PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آشنایی با کشور اسپانیا



Borna66
09-14-2009, 11:52 PM
ملاحظات
جمعيت
ارتباطات
تاريخچه آموزشي
ساختار آموزشي

آموزش پيش دبستاني
آموزش پايه
آموزش ابتدايي
آموزش متوسطه
آموزش پيش دانشگاهي
آموزش عالي
آموزش فني حرفه اي
آموزش بزرگسالان
آموزش معلمان
آموزش استثنايي
آموزش از راه دور


همكاريهاي آموزشي
مشاوره تحصيلي
ارزيابي تحصيلي
اصول اصلي قانون اساسي
هزينه هاي آموزشي

Borna66
09-14-2009, 11:53 PM
ملاحظات تاريخي

بي ترديد بخش عمده اي از تاريخ اسپانيا با تاريخ اسلام در هم پيوسته است كه تجلي اين پيوستگي را به روشني مي توان در واژة اندلس مشاهده نمود.از اين روي، بررسي تاريخ اين سرزمين خارج از حال و هواي فرهنگ و تمدن اسلامي نيست و طبيعي است بحث از تبليغات اسلامي در اسپانياي امروزي به عنوان بستري بسيار مساعد تلقي مي گردد.در برخي از تاريخهاي اسلامي وجوه تسميه اي براي لفظ اسپانيا وارد شده است كه غالبا جنبة اساطيري دارد. همچنين براي واژه اندلس وجوه تسميه بسياري آورده اند که شايد بهترين و واقعي ترين آنها قولي است كه آن را برگرفته از واژه Vandalusia (واندلوزيا) به معني سرزمين واندلها مي دانند و اين واژه خود الهام گرفته از واقعيت تاريخي هجوم واندلها (اقوام مهاجم شمالي) به اين سرزمين است.اما نكته قابل توجه آن است كه واژه اندلس همواره يادآور اسپانياي اسلامي است و حتي امروزه نيز در منطقه اي به نام اندالوسيا واقع در جنوب اسپانيا حضور اسلام و مسلمانان پررنگ تر و مايه دارتر از ديگر نقاط اين كشور است. اندلس كه امروز تنها به بخشي از اسپانيا اطلاق مي گردد ، در دورة اسلامي به کليه سرزمين اسپانيا و حتي تمام شبه جزيرة ايبريا اطلاق مي شده است.كهن ترين اقوام ساكن در اين ديار،سلت ها و ايبرها بوده اند كه نامگذاري بخش جنوب غربي اروپا به شبه جزيرة ايبريا ناشي از همين واقعيت تاريخي است.در زمانها و دوره هاي گذشته، فنيقي ها، يوناني ها و كارتاژها كه شهر قرطاجنه نيز منسوب به اين اقوام است، يكي پس از ديگري بر اسپانيا تسلط داشته اند؛سرانجام در سال 200 ق .م در جنگ دوم پونيك ، ژرمن ها ، آخرين قدرت كارتاژها را, در هم شكسته و خود آغازگر حكومتي قدرتمند و ديرپا در اين سرزمين شدند كه تا قرن سوم ميلادي ادامه داشت. در اين دوران پادشاهان بزرگي همچون تراژن، آدرين و تئودوس در ميان آنان ظهور نمودند.دراوايل قرن سوم ميلادي، حادثه اي بزرگ(ظهور و هجوم اقوام بدوي و نيمه وحشي شمالي و اسكانديناوي و به طوركلي اقوام ژرمني به جنوب اروپا مشابه يورش مغولان نيمه وحشي به بلاد متمدن اسلامي) اوضاع سياسي اروپا را دگرگون نمود.اقوام ژرمني تحت عناوين گت ها، واندالها و ويزگوتها پس از اشغال فرانسه و ايتاليا، به تقسيم امپراتوري گسترده روم غربي در ميان خود مبادرت نموده و بدين ترتيب در همسايگي امپراتوري روم شرقي قرار گرفتند. با وجود اين هرچه قدرت روم شرقي افزايش مي يافت، آنها از در مصالحه، پذيرش قيوميت و يا تسليم در مي آمدند. پيش از اشغال اسپانيا، اقوام گوت بر اثر معاهدة صلحي كه ميان قسطنطنين پادشاه بزرگ و مقتدر روم شرقي با آلاريك پادشاه گوت ها منعقد گرديد، در جنوب فرانسه (تولوز) به عنوان يكي از ممالك تابعه روم شرقي حكومت مي راندند؛ اما در اوايل قرن پنجم ميلادي، تئودوريك فرزند آلاريك، به اسپانيا حمله برده و اندالهايي را كه بدانجا تاخته بودند، بيرون راند. ازقرن پنجم ميلادي تا زمان فتح اسپانيا ،گوت ها كه بر اثر تماس با تمدن و فرهنگ رومي، به كيش مسيحيت درآمده و تا حدودي نيز از بدويت اوليه خارج شده بودند،براين منطقه سلطه داشتند.دورة 200سالة فرمانروايي گوت ها بر اسپانيا براي مردم بومي اسپانيا بسيار سخت بود. يهوديان تحت فشار شديد از وضع ماليات سنگين رنج مي بردند. اشراف و روحانيون متعصب مسيحي، بر اقشار ديگر نفوذ قاهرانه و سلطه آميز داشته و تعصب مسيحي پررنگ ترين جلوه فرهنگي آن عصربود ، به نحوي كه سيز برت پادشاه مسيحي گوتي، يهوديان را به پذيرش مسيحيت مجبور ساخته و هركسي که از اين امرسرباز مي زد محكوم به تبعيد، شكنجه و مصادرة اموال مي گرديد.مقارن ظهور اسلام در مناطق و سواحل جنوبي اسپانيا طي سال (711 م)وتيزا پادشاه گوتي درشرايط دشواري بر اريكه قدرت تكيه زد،اما به زودي توسط رودريك كشته شد و بدين ترتيب رودريك براسپانيا تسلط يافت.در اين زمان سبته كه درشمال مغرب الاقصي و بر ساحل جنوبي مديترانه غربي قرار داشت، دردست كنت جوليا (ژوليا) بود و در واقع كنت ازسوي رودريك بر اين منطقه امارت داشت.از جمله رسوم كنت نشين ها گسيل فرزندان خود براي تعليم و تربيت به دربار اسپانيا درشهر طليطله بود. از اين روي،سنت جوليا دختر زيباروي خود را به دربار اسپانيا فرستاد.رودريك كه مفتون اين زيباي بي نظير شده بود عنان شكيبايي از دست داد و وي را به زور تصاحب كرد. اين ماجرا تأثيري دردناكي بر جوليان گذارده و حس انتقام جويي وي را شديدا برانگيخت،به نحوي كه درپي فرصتي براي انتقام از رودريك برآمد.حضور موسي بن نصير و سپاهيان مسلمان در مغرب الاقصي و انگيزه هاي قوي آنها براي فتح اسپانيا، اين فرصت را براي ژوليا فراهم آورد. وي مقدمات هجوم اعراب مسلمان را به اسپانيا فراهم آورد، هرچند اوضاع داخلي اسپانيا به حدي آشفته بود كه براي پيروزي و فتوحات مسلمانان نيازي به كمك ژوليان نيز نبود.از زمان خلافت عمر تا سال 92 ﻫ مسلمانان موفق شدند سراسر شمال آفريقا مشتمل برمصر،برقه ، تونس،الجزاير ومغرب(مراكش) را يكي پس ازديگري فتح كنند.دراين اثنا،فتح شمال آفريقا (آفريقاي سفيد) زمينة بسيار مساعدي براي شناخت اسپانيا و فتح آن ايجاد نمود.

Borna66
09-14-2009, 11:53 PM
ملاحظات جغرافيايي

كشوراسپانيا با 691/506كيلومتر مربع در جنوب غربي اروپا واقع شده است كه با احتساب كشور پرتغال شبه جزيرة ايبريا را تشكيل مي دهد. اين كشور ميان 36 درجه و44درجه عرض شمالي و 4درجه طول شرقي و5/9درجه طول غربي واقع گرديده است.اسپانيا از شمال شرقي به كوههاي پيرنه (مرز طبيعي اسپانيا و فرانسه) و جمهوري آندورا، از مشرق به درياي بائارو، از جنوب به درياي مديترانه و تنگه جبل الطارق، ازجنوب غربي به اقيانوس اطلس، ازمغرب به كشور پرتغال، از شمال غربي به اقيانوس اطلس و ازشمال به خليج بيسكار(گاسكوني) محدود است.كوههاي مهم اسپانيا پيرنه در شمال شرقي و كانتابريا در شمال غربي و سييرانوادا در جنوب شرقي واقع شده و قلة ماهوئين با 3549 متر ارتفاع در رشته كوههاي سبيرانوادا بلندترين نقطه آن است.ازجمله مهمترين رودهاي کشور ميتوان به رود ابرو در شمال شرقي و توريا در مشرق كه به مديترانه مي ريزند و گوادالكيوير در جنوب كه به اقيانوس اطلس مي ريزد و تاجه در مغرب كه به خاك پرتغال سرازير ميگردد، اشاره نمود.آب و هوا در قسمتهاي مركزي اسپانيا گرم و خشك، اما درجلگه هاي ساحلي عموما گرم و مرطوب است. اين در حاليست که در جلگه هاي شرقي هوا گرم تر و خشك تر است.کشور اسپانيا داراي 50 ايالت است كه هريک از اين ايالات از پايتختي جداگانه به شرح ذيل برخوردار مي باشند :
1- ايالت گرونا- واقع در شمال شرقي كشور با مركزيت «گرونا»
2- ايالت بارسلونا- واقع در شمال شرقي کشور با مركزيت«بارسلونا»
3- ايالت تارگونا- واقع در شمال شرقي کشور با مركزيت «تارگونا»
4- ايالت لريدا- واقع در مغرب بارسلونا با مركزيت «لريدا»
5- ايالت هوئسكا -واقع در مغرب لريدا با مركزيت «هوئسكا»
6- ايالت زارگوزا - واقع در مغرب هوئسكا با مركزيت «زارگوسا»
7- ايالت تروئل- واقع در جنوب زارگوزا با مركزيت «تروئل»
8- ايالت كاستلون- واقع در جنوب تروئل با مركزيت «كاستلون»
9- ايالت والنسيا - واقع در جنوب كاستلون با مركزيت «والنسيا»
10- ايالت آليكانت - واقع در جنوب والنسيا با مركزيت «آليكانت»
11- ايالت مورسيا- واقع در جنوب شرقي اسپانيا با مركزيت «مورسيا»
12- ايالت آلريا- واقع در جنوب شرقي اسپانيا با مركزيت «الريا»
13- ايالت گرانادا- واقع در جنوب اسپانيا با مركزيت «گرانادا»
14- ايالت مالاگا – واقع در جنوب اسپانيا با مركزيت «مالاگا»
15- ايالت كاديز- واقع در جنوب اسپانيا با مركزيت«قاديس»
16- ايالت سويلا- واقع در شمال كاديز با مركزيت «سويلا»
17- ايالت هوئل وا - واقع در مغرب سويلا با مركزيت «هوئل وا»
18- ايالت باداژوز- واقع در شمال هوئل وا با مركزيت «باداژوز»
19- ايالت كوردوبا- واقع در مشرق سويلا با مركزيت «كوردويا»
20- ايالت جائن- واقع در شمال گرانادا با مركزيت «جائن»
21- ايالت سيودارئال- واقع در شمال جائن با مركزيت «سيودارئال»
22- ايالت آلباست- واقع در شمال مورسيا با مركزيت «آلباست»
23- ايالت سوئن سا - واقع در شمال مورسيا با مركزيت «سوئن سا»
24- ايالت توليدو- واقع در شمال مورسيا با مركزيت «طليطله»
25- ايالت كاسرس- واقع در مغرب اسپانيا با مركزيت «كاسرس»
26- ايالت سالامانكا- واقع در مغرب اسپانيا با مركزيت «سالامانكا»
27- ايالت آويلا- واقع در مشرق سالامانكا با مركزيت «آويلا»
28- ايالت مادريد- واقع در مركز اسپانيا با مركزيت «مادريد»
29- ايالت گوآدالاجارا- واقع در مركز اسپانيا با مركزيت «گوادالاجارا»
30- ايالت سه گوويا - واقع در شمال مادريد با مركزيت «سه گوويا»
31- ايالت زامورا - واقع در شمال سالامانكا با مركزيت «زامورا»
32- ايالت والادوليد- واقع در مشرق پالن سيا با مركزيت «والادوليد»
33- ايالت سانتاندر- واقع در شمال اسپانيا با مركزيت«سانتاندر»
34- ايالت پالن سيا – واقع در جنوب سانتاندر با مركزيت «پالن سيا»
35- ايالت بورگوس- واقع در مشرق پالن سيا با مركزيت «بوروگوس»
36- ايالت ويزكايا- واقع در شمال اسپانيا با مركزيت «بيلبائو»
37- ايالت آلاوا - واقع در جنوب ويزكايا با مركزيت «ويتوريا»
38- ايالت لوگ رونو- واقع در جنوب آلاوا با مركزيت «لوگ رونو»
39- ايالت گي بوزو- واقع در شمال اسپانيا با مركزيت «سباستيان»
40- ايالت ناوارا - واقع در شمال اسپانيا با مركزيت «پامپولونا»
41- ايالت سوريا - واقع در جنوب لوگ رونو با مركزيت «سوريا»
42- ايالت جزاير باله آر- واقع در مشرق اسپانيا با مركزيت «پالماس»
43- ايالت اوويدو- واقع در شمال غربي اسپانيا با مركزيت «اوويدو»
44- ايالت لوگو- واقع در شمال غربي اسپانيا با مركزيت «لوگو»
45- ايالت لاكورونا – واقع در شمال غربي اسپانيا با مركزيت «لاكورونا»
46- ايالت پونته ودرا - واقع در شمال غربي اسپانيا با مركزيت «پونته ودرا»
47- ايالت اورنس- واقع در جنوب اوويدو با مركزيت «اورنس»
48- ايالت لئون- واقع در جنوب اوويدو با مركزيت «لئون»
49- ايالت لاس پالماس - واقع در جزاير جنوب غربي اسپايا با مركزيت «لاس پالماس»
50- ايالت سانتاكروز - واقع در جزاير جنوب غربي اسپانيا با مركزيت «سانتاكروز»
لازم به ذکر است که علاوه بر ايالات50گانه، اين كشور به مناطق سياسي و جغرافيايي جداگانه اي به شرح ذيل قابل تقسيم است:
منطقه كاتولونا شامل ايالات بارسلونا، گرونا و تاراگونا
منطقه والنسيا شامل ايالات آليگانت، والنسيا وكاستلون
منطقه آراگون شامل ايالات تروئل، زارگوزا و هوس كا
منطقه لانوئه وا شامل ايالات سيودا رئال و كوئن كا
منطقه مورسيا شامل ايالات آلباست و مورسيا
منطقه آندالوسيا(ايالات هوئل وا،سويلا(اشبيليه)،كوردوبا( رطبه) ،جائن، گرانادا(غرناطه)، آلريا و كاريز)
منطقه استرمادورا شامل ايالات باداژوزكاسرس
منطقه كاستيلا شامل ايالات توليدو، مادريد وگوادالاجارا
منطقه لاويه جا شامل ايالات آويلا، سه گوويا و سوريا
منطقه لئون شامل ايالات سالامانكا، زامورا و لئون
منطقه واسكونگاداس شال ايالات ويزكابا، آلاوا وگي پوزكو
منطقه آستورياس شامل ايالات اوويدو و سانتاندر
منطقه گاليسيا شامل ايالات لاكورونا، پونته ودرا و لوگو و اوزتس

