Borna66
03-15-2009, 05:41 PM
برخي انتقادات وارده به نظريه هاي فشار اجتماعي
نظريه هاي فشار اجتماعي به دليل اهميت و نفوذ خود بيش از ساير ديدگاه ها در معرض نقد و بررسي بوده است . انتقادات عمده اي که وارد شده عبارتند از:
1ـ يکسان فرض کردن نظام ارزش هاي مردم جوامع صنعتي مدرن
2ـ يکسان پنداشتن آمال و آرزوهاي طبقات فرودست و فرادست جامعه
3ـ فقدان پشتوانه علمي براي اين فرض نظريه که احتمال کج رفتاري طبقات محروم بيش از ديگران است و عدم توجه به کج رفتاري هاي طبقات مرفه
4ـ فقدان پشتوانه علمي براي اين فرض نظريه که ناخشنودي هاي منزلتي ، جوانان را به طور همسان به کج رفتاري وامي دارد
5ـ ساده انگاشتن رابطه فرد و جامعه در کج رفتاري فرد
6ـ ناديده گرفتن نقش نظام کنترل اجتماعي
7ـ فرض کاهش شکاف اهداف و ابزار از طريق اعتياد به مواد مخدر
(کلينارد، 1964: 64-63 و تيو، 2001: 23)
البته بايد اذعان کرد که امتياز مهم نظريه هاي فشار، عليرغم کاستي هايي که به هر حال بر آن مترتب است ، تحريک جامعه شناسان به جستجوي علل کج رفتاري در بين نيروهاي اجتماعي و انتقال مستدل و منطقي اين علت ها از درون به بيرون فرد بوده است .
نظريه هاي يادگيري اجتماعي
مجموع صاحب نظراني که موضوع يادگيري اجتماعي را مطرح ساخته اند بر اين باورند که کج رفتاري و همنوايي طي فرايندهايي مشابه ياد گرفته مي شوند و کج رفتاري نتيجه يادگيري هنجارها و ارزش هاي انحرافي به ويژه در چارچوب خرده فرهنگ ها و گروه هاي همالان است . بنابراين نکته اصلي در اين نظريه ها اين است که افراد کج رفتاري را در طول تعامل خود و طي فرايندهاي خاصي که توضيح داده خواهد شد ياد مي گيرند.
سادرلند و پيوند افتراقي
نظريه پيوند افتراقي ادوين سادرلند، مشهورترين نظريه از مجموع نظريه هاي جامعه پذيري يا يادگيري در مباحث کج رفتاري اجتماعي است . نکته اصلي نظريه سادرلند اين است که افراد به اين علت کج رفتار مي شوند که تعداد تماس هاي انحرافي آنان بيش از تماس هاي غيرانحرافي شان است . اين تفاوت تعامل افراد با کساني که ايده هاي کج رفتارانه دارند نسبت به افرادي که از ايده هاي همنوايانه برخوردارند (يعني تماس بيشتر آنان با کج رفتاران يا ايده هاي کج رفتاري ) علت اصلي کج رفتاري آن هاست . خلاصه اي از رويکرد سادرلند به مسأله کج رفتاري را به دليل اهميت فراوان آن نقل مي کنيم :
1ـ کج رفتاري يادگرفتني است . نه ارثي است و نه محصول بهره هوشي پايين يا آسيب مغزي و امثال آن
2ـ کج رفتاري در تعامل با ديگران آموخته مي شود.
3ـ بخش اصلي يادگيري کج رفتاري در حلقه درون گروه روي مي دهد و رسانه هاي جمعي و مطبوعات نقش دوم را ايفا مي کنند.
4ـ يادگيري کج رفتاري شامل آموختن فنون خلاف کاري و سمت و سوي خاص انگيزه ها، کشش ها و گرايش ها مي شود.
5ـ سمت و سوي خاص انگيزه ها و کشش ها از تعريف هاي مخالف و موافق هنجارها ياد گرفته مي شود.
6ـ فرد به دليل بيشتر بودن تعريف هاي موافق تخلف ، به نسبت تعريف هاي موافق با همنوايي با هنجارها کج رفتار مي شود.
اين نکته ، قضيه کليدي نظريه سادرلند است .
7ـ پيوندهاي افتراقي ممکن است از نظر فراواني ، دوام ، رجحان و شدت ، متفاوت باشند.
