Borna66
09-11-2009, 08:08 PM
دكتر مصدق به مجلس اعلام كرد كه انگلستان نمي خواهد نفت در دست ايرانيان باشد - راه تکميل استعمار زدايي از ديگاه مصدق
http://pnu-club.com/imported/2009/09/644.jpg
دکتر مصدق
پنجم آذرماه 1330 (26 نوامبر 1951) دكتر مصدق رئيس وقت دولت كه پس از شركت در جلسه شوراي امنيت سازمان ملل و ديدار با سران دولت آمريكا به تهران بازگشته بود ضمن دادن گزارش مشروح سفر خود به مجلس گفت: ماحصل اين است كه انگلستان كه 150 سال بر ايران آقايي كرده به هيچوجه نمي خواهد كه ايرانيان امور نفت خود را به دست داشته باشند و ما بايد خود را براي كار شكني ها و توطئه هاي بيشتري آماده كنيم. انگلستان دچار اين توهم شده كه دست برداشتن از نفت خاورميانه برايش نوعي خودكشي است لذا همه تلاش را بكار مي برد كه (سران) دولتهاي داراي نفت، «بله قربان گو» و وابسته به خودش باشند.
دكتر مصدق پيش از شركت در جلسه پارلمان گفته بود كه بايد همه برنامه ها و روش هاي استعماري را كه در طول زمان به ما تحميل شده است از جمله روش استخدام دولتي، نظام اداري (بوروكراسي)، روزنامه نگاري، كتاب نويسي، برنامه هاي تحصيلي و ... را به تدريج اصلاح كنيم تا جنبش استعمارزدايي مان تكميل شود و واقعا «خودمان» باشيم. ما بايد خودمان بدانيم و مردم را هم آگاه كنيم كه از قرن پانزدهم (برتري غرب) دولتهاي سلطه گر نمي خواهند ملل ديگر به ويژه مللي كه قبلا «قدرت و ابرقدرت بودند» از جمله ايرانيان پيشرفت داشته باشند زيرا كه «قدرت» ناشي از پيشرفت، و پيشرفت به دست نمي آيد مگر اين كه درآمد ملي را در راه حصول به آن به مصرف برسانيم. يك كلام: ثروت ملي و عمومي ما بايد كلا در دست خودمان باشد. ملت نيرومند بر سر مال خود و برنامه هايش با ديگران چانه نمي زند. سلطه گر كه از اين راه نان مي خورد و درنتيجه مي خواهد هميشه آقايي كند چشم ديدن پيشرفت و همبستگي ما را ندارد و مي كوشد تا تفرقه ايجاد كند. سلطه گر دائما به دنبال يافتن حلقه هاي ضعيف تر يك ملت است و نبايد ميان ما بزدل و سازشكار وجود داشته باشد. بزدلي در اين برهه دست كمي از خيانت ندارد. آن چند نفري را كه من مي شناسم و فعلا نمي خواهم نام ببرم نبايد به خاطر مال و مقام زودگذر و ناپايدار «تيرآور» دشمن باشند و مردم را بيجهت بترسانند و جوّ بيم و تزلزل را كه از آغاز اين قرن (سده 20) ديپلماسي و از ابزار سلطه گران شده است ترويج دهند. تفسير مطبوعات كشورهاي سلطه گر را كه به اشاره اين دولت ها و پرداخت پول (رشوه) منتشر مي شود نبايد در كشورما مورد نقل قول قرارگيرد و به عنوان سند به خورد ايرانيان داده شود. اين خيانتي است به ملت و فرزندان و بستگان خودشان كه جزيي از اين ملت بزرگوار هستند.
