Borna66
09-11-2009, 07:40 PM
نگراني دكتر مصدق از مولفان انگليسي زبان و يادآوريهاي فايده بخش او
دكتر مصدق در ديدار بيست و هشتم شهريور 1331 با دكتر مهدي آذر وزير فرهنگ كابينه اش به وي گفت كه شنيده است مولفان انگليسي زبان كتاب هاي رفرنس (مرجع) و به ويژه در زمينه هاي فرهنگ، تاريخ و حتي ادبيات در تاليفات خود سهم ايران را ناديده مي گيرند و نامي از وطن ما نمي برند.
از آنجا كه خريداران عمده اين كتب سازمانهاي دولتي آن ممالك براي قراردادن در كتابخانه هاي عمومي، مدارس و ادارات هستند، به احتمال زياد مولفان در سالهاي پس از ملي شدن نفت و درگيري با انگلستان دست به خودسانسوري زده اند تا ايرادي به خريد كتب گرفته نشود.
اين كار (ازقلم انداختن حقايق) اين خطر را دارد كه انگليسي زبانها گذشته ما و زحمات ايرانيان به پيشبرد تمدن بشر را متوجه نشوند كه به نوعي سلب حق است
. به وابستگان فرهنگي ما در ممالك ديگر بگوييد كه بروند كتابهاي مرجع انتشار يافته در دو سال اخير و كتابهايي را كه بعدا منتشر مي شوند ببينند تا اگر نام ايران حذف شده باشد اعتراض كنيم. لازم نيست كه خرج تراشي كنند و كتابها را بخرند، بروند در كتابخانه ها و كتابفروشي ها اين قبيل كتابها را ورق بزنند و گزارش كنند. هرگونه سانسور در اين زمينه را در روزنامه ها منتشر سازيد تا ملت متوجه شود. اين كار مولفان خارجي را متوجه هشياري و بيداري ما مي كند و دست از اين كار مي كشند.
در اين ديدار، دكتر مصدق به دكتر آذر گفته بود كه به معلمان مدارس بخشنامه شود كه سوژه انشاء دانش آموزان را از ميان اندرزهاي گرانبهاي شعراء و نويسندگان وطن انتخاب كنند و نيز از موضوعات روز. معلمان بايد قبلا توضيح فراوان درباره سوژه بدهند و دانش آموزان را با روش تحقيق آشنا سازند. اين انشاء ها و تحقيقات در كلاس مطرح شود تا نسل جوان روشن باشد. به مديران و ناظمان مدارس بگوييد كه در سر صف (در اجتماع دانش آموزان) از دادن اندرز و اطلاع به نوجوانان خودداري نكنند و اين اندرزها نبايد خشك و دستوري باشد، مثال لازم است، و در عين حال يادآور شويد كه تعميرات جزيي مدارس و ميز و نيمكت ها توسط فراشهاي مدارس (كاركنان خدمات) بعمل آيد تا براي كوبيدن يك ميخ به تخته براي دولت خرج تراشي نشود.
دكتر آذر كه اواخر عمر در خانه پسرش (پزشك) در آمريكا زندگي مي كرد اين مطلب را بيان داشته بود.
دكتر مصدق در ديدار بيست و هشتم شهريور 1331 با دكتر مهدي آذر وزير فرهنگ كابينه اش به وي گفت كه شنيده است مولفان انگليسي زبان كتاب هاي رفرنس (مرجع) و به ويژه در زمينه هاي فرهنگ، تاريخ و حتي ادبيات در تاليفات خود سهم ايران را ناديده مي گيرند و نامي از وطن ما نمي برند.
از آنجا كه خريداران عمده اين كتب سازمانهاي دولتي آن ممالك براي قراردادن در كتابخانه هاي عمومي، مدارس و ادارات هستند، به احتمال زياد مولفان در سالهاي پس از ملي شدن نفت و درگيري با انگلستان دست به خودسانسوري زده اند تا ايرادي به خريد كتب گرفته نشود.
اين كار (ازقلم انداختن حقايق) اين خطر را دارد كه انگليسي زبانها گذشته ما و زحمات ايرانيان به پيشبرد تمدن بشر را متوجه نشوند كه به نوعي سلب حق است
. به وابستگان فرهنگي ما در ممالك ديگر بگوييد كه بروند كتابهاي مرجع انتشار يافته در دو سال اخير و كتابهايي را كه بعدا منتشر مي شوند ببينند تا اگر نام ايران حذف شده باشد اعتراض كنيم. لازم نيست كه خرج تراشي كنند و كتابها را بخرند، بروند در كتابخانه ها و كتابفروشي ها اين قبيل كتابها را ورق بزنند و گزارش كنند. هرگونه سانسور در اين زمينه را در روزنامه ها منتشر سازيد تا ملت متوجه شود. اين كار مولفان خارجي را متوجه هشياري و بيداري ما مي كند و دست از اين كار مي كشند.
در اين ديدار، دكتر مصدق به دكتر آذر گفته بود كه به معلمان مدارس بخشنامه شود كه سوژه انشاء دانش آموزان را از ميان اندرزهاي گرانبهاي شعراء و نويسندگان وطن انتخاب كنند و نيز از موضوعات روز. معلمان بايد قبلا توضيح فراوان درباره سوژه بدهند و دانش آموزان را با روش تحقيق آشنا سازند. اين انشاء ها و تحقيقات در كلاس مطرح شود تا نسل جوان روشن باشد. به مديران و ناظمان مدارس بگوييد كه در سر صف (در اجتماع دانش آموزان) از دادن اندرز و اطلاع به نوجوانان خودداري نكنند و اين اندرزها نبايد خشك و دستوري باشد، مثال لازم است، و در عين حال يادآور شويد كه تعميرات جزيي مدارس و ميز و نيمكت ها توسط فراشهاي مدارس (كاركنان خدمات) بعمل آيد تا براي كوبيدن يك ميخ به تخته براي دولت خرج تراشي نشود.
دكتر آذر كه اواخر عمر در خانه پسرش (پزشك) در آمريكا زندگي مي كرد اين مطلب را بيان داشته بود.