8ـ فرايند يادگيري کج رفتاري از طريق تعامل با کج رفتاران و همنوايان ، سازوکارهاي مشابهي با هر نوع يادگيري ديگر دارد.
9ـ کج رفتاري را که خود تجلي نيازها و ارزش هاي کلي است نمي توان با همين نيازها و ارزش هاي کلي تبين کرد (سادرلند و کرسي ، 1966: 83-77).
سادرلند البته قصد نداشته است که همه قضاياي نه گانه فوق را در مورد اشکال مختلف کج رفتاري بکار بندد. اما او هم مثل مرتن و به پيروي از دورکيم بر اين باور بوده است که کج رفتاري رويدادي طبيعي در جامعه است و در حالي که مرتن در سطح ساختار اجتماعي نشان داد که کج رفتاري را مي توان پاسخي عادي به شرايط اجتماعي غيرعادي دانست ، سادرلند در سطح تعامل اجتماعي ، مدعي شد که افراد به همان شيوه اي که ياد مي گيرند از قوانين تبعيت کنند، به همان شيوه هم ياد مي گيرند که کج رفتار بشوند. بنابراين سادرلند معتقد شده است که کج رفتاري را با اصول يادگيري اجتماعي بهتر مي توان تبيين کرد تا با اصول روان شناختي مرضي .
گليزر و هويت پذيري افتراقي
دانيل گليزر مدعي است که نظريه سادرلند رويکردي ماشين انگارانه به کج رفتاران دارد و چنين مي پندارد که تعامل با کج رفتاران شخص را به طور مکانيکي وادار به درگير شدن در امور کج رفتارانه مي کند. با اين کار قابليت هاي تصميم سازي و پذيرش نقش ، فرد ناديده گرفته شده است . گليزر در تلاش براي اصلاح اين تصوير ماشين انگارانه از کج رفتاران ، اظهار داشته است که تعامل با کج رفتاران (واقعي يا مجازي ) به خودي خود ضرري ندارد مگر اينکه به حدي برسد که فرد خو را با کج رفتاران يکي بداند و از آن ها هويت بگيرد (گليزر، 1956). بنابراين به نظر مي رسد که گليزر از نشست و برخاست افراد با کج رفتاران در جهان واقع يا در کتاب ها و فيلم ها، در صورتي که کسي از آن ها هويت نپذيرد و با آن ها به عنوان الگو و قهرمان خود برخورد نکند، هراسي ندارد، چون پيوند افتراقي را کج رفتار ساز نمي داند و علت اصلي کج رفتاري را دخالت متغير سوم يعني هويت پذيري از کج رفتاران يا هويت پذيري افتراقي مي داند.
برگس و ايکرز و تقويت افتراقي
رابرت برگس و رانلد ايکرز براساس نظريه تقويت در روان شناسي که مي گويد ادامه يا توقف هر نوع رفتاري بستگي به تشويق يا مجازات دارد، يعني تشويق موجب ادامه رفتاري خاص و مجازات باعث توقف آن خواهد شد، نظريه سادرلند را مورد سؤال قرار داده اند. به بيان ديگر اين دو مدعي اند که صرف پيوند با کج رفتاران کسي را کج رفتار نمي کند بلکه همين افراد کج رفتاري را در صورتي که نسبت به همنوايي - با مقدار فراواني و احتمال بيشتر - رضايت بخش تر باشد، به همنوايي ترجيح خواهند داد. برگس و ايکرز براساس قانون نيروي تقويت افتراقي مي گويند که اگر تعداد عواملي نيروهاي تقويت کننده توليد کنند، آن عاملي بيشترين احتمال وقوع را دارد که بيشترين تقويت کننده را به لحاظ مقدار، فراواني و احتمال توليد کند (برگس و ايکرز، 1966). بنابراين از نظر اين ها دخالت متغير سوم يعني تقويت افتراقي ، در فضاي پيوند افتراقي ، علت اصلي کج رفتاري است .
برخي انتقادات وارده به نظريه هاي يادگيري اجتماعي
نظريه هاي يادگيري هم از نفوذ بسيار برخوردار بوده و انگيزه تحقيقات مهم و متعددي شده و در طول راه کاستي هاي آن نيز مشخص گرديده و انتقاداتي بر آن وارده آمده که مهمترين آن ها عبارتند از:<br>
1ـ تأکيد بسيار اين نظريه ها بر يادگيري منفعلانه انسان در مواجهه با محيط ، موجب ناديده گرفتن موضوع واکنش و پذيرش افتراقي افراد به محيط شده و انگيزه هاي متفاوت و کنش هاي عقلاني افراد چندان مورد توجه قرار نگرفته و نقش و ويژگي هاي شخصيتي و متغيرهاي رواني افراد در کج رفتاري آن ها به کلي حذف شده است .
