Borna66
09-11-2009, 01:46 PM
دستگيري بابك خرم دين و نگاهي كوتاه به اوضاع آن زمان
بابك خرم دين صاحب يك فرضيه اجتماعي تازه و عقيده مذهبي ديگر و رهبر يك جنبش انقلابي كه در آذربايجان و مناطق شمالغربي ايران بر ضد خلافت عباسي به پا خاسته بود و دردسر بزرگي براي خليفه وقت ايجاد كرده بود، سوم اوت 837 ميلادي در حال فرار، در ارمنستان دستگير شد.
بابك در جنگ با نيروهاي خليفه كه فرمانده آنان افشين پسر كاووس بود شكست خورده و فرار كرده بود. بابك در جنگ سال 835 در مراغه، افشين را شكست داده بود ولي بعدا در جنگ ديگري شكست خورده و فرار كرده بود.
بابك پس از انتقال به سامرا پايتخت تازه معتصم خليفه عباسي، چهارم ژانويه سال 838 پس از تحمل شديدترين شكنجه ها كشته شد. به دستور معتصم، سر بابک را براي ترساندن ايرانيان استقلال طلب به خراسان فرستادند و جسدش در سامرا به دار آويخته شد و مدتها همچنان بر سر دار ماند.
معتصم برادر مامون كه پس از مرگ برادرش در سال 833 خليفه عباسي شده بود سه سال بعد پايتخت را از بغداد كه شديدا نا آرام شده بود به سامرا منتقل كرده بود و كار حفاظت از شهر را به سربازان ترك خود كه آنان را از تماس با سربازان عرب منع كرده بود سپرده بود. مامون كه مادرش ايراني بود و با كمك ايرانيان به خلافت رسيده بود، 20 سال خليفه بود و با تدبير ايرانيان كه امور اداري، سياسي و فرهنگي را به دست داشتند دوران خلافت او همراه با شكوفايي فرهنگي و گسترش بازرگاني با سرزمين هاي دور دست بود.
همزمان و در جريان جنبش بابك، در نقاط ديگر ايران بپاخيزيهاي استقلال طلبانه متعددي به چشم مي خورد.
در مازندران(طبرستان يا تپورستان) مازيار حاكم اين ايالت، در سال 834 ميلادي بر ضد معتصم بپا خاست و دست به بسيج نيرو زد كه در جنگ با نيروهاي اعزامي معتصم شكست خورد، اسير شد و به سامرا انتقال يافت كه در آنجا زير تازيانه كشته شد و جسدش را در كنار استخوانهاي بابك به دار آويختند. از نظر خليفه زمان براي نابود كردن افشين فرا رسيده بود زيرا ديگر به وجود او نياز نبود. خليفه از آغاز هم به او اعتماد نداشت و وي را در باطن يك ناسيوناليست ايراني مي دانست. بنابراين اعتراف مازيار را كه با افشين تماس محرمانه داشت بهانه قرار داد و دستور دستگيري افشين را به اتهام خيانت به خلافت صادر كرد. خليفه افشين را كه روزگاري بزرگ مي داشت در زندان با گرسنگي و تشنگي دادن بكشت و جسدش را پس از مرگ (درسال 840 ميلادي) در همان نقطه كه بابك و مازيار به دار آويخته شده بودند بر دار زد.
بدين ترتيب خليفه عباسي سه ايراني دلاور و ميهن دوست را به دست يكديگر نابود كرد. تاريخ نشان داد كه معتصم موفق نشد و از هر قطره خون يك ايراني مقتول، چندين ميهن دوست ديگر به وجود آمد. بايد دانست که عباسيان به دست ايرانيان بر سر کار آمده بودند.
بابك خرم دين صاحب يك فرضيه اجتماعي تازه و عقيده مذهبي ديگر و رهبر يك جنبش انقلابي كه در آذربايجان و مناطق شمالغربي ايران بر ضد خلافت عباسي به پا خاسته بود و دردسر بزرگي براي خليفه وقت ايجاد كرده بود، سوم اوت 837 ميلادي در حال فرار، در ارمنستان دستگير شد.
بابك در جنگ با نيروهاي خليفه كه فرمانده آنان افشين پسر كاووس بود شكست خورده و فرار كرده بود. بابك در جنگ سال 835 در مراغه، افشين را شكست داده بود ولي بعدا در جنگ ديگري شكست خورده و فرار كرده بود.
بابك پس از انتقال به سامرا پايتخت تازه معتصم خليفه عباسي، چهارم ژانويه سال 838 پس از تحمل شديدترين شكنجه ها كشته شد. به دستور معتصم، سر بابک را براي ترساندن ايرانيان استقلال طلب به خراسان فرستادند و جسدش در سامرا به دار آويخته شد و مدتها همچنان بر سر دار ماند.
معتصم برادر مامون كه پس از مرگ برادرش در سال 833 خليفه عباسي شده بود سه سال بعد پايتخت را از بغداد كه شديدا نا آرام شده بود به سامرا منتقل كرده بود و كار حفاظت از شهر را به سربازان ترك خود كه آنان را از تماس با سربازان عرب منع كرده بود سپرده بود. مامون كه مادرش ايراني بود و با كمك ايرانيان به خلافت رسيده بود، 20 سال خليفه بود و با تدبير ايرانيان كه امور اداري، سياسي و فرهنگي را به دست داشتند دوران خلافت او همراه با شكوفايي فرهنگي و گسترش بازرگاني با سرزمين هاي دور دست بود.
همزمان و در جريان جنبش بابك، در نقاط ديگر ايران بپاخيزيهاي استقلال طلبانه متعددي به چشم مي خورد.
در مازندران(طبرستان يا تپورستان) مازيار حاكم اين ايالت، در سال 834 ميلادي بر ضد معتصم بپا خاست و دست به بسيج نيرو زد كه در جنگ با نيروهاي اعزامي معتصم شكست خورد، اسير شد و به سامرا انتقال يافت كه در آنجا زير تازيانه كشته شد و جسدش را در كنار استخوانهاي بابك به دار آويختند. از نظر خليفه زمان براي نابود كردن افشين فرا رسيده بود زيرا ديگر به وجود او نياز نبود. خليفه از آغاز هم به او اعتماد نداشت و وي را در باطن يك ناسيوناليست ايراني مي دانست. بنابراين اعتراف مازيار را كه با افشين تماس محرمانه داشت بهانه قرار داد و دستور دستگيري افشين را به اتهام خيانت به خلافت صادر كرد. خليفه افشين را كه روزگاري بزرگ مي داشت در زندان با گرسنگي و تشنگي دادن بكشت و جسدش را پس از مرگ (درسال 840 ميلادي) در همان نقطه كه بابك و مازيار به دار آويخته شده بودند بر دار زد.
بدين ترتيب خليفه عباسي سه ايراني دلاور و ميهن دوست را به دست يكديگر نابود كرد. تاريخ نشان داد كه معتصم موفق نشد و از هر قطره خون يك ايراني مقتول، چندين ميهن دوست ديگر به وجود آمد. بايد دانست که عباسيان به دست ايرانيان بر سر کار آمده بودند.