Borna66
09-14-2009, 07:23 AM
يک اثر ملي در اهواز زبالهداني شد
کارخانه ريسندگي و بافندگي اهواز به عنوان يک اثر ملي به زبالهداني تبديل شد. اين کارخانه که نخستين کارخانه ريسندگي اهواز است به علت تخريبهاي ده سال گذشته مورد بي مهري سازمان ميراث فرهنگي خوزستان قرار گرفته است و اکنون نيز تجمع معتادان و دپوي نخاله و زبالههاي شهري، از آن يک زبالهداني ساخته است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بقاياي کارخانه بافندگي و ريسندگي اهواز
درحالي بيش از يك دهه از تخريب کارخانه ريسندگي و بافندگي اهواز که در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است، ميگذرد که سازمان ميراث فرهنگي خوزستان حتي قدمي براي احياء اين اثر ملي برنداشته است و اکنون مکان اين کارخانه به محل تجمع معتادان و دپو نخالههاي شهري و زباله تبديل شده است.
«مجتبي گهستوني»، سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان با اعلام اين مطلب گفت: «سال 1379 با گذشت چند روز از ثبت بناي ريسندگي و بافندگي به عنوان اولين کارخانه ريسندگي و بافندگي جنوب کشور در اهواز، شبانه شاهد تخريب بخشي از تاسيات اين کارخانه توسط تعاوني مسکن يکي از نهادها بوديم.»
وي در ادامه افزود: «کارشناسان اداره وقت ميراث فرهنگي خوزستان با شنيدن اين خبر، خود را به محل رساندند تا مانع از تخريب اين بنا شوند. جلوگيري آنان از تخريبهاي پي در پي پايان ماجرا نبود چراکه اين تخريبها دوباره دور از چشم سازمان ميراث فرهنگي ادامه داشت.»
البته سازمان ميراث فرهنگي، جز چند پيگيري جزيي کاري از پيش نبرد و تا به امروز هيچ گاه حفظ، احياء و مرمت اين محوطه 3 هکتاري که تنها ديوارهها و يک برج هوا ساز از آن باقي مانده است را در دستور کار قرار نداده است.
به گفته گهستوني تخريب بناي "ريسندگي و بافندگي" جنايتي فرهنگي در قلب اهواز است که با در الويت قرار دادن بازسازي آن ازسوي سازمان ميراث فرهنگي مي توان اميدوار بود که از تخريب دائمي يک بناي ثبت شده در فهرست آثار ملي جلوگيري کرد.
وي بيان کرد: «يک دهه است که از تخريب اين کارخانه ريسندگي و بافندگي که در سال 1313 ساخته شده است؛ ميگذرد. بي توجهي تعاوني مسکن نهاد مربوطه و عدم پيگيريهاي سازمان فعلي ميراث فرهنگي براي بازسازي اين بناي ثبت شده باعث شده که وضعيت فعلي مشکلاتي را به لحاظ اجتماعي و امنيتي براي ساکنان اطراف اين محوطه فراهم نمايد.»
اگرچه انبوهي از زباله ها و وجود اتاقهايي مخروبه که محلي براي تجمع معتادان شده همسايگان را نگران کرده است اما بسيار علاقه دارند که بار ديگر شکوه بناي عريض و طويل کارخانه ريسندگي و بافندگي را ببينند.
نايب رييس انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان با تاکيد به نقش اين کارخانه در هويت بخشي به اهواز و ايجاد اشتغال و تامين نياز مردم کشور در زمينه توليد صنايع مربوط به ريسندگي و بافندگي وضعيت پيش آمده را نتيجه بي تدبيري مسئولان شهر اهواز در از بين رفتن يک به يک آثار ثبت شده عنوان کرد و گفت: «در شهر اهواز که سابقه تاريخي 4 هزار ساله دارد متاسفانه در گذشته فقط 35 اثر و محوطه در فهرست آثار ملي ثبت شده است که براي حفظ همين تعداد هم تلاش چنداني نشده است.»
