donya88
09-10-2009, 06:59 PM
بخش دوم
3- نرخ بهره وامها اغلب تحت تأثیر زمان بازپرداخت وام است . معمولاً وامهای کوتاهمدت نرخ بهره کمتری نسبت به وامهای بلندمدت دارند ولی این فرق چشمگیر نیست. در بعضی کشورها این تفاوت در حد یکی دودرصد است. در بعضی کشورهای ممکن است نرخ بهره وامها طی قراردهای ویژهای به نرخ بهرهبانک مرکزی ارتباط دادهشود بطوریکه با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی، نرخ بهرهوام پرداختی از طرف پانک افزایش پیدا کند و با کاهش نرخ بهره بانک مرکزی نرخ بهره وام پرداختی نیز کاهش یابد. انجام اینگونه اقدامات مشروط به وجود قوانین مربوطه و عقد قرارداد ویژه بین طرفین است .
4- موقع گرفتن وام بویژه اگر وام بلندمدت باشد موضوع تضمین وام اهمیت پیدا میکند زیرا با افزایش دوره بازپرداخت یک وام احمال عدم بازپرداخت آن بیشتر میشود به این دلیل بانکهای وام دهنده از وامگیرنده در مقابل وام تضمین طلب میکند تا در صورت پرداخت نشدن وام،بانک وام دهنده منابع پولی خود را از دست ندهد و از طریق فروش تضمینات به پول خود دست یابد. اغلب شرکتهایی اقدام به دریافت وام از بانکها میکنند دارائیهای ثابت خود را به عنوان تضمین بازپرداخت وام خود معرفی میکنند. در نتیجه اگر گرفتن وام مستلزم معرفی تضمینات باشد شرکتهایی میتوانن از اینگونه وامها استفاده کنند که صاحب دارائیهای ثابت قابل توجه هستند مثل شرکتهای تولیدکننده نفت و مواد نفتی، شرکتهای تولید کننده مواد شیمیائی، شرکتهای حمل ونقل و غیره.
5- بانکهای وام دهنده معمولاً قبل از پرداخت وام، توان مالی متقاضی وام را بررسی میکنند وسعی مینمایند جریانات پولی شرکت متقاضی وام را در دورههای آینده مشخص کنند که آیا شرکت متقاضی وام در زمانهای آتی درآمدهای قابل قبول خواهد داشت یا خیر. علاوه بر این بانکهای وامدهنده ممکن است توان مالی صاحبان شرک و یا شرکای شرکت را هم تحلیل و بررسی کنند تا آنکه از بازپرداخت وام اعطایی اطمینان حاصل نمایند.
6ـ بانکهای وامدهنده میتوانند در قرارداداعطای وام به شرکتها بعضی از احکام و شرایط ویژه را وارد کنند تا آنکه بعضی خطرات عدم بازپرداخت ویا تقاضای تجدید وام از بین برود و شرکت در زمانهای مشخص اقساط وام خود را بازپرداخت نماید. این احکام و شرایط ویژه میتوانند از وام گرفتن دوباره شرکت از منابع دیگر جلوگیری کنند و یا مانع توزیع سود برای سهامداران شوند و یا آندسته از عملیات شرکت را که بر روی عملیات و جریانات مالی اثرگذار هستند تحت نظارت و کنترل درآورند.
3- نرخ بهره وامها اغلب تحت تأثیر زمان بازپرداخت وام است . معمولاً وامهای کوتاهمدت نرخ بهره کمتری نسبت به وامهای بلندمدت دارند ولی این فرق چشمگیر نیست. در بعضی کشورها این تفاوت در حد یکی دودرصد است. در بعضی کشورهای ممکن است نرخ بهره وامها طی قراردهای ویژهای به نرخ بهرهبانک مرکزی ارتباط دادهشود بطوریکه با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی، نرخ بهرهوام پرداختی از طرف پانک افزایش پیدا کند و با کاهش نرخ بهره بانک مرکزی نرخ بهره وام پرداختی نیز کاهش یابد. انجام اینگونه اقدامات مشروط به وجود قوانین مربوطه و عقد قرارداد ویژه بین طرفین است .
4- موقع گرفتن وام بویژه اگر وام بلندمدت باشد موضوع تضمین وام اهمیت پیدا میکند زیرا با افزایش دوره بازپرداخت یک وام احمال عدم بازپرداخت آن بیشتر میشود به این دلیل بانکهای وام دهنده از وامگیرنده در مقابل وام تضمین طلب میکند تا در صورت پرداخت نشدن وام،بانک وام دهنده منابع پولی خود را از دست ندهد و از طریق فروش تضمینات به پول خود دست یابد. اغلب شرکتهایی اقدام به دریافت وام از بانکها میکنند دارائیهای ثابت خود را به عنوان تضمین بازپرداخت وام خود معرفی میکنند. در نتیجه اگر گرفتن وام مستلزم معرفی تضمینات باشد شرکتهایی میتوانن از اینگونه وامها استفاده کنند که صاحب دارائیهای ثابت قابل توجه هستند مثل شرکتهای تولیدکننده نفت و مواد نفتی، شرکتهای تولید کننده مواد شیمیائی، شرکتهای حمل ونقل و غیره.
5- بانکهای وام دهنده معمولاً قبل از پرداخت وام، توان مالی متقاضی وام را بررسی میکنند وسعی مینمایند جریانات پولی شرکت متقاضی وام را در دورههای آینده مشخص کنند که آیا شرکت متقاضی وام در زمانهای آتی درآمدهای قابل قبول خواهد داشت یا خیر. علاوه بر این بانکهای وامدهنده ممکن است توان مالی صاحبان شرک و یا شرکای شرکت را هم تحلیل و بررسی کنند تا آنکه از بازپرداخت وام اعطایی اطمینان حاصل نمایند.
6ـ بانکهای وامدهنده میتوانند در قرارداداعطای وام به شرکتها بعضی از احکام و شرایط ویژه را وارد کنند تا آنکه بعضی خطرات عدم بازپرداخت ویا تقاضای تجدید وام از بین برود و شرکت در زمانهای مشخص اقساط وام خود را بازپرداخت نماید. این احکام و شرایط ویژه میتوانند از وام گرفتن دوباره شرکت از منابع دیگر جلوگیری کنند و یا مانع توزیع سود برای سهامداران شوند و یا آندسته از عملیات شرکت را که بر روی عملیات و جریانات مالی اثرگذار هستند تحت نظارت و کنترل درآورند.