2ـ اين نظريه ها مشکل منطقي تاتولوژي دارند، يعني کج رفتاري را به وجود هنجارهاي انحرافي نسبت مي دهند و شاهد وجود چنين هنجارهايي را ارتکاب کج رفتاري مي دانند. اين استدلال دوري ، نظريه را غيرقابل آزمايش مي کند.
3ـ متغيرهاي بکار رفته در نظريه هاي يادگيري ، تعريف عملياتي مشخصي ندارند و همچنانکه هر شي متذکر شده ، نظريه را ابطال ناپذير و بنياد پيش بيني هاي آن را سست کرده اند. تعريف و اندازه گيري متغيرهايي چون «طرفدار يا مخالف سرپيچي از قانون »، «فراواني ، دوام ، رجحان و شدت » و «پيوند افتراقي »، کاري بسيار دشوار و گاهي ناممکن است .
4ـ اين نظريه ها عمدتاً متخلفين روستايي ، يقه سفيدان ، جرايم اتفاقي و آني و امثال آن را که از سر فشارهاي عاطفي روي داده ناديده گرفته است . از همين رو، هر شي متذکر شده که نبود کنترل اجتماعي ، احتمال ارتکاب کج رفتاري را افزايش مي دهد، نه وجود الگوهاي رفتاري طرفدار کج رفتاري .
5ـ و سرانجام موضوع عدم توجه اين نظريه ها به اين مسئله که کج رفتاري چگونه از ابتدا بوجود آمده و چرا فرد ابتدا کج رفتاري مي کند نيز مورد انتقاد واقع شده است . از سوي ديگر، هنوز مشخص نشده که آيا پيوند و هويت پذيري افتراقي با بزهکاران ، علت کج رفتاري است يا نتيجه آن (تيو، 2001: 27-26، کلينارد و ماير، 1995: 139-138، کرن هاوزر، 1978، رابينگتون و واين برگ ، 1995: 168-164).
نظريه هاي کنترل
نظريه کنترل هم در تحليل و تبيين کج رفتاري هاي اجتماعي مورد استفاده قرار گرفته و از نظريه هاي با نفوذ حوزه جامعه شناسي انحرافات اجتماعي و جرم بوده است . موضوع اصلي در اين نظريه اين است که کج رفتاري نتيجه نبود کنترل اجتماعي است .
فرض اصلي در اين نظريه اين است که هم چنانکه فرويد گفته ، افراد به طور طبيعي تمايل به کج رفتاري دارند، و اگر تحت کنترل قرار نگيرند چنين مي کنند (رکلس ، 1973: 57-55) و کج رفتاري اشخاص ، بيش از آنکه ناشي از نيروهاي محرک به سوي نابهنجاري باشد محصول عدم ممانعت است (ناي ، 1958: 9-3). اين درست نقطه مقابل فرض نظريه هاي فشار و يادگيري است که کج رفتاري را ناشي از شرايط اجتماعي خاص (شکاف اهداف و ابزار مقبول اجتماعي و تجربه يادگيري از ديگران ) مي دانند. نظريه هاي يادگيري و فشار مستقيماً مي پرسند، علت کج رفتاري چيست اما نظريه کنترل مستقيماً مي پرسد، علت همنوايي چيست ، زيرا آنچه موجب کج رفتاري است فقدان همان چيزي است که باعث همنوايي مي شود، پاسخي که به اين سؤال مهم داده شده اين است که آنچه موجب همنوايي است ، اعمال کنترل اجتماعي بر افراد است که جلو کج رفتاري را مي گيرد. بنابراين فقدان يا ضعف کنترل اجتماعي علت اصلي کج رفتاري است که در بخش هاي زير توضيح داده خواهد شد.