گهستوني حفظ کارخانه ريسندگي و بافندگي اهواز را بخشي از تاريخ صنعت نساجي در ايران دانست و گفت: «بافتن و دوختن تن پوش ازجمله نيازهاي نخستين بشر بوده است، ولي اينکه در چه زماني تن پوش گياهي و سود جستن از پوست نباتات و حيوانات براي پوشش بدن، به صورت تن پوش پارچهاي درآمده و بشر موفق به فراگرفتن فن بافندگي شده است به درستي روشن نيست. اما وقتي در سنگ نگارههاي ايذه به تن پوشهاي افراد توجه ميکنيم ميتوان به وضوح به تنوع پوششي آنها نيز پي برد.»
وي افزود: «بر اساس بررسي بعضي باستانشناسان کشف شمار قابل توجهي از چنبرههاي دوک که از گل رس يا از سنگ ساخته شده، نشان آن است که انسان قديم، مبادي صنعت بافندگي را ميشناخته است. مادها در بافندگي پشم، کتان و ديگر الياف گياهي را به کار برده و از پشم علاوه بر ريسندگي و ساختن نخ و پارچه هاي پشمي کلاه درست ميکردند.»
سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان اظهار داشت: «پارچه بافي ايران در روزگار هخامنشي به ويژه در زمينه بافت پارچههاي پشمي نرم و بسيار خوب، نامور بوده و شاهان هخامنشي به داشتن لباسهاي گرانبها نامبردار بودهاند.»
در زمان اشکانيان تن پوشهاي زنان و مردان پارتي که به نقش و نگارهاي گوناگون و زيور آلات رنگارنگ، مزين بودند نشان ميدهد که در بافتن پارچه و پوشاک دقت و چيرگي به کار ميبردند.
مجتبي گهستوني با اشاره به اهميت صنعت نساجي در دوره ساسانيان از وجود نمونههاي زياد از پارچههاي ساساني در موزهها خبر داد و گفت: «در روزگار ساسانيان صنعت پارچهبافي در زمينه ساخت پارچههاي زربفت و قلابدوزي، پيشرفت بسياري کرد. به گونهاي که ميتوان شکل گيري کارخانههاي ريسندگي و بافندگي را به آن زمان نسبت داد.»
کارخانه ريسندگي و بافندگي اهواز به عنوان يک اثر ملي به زبالهداني تبديل شد. اين کارخانه که نخستين کارخانه ريسندگي اهواز است به علت تخريبهاي ده سال گذشته مورد بي مهري سازمان ميراث فرهنگي خوزستان قرار گرفته است و اکنون نيز تجمع معتادان و دپوي نخاله و زبالههاي شهري، از آن يک زبالهداني ساخته است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بقاياي کارخانه بافندگي و ريسندگي اهواز
درحالي بيش از يك دهه از تخريب کارخانه ريسندگي و بافندگي اهواز که در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است، ميگذرد که سازمان ميراث فرهنگي خوزستان حتي قدمي براي احياء اين اثر ملي برنداشته است و اکنون مکان اين کارخانه به محل تجمع معتادان و دپو نخالههاي شهري و زباله تبديل شده است.
«مجتبي گهستوني»، سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان با اعلام اين مطلب گفت: «سال 1379 با گذشت چند روز از ثبت بناي ريسندگي و بافندگي به عنوان اولين کارخانه ريسندگي و بافندگي جنوب کشور در اهواز، شبانه شاهد تخريب بخشي از تاسيات اين کارخانه توسط تعاوني مسکن يکي از نهادها بوديم.»
وي در ادامه افزود: «کارشناسان اداره وقت ميراث فرهنگي خوزستان با شنيدن اين خبر، خود را به محل رساندند تا مانع از تخريب اين بنا شوند. جلوگيري آنان از تخريبهاي پي در پي پايان ماجرا نبود چراکه اين تخريبها دوباره دور از چشم سازمان ميراث فرهنگي ادامه داشت.»
البته سازمان ميراث فرهنگي، جز چند پيگيري جزيي کاري از پيش نبرد و تا به امروز هيچ گاه حفظ، احياء و مرمت اين محوطه 3 هکتاري که تنها ديوارهها و يک برج هوا ساز از آن باقي مانده است را در دستور کار قرار نداده است.
