Borna66
09-02-2009, 12:03 PM
هنگامی كه از هنر مجسمهسازی صحبت بهمیان میآید نخستین اسمی كه به ذهن بیشتر علاقهمندان این هنر خطور میكند اسم مردی از اهالی سرزمین ماتادورها، است. هنرمند خلاق و بیمانندی بهنام «ادوارد و چیلیدا» كه زمانه باید تلاش بسیاری كند تا آنكه تا شاید بار دیگر بار دیگر نظیر وی را به نوع بشر هدیه كند.
ادوارد چیلیدا در روز دهم ژانویه ۱۹۳۴ در شهر سنسباستین اسپانیا بهدنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی، به تحصیل در رشته معماری پرداخت، اما این هنر چندان به مذاقش خوش نیامد و عاقبت در سال ۱۹۴۷ معماری رها كرد و سال بعد به پاریس مهاجرت كرد تا زندگیاش را وقف هنر مجسمهسازی كند. در سالهای اول اقامتش در فرانسه كارش را با خلق آثار سفالی شروع كرد اما خیلی زود فهمید كه گل رس وسیله كار مناسبی برای وی نیست و نمیتواند این راه را ادامه دهد. به همین خاطر غمگین و افسرده فرانسه را ترك كرد و به باسك بازگشت. در آنجا به تفكر درباره كارهای پیشینش پرداخت .
این تقریبا همهیكار روزانهاش شد، تا حدی كه او را از هر كاری باز داشت. بنا به گفته چیلیدا در مصاحبهاش با نشریه Sculpture، یك روز ناگهان از خود پرسید «چرا؟» این لحظهای تاریخی در زندگی یكی از بزرگترین مجسمهسازان معاصر بود و او پس از آن تصمیم گرفت كه هیچگاه دوباره به پشت سرش نگاه نكند و این تصمیم تا آخرین روزهای حیاتش لغو نشد. پس از آن چیلیدا شروع بهكار با آهن كرد كه عنصری فراوان و طبیعی در منطقه باسك بود.
با استفاده از همین عنصر طبیعی بود كه هنرمند اسپانیایی به پیریزی سبك منحصر بهفردش پرداخت و به گفته خودش سؤالهای بسیاری - كه در اكثر مواقع بهظاهر یافتن جوابی برای آنها غیر ممكن بهنظر میآمد - انگیزه و نیروی پیش برندهاش در طول زندگیاش بود. سؤالات بی شمار و مسایلی كه نمیدانست پایه اصلی آثار و زندگی چیلیدا را تشكیل میدادند و او آن را به صراحت در گفت و گوهایش با مطبوعات اعلام كرده است.
یكی از مهمترین مؤلفههٔای مهم آثار هنری چیلیدا «افق» است و این عامل همیشه در آثار وی حضور داشته و برای مجسمهساز اهل اسپانیا بسیار اهمیت داشته است. او بهقدری به افق علاقه داشت كه یكبار همراه همسرش «پیلی» (پیلار بلزونس) تمامی سواحل اقیانوس اطلس را پیمود و از بریتانی تا كامپوستلا را پیمود تا به مفهومی تازه از افق دست یابد، وی در طول این سفر متوجه شد كه همواره در سواحل نیروهای نظامی حضور دارند و از همینجا اهمیت ساحل و افق آن برای چیلیدا بیشتر اهمیت یافت چون از نظر وی ساحل جایی است كه از آنجا میتوان به جایی دست یافت و به همین خاطر باید همواره مورد مراقبت و پایداری باشد. او تحت تأثیر همین نظرات خود مجسمه «تندیس افق» را در ساحل گینون خلق كرد.
