Borna66
09-14-2009, 07:56 AM
کورش محسنی
آگاهی ما پیرامون تبار و زبان ایلامیان و اینکه آیا این تیره در دستهای از گروههای بزرگ قومی همچون هندواروپاییان (آریاییان)، سامیان و غیره جای میگیرند یا خیر بسیار اندک است. ایلامیان نزدیک به دو هزار سال یا بیشتر در تاریخ سیاسی، جنگی، مدنی و فرهنگی جنوب غربی سرزمین ایران حضور برجستهای داشتهاند. البته پژوهنده میتواند از راه بررسی اسناد و مدارک میانرودان (بین النهرین) به برخوردهای پر شمار ایلامیان با همسایگان توانمند غربی خود یعنی بابل و آشور پی ببرد. هرآینه، باید به این منابع، تورات را نیز افزود. چراکه در تورات بیش از 20 بار از ایلام نام برده شده است. بایسته است یادآوری گردد که گونهی اکدی و سامی ایلام در تورات "عیلام" است و شکل درست واژه، همان "ایلام" است.
نبشتههای کهن شاهان میانرودان، آشور و خود ایلام و گلنبشتهها، مهرهها، سازههای باستانی و سنگنگارههای به دست آمده از سرزمین ایلام نیز از دیگر منابع سودمند برای پژوهش دربارهی این قوم که حضوری درازمدت در ایران داشتهاند، است.
برپایهی همین مدارک است که میتوان دلاستوار (مطمئن) بود که ایلامیان دستگاه دیوانی و دارایی بسیار پیشرفتهای داشتهاند. اینچنین است که هخامنشیان بهترین دبیران خود را از میان ایلامیان برگزیده بودند و بایگانی گسترده و بزرگ آنها که امروزه به دست ما رسیده به دبیره و زبان ایلامی است. نخستین گلنبشتهی ایلامی که با دبیرهی (خط) تصویری به دست آمده مربوط است به 2900 پیش از زایش. این دبیرهی هندسی از نزدیک به سال 2220 پیش از زایش، کنار گذاشته شد و دبیرهی میخی که احتمالا برگرفته شده از اکدی بود جایگزین آن شد. بهرهگیری از این دبیره تا زمان سرنگونی ایلام در 640 پیش از زایش دنبال شد.
سومریها ایلام را «اِلام» میخواندند و از دید ایشان ایلام سرزمینی در بلندا است. خود ایلامیان نام سرزمین خود را «هَل - تَه - اَم - تی» مینوشتند . این نام احتمالا همپیوند است با نام کوهی در دامنههای زاگرس. در سنگنبشتهی داریوش بزرگ هخامنشی، نام این بخش "خوزا" آمده است که نام خوز و خوزستان هماکنون از همین نام کهن برجای مانده است.
ایلام افزون بر برخوردهای جنگی که با تیرههای میانرودان داشت، از دید اقتصادی و تجاری برای بابلیان، سومریها و آشوریان با اهمیت بود. ایشان یا با داد و ستند یا با جنگ، زور و غارتگری منابع ساختمانی خود را از ایلام به دست میآوردند. تبار ایلامیان همچنان از پرسمانهای حل نشده است و تنها در این زمینه میتوان به حدس و گمان بسنده کرد. ایلامیان همچون سومریها دارای زبانی تکخانواده هستند و پیوندی میان زبان ایشان و زبانهای دیگر ثابت نشده است. البته شماری آن را با زبان دراویدی در هند همخانواده دانستهاند. ولی نباید از پیوندها و نزدیکیهای فرهنگی قابل توجه ایلامیان با دیگر اقوام ایرانی و آریایی به سادگی گذشت. ایلامیان در کنار مادها و پارسیان و سکاییان از برجستهترین تیرههای درون دستگاه سیاسی، اداری و جنگی هخامنشیان بودند.
سرزمین ایلام بخشهایی از استانهای خوزستان، فارس، ایلام، بوشهر و لرستان را شامل میشد. تاریخ ایلام به سه بخش تقسیم شده است: 2500 تا 1500 پیش از زایش، تاریخ دورهی کلاسیک ایلام 1300-1100 پیش از زایش، تاریخ ایلام نو 750-640 پیش از زایش.
زیگورات چغازنبیل از برجستهترین نمونههای معماری و هنر ایلامی است. شهر «دور - اونتاش» در سال 640 پیش از زایش به فرمان آشوربنیپال در جنگ با «هومبان هالتاش»، واپسین شاه ایلام، ویران شد. این شهر دارای دو حصار بود که حصار بیرونی 1200 متر دراز و 800 متر پهنا داشت و حصار دورنی به درازای 400 و پهنای 200 متر بوده است. بخش دینی و به ویژه زیگورات چغازنبیل در میان حصار درونی جای دارد که دارای 7 دروازه است. این زیگورات در 5 طبقه و با شمار فراوانی خشت و سدها آجر ساخته شده است.
سرانجام در سال 640 پیش از زایش، آشوربنی پال پادشاه آشور به ایلام تاخت و مردم ایلام را کشتار کرده و دولت ایلام برای همیشه از میان برداشته شد. سنگنبشتهی آشور بنی پال در این باره گویای همه چیز است: «همهی خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در درازای یک ماه و یک روز کشور ایلام را به همگی پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از حَشَم و گوسپند، و نیز از نغمههای موسیقی بیبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.»