Borna66
09-14-2009, 11:55 PM
ملاحظات سياسي

اسپانيا، كشور سلطنتي موروثي مشروطه و نظام آن دموكراسي پارلماني است. از سال 1983 به اين سو، 17 اقليت مستقل در اسپانيا وجود داشته است كه هر يك پارلمان و نماينده خاص خود را داراست. از27سپتامبرسال1978كشوراسپاني ا ازحكومت پارلماني مبتني برقوانين دموكراسي اجتماعي برخوردار بوده و به جايگزيني مدلهاي جديد به عوض مدل تمركز برسيستم كشاورزي مبادرت نموده است. طي2دهه گذشته و پس ازانتقال ازمقطع زماني سياست استبدادي به سيستم دموكراسي وحكومت پارلماني، تغييرات عميقي درسطوح و بخش هاي مختلف كشور اسپانيا به وقوع پيوسته است. گفتني است كه تغييرات مذكور برسيستم هاي آموزشي نيز اعمال گرديده است.همزمان با اعمال تغييرات سياسي، جامعه اسپانيا درحال توسعه تدريجي مي باشد.ورود زنان به بازاركار،كاهش نرخ توليد،افزايش متوسط سني جمعيت و عضويت اسپانيا درسازمان ناتو واتحاديه اروپا طي سالهاي 1985 و1984 در زمره چنين تغييراتي به شمارمي آيد. ازسال1977(با بروز نخستين عنصر دموكراسي پس از فروپاشي ديكتاتوري فرانكو)3قدرت سياسي فعاليت داشته اند.
pp يا جناح ليبرال دموكرات كه عضوي از اتحاديه دموكرات مسيحي بوده، از183كرسي در مجلس برخوردار بوده و نتيجتاً اكثريت اعضاي مجلس را تشكيل ميدهد. جناح پارتيد وسوسياليست آبروراسپانول که جناح دموكرات اجتماعي پرنفوذتري محسوب ميگردد.
اعضاي آن نيزاز125كرسي درمجلس برخوردار مي باشند.سومين جناح مطرح جناح ايزكوردا يونيدا است كه ازكمونيستها متشكل شده وتنها از8كرسي درمجلس برخوردارمي باشد.علاوه براين ميتوان ازكانورجنسيا آل يونيو كه ائتلافي است از دو جناح دموكرات كاتالونيا ـ ليبرال ملي و دموكرات كاتالونيا ـ دموكراسي مسيحي با 15كرسي درمجلس اشاره نمود.از جمله ديگراحزب حائز اهميت كشوراسپانيا ميتوان به حزب پارتيدو ناسيوناليست واسكو با7 كرسي در مجلس كه به حزب دموكرات مسيحي شهرت دارد، اشاره نمود.

Borna66
09-14-2009, 11:56 PM
نهادهاي مركزي قانون گذاري

ساختارحكومتي اسپانيا از3قدرت قانونگذاري،اجرايي وقضايي متشكل گرديده و پادشاه رهبريت كشور را برعهده دارد.قدرت قانون گذاري دراختيار پارلمان اسپانيا بوده، اعضاي آن هر4 سال يكبار توسط شهروندان اسپانيايي انتخاب شده و از2 بخش كنگره وسنا متشكل مي گردد.
پارلمان كشور علاوه براجراي مفاد قانوني و قانونگذاري به تعيين بودجه كشور و نظارت بر فعاليتهاي دولت پرداخته ونمايندگان آن از طريق رأي گيري آزاد انتخاب مي گردند. قدرت اجرايي نيز توسط دولت اعمال شده و از طريق رئيس دولت ومعاونين او (وزراء واعضاي كابينه) صورت ميپذيرد.
كانديداي تشكيل دولت از جانب پادشاه مأمور تشكيل كابينه شده و دولت نيز به تعيين خط مشي هاي داخلي وخارجي و تعيــــين راهبردهاي نظامي وفرهنگي كشور مي پردازد.
درحال حاضر كابينه دولت اسپانيا مشتمل بر15وزير مي باشد كه همگي با وزاري آموزش وفرهنگ و تربيت بدني همكاريهاي نزديكي دارند. كابينه وزراء و ساير بخشهاي دولتي در پرتو حكومت مركزي به اداره امورات كشور و انجام وظــايفي نظير هماهنگي ، برنامه ريزي ، نظارت وتدارك مدارك و اسناد دولتي مي پردازند. لازم به ذكر است كه حكومت اسپانيا با وجود برخورداري از قدرت انحصاري، از توان انتقال قدرت به حوزه هاي مستقل اجتماعي بهره مند مي باشد .به عبارت ديگر قدرت حكومت براساس سياستهاي ملي گرايانه تغييرمي يابد.با وجود قدرت انحصاري دولت، نظمي مبتني برتضمين با كيفيت و اجراي وظايف تشكيلات حكومتي در كليه جنبه هاي آن وجود دارد كه از آن جمله مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1.رسيدگي بر مسائل ملي
2.پرداختن به مسائل ويژه مهاجرت داخلي وخارجي و اوضاع پناهندگان
3.هدايت و سازماندهي نيروهاي مسلح
4.نظارت بر عملكرد سيستم هاي پولي و بانكي
5.برنامه ريزي در حوزه اقتصاد و تجارت خارجي
6.رسيدگي بر امورجنايي ، جزايي ، دادرسي و مفاد آيين هاي حقوقي
اتخاذ و اجراي سياست عدم تمركز راهي است كه تاثيراتي بركابينه وزراء داشته ودر اين ميان وزارت آموزش، فرهنگ و تربيت بدني از سهم به سزايي برخوردار مي باشد. اجراي سياست مذكورخود به سازماندهي جديد ساختار اعمال قدرت به 2 نوع ملي و منطقه اي منجر گرديده است.
كشوراسپانيا خود از 17 جامعه مستقل متشكل مي گردد.گفتني است كه استقلال اين بخش ها مبتني بر قانون رسمي كشور بوده و به عنوان بخشي از سيستم قانوني مورد جمايت وپشتيباني دولت قرار مي گيرد.

Borna66
09-14-2009, 11:56 PM
نهادهاي محلي

نهادهاي محلي كشور اسپانيا برشهرداريها و نهادهاي ايالتي مشتمل مي گردد.
شهرداريها به شخصيتهاي محلي واگذار شده و از طريق شهردار دولتي مربوطه اداره وسرپرستي مي گردند.نهادهاي ايالتي نيز كه از شخصيتهاي محلي متشكل مي گردند به اداره امور ايالتها وتفويض اختيارات محلي مي پردازند. در جوامع مجزا نظير جوامع مستقر در جزاير قناري سطوح ديگري از دولت شناخته شده كه از آن مي توان تحت عنوان هيأت ها يا تشكلها نام برد.قوانين دولت محلي از سال 1985 بر بسياري از قدرتهاي محلي وشهري تاثير گذارده است.در ساختارحكومتي اسپانيا آزادي ايده ها، مذاهب(پرستش وعبادت)تضمين شده است.اگر چه دركشور اسپانيا مذهب رسمي غالبي وجود ندارد اما با اين حال اكثريت عمده اي از افراد، پيرو فرقه كاتوليك مسيحي مي باشند. با وجود جدايي ميان كليسا و نهادهاي دولتي، اين نهادها با كليساي كاتوليك و سايرمذاهب همكاري مي نمايند.دراين زمينه توافقاتي ميان دولتهاي اسپانيا جهت آموزش مذهب كاتوليك و توافقاتي درخصوص تبليغ و آموزش اديان يهوديت، مسيحيت( کليه شعب آن) و اسلام به عمل آمده است.

