Borna66
09-12-2009, 02:01 AM
از آنجایی که شماری پان ترک به شیوهی همیشگی خویش یعنی جعل و دروغپردازی، هر گونه پیوند زبان پهلوی را با اشکانیان که در ایرانی بودناش شکی نیست رد کردهاند، برآن شدم با بهره گیری از کتاب ارجمند زبان پهلوی (ژاله آموزگار-احمد تفضلی) یک جستار کوتاه پیرامون این زبان و دسته بندی زبانهای ایرانی بنویسم.
اگر چکیده وار پرسمان را بررسی کنیم زبانهای ایرانی به سه گروه بخشبندی شدهاند:
* زبانهای باستانی * زبانهای میانه * زبانهای نو
* دورهی باستانی
در آن به نخستین آثار زبانهای ایرانی برمیخوریم، احتمالا از سدهی ۱۰ تا ۱۲ پیش از زایش(قبل از میلاد) و زمان تالیف «گاتها» آغاز میشود و در پایانِ فرمانروایی هخامنشی به پایان میرسد.
دو گونه از دبیره (خط) و زبانهای این دوره برای ما به یادگار مانده است. نخست زبان اوستایی و دیگری زبان پارسی باستان.
الف: زبان اوستایی زبانی است که به احتمال زیاد و بر پایهی ویژگیهای زبانشناختی به شرق و شمال شرقی ایران برمیگردد و اوستا را به این دبیره و زبان نگاشتهاند.
ب: زبان پارسی باستان که در نیمروز(جنوب) و جنوب غرب ایران رواج داشت و پادشاهان هخامنشی سنگ نبشتههای خود را به این دبیره و زبان مینگاشتند. از زبانهای ایرانی و آریایی دیگر همانند: مادی و سکایی چیزی در دست نیست. ولی میدانیم که دستکم زبان مادی به انگیزهی هم ریشه بودن با زبان پارسی، تفاوت آنچنانی با زبان پارسی نداشته است.
* دوره ی میانه
این دوره از سالهای پایانی فرمانروایی هخامنشی (۳۰۰پ ز) آغاز میشود، و در آغاز تاخت و تاز اعراب (سده ی هفتم ز) پایان میپذیرد. زبانهای این دوره به دو گروه بخشبندی میشوند:
الف: زبانهای شرقی که این زبانها خود به دو شاخهی شمالی و جنوبی، بخش میشوند. سغدی و خوارزمی زبان شرقی شمالی و زبانهای سکایی و بلخی شرقی جنوبی هستند.
ب: زبانهای غربی نیز به دو گروه بخش میشوند. زبان غربی شمالی در پارت و در میان اشکانیان بود و آن را پهلوانیگ، پارتی یا پهلوی اشکانی مینامند. در شاخهی غربی جنوبی -که در منطقهی پارس رواج داشت- این زبان را پارسی میانه در سنجش با پارسی باستان مینامند. افزون بر پارسی میانه اصطلاحا آن را پهلوی مینامند.
آثار پارتی یا پهلوی اشکانی
واژهی پهلوی منسوب به «پَهلَو» است و این واژه از ریخت ایرانی باستان «پَرثَوه» آمده است که در اصل به سرزمین پارت و تیرهی ایرانی و آریایی پارت گفته میشد.این آثار به دو گروه بخشبندی میشوند:
الف: آثار به دبیرهی پارتی و گونههای آن. این دبیره احتمالا از دبیرهی آرامی برگرفته شده است. این دبیره و زبان احتمالا از نیمهی دوم سدهی نخست پ.ز. جای زبان و دبیرهی آرامی که زبان دیوانی هخامنشیان بود را گرفت. میدانیم که هخامنشیان از منشیان و دبیران بابلی و ایلامی هم بهترین بهره را میبردند.
ب: نوشتههای مانویان که به دبیرهی ویژهی مانویان است و گونه و ریختی از دبیرهی پالمیری که در بابل رواج داشت.(دبیرهی پالمیری خود از خطوط دگرگون شدهی آرامی است و پالمیرا نام شهری بوده است در سوریه ی کنونی)
الف: آثار به دبیره ی پارتی
۱. نسا. سفال نبشتههایی در شهر نسا، نزدیک عشق آباد پایتخت شاهان اشکانی(سدهی نخست پ.ز.)
۲.بنچاق اورامان. پوست نبشتهها بر روی پوست آهو که در اورامان کردستان پیدا شده و هماکنون در موزهی بریتانیا نگهداری میشود.
۳. سکهها. شاهان اشکانی تا مدتی نام خود را بر روی سکهها به یونانی مینوشتند(ایشان خود را دوست دار یونانیان میدانستند) اما از سدهی نخست میلادی و از زمان بلاش یکم دبیره و زبان پهلوی اشکانی بر روی سکهها بهکار برده شده.