آگاهی ما پیرامون تبار و زبان ایلامیان و اینکه آیا این تیره در دستهای از گروههای بزرگ قومی همچون هندواروپاییان (آریاییان)، سامیان و غیره جای میگیرند یا خیر بسیار اندک است. ایلامیان نزدیک به دو هزار سال یا بیشتر در تاریخ سیاسی، جنگی، مدنی و فرهنگی جنوب غربی سرزمین ایران حضور برجستهای داشتهاند. البته پژوهنده میتواند از راه بررسی اسناد و مدارک میانرودان (بین النهرین) به برخوردهای پر شمار ایلامیان با همسایگان توانمند غربی خود یعنی بابل و آشور پی ببرد. هرآینه، باید به این منابع، تورات را نیز افزود. چراکه در تورات بیش از 20 بار از ایلام نام برده شده است. بایسته است یادآوری گردد که گونهی اکدی و سامی ایلام در تورات "عیلام" است و شکل درست واژه، همان "ایلام" است.
نبشتههای کهن شاهان میانرودان، آشور و خود ایلام و گلنبشتهها، مهرهها، سازههای باستانی و سنگنگارههای به دست آمده از سرزمین ایلام نیز از دیگر منابع سودمند برای پژوهش دربارهی این قوم که حضوری درازمدت در ایران داشتهاند، است.
برپایهی همین مدارک است که میتوان دلاستوار (مطمئن) بود که ایلامیان دستگاه دیوانی و دارایی بسیار پیشرفتهای داشتهاند. اینچنین است که هخامنشیان بهترین دبیران خود را از میان ایلامیان برگزیده بودند و بایگانی گسترده و بزرگ آنها که امروزه به دست ما رسیده به دبیره و زبان ایلامی است. نخستین گلنبشتهی ایلامی که با دبیرهی (خط) تصویری به دست آمده مربوط است به 2900 پیش از زایش. این دبیرهی هندسی از نزدیک به سال 2220 پیش از زایش، کنار گذاشته شد و دبیرهی میخی که احتمالا برگرفته شده از اکدی بود جایگزین آن شد. بهرهگیری از این دبیره تا زمان سرنگونی ایلام در 640 پیش از زایش دنبال شد.
سومریها ایلام را «اِلام» میخواندند و از دید ایشان ایلام سرزمینی در بلندا است. خود ایلامیان نام سرزمین خود را «هَل - تَه - اَم - تی» مینوشتند . این نام احتمالا همپیوند است با نام کوهی در دامنههای زاگرس. در سنگنبشتهی داریوش بزرگ هخامنشی، نام این بخش "خوزا" آمده است که نام خوز و خوزستان هماکنون از همین نام کهن برجای مانده است.
ایلام افزون بر برخوردهای جنگی که با تیرههای میانرودان داشت، از دید اقتصادی و تجاری برای بابلیان، سومریها و آشوریان با اهمیت بود. ایشان یا با داد و ستند یا با جنگ، زور و غارتگری منابع ساختمانی خود را از ایلام به دست میآوردند. تبار ایلامیان همچنان از پرسمانهای حل نشده است و تنها در این زمینه میتوان به حدس و گمان بسنده کرد. ایلامیان همچون سومریها دارای زبانی تکخانواده هستند و پیوندی میان زبان ایشان و زبانهای دیگر ثابت نشده است. البته شماری آن را با زبان دراویدی در هند همخانواده دانستهاند. ولی نباید از پیوندها و نزدیکیهای فرهنگی قابل توجه ایلامیان با دیگر اقوام ایرانی و آریایی به سادگی گذشت. ایلامیان در کنار مادها و پارسیان و سکاییان از برجستهترین تیرههای درون دستگاه سیاسی، اداری و جنگی هخامنشیان بودند.
سرزمین ایلام بخشهایی از استانهای خوزستان، فارس، ایلام، بوشهر و لرستان را شامل میشد. تاریخ ایلام به سه بخش تقسیم شده است: 2500 تا 1500 پیش از زایش، تاریخ دورهی کلاسیک ایلام 1300-1100 پیش از زایش، تاریخ ایلام نو 750-640 پیش از زایش.
زیگورات چغازنبیل از برجستهترین نمونههای معماری و هنر ایلامی است. شهر «دور - اونتاش» در سال 640 پیش از زایش به فرمان آشوربنیپال در جنگ با «هومبان هالتاش»، واپسین شاه ایلام، ویران شد. این شهر دارای دو حصار بود که حصار بیرونی 1200 متر دراز و 800 متر پهنا داشت و حصار دورنی به درازای 400 و پهنای 200 متر بوده است. بخش دینی و به ویژه زیگورات چغازنبیل در میان حصار درونی جای دارد که دارای 7 دروازه است. این زیگورات در 5 طبقه و با شمار فراوانی خشت و سدها آجر ساخته شده است.
سرانجام در سال 640 پیش از زایش، آشوربنی پال پادشاه آشور به ایلام تاخت و مردم ایلام را کشتار کرده و دولت ایلام برای همیشه از میان برداشته شد. سنگنبشتهی آشور بنی پال در این باره گویای همه چیز است: «همهی خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در درازای یک ماه و یک روز کشور ایلام را به همگی پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از حَشَم و گوسپند، و نیز از نغمههای موسیقی بیبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.»