Borna66
09-06-2009, 07:39 PM
هجرت رسول اكرم (صلياللهعليهوآله)
رسول گرامی اسلام(ص) در سال چهارم بعثت دعوت توحيدي خود را علني كرد؛ در نتيجه مشركان متعصب قريش به مقابله برخواستند و با به اوج رساندن شكنجهها شهر مكه به محيطي پرخفقان و مرگبار مبدل گشت.
نخستين نقطه عطف در جهت گسترش اسلام، ملاقات با ارزش شش نفر از يثربيان با رسول خدا در مكه بود كه در سال يازدهم بعثت اتفاق افتاد و با اسلام آوردن آنان، اسلام در يثرب منتشر شده و در سالهاي دوازده و سيزدهم بعثت دو پيمان مهم در عقبه منقعد گشت و زمينه را براي هجرت سوي يثرب را فراهم نمود.
مردم شناسي اهل مكه
هجرت به سوي يثرب امري لازم و ضروري بود. زيرا مكّه مكان مناسبي براي انتشار اسلام نبود. به دليل اينكه در عصر جاهليّت، بت پرستي دين رايج بوده و كعبه، در حقيقت بتخانه خدايان اعراب جاهل بوده بالغ بر سيصد و شصت بت در آن وجود داشت و فرهنگ جاهليت، روح تفكر و تعقل را از آنان سلب كرد.
گاهي انسان بودن پيامبر(ص) را بهانه قرار داده و گاهي هم اشراف قريش از اينكه يتيم بني هاشم، ادعاي نبوت كرده است، احساس حقارت كرده[1] و اسلام را نميپذيرفتند. اين تعصبات جاهلي، سبب شد كه گسترش اسلام در مكه به كندي صورت گيرد و رسالت ايشان در مكه فقط بر محور «فرد سازي» استوار شود تا زماني كه بتواند پايگاهي متشكل از نيروهاي مردمي براي خود بوجود آورند. چرا كه پرداختن به مسائل انساني، بدون در اختيار داشتن دولتي كه بتواند آن مسائل را جامه عمل بپوشاند، فایده ندارد.[2]
مردم شناسي اهل مدينه
يثرب، تنها سرزميني بود كه ميتوانست پايگاهي براي حكومت رسول اكرم(ص) قرار بگيرد. سرزمینی كه بعد از ورود پيامبر(ص) در «مدينة النبي» ناميده شد، مردم يثرب، ويژگيهاي خاصي داشتند كه پذيرش اسلام در آنها بصورت چشمگيري مشاهده ميشد كه به چند نمونه اشاره ميشود:
1- مردم مدينه، آمادگي بيشتري براي تأثير از قرآن داشتند و تعصب مشركان مكه را نداشتند؛
2- همسايگي با يهود و شنيدن اخباري، مبني بر ظهور پيامبري از سوي خدا؛
3- خستگي روحي و جسمي مردم يثرب در اثر نزاعهاي صد و بيست ساله كه آنها را به ستوه آورده بود؛
4- وجود افكاري توحيدي در مدينه كه ادامه گرايش حنفيّت مكّي به شمار ميآمد و با اسلام توافقي نام داشت.[3]
اين خصوصيات، سبب شد كه در سال يازدهم بعثت، آن گروه شش نفري از يثرب به مكه آمدند و با پيامبر ملاقات كردند و سريعاً به دين اسلام مشرف شوند و بدين ترتيب در سالهاي بعد با شوق فراوان دو پيمان را با حضرت منعقد ساختند.