انتشار اين اظهارات از راديو، ايرانيان را بيش از پيش بر ضد استعمار و سلطه و نيز دولت لندن و عواملش بر انگيخت و تظاهرات متعدد برپا شد و دفتر روزنامه هاي مورد سوء ظن مورد حمله قرار گرفت. از همان زمان توجه ايرانيان به گروههاي چپ جلب شد و كار حزب توده رونق بيشتري گرفت و ....
http://pnu-club.com/imported/2009/09/644.jpg
دکتر مصدق
پنجم آذرماه 1330 (26 نوامبر 1951) دكتر مصدق رئيس وقت دولت كه پس از شركت در جلسه شوراي امنيت سازمان ملل و ديدار با سران دولت آمريكا به تهران بازگشته بود ضمن دادن گزارش مشروح سفر خود به مجلس گفت: ماحصل اين است كه انگلستان كه 150 سال بر ايران آقايي كرده به هيچوجه نمي خواهد كه ايرانيان امور نفت خود را به دست داشته باشند و ما بايد خود را براي كار شكني ها و توطئه هاي بيشتري آماده كنيم. انگلستان دچار اين توهم شده كه دست برداشتن از نفت خاورميانه برايش نوعي خودكشي است لذا همه تلاش را بكار مي برد كه (سران) دولتهاي داراي نفت، «بله قربان گو» و وابسته به خودش باشند.
دكتر مصدق پيش از شركت در جلسه پارلمان گفته بود كه بايد همه برنامه ها و روش هاي استعماري را كه در طول زمان به ما تحميل شده است از جمله روش استخدام دولتي، نظام اداري (بوروكراسي)، روزنامه نگاري، كتاب نويسي، برنامه هاي تحصيلي و ... را به تدريج اصلاح كنيم تا جنبش استعمارزدايي مان تكميل شود و واقعا «خودمان» باشيم. ما بايد خودمان بدانيم و مردم را هم آگاه كنيم كه از قرن پانزدهم (برتري غرب) دولتهاي سلطه گر نمي خواهند ملل ديگر به ويژه مللي كه قبلا «قدرت و ابرقدرت بودند» از جمله ايرانيان پيشرفت داشته باشند زيرا كه «قدرت» ناشي از پيشرفت، و پيشرفت به دست نمي آيد مگر اين كه درآمد ملي را در راه حصول به آن به مصرف برسانيم. يك كلام: ثروت ملي و عمومي ما بايد كلا در دست خودمان باشد. ملت نيرومند بر سر مال خود و برنامه هايش با ديگران چانه نمي زند. سلطه گر كه از اين راه نان مي خورد و درنتيجه مي خواهد هميشه آقايي كند چشم ديدن پيشرفت و همبستگي ما را ندارد و مي كوشد تا تفرقه ايجاد كند. سلطه گر دائما به دنبال يافتن حلقه هاي ضعيف تر يك ملت است و نبايد ميان ما بزدل و سازشكار وجود داشته باشد. بزدلي در اين برهه دست كمي از خيانت ندارد. آن چند نفري را كه من مي شناسم و فعلا نمي خواهم نام ببرم نبايد به خاطر مال و مقام زودگذر و ناپايدار «تيرآور» دشمن باشند و مردم را بيجهت بترسانند و جوّ بيم و تزلزل را كه از آغاز اين قرن (سده 20) ديپلماسي و از ابزار سلطه گران شده است ترويج دهند. تفسير مطبوعات كشورهاي سلطه گر را كه به اشاره اين دولت ها و پرداخت پول (رشوه) منتشر مي شود نبايد در كشورما مورد نقل قول قرارگيرد و به عنوان سند به خورد ايرانيان داده شود. اين خيانتي است به ملت و فرزندان و بستگان خودشان كه جزيي از اين ملت بزرگوار هستند.
انتشار اين اظهارات از راديو، ايرانيان را بيش از پيش بر ضد استعمار و سلطه و نيز دولت لندن و عواملش بر انگيخت و تظاهرات متعدد برپا شد و دفتر روزنامه هاي مورد سوء ظن مورد حمله قرار گرفت. از همان زمان توجه ايرانيان به گروههاي چپ جلب شد و كار حزب توده رونق بيشتري گرفت و ....