Borna66
09-14-2009, 07:30 AM
عمليات نظامي ناموفق آقاخان محلاتي
http://pnu-club.com/imported/2009/09/1301.jpg
امير كبير ---------------------- ميرزا آقاسي
آقاخان محلاتي (فرقه اسماعيليه) كه در زمان محمدشاه قاجار دست به چند اقدام مسلحانه ناموفق زده بود يازدهم ژوئيه سال 1841 ميلادي پس از عبور از کوير لوت از طريق قائن رهسپار افغانستان و از آنجا عازم هند شد.
آقا خان، نخست در كرمان بپاخاسته بود كه شكست خورد و فيروز ميرزا حاكم كرمان وي را به تهران فرستاد، ولي محمدشاه او را بخشيد. آقا خان پس از ترک تهران ، با کسان خود در منطقه «شهر بابك» به ايستادگي مسلحانه دست زد ، ولي از نيروهاي دولتي شكست خورد و به فارس عقب نشيني كرد و از آنجا دوباره به منطقه كرمان رفت و به ايستادگي دست زد كه باز شكست خورد و چون خانعلي خان فرمانده نيروهاي دولتي از او دست بردار نيود , در راور کرمان تصميم به خارج شدن از ايران گرفت.
پاره اي از مورخان نوشته اند كه آقاخان در حمله سال 1840 به كرمان (حمله دوم) از حمايت انگليسي ها برخوردار بود. انگليسي ها در آن زمان مي كوشيدند تا با فراهم ساختن مشكلات و درگيري هاي داخلي، دولت ايران را از تلاش مسلحانه براي حفظ «هرات» و مناطق اطراف آن كه از بدو تاسيس كشور ايران قطعه اي از خاك اين كشور بودند ،منصرف كند و احتمالا حمابت از آقاخان در همين راستا صورت گرفته است. آقاخان پس از ورود به هند تلاش کرد که باجلب نظر دربار تهران به ايران باز گردد و هدايايي هم براي ناصرالدين شاه که تازه شاه شده بود فرستاد که امير کبير براي آقاخان پيام فرستاد که اگر پاي به مرز ايران بگذارد دستگير و مجازات خواهد شد. دولت انگلستان که حامي آقاخان بود و از او سود مي برد اجازه داد که در هند باقي بماند و آقاخان در آغاز کار بمبئي را براي سکونت برگزيد و سپس به منطقه سند رفت. پس از آقا خان پسر و نوه هايش جانشينش شدند . پيروان فرقه اسماعيليه را 20 ميليون تن بر آورد کرده اند.
در زمينه تضعيف بنيه نظامي ايران و تداوم اين ضعف اقدامهاي متعدد ديگر از سوي دولتهاي استعمارگر صورت مي گرفت که پاره اي از اين اقدامات از طريق تبليغات منفي بود . براي مثال : به استهزا ء گرفتن اقدام ميرزا آقاسي ايرواني رئيس الوزراء محمد شاه كه قسمت قابل ملاحظه اي از پول خزانه كشور را صرف ريختن « توپ » كرده بود . اين استهزائ نيز با همين هدف و با نقشه خارجي صورت مي گرفت ، كه مقام ديگري در صدد تقويت بنيه دفاعي ايران بر نيايد.
« تاريخ » نشان داد كه عمل ميرزا آقاسي و نيز امير كبير در تقويت ارتش ، كار بجايي بوده است. كار به تمسخر گرفتن عمل ميرزا آقاسي (ساختن توپ ) , در سالهاي دهه 1320 كه نيمي از سالهاي آن ايران در اشغال نظامي متفقين بود با همان هدف از سر گرفته شد و اين بار به كتابهاي درسي تاريخ دبيرستانها هم راه يافت تا در ذهن نوجوانان اثر منفي بگذارد و شستشوي مغزي شوند كه دولت دكتر مصدق تاليف كتابهاي درسي دبيرستاني را از انحصار دولت خارج ساخت كه پس از او، دوباره به دست دولت افتاد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/1301.jpg
امير كبير ---------------------- ميرزا آقاسي
آقاخان محلاتي (فرقه اسماعيليه) كه در زمان محمدشاه قاجار دست به چند اقدام مسلحانه ناموفق زده بود يازدهم ژوئيه سال 1841 ميلادي پس از عبور از کوير لوت از طريق قائن رهسپار افغانستان و از آنجا عازم هند شد.
