توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آتشکده هاي ايران، مکانهاي مقدس، زيارتگاههاي زرتشتيان
Borna66
09-08-2009, 07:47 PM
در این تاپیک میتوانید نام اتشکده ها و مکانهای مقدس و زیارتگههای زرتشتیان را به همراه توضیح مختصری در مورد پیشینه و سوابق ان و همچنین محل قرار گرفتن انها مشاهده نمایید.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/339.jpg
Borna66
09-08-2009, 07:47 PM
آتشکده کاریان :
نام دیگر آن آتشکده آذرفرنبغ یا آذر خورداد است که در معنی می شود آتش فره ایزدی . مکان آن در شهر فیروز آباد یا اردشیر خره یا اردشیر خوره در صد و بیست کیلومتری جنوب شیراز است و کاخ بزرگ آن که توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخته شده بود هم اکنون فرو ریخته است . اردشیر به همین جهت نام شهر را ارتخشر خوره ( ارت خشتر ) نامید . در معنی کل می شود شهر شکوه و جلال اردشیر . خوره به معنی فر و شکوه و جلال است . شهر گور یا فیروز آباد نیز بعدها نام گرفت . این مکان از زیارتگاههای بزرگ مردمان فلات ایران بوده است . فخر الدین اسعد گرگانی در داستان ویس و رامین که به دوره شاهنشاهی اشکانیان مربوط است نوشته است .
به خاصه زین دل بدبخت رامین..................که آتشگاه خرداد است و برزین
آتشکده آذر برزین مهر :
آتشکده آذربرزین مهر یکی از سه آتشکده مقدس ایران است ( آذر گشسب - آذر برزین - کاریان ) که در شهر نیشابور یا ابرشهر خراسان قرار دارد . در پهلوی به نام آتور بورگین میتر خوانده می شود به معنی آتش مهر بالنده است . تاریخ ساخت آن بسیار کهن است به طوریکه به زمان اشو زرتشت باز میگردد و در بند 8 از فصل 17 بندهش آمده است : آذربرزین مهر تا زمان گشتاسب در گردش بوده و پناه جهان تا اینکه اشو زرتشت اسپنتمان دین آورد و گشتاسب شاه دینش را پذیرفت آنگاه گشتاسب آتش مقدس را در کوه ریومند در آذر برزین مهر قرار داد .
آتشکده بردسوره :
به گفته مسعودی در کتاب نامدار مروج الذهب این آتشکده توسط فریدون شاه بنا شد که آتش آن را از طوس خراسان آورده بود و در بخارای ایران قرار داد .
آتشکده آذر شب :
آتشکده ای است که گشتاسب شاه در بلخ بنا کرد و به گفته مورخین گنجهای خود را در آن قرار داد . بلخ در تاریخ جزوی از خراسان بزرگ بوده است که متاسفانه در دوره ننگین قاجار به روسها فروخته شد .
آتشکده آذرنوش :
آتشکده ای است در بلخ که این نیز همچون آذرشب در خراسان بزرگ ایران بوده است . بلخ نیز همچون مرو شهری از شهرهای ایران بوده است که در دوره قاجار های وطن فروش در قراردادهای ننگین ترکمانچای و گلستان به روس داده شد . فردوسی بزرگ آن را نوش آذر نامیده است . فردوسی می فرماید : شهنشاه لهراسب در شهر بلخ - بکشتند و شد روز ما تار و تلخ - و از آنجا به نوش آذر اندر شدند - رد و هیربد را همه سر زدند.
آتشکده باکو :
آتشکده ای بزرگ بوده است در ایران شمالی ( باکو ) که در نزدیکی چاه نفت قرار داشته است . محل آن در روستای سوراخانی در 15 کیلومتری باکو می باشد تاریخ ساخت آن به سال 400 پیش از میلاد توسط ایرانیان می باشد . بدلیل مواد نفتی موجود این منتطقه این آتشکده همیشه در نزد ایرانیان روشن و برافروخته بوده است . باکو از باگوان زبان پهلوی ایران گرفته شده است و شهری ایران است که در دوره قاجار به روس فروخته شد . این مکان مقدس پس از یورش تازیان ویران شد ولی سالها بعد از آن دوباره مرمت و بازسازی شد ولی آتش آن خاموش بود تا سال 1975 که آتش آن دوباره روشن گشت و به مکانی توریستی تبدیل شد.
آتشکده سیروان :
این آتشکده پیش از به پادشاهی رسیدن انوشیروان دادگر محل بت ها بود و پس از وی بت ها ویران شدند و آتش مقدس را در آنجا قرار دادند . محل آن سیروان و ری بوده است . به گفته مسعودی تاریخ نگار مشهور این آتشکده در پیش از ظهور زرتشت ساخته شده است .
آتشکده نیاسر :
این آتشکده توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخت شده است طول و عرض آن 14 متر در 14 متر می باشد . این بنا پس از یورش تازیان ویران شد ولی سپس توسط مردم بازسازی گشته است و امروز تقریبا سالم می باشد . نیاسر در 35 کیلومتری شمال غربی شهر کاشان قرار دارد و در منطقه ای کوهستانی در ارتفاعات کرکس می باشد . چشمه ای باستانی به نام چشمه اسکندر نیز در آنجا قرار دارد . در نیاسر غاری که متعلق به دوره پارتیان بوده است نیز وجود دارد . به احتمال قوی این غار معبد میترایی بوده است که امروزه از مکانهای دیدنی این شهر می باشد.
ادامه دارد....
Borna66
09-08-2009, 07:48 PM
آتشکده اردشیر :
در استخر استان فارس می باشد که نام دیگرش آتشکده آناهیتا یا ناهید می باشد . چون اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی از خانواده موبدان بزرگ بوده است به همین دلیل این آتشکده را به شادمانی برقراری سلسله جدیدش در ایران ساخت . در تاریخ بلعمی و طبری آمده است که چون یزدگرد سوم نوه خسروپرویز بوده است پس بزرگان ایران او را به مقام پادشاهی رسانند و در آتشکده اردشیر استخر تاج شاهنشاهی را بر سر وی گذاشتند و سپس او را به پایتخت ایران در بغداد تیسپون فرستادند .