زندگی چیلیدا سرتاسر افتخار و احترام است و آثاری كه وی در طول عمر خلق كرد همواره وی را در صدر هنر مجسمهسازی نگه داشت. شاید بتوان به جرأت ادعا كرد كه چیلیدا در زندگیاش به تمامی افتخارهای ممكن دست یافت و تمامی جوایز ممكن را كسب كرد. فهرست افتخارات چیلیدا بسیار بلند و بالا است؛ از جایزه دوسالانه ونیز گرفته تا جایزه معتبر كاندینسكی، جایهر ویلهلم لمبروك، جایزه شاهزاده اتریش، نشان قیصر آلمان و جایزه امپراطوری ژاپن در میان افتخارهای چیلیدا قابل مشاهده است.
جوایز بسیاری كه چیلیدا در طول فعالیت حرفهایش دریافت كرد به خوبی نقش پیشرو و تأثیرگذارش را در عرصه هنر مجسمهسازی بینالملل مورد تأیید قرار میدهد. بنیادها و انستیتوهای فرهنگی بسیاری با اهدای جوایز خود، بهتجلیل از جایگاه والای تندیسساز باسكی پرداختند.
دوسالانه ونیز در سال ۱۹۵۸ جایزه اصلی بینالمللی خود در رشته مجسمهسازی را به وی اهدا كرد و در سال ۱۹۹۰ نیز گالری هنرهای مدرن خود را به برپایی نمایشگاهی تحت عنوان «تقدیر از ادواردو چیلیدا» اختصاص داد كه در این نمایشگاه آثار ساخته شده از آهن وی در معرض دید علاقهمندان این هنر قرار گرفت. آثار چیلیدا در بیش از بیست موزه سرتا سر دنیا وجود دارد و نمایشگاههای مرور بر آثارش در شهرهای مهم و مشهوری همانند برلین، مادرید، هدستون، كاراكاس، لندن و پالرمو برپاشد.
آثار چیلیدا در نقاط مختلفی نصب شدهاند. در برابر دریا همانند مجسه نصبشده در ساحل سنسباستین، یا در كوهستان مانند ژاپن و شهرهای مختلفی در قارههای اروپا و آمریكا همانند واشنگتن، پاریس، لوند، مانستر، مادرید، مایوركا، گورنیكا، یا برلین.
با این حال ذكر این نكته ضروری است كه ساخت آثار سفارش داده شده برای مكانهای عمومی بخش عمدهای از عمر هنری چیلیدا را بهخود اختصاص داد. در كل ۴۳ مجسمه از این هنرمند در شهرهای مهم دنیا نصب شده است. آلمان یكی از كشورهایی است كه بیشترین تعداد از آثار مرد اسپانیایی را در خود جای داده است. معروفترین بنای یادبودی كه از چیلیدا در آلمان بهجای مانده و برای آلمانیهای متعصب بسیار خاطرهانگیز است، بنای افتخار نام دارد.. كه چیلیدا آن را به مناسبت وحدت دو نیمه آلمان و تولد مجدد آلمان واحد در شهر برلین ساخت. عاقبت پس از خلق آثاری فراوان و كسب افتخارهای بیشمار در سال ۲۰۰۲ در همان شهر زادگاهش (سنسباستین) چشم از جهان فروبست.
▪ آثار مشهور :
چیلیدا آثار زیادی را خلق كرده است اما تعدادی از آنها معروفتر و بهیادماندنیتر هستند. شاید بد نباشد به این نكته اشاره شود مكانی كه مجسمههای چیلیدا در آنجا نصب شدهاند نقش مهم و تأثیرگذاری در حصول وی به نقطه اوج فرآیند هنری و آفرینش دوران حرفهایش داشته است. این مجسمهها هماهنگ با محیط اطرافشان معانی متفاوتی را در هر منظره و چشماندازی مییابند.