۴. کتیبههای پارتی بر روی مجسمه ی هرکول. مجسمهی برنزی هرکول یافت شده در سال ۱۹۸۴ در عراق که بر آن به دو دبیره و زبان یونانی و پارتی حک شده.
۵. سنگ نبشتهی شوش. بر روی یک سنگ مزار در شوش و کتیبهای شش رجی به دستور اردوان چهارم پادشاه پایانی اشکانی برای خواسگ شهربان شوش کنده شده.(۴۶۲ اشکانی و سپتامبر ۲۱۵ میلادی)
۶. سنگ نبشتههای پارتی دورهی ساسانی.( برخی کتیبههای بازمانده از شاهان ساسانی به دبیرهی پارتی نوشته شده است)
۷. سنگنبشتههای کال جنگال. در جنوب خراسان چند کتیبهی کوچک نزدیک بیرجند بدست آمده که احتمالا از شاهزادگان اشکانی است.
۸. آثار دورا اُروپوس در میان آثار بدست آمده از شهر دورا در ساحل رودخانهی فرات، در سوریهی کنونی، افزون بر آثار پارسی میانه، آثاری به پارتی نیز یافت شده، همچون دیوارنگاره، سفال نبشته و پوست نبشته.
شماری منظومههای پارسی در اصل پارتی بودهاند همانند ویس و رامین.
ب: نوشتههای مانویان
نوشتههای فراوانی از زبان پارتی، همپیوند با دین مانی، در دست است. این آثار در میان برگههای فراوانی که در آغاز سدهی بیستم از ویرانههای شهر ترُفان در آسیای مرکزی و ایالت شینگ جیان چین بهدست آمده قرار دارد. از دید تاریخ ِ نگارش، این نوشتهها به دو دسته بخشبندی میشوند:
الف: نوشتههایی که زمان نگارش آنها سدههای سوم و چهارم ترسایی(میلادی) است و همپیوند است به خود مانی یا پیروان نزدیک به زمان او که در سرزمین پارت جایگاه اصلی پارتیان و اشکانیان آریایی نژاد، و در زمانی که زبان پارتی زنده بود نگاشته شده است.
ب: آثاری که زمان نگارش آنها سدهی ششم ترسایی و پس از آن است و احتمالا همپیوند با آیین /دیناوریه/ یکی از شاخههای دین مانوی میباشد. این زبان به انگیزهی دیرینگی کمتر و همزمانی با از یاد رفتن، از پارسی میانه (پهلوی ساسانی) هناییده شده (تاثیر گرفته) است.
منبع : ariapars
اگر چکیده وار پرسمان را بررسی کنیم زبانهای ایرانی به سه گروه بخشبندی شدهاند:
* زبانهای باستانی * زبانهای میانه * زبانهای نو
* دورهی باستانی
در آن به نخستین آثار زبانهای ایرانی برمیخوریم، احتمالا از سدهی ۱۰ تا ۱۲ پیش از زایش(قبل از میلاد) و زمان تالیف «گاتها» آغاز میشود و در پایانِ فرمانروایی هخامنشی به پایان میرسد.
دو گونه از دبیره (خط) و زبانهای این دوره برای ما به یادگار مانده است. نخست زبان اوستایی و دیگری زبان پارسی باستان.
الف: زبان اوستایی زبانی است که به احتمال زیاد و بر پایهی ویژگیهای زبانشناختی به شرق و شمال شرقی ایران برمیگردد و اوستا را به این دبیره و زبان نگاشتهاند.
ب: زبان پارسی باستان که در نیمروز(جنوب) و جنوب غرب ایران رواج داشت و پادشاهان هخامنشی سنگ نبشتههای خود را به این دبیره و زبان مینگاشتند. از زبانهای ایرانی و آریایی دیگر همانند: مادی و سکایی چیزی در دست نیست. ولی میدانیم که دستکم زبان مادی به انگیزهی هم ریشه بودن با زبان پارسی، تفاوت آنچنانی با زبان پارسی نداشته است.
* دوره ی میانه
این دوره از سالهای پایانی فرمانروایی هخامنشی (۳۰۰پ ز) آغاز میشود، و در آغاز تاخت و تاز اعراب (سده ی هفتم ز) پایان میپذیرد. زبانهای این دوره به دو گروه بخشبندی میشوند:
الف: زبانهای شرقی که این زبانها خود به دو شاخهی شمالی و جنوبی، بخش میشوند. سغدی و خوارزمی زبان شرقی شمالی و زبانهای سکایی و بلخی شرقی جنوبی هستند.