آتشکده آناهیتا یا معبد آناهیتا :
آناهید یکی از چهار عنصر مقدس آب و آتش و هوا و خاک است . در معنی می توان گفت که پاک و با عفت و با تقوی است که ارمنیان درست آن را تلفظ میکنند . این زیارتگاه پس از آذرگشسب از بزرگ ترین مکانهای باستانی و مقدس ایران بوده است که از دوره شاهنشاهی اشکانی ( پارتیان ) باقی مانده است . در شهر کنگاور در مسیر کرمانشاهان قرار دارد . ستون ها و پلکان این معبد هنوز پس از بیش از 2000 سال باقی و مستحکم است . این مکان در شهر کردنشین ایران بوده است و در نزد کردان آریایی دارای احترام خواصی می باشد . کردستان ایران و منطقه اورامان آن یکی از مشهور ترین مناطق اصیل ایران است که هنوز بسیاری زرتشتی دارد و به زبان پهلوی سخن می گویند . ریشه زبان کردی امروزی نیز پهلوی باستانی ایران است . پیر شهریار یا پیر شالیار از افراد مشهور هورامان کردستان است که وی موبدی زرتشتی بود و چند کتاب از وی بر جای مانده است . ابن فقیه در کتاب مشهور البلدان نوشته است : هیچ ستونی شگفت انگیز تر از ستونهای معبد آناهیتا کنگاور نیست .
آتشکده دارابگرد :
به گفته تاریخ مروج الذهب مسعودی این آتشکده به فرمان اشو زرتشت بنا گشت . زرتشت به یستاف شاه فرمان داد تا آتش مقدس جمشید شاه را که مورد احترام وی بوده است را بیابند و بیاورند . یستاف شاه این آتش را در خوارزم پیدا نموده است و به دارابجرد فارس آورد و اطرف آن را شهر زیبایی ساخت . این آتشکده در سال 332 هجری قمری به نام آتشکده آذر جوی نامیده می شده است .
آتشکده شاهپور :
در ساحل خلیج قسطنطنیه روم پس از اینکه شاهنشاه شاپور پسر اردشیر پسر بابک وارد شد آن را ساخت و تا دوران خلفای اسلامی نیز پا برجا بود .
آتشکده پوران :
این مکان توسط ملکه پوران دخت ساسانی دختر شاهنشاه خسروپرویز ساسانی در عراق عجم در نزدیکی مدینه السلام ساخته شده است .
آتشکده کرکویه :
این آتشکده در شمال سیستان کنونی قرار داشته است .احترام بسیاری مردمان این شهر برای این آتشکده قائل بودند و به گنبد رستم نیز مشهور بوده است . این آتشکده تا قرن 17 هجری که قزوینی آن را وصف کرده است بسیار خرم و زیبا بوده است ساخت آن به روزگار کیخسرو باز میگردد که بسیار کهن است . دو شاخ بزرگ گاو داخل آن قرار داشته است و در وسط آنها آتشگاه قرار داشته است .
آتشکده بارنوا :
به گفته مسعودی دومین روز پس از به قدرت رسیدن شاهنشاه اردشیر بابکان این آتشکده ساخته شد . مکان آن در جنوب ایران است .
آتشکده سرده :
در یزد بخش تفت روستایی به نام سرده قرار دارد که دارای آتشکده ای کوچک بوده است . پس از یورش تازیان مردم از نابودی آتش این مکان توسط آنان جلوگیری کردند .
آتشکده آذرباد :
آتشکده ای در تبریز بوده است که در متون پهلوی آذربادگان هم نوشته شده است به معنی نگهدارنده آتش . به احتمال قوی اثری از آن به جای نیست.
آتشکده آذر گشنسب یا آذر جشنس :
یکی از مشهورترین و بزرگ ترین آتشکده های فلات ایران که در آذربایجان غربی در 49 کیلومتری شمال شرق شهر تکاب کنونی قرار دارد امروزه به آن تخت سلیمان می گویند . در دوره شاهنشاهی اشکانیان مهم ترین پادشاه آذربایجان آریوبرزن و پسرش ارت وزد بوده است . بیشتر پادشاهان ایران پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی ( جلوس ) به نیاشگاه آذرگسشب آذربایجان می رفتند و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده اند و سپس هدایایی تقدیم می کردند . آتشکده شیر نیز همان آذرگشسب است که خرابه های آن نزدیک تخت سلیمان است . ساخت این بنا به بیش از 3000 سال باز میگردد و در کتاب هفتم دینکرد در بند 39 سازنده آن را کیخسرو پسر سیاوخش شناخته شده است . که فر ایزدی به او رسیده بود . آذرگشسب در کنار دریاچه چیچست قرار دارد و در گذشته کاخهای بسیار باشکوه و سترگ در اطراف آن بنا بوده است . این دریاچه به صورت خودجوش هر ثانیه 44 لیتر آب از خود بیرون میدهد .
آتشکده خوار اصفهان :
حمزه اصفهانی می نویسد اردشیر در یک روز سه آتشکده در اصفهان یا اسپهان بنا کرد . یکی در شرق . دیگری در میان شهر و آخری در غرب شهر . دلیل آن را از طلوع خورشید تا غروب آن دانسته است . اولی به نام آتشکده اردشیر است که در منطقه قلعه ماربین یا مارین واقع شده است . دومی آتشکده زروان نام دارد که در قریه دارک از روستای خوار است . سومی آتشکده مهر اردشیر نام دارد که در اردستان واقع شده است . مهم ترین و سالم ترین آنها در کوه آتشگاه امروزی واقع است . ارتفاع آن از دشت 200 متر و از شهر اصفهان 8 کیلومتر فاصله دارد . معبد آن نیمه ویران است و امروزه به آتشکده اصفهان معروف است .