مثال عیان این مسئله مجسمه شانهها باد در سنسباستین است. این مجسمه از سهسازه تشكیل شده است كه داستانی مهیج پیرامون سنگها، دریا و افق پیش رویش روایت میكند. از منظور ادواردو چیلیدا، اثر هنری بهتمامی انسان و زمانی كه در آن به سر میبرند، تعلق دارد. این مسئله ما را وا میدارد كه بهخود و روابطمان با محیط زیست اطرفمان به دقت بنگریم. آثار وی تردیدها و سؤالاتی در ذهن بیننده بهوجود میآورند و او را در برابر ناشناختههای بیشماری قرار میدهند و برای انتقال پیام خود زمین و فضا را تؤامان بهكار میگیرند تا بهطور غیر مستقیم همزیستی دو عنصر متفاوت طبیعت را به ذهن بیننده خویش تزریق كنند.
نقطه اوج این تفكر را میتوان در طرح رویایی چیلیدا بهنام «مؤنت تیندا» مشاهده كردو چیلیدا با خلق این اثر هنری در بطن كوهی واقع در جزیره فوتونتورای اسپانیا، تلاش كرد فضایی عظیم برای تمامی نژادهای انسان خلق كند، جایی كه در آن همگی میتوانند تعادل و برابری را در عظمت فضا احساس كنند. بنا به گفته چیلیدا، ایده ساخت این طرح در پی یك شب بیدار خوابی در ذهنش متولد شد.
او در پی یافتن راهی بود تا بتن را به شكلی درآورد كه با استفاده از آن اثری مشابه مجسمه ساخته شده از جنس مرر خود بهنام «كوه خالی» خلق كند و ناگهان این ایده به ذهنش خطور كرد كه برای طرحش كوهی واقعی را بیاید و داخل آن را خالی كند تا بدین طریق فضایی جادویی را در داخل آن كوه خلق كند. این ایده بهظاهر غریب و غیر ممكن بازتاب دهنده ذهنیات طبیعی هنرمندی است كه در پسزمینه ذهنیاش هنر معماری نهفته و تلاش میكند این هنر را به طرق مختلف در عرصه مجسمهسازی به معرض آزمون بگذارد و بدین سان درباره جایگاه محكم انسان در دنیا و رابطهاش با فضا و زمان به تعمق بپردازد.
وی در سال ۱۹۸۵ طی مصاحبهای مطبوعاتی در كشور فرانسه بزرگترین طرح هنریاش را بهطور علنی برای همگان فاش ساخت و بلافاصله پیشنهادهایی از سیسیل، سوییس و فنلاند دریافت كرد تا طرح خود را در كورههای این مناطق اجرا كند اما موقعیت جغرافیایی این مناطق اجرای طرح چیلیدا را امكان ناپذیر میساخت چیلیدا همواره به فكر اجرای این طرح بود و عاقبت پس از انجام مطالعات فراوان همراه با دستیار مهندسش «خوزه آنتونیو فرناندز اوردوز» جزیره، فورتونتو را در میان جزایر قناری به عنوان مكانی مناسب و ایدهال برای طرحش شناسایی كرد و بلندپروازانهترین رویای هنریش را در آن جا خلق كرد.
این اثر هنری جاذبه اصلی جزیره فورتونتورا است و به خوبی زندگی فرهنگی و اقتصادی این جزیره را متحول ساخته است. چیلیدا در هر یك از طرفین كوه مكعبهایی به اندازه ۵۰ متر مكعب را در دل كوه به وجود آورده و برای انجام این كار حدود ۱۲۵ هزار متر مكعب سنگ را از دل كوه بیرون آورده است. این مكعبها به وسیلهی دو نورگیر سقفی روشن میشوند و دو تونل طلایی (در حدود ۴۰۰ متر) این امكان را فراهم میآورند كه نور خورشید و ماه به درون این مكعبها راه یابد و منظرهای بینظیر را خلق كند. بازدیدكنندگان برای رسیدن به این مكان باید از تونلی به طول هشتاد متر عبور كنند .
