Borna66
09-08-2009, 03:31 PM
مي گويند وقتي كه زرتشتيان مهاجر در محلي به نام سنجان از كشتي پياده شدند به راجهي (فرمانرواي) محل كه نامش “ جادي رانا “ بود پيامي فرستاده و درخواست پناهندگي نمودند . آنها در پيام خود نكات زير را به اطلاع راجه فرستادند تا وي آگاه باشد كه آيين آنها چندان با آداب ورسوم هندوان مباينت ندارد
ما پرستنده اهورامزدا ، خداوند بزرگ هستيم و براي خورشيد و عناصر چهارگانه(آب ، هوا ،خاك و آتش) احترام قائليم
هنگامي كه بدنهاي خود را ميشوييم و يا به عبادت ميپردازيم و يا غذا ميخوريم و يا در برابر آتش مقدس قرار ميگيريم ، سكوت را رعايت ميكنيم
هنگام اجراي مراسم مذهبي از بخور و گل و عطر استفاده مي كنيم
ما سدره و كشتي ميبنديم
به ما سفارش شده كه با دادودهش باشيم و هر كجا استخري و يا چاه آبي وجود دارد آن را براي استغاده ديگران كشف كنيم
به ما سفارش شده هم نسبت به مردان و هم نسبت به زنان مهربان باشيم و همدردي نشان بدهيم
هنگام عبادت و غذا خوردن كشتي مي بنديم
در آتش مقدس بخور ميافكنيم و آن را معطر ميسازيم
در زندگي زناشويي پاكي و وفاداري آيين ماست
روزي پنج بار عبادت ميكنيم
سالي يكبار براي نياكانمان مراسم ويژهي مذهبي اجرا ميكنيم
راجه هندي در آغاز پناهندگي آنها را نپذيرفت و براي اينكه تقاضاي آنان را مودبانه رد كرده باشد ، ظرفي پر از شير براي رهبر آنها ارسال داشت و منظورش از اين عمل آن بود كه سرزمينش پرجمعيت است و ديگر جاي خالي در آن وجود ندارد كه آنان را در آن جاي بدهد . رهبر زرتشتيان مهاجر يك مشت شكر برگرفت و آن را با احتياط روي شير مزبور ريخت به طوري كه حتي يك قطره از شير بيون نريخت . منظور وي از آميختن شكر به شير آن بود كه اولا به راجه بفهماند باز جا براي سكونت يك عده معدود در سرزمينش پيدا ميشود ، دوما اين عده معدود زندگي هندوان را شيرينتر خواهند ساخت ! راجه از اين شيرينكاري بهحدي خوشش آمد كه نه تنها به آنها اجازه اقامت داد بلكه تسهيلات لازم را نيز فراهم آورد تا در سرزمين هند راحت زندگي كنند .
ü برگرفته از كتاب دين بهي ، فلسفه دين زرتشت نوشته مهرداد مهرين صص 84و85
از یتااهو
ما پرستنده اهورامزدا ، خداوند بزرگ هستيم و براي خورشيد و عناصر چهارگانه(آب ، هوا ،خاك و آتش) احترام قائليم
هنگامي كه بدنهاي خود را ميشوييم و يا به عبادت ميپردازيم و يا غذا ميخوريم و يا در برابر آتش مقدس قرار ميگيريم ، سكوت را رعايت ميكنيم
هنگام اجراي مراسم مذهبي از بخور و گل و عطر استفاده مي كنيم
ما سدره و كشتي ميبنديم
به ما سفارش شده كه با دادودهش باشيم و هر كجا استخري و يا چاه آبي وجود دارد آن را براي استغاده ديگران كشف كنيم
به ما سفارش شده هم نسبت به مردان و هم نسبت به زنان مهربان باشيم و همدردي نشان بدهيم
هنگام عبادت و غذا خوردن كشتي مي بنديم
در آتش مقدس بخور ميافكنيم و آن را معطر ميسازيم
در زندگي زناشويي پاكي و وفاداري آيين ماست
روزي پنج بار عبادت ميكنيم
سالي يكبار براي نياكانمان مراسم ويژهي مذهبي اجرا ميكنيم
راجه هندي در آغاز پناهندگي آنها را نپذيرفت و براي اينكه تقاضاي آنان را مودبانه رد كرده باشد ، ظرفي پر از شير براي رهبر آنها ارسال داشت و منظورش از اين عمل آن بود كه سرزمينش پرجمعيت است و ديگر جاي خالي در آن وجود ندارد كه آنان را در آن جاي بدهد . رهبر زرتشتيان مهاجر يك مشت شكر برگرفت و آن را با احتياط روي شير مزبور ريخت به طوري كه حتي يك قطره از شير بيون نريخت . منظور وي از آميختن شكر به شير آن بود كه اولا به راجه بفهماند باز جا براي سكونت يك عده معدود در سرزمينش پيدا ميشود ، دوما اين عده معدود زندگي هندوان را شيرينتر خواهند ساخت ! راجه از اين شيرينكاري بهحدي خوشش آمد كه نه تنها به آنها اجازه اقامت داد بلكه تسهيلات لازم را نيز فراهم آورد تا در سرزمين هند راحت زندگي كنند .
ü برگرفته از كتاب دين بهي ، فلسفه دين زرتشت نوشته مهرداد مهرين صص 84و85
از یتااهو