پيمان عقبه اول و دوم؛ زمينه ساز هجرت
پيمان عقبه اول كه در سال دوازده بعثت بود، جنبه ديني داشت؛ گرچه زمزمه نوعي تشكل سياسي نيز در آن مشاهده ميشد. در اين پيمان مسلمانان خواستار مبلغي از سوي رسول خدا(ص) شدند تا اصول و معاني اسلام را به آنان تعليم دهد. پس از آن بود كه اسلام به سرعت در مدينه رواج پيدا كرد.[4]
در نتيجه در سال سيزدهم بعثت پيمان عقبه دوم منعقد گرديد. عنصر جديدي در بيعت دوم افزوده شد و آن مسئله دفاع بود كه نوعي تشكل نظامي براي حفاظت از رهبري دين را صورت داد.[5] لذا پيمان عقبه دوم، حادثه مهمّي در تاريخ صدر اسلام به شمار ميآيد و اهميت آن به عزم و ارادۀ مسلمانان يثرب در حمايت از پيامبر(ص) و مسلمانان مكه باز ميگردد.[6]
بعد از پيمان عقبه دوم، اسلام، بيش از پيش در مدينه توسعه پيدا كرد و عموم مردم آن اسلام آوردند و ميان دو قبيله اوس و خزرج بعد از ساليان سال درگيري و خونريزي به بركت اسلام، صلح و صفا برقرار شد و بهترين پناهگاه براي مسلمانان مكّه گرديد كه گرفتار ملامت و استهزاء و شكنجه بودند.[7]
مشركان مكه، پيامبر اسلام را سبب شكاف و نفاق ميان جامعه مكه، بويژه قريش معرفي كرد. و جو مكه را بر علیه ايشان تحريك كردند تا نتواند در مكه نفوذ عميق يافته و نور اسلام را بگستراند.[8] بويژه پس از پيمان عقبه دوم كه به آزار و اذيت خود شدت دادند و هر كجا مسلماني ميديدند او را كتك زده و تحقيرش ميكردند. مسلمانان از آزار مشركين به تنگ آمده؛ از حضرت رسول(ص) راه چاره خواستند. آنگاه جبرئيل نازل شد و پیام آورد که، بهترين راه نجات، هجرت به سرزمين يثرب ميباشد. و حضرت رسول، دستور هجرت را صادر كردند.[9] مسلمانان به تدريج از مكّه خارج شده و به يثرب رفتند. در اين هنگام مشركان قريش د دارالندوه جمع شده و تصميميبسقاطعوخطرناكگ رفته،همتبرقتلپيامبر(ص) گرفتند؛ زيرا ميدانستند كهاگررسولاكرم(ص) بهمكهبرسد با تشكيل حكومت اسلامي بنيان بت پرستي را در هم ميكوبد. اين توطئه با فداكاري حضرت علي(ع) ناتمام ماند[10] و پيامبر(ص)، مكه را به قصد يثرب ترك كردند و در دوازدهم ماه ربيع الثاني سال سيزده بعثت با استقبال پرشور مسلمان انصار وارد مدينه شدند.
آثار و اهميّت هجرت
در نخستين سال هجرت، پيروزي بزرگي نصيب اسلام و مسلمانان گرديد و حكومت مستقلّي در مدينه پديد آمد. با استقرار در مدينه، نخستين و مهمترين اقدام پيامبر(ص) بناي مسجد بود. مسجدي كه دارالحكومه، مصلی وخلاصه همه کارهای اجتماعی مهم در آن انجام میشد. غنايم و مالياتها در آنجا جمع ميشد و نخستين زندان دولت جديد نيز در گوشهاي از آن بود. مسجد در دوران حيات رسول خدا(ص) مركزيت عبادي، نظامي و سياسي داشته و نقشي اساسي در شكل دهي جامعه اسلامي جديد داشت.[11]
اقدام مهم و ضروري ديگر حضرت رسول(ص)؛ ايجاد وحدت بين مسلمانان بهوسيله پيمان برادري بود. حضرت با انعقاد عقد اخوت بين مهاجر و انصار مفهوم جديدي را در كنار روابط خويشاوندي و قبيلهاي مطرح كردند[12]. وجود زمينههاي اتّحاد و همزيستي در مدينه، منجر به انعقاد يك پيمان نظامي و اجتماعي شد. به بركت هجرت، نخستين قانون اساسي امت اسلام هم تدوين شد و دولت اسلامي به مرحله شكوفايي و اقتدار خود رسيد و روز به روز، شعاع اسلام گستردهتر ميگشت و دلهاي بيشتري را به نور خود منور ساخت و طاغوت را در هم شكست. تا اينكه در سال هشتم هجرت آخرين پايگاه مشركان را در هم شكست. مکه سقوط كرد و در نهايت اسلام به جهان صادر شد.