ب: زبانهای غربی نیز به دو گروه بخش میشوند. زبان غربی شمالی در پارت و در میان اشکانیان بود و آن را پهلوانیگ، پارتی یا پهلوی اشکانی مینامند. در شاخهی غربی جنوبی -که در منطقهی پارس رواج داشت- این زبان را پارسی میانه در سنجش با پارسی باستان مینامند. افزون بر پارسی میانه اصطلاحا آن را پهلوی مینامند.
آثار پارتی یا پهلوی اشکانی
واژهی پهلوی منسوب به «پَهلَو» است و این واژه از ریخت ایرانی باستان «پَرثَوه» آمده است که در اصل به سرزمین پارت و تیرهی ایرانی و آریایی پارت گفته میشد.این آثار به دو گروه بخشبندی میشوند:
الف: آثار به دبیرهی پارتی و گونههای آن. این دبیره احتمالا از دبیرهی آرامی برگرفته شده است. این دبیره و زبان احتمالا از نیمهی دوم سدهی نخست پ.ز. جای زبان و دبیرهی آرامی که زبان دیوانی هخامنشیان بود را گرفت. میدانیم که هخامنشیان از منشیان و دبیران بابلی و ایلامی هم بهترین بهره را میبردند.
ب: نوشتههای مانویان که به دبیرهی ویژهی مانویان است و گونه و ریختی از دبیرهی پالمیری که در بابل رواج داشت.(دبیرهی پالمیری خود از خطوط دگرگون شدهی آرامی است و پالمیرا نام شهری بوده است در سوریه ی کنونی)
الف: آثار به دبیره ی پارتی
۱. نسا. سفال نبشتههایی در شهر نسا، نزدیک عشق آباد پایتخت شاهان اشکانی(سدهی نخست پ.ز.)
۲.بنچاق اورامان. پوست نبشتهها بر روی پوست آهو که در اورامان کردستان پیدا شده و هماکنون در موزهی بریتانیا نگهداری میشود.
۳. سکهها. شاهان اشکانی تا مدتی نام خود را بر روی سکهها به یونانی مینوشتند(ایشان خود را دوست دار یونانیان میدانستند) اما از سدهی نخست میلادی و از زمان بلاش یکم دبیره و زبان پهلوی اشکانی بر روی سکهها بهکار برده شده.
۴. کتیبههای پارتی بر روی مجسمه ی هرکول. مجسمهی برنزی هرکول یافت شده در سال ۱۹۸۴ در عراق که بر آن به دو دبیره و زبان یونانی و پارتی حک شده.
۵. سنگ نبشتهی شوش. بر روی یک سنگ مزار در شوش و کتیبهای شش رجی به دستور اردوان چهارم پادشاه پایانی اشکانی برای خواسگ شهربان شوش کنده شده.(۴۶۲ اشکانی و سپتامبر ۲۱۵ میلادی)
۶. سنگ نبشتههای پارتی دورهی ساسانی.( برخی کتیبههای بازمانده از شاهان ساسانی به دبیرهی پارتی نوشته شده است)
۷. سنگنبشتههای کال جنگال. در جنوب خراسان چند کتیبهی کوچک نزدیک بیرجند بدست آمده که احتمالا از شاهزادگان اشکانی است.
۸. آثار دورا اُروپوس در میان آثار بدست آمده از شهر دورا در ساحل رودخانهی فرات، در سوریهی کنونی، افزون بر آثار پارسی میانه، آثاری به پارتی نیز یافت شده، همچون دیوارنگاره، سفال نبشته و پوست نبشته.
شماری منظومههای پارسی در اصل پارتی بودهاند همانند ویس و رامین.
ب: نوشتههای مانویان
نوشتههای فراوانی از زبان پارتی، همپیوند با دین مانی، در دست است. این آثار در میان برگههای فراوانی که در آغاز سدهی بیستم از ویرانههای شهر ترُفان در آسیای مرکزی و ایالت شینگ جیان چین بهدست آمده قرار دارد. از دید تاریخ ِ نگارش، این نوشتهها به دو دسته بخشبندی میشوند:
الف: نوشتههایی که زمان نگارش آنها سدههای سوم و چهارم ترسایی(میلادی) است و همپیوند است به خود مانی یا پیروان نزدیک به زمان او که در سرزمین پارت جایگاه اصلی پارتیان و اشکانیان آریایی نژاد، و در زمانی که زبان پارتی زنده بود نگاشته شده است.
ب: آثاری که زمان نگارش آنها سدهی ششم ترسایی و پس از آن است و احتمالا همپیوند با آیین /دیناوریه/ یکی از شاخههای دین مانوی میباشد. این زبان به انگیزهی دیرینگی کمتر و همزمانی با از یاد رفتن، از پارسی میانه (پهلوی ساسانی) هناییده شده (تاثیر گرفته) است.
منبع : ariapars