپاييد كه «ژول ورن» صاحب شهرت و محبوبيتى جهانى شد. هر روز خوانندگان بيشترى به خواندن آثار علمى تخيلى و پرماجراى «ژول ورن» رو مى آوردند و اين درحالى بود كه او هيچ تحصيلات علمى و تجربه مسافرت و جهانگردى نداشت. آثار او برخلاف آثار «لوئيس كارول» صاحب اثر «آليس در سرزمين عجايب» بسيار واقع گرايانه و در عين حال در شرح جزئيات بسيار دقيق و علمى سخن مى گفت. او در حين سال ها «دور دنيا در هشتاد روز» را براساس داستان سفر «جورج فرانسيس ترين» آمريكايى به دور دنيا نوشت. داستانى متهورانه و پرهيجان اما بسيار واقع گرايانه. پس از آن «سفر به اعماق زمين» را خلق كرد كه مورد انتقاد بسيارى از دانشمندان زمين شناس قرار گرفت. در اين هنگام داستان فوق العاده «بيست هزار فرسنگ زير دريا» را خلق كرد و قهرمانى افسانه اى به نام «كاپيتان نمو» و زيردريايى پيشرفته اش با نام «ناتيلوس» را به خوانندگانش معرفى كرد. داستان «جزيره اسرارآميز» هم اثر بعدى است كه بارها در سينما بر روى پرده رفت و در آن «ژول ورن» دانش بشرى و اكتشافات عظيم او را در خلال يك داستان با ضرباهنگ تند روايت كرد. جالب است بدانيد اولين زيردريايى كه در سال ۱۸۸۶ توسط دو انگليسى ساخته شد و همچنين اولين زيردريايى با سوخت هسته اى ساخته شده به سال ۱۹۵۵ به ياد «ژول ورن» ، «ناتيلوس» نامگذارى شد.
«ژول ورن» براى مدتى بيش از ۴۰سال، حداقل سالى يك اثر منتشر كرد و بسيار جالب است كه اين همه تصور و تخيل در باب سفر و اكتشاف و علم درحالى اتفاق مى افتاد كه او بسيار كم به سفر رفته بود و تنها يك پرواز ۲۴ دقيقه اى با بالن داشت. او در ۲۴ مارس ۱۹۰۵ چشم از جهان فرو بست.
گردآورى و ترجمه: فرهاد كاوه
كليه حقوق اين نوشته وابسته به روزنامه شرق مي باشد.