Borna66
09-14-2009, 07:25 AM
درسي از تاريخ ايران براي همه اعصار و همه ملل
در ماه مه سال 570 ميلادي ژنرال «وهرز ديلمي» فرمانده نيروهاي اعزامي ايران به يمن، پس از ايراد نطقي براي افرادش، دستور داد كه كشتي هاي نيرو بر را آتش بزنند و غرق كنند تا سربازان خيال عقب نشيني و بازگشت را به ذهن خود نياورند.
اين نيرو به درخواست سران قبايل يمن، به دستور شاه وقت دولت ساساني ايران، «خسرو انوشيروان» از طريق خليج فارس به يمن فرستاده شده بود تا ارتش اشغالگر حبشه را از آنجا براند. سپهبد «وهرز» پس از پياده شدن در يمن متوجه شد كه شمار نيروي حبشي اشغالگر (ابرهه) بيش از سه برابر سربازان اوست. وي پس از كسب اطلاع از شمار نيروي حبشي ها خطاب به سربازان خود گفت: ما به اينجا آمده ايم تا متجاوز را بشكنيم و برانيم. ما براي شكست خوردن، به اسارت درآمدن، شكنجه و تحقير شدن و به صورت برده در بازار به فروش رفتن نيامده ايم. براي يك سرباز، مردن در ميدان نبرد به مراتب بهتر از اسارت و تحقير و عمري بردگي است. نياكان ما اين را مي دانستند كه تسليم شدن سرباز ايراني را منع اكيد كرده اند. براي احترام به اين قانون مقدس نياكان، من دستور مي دهم كه همين امروز كشتي هايي را كه با آنها آمده ايم آتش بزنند تا در برابرمان تنها دو راه داشته باشيم: پيروزي و يا مرگ. ما از حمايت مردم يمن برخوردار هستيم كه امتيازي است بزرگ. ما با تاكتيك تازه اي وارد جنگ مي شويم كه آن را طرح كرده ام و اين تاكتيك با آن چه كه شما تجربه كرده ايد تفاوت دارد. از فيلهاي جنگي نظاميان حبشي نهراسيد؛ فيل از شتر مي ترسد و ما با دوانيدن گله شتر به سوي فيلها، آنها را فراري مي دهيم و سپس پياده حبشه را ازجاي بر مي كنيم و به دريا مي ريزيم.
در جنگ يمن نيروهاي اعزامي ايران پيروز شدند ، سپاه ابرهه با كشته شدن پسر او ، مسروق ، فراري شد و يمن تا زمان گسترش اسلام در جزيرة العرب تحت الحمايه ايران بود.
در ماه مه سال 570 ميلادي ژنرال «وهرز ديلمي» فرمانده نيروهاي اعزامي ايران به يمن، پس از ايراد نطقي براي افرادش، دستور داد كه كشتي هاي نيرو بر را آتش بزنند و غرق كنند تا سربازان خيال عقب نشيني و بازگشت را به ذهن خود نياورند.
اين نيرو به درخواست سران قبايل يمن، به دستور شاه وقت دولت ساساني ايران، «خسرو انوشيروان» از طريق خليج فارس به يمن فرستاده شده بود تا ارتش اشغالگر حبشه را از آنجا براند. سپهبد «وهرز» پس از پياده شدن در يمن متوجه شد كه شمار نيروي حبشي اشغالگر (ابرهه) بيش از سه برابر سربازان اوست. وي پس از كسب اطلاع از شمار نيروي حبشي ها خطاب به سربازان خود گفت: ما به اينجا آمده ايم تا متجاوز را بشكنيم و برانيم. ما براي شكست خوردن، به اسارت درآمدن، شكنجه و تحقير شدن و به صورت برده در بازار به فروش رفتن نيامده ايم. براي يك سرباز، مردن در ميدان نبرد به مراتب بهتر از اسارت و تحقير و عمري بردگي است. نياكان ما اين را مي دانستند كه تسليم شدن سرباز ايراني را منع اكيد كرده اند. براي احترام به اين قانون مقدس نياكان، من دستور مي دهم كه همين امروز كشتي هايي را كه با آنها آمده ايم آتش بزنند تا در برابرمان تنها دو راه داشته باشيم: پيروزي و يا مرگ. ما از حمايت مردم يمن برخوردار هستيم كه امتيازي است بزرگ. ما با تاكتيك تازه اي وارد جنگ مي شويم كه آن را طرح كرده ام و اين تاكتيك با آن چه كه شما تجربه كرده ايد تفاوت دارد. از فيلهاي جنگي نظاميان حبشي نهراسيد؛ فيل از شتر مي ترسد و ما با دوانيدن گله شتر به سوي فيلها، آنها را فراري مي دهيم و سپس پياده حبشه را ازجاي بر مي كنيم و به دريا مي ريزيم.
در جنگ يمن نيروهاي اعزامي ايران پيروز شدند ، سپاه ابرهه با كشته شدن پسر او ، مسروق ، فراري شد و يمن تا زمان گسترش اسلام در جزيرة العرب تحت الحمايه ايران بود.