Borna66
09-11-2009, 02:05 PM
درود
نامه امير کبير به ناصرالدين شاه:
قربانت شوم
الساعه که در ايوان منزل با همشيره همايوني (همسر امير کبير) به شکستن لبه نان
مشغولم، خبر رسيد که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم
رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصيه عمه خود ابقاء فرموده
و سخن هزل بر زبان رانده ايد. فرستادم او را تحت الحفظ
به تهران بياورند تا اعليحضرت بدانند که اداره امور مملکت
با توصيه عمه و خاله نمي شود.
زياده جسارت است، تقي
نامه امير کبير به ناصرالدين شاه:
قربانت شوم
الساعه که در ايوان منزل با همشيره همايوني (همسر امير کبير) به شکستن لبه نان
مشغولم، خبر رسيد که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم
رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصيه عمه خود ابقاء فرموده
و سخن هزل بر زبان رانده ايد. فرستادم او را تحت الحفظ
به تهران بياورند تا اعليحضرت بدانند که اداره امور مملکت
با توصيه عمه و خاله نمي شود.
زياده جسارت است، تقي