Borna66
09-14-2009, 06:55 AM
پژوهشي کوتاهی در باب نام و نشان مردم عیلام
نام عیلام را در زبانهای سومری و اکدی به معنی کشور مرتفع و بالایی گرفته اند ولی معنی اصلی این نام را که به زبان اکدی به صورت ایلا- متو آورده اند به طور ساده در زبان اکدی، از زبانهای رایج در خود عیلام باستانی، می توان به معنی "کشور خدا" گرفت چه خود نام عیلامی این سرزمین یعنی هل تمپت نیز به همین معنی کشور سرور دانا (این شوشیناک) است که پیداست این نام با اهورامزدای پارسیان کهن و برهمای هندوان که به معنی سرور و خالق دانا هستند، ارتباط پیدا می کند و می تواند اساس این نامها به شمار آید. از آنجایی که کشور عیلام را به نامهای بابلی و پارسی شوشون (سرزمین ایزد اسب) و انشان (سرزمین سرور) می نامیده اند. لذا از این مطلب معلوم میشود که آریائیان نام اهورامزدا/برهما و اهریمن/شیوا را به واسطهً خدای عیلامی این شوشیناک (خدا- شبان اسبان) جایگزین ناستیاهای خویش یعنی ایزدان خیر و شّر اسب سیمای روز و شب نموده اند. می دانیم در بابل هم خدایان بزرگ خرد و ویرانگری یعنی انکی/ائا (خدای خرد زمین و آبها) و آداد/ارّا (ایزد ویرانگری) برادران همزاد به شمار میرفتند. ایزد عیلامی شیموت (قاصد نیرومند خدایان= خورشید) هم که برایش گاو قربانی می نموده اند شباهت تامی با ایزد مهر میانجی (جبرئیل= نیرومند خدای قرآن) همسر منزیت (الهه ماه، مثیه = ناپیر؟) دارد. نام شیموت شباهت تامی با خدای خورشید هوریانی یعنی شیمیگی دارد. جالب است که روحانیون مار ، هزارپا و عقرب پرست عیلامی شاتان (شیطان) نامیده می شده اند. عدم حضور خدایان آریایی از جمله میثره در فهرست طولانی خدایان عیلامی معلوم میدارد که آریائیان در عهد دیرین در جوار عیلامی ها نبوده و نظریه بومی دیرین فلات ایران بودن آریائیها مردود است ولی در عوض نظریه بومی ماقبل تاریخی بودن خود عیلامی ها در جنوب فلات ایران قویاً مستدل می باشد. به نظر میرسد موضوع از خاندان سام (سامیان= اعراب و یهود و غیره) به شمار رفتن عیلام در تورات از آنجا حادث شده که عبرانیها (مردم باستانی اشنونه که در سمت بین بابل و خانقین در جوار مردم عیلام قرار داشته) با آنان آمیختگی داشته و عبریهای اشنونه به هنگام فرار در مقابل حمورابی به سوی این همسایه خویش نیز پناه برده بوده اند.
نام عیلام را در زبانهای سومری و اکدی به معنی کشور مرتفع و بالایی گرفته اند ولی معنی اصلی این نام را که به زبان اکدی به صورت ایلا- متو آورده اند به طور ساده در زبان اکدی، از زبانهای رایج در خود عیلام باستانی، می توان به معنی "کشور خدا" گرفت چه خود نام عیلامی این سرزمین یعنی هل تمپت نیز به همین معنی کشور سرور دانا (این شوشیناک) است که پیداست این نام با اهورامزدای پارسیان کهن و برهمای هندوان که به معنی سرور و خالق دانا هستند، ارتباط پیدا می کند و می تواند اساس این نامها به شمار آید. از آنجایی که کشور عیلام را به نامهای بابلی و پارسی شوشون (سرزمین ایزد اسب) و انشان (سرزمین سرور) می نامیده اند. لذا از این مطلب معلوم میشود که آریائیان نام اهورامزدا/برهما و اهریمن/شیوا را به واسطهً خدای عیلامی این شوشیناک (خدا- شبان اسبان) جایگزین ناستیاهای خویش یعنی ایزدان خیر و شّر اسب سیمای روز و شب نموده اند. می دانیم در بابل هم خدایان بزرگ خرد و ویرانگری یعنی انکی/ائا (خدای خرد زمین و آبها) و آداد/ارّا (ایزد ویرانگری) برادران همزاد به شمار میرفتند. ایزد عیلامی شیموت (قاصد نیرومند خدایان= خورشید) هم که برایش گاو قربانی می نموده اند شباهت تامی با ایزد مهر میانجی (جبرئیل= نیرومند خدای قرآن) همسر منزیت (الهه ماه، مثیه = ناپیر؟) دارد. نام شیموت شباهت تامی با خدای خورشید هوریانی یعنی شیمیگی دارد. جالب است که روحانیون مار ، هزارپا و عقرب پرست عیلامی شاتان (شیطان) نامیده می شده اند. عدم حضور خدایان آریایی از جمله میثره در فهرست طولانی خدایان عیلامی معلوم میدارد که آریائیان در عهد دیرین در جوار عیلامی ها نبوده و نظریه بومی دیرین فلات ایران بودن آریائیها مردود است ولی در عوض نظریه بومی ماقبل تاریخی بودن خود عیلامی ها در جنوب فلات ایران قویاً مستدل می باشد. به نظر میرسد موضوع از خاندان سام (سامیان= اعراب و یهود و غیره) به شمار رفتن عیلام در تورات از آنجا حادث شده که عبرانیها (مردم باستانی اشنونه که در سمت بین بابل و خانقین در جوار مردم عیلام قرار داشته) با آنان آمیختگی داشته و عبریهای اشنونه به هنگام فرار در مقابل حمورابی به سوی این همسایه خویش نیز پناه برده بوده اند.