به گفته گهستوني تخريب بناي "ريسندگي و بافندگي" جنايتي فرهنگي در قلب اهواز است که با در الويت قرار دادن بازسازي آن ازسوي سازمان ميراث فرهنگي مي توان اميدوار بود که از تخريب دائمي يک بناي ثبت شده در فهرست آثار ملي جلوگيري کرد.
وي بيان کرد: «يک دهه است که از تخريب اين کارخانه ريسندگي و بافندگي که در سال 1313 ساخته شده است؛ ميگذرد. بي توجهي تعاوني مسکن نهاد مربوطه و عدم پيگيريهاي سازمان فعلي ميراث فرهنگي براي بازسازي اين بناي ثبت شده باعث شده که وضعيت فعلي مشکلاتي را به لحاظ اجتماعي و امنيتي براي ساکنان اطراف اين محوطه فراهم نمايد.»
اگرچه انبوهي از زباله ها و وجود اتاقهايي مخروبه که محلي براي تجمع معتادان شده همسايگان را نگران کرده است اما بسيار علاقه دارند که بار ديگر شکوه بناي عريض و طويل کارخانه ريسندگي و بافندگي را ببينند.
نايب رييس انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان با تاکيد به نقش اين کارخانه در هويت بخشي به اهواز و ايجاد اشتغال و تامين نياز مردم کشور در زمينه توليد صنايع مربوط به ريسندگي و بافندگي وضعيت پيش آمده را نتيجه بي تدبيري مسئولان شهر اهواز در از بين رفتن يک به يک آثار ثبت شده عنوان کرد و گفت: «در شهر اهواز که سابقه تاريخي 4 هزار ساله دارد متاسفانه در گذشته فقط 35 اثر و محوطه در فهرست آثار ملي ثبت شده است که براي حفظ همين تعداد هم تلاش چنداني نشده است.»
گهستوني حفظ کارخانه ريسندگي و بافندگي اهواز را بخشي از تاريخ صنعت نساجي در ايران دانست و گفت: «بافتن و دوختن تن پوش ازجمله نيازهاي نخستين بشر بوده است، ولي اينکه در چه زماني تن پوش گياهي و سود جستن از پوست نباتات و حيوانات براي پوشش بدن، به صورت تن پوش پارچهاي درآمده و بشر موفق به فراگرفتن فن بافندگي شده است به درستي روشن نيست. اما وقتي در سنگ نگارههاي ايذه به تن پوشهاي افراد توجه ميکنيم ميتوان به وضوح به تنوع پوششي آنها نيز پي برد.»
وي افزود: «بر اساس بررسي بعضي باستانشناسان کشف شمار قابل توجهي از چنبرههاي دوک که از گل رس يا از سنگ ساخته شده، نشان آن است که انسان قديم، مبادي صنعت بافندگي را ميشناخته است. مادها در بافندگي پشم، کتان و ديگر الياف گياهي را به کار برده و از پشم علاوه بر ريسندگي و ساختن نخ و پارچه هاي پشمي کلاه درست ميکردند.»
سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا خوزستان اظهار داشت: «پارچه بافي ايران در روزگار هخامنشي به ويژه در زمينه بافت پارچههاي پشمي نرم و بسيار خوب، نامور بوده و شاهان هخامنشي به داشتن لباسهاي گرانبها نامبردار بودهاند.»
در زمان اشکانيان تن پوشهاي زنان و مردان پارتي که به نقش و نگارهاي گوناگون و زيور آلات رنگارنگ، مزين بودند نشان ميدهد که در بافتن پارچه و پوشاک دقت و چيرگي به کار ميبردند.
مجتبي گهستوني با اشاره به اهميت صنعت نساجي در دوره ساسانيان از وجود نمونههاي زياد از پارچههاي ساساني در موزهها خبر داد و گفت: «در روزگار ساسانيان صنعت پارچهبافي در زمينه ساخت پارچههاي زربفت و قلابدوزي، پيشرفت بسياري کرد. به گونهاي که ميتوان شکل گيري کارخانههاي ريسندگي و بافندگي را به آن زمان نسبت داد.»