دکتر رحمت الله صديق سروستاني
كد - لینک:
<a href="http://www.iiketab.com" target="_blank">آی آی کتاب سایت فروش و اطلاع رسانی کتاب در ایران
<img src="http://www.pnu-club.com/images/smilies/104.gif" border="0" alt="" title="104" smilieid="892" class="inlineimg"><br>
گردآونده:طه-Borna66t
نظريه هاي فشار اجتماعي به دليل اهميت و نفوذ خود بيش از ساير ديدگاه ها در معرض نقد و بررسي بوده است . انتقادات عمده اي که وارد شده عبارتند از:
1ـ يکسان فرض کردن نظام ارزش هاي مردم جوامع صنعتي مدرن
2ـ يکسان پنداشتن آمال و آرزوهاي طبقات فرودست و فرادست جامعه
3ـ فقدان پشتوانه علمي براي اين فرض نظريه که احتمال کج رفتاري طبقات محروم بيش از ديگران است و عدم توجه به کج رفتاري هاي طبقات مرفه
4ـ فقدان پشتوانه علمي براي اين فرض نظريه که ناخشنودي هاي منزلتي ، جوانان را به طور همسان به کج رفتاري وامي دارد
5ـ ساده انگاشتن رابطه فرد و جامعه در کج رفتاري فرد
6ـ ناديده گرفتن نقش نظام کنترل اجتماعي
7ـ فرض کاهش شکاف اهداف و ابزار از طريق اعتياد به مواد مخدر
(کلينارد، 1964: 64-63 و تيو، 2001: 23)
البته بايد اذعان کرد که امتياز مهم نظريه هاي فشار، عليرغم کاستي هايي که به هر حال بر آن مترتب است ، تحريک جامعه شناسان به جستجوي علل کج رفتاري در بين نيروهاي اجتماعي و انتقال مستدل و منطقي اين علت ها از درون به بيرون فرد بوده است .
نظريه هاي يادگيري اجتماعي
مجموع صاحب نظراني که موضوع يادگيري اجتماعي را مطرح ساخته اند بر اين باورند که کج رفتاري و همنوايي طي فرايندهايي مشابه ياد گرفته مي شوند و کج رفتاري نتيجه يادگيري هنجارها و ارزش هاي انحرافي به ويژه در چارچوب خرده فرهنگ ها و گروه هاي همالان است . بنابراين نکته اصلي در اين نظريه ها اين است که افراد کج رفتاري را در طول تعامل خود و طي فرايندهاي خاصي که توضيح داده خواهد شد ياد مي گيرند.
سادرلند و پيوند افتراقي
نظريه پيوند افتراقي ادوين سادرلند، مشهورترين نظريه از مجموع نظريه هاي جامعه پذيري يا يادگيري در مباحث کج رفتاري اجتماعي است . نکته اصلي نظريه سادرلند اين است که افراد به اين علت کج رفتار مي شوند که تعداد تماس هاي انحرافي آنان بيش از تماس هاي غيرانحرافي شان است . اين تفاوت تعامل افراد با کساني که ايده هاي کج رفتارانه دارند نسبت به افرادي که از ايده هاي همنوايانه برخوردارند (يعني تماس بيشتر آنان با کج رفتاران يا ايده هاي کج رفتاري ) علت اصلي کج رفتاري آن هاست . خلاصه اي از رويکرد سادرلند به مسأله کج رفتاري را به دليل اهميت فراوان آن نقل مي کنيم :
1ـ کج رفتاري يادگرفتني است . نه ارثي است و نه محصول بهره هوشي پايين يا آسيب مغزي و امثال آن
2ـ کج رفتاري در تعامل با ديگران آموخته مي شود.
3ـ بخش اصلي يادگيري کج رفتاري در حلقه درون گروه روي مي دهد و رسانه هاي جمعي و مطبوعات نقش دوم را ايفا مي کنند.
4ـ يادگيري کج رفتاري شامل آموختن فنون خلاف کاري و سمت و سوي خاص انگيزه ها، کشش ها و گرايش ها مي شود.
5ـ سمت و سوي خاص انگيزه ها و کشش ها از تعريف هاي مخالف و موافق هنجارها ياد گرفته مي شود.
6ـ فرد به دليل بيشتر بودن تعريف هاي موافق تخلف ، به نسبت تعريف هاي موافق با همنوايي با هنجارها کج رفتار مي شود.
اين نکته ، قضيه کليدي نظريه سادرلند است .
7ـ پيوندهاي افتراقي ممکن است از نظر فراواني ، دوام ، رجحان و شدت ، متفاوت باشند.
8ـ فرايند يادگيري کج رفتاري از طريق تعامل با کج رفتاران و همنوايان ، سازوکارهاي مشابهي با هر نوع يادگيري ديگر دارد.