و چیلیدا طوری این تونل را طراحی كرده كه افراد حاضر در داخل مكعب قادر نیستند در حال ورود را مشاهده كنند و به خاطر زاویهبندی مكعب تنها قادر به دیدن دهانه تونل هستند. اثر هنری چیلیدا در داخل كوه تیندایا یادبودی برای تحمل و سرودی برای بزرگداشت انسان است، انسانی كه قادر است به مددد تلاش و تحملش این امكان را به وجود آورد تا باران و خورشیدو ماه به درون كوهی سنگی و سخت نفوذ كنند.
چیلیدا آثار مشهور دیگری هم دارد كه در میان آنها «میدان ازادیهای باسك» (۱۹۸۰)، «شانههای باد» (۱۹۷۷)، «آب» (۱۹۸۷)، «افق» (۱۹۹۰) و «خانه گوته» (۱۹۸۶) از سایرین شاخصتر هستند.
● چیلیدا حاضر در تمامی موزهها
آثار ادواردو چیلیدا خیلی زود مورد توجه موزهها قرار گرفت و او از همان سال اوایل فعالیتش در سطح بینالمللی شناخته و مشهور شد. زمانی كه در فرانسه اقامت داشت با گالریدار فرانسوی به نام امه ماگت» آشنا شد و با هم شروع به همكاری كردند. از زمانی كه چیلیدا همكاریش را با این گالریدار فرانسوی آغاز كرد از جانب تعدادی از مشهورترین و پیشرفتهترین موزههای جهان جوایز و درخواستهای فراوانی برای ارسال آثارش دریافت كرد.
به همین دلیل آثار وی در بسیاری از موزههای معتبر كشورهای مختلف موجود است. بخش عظیمی از آثار چیلیدا توسط موزههای آلمان تصاحب شده است. این هنرمند خود گفته است كه آثارش به زبان آلمانی صحبت میكنند چون در این كشور است كه به خوبی فهمیده میشوند و مورد تقدیر خاصی قرار میگیرند.
موزههای كلن، هانوور و برلین مجسمههای اسپانیایی را در مجموعههای خویش دارند وبه نمایش گذاشتهاند. موزهی هنرهای زیبا هوستون و انستیتوی هنر شیكاگو نیز به مجموعه مجسمههای چوبی كه از چیلیدا در اختیار دارند، مینازند.
● محبوب تمامی غولهای هنر و علم
طی نیمقرن گذشته نوشتههای بسیاری پیرامون ادواردو چیلیدا و آثارش منتشر شده است. تقریباً تمامی افراد صاحبنام عرصههای هنر و علم دربارهی چیلیدا و تأثیری كه وی بر تفكر و دیدگاهشان داشته مطلبی نگاشتهاند. معماران، ریاضیدانها و فیلسوفهای مشهوری همچون «مارتین هایدگر»، «گاستون باشلار»، «امیل سیوران» و هم چنین شاعران بیمانندی همانند «اكتاوید پاز» دربارهی آثار مجسمهساز شهیر قلمفرسایی كردهاند و مقالهها و آثار مهمی را از خود به جای گذاشتهاند كه به درك عمیق و بهتر از آثار چیلیدا بسیار كمك میكند و تأثیرهای عمیق و متفاوت این آثار زا بر اذهان بزرگ و قدرتمند نشان میدهد.
تمامی این مقالهها و نوشتهها مثالهایی روشن از شعری شاید تغزلی است كه از بطن آثار چیلیدا به بیرون جریان مییابد و تمامی اندیشمندان را در گذشته، حال و شاید آینده به تفكر درباره مفاهیمی همانند افق دید، ستایش طبیعت، برابری انسانها و غیره وامیدارد.