Borna66
09-14-2009, 11:56 PM
احزاب سياسي

دولت اسپانيا پس از فرانكو(پس از سال 1975) همواره درصدد بوده است تا خود را با فرهنگ سياسي و اجتماعي اروپاي غربي وفق دهد.از اين روي، هر گروه و دسته اي براي خود حزبي تأسيس نموده است و اين در حالي است كه در زمان فرانكو چنين آزادي بي حصر و حدي جهت تشکيل احزاب گوناگون وجود نداشت.ادر حال حاضر، درحدود 40 حزب فعال و نيمه فعال در کشور اسپانيا فعاليت دارند كه از جمله مهمترين اين احزاب مي توان به حزب سوسياليست كارگري اسپانيا با 159كرسي در كنگره نمايندگان و 107كرسي در مجلس سنا ، حزب مردمي با 117 كرسي در مجلس نمايندگان و15كرسي درمجلس سنا،حزب مشترك چپ گرايان،حزب كمونيست اسپانيا، حزب سوسيال دموكرات ، حزب ملت متحد باسك، حزب جدايي طلب باسك،حزب اتحاد و همگرايي،حزب ناسيوناليست باسك،حزب آندالوسي گرا،حزب مستقل جزاير قناري، حزب منطقه اي آرگون،اتحاديه والنسيا و حزب منطقه اي كاتالان اشاره نمود.

Borna66
09-14-2009, 11:56 PM
ملاحظات اقتصادي

واحد اقتصادي پول اسپانيا پزوتا است .برپاية آمارسالهاي 1989 تا 1991، 5% فعاليت اقتصادي در كشاورزي،39%درصنعت و 56%درحوزه خدمات متمركز بوده است.از جمله مهمترين محصولات كشاورزي کشور اسپانيا مي توان از گندم در مناطق كاستيل و آندالوزيا و آراون، جو، ذرت و برنج در دلتاي رود «ابرو» و سيب زميني، چغندرقند، پنبه، توتون و نيشكر و انواع ميوه ها به ويژه انگور که عمدتا صرف ساختن مشروبات الکلي مي گردد، نام برد.مهمترين محصولات معدني کشور نيز بر زغال سنگ درشمال غربي اسپانيا وآستوريا وكاتولونيا و آندالوزيا،آهن دراطراف شهرهاي بندري بيلبائو،سانتاندرو وبارسلون،مس،سرب،روي،جيوه، نيكل، گوگرد،نقره ونمك مشتمل مي گردد.ازجمله مهمترين صنايع اسپانيا نيزميتوان به صنايع فلزكاري،اسلحه سازي،شيشه گري،مشروب سازي،سيگارسازي،صنايع شيميايي وصنايع نساجي اشاره نمود.گفتني است که اين صنايع بيشتر در نواحي آستوريا، كاتولونيا و آراگون متمركز مي باشند.دامپروري و گله داري به ويژه در نواحي شمال غربي كه از رطوبت اقيانوس اطلس بهره مند است، بسيار رواج داشته و گاو از اهميت ويژه اي در اين مناطق برخوردار است. علاوه بر گاوهاي معمولي نوعي گاو ويژه مسابقات گاوبازي با عنوان (توره رو)نيز تربيت مي شود.پرورش خوك و صيد ماهي نيز در تمامي سواحل از اهميت زيادي برخوردار است.ازجمله مهمترين محصولات وارداتي کشوراسپانيا ميتوان به نفت،دارو،ماشينهاي صنعتي و وسايط نقليه اشاره نمود.عمدة صادرات کشورنيزبرمحصولاتي نظيرشراب وآبجو،سنگهاي معدني،آهن واستيل،ميوه،روغن زيتون وكنسرو ماهي مشتمل ميگردد.ازجمله ديگرصنايع پردرآمد اسپانيا ميتوان ازصنعت جهانگردي نام برد كه مديون وضعيت خاص جغرافيايي و تاريخي اين سرزمين است.وجود چشم اندازهاي طبيعي بسيارزيبا،كاخها،قصرها،مرا کزمرب وط به دوران اسلامي درمناطق مادريد، بارسلون،كوردوبا (قرطبه) و آن دالوزيا(اندلس) همواره عامل جذب بسياري از جهانگردان بوده است.علاوه بر اين، برگزاري مسابقات گاوبازي از يک سو و رقص و موسيقي سنتي(عربي- اسپانيايي از سوي ديگر- جذابيت ويژه اي براي جهانگردان ايجاد نموده است.توليد ناخالص داخلي سرانه در PPP در سال 2000 معادل 83(13th) است. نيروي كار به شرحذيل قابل تقسيم است:
11 درصد در بخش كشاورزي
33 درصد در بخش صنعت
56 درصد در بخش خدمات

Borna66
09-14-2009, 11:56 PM
شاخصهاي اقتصادي

از جمله شاخصه هاي اصلي اقتصادي كشور اسپانيا، شاخصه نرخ مصرف مصرف كنندگان آن كشور مي باشد .طي سالهاي اخير شاخص pt دركشور اسپانيا رو به افزايش بوده است به طوريكه اين ميزان طي سال 1980 بر 15.2% و طي سال 2001 بر 3.4% بالغ گرديد. ازجمله ديگرشاخصه هاي اقتصادي كشورميتوان به نرخ معاملات جاري پزوتا با دلار آمريكا اشاره نمود كه طي سالهاي اخير با تغييرات عمده اي مواجه بوده است. به عبارت ديگر يك دلار آمريكا طي سال 1975معادل60 پزوتا و 10سال بعد معادل 170 پزوتا ارزش گذاري مي گرديد.بعدها طي سال 1990اين نرخ به 102وطي سال2000بر196.21پزوتا بالغ گرديد.طي سال2001برابري پزوتا و دلار به 188.80پزوتا ونرخ برابري پزوتا با يورو نيزبر166.386پزوتا بالغ گرديد.طي سال2000 توليد ناخالص داخلي كشور((gdp بر1012933پزوتا بالغ گرديدكه به نسبت سالهاي گذشته از رشد چشمگيري برخوردار بوده است .با توجه به نيروي استخدامي و فعال كشور اسپانيا، 5 دوره مشخص به شرح ذيل ازسال 1970 تا كنون قابل شناسايي است: از سال1974نيروي استخدامي كشور ازرشد متوسط و سطح پاييني از لحاظ جذب نيرو منطبق با اهداف گسترده دهه 60 برخوردار بوده است.
از سال1977با آغازدوره انتقال سياسي،جمعيت استخدامي و فعال كشور ازروند ثابتي برخوردار بوده است.گفتني است كه اين دوره مصادف با بحران اقتصادي جهان و افزايش نرخ توليد انرژي مي باشد.
از سال1977 تا 1980كاهش چشمگيري در نرخ استخدامي افراد قابل ملاحظه مي باشد.اين درحاليست كه از سال1981 تا 1984 ابعاد متغيري از افزايش نرخ جمعيت فعال مشهود بوده و طي سال 1985 ،3 ميليون نفر معادل 21% نيروي كار كشور فاقد شغل بوده اند.وقوع بحران جهاني پس از سال 1992به بروز ضعف در رشد نيروي كاري و برجاي ماندن اثرمعكوس بر بودجه ملي در مقابل رشد تجارت خارجي منجرگرديد.ازسال1993 تاكنون، بهبود وضعيت اقتصاد جهاني به رشد اقتصادي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا و كاهش بيكاري منجر گرديده و نرخ بيكاري و استخدام هاي موقت به ميزان30% كاهش يافته است.طبق آخرين آمار بدست آمده و تخميني، رشدحضور زنان درفعاليتهاي اقتصادي طي سال2001 بر63% و طي سال2020 بر126 درصد بالغ مي گردد.بالغ بر8.99 % از نيروي فعال مرد و18.91 درصد از نيروي فعال زنان اسپانيايي از نعمت شغل محروم مي باشند.درميان جوانان رده هاي سني16 تا19 سال 26.24 درصد مردان و43.7 % زنان بيكار بوده و درجستجوي شغل مي باشند.اين در حاليست كه در رده هاي سني20 تا 24 سال 16.94 درصد از مردان و 28.56% از زنان بيكار مي باشند. به عبارت ديگر، زنان وجوانان بيشترين نرخ بيكاري را به خود اختصاص داده اند.توزيع نرخ بيكاري در يك ناحيه نسبت به نواحي ديگر مختلف مي باشد.
پايين ترين نرخ بيكاري به ترتيب درمناطق باليك لسلس6.48 درصد،درناوار5.99درصد،در لوريوجا 7.27درصد و در وارگون 8.27 و بالاترين نرخ بيكاري نيز به ترتيب درمناطق اندلس22.08درصد،دراكسترماچرا2 1.87درص د و در استورياس 14.26 در مشهود است.
توليد سرانه داخلي: 14100 دلار (1998)
رشد اقتصادي ساليانه: 7/3 درصد (1998)
تورم ساليانه: 2/4 درصد (1998/1990)
شاخص قيمتهاي مصرفي: 5/107 (1998)
تسعير ارزي: 1 دلار آمريكا معادل 4/149 پزوتا (1998)
غلات وارداتي: 6708592 تن (1998)
وابستگي به واردات مواد غذايي : 12 درصد (98/1997)
استفاده از كودها: 1437 كيلو در ازاي هر هكتار (1997)
صادرات : 984/150 ميليون دلار (1997)
واردات : 605/144 ميليون دلار (1997)
شاخص هاي رشد اقتصادي طي سال 2000

gdpتوليد ناخالص داخلي

پزوتا(2)

10.293.6

يورو (2)

608.787

توليد ناخالص داخلي نسبت به جمعيت

درصد جمعيت

2.501.089

يورو

15.031.85

نرخ رشد

درصد

7.7

(1) تخمين موقتي
(2) هزار ميليون
ملاحظات علمي

نرخ کل با سوادي : 97 درصد (1995)
نرخ با سوادي مردان : 98 درصد (1995)
نرخ با سوادي زنان : 96 درصد (1995)
نرخ ثبت نامي دانش آموزان
دوره ابتدائي: 100 درصد (97/1990)
دوره متوسطه : 100 درصد (97/1990)
دوره دانشگاهي: 53 درصد (97/1990)
معلمين ابتدائي : يك معلم در ازاي هر 17 دانش آموز (1995)