زیارتگاه پیر هریشت :
این مکان در 14 کیلومتری شهر اردکان یزد قرار دارد . به باور ایرانیان این مکان جایگاه ابدی یکی از ندیمگان شهبانو دختر یزدگرد سوم شاهنشاه ایران است که پس از تعقیب تازیان به این مکان پناه برده است و در آنجا هنگام نیایش ناپدید شده است . این مراسم از هفتم تا یازدهم فروردین ماه برگزار می شود که برابر است با روز امرداد تا خورداد روز از فروردین ماه هر سال .
زیارتگاه ستی پیر :
زیارتگاه ستی پیر در نزدیکی مریم آباد یزد قرار دارد بنای آن مانند قلعه است که آثار چهار برج باستانی در اطراق قلعه دیده می شود . مراسم این زیارتگاه در بیست و چهارم خرداد ماه هر سال برابر با روز اشتاد از ماه خورداد باستانی اجرا می گردد.
ادامه دارد....
Borna66
09-08-2009, 07:48 PM
زیارتگاه پیر سبز :
نام دیگر این زیارتگاه چک چکو است که در فاصله 65 کیلومتری شمال غرب یزد در دامنه کوهی آهکی قرار دارد . این مکان از مهم ترین و مشهور ترین زیارتگاههای ایران و جهان است . به صورتیکه بسیاری از زرتشتیان کشورهای اطراف ( هند - پاکستان - تاجیکستان و . . . ) هر ساله در مراسم این زیارتگاه شرکت میکنند . محل این زیارتگاه در دامنه کوهی با شیب زیاد قرار دارد . این مراسم از 24 تا 28 خرداد هر سال برابر با روز اشتاد تا انارم از ماه خورداد باستانی اجرا می گردد .
زیارتگاه پیر نارستانه :
این زیارتگاه در داخل دره ای واقع شده است که سه طرف آن را کوه پوشانده است و در 30 کیلومتری شرق یزد قرار دارد . مراسم این نیایشگاه از روزهای 2 تا 6 تیر ماه برگزار می شود که برابر است با سپندارمذ روز تا آذر روز از تیر ماه . چشمه ای زیبا نیز در کنار این نیاشگاه قرار دارد که آب آن از بارندگی تامین می شود . بسیاری از ایرانیان بر این باور هستند که این مکان آرامگاه شاهنشاه اردشیر ساسانی بنیانگذار سلسله ساسانیان است که به اردشیر پاپکان شناخته می شود . مردم در این روز در این مکان حاضر می شوند و به روان انوشه نیاکان ایران و جانباختگان راه میهن و بزرگان از دینا رفته ایران درود می فرستند .
زیارتگاه پیر بانو :
این زیارتگاه به باور مردمان آرمگاه شهبانوی ایران است که خاتون بانو نام داشته و در فاصله 120 کیاومتری شمال غربی یزد و در جنوب شهر عقدا و در بین دره ای به نام زرجو قرار دارد . ساکنان این روستا با آب چشمه زندگی خود را می گذارنند . زمان این مراسم از 13 تا 17 تیر ماه است که برابر است با مهر روز تا ورهرام روز از تیر ماه باستانی . این نیایشگاه در مسیر رودخانه فصلی قرار دارد .
زیارتگاه پیر نارکی :
در فاصله 55 کیلومتری شهر یزد و غرب شهرستان مهریز در دامنه کوه بلندی با سنگهای آهکی سیاه این زیارتگاه واقع شده است . در این نیاشگاه چشمه آب زیبایی وجود دارد . عده ای بر این باور هستند که این مکان آرمگاه نازبانو شهبانوی ایران است . مراسم این نیایشگاه از 11 تا 15 امرداد ماه است که برابر است با روز دی به مهر تا فروردین روز از ماه امرداد باستانی .
زیارتگاه دربمهرهاي كرمان :
آتشكده محلهي دولتخانه از دهش شادروان پولاد اسفنديار يزدي مقيم بمبئي در سال 1280 خورشيدي بنا شده است و تا امروز پرستشگاه زرتشتيان ميباشد و هزينههاي آن از كمك زرتشتيان تهيه ميشود . آتش اين آتشكده تا كنون نيز روشن بوده و هرساله در روز يازدهم ديماه در اين محل برگزار ميشود كه به گهنبار دولتخانه معروف است . يكي ديگر از آتشكدههاي مهم و جديد كرمان كه تا امروز نيز پابرجاست و مردم براي روزهاي فرخنده به آنجا رفته و شمع و عود روشن ميكنند، آتشكده واقع در كوچهي دبيرستان ايرانشهر است . دربمهر نو كرمان بهوسيلهي دهشمندان قنات غساني (يكي از دهات اطراف كرمان) ساخته شده است و آتش ورجاوند دربمهر قنات غسان به دربمهر كنوني منتقل گشت بخشي از هزينه دربمهر نو از دهش موبدزادگان سرور و شيرين، دو خواهر قنات غساني بهنامگانه پدرشان دستور رستم دستور مرزبان بنا گرديد. چون بناي دربمهر از دهش بهدينان قنات غسان بوده، آتش دربمهر قنات غسان بهوسيلهي موبدان آنجا بهنام موبد بهرام اسفنديار آريايي، موبد نوشيروان جهانگير اشيدري، و موبد گشتاسب بهمن پور جهانبخش به دربمهر كنوني منتقل گرديد . امروزه اين آتشكده شامل موزهاي است كه به ثبت ادارهي ميراث فرهنگي استان كرمان رسيده است و آثار و اسناد قديمي خانوادههاي كرماني و حتي نسخههاي خطي قديمي و اشيايي چون چرخ چاه، چرخ ريس، سماور برنجي، اتوهاي ذغالي و … در آنجا وجود دارد .