نویسنده : توفان راه چمنی
ادوارد چیلیدا در روز دهم ژانویه ۱۹۳۴ در شهر سنسباستین اسپانیا بهدنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی، به تحصیل در رشته معماری پرداخت، اما این هنر چندان به مذاقش خوش نیامد و عاقبت در سال ۱۹۴۷ معماری رها كرد و سال بعد به پاریس مهاجرت كرد تا زندگیاش را وقف هنر مجسمهسازی كند. در سالهای اول اقامتش در فرانسه كارش را با خلق آثار سفالی شروع كرد اما خیلی زود فهمید كه گل رس وسیله كار مناسبی برای وی نیست و نمیتواند این راه را ادامه دهد. به همین خاطر غمگین و افسرده فرانسه را ترك كرد و به باسك بازگشت. در آنجا به تفكر درباره كارهای پیشینش پرداخت .
این تقریبا همهیكار روزانهاش شد، تا حدی كه او را از هر كاری باز داشت. بنا به گفته چیلیدا در مصاحبهاش با نشریه Sculpture، یك روز ناگهان از خود پرسید «چرا؟» این لحظهای تاریخی در زندگی یكی از بزرگترین مجسمهسازان معاصر بود و او پس از آن تصمیم گرفت كه هیچگاه دوباره به پشت سرش نگاه نكند و این تصمیم تا آخرین روزهای حیاتش لغو نشد. پس از آن چیلیدا شروع بهكار با آهن كرد كه عنصری فراوان و طبیعی در منطقه باسك بود.
با استفاده از همین عنصر طبیعی بود كه هنرمند اسپانیایی به پیریزی سبك منحصر بهفردش پرداخت و به گفته خودش سؤالهای بسیاری - كه در اكثر مواقع بهظاهر یافتن جوابی برای آنها غیر ممكن بهنظر میآمد - انگیزه و نیروی پیش برندهاش در طول زندگیاش بود. سؤالات بی شمار و مسایلی كه نمیدانست پایه اصلی آثار و زندگی چیلیدا را تشكیل میدادند و او آن را به صراحت در گفت و گوهایش با مطبوعات اعلام كرده است.
یكی از مهمترین مؤلفههٔای مهم آثار هنری چیلیدا «افق» است و این عامل همیشه در آثار وی حضور داشته و برای مجسمهساز اهل اسپانیا بسیار اهمیت داشته است. او بهقدری به افق علاقه داشت كه یكبار همراه همسرش «پیلی» (پیلار بلزونس) تمامی سواحل اقیانوس اطلس را پیمود و از بریتانی تا كامپوستلا را پیمود تا به مفهومی تازه از افق دست یابد، وی در طول این سفر متوجه شد كه همواره در سواحل نیروهای نظامی حضور دارند و از همینجا اهمیت ساحل و افق آن برای چیلیدا بیشتر اهمیت یافت چون از نظر وی ساحل جایی است كه از آنجا میتوان به جایی دست یافت و به همین خاطر باید همواره مورد مراقبت و پایداری باشد. او تحت تأثیر همین نظرات خود مجسمه «تندیس افق» را در ساحل گینون خلق كرد.
زندگی چیلیدا سرتاسر افتخار و احترام است و آثاری كه وی در طول عمر خلق كرد همواره وی را در صدر هنر مجسمهسازی نگه داشت. شاید بتوان به جرأت ادعا كرد كه چیلیدا در زندگیاش به تمامی افتخارهای ممكن دست یافت و تمامی جوایز ممكن را كسب كرد. فهرست افتخارات چیلیدا بسیار بلند و بالا است؛ از جایزه دوسالانه ونیز گرفته تا جایزه معتبر كاندینسكی، جایهر ویلهلم لمبروك، جایزه شاهزاده اتریش، نشان قیصر آلمان و جایزه امپراطوری ژاپن در میان افتخارهای چیلیدا قابل مشاهده است.
جوایز بسیاری كه چیلیدا در طول فعالیت حرفهایش دریافت كرد به خوبی نقش پیشرو و تأثیرگذارش را در عرصه هنر مجسمهسازی بینالملل مورد تأیید قرار میدهد. بنیادها و انستیتوهای فرهنگی بسیاