Borna66
09-15-2009, 02:18 AM
موزه مصر – قاهره the Egyptian Museum
این موزه بیشتر به عرصه 150 هزار اثر مربوط به تمدن رود نیل اختصاص دارد که 136 هزار قطعه آن به تمدن فراعنه مربوط می شود.این موزه در سال 1858 تاسیس شده و در سال 1906 به ساختمان دو طبقه فعلی منتقل شده است. اما دولت مصر قصد دارد ساختمان عظیمی را با استفاده از کمک های بین المللی برای این موزه بنا کند. مصر سال 2002 موفق شد ساختمان کتابخانه عظیم اسکندریه را که تما ما با جذب کمک ها و مساعدتهای خارجی بنا شده بود را افتتاح نماید. تمدن مصر تنها تمدن قدیمی است که آثار آن دست نخورده به بشر امروزه رسیده است علت این امر به دو عامل برمی گردد. یکی اینکه مردگان مصری تمامی اشیاء قابل حمل وابزارهای خود را به ارث می بردند وآنها را همراه مردگان دفن می کردند حتی بگونه ای آنها را دفن می کردند که هرگزدزدان به آن دست پیدا نکنند.
وم اینکه در مصرباران بندرت می بارد و آثار تمدنی تخریب نمی شود ازتفاوت شدید سرما و گرمای (که عوامل مهم تخریب بناها هستند) همانند آنچه در فلات ایران وجود دارد نیز خبری نیست. بطور مثال قبر فرعون توتآن خامون وقتی کشف شد 3500 شی و وسائل زندگی وی بدون کوچکترین آسیب دیدگی بگونه ای که گویی تنها چند ماه از دفن آنها گذشته است یافت شدند. ماسک یا اسکلت طلایی این فرعون که روی جنازه اش کشیده شده بود گرانترین اثری است که تا کنون در جهان کشف شده است. آن هنگامیکه حکام کشورهای اسلامی هیچ ارزشی برای آثار باستانی قائل نبودند اروپائیان با دقت و حوصله این آثار را به همراه خود بردند.
در سال 1855 فردی بنام ماکسملیان النمسوی از عباس پاشاحاکم مصردرخواست نمود که به او تعدادی از این آثار را بدهد و عباس پاشا(پادشاه) تمامی اشیاء باستانی موجود را به وی بخشید. کم کم پای دیگرعتیقه فروشان اروپایی به مصر باز شد و هزاران قطعه بی نظیر از مصر به فرانسه و لندن منتقل گردید. موزه قاهره دربرگیرنده بزرگترین مجموعه افراد مومیایی شده است. اسکلت مومیایی 27 فرعون بخشی از مومیایی هایی است که در این موزه نگهداری می شود. در طبقه همکف این موزه کتابخانه ای ویژه کتابهای مصر شناسی وجود دارد حدود 4 هزارجلد کتاب که مصر شناسان سراسر جهان تا کنون نوشته اند در اینجا نگهداری می شود.
در موزه قاهره چند اثر پارسی نیز وجود دارد.
در کاخ های تخت جمشید و شوش نیز نشانه هنر حجاران مصری را به آسانی ردیابی می توان کرد در ساختمان قصر(کی سر) تخت جمشید و شوش نشانه هنر آنها را در این دو پایتخت هخامنشیان به وضوح می توان ردیابی کرد. پیکره سنگی داریوش که اکنون در موزه ملی ایران است در مصر توسط حجاران هنرمند مصری ساخته شده و به شوش حمل شده و در دروازه شهر نصب گردیده بود.
اخیراً نیز یک قلاب مفرغی همراه با کتیبه ای به نام «خشایارشا» در مصر کشف شد که بنابر نوشته روی این شیء، آن را جهت نگهداری جایگاه مجسمه یا بخشی از مبلمان مقدسی که شاه هخامنشی به یک معبد مصری هدیه کرده بود، به کار می بردند.
در معبد «کارناک» نیز چند قطعه سنگ مربوط به هخامنشیان( جمشیدیان) شناخته شده که نشانه احترام و تقدیس شاه هخامنشی به معابد مصری است.
مجموعه کتیبه های هیروگلیف یافت شده در وادی «حمامات» منسوب به «اتی ی وهی» ـ Ethiavahi که در زمان سلطنت داریوش اول ـ خشایارشا ـ و اردشیر اول، در سالهای ۴۷۶ ـ ۴۷۳ پ. م نوشته شده، اسناد معتبری از تعامل و تفاهم ایران و مصر است. در این اسناد «خشایارشا» همچون «ارباب دو کشور» مورد خطاب واقع شده است [شاه دو کشور، پسر رع (خدای مصری) صاحب دیهیم ها که جاودان زنده بماناد]. این همان عبارتی است که بر روی چند گلدان سنگی یافت شده در پرسپولیس و شوش نیز آمده است.
در اواخر سده ششم پ. م داریوش دستور حفر ترعه میان نیل و دریای سرخ را می دهد و به یادبود این کار عظیم و مهم یک لوحه سنگی به چهار خط و زبان (میخی فارسی باستان ـ عیلامی ـ بابلی و مصری) در نزدیکی ترعه به یادگار می گذارد.
این لوحه در سال۱۸۶۶ میلادی ضمن حفر کانال سوئز( سوس)کنونی در محلی به نام «شلوف الترابه» در ۳۳ کیلومتری کانال و با فاصله کمی از ترعه سوئز کشف شد.
روی این لوحه سنگی نقش دو نفر حجاری شده و در وسط نام داریوش حک شده است. در طرف راست لوحه دو کتیبه همچون اکثر کتیبه های هخامنشی به سه زبان و خط فارسی باستان ۶ سطر ـ عیلامی ۴ سطر ـ بابلی سه سطر نقش گردیده است. کتیبه دوم حاوی اطلاعاتی در مورد حفر کانال با متن فارسی باستان در ۱۲ سطر و زیر آن عیلامی که تنها ۷ سطر آن بیشتر باقی نمانده و بقیه با متن بابلی که شاید زیر خط عیلامی بوده، از بین رفته است. طرف دیگر لوح کتیبه مفصل تری به خط و زبان مصری (هیروگلیف) . ترجمه مطالب مندرج در لوحه به شرح زیر است:
[بند اول: خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفرید ،که آسمان را آفرید، که انسان را آفرید، که شادمانی را به بشر داد. داریوش را به شاهی برگزید.داریوش را شاه سرزمینی کرد که پهناور است و اسبان و مردان خوب دارد.
بند دوم:منم داریوش شاه، شاه شاهان، شاه کشورهایی که از تمام نژادها مسکون است. شاه این سرزمین پهناور تا آن دوردست ها، پسر ویشتاسپ هخامنشی ( جمشیدی).
بند سوم:من پارسی هستم. به همراهی پارسیان مصر را فتح کردم. فرمان دادم این آبراهه را حفر کنند. از «پی رو» نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند.این ترعه کنده شد، چنانکه فرمان داده بودم و کشتی ها از مصر به وسیله این راه آبی به سوی پارس روانه شدند، کتیبه دوم فقط حاوی بند اول و دوم متن فوق الذکر است و فقط تفاوت های اندکی دارد.
هنگامیکه این نگارنده از موزه قاهره بازدید نمود در طبقه دوم موزه یک سنگ نوشته میخی پارسی وجود داشت بدون هیچگونه ترجمه تنها نوشته شده بود سنگ نوشته مربوط به داریوش ، این سنگ نوشته که سنگ خارا نارنجی است بخش اصلی نوشته های خط میخی آن بکلی از میان رفته بود. گمان می کنم این سنگ نوشته میخی تا کنون ترجمه نشده است. در طبقه اول موزه یک نقشه بزرگ مربوط به 1906 در محل پلکان راهرو بطرف طبقه دوم موزه نصب شده که در آن خلیج فارس وجود دارد. در کتابخانه اسکندریه نیز یک نقشه رنگی منحصر به فرد منضم به یک کتاب مربوط به 200 سال قبل قرار دارد که نقشه خلیج فارس را با نام اصلی و با جوهر زعفرانی ترسیم کرده است. این کتاب و نقشه آن ثبت آثار جهانی یونسکو شده است.
«علی سامی» در کتاب خود «تمدن هخامنشی» می نویسد که جمعاً ۱۱۷ اثر ایرانی و هخامنشی به خط مصری (هیروگلیف) و «دموتیک ـ Demotique، خط دیوانی و اداری مصریان قدیم بر روی سنگ و لوح و مهر ومهره و ظروف سنگی و فلزی تاکنون کشف شده که بیشترین آنها مربوط به زمان داریوش اول و خشایارشاه است.
این موزه بیشتر به عرصه 150 هزار اثر مربوط به تمدن رود نیل اختصاص دارد که 136 هزار قطعه آن به تمدن فراعنه مربوط می شود.این موزه در سال 1858 تاسیس شده و در سال 1906 به ساختمان دو طبقه فعلی منتقل شده است. اما دولت مصر قصد دارد ساختمان عظیمی را با استفاده از کمک های بین المللی برای این موزه بنا کند. مصر سال 2002 موفق شد ساختمان کتابخانه عظیم اسکندریه را که تما ما با جذب کمک ها و مساعدتهای خارجی بنا شده بود را افتتاح نماید. تمدن مصر تنها تمدن قدیمی است که آثار آن دست نخورده به بشر امروزه رسیده است علت این امر به دو عامل برمی گردد. یکی اینکه مردگان مصری تمامی اشیاء قابل حمل وابزارهای خود را به ارث می بردند وآنها را همراه مردگان دفن می کردند حتی بگونه ای آنها را دفن می کردند که هرگزدزدان به آن دست پیدا نکنند.
وم اینکه در مصرباران بندرت می بارد و آثار تمدنی تخریب نمی شود ازتفاوت شدید سرما و گرمای (که عوامل مهم تخریب بناها هستند) همانند آنچه در فلات ایران وجود دارد نیز خبری نیست. بطور مثال قبر فرعون توتآن خامون وقتی کشف شد 3500 شی و وسائل زندگی وی بدون کوچکترین آسیب دیدگی بگونه ای که گویی تنها چند ماه از دفن آنها گذشته است یافت شدند. ماسک یا اسکلت طلایی این فرعون که روی جنازه اش کشیده شده بود گرانترین اثری است که تا کنون در جهان کشف شده است. آن هنگامیکه حکام کشورهای اسلامی هیچ ارزشی برای آثار باستانی قائل نبودند اروپائیان با دقت و حوصله این آثار را به همراه خود بردند.
در سال 1855 فردی بنام ماکسملیان النمسوی از عباس پاشاحاکم مصردرخواست نمود که به او تعدادی از این آثار را بدهد و عباس پاشا(پادشاه) تمامی اشیاء باستانی موجود را به وی بخشید. کم کم پای دیگرعتیقه فروشان اروپایی به مصر باز شد و هزاران قطعه بی نظیر از مصر به فرانسه و لندن منتقل گردید. موزه قاهره دربرگیرنده بزرگترین مجموعه افراد مومیایی شده است. اسکلت مومیایی 27 فرعون بخشی از مومیایی هایی است که در این موزه نگهداری می شود. در طبقه همکف این موزه کتابخانه ای ویژه کتابهای مصر شناسی وجود دارد حدود 4 هزارجلد کتاب که مصر شناسان سراسر جهان تا کنون نوشته اند در اینجا نگهداری می شود.
در موزه قاهره چند اثر پارسی نیز وجود دارد.
در کاخ های تخت جمشید و شوش نیز نشانه هنر حجاران مصری را به آسانی ردیابی می توان کرد در ساختمان قصر(کی سر) تخت جمشید و شوش نشانه هنر آنها را در این دو پایتخت هخامنشیان به وضوح می توان ردیابی کرد. پیکره سنگی داریوش که اکنون در موزه ملی ایران است در مصر توسط حجاران هنرمند مصری ساخته شده و به شوش حمل شده و در دروازه شهر نصب گردیده بود.
اخیراً نیز یک قلاب مفرغی همراه با کتیبه ای به نام «خشایارشا» در مصر کشف شد که بنابر نوشته روی این شیء، آن را جهت نگهداری جایگاه مجسمه یا بخشی از مبلمان مقدسی که شاه هخامنشی به یک معبد مصری هدیه کرده بود، به کار می بردند.
در معبد «کارناک» نیز چند قطعه سنگ مربوط به هخامنشیان( جمشیدیان) شناخته شده که نشانه احترام و تقدیس شاه هخامنشی به معابد مصری است.