با هجرت پيامبر(ص) مسلمانان از محيط پر خفقان مکه به محيط مساعد و اسلامي گام نهادند و به بركت همين هجرت، اسلام براي خود تشكيلات سياسي و نظامي پيدا كرده و حكومتي نيرومند شد.[13] از اين رو هجرت، مبدأ و سرآغاز تاريخ مسلمانان قرار داده شد، چنانكه در سيره عملي خود حضرت رسول هم كاملاً مشهور است.
[1]- قرآن كريم، آيات ص38، آيه 5، اسراء 17 آيه 94، زخرف 43، آيه 31.
[2]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص) درگذرا از جامعه جاهلي به جامعه اسلامي/ دفتر تبليغات اسلامي، قم، سال 1385، چاپ اول، ص 161.
[3]- جعفريان، رسول؛ تاريخ سياسي اسلام سيرۀ رسول خدا (ص)، قم، انتشارات دليل ما، سال 1386، چاپ پنجم، ج1، ص 398 - 396 - 395.
[4]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص) در گذرا از جامعه جاهلي به جامعه اسلامي، ص 16.
[5]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص) در گذرا از جامعه جاهلي به جامعه اسلامي، ص 164-163
[6]- احمدالعلي، صالح؛ دولت رسول خدا (ص)، دكتر هادي انصاري، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سال 1385، چاپ دوم، ص 57.
[7]- صفايي حايري قمي، عباس؛ تاريخ شخصيت و صفات پيغمبر اكرم (ص)، قم، چاپ حكمت، سال 1379، چاپ اول، ص 346.
[8]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص)، ص 93.
[9]- فيض پور، علي اصغر؛ تاكتيكهاي جنگي رسول خدا (ص)، قم، انتشارات مدين، بهار 1379، چاپ اول، ص 21.
[10]- قمي، شيخ عباس؛ منتهي الامال، مصح محمدرضا نصاري، محمد ترابيان فردوسي، قم، هجرت، تابستان 1382، چاپ پانزدهم، ج1، ص 111.
[11]- جعفريان، رسول؛ تاريخ سياسي اسلام شيوۀ رسول خدا (ص)، ص 431.
[12]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص)، ص 165.
[13]- جعفريان، رسول؛ تاريخ سياسي اسلام شيوۀ رسول خدا (ص)، ص 431.
منبع:پژوهشکده باقرالعلوم
رسول گرامی اسلام(ص) در سال چهارم بعثت دعوت توحيدي خود را علني كرد؛ در نتيجه مشركان متعصب قريش به مقابله برخواستند و با به اوج رساندن شكنجهها شهر مكه به محيطي پرخفقان و مرگبار مبدل گشت.
نخستين نقطه عطف در جهت گسترش اسلام، ملاقات با ارزش شش نفر از يثربيان با رسول خدا در مكه بود كه در سال يازدهم بعثت اتفاق افتاد و با اسلام آوردن آنان، اسلام در يثرب منتشر شده و در سالهاي دوازده و سيزدهم بعثت دو پيمان مهم در عقبه منقعد گشت و زمينه را براي هجرت سوي يثرب را فراهم نمود.
مردم شناسي اهل مكه
هجرت به سوي يثرب امري لازم و ضروري بود. زيرا مكّه مكان مناسبي براي انتشار اسلام نبود. به دليل اينكه در عصر جاهليّت، بت پرستي دين رايج بوده و كعبه، در حقيقت بتخانه خدايان اعراب جاهل بوده بالغ بر سيصد و شصت بت در آن وجود داشت و فرهنگ جاهليت، روح تفكر و تعقل را از آنان سلب كرد.
گاهي انسان بودن پيامبر(ص) را بهانه قرار داده و گاهي هم اشراف قريش از اينكه يتيم بني هاشم، ادعاي نبوت كرده است، احساس حقارت كرده[1] و اسلام را نميپذيرفتند. اين تعصبات جاهلي، سبب شد كه گسترش اسلام در مكه به كندي صورت گيرد و رسالت ايشان در مكه فقط بر محور «فرد سازي» استوار شود تا زماني كه بتواند پايگاهي متشكل از نيروهاي مردمي براي خود بوجود آورند. چرا كه پرداختن به مسائل انساني، بدون در اختيار داشتن دولتي كه بتواند آن مسائل را جامه عمل بپوشاند، فایده ندارد.[2]
مردم شناسي اهل مدينه
يثرب، تنها سرزميني بود كه ميتوانست پايگاهي براي حكومت رسول اكرم(ص) قرار بگيرد. سرزمینی كه بعد از ورود پيامبر(ص) در «مدينة النبي» ناميده شد، مردم يثرب، ويژگيهاي خاصي داشتند كه پذيرش اسلام در آنها بصورت چشمگيري مشاهده ميشد كه به چند نمونه اشاره ميشود:
1- مردم مدينه، آمادگي بيشتري براي تأثير از قرآن داشتند و تعصب مشركان مكه را نداشتند؛
2- همسايگي با يهود و شنيدن اخباري، مبني بر ظهور پيامبري از سوي خدا؛
3- خستگي روحي و جسمي مردم يثرب در اثر نزاعهاي صد و بيست ساله كه آنها را به ستوه آورده بود؛
4- وجود افكاري توحيدي در مدينه كه ادامه گرايش حنفيّت مكّي به شمار ميآمد و با اسلام توافقي نام داشت.[3]
اين خصوصيات، سبب شد كه در سال يازدهم بعثت، آن گروه شش نفري از يثرب به مكه آمدند و با پيامبر ملاقات كردند و سريعاً به دين اسلام مشرف شوند و بدين ترتيب در سالهاي بعد با شوق فراوان دو پيمان را با حضرت منعقد ساختند.
پيمان عقبه اول و دوم؛ زمينه ساز هجرت
پيمان عقبه اول كه در سال دوازده بعثت بود، جنبه ديني داشت؛ گرچه زمزمه نوعي تشكل سياسي نيز در آن مشاهده ميشد. در اين پيمان مسلمانان خواستار مبلغي از سوي رسول خدا(ص) شدند تا اصول و معاني اسلام را به آنان تعليم دهد. پس از آن بود كه اسلام به سرعت در مدينه رواج پيدا كرد.[4]
در نتيجه در سال سيزدهم بعثت پيمان عقبه دوم منعقد گرديد. عنصر جديدي در بيعت دوم افزوده شد و آن مسئله دفاع بود كه نوعي تشكل نظامي براي حفاظت از رهبري دين را صورت داد.[5] لذا پيمان عقبه دوم، حادثه مهمّي در تاريخ صدر اسلام به شمار ميآيد و اهميت آن به عزم و ارادۀ مسلمانان يثرب در حمايت از پيامبر(ص) و مسلمانان مكه باز ميگردد.[6]
بعد از پيمان عقبه دوم، اسلام، بيش از پيش در مدينه توسعه پيدا كرد و عموم مردم آن اسلام آوردند و ميان دو قبيله اوس و خزرج بعد از ساليان سال درگيري و خونريزي به بركت اسلام، صلح و صفا برقرار شد و بهترين پناهگاه براي مسلمانان مكّه گرديد كه گرفتار ملامت و استهزاء و شكنجه بودند.[7]
مشركان مكه، پيامبر اسلام را سبب شكاف و نفاق ميان جامعه مكه، بويژه قريش معرفي كرد. و جو مكه را بر علیه ايشان تحريك كردند تا نتواند در مكه نفوذ عميق يافته و نور اسلام را بگستراند.[8] بويژه پس از پيمان عقبه دوم كه به آزار و اذيت خود شدت دادند و هر كجا مسلماني ميديدند او را كتك زده و تحقيرش ميكردند. مسلمانان از آزار مشركين به تنگ آمده؛ از حضرت رسول(ص) راه چاره خواستند. آنگاه جبرئيل نازل شد و پیام آورد که، بهترين راه نجات، هجرت به سرزمين يثرب ميباشد. و حضرت رسول، دستور هجرت را صادر كردند.[9] مسلمانان به تدريج از مكّه خارج شده و به يثرب رفتند. در اين هنگام مشركان قريش د دارالندوه جمع شده و تصميميبسقاطعوخطرناكگ رفته،همتبرقتلپيامبر(ص) گرفتند؛ زيرا ميدانستند كهاگررسولاكرم(ص) بهمكهبرسد با تشكيل حكومت اسلامي بنيان بت پرستي را در هم ميكوبد. اين توطئه با فداكاري حضرت علي(ع) ناتمام ماند[10] و پيامبر(ص)، مكه را به قصد يثرب ترك كردند و در دوازدهم ماه ربيع الثاني سال سيزده بعثت با استقبال پرشور مسلمان انصار وارد مدينه شدند.