زیارتگاه شاورهرامايزد :
زيارتگاهي بيرون دروازهي ناصريه و متصل به خيابان ناصريه است، اين محل در قديم معروف به پيرسنگي بوده و درب كوچكي از سنگ هم داشته است گذشته از زرتشتيان، مسلمانها نيز به اين محل باور دارند و با پاكي نيت نيازهاي خود را از اين محل ميخواهند . چنين معروف است كه هنگام هجوم افغانها به كرمان، شب را در كنار خندقي كه نزديك شاورهرامايزد بود استراحت كرده تا فرداي آنروز، اين حدود را غارت كنند شبانه پرچم سبزي در اين محل ظاهر گشت و در قلب سپاه آنان افراشته و برپا شد. افغانها به گماناينكه دشمن به ايشان حملهور شده در تاريكي شب به كشتن يكديگر پرداختند و پاي به فرار گذاشتند
علت ديگري كه باعث شده به اين محل احترام بگذارند اين است كه محمد اسماعيلخان حاكم كرمان، جد سردار نصرت اسفندياري مصمم بود كه مسير دروازهي ناصريه را از اواسط شاورهرامايزد بگذرانند. هرچند زرتشتيان عجز و التماس كردند تا او را از اين تصميم منصرف كنند مؤثر واقع نشد، شبانه پيرمردي سفيدپوش و نوراني از چاهي كه در اين محل قرار دارد خطاب به او گفت: تو ميخواهي خانهي مرا خراب كني؟ خانهات را خراب و افراد آن را پريشان خواهم كرد. فرداي آنروز محمد اسماعيلخان از تصميم خود دست برداشت و دستور داد روي آن چاه صفهاي بسازند. يكي از زرتشتيان اين عمل را به امر او انجام داد و اين صفه تا امروز وجود دارد و امروزه زرتشتيان در اين قسمت شمع روشن ميكنند.
زیارتگاه شاهمهرايزد :
زيارتگاهي است در شمال شهر كرمان، اين محل را باغچه بوداغآباد ميخوانند. جشن فرخندهي سده و آتشافروزي اين جشن در اين محل برپا ميشود. اين محل داراي باغي است كه دو ساختمان با حوض نسبتا بزرگ و آشپزخانهاي كه تنور آن محل پخت نان و فضاي آن براي پخت آش و سيروگ در روزهاي مهرايزد است دارد. اين آشپزخانه از دهش هرمزديار خداداد اشيدري بهنامگانهي مادرش روانشاد ماهخورشيد اشيدري قنا غساني بوده است اين زيارتگاه كه مورد توجه و باور بسياري از مسلمانها نيز هست، در روزهاي فرخنده شاهد خيرات جمعيت زيادي از زرتشتيان ميباشد . چند سال قبل تالاري از دهش رشيد نيكبخش در اين مكان ساخته شد كه مراسم عروسي و جشنهاي مهم زرتشتيان كرمان چون سده در آنجا برگزار ميشود. در مقابل شاهمهرايزد زميني است كه در روز جشن سده خرواري از هيزم در آنجا افروخته ميشود.
آرامگاه مقدس جاماسب فیلسوف :
اين اثر باستاني و با ارزش در حدود 85 كيلومتري جنوب شرقي شيراز كه در مسير جاده شيراز جهرم در سمت راست جاده و نرسيده به شهر خفر قرار گرفته است كه پس از ورود به جاده فرعي به روستاي كراده منتهي ميشود و پس از آن در شرق كراده روستاي گاره واقع شده كه آرامگاه جاماسب حكيم در بيرون اين روستا قرار دارد فاصله روستاي كراده تا روستاي گاره دو كيلومتر است كه از ميان كوچه باغهاي سرسبز راهي باريك و خاكي ناهموار را بهطرف آرامگاه طي ميكند . نام اصلي اين روستا گاره يا كاره ميباشد كه اهالي منطقه بهآن جومه بزرگي ميگويند كه مخفف جاماسب بزرگ است . اهالي منطقه جاماسب را به كسر « س » تلفظ ميكنند . پيرمردان و پيرزنان اين منطقه جاماسب را خانباز هم ميخوانند و درباره جاماسب يا خانبازخان داستانها و اشعار بسياري در منطقه استان فارس گفته شده است . از جمله ميگويند كه خداوند به جاماسب گفت : كه در روزي معين عمرت بهپايان ميرسد و جاماسب در روز موعود به اين منطقه وارد شده و در همان جا جانبه جان آفرين تسليم كرد و اهالي گاره برايش مقبرهاي ساختند.
زیارتگاه میترایی قلعه کنگلو :
این بنا که به نخستین نیایشگاه ساسانی معروف است در مازندران واقع شده است . دیواره های آن از جنس گچ و ساروج می باشد و زیر بنای آن 50 متر مربع است . بنای اصلی آن در سه طبقه بوده است که امروزه فرو ریخته است . شمال این بنا به کوهی بزرگ و صخره ای به نام خورنرو راه دارد .
نیایشگاه دهانه غلامان :
در 44 کیلومتری شهرستان زابل در 40 سال پیش به یاری طوفانی بزرگ شهری از زیر خاک بیرون آمده است که سال ساخت آن به 500 پیش از میلاد باز میگردد . شنهای رونده این شهر را به مدت بیش از 2000 سال از دید عموم مخفی نگاه داشته بوده است در کنار این شهر بنایی چهارگوش به وسعت 2500 متر مربع می باشد که زیارتگاه دینی ایرانیان بوده است که سکوههای بلند آن نشان از اجرای مراسم دینی مردم این منطقه داشته است .