Borna66
09-14-2009, 11:57 PM
جمعيت

طبق آمارهاي رسمي به عمل آمده طي سال2000، كشوراسپانيا ازجمعيتي معادل 40499791 نفر برخوردار بوده كه از اين تعداد در هركيلومتر مربع 80.03 نفر سكونت گزيده اند.گفتني است كه مناطق ساحلي كشور و شهرمادريد ازتجمع جمعيتي فراواني برخوردار مي باشند.
درخط توزيع جمعيتي كشور اسپانيا3 گروه از جوامع مستقل مشاهده مي گردد.نخستين گروه با بيش از 4 ميليون سكنه مناطق اندلس با 18/12درصد كل جمعيت و مناطق كاتالونيا، مادريد و والنسيا را شامل مي گردد.دومين گروه با 1 تا 3 ميليون سكنه بر مناطق گاليسا ، كاستيل ولئون ، باسك ، كاستيل لومنكا ، جزاير قناري ، آرگون ،استورياس و اكستريمنچر مشتمل گرديده و با افت نرخ رشد جمعيتي مواجه مي باشد. سومين گروه، برجوامعي باكمتراز1ميليون سكنه مستقر در برمناطق باليركا لسلس، ناوار، كاتابريا، لوريوجا، كوتا و مليلا مشتمل مي گردد. درمقابل رشد سريع وروبه رشد جمعيت، طي سال1981 ( رشد جمعيتي 3640824 سكنه ظرف مدت زمان10سال) جمعيت حال حاضركشور اسپانيا پس ازگذشت 30سال از افزايشي برخوردار نبوده واين درحاليست كه با اعمال تغييرات مهمي درساختار سني خود مواجه بوده است. طي دهه هاي 80 و90 ميلادي رشد جمعيت از حالت متعادل تري برخوردار بود كه اين خود بركاهش هرم سني جمعيت در اين كشور منتهي گرديد. به عبارت ديگر جمعيت كشور طي سالهاي 1991 تا 1981بر189913 سكنه و طي سالهاي1991 تا 2000 بر1627523 نفر بالغ گرديد. با توجه به جدول نرخ رشد سني شهروندان اسپانيايي طي سال1981 مشخص مي گردد كه ميانگين تعداد كودكان دختر تولد يافته از نرخ مورد نظر كمتر بوده و از روند ثابتي مي باشد. كه اين خود نشاندهنده كمترين نرخ رشد در اروپا مي باشد . اين مطلب بدان معناست كه اگر چنانچه شرايط كشور نظيرجريان مهاجرت كه درحال حاضر رو به افزايش نهاده، ثابت باقي بماند، جمعيت كشور باكاهش چشمگيري مواجه مي گردد. با وجوديكه كشور اسپانيا ازنظرموقعيت جغرافيايي وجمعيتي در زمره كشورهايي با كمترين نرخ تولد قرار دارد، با وجود اين افزايش مختصري طي سالهاي 1999 و2000 ميلادي در جمعيت اين كشور به وقوع پيوسته است.درمقابل كاهش رشدجمعيت كشور، نرخ مهاجرت افزايش يافته و طي دهه80 به بالاترين حد خود رسيد.نژاد مردم اسپانيا سفيد پوست است. 96 درصد مردم, مسيحي و وابسته به كليساي كاتوليك هستند و بقيه از اديان مختلف هستند كه هيچ يك بر1% بالغ نمي گردد. جمعيت اين كشور در سال 1993،39 ميليون و 622 هزار نفر بوده است كه با مقايسه آن با آمار جمعيت در سالهاي 1992 و 1991 و 1980 رشد جمعيتي برابر با 3/0% داشته است.مادريد، پايتخت اسپانيا درمركزاستان مادريد با جمعيتي در حدود3ميليون و101هزار نفر،پرجمعيت ترين شهر کشور و بندربارسلون با 1ميليون و704هزار نفر ازنظر جمعيت درمرتبه دوم است.
ازجمله ديگرشهرهاي پرجمعيت کشوراسپانيا ميتوان به شهرهاي والنسيا، سويلا(اشبيله)، زاراگوسا(سرقسطه)، مالاگا(مالقه)، يلبائولاسپالماس،كوردوبا(ق طبه)و گرانادا(غرناطه) اشاره نمود.در اسپانيا 71% مردم ساكن شهرها بوده و به لحاظ توزيع سني 9/27% جمعيت را افراد كمتر از 14سال،1/58 را افراد 15تا 59 سال و14%را افراد بالاتراز90سال تشكيل داده اند. متوسط عمر مردان 70 سال و زنان 75 سال است.نرخ مرگ و مير كودكان 7/10 نفر به نسبت هر هزار نوزاد است.
شاخصهاي جمعيتي

رشد ساليانه جمعيت: 5/0 درصد (1998/1975)
رشد ساليانه تخميني تا سال 2015: 2/0 – درصد (2015/1998 )
جمعيت شهري: 1/77 درصد (1998)
رشد جمعيت شهري: 6/0 درصد (1995/1980)
نسبت تعداد فرزندان به مادران : 1/1 فرزند (1998)
اميد به زندگي به هنگام تولد: 78 سال (1998)
اميد به زندگي براي مردان : 75 سال (1998)
اميد به زندگي براي زنان : 82 سال (1998)
مرگ مادران : 6 مادر در مقابل هر 000/100 تولد ( 1998/1990)
مرگ اطفال : 6 طفل در ازاي هر 1000 نفر (1998)
نرخ جمعيتي كشور طي سالهاي2000- 1970

سال

جمعيت

1970

34041531

1981

37682355

1991

38872268

1997

39323329

1998

39852651

1999

40202158

2000

40499791

نرخ جمعيت زنان كشور بر مبناي رده هاي سني مختلف طي سال1999

5944703

كل

رده هاي سني پايين 14 سا ل

4866

درصد زنان

6160672

كل

رده هاي سني15 تا 24 سال

4879

درصد زنان

12407024

كل

رده هاي سني25 تا 44 سال

4967

درصد زنان

8950198

كل

رده هاي سني45 تا 64 سال

5095

درصد زنان

6739561

كل

رده هاي سني بالاتر از 65 سال

5802

درصد زنان

40202158

كل

جمع

5107

درصد زنان


فعاليتها ، نرخ شاغلين و بيكاران بر مبناي جنس در نيمه دوم سال 2001

فعاليت (1)

كل

51.32

زنان

39.72

بيكاري(2)

كل

12.92

زنان

18.91

شاغل(3)

كل

44.66

زنان

32.21

1)درصد جمعيت فعال نسبت به گروه سني جمعيت
2)درصد جمعيت بيكار با هر گروه سني
3)درصد جمعيت فعال در ارتباط با هر گروه سني

Borna66
09-14-2009, 11:57 PM
زبان

زبان اسپانيائي يا كاستيائي (زبان رسمي و ملي کشور اسپانياست.علاوه بر اين،زبانهاي رسمي منطقه اي ديگري اعم از زبانهاي كاتالائي ، باسكي ، والنيسائي ، گايگي و مايوركي مورد تکلم واقع مي گردد.
زبانهاي اقليت و رسمي

زبان رسمي كشور اسپانيا زبان اسپانيايي است كه توسط بخش عمده اي ازشهروندان اسپانيايي موردتكلم واقع ميگردد.اين درحاليست كه جوامع خود مختارداخلي كشور اسپانيا خصوصاً جوامع كاتولونيا، گاليسان و والنسيا به زبان دومي(زبان رومي) كه شاخه اي اززبان اسپانيايي است تكلم مي نمايند.زبان اوســــكرا زباني است كه درمنطقه باسك تكلم مي گردد. ساكنين منطقه كاتالونيا به زبان كاتالونيا تكلم نموده و زبان بلريك اسلس نيز دربخشي ازايالت آرگون واقع درقلمروآندورا مورد تكلم واقع مي گردد. اين زبان كاربرد وسيع و روزانه اي داشته و در اهداف آموزشي نيز كاربرد دارد. زبان والنسيا نيز زباني است كه در منطقه والنسيا تكلم مي گردد.اگرچه، اين زبان از زبان كاتالونيا مجزا مي باشد.زبان گاليسيا نيزدرجامعه مستقل گاليسيا تكلم مي گردد. دراجتماعاتي كه دو زبان همسطح مورد تكلم واقع مي گردد، هردوي اين زبانها وزبان اسپانيولي درآموزش سطوح غيردانشگاهي سهيم مي باشند.
نفوذ زبان عربي

زبان عربي به طور تعيين كننده اي در زبان اسپانيايي تاثير گذارد. اين ها برخي از پديده هاي اساسي بوده كه مي توان در آن پديده مزبور را بررسي كرد :
- زبان عربي مكاني ممتاز را در تاريخ لغت نامه اسپانيايي اشغال مي نمايد. واژه هايي بسيار مشتق از زبان عربي وجود دارند كه با “ ال ” آغاز مي گردند. به عنوان مثال :
قنات / alcantarilla فرش/ alfombra لاله/ alheli پرتقال/naranja
به همين ترتيب اسامي بسياري از شهرها مشتق از زبان عربي مي باشد . به عنوان مثال:
القريش/ alcorisa البعثت / Albacete
در ضمن پيشوند I در زبان اسپانيايي كه براي صفات اهل شهر يا كشوري به كار مي- رود مشتق از زبان عربي مي باشد . به عنوان مثال :
مراكشي / marroqui بوالهوس / baladi يمني / yemeni عراقي / iraqui
شايد جابجايي “ ترتيب كلمات ” در زبان اسپانيايي ، نفوذي عربي باشد : يعني قرارگيري فعل در ابتدا سپس فاعل و در دنباله بقيه اجزاء جمله واقع مي گردند.
كلمات و اصطلاحاتي در زبان اسپانيايي وجود دارند كه در نتيجه نفوذ زبان عربي مفاهيم جديدي به خود گرفته اند. به عنوان مثال :
criar در زبان هاي اسپانيايي و پرتغالي اين فعل مفاهيمي چون “ از سينه شير دادن ، تغذيه كردن و ترتيب دادن ” را علاوه بر مفاهيم اصلي فعل يعني “ رشد كردن ” را به خود مي گيرد. اين امر در نتيجه نفوذ واژه عربي rabba صورت گرفته كه همين مفاهيم مذكور را در بر مي گيرد.
همزيستي زبان ها در شبه جزيره ايبريا

پس از فتح اسپانيا توسط اعراب ، زبان عربي وارد شبه جزيره ايبريا شد و در نتيجه تماس با ديگر لهجه هاي محلي كه مشتق از زبان لاتين بودند واقع گرديد. زبان عربي رايج در سرزمين هاي مفتوحه عنوان “ عربي اندلسي ” را كسب نمود.لهجه مضربي يا رومي – اندلسي تكلم مي نمودند كه لهجه اي رومي مشتق از لاتين بود. متوني از اين زبان هنوز حفظ مي گردد كه به Jarchas معروف مي باشد .
دو زبانگي در اسپانيا

زبان رومي – اندلسي به دليل همزيستي خود با اندلسي در وضعيتي “ دو زبانه ” و در حامعه اي كه اساسا دو قرن پس از فتح اسپانيا توسط اعراب اسلام زده يا عرب زده شده بود به عنوان زبان دوم محسوب مي گردد. مضربين دو زبانه كه بين قرون نهم و دهم ميلادي به شمال هنوز مسيحي اسپانيا مهاجرت نمودند به خاطر برقراري ارتباط با مردم محلي براي مدتي چند از اين زبان استفاده كردند ولي پس از تسلط به لهجه هاي محلي شمال اسپانيا ، تكلم به رومي – اندلسي را ترك گفتند. ولي از آنجائيكه در آن زمان فرهنگ برتر فرهنگ اسلامي بود ، بسياري از مفاهيم و اصطلاحات را كه نه در لهجه هاي رومي ، نه شمالي و نه جنوبي وجود داشت را به همان زبان رومي – اندلسي به كار بردند.

Borna66
09-14-2009, 11:57 PM
ارتباطات

بحث از رسانه هاي گروهي در واقع ابعاد گوناگوني دارد ، زيرا رسانه هاي گروهي افزون بر اينكه پل ارتباطي ميان دولتها و ملتها به شمار ميروند،پيوسته نمايندة افكار، آرمانها،گرايشات،سمت گيريها و نيازهاي يك ملت و جامعه نيزمي باشند.اساسا کشوراسپانيا پس از حكومت فرانكو از سال1975وارد مرحلة تازه اي ازحيات خودگرديد.
دراين مرحلة ساختارهاي سياسي،اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي دچار تحول گرديد كه مطبوعات و به نحو اعم رسانه هاي گروهي نيز از اين دگرگوني بي نصيب نبودند.در دوران انتقال به دموكراسي (پس از سال 1975) مطبوعات عمدة اسپانيا از راست افراطي به چپ مي گرايند. ال پاپيس از روزنامه هاي مهم اسپانيا به زبان سوسياليستها تبديل شد. با وجود روزنامه هاي زياد هنوز مطبوعات اسپانيا همانند كشورهاي غربي از نفوذ اجتماعي كمتري برخوردار است و نقش راديو و تلويزيون در اين ميان بيشتر است. رسانه هاي گروهي كلا از پايگاه خوبي برخوردار بوده و به شكوفايي خاص خود در جامعه دست يافته اند. اما ادبيات و تئاتر كه دستخوش نظام سياسي نظامي فرانكو شده بودند، همچنان نياز به زمان بيشتري دارند.طي دهة1980،فيلمهاي سينمايي اسپانيا جوايز بين المللي مهمي دريافت نمودند.وزارت فرهنگ كه درسال 1977تأسيس شد به فيلمهاي هنري يارانه اختصاص داده و در فاصلة سالهاي 1980 تا 1990 مادريد با برپايي نمايشگاهها و موزه هاي هنري متعدد به عنوان مركز فرهنگي اسپانيا مطرح گرديد.
مطبوعات

در فاصلة سالهاي 1978 تا 1980،قوانين جديد مطبوعات به تصويب رسيد كه آزادي فكر،عقيده و بيان را مورد تأكيد قرار مي داد. به دنبال تصويب اين قوانين، حيات تازه اي در مطبوعات و نشريات اسپانيا دميده شد، به نحوي كه امروزه در اسپانيا بيش از120روزنامه با مجموع تيراژ روزانه 5/3 ميليون نسخه منتشر مي گردد كه از مهمترين و پرتيراژترين آنها مي توان از روزنامه a.b.c ، روزنامه ya و روزنامه elpais (ال پاييس) نام برد.پرواضح است كه عمده روزنامه هاي موجود در اسپانيا جنبة محلي و حزبي داشته و مناطق و افراد خاصي را تحت پوشش قرار داده و در بردارندة موضوعات ويژه اي مي باشند.به عنوان مثال،روزنامة «بولتن رسمي دولت» كه روزنامة رسمي دولت است ، حاوي مسايل قانوني است. مجلات نيز در قالب ماهنامه ،هفته نامه ها و... از تنوع زيادي برخوردار بوده و تقريبا کليه عرصه هاي علمي و فرهنگي و اجتماعي را در بر مي گيرند. امروزه در حدود 70 مجله با تيراژي بالاتر از 000/50در اسپانيا منتشر ميگردد. نكتة حائز اهميت درخصوص مطبوعات کشور اسپانيا،اتحاديه هاي مطبوعاتي است كه از نقش بسيار مهمي در حمايت از منافع قانوني و صنفي دست اندركاران امور روزنامه ها و مجلات برخوردارند. از جمله مهمترين اين اتحاديه ها مي توان از اتحادية مطبوعات مادريد و اتحاديه نشريات ادواري نام برد.بنابر گزارش روزنامة ال موند در سال 74, نخستين گردهمايي انجمن نويسندگان و روزنامه نگاران مستقل تشكيل شد كه علاوه بر پانصد دانشجوي روزنامه نگار چهره هاي مشهوري مانند سردبيرهاي روزنامه a.b.c و روزنامه ال موند نيز حضور داشتند.گردهمايي مذكور تحت عنوان «ادبيات،مطبوعات و قدرت» به منظور انجام مباحثات آزاد در خصوص آزادي افكار و بيان بوده است . طي اين گردهمايي ،دولت فيليپ گنزالس به تعقيب روشنفكران و نويسندگان،متهم گرديد چراکه فيليپ گنزالس با ايجاد حكومت مطلق نما اسپانيا را به كشوري تبديل كرد كه از نظر روشنفكري «خواب آلود» بود و بخش اعظم ابزارارتباط جمعي و در رأس آنها روزنامة پرفروش و ممتاز ال پاييس به وسيله اي در حدت فيليپيزم (دولت فيليپ گنزالس) تبديل شد.
راديو و تلويزيون

پخش برنامه هاي راديويي و تلويزيوني تحت نظر سازمان راديو و تلويزيون اسپانيا كه از نهادهاي حقوق عمومي كشور است قرار داشته و توسط شوراي اداري12نفره اداره ميگردد.2شبکه تلويزيون دولتي،2شبكه رسمي و سراسري،7كانال محلي تحت نظارت دولتهاي خودمختار محلي و3كانال خصوصي در کشور اسپانيا وجود دارد. بر پاية گزارش سال 1990سازمان يونسكو، تعداد گيرنده هاي تلويزيوني اسپانيا بر5/15ميليون دستگاه بالغ مي گردد.راديو ملي اسپانيا نيز از4شبكه اصلي برخوردار است كه در برگيرندة برنامه هاي اطلاع رساني،موسيقي، فرهنگي و آموزشي است.

Borna66
09-14-2009, 11:57 PM
تاريخچه آموزشي

معرفي اين سيستم از سال 1875كه به نام مويانو ناميده مي شود آغاز مي شود كه آن اولين نظم منسجم وجامع كه با سيستم آموزش اسپانيا مرتبط مي باشد است .اهميت مبرتري اين سيستم تا سال1970 ادامه داشت و ساختار كلي نظام آموزشي را بهبود مي بخشيد.كمكهاي اصلي مويانو به سيستم عبارتست است از:
پاسخ هاي متوسطه وگلچين شده براي مشكلاتي مثل مداخله كليسا در آموزش يا وزن علمي آموزش، مفاهيم فرعي وثانويه، ارتقاؤ قانوني ومرتبط با آموزش خصوصي، به طور مقدماتي ومبناي كاتوليكي در سطوح اوليه ثانونيه و ظرفيت قطعي وفني و علمي مطالعات فرعي گذشته را نشان مي دهد.سال 1868 شروع يك دوره تاريخي همراه با تراكم وآشفتگي بود كه با تغييرات سريع سياسي اثرات مستقيمي برسيستم آموزشي گذاشت. با اعلام اولين جمهوري در سال1873 قدرت حاكمه آزادي تحصيلات آزاد دانشگاهي را اعلام كرد.تعادل بين آموزش خصوصي و عمومي بدشت آمد قابليتهاي براي شاگردان با ظرفيتهاي مختلف درطول زمان هاي مخنلف پيشنهاد شد.درسال1874حكومت قانوني شاه برگردانده شد و خط مشي آموزشي ازدوسطح ليبرالها محافظه كاران انعكاس يافت.باشروع قرن جديد در اسپانيا نشانه هاي دوره بازگشت نمايان گرديد.سرعت تغييرات متوالي دولتها در اين زمان دوره اي با عدم ثبات در خط مشي هاي سيستم آموزشي را ساخت .نتيجه آن بحران و يكسري تغييرات در سيستم آموزشي بوجود آورد.آموزش مورد استفاده در راه يافتن موقعيت اي بود.براي اين اهداف معلمان واساتيد دانشگاه آموزشهاي فرعي ودوره اي دانشگاهي رابراي بهبود سيستم آغاز كردند.اين بهبود بر قوانين آزمون نيز اثر مي گذاشت موضوع مذهب ، شايستگيهاي اساتيد وتجديد ساختاار دوره هاي دانشگاهي از اين نوعند.پايان دوره بازگشت به دوران بيرمو دوريورس كوپ راتات درسال1923ميرسد.ايدئولوژي غيرليبرال كه ازادي تحصيلات دانشگاهي را رد كرد و در سال1931جمهوري دوم اعلام شد وساختار جديدي پيشنهاد گرديد.در آن ايجاد مدارس مشترك آموزش اوليه بطور اجباري، ازادي تحصيلات دانشگاهي وبر قراري آموزش ، همينطور آموزش زبان مادري اجازه داده شد، معلمان آموزش هاي اوليه را بهبود بخشيده ونظارتهايي براي نظم بخشيدن به ان انجام گرفت.رشد اقتصادي دهه60 وفرايند صنعتي شدن ورشد جغرافيايي جمعيتي و كشش ردونش سيستم ياسي يك بهبود عميق وكلي را براي سيستم آموزشي ضروري ساخت.بهبودي كه درسال1970انجام شد تحت عنوان lge اجراي عمومي آموزش وبهبود مالي وآموزشي بود.اين عمل يا برنامه تلاش كرد كه علتهاي غير منطقي داخلي را بوسيله بهبود بخش عمده دار شد كه در حقيقت با سرعت تغييرات اقتصادي واجتماعي كافي نبود .
ويژگيهاي كه با سيستم آموزشي مبتني بر lge مربوط هستند عبارتند از :
الف) عمومي سازي آموزش اجباري براي همه مردم در سن 6 تا 14 سالگي
ب) توجه به كيفيت آموزش
lge به تنهايي آموزشي را گسترش نمي دهد ولي ناز به جستجوي راههاي كيفي براي آموزش هر فرد مي باشد.
ث) هدف از اصول اضافي وكمكي دولت تا سال 1970 بود كه در برنامه جديد آموزشي نقش دولت فقط برنامه ريزي عمومي سيستم آموزشي وتدارك وايجاد مدارس .
د) تداوم حضور كافي آموزش خصوصي وتأكيد بر سطوح غير كلي آن
ج) علاقه به ايجاد ارتباط بين سيستم آموزش وبازار كار كه آموزش درست مطابف با نياز يازار كار باشد ساختار در سال 1978 تأثيراتي را بر سيستم آموزشي گذاشته وباعث رشد قوانين ارگانيك عادي براي اصول آموزش،سازماندهي ساختارآموزشي ووظايف دانشض آموزان وتصديق اصول ساختاري بوده است.بهبود سيستم آموزشي اسپانسا بوسيله lge آغاز شد وبا بهبود آموزش دانشگاهي تا سال 1993 ادامه پيدا كرد واين ارتقاء در سال 1985با قانون ارگانيم آموزشي صحيح همراه شد.درسال 1985 و5سال بعد از آن انجام سيستم ارگانيك در سيستم آموزشي معرفي گرديد.عمل ارگانيك بر روس مشاركت ، ارزيابي وتوسعه واداره سيستام تأكيد مي كند وبعد ازسال 1995اجراي ارگانيك واداره آن در يسستم هايي آموزشي اسپانيا كامل گرديد.طي سالهاي اخير بهبود وارد فرايند جديدي مي گردد كه بر روي 3 قانون بالا تغييراتي اعمال شده وبه 4 مورد تبديل گرديده است .اول اجراي سيستم ارگانيك در دانشگاهها است كه همان lru كه تا سال 2001 ادامه داشت و در هر صورت تا سال 2002 وجود دارد.

Borna66
09-14-2009, 11:57 PM
اصول بنيادين قانونگذاري

در سال 1978 قانون گذاري بنيادي بوسيله سيستم آموزشي اسپانيا ايجاد گرديد كه اين پايه اي براي اداره وراهنمايي سيستم گرديد وتا سال 2001 ، 4اصــل به آن افزوده گرديد :
قانون ارگالنيك بهبود دانشگاهها در سال 1983
قانون اركانيك آموزشي صحيح در سال 1985
قانون ارگانيك سازمانهاي عمومي سيستم آموزشي ئر سال 1990
قانون ارگانيك مشاركت واداره سيستم آموزشي در سال 1995
ساختار كشور اسپانيا اصول پايه اي غالب قوانين آموزشي خود را در سال 1978 بنيان نهاد اولاً آموزش را بعنوان يك حقيقت پايه اي دركشور شناسايي كرد كه بايد داراي ضمانت اجرايي باشد و بر اصول مشاركت واستقلال دانشگاه تأكيد گردد.بنابراين توزيع قدرتهاي آموزشي بين دولت وجامعه مستقل مي باشد سرانجام تأكيد بر حقايق بنيادي مختلف ديگر در ارتباط با آموزشآموزش صحيح در27ماده وضع گرديده است10 بند از اين مقالات به اصول راهنما براي هر برنامه بهبود آموشي مي باشد.خصوصاً جنبه هاي بنيادي ، آموزشي صحيح عمومي اين اصول تركيبي است از تعهدات دولت براي ضمانت اجرايي خدمات آموزشي براي همه اسپانيا تحت شرايط يكساني واحترام به ازادي ومشاركت دموكراتيك اشخاص به خصوص آنها به ارائه مشاركت درهمه بخهاي ديگر در برنامه مفهوم وسيع مشاركت بر روي معلمان استفاده كنندئ گان از سيستم آموزشي مشغوا مي باشند و به مدريت وكنترل اين برنامه تأكيد مي ورزند. ماده 27 قانون استقلال دانشگاهها را شناسايي مي كند.اين ساختار همچنين به جنبه هاي اصاي سازمان دهي آموزش توجه مي كند از آنجمله عدم تمركز مسئوليتهاي آموزشي بر مبناي فلسفه نقش مستقل دولت يا توزيع قدرا آموزشي بين توانايي دولت وجوامع مستقل.بعدها ممكن است تعهد به سازماندهي واداره يستم آموزشي با توجه به انتظارات از دولت به ان واگذار گردد.جامعه هاي مستقل در شكور استانداردهاي منظمي براي بدست آوردن، انتشار وشناسايي گواهي نامه هاي حرفه اي ودانشگاهي ودانشنامه ها تدوين كنند كه اين نقش ها با توجه به ماده 27 قانون به آنان داده شده است.بخش‌اول همچنين ديگر جنبه هاي فرهنگي صحيح ماده قانوني 44قانون ترغيب بچه ها به آموزش با توجه به توافق بين المللي احترام به حقوق افراد در آموزش وتعدل حسي وفيزيكي بطور درست واصولي.
قانون برنامه ارگانيك و پويا در بهبود دانشگاهها از سال1983