آقا خان، نخست در كرمان بپاخاسته بود كه شكست خورد و فيروز ميرزا حاكم كرمان وي را به تهران فرستاد، ولي محمدشاه او را بخشيد. آقا خان پس از ترک تهران ، با کسان خود در منطقه «شهر بابك» به ايستادگي مسلحانه دست زد ، ولي از نيروهاي دولتي شكست خورد و به فارس عقب نشيني كرد و از آنجا دوباره به منطقه كرمان رفت و به ايستادگي دست زد كه باز شكست خورد و چون خانعلي خان فرمانده نيروهاي دولتي از او دست بردار نيود , در راور کرمان تصميم به خارج شدن از ايران گرفت.
پاره اي از مورخان نوشته اند كه آقاخان در حمله سال 1840 به كرمان (حمله دوم) از حمايت انگليسي ها برخوردار بود. انگليسي ها در آن زمان مي كوشيدند تا با فراهم ساختن مشكلات و درگيري هاي داخلي، دولت ايران را از تلاش مسلحانه براي حفظ «هرات» و مناطق اطراف آن كه از بدو تاسيس كشور ايران قطعه اي از خاك اين كشور بودند ،منصرف كند و احتمالا حمابت از آقاخان در همين راستا صورت گرفته است. آقاخان پس از ورود به هند تلاش کرد که باجلب نظر دربار تهران به ايران باز گردد و هدايايي هم براي ناصرالدين شاه که تازه شاه شده بود فرستاد که امير کبير براي آقاخان پيام فرستاد که اگر پاي به مرز ايران بگذارد دستگير و مجازات خواهد شد. دولت انگلستان که حامي آقاخان بود و از او سود مي برد اجازه داد که در هند باقي بماند و آقاخان در آغاز کار بمبئي را براي سکونت برگزيد و سپس به منطقه سند رفت. پس از آقا خان پسر و نوه هايش جانشينش شدند . پيروان فرقه اسماعيليه را 20 ميليون تن بر آورد کرده اند.
در زمينه تضعيف بنيه نظامي ايران و تداوم اين ضعف اقدامهاي متعدد ديگر از سوي دولتهاي استعمارگر صورت مي گرفت که پاره اي از اين اقدامات از طريق تبليغات منفي بود . براي مثال : به استهزا ء گرفتن اقدام ميرزا آقاسي ايرواني رئيس الوزراء محمد شاه كه قسمت قابل ملاحظه اي از پول خزانه كشور را صرف ريختن « توپ » كرده بود . اين استهزائ نيز با همين هدف و با نقشه خارجي صورت مي گرفت ، كه مقام ديگري در صدد تقويت بنيه دفاعي ايران بر نيايد.
« تاريخ » نشان داد كه عمل ميرزا آقاسي و نيز امير كبير در تقويت ارتش ، كار بجايي بوده است. كار به تمسخر گرفتن عمل ميرزا آقاسي (ساختن توپ ) , در سالهاي دهه 1320 كه نيمي از سالهاي آن ايران در اشغال نظامي متفقين بود با همان هدف از سر گرفته شد و اين بار به كتابهاي درسي تاريخ دبيرستانها هم راه يافت تا در ذهن نوجوانان اثر منفي بگذارد و شستشوي مغزي شوند كه دولت دكتر مصدق تاليف كتابهاي درسي دبيرستاني را از انحصار دولت خارج ساخت كه پس از او، دوباره به دست دولت افتاد.