Borna66
09-08-2009, 07:48 PM
آتشکده یا معبد آناهیتا
آناهید یکی از چهار عنصر مقدس آب و آتش و هوا و خاک است . در معنی می توان گفت که پاک و با عفت و با تقوی است که ارمنیان درست آن را تلفظ میکنند . این زیارتگاه پس از آذرگشسب از بزرگ ترین مکانهای باستانی و مقدس ایران بوده است که از دوره شاهنشاهی اشکانی ( پارتیان ) باقی مانده است . در شهر کنگاور در مسیر کرمانشاهان قرار دارد . ستون ها و پلکان این معبد هنوز پس از بیش از 2000 سال باقی و مستحکم است . این مکان در شهر کردنشین ایران بوده است و در نزد کردان آریایی دارای احترام خواصی می باشد . کردستان ایران و منطقه اورامان آن یکی از مشهور ترین مناطق اصیل ایران است که هنوز بسیاری زرتشتی دارد و به زبان پهلوی سخن می گویند . ریشه زبان کردی امروزی نیز پهلوی باستانی ایران است . پیر شهریار یا پیر شالیار از افراد مشهور هورامان کردستان است که وی موبدی زرتشتی بود و چند کتاب از وی بر جای مانده است . ابن فقیه در کتاب مشهور البلدان نوشته است : هیچ ستنــــــوروز
نوروز، جشن ايرانيان از روزگاران كهن، پر شكوه ترين جشن بهاري در جهان بوده است. نوروز بهارانه اي است كه روايت هاي تاريخ درباره پيدايش آن بسيار گوناگون است . نوروز جشن شروع فروردين يا فرودگان است كه ياد آور اجداد و نياكان ما بود و چنان مي پنداشتند كه در پنج شب ، ارواح پاك مردگان ، براي ديدار وضع زندگي و احوال بازماندگان به زمين فرود مي آيند و در خانه و آشيانه خويش سرگرم تماشا و سركشي مي شوند . اگرخانه روشن و پاكيزه و ساكنان آن راحت و شاد باشند ، ارواح مسرور و سر افراز برمي گردند، اما درغير اينصورت ، آنان غمگين وناراحت به منزلگاه خويش باز مي گردند وتا سال آينده به انتظار مي نشينند . درباره پيدايش نوروز در روايتي ديگر چنين آمده است كه نيشكر را جمشيد در اين روز يافت و مردم از كشف خاصيت آن متحير شدند، پس جمشيد دستور داد تا از ( شهد آن ) شكر ساختند و به مردم هديه دادند، از اين رو آن را نوروز ناميدند .همچنين، روايت شده كه اهريمن ، بلاي خشكسالي و قحطي را بر زمين فرو نشانيد . اما، جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت و عاقبت او را شكست داد . آنگاه خشكسالي، قحطي و نكبت را بر روي زمين از ريشه بخشكانيد و به زمين بازگشت با بازگشت وي درختان و هر نهال و چوب خشكي سبز شدند . پس مرد م اين روز را « نوروز » خواندند و هر كس به يمن و مباركي در تشتي جو كاشت و اين رسم سبزه نشانيدن در ايام نوروز از آن زمان به امروز باقي مانده است . در خيام نامه آمده است : « چون از اميري جمشيد 421 سال گذشت ، جهان از او يكسره راست همي آمد .ايران و ايرانيان هم مطيع و مريد او شدند تا بفرمود گرمابه هاي بسيار ساختند و سيم و زر از معادن بر آوردند و ديباي ابريشمي بافتند كه آن روز ، روز اول حمل بود پس جشني بر پا ساخته نوروزش نام نهاد تا هر سال چو فروردين آيد ، آن روز را جشن گيرند» . در ميان اقوام آريايي كه وارد ايران شدند ، جشن سال نو در اصل به دو شكل بوده است: آريايي ها در روزگاران باستاني داراي دو فصل گرما و سرما بودند . فصل سرما، شامل دو ماه و فصل گرما ، شامل ده ماه مي شد . ولي پس از مدتي ، تابستان داراي هفت ماه و زمستان داراي پنج ماه شد . در هر يك از اين دو فصل، جشني برگزار مي كردند كه هر دو اين جشن ها را آغاز سال نو تلقي مي كردند . در جشن اول، كه به هنگام آغاز فصل گرما ؛ يعني به هنگامي كه گله ها را از آغل به چمن هاي سبز و خرم مي كشانيدند و از ديدن چهره گرمابخش خورشيد شاد مي شدند. جشن دوم، با شروع سرما آغاز مي شد . در اين ايام گله را به آغل باز مي گرداندند و با توشه هاي اندوخته از آنها نگهداري مي كردند . بر اساس شواهد و قرا ئن ، جشن نوروز حتي به هنگام تدوين، بخش كهن اوستا نيز در آغاز بهار بر پا مي شده و شايد به نحوي كه اكنون بر ما معلوم نيست آن را در برج مزبور ثابت نگاه مي داشتند . عيد نوروز شش روز متوالي، دوام داشت و در اين روزها ، سلاطين بار عام مي دادند و نجباي بزرگ و اعضاي خاندان خود را به ترتيب مي پذيرفتند و به حاضران عيدي مي دادند . در روز اول سال، مردم زود از خواب برمي خواستند ، به كنار نهرها و قنات ها مي رفتند و خود را مي شستند و به يكديگر آب مي پاشيدند و شيريني تعارف مي كردند . صبح قبل از آنكه كلامي گويند ، شكر يا عسل مي خورند و براي حفظ بدن از نا خوشي ها و بدبختي ها روغن به تن مي ماليدند.
اما نوروز ، پس از مرگ جمشيد، نيز به حيات خود ادامه داد . در معنا ، نوروز ، از هجمه ها و حمله هاي يونانيان ، اعراب ، ترك ها ومغول ها جان به در برد . و نوروز ثابت كرد كه مهم ترين جشن فرهنگي ميليون ها ايراني است كه در درون ايران زندگي مي كنند.
Borna66
09-08-2009, 07:48 PM
آدريان تهران
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
با افزايش جمعيت زرتشتيان تهران، نياز به بنيان نيايشگاهي بوجود آمد ، و در نتيجهي آن بود
كه انجمن زرتشتيان تهران در سال 1286 خورشيدي بـا كمك مالي پارسيان هندوستان و دستياري
روانشاد ارباب كيـخسرو شاهرخ آدرياني را بنا نهاد. اين آدريان كه پرستشگاه زرتشتيان تهران ميباشد،
در خيابان ميـرزاكوچك خان قراردارد و آتشي كه در آن فروزان است، با آييني ويژه از يـزد بـه
تهران آورده شده است .