9ـ کج رفتاري را که خود تجلي نيازها و ارزش هاي کلي است نمي توان با همين نيازها و ارزش هاي کلي تبين کرد (سادرلند و کرسي ، 1966: 83-77).
سادرلند البته قصد نداشته است که همه قضاياي نه گانه فوق را در مورد اشکال مختلف کج رفتاري بکار بندد. اما او هم مثل مرتن و به پيروي از دورکيم بر اين باور بوده است که کج رفتاري رويدادي طبيعي در جامعه است و در حالي که مرتن در سطح ساختار اجتماعي نشان داد که کج رفتاري را مي توان پاسخي عادي به شرايط اجتماعي غيرعادي دانست ، سادرلند در سطح تعامل اجتماعي ، مدعي شد که افراد به همان شيوه اي که ياد مي گيرند از قوانين تبعيت کنند، به همان شيوه هم ياد مي گيرند که کج رفتار بشوند. بنابراين سادرلند معتقد شده است که کج رفتاري را با اصول يادگيري اجتماعي بهتر مي توان تبيين کرد تا با اصول روان شناختي مرضي .
گليزر و هويت پذيري افتراقي
دانيل گليزر مدعي است که نظريه سادرلند رويکردي ماشين انگارانه به کج رفتاران دارد و چنين مي پندارد که تعامل با کج رفتاران شخص را به طور مکانيکي وادار به درگير شدن در امور کج رفتارانه مي کند. با اين کار قابليت هاي تصميم سازي و پذيرش نقش ، فرد ناديده گرفته شده است . گليزر در تلاش براي اصلاح اين تصوير ماشين انگارانه از کج رفتاران ، اظهار داشته است که تعامل با کج رفتاران (واقعي يا مجازي ) به خودي خود ضرري ندارد مگر اينکه به حدي برسد که فرد خو را با کج رفتاران يکي بداند و از آن ها هويت بگيرد (گليزر، 1956). بنابراين به نظر مي رسد که گليزر از نشست و برخاست افراد با کج رفتاران در جهان واقع يا در کتاب ها و فيلم ها، در صورتي که کسي از آن ها هويت نپذيرد و با آن ها به عنوان الگو و قهرمان خود برخورد نکند، هراسي ندارد، چون پيوند افتراقي را کج رفتار ساز نمي داند و علت اصلي کج رفتاري را دخالت متغير سوم يعني هويت پذيري از کج رفتاران يا هويت پذيري افتراقي مي داند.
برگس و ايکرز و تقويت افتراقي
رابرت برگس و رانلد ايکرز براساس نظريه تقويت در روان شناسي که مي گويد ادامه يا توقف هر نوع رفتاري بستگي به تشويق يا مجازات دارد، يعني تشويق موجب ادامه رفتاري خاص و مجازات باعث توقف آن خواهد شد، نظريه سادرلند را مورد سؤال قرار داده اند. به بيان ديگر اين دو مدعي اند که صرف پيوند با کج رفتاران کسي را کج رفتار نمي کند بلکه همين افراد کج رفتاري را در صورتي که نسبت به همنوايي - با مقدار فراواني و احتمال بيشتر - رضايت بخش تر باشد، به همنوايي ترجيح خواهند داد. برگس و ايکرز براساس قانون نيروي تقويت افتراقي مي گويند که اگر تعداد عواملي نيروهاي تقويت کننده توليد کنند، آن عاملي بيشترين احتمال وقوع را دارد که بيشترين تقويت کننده را به لحاظ مقدار، فراواني و احتمال توليد کند (برگس و ايکرز، 1966). بنابراين از نظر اين ها دخالت متغير سوم يعني تقويت افتراقي ، در فضاي پيوند افتراقي ، علت اصلي کج رفتاري است .
برخي انتقادات وارده به نظريه هاي يادگيري اجتماعي
نظريه هاي يادگيري هم از نفوذ بسيار برخوردار بوده و انگيزه تحقيقات مهم و متعددي شده و در طول راه کاستي هاي آن نيز مشخص گرديده و انتقاداتي بر آن وارده آمده که مهمترين آن ها عبارتند از:<br>
1ـ تأکيد بسيار اين نظريه ها بر يادگيري منفعلانه انسان در مواجهه با محيط ، موجب ناديده گرفتن موضوع واکنش و پذيرش افتراقي افراد به محيط شده و انگيزه هاي متفاوت و کنش هاي عقلاني افراد چندان مورد توجه قرار نگرفته و نقش و ويژگي هاي شخصيتي و متغيرهاي رواني افراد در کج رفتاري آن ها به کلي حذف شده است .