اجراي برنامه بهبود ارگانيك و پويا دردانشگاه ها به تشريح اصول بنيادي استقلال دانشگاهي مي پردازد.توزيع مسئوليتهاي براي آموزش سطح بالا در ميان دولت ، جو.امع مستقل وخود دانشگاهها تقسيم شده است وهمچنين پايه اي براي بهبود وعمليلت وسازماندهي دانشگاه به منظور پذيرش فرايند جديد رد جاكعه اسپانيا به همراه تركيب دموكراتيك از سياست پايه در كشور اسپانيا است.قدرت از دولت،جوامع مستقل وخود دانشگاهها شكل مي گيرد كه متصدي اجراي برنامه مي باشند بر همين اصل بر لزوم احترام به قدرت دولت وديگر بخشهاي تأثير گذار در آن احساس مي گردد.با توجه به اين مطلب تحصيلات آزاد دانشجوي دانشگاهي كه نشانه هايي از مبنا ئحدود استقلال دانشگاههاست يك چنين عدم وابستگي تسلط هاي قانوني يا خط مشي هاي عمومي را دربرمي گيرد كه مربوط بهد دوره هاي تحصيلات دانشگاهي مي گردد .از ديگر جنبه هاي تنظيم اين برنامه ساده سازي سلسله مرالتبي در آموزش نيروي ستادي داده نمره به آموزش وقوانين نيروهاي ستادي بخصوص مي باشد.تنوع در دانشگاهها ، تشويق رقابت براي رسيدن به سطوح بالاي كيفيت،ايجاد مينايي براي نوآوري در دانشگاه ازطريق موسسات دانشگاهي كه درداخل دانشگاهها به تحقيق مي پردازند وبه صورت ازاد با دانشگاهها پيوستگي دارند مهم مي باشد.
قانون طرح پويايي آموزشي از سال 1985

اجراي پويايي آموزش صحيح در ماده 27 قانوني بصورت گسترده تأكيد شده است هدفهاي اصلي اين برنامه تعهد به آموزش صحيح وازادي دانشجويان وتشويق به مشاكرت اجتماعي در آموزش در حاليكه به طور منطقي به بهبود خدمات آموزشي مي پردازد.براي شناسايي واجراي صحيح اين برنامه همه اسپانيايي ها بايد داراي آموزش عمومي ورايگان باشند اين برنامه همچنين داراي هدفهاي كلي آموزش ،فرض جايگزيني كه بر بهبود شخصيت دانش پژوهان با تأكيد بر پذيرش ارزش دموكراسي،روشها ، احتياج به تكنيكها ودانش ها وفعاليتهاي حرفه اي ومشارمت فعال در زندگي اجتماعي وفرهنگي تمركز دارند.هدف ديگر اين برنامه بهبود در رابطه با احترام به فرهنگها وزبانهاي مختلف وايجاد روحيه آشتي پذيري ومسئوليت مشترك در بين انها مي باشد .بنابر اين بر تعامل شبكه اي از موسسات عمومي و سنتوز كانسر تا دوس كه نظمي رابا توانايي عمومي وارد مي سازند وهردو بخشي از آموزش صحيح وبرنامه وسيع آن اطمينان حاصل كرده وانتخاب صحيحي از ميان خدمات آموزشي كه خدمات آزاد ارائه مي كنند دارند تأكيد مي ورزند.
قانون طرح پويا وارگانيك سيستم آموزش عمومي 1990

اجراي برنامه هاي پويايي سازناني درسال 1990 ودرسازماندهي عمومي سيستم آموزشي به تنظيم وسازماندهي ساختارها وسطوح غير دانشگاهي را به همراه آن برنامه هاي آموزشي عموميوخصوصي را ارائه مي كند.اين تجديد سازماندهي به كمكهاي وسيعي در رسيدن به اهداف دست پيدا مي كند از جمله :
تنظيم اثر بخشي مراحل اجباري قبل از آموزش ، بهبود آموزش حرفه اي ، ايجاد يك سطح فرعي وثانويه
بخش آموزش از اجراي تشريح ماده 27 بند 4 از ساختار مروط به مبنا وپايه آموزش وارائه آن با بوجود آوردن 10 سال تربيت جوانان بين 6 تا 16 سال
عمل به تعهد كه از آموزش ارائه شده براي همه دانش آموزان است در حاليكه به تشويق كردن وقادر ساختن جوامع خودمختاربراي استفاده وسيع ازقدرتهاي آموزشي شان مي پردازد.بعلاوه اين مفهوم نياز به آموزش خصوصي وحمايت از اصول عادي آن وتعامل احتماهي وتعادب آن را تغيير مي نايد وقيد مي كند كه توانايي هاي عمومي بايدرد پيوستگي به يك سري ازعوامل اطمينان زاي كيفيت آموزشي،شايستي هاي معلمان نامي وآموزش برنامه آموزشي،منابع ومديريت آموزشي نوآوري وتحقيق،مشورتهاي آموزشي وحرفه اي، نظارت وارزيابي سيستم آمزو تقدم جويد .بنابراين اين پرورش رفتار در هرفرهنگ در جوامع خود مختار از نظر آموش وزباني،شخصيتي واختلافي ، ارائه توسعه دوزبانه در سيستم آموزشي كنجايش موضوعات ويژه براي فرهنگ وناحيه اجرا مي كردد .
قانون طرح پويايي مشاركت وارزيابي موسسات آموزشي طي سال 1995

اجراي اين برنامه در سال 1995 بر روي مشاركت ،ارزابي واداره موسسالت آموزشي به تظريح برنامه lode در براه طبيعت مشاركت يك چنين موسساتي ويا استاندارداي معين وبخصوص براي اين سازمانها است.
عمليات اداره مجموعه هاي يك چنين موساتي با تصريح وتكميل برنامه اولاً مشاركت بخش هاي مختلف در اداره مدارس به تكميل فعاليتهاي دوره هاي تحصيلي كمك كرده وبه تنظيم مديريت غير وابسته موسسات آموزشي عمومي وتنظيم وانتشار برنامه كار يشان مي پردازند.

Borna66
09-14-2009, 11:58 PM
ساختار آموزشي

مطابق قانون عمومي تحصيلات عمومي مصوب سال1970، مراحل تحصيلي دركشور پادشاهي اسپانيا به شرح ذيل تنظيم گرديده است :
1- مقطع پيش دبستاني که خود از دوره مهدكودك ويزه كودكان رده هاي سني5-2سال و دوره آمادگي ويزه كودكان رده هاي سني 5-4سال متشکل مي گردد.
2- آموزش پايه که براي كودكان رده هاي سني13-6سال برنامه ريزي شده و به دو بخش
( بخش ويزه دانش آموزان رده هاي سني10-6سال و بخش ويزه دانش آموزان رده هاي سني13-11سال ) مشتمل مي گردد. شايان ذكر است كه تحصيلات پايه در مدارس دولتي و خصوصي رايگان و اجباري است.
3- مقطع آموزش متوسطه که مدت زمان3سال به طول انجاميده و به دانش آموزان رده هاي سني16-14سال ارائه ميگردد.پس ازگذراندن اين دوره، دانش آموزان ملزم به گذراندن دورة يكساله پيش دانشگاهي مي باشند كه درصورت توفيق در آن ازمجوز حضوردر دانشگاهها برخوردار مي گردند.
4- آموزش عالي که خود بر سه مرحله اساسي مشتمل مي گردد. در مرحلة نخست دانش جويان طي سه سال به درجة ديپلماتورا (کارداني) نايل مي آيند در مرحلة دوم دانش جويان طي دوره آموزش تخصصي دو ساله به اخذ مدرك کارشناسي نائل آمده وغالبا به عنوان مهندس و يا معلم به فعاليت مي پردازند.در مرحله سوم دانشجويان ملزم به دفاع از تز(رساله) تخصصي خود جهت احراز درجة دكتري مي باشند.

کودکان اسپانيايي از سن سه سالگي وارد مهد کودک (La Education infantil) شده و به مدت 3 سال تا سن 6 سالگي اوليه را فرا مي گيرند. آخرين سال مقطع پيش دبستاني اجباري مي باشد. آموزش ابتدائي (La Education Obligatoria) از سن 6 سالگي آغاز شده و تاسن 11 سالگي به مدت 5 سال ادامه مي يابد. در اين مدت دانش آموزان ضمن آشنايي با محيط اطراف، خواندن و نوشتن و دروس ابتدائي را فرا مي گيرند. سپس دوره آموزش متوسطه(La Education Segundaria) ارائه مي گردد. اين دوره بر دو مرحله مشتمل مي گردد طي دوره اول به مدت سه سال دانش آموزان موفق به کسب درجه فارق التحصيل دوره مدرسه و طي مرحله دوم به مدت سه سال دانش آموزان به احراز درجه تحصيلي موسوم به (Bachiller) نائل مي آيند. در صورت تمايل دانش آموزان به ورود به دانشگاه دوره آموزش يک ساله پيش دانشگاهي Curso de orientacion Universitaria)) و يا ورود به دوره هاي آموزش حرفه اي La Formacion Profesinal)) نيز پشت سر گذارده مي شود.

Borna66
09-14-2009, 11:59 PM
آموزش پيش دبستاني

تاريخچه

سوابق تاريخي آموزش پيش دبستاني در كشور اسپانيا به نيمه دوم قرن 19ميلادي (زمانيكه يكسري مراكز آموزشي كودكان بر اساس اصول آموزشي فردريك فربول تأسيس گرديد) بازمي‌گردد.در اوايل قرن 20 آموزش پيش دبستاني مورد توجه قرار گرفته ورشد كرد. خصوصاً در منطقه كاتالونيا اين رشد در نتيجه احداث مراكز خصوصي آموزشي كودكان بود. درمراكز اسپانيا احداث گرديد. مفهوم آموزشهاي پيش دبستاني طي سالهاي 1936 تا 1970بيشتر بر كمك ومشاركت در آماده سازي كودكان جهت ورود به مدارس ابتدايي وآموزش اوليه محدود مي‌گرديد.از اين روي،غفلت در توجه به آموزش پيش دبستاني بعنوان يك سطح آموزشي منجر به غفلت دولت از اجراي برنامه‌هاي رسمي در اين مراكز گرديد.اين در حالي است كه از سال 1970، آموزش پيش دبستاني به عنوان نخستين مرحله رسمي نظام آموزشي كشور مورد توجه قرار گرفت.
از سال 1985 نيز برنامه‌هاي عملي آموزش پيش دبستاني با هدف حذف موانع موجود بر سر راه استقرار اين سطح آموزشي به مورد اجرا در آمد.طي سال 1990 قوانين logse در اين سطح آموزشي سازماندهي گرديده و اين مقطع آموزشي با عنوان آموزشي پيش دبستاني مرحله بين رده‌هاي سني 0 تا 3سالگي واز 3 تا 6 سالگي براي كودكان طراحي گرديد. اگر چه اين سطح آموزشي بعنوان سطح غير اجباري ارائه مي‌گردد اما به اصلاح فرآيند آموزش كودكان و رشد مهارتهاي دانش آموزان ورودي مقطع آموزش ابتدايي منتهي مي‌گردد. برنامه logse نيز به ارزيابي اين نوع آموزش ونقش آن درمقايسه با ديگر سطوح آموزشي مي‌پردازد.دولت اسپانيا نيز برفراهم سازي مراكز مناسب آموزشي و مراقبتي ويژه كودكان معتمد مي‌باشد.