نخستين موبداني كه در اين آدريان به كـار موبدي و آذرباني گماشته شدند، شادروانان موبد
اردشير موبد رستم و موبد بهرام موبد رشيد بودند، كه به دستور انجمن زرتشتيان تهران از يزد به
پايتخت آمدند و در آدريان مشغول ايفاي وظيفهي ديني شدند .
به طور تقريبي، معماري ساختمان همهي آتشكدههايي كه امروز در بين زرتشتيان موجود است، يكسان است. ساختمان اصلي آتشكده تهران در مركز محوطه قرار دارد و پيرامون آن را حيات و باغچه (كه در آن درختاني هميشه سبز از گونه هاي سرو و شمشاد و مورت و كاج ديده مي شود) فراگرفته است. در جلوي ساختمان اصلي حوض آبي ديدهميشودكه نمايشگر آخشيجِ آب است. بدين ترتيب در پرستشگاه زرتشتيان، نمادي از هر چهار آخشيج ( آب ، هوا ، آتش ، خاك ) ديده ميشود و همه زرتشتيان بر اين باور هستند كه همواره بايد آخشيج ها را از آلودگيها دور نگاهدارند و در پاكيزه نگهداشن آنها كوشا باشند .
در مركز ساختمان اصلي، اتاقي چهارگوش وجود دارد كه داراي سقف گنبدي شكل مي باشد. در بالاي گنبد روزنههايي براي بيرون رفتن دود و بهمانند هواكش ترتيب داده شده است. در مركز اين اتاق آتشدان بسيار بزرگي قراردارد كه پيوسته آتش مقدس در آن فروزان است .
در يكي از ديوارهاي اين اتاق چهارگوش، در ورودي قرار دارد و در دو ديوار ديگر نرده هاي فلزي و پنجره شيشهاي كار گذاشته شده است بهطوريكه افرادي كه بيرون از اين اتاق براي پرستش ميايستند، ميتوانند آتش مقدس را ببينند. در دو گوشه ديوار چهارم دو عدد زنگ بزرگ از سقف آويزان است. به غير از موبدان نگهبان آتش، افراد ديگر حق ورود به اين اتاق را ندارند .
در سه سمت اين اتاق چهارگوش ، تالارهايي در نظر گرفته شده است كه بهدينان زرتشتي در آن و در برابر آتش مقدس قرار گرفته و به پرستش اهورامزدا مي پردازند و پشت ديوار چهارم سالن ديگري است كه «يزشنگاه» نام دارد و ويژهي كارهاي ديني است .
موبد آذربان در حاليكه سراپا لباس سفيد پوشيده است، موظف است كه در شبانهروز پنج بار هنگام نيايش و گذاشتن كنده و چوبهاي خوشبو روي آتش، زنگ را نيز بنوازد و بدين روش بهدينان را يادآوري نمايد كه هنگام پرستش اهورا مزدا فرا رسيده است .
لازم به يادآوري است كه در محوطهي آدريان تهران و دور از ساختمان مركزي بناهاي ديگري براي اجراي آيينهايي مانند پُرسه، سال، جشن، سخنراني، محل سكونت موبدان، آبدارخانه و غيره در نظر گرفته شده است . ■
برگرفته از(با تصحيح) :
آذرگشسب ، موبد اردشيرـ آتش در ايران باستان ـ مهر 1353ـ چاپخانه اختر شمال ـ چاپ دوم ـ صص33-39-40-43.
Borna66
09-08-2009, 07:48 PM
مكانهاي مقدس زرتشتيان كرمان
دربمهرهاي كرمان
آتشكده محلهي دولتخانه از دهش شادروان پولاد اسفنديار يزدي مقيم بمبئي در سال 1280 خورشيدي بنا شده است و تا امروز پرستشگاه زرتشتيان ميباشد و هزينههاي آن از كمك زرتشتيان تهيه ميشود.
آتش اين آتشكده تا كنون نيز روشن بوده و هرساله در روز يازدهم ديماه در اين محل برگزار ميشود كه به گهنبار دولتخانه معروف است.
يكي ديگر از آتشكدههاي مهم و جديد كرمان كه تا امروز نيز پابرجاست و مردم براي روزهاي فرخنده به آنجا رفته و شمع و عود روشن ميكنند، آتشكده واقع در كوچهي دبيرستان ايرانشهر است.
دربمهر نو كرمان بهوسيلهي دهشمندان قنات غساني (يكي از دهات اطراف كرمان) ساخته شده است و آتش ورجاوند دربمهر قنات غسان به دربمهر كنوني منتقل گشت.
بخشي از هزينه دربمهر نو از دهش موبدزادگان سرور و شيرين، دو خواهر قنات غساني بهنامگانه پدرشان دستور رستم دستور مرزبان بنا گرديد. چون بناي دربمهر از دهش بهدينان قنات غسان بوده، آتش دربمهر قنات غسان بهوسيلهي موبدان آنجا بهنام موبد بهرام اسفنديار آريايي، موبد نوشيروان جهانگير اشيدري، و موبد گشتاسب بهمن پور جهانبخش به دربمهر كنوني منتقل گرديد.
امروزه اين آتشكده شامل موزهاي است كه به ثبت ادارهي ميراث فرهنگي استان كرمان رسيده است و آثار و اسناد قديمي خانوادههاي كرماني و حتي نسخههاي خطي قديمي و اشيايي چون چرخ چاه، چرخ ريس، سماور برنجي، اتوهاي ذغالي و … در آنجا وجود دارد.
كتابخانهاي هم كه از همكاري همكيشان عزيز، جهت خريد يا اهداي كتاب بهوجود آمده است در گوشهي ديگري از آتشكده قرار دارد.