2ـ اين نظريه ها مشکل منطقي تاتولوژي دارند، يعني کج رفتاري را به وجود هنجارهاي انحرافي نسبت مي دهند و شاهد وجود چنين هنجارهايي را ارتکاب کج رفتاري مي دانند. اين استدلال دوري ، نظريه را غيرقابل آزمايش مي کند.
3ـ متغيرهاي بکار رفته در نظريه هاي يادگيري ، تعريف عملياتي مشخصي ندارند و همچنانکه هر شي متذکر شده ، نظريه را ابطال ناپذير و بنياد پيش بيني هاي آن را سست کرده اند. تعريف و اندازه گيري متغيرهايي چون «طرفدار يا مخالف سرپيچي از قانون »، «فراواني ، دوام ، رجحان و شدت » و «پيوند افتراقي »، کاري بسيار دشوار و گاهي ناممکن است .
4ـ اين نظريه ها عمدتاً متخلفين روستايي ، يقه سفيدان ، جرايم اتفاقي و آني و امثال آن را که از سر فشارهاي عاطفي روي داده ناديده گرفته است . از همين رو، هر شي متذکر شده که نبود کنترل اجتماعي ، احتمال ارتکاب کج رفتاري را افزايش مي دهد، نه وجود الگوهاي رفتاري طرفدار کج رفتاري .
5ـ و سرانجام موضوع عدم توجه اين نظريه ها به اين مسئله که کج رفتاري چگونه از ابتدا بوجود آمده و چرا فرد ابتدا کج رفتاري مي کند نيز مورد انتقاد واقع شده است . از سوي ديگر، هنوز مشخص نشده که آيا پيوند و هويت پذيري افتراقي با بزهکاران ، علت کج رفتاري است يا نتيجه آن (تيو، 2001: 27-26، کلينارد و ماير، 1995: 139-138، کرن هاوزر، 1978، رابينگتون و واين برگ ، 1995: 168-164).
نظريه هاي کنترل
نظريه کنترل هم در تحليل و تبيين کج رفتاري هاي اجتماعي مورد استفاده قرار گرفته و از نظريه هاي با نفوذ حوزه جامعه شناسي انحرافات اجتماعي و جرم بوده است . موضوع اصلي در اين نظريه اين است که کج رفتاري نتيجه نبود کنترل اجتماعي است .
فرض اصلي در اين نظريه اين است که هم چنانکه فرويد گفته ، افراد به طور طبيعي تمايل به کج رفتاري دارند، و اگر تحت کنترل قرار نگيرند چنين مي کنند (رکلس ، 1973: 57-55) و کج رفتاري اشخاص ، بيش از آنکه ناشي از نيروهاي محرک به سوي نابهنجاري باشد محصول عدم ممانعت است (ناي ، 1958: 9-3). اين درست نقطه مقابل فرض نظريه هاي فشار و يادگيري است که کج رفتاري را ناشي از شرايط اجتماعي خاص (شکاف اهداف و ابزار مقبول اجتماعي و تجربه يادگيري از ديگران ) مي دانند. نظريه هاي يادگيري و فشار مستقيماً مي پرسند، علت کج رفتاري چيست اما نظريه کنترل مستقيماً مي پرسد، علت همنوايي چيست ، زيرا آنچه موجب کج رفتاري است فقدان همان چيزي است که باعث همنوايي مي شود، پاسخي که به اين سؤال مهم داده شده اين است که آنچه موجب همنوايي است ، اعمال کنترل اجتماعي بر افراد است که جلو کج رفتاري را مي گيرد. بنابراين فقدان يا ضعف کنترل اجتماعي علت اصلي کج رفتاري است که در بخش هاي زير توضيح داده خواهد شد.
دکتر رحمت الله صديق سروستاني
كد - لینک:
<a href="http://www.iiketab.com" target="_blank">آی آی کتاب سایت فروش و اطلاع رسانی کتاب در ایران
<img src="http://www.pnu-club.com/images/smilies/104.gif" border="0" alt="" title="104" smilieid="892" class="inlineimg"><br>
گردآونده:طه-Borna66t