مجموعه کتیبه های هیروگلیف یافت شده در وادی «حمامات» منسوب به «اتی ی وهی» ـ Ethiavahi که در زمان سلطنت داریوش اول ـ خشایارشا ـ و اردشیر اول، در سالهای ۴۷۶ ـ ۴۷۳ پ. م نوشته شده، اسناد معتبری از تعامل و تفاهم ایران و مصر است. در این اسناد «خشایارشا» همچون «ارباب دو کشور» مورد خطاب واقع شده است [شاه دو کشور، پسر رع (خدای مصری) صاحب دیهیم ها که جاودان زنده بماناد]. این همان عبارتی است که بر روی چند گلدان سنگی یافت شده در پرسپولیس و شوش نیز آمده است.
در اواخر سده ششم پ. م داریوش دستور حفر ترعه میان نیل و دریای سرخ را می دهد و به یادبود این کار عظیم و مهم یک لوحه سنگی به چهار خط و زبان (میخی فارسی باستان ـ عیلامی ـ بابلی و مصری) در نزدیکی ترعه به یادگار می گذارد.
این لوحه در سال۱۸۶۶ میلادی ضمن حفر کانال سوئز( سوس)کنونی در محلی به نام «شلوف الترابه» در ۳۳ کیلومتری کانال و با فاصله کمی از ترعه سوئز کشف شد.
روی این لوحه سنگی نقش دو نفر حجاری شده و در وسط نام داریوش حک شده است. در طرف راست لوحه دو کتیبه همچون اکثر کتیبه های هخامنشی به سه زبان و خط فارسی باستان ۶ سطر ـ عیلامی ۴ سطر ـ بابلی سه سطر نقش گردیده است. کتیبه دوم حاوی اطلاعاتی در مورد حفر کانال با متن فارسی باستان در ۱۲ سطر و زیر آن عیلامی که تنها ۷ سطر آن بیشتر باقی نمانده و بقیه با متن بابلی که شاید زیر خط عیلامی بوده، از بین رفته است. طرف دیگر لوح کتیبه مفصل تری به خط و زبان مصری (هیروگلیف) . ترجمه مطالب مندرج در لوحه به شرح زیر است:
[بند اول: خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفرید ،که آسمان را آفرید، که انسان را آفرید، که شادمانی را به بشر داد. داریوش را به شاهی برگزید.داریوش را شاه سرزمینی کرد که پهناور است و اسبان و مردان خوب دارد.
بند دوم:منم داریوش شاه، شاه شاهان، شاه کشورهایی که از تمام نژادها مسکون است. شاه این سرزمین پهناور تا آن دوردست ها، پسر ویشتاسپ هخامنشی ( جمشیدی).
بند سوم:من پارسی هستم. به همراهی پارسیان مصر را فتح کردم. فرمان دادم این آبراهه را حفر کنند. از «پی رو» نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند.این ترعه کنده شد، چنانکه فرمان داده بودم و کشتی ها از مصر به وسیله این راه آبی به سوی پارس روانه شدند، کتیبه دوم فقط حاوی بند اول و دوم متن فوق الذکر است و فقط تفاوت های اندکی دارد.
هنگامیکه این نگارنده از موزه قاهره بازدید نمود در طبقه دوم موزه یک سنگ نوشته میخی پارسی وجود داشت بدون هیچگونه ترجمه تنها نوشته شده بود سنگ نوشته مربوط به داریوش ، این سنگ نوشته که سنگ خارا نارنجی است بخش اصلی نوشته های خط میخی آن بکلی از میان رفته بود. گمان می کنم این سنگ نوشته میخی تا کنون ترجمه نشده است. در طبقه اول موزه یک نقشه بزرگ مربوط به 1906 در محل پلکان راهرو بطرف طبقه دوم موزه نصب شده که در آن خلیج فارس وجود دارد. در کتابخانه اسکندریه نیز یک نقشه رنگی منحصر به فرد منضم به یک کتاب مربوط به 200 سال قبل قرار دارد که نقشه خلیج فارس را با نام اصلی و با جوهر زعفرانی ترسیم کرده است. این کتاب و نقشه آن ثبت آثار جهانی یونسکو شده است.
«علی سامی» در کتاب خود «تمدن هخامنشی» می نویسد که جمعاً ۱۱۷ اثر ایرانی و هخامنشی به خط مصری (هیروگلیف) و «دموتیک ـ Demotique، خط دیوانی و اداری مصریان قدیم بر روی سنگ و لوح و مهر ومهره و ظروف سنگی و فلزی تاکنون کشف شده که بیشترین آنها مربوط به زمان داریوش اول و خشایارشاه است.