شاورهرامايزد
زيارتگاهي بيرون دروازهي ناصريه و متصل به خيابان ناصريه است، اين محل در قديم معروف به پيرسنگي بوده و درب كوچكي از سنگ هم داشته است. گذشته از زرتشتيان، مسلمانها نيز به اين محل باور دارند و با پاكي نيت نيازهاي خود را از اين محل ميخواهند.
چنين معروف است كه هنگام هجوم افغانها به كرمان، شب را در كنار خندقي كه نزديك شاورهرامايزد بود استراحت كرده تا فرداي آنروز، اين حدود را غارت كنند. شبانه پرچم سبزي در اين محل ظاهر گشت و در قلب سپاه آنان افراشته و برپا شد. افغانها به گماناينكه دشمن به ايشان حملهور شده در تاريكي شب به كشتن يكديگر پرداختند و پاي به فرار گذاشتند.
علت ديگري كه باعث شده به اين محل احترام بگذارند اين است كه محمد اسماعيلخان حاكم كرمان، جد سردار نصرت اسفندياري مصمم بود كه مسير دروازهي ناصريه را از اواسط شاورهرامايزد بگذرانند. هرچند زرتشتيان عجز و التماس كردند تا او را از اين تصميم منصرف كنند مؤثر واقع نشد، شبانه پيرمردي سفيدپوش و نوراني از چاهي كه در اين محل قرار دارد خطاب به او گفت: تو ميخواهي خانهي مرا خراب كني؟ خانهات را خراب و افراد آن را پريشان خواهم كرد. فرداي آنروز محمد اسماعيلخان از تصميم خود دست برداشت و دستور داد روي آن چاه صفهاي بسازند. يكي از زرتشتيان اين عمل را به امر او انجام داد و اين صفه تا امروز وجود دارد و امروزه زرتشتيان در اين قسمت شمع روشن ميكنند.
شاهمهرايزد
زيارتگاهي است در شمال شهر كرمان، اين محل را باغچه بوداغآباد ميخوانند. جشن فرخندهي سده و آتشافروزي اين جشن در اين محل برپا ميشود. اين محل داراي باغي است كه دو ساختمان با حوض نسبتا بزرگ و آشپزخانهاي كه تنور آن محل پخت نان و فضاي آن براي پخت آش و سيروگ در روزهاي مهرايزد است دارد. اين آشپزخانه از دهش هرمزديار خداداد اشيدري بهنامگانهي مادرش روانشاد ماهخورشيد اشيدري قنا غساني بوده است. اين زيارتگاه كه مورد توجه و باور بسياري از مسلمانها نيز هست، در روزهاي فرخنده شاهد خيرات جمعيت زيادي از زرتشتيان ميباشد.
چند سال قبل تالاري از دهش رشيد نيكبخش در اين مكان ساخته شد كه مراسم عروسي و جشنهاي مهم زرتشتيان كرمان چون سده در آنجا برگزار ميشود. در مقابل شاهمهرايزد زميني است كه در روز جشن سده خرواري از هيزم در آنجا افروخته ميشود.
__________________
Borna66
09-08-2009, 07:49 PM
آتشكده نياسر
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
يك ساختمان گنبدی شكل كه بر روی صخره ای قرار گرفته است ومشرف به بخش « تالار » روستا مي باشد ، از دور خود نمايي مي كند . اين بنايي است كه معتقدند به دستور اردشير بابكان ، موسس سلسله ساسانيان ساخته شده است . آتشكده بنايي 14×14 متر مي باشد كه بصورت اتاقي به همراه يك گنبد مي باشد . در چهار طرف اتاق ديواری وجود ندارد .
آتشكده از سنگهايي كه با گچ كنار يكديگر قرار داده شده اند ساخته شده است . سنگهای به كار رفته در قسمتهای پاييني بنا به شكل طبيعي و عادی وسنگهای بكار رفته در قوسها ودر قسمتهای فوقاني مربعي شكل و مانند آجرهای بزرگي هستند . قسمتهاي تحناني بنا در سالهای اخير با گچ پوشيده شده است . احتمالًاً درگذشته تمامي ديوارهای اطراف آتشكده با كنده كاريهای گچي تزيين شده بودند .
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgگنبد اصلي آتشكده در گذشته ،فرو ريخته كه بعداً بازسازی شده است و به شكل گنبدهای دوران اسلامي فرم داده شده است و به عقيده دانشمند برجسته فرانسوی ، آندره گدار گنبد اصلي به شكل تخم مرغ بوده است . به علت واقع شدن آتشكده در ارتفاع ، آتش آن از دور قابل رويت بوده است و ممكن است كه بنا نقش سمبليكي داشته باشد . در قسمت ميانه اتاق آتشكده گودالي وجود دارد كه محل افروختن آتش بوده است .
نكته جالب توجه در ساختار آتشكده آن است كه بعضي سنگهاي بكاررفته در عمارت ، برش قديمي تر و متفاوتي نسبت به بقيه دارد. اين سنگها از غاری كه در قسمت جنوبي آتشكده وجود دارد ، بدست آمده و اين مسئله نشان دهنده قد مت بيشتر غار نسبت به آتشكده است .
روستای نياسر http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
نياسر روستايي در 35 كيلومتری شمال غربي شهر كاشان مي باشد كه در منطقه ای كوهستاني در ارتفاعات كركس واقع شده است . نياسر يك شهر تاريخي مي باشد كه به خاطر آثار ارزشمند ش مثل آتشكده ( متعلق به زمان اردشير بابكان ) ، چشمه اسكندر ( از قديمي ترين چشمه های شناخته شده در ايران در ارتفاع 1680متربالای دريا )، باغ تالار ( متعلق به دوره صفويه ) وغار نياسر ( متعلق به دوره پارتيان ) شهرت دارد . روستاييان به قسمت فوقاني روستا ، « تالار » و به قسمت پاييني « داراب » مي گويند .
چشمه و آبشار نياسر
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgچند متر پايين تر از آتشكده نياسر، چشمه آب تميز وخنكي جريان مي يابد و به روستا مي رود ، اين چشمه كه چشمه اسكندر نام دارد ، از قديمي ترين چشمه های شناخته شده است كه 1680 متر بالای سطح دريا مي باشد.