آثار و اهميّت هجرت
در نخستين سال هجرت، پيروزي بزرگي نصيب اسلام و مسلمانان گرديد و حكومت مستقلّي در مدينه پديد آمد. با استقرار در مدينه، نخستين و مهمترين اقدام پيامبر(ص) بناي مسجد بود. مسجدي كه دارالحكومه، مصلی وخلاصه همه کارهای اجتماعی مهم در آن انجام میشد. غنايم و مالياتها در آنجا جمع ميشد و نخستين زندان دولت جديد نيز در گوشهاي از آن بود. مسجد در دوران حيات رسول خدا(ص) مركزيت عبادي، نظامي و سياسي داشته و نقشي اساسي در شكل دهي جامعه اسلامي جديد داشت.[11]
اقدام مهم و ضروري ديگر حضرت رسول(ص)؛ ايجاد وحدت بين مسلمانان بهوسيله پيمان برادري بود. حضرت با انعقاد عقد اخوت بين مهاجر و انصار مفهوم جديدي را در كنار روابط خويشاوندي و قبيلهاي مطرح كردند[12]. وجود زمينههاي اتّحاد و همزيستي در مدينه، منجر به انعقاد يك پيمان نظامي و اجتماعي شد. به بركت هجرت، نخستين قانون اساسي امت اسلام هم تدوين شد و دولت اسلامي به مرحله شكوفايي و اقتدار خود رسيد و روز به روز، شعاع اسلام گستردهتر ميگشت و دلهاي بيشتري را به نور خود منور ساخت و طاغوت را در هم شكست. تا اينكه در سال هشتم هجرت آخرين پايگاه مشركان را در هم شكست. مکه سقوط كرد و در نهايت اسلام به جهان صادر شد.
با هجرت پيامبر(ص) مسلمانان از محيط پر خفقان مکه به محيط مساعد و اسلامي گام نهادند و به بركت همين هجرت، اسلام براي خود تشكيلات سياسي و نظامي پيدا كرده و حكومتي نيرومند شد.[13] از اين رو هجرت، مبدأ و سرآغاز تاريخ مسلمانان قرار داده شد، چنانكه در سيره عملي خود حضرت رسول هم كاملاً مشهور است.
[1]- قرآن كريم، آيات ص38، آيه 5، اسراء 17 آيه 94، زخرف 43، آيه 31.
[2]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص) درگذرا از جامعه جاهلي به جامعه اسلامي/ دفتر تبليغات اسلامي، قم، سال 1385، چاپ اول، ص 161.
[3]- جعفريان، رسول؛ تاريخ سياسي اسلام سيرۀ رسول خدا (ص)، قم، انتشارات دليل ما، سال 1386، چاپ پنجم، ج1، ص 398 - 396 - 395.
[4]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص) در گذرا از جامعه جاهلي به جامعه اسلامي، ص 16.
[5]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص) در گذرا از جامعه جاهلي به جامعه اسلامي، ص 164-163
[6]- احمدالعلي، صالح؛ دولت رسول خدا (ص)، دكتر هادي انصاري، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سال 1385، چاپ دوم، ص 57.
[7]- صفايي حايري قمي، عباس؛ تاريخ شخصيت و صفات پيغمبر اكرم (ص)، قم، چاپ حكمت، سال 1379، چاپ اول، ص 346.
[8]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص)، ص 93.
[9]- فيض پور، علي اصغر؛ تاكتيكهاي جنگي رسول خدا (ص)، قم، انتشارات مدين، بهار 1379، چاپ اول، ص 21.
[10]- قمي، شيخ عباس؛ منتهي الامال، مصح محمدرضا نصاري، محمد ترابيان فردوسي، قم، هجرت، تابستان 1382، چاپ پانزدهم، ج1، ص 111.
[11]- جعفريان، رسول؛ تاريخ سياسي اسلام شيوۀ رسول خدا (ص)، ص 431.
[12]- لك زايي، نجف؛ سيره پيامبر اعظم (ص)، ص 165.
[13]- جعفريان، رسول؛ تاريخ سياسي اسلام شيوۀ رسول خدا (ص)، ص 431.
منبع:پژوهشکده باقرالعلوم