سال تحصيلي

سال تحصيلي در مراكز آموزش پيش دبستاني معمولاً از هفته اول ماه سپتامبر آغاز شده و تا پايان هفته ماه جولاي ادامه مي‌يابد. از جمله تعطيلات طولاني نيزمي‌توان به تعطيلات يك هفته‌اي كريسمس، تعطيلات يك هفته‌اي عيد پاك و تعطيلات ماه آگوست اشاره نمود، گفتني است كه كودكان مراكز پيش دبستاني از مجوز حضور بيش از 9 ساعت در اين مراكز برخوردار نمي باشند.
اصول بنيادين قانونگذاري

با اجراي برنامه lode طي سال 1985 و برنامه logse طي سال 1995 ايجاد مباني قانوني وپايه‌اي براي ساختار آموزشي پيش دبستاني در كشور اسپانيا فراهم آمد. علاوه بر اين در خصوص سازماندهي ومديريت مراكز آموزش پيش دبستاني، در قالب برنامه‌هاي lodeو logseسري قوانين ويژه آموزش پيش دبستاني براي جوامع مستقل تدوين گرديد. گفتني است چنين قوانيني به سازماندهي مراكز پيش دبستاني توسعه قوانين اين مراكز مي‌پردازند. علاوه بر اين مباني مصوب برنامه logse به برآورده سازي حداقل نيارهاي مراكز آموزشي من جمله مراكز آموزش پيش دبستاني تاكيد دارد.
اهداف آموزشي

از جمله مهم ترين اهداف آموزشي مراكز آموزش پيش دبستاني مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- بهبود توان فيزيكي، ذهني، احساسي، اجتماعي واخلاقي كودكان
2- تقويت روابط ميان كودكان و والدين
3- كسب شناخت كافي از درك كودكان و تربيت آنان در جهت ارائه تصوير مثبت و واقعي از خود و دستيابي به احساس خود اعتمادي
4- ارزيابي و شناخت استعدادها و محدوديت‌هاي رفتاري و شخصيتي كودكان
5- تربيت كودكان در جهت گام برداشتن در حوزه روابط اجتماعي و تاكيد بر آن
6- بهبود طرز تفكر كودكان در جهت احترام گذاري و مشاركت با ساير افراد جامعه
7- تقويت روحيه كودكان در جهت شناسايي جنبه‌هاي مختلف شخصيتي و استعدادي آنان به ويژه در پرداختن به فعاليتهاي هنري و ورزشي
__________________

Borna66
09-14-2009, 11:59 PM
آموزش ابتدايي

ساختار آموزشي

آموزش ابتدايي نخستين سطح آموزش پايه در سيستم آموزشي كشور اسپانيا كه بر مبناي برنامه LOGSE به 3 مرحله در 3 ساله تقسيم مي‌گردد. نخستين مرحله آموزشي دانش‌آموزان رده‌هاي سني 6 تا 8 سال است. مرحله دوم به كودكان رده‌هاي سني 8 تا 10 سال و در مرحله سوم نسز به كودكان رده‌هاي سني 10 تا 12 سال اختصاص مي‌دارد.
سال تحصيلي

سال تحصيلي در مدارس ابتدايي، رسماً از هفته اول ماه سپتامبر آغاز شده و تا پايان جولاي نيز به طول مي‌انجامد. كل تعداد روزهاي تحصيلي مدارس ابتدايي بر180 روز (36 ساعت در هفته) مشتمل مي‌گردد. تعطيلات مدارس ابتدايي نيز بر تعطيلات 11 هفته‌اي تابستاني، تعطيلات 2 هفته‌اي كريسمس، تعطيلي3 روز ماه فوريه و تعطيلي 7،8 روزه عيد پاك و تعطيلات 7 روزه عمومي مشتمل مي‌گردد.
تعداد معلمين در آموزش ابتدايي ودرصد آن در موسسات عمومي در هر جنس در سال تحصيلي1998-1999


تعداد کل :66732
مربیان زن :93.5
مربیان مرد : 70.5



آموزش ابتدايي پيش از اصلاحات

تا پيش از اعمال اصلاحات اساسي در کشور اسپانيا، مدارس دولتي (EGB) عمدتاً توسط MEC و جوامع خود گردان اداره مي گرديد. در اين اثنا ، آموزش ابتدايي خود بر سه دوره به شرح ذيل مشتمل مي گرديد.
ـ دوره آموزش مقدماتي طي سال هاي اول ودوم آموزش ويژه كودكان رده هاي سني 6 تا 8 سال
ـ دوره آموزش ميانه ويژه كودكان رده هاي سني 8 تا11 سال.
- دوره آموزش تکميلي ابتدايي (سالهاي 6 و7و8 ) ويژه كودكان رده هاي سني 11 تا 14 سال
در اين اثنا، همچنين کودکان مطابق با رده سني به کلاس ها ارجاع مي گرديدند. عدم وجود انعطاف پذيري خود به برزو ناهمگني دانش آموزان اين مقطع منتهي مي گردد. گروه معلمين به کليه دوره هاي آموزش ابتدايي اختصاص يافته و همان معلم در طول تمام دوره ثابت مي ماند. در حال حاضر، از معلمين جداگانه اي جهت تدريس کلاس ها و دوره هاي آموزش ابتدايي استفاده مي گردد. گفتني است که پس از اعمال اصلاحات همچنين دوره هاي مقدماتي و ميانه آموزش ابتدايي منسوخ گرديد.
برنامه هاي آموزشي

تا پيش از اصلاحات، برنامه هاي آموزشي مدارس آموزش ابتدايي توسط MEC با توجه به قابليت تطبيقي مناسب با مناطق جغرافيايي گوناگون کشور صورت مي پذيرفت. دروس آموزشي به زمينه هاي مختلف دانش دسته بندي شده . آموزش هايي به کليه دانش آموزان يک كلاس در همان سطح آموزش تدريس مي گرديد. در پايان هر سال تحصيلي، دانش آموزان غير موفق در احراز نمره كل مثبت ، ملزم به حضور در آزمون جبراني جهت ارتقاء به كلاس بالاتر بودند. در اين راستا، دانش آموزان ناموفق ملزم به حضور در کلاس جبراني و تکرار مجدد پايه آموزشي بودند. در اين اثنا، پس از گذراندن 8 سال آموزش اجباري، به دانش آموزاني كه در سه دوره EGB موفق بوده اند، گواهينامه فارغ التحصيلي به عنوان مجوز ورودي آنان به مقطع متوسط اعطا مي گردد. گفتني است که در آن اثنا جهت احراز گواهينامه فوق وجود نداشت. علاوه براين، دانش آموزان ناموفق مجاز به ادامه تحصيلات خود در مؤسسات آموزش عمومي پايه و شرکت در آزمون Prueba de Madures ويژه دروس افتاده بودند. امتحانات فوق توسط معلمين مدارس به صورت جداگانه تهيه وارزيابي مي گرديد. علاوه براين، دانش آموزان ناموفق دركسب گواهينامه Gradua de Escolar به دريافت مدرك حضور دردوره هاي حرفه اي نائل مي آمدند.
آموزش ابتدايي پس از اصلاحات

در حال حاضر، پس از اعمال اصلاحات، آموزش ابتدايي مدت زمان 6 سال طول انجاميده و به سه دوره 2ساله تحصيلي تقسيم مي شود كه به ترتيب معادل سنين 6 تا 8 سال، 8 تا10 سال و 10 تا 12 سال است. هدف حال حاضر آموزش ابتدايي فراهم سازي آموزش مشترك براي کليه كودكان اسپانيايي در زمينه کسب مهارتهاي فرهنگي و دانش بيان شفاهي، خواندن، نوشتن و رياضيات است مؤسسات آموزش ابتدايي از حداقل يك كلاس در سال تحصيلي جهت ارائه و سه دوره مذکور برخوردار مي باشند. هر گروه از دانش آموزان در طول هر دوره از يك معلم برخوردار مي گردند. که تحت عنوان معلم مشاور فعاليت نموده و عهده دار مسؤوليت برنامه هاي آموزشي جبراني است. پس از اعمال اصلاحات، همچنين معلمِن جداگانه اي براي دروس تربيت بدني، زبان هاي خارجي و موسيقي اختصاص مي يابد.
برنامه هاي آموزشي

پس از اعمال اصلاحات، برنامه هاي آموزشي مدارس ابتدايي کشور اسپانيا مطابق زمينه هاي دانش و تجربه دانش آموزان تنظيم مي گردد. در اين راستا، برنامه مدرسه اي ساليانه اي توسط MEC متناسب با حداقل شرايط برنامه مركزي طراحي مي گردد که در سطح ملي اجرا مي گردد. ازجمله برنامه هاي آموزشي مدارس ابتدايي که گذراندن آن اجباري است مي توان به علوم طبيعي، علوم اجتماعي و فرهنگي (175 ساعت طي دوره اول و170 ساعت طي دوره دوم و سوم) علوم هنري (140 ساعت طي دوره اول و 105 ساعت طي طي دوره هاي دوم و سوم)، تربيت بدني ( 140 ساعت طي دوره اول و ، 105ساعت طي دوره هاي دوم و سوم) زبان و ادبيات ( 350 ساعت و 275 ساعت) رياضيات (كه مدارس مجبور به ارائه اما دانش آموزان آزاد به انتخاب مي باشند)، فعاليت هاي درسي جايگزين ( 105 ساعت) و زبانهاي خارجي (170 ساعت در دوره دوم وسوم) اشاره نمود. در ساختار آموزش مدارس ابتدايي پس از اعمال اصلاحات، جوامع خود گردان برخوردار از دو زبان رسمي، (كاستيلي و زبان محلي) مجاز به اختصاص10% از كل زمان تدريس به آموزش زبان محلي خود مي باشند. يادگيري زبان خارجي از سال اول دوره دوم (در سن 8 سالگي) اجباري است که خود اين ابتكار مهمي است چرا که در EGB يادگيري زبان خارحي پيش از 11سن سالكي امکان پذير نبود. تعيين و تعريف اهداف از پيش تعريف شده و ارزيابي مداوم دانش آموزان از طريق برگزاري آزمون هاي متنوع وجامع با در نظر گرفتن زمينه هاي درسي مختلف، انجام ارزيابي مبتني بر موفقيت هاي تحصيلي دانش آموزان از جمله دستآوردهاي ساختار آموزش ابتدايي کشور اسپانيا پس از اعمال اصلاحات مي باشد. ارتقاي تحصيلي خودکار دانش آموزان از دوره اي به دوره ديگر و عدم توقف کامل آنان در يک مرحله آموزشي پيش از 1 دوره از جمله ديگر دستآوردهاي آموزش نوين ابتدايي به شمار مي آيد.

ATHENA
11-07-2010, 01:38 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg






اسپانیا کشوری‌است در جنوب غربی اروپا. نام رسمی آن پادشاهی اسپانیا و پایتخت آن، مادرید است. سرزمین اسپانیا شامل قسمت اعظم شبه‌جزیره ایبری، جزایر بالئارس، جزایر قناری، شهر‌های سبته (Ceuta) و ملیله (Melilla) در شمال قاره آفریقا و برخی جزایر دیگر واقع در مقابل سواحل این قاره‌ و خود شبه‌جزیره‌است. در شمال با فرانسه و آندورا، در غرب با پرتغال، در جنوب با جبل‌الطارق و مراکش و هم‌چنین دارای مرزهای دریایی در شرق با دریای مدیترانه، و در غرب و شمال با اقیانوس اطلس است.



جغرافیای طبیعی مساحت: 505955 كیلومتر مربع، در جهان 51 و در اتحادیه اروپا دوم (پس از فرانسه) كه شامل 493484 كیلومتـر مربع وسعت خاك اصـلی در شبه جزیره ایبریا (Iberia)، 7447 كیلومتر مربع وسعت مجمع الجزایر قناری (در اقیانوس اطلس مقابل العیون مركز صحرا )، 4992 كیـلومتر مربـع وسعت مجمع الجزایر بالئار (Las Baleares) واقـع در دریای مدیتـرانه،20 كیلومتر مربع وسعـت شهر سئـوتا (Ceuta) و14 كیلومتر مربع وسعت شهر ملیا (Melilla)، دو شهر اسپانیائی واقع در شمال خاك مراكش می باشد.
ارتفاع متوسط از سطح دریا: 600 متر
بلند ترین نقطه كشور: قله تیده (Teide) با ارتفاع 3,718 متر واقع در جزیره تنه ریفه (Tenerife) در مجمع الجزایر قناری.
رودخانه ها: 17رود عمده در خاك اسپانیـا جریان دارد كه طویل ترین آنها رود تاخو (Tajo ) با 1,007 كیلومتر طول و كوتاه ترین آنها رود روتر ( Roter ) با 209 كیـلومتر و پر آب ترین رود ابرو ( Ebro ) می باشد.
معادن: سنگ آهن، ذغال سنگ، روی، سرب، اورانیوم.
جنگل: با توجه بـه آب و هوای مرطوب در شمال و شمال غربی، جنگل های انبوهی در این نواحی قرار دارد. وسعـت جنگلهای این كشور حدود 15 میلیـون هكتـار بوده و اسپـانیـا یكی از مهم ترین تولیدكنندگان محصولات جنگلی و صنایع چوبی است‌‌‌‌.
ماهیگیری: صنایع شیلات و مراكز ماهیگیری اسپانیـا عمدتاً در سواحل این كشور در كنار اقیانوس اطلس قرار دارد و ناوگان آن از بزرگترین نوع خود در جهان است.
سواحل: اسپانیا دركناره های دریای كانتابریا (در شمال) ، اقیـانوس اطلـس (در غرب) و دریای مدیتـرانـه (در شـرق و جنوب) 5,755 كیـلومتر سـاحل دارد. سـواحل كشـور در مجمع الجزایر قناری 1,454 كیلومتر و در مجمع الجزایر بالئار 1,328 كیلومتر است.
تاریخ اسپانیا:
عصر باستان اسپانیا
‌قدیمیترین ساکنان شبه‌جزیره ایبری تشکیل دهندگان تمدن‌های ایبری و باسکی بوده‌اند. در هزاره اول ق.م.، بخشی از اقوام سلت وارد مناطق شمال غربی شبه‌جزیره شدند. از آمیزش سلت‌ها و ایبرها هم، تمدن سلت‌ایبری در مناطق مرکزی به وجود آمد. در همین دوره، فنیقیان شهرهایی را در کرانه‌های مدیترانه و در سواحل اقیانوس اطلس در جنوب کشور بنیان گذاشته -مثل کادیس، مالاگا و غیره- و در آن‌ها صنعت را رونق دادند. یونانیان هم به قصد تجارت با مناطق داخلی به عمارت بنادری در کرانه‌های شمالی مدیترانه پرداختند.
در قرن سوم ق.م.، قرطاج برای دفاع از شبکه تجاری خود در برابر رم، وارد شبه‌جزیره شده و به استعمار مناطق ایبرنشین و سلت‌ایبرنشین پرداخت. مرکز قرطاجیان در شبه‌جزیره، بندر مهم قرطاج هدشت نوین (Cartagena ی کنونی) بود. طی جنگ‌های پونیک، که بین قرطاج و جمهوری رم به وقوع پیوسته است، شبه‌جزیره ایبری مرکز قشون‌کشی‌های کارتاژیان به سمت رم بود. بعد از دومین جنگ پونیک، رومیان تسخیر شبه‌جزیره را شروع کردند و این روند تا سال ۱۹ ق.م. ادامه داشته است.
با پیروزی رومیان، شبه‌جزیره ایبری جزو امپراتوری رم شد. روند رومی‌سازی زبانی، فرهنگی و اقتصادی در اواخر قرن دوم ق.م. شروع شد. اسپانیای کنونی نام و اکثر زبان‌ها و اساس شبکه جاده‌های خویش را از این دوره به ارث برده‌است. عمق رومی‌سازی اسپانیا تا حدی بوده‌است که سه تن از امپراتورهای رم (Traianus، Hadrianus و Theodosius I) و همین طور فیلسوف رواقی بزرگ سنکا (Lucius Anneus Seneca) و شعرای نامداری چون مارتیالیس (Marcus Valerius Martialis) و لوکانوس (Marcus Annaeus Lucanus) در این سرزمین به دنیا چشم گشودند.
اولین شواهد موجود، تاریخ رواج مسیحیت را در اسپانیا به قرن چهارم م. می‌رسانند. در سال ۳۸۰، امپراتور تئودوسیوس اول مسیحیت را دین رسمی کل قلمرو رم اعلام کرد.



http://pnu-club.com/imported/2010/11/273.jpg

عصر میانه اسپانیا

نمایی از مسجد قرطبه (دوران اموی)در قرن‌ پنجم میلادی، گروه‌هایی از اقوام ژرمانیک و یک قوم ایرانی به اسم الان‌ها امپراتوری رم را که به مرحله انحطاط خود رسیده بود تسخیر کردند. از این میان، قوم ویزیگوت در اسپانیا قدرت را به دست گرفت و سلسله پادشاهی‌ای تشکیل داد که قلمرو آن‌ کل شبه‌جزیره و مناطق جنوب فرانسه را در بر می‌گرفت. مذهب آن‌ها، بر خلاف اکثر ساکنان اسپانیا که کاتولیک بودند، آریوئی بود تا این که در سال ۵۸۹ م. رکاردوس اول به مذهب کاتولیک روی آورد. ویزیگوت‌ها به کشور خودشان هیسپانیا می‌گفتند. در سال ۷۱۱ م. هیسپانیا مورد حمله مسلمانان قرار گرفت و در قرون اولیه اسلامی مرکز یکی از تمدنهای اسلامی بوده‌است.

http://pnu-club.com/imported/2010/11/274.jpg

عصر مدرن اسپانیا
امپراتوری اسپانیا
در قرون جدید (۱۶ و ۱۷ م.) قویترین کشور استعمارگر جهان بوده‌است.
حمله ناپولئون و انحطاط اسپانیا
جنگ داخلی
حکومت اسپانیا تا۱۹۳۱ م. مشروطه بود و در آن سال به جمهوری تبدیل شد. در ژوئیه ۱۹۳۶ ارتش اسپانیا کوشید دولت جمهوری اسپانیا را ساقط کند. نتیجه این عمل جنگ داخلی بود که در آن ۳۰۰٬۰۰۰ نفر مردند. آلمان نازی و ایتالیای فاشیست به حمایت از ژنرال فرانکو و نیروهای ملی گرایش پرداختند. اتحاد جماهیر شوروی و بریگاد بین المللی در جبهه جمهوریخواهان می‌جنگیدند. در ۱۹۳۹ فرانکو در جنگ داخلی پیروز شد

دیکتاتوری فرانکو
ورود در نظام سیاسی اروپایی امروزه حکومت اسپانیا مشروطه سلطنتی و پادشاه آن خوان کارلوس است.
کابینه زنانه اسپانیا
در سال ۲۰۰۸ نخست وزیر اسپانیا، خوزه لویس زاپاترو، دومین کابینه خود را که برای نخستین بار اکثریت را زنان تشکیل می‌دهند معرفی کرد: ۹ وزیر زن در مقابل هشت مرد. رکورد جوان ترین وزیر تاریخ اسپانیا نیز در این کابینه با حضور بیبیانا آیدو، زن جوان ۳۱ ساله شکسته‌ شد. در کابینه پیشین این نخست وزیر تعداد وزیران مرد و زن برابر بود. این حرکت برای اسپانیا که تا ۳۰ سال پیش از آن، در دوران فرانکو، مردان حق قانونی داشتند که در انظار عموم زن خود را کتک بزنند، حرکت بزرگی محسوب می‌شود.
تقسیمات کشوری اسپانیا

اسپانیا ۱۷ بخش خودمختار دارد. از سوی دیگر کشور اسپانیا به ۵۰ استان نیز تقسیم شده است که به این ترتیب هر کدام از بخش‌های خودمختار خود به یک یا چند استان تقسیم گردیده‌اند. برای نمونه ناحیه اکسترمادورا از دو استان کاسرس و باداخوس تشکیل شده است. علاوه بر این هر استان به تعدادی شهرستان تقسیم شده است و هر شهرستان به تعدادی دهستان. اسپانیا ۸۱۰۸ دهستان دارد.
شهرهای مهم اسپانیا
بارسلونا ، والنسیا ، سویلیا ، ساراگوزا ، مالاگا ، بیلیبائو ، لاس پالماس دو گان کاناریا ، والادولید ،مورسیا ، کوردوبا ، پالامادو مالیورکا ، گرانادا ، ویگو ، آلیکانته ، هایپیتلت (بخشی از بارسلونای بزرگ) ،خیخون ، لاکرونیا کادیز ، ویتوریا ، بادالونا (بخشی از بارسلونای بزرگ) ، اوویدو ، سانتاندر ، موستولس (بخشی از مادرید بزرگ)، سانتاکروز دو تنریف، پامپلونا، سالامانکا، سابادل (بخشی از بارسلوانی بزرگ) ،هرس دالا فرانترا ، الچه ، دونوستیا سان سباستیان ، لگانس (بخشی از مادرید بزرگ) ، کارتاخنا ، بوروگوس
پرجمعیت‌ترین شهرهای اسپانیا
هر دهستان اسپانیا به طور میانگین ۵٬۳۰۰ نفر جمعیت دارد، اما دامنه تغییرات زیاد است. پرجمعیت‌ترین دهستان اسپانیا شهر مادرید با ۳٬۱۲۸٬۶۰۰ (۲۰۰۶) نفر جمعیت است. در حالی‌که چندین دهستان نیز وجود دارند که جمعیتشان کمتر از ۱۰ نفر است. جدول زیر ده تا از پرجمعیت‌ترین دهستان‌های اسپانیا را نشان می‌دهد.

اقتصاد اسپانیا
اسپانیا بزرگترین تولید کننده روغن زیتون جهان است.
بیش از 15% نیروی کار به کشاورزی اشتغال دارد.محصولات مهم صادراتی آن عبارتند از: گندم ، جو ، ذرت ، انگور ، زیتون ، چغندر قند ، سیب زمینی مرکبات و کتان میباشد .مراتع برای دام حدود 20% زمین را در بر دارد.
ذخایر مهم معدنی این کشور شامل: زغال سنگ ،اورانیوم ،روی و سنگ آهن می باشد.
صنایع تولیدی از دهه 1960 توسعه سریعی یافت، و هم اکنون صنایع بزرگی چون وسایل نقلیه موتوری، فلزی ، کشتی سازی، شیمیایی و مهندسی و همچنین تمایل فزایندهای در زمینه ارتباط از راه دور و الکترونیک وجود دارد.
توریسم از نظر اقتصادی، برای اسپانیا اهمیت فراوانی دارد،سرمایه گذاران خارجی برای ایجاد صنعت نو تشویق شده اند، ولی میزان بیکاری همچنان بالاست. بانکداری و تجارت مهم است و صنعت توریسم از منابع عمده درآمد ارز خارجی است.
حدود 000/000/50 مسافر خارجی در سال از اسپانیا دیدن میکنند و بیشتر در استراحتگاههای ساحل مدیترانه، جزایر بالئار و قناری مستقر میشوند.
پس از کشورهای گروه هفت ، اسپانیا بیشترین تولید ناخالص ملی را در جهان دارد.



http://pnu-club.com/imported/mising.jpg




جاذبه گردشگری اسپانیا

وجود چشم اندازهای طبیعی بسیارزیبا،كاخها،قصرها،مرا کزمربوط به دوران اسلامی درمناطق مادرید، بارسلون،كوردوبا (قرطبه) و آن دالوزیا(اندلس) همواره عامل جذب بسیاری از جهانگردان بوده است.علاوه بر این، برگزاری مسابقات گاوبازی از یک سو و رقص و موسیقی سنتی(عربی- اسپانیایی از سوی دیگر- جذابیت ویژه ای برای جهانگردان ایجاد نموده است.