آبهای روان از كنار آتشكدهای زياد ديگری نيز جريان مي يابد كه اين مي تواند علامت پرستش آناهيتا ، الهه باروری و مرتبط با آب باشد .
در ادامه چشمه آبشار اسكندر وجود دارد و در قسمت پايين آبشار ، دو تا سنگ آسياب وجود دارد .
غار نياسر
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgروستاييان غار را غار تالار يا سوراخ رئيس مي نامند .
غار نياسر كاملاً دست ساز بشر مي باشد ( به جز يك يا دو حفره طبيعي نزديك وروديها ) به احتمال قريب به يقين غار يك معبد ميترايي و متعلق به دوره پارتيان ( اشكانيان ) بوده است . اكثر معابد ميترايي در تاريكي مطلق ساخته شده اند . در تمام قسمتهاي داخلي غار ، بقاياي كنده كاريها روي ديوارها ديده ميشود . غار از مجموعه ای از تونلهاي متعدد ، راهروها ، اتاق ها و محوطه های پيچ در پيچ به همراه تعداد زيادی چاه تشكيل شده است .
غار از سه طبقه شامل دو كانال ، يك كانال حلقه ای شكل ويك كانال افقي تشكيل شده است . طول راهروها و اتاق های غار پيچيده نياسر ، تقريباً 650 متر با 45 چاه با عمق 118 متر است . غار از 23 اتاق با اندازه های مختلف با مساحت كلي 5/176متر مربع تشكيل شده است. نكته جالب آن است كه هوای داخلي غار درهيچ نقطه ای تغيير عمده پيدا نمي كند و حتي در عميق ترين نقطه غار به خاطر وروديهای متعدد ، هوای تازه وجود دارد . بنا به عقايد معتقدين به ميترائيسم ، خدای مهر يا خورشيد در غاری در كوههای سنگي پديد آمده بود و به همين منظور در زمان پارتيان ( كه آزادی مذهبي بيشتری وجود داشته است ) ايجاد شده و البته پيدا شدن اشيايي مانند كارهای سفالي و سكه های دورانهای ديگر مانند سلجوقيان و ايلخانيان نشان مي دهد كه كاربرد غار در زمانهای بعدی فرق كرده و احتمالاً به منظور سر پناه و جهت اهداف دفاعي استفاده مي شده است . تردد در داخل غار نياسر بسيار مشكل است و در بسياری از مسيرها بايستي به حالت خزيدن حركت نمود و بلند ترين نقطه غار 7/1 متر است.
Borna66
09-08-2009, 07:49 PM
آتشگاه اصفهان
شهر اصفهان :
قدمت اصفهان به اندازه تاريخ ايران مي باشد . زمان ساخت اين شهر به تهمورث ، سومين شاه پيشدادي مي رسد . نزديك 20 قرن پيش ، مورخ يوناني، استرابو ، از اصفهان بنام مركز امپراطوري ايران نام مي برد . مسلمانان بعداً" آن را « جِي » و سپس شهر را « اسپاهان » يعني شهر اسب سواران نام نهادند . در زمان سلجوقيان ، اصفهان مركزيت مجددي كسب نمود .
كوه آتشگاه :
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgكوه كوچكي است كه ارتفاع آن از دشت نزديك 200 متر و مسافت آن از شهر اصفهان حدود 8 كيلومتر مي باشد . در قله اين كوه ، آتشكده اي به همين نام وجود دارد . راه بالا رفتن از كوه يك معبر پر پيچ و خم مي باشد كه از طرف جنوب شرقي از ابتداي دامنه ، با يك سلسله پله هاي طبيعي كه از سنگهاي نتراشيده فراهم گرديده است ، شروع مي شود . اطراف اين كوه ، در تمامي جهات داراي سراشيبي تندي است بجز در يك طرف بخصوص و براي آنكه از آن سمت هم به معبد دسترسي نباشد ، ديواري جهت محافظت بنا شده است .
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
آتشكده اصفهان :
اين معبد ويران در قله حقيقي كوه آتشگاه واقع شده است و ارتفاع عمارت آن حدود 4 متر و قطر آن نيز قريب 4 متر مي باشد . شكل عمارت هشت گوشه بوده و با خشتهاي بزرگ ساخته شده است . طاق اين بنا گنبدي است كه قسمت زيادي از آن خراب شده است . بناي مزبور ، هشت درگاه در جهات مختلفه دارد . ديوارهاي خشتي طرفين اين درگاه ها كه طاقي روي آنهاست ، ستونهايي بر اين معبد تشكيل داده اند .
در زير اين بنا ، اساس يا پي مصنوعي ديده نمي شود و عمارت را مستقيما" روي سنگهاي طبيعي بنا گذارده اند . در وسط بنا يك بر آمدگي ديده مي شود كه احتمال مي رود محلي بوده است كه مجمره ي آتش قرار داشته است .
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
علاوه بر عمارت معبد ، بقاياي بعضي عمارات كه در اطراف آن بوده ديده مي شود ولي قدري پايين تر از خود معبد است و طرف شرقي و شمال شرقي قله كوه را متصرف است . پي عمارت هاي تخريب شده ي ديگري نيز در ديگر جهات ديده مي شود كه ظاهرا" اين مجموعه حالت يك دژ را داشته است . احتمال مي رود كه اين عمارت ، محل زندگي مغان و يا مخزن خود معبد بوده است . در مورد پيشينه تاريخي اين بنا ، سند محكم و معتبري وجود ندارد ولي اكثر مورخين و محققين آن را به اردشير دراز دست از شاهان هخامنشي كه از425 تا 465 قبل از ميلاد سلطنت داشته است ، نسبت مي دهند .عده اي نيز اين معبد را به ايام ساسانيان و عهد پيروز پسر يزدگرد ( 459 تا 484 ميلادي ) نسبت مي دهند .
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.