Borna66
09-07-2009, 02:05 PM
داريوش بزرگ
نام اين شاه در كتيبه هاي هخامنشي داريواوش،به بابلي درياووش، بهصري آنتريوش ياتاريوش است ودر متون يوناني داريوس آمده است.
داريوش پسر ويشتا سپ بود وبقول هرودت در زمان كوروش وپس از او پدرش ويشتاسپ والي پارس بود ،ودر روزگار داريوش ،والي باختر وپارت گرديد.داريوش در 521ق.م.بتخت نشستوي در آغاز كاربمشكلات بزرگي مواجه شد ،واوضاع كشور بقدري آشفته بود جز اراده آهنين او ،كسي به رفع آن قادر نبود .چون گئوماتاي مغ مردم را از پرداخت ماليات ودادن سرباز معاف كرده بود ،خزانه دولتي تهي وارتش از هم پاشيده بود وبيشتر ولايات سربر شورش برداشتند ودعوي خود مختاري مي كردند.
شرح اين شورشها از زبان خود داريوش در كتيبه بيستون آورده شده است)داريوش شاه مي گويد :پس از آنكه من گئوماتاي مغ را كشتم ،آترينه نامي بر من ياغي شد وگفت :من پادشاه خوزستانم بعد در بابل مردي بنام ني دين توبل بر من خروج كرد وگفت من بخت النصرپسر نبونيد هستم.من لشگري بشوش فرستادم وآترينه را گرفته نزد من آوردند او را كشتم پس خود به سوي بابل رفتم ني دين توبل در آنسوي دجله بود وكشتيهايي داشتمن لشگر خود را به دو قسمت كردم قسمتي را بر شتر ها وقسمتي را اسب سوار كردم بياري اهورامزدا از دجله گذ شتم ني دين توبل را شكست دادم واز آنجا به بابل رفتم وآن شهر را پس از محاصره بگرفتم وني دين توبل را اسير كرده ودر بابل كشتم .)
هرودت گويد كه :كوروش اروئي تس نامي را والي سارد كرده بود ،او پولي كرات ،جبار جزيره سامس را بيگناه كشت ودعوي استقلال كرد وبعد ميتروباتس والي داس كي ليون وپسر او را به قتل رسانيد داريوش چون شاه شد بگيا نامي را فرستاده اروئي تس را بكشت ،پس از اين واقعه بقول هرودت داريوش 15 تن از نجباي پارسي را با دموكدس پزشك سابق يوناني اوروئتيس كه بعدا پاي داريوش را معالجه كرده ومورد لطف او قرار گرفته بود به اروپا فرستاد تا تحقيقاتي راجع به سواحل يونان كند.آنان با يك كشتي حمل ونقل عازم يونان شدند وبعد به شهر تارانت در جنوب ايتاليا رسيدند .كشتي پارسيها در مراجعت دچار طوفان شد وپارسي ها اسير شدند ،وشخصي از اهالي تارانت به نام گيل آنان را رهايي بخشيده ،ونزد داريوش آورد.همچنين يكي از كارهاي داريوش كه باعث افتخار ما ايرانيان است جلوگيري از قرباني غير انساني در كارتاژ بود .داريوش تشكيلات وسعي در كشور شاهنشاهي ايران داد داريوش پس از تعيينجانشين خود خشايارشا در 486 در گذشت آرامگاه او در نقش رستم است كه تقريبا بمسافت 3 ربع فرسنگ از تخت جمشيد واقع است.
برگرفته از كتاب ايران در عهد باستان تاليف :دكتر محمد جواد مشكور
نام اين شاه در كتيبه هاي هخامنشي داريواوش،به بابلي درياووش، بهصري آنتريوش ياتاريوش است ودر متون يوناني داريوس آمده است.
داريوش پسر ويشتا سپ بود وبقول هرودت در زمان كوروش وپس از او پدرش ويشتاسپ والي پارس بود ،ودر روزگار داريوش ،والي باختر وپارت گرديد.داريوش در 521ق.م.بتخت نشستوي در آغاز كاربمشكلات بزرگي مواجه شد ،واوضاع كشور بقدري آشفته بود جز اراده آهنين او ،كسي به رفع آن قادر نبود .چون گئوماتاي مغ مردم را از پرداخت ماليات ودادن سرباز معاف كرده بود ،خزانه دولتي تهي وارتش از هم پاشيده بود وبيشتر ولايات سربر شورش برداشتند ودعوي خود مختاري مي كردند.
شرح اين شورشها از زبان خود داريوش در كتيبه بيستون آورده شده است)داريوش شاه مي گويد :پس از آنكه من گئوماتاي مغ را كشتم ،آترينه نامي بر من ياغي شد وگفت :من پادشاه خوزستانم بعد در بابل مردي بنام ني دين توبل بر من خروج كرد وگفت من بخت النصرپسر نبونيد هستم.من لشگري بشوش فرستادم وآترينه را گرفته نزد من آوردند او را كشتم پس خود به سوي بابل رفتم ني دين توبل در آنسوي دجله بود وكشتيهايي داشتمن لشگر خود را به دو قسمت كردم قسمتي را بر شتر ها وقسمتي را اسب سوار كردم بياري اهورامزدا از دجله گذ شتم ني دين توبل را شكست دادم واز آنجا به بابل رفتم وآن شهر را پس از محاصره بگرفتم وني دين توبل را اسير كرده ودر بابل كشتم .)
هرودت گويد كه :كوروش اروئي تس نامي را والي سارد كرده بود ،او پولي كرات ،جبار جزيره سامس را بيگناه كشت ودعوي استقلال كرد وبعد ميتروباتس والي داس كي ليون وپسر او را به قتل رسانيد داريوش چون شاه شد بگيا نامي را فرستاده اروئي تس را بكشت ،پس از اين واقعه بقول هرودت داريوش 15 تن از نجباي پارسي را با دموكدس پزشك سابق يوناني اوروئتيس كه بعدا پاي داريوش را معالجه كرده ومورد لطف او قرار گرفته بود به اروپا فرستاد تا تحقيقاتي راجع به سواحل يونان كند.آنان با يك كشتي حمل ونقل عازم يونان شدند وبعد به شهر تارانت در جنوب ايتاليا رسيدند .كشتي پارسيها در مراجعت دچار طوفان شد وپارسي ها اسير شدند ،وشخصي از اهالي تارانت به نام گيل آنان را رهايي بخشيده ،ونزد داريوش آورد.همچنين يكي از كارهاي داريوش كه باعث افتخار ما ايرانيان است جلوگيري از قرباني غير انساني در كارتاژ بود .داريوش تشكيلات وسعي در كشور شاهنشاهي ايران داد داريوش پس از تعيينجانشين خود خشايارشا در 486 در گذشت آرامگاه او در نقش رستم است كه تقريبا بمسافت 3 ربع فرسنگ از تخت جمشيد واقع است.
برگرفته از كتاب ايران در عهد باستان تاليف :دكتر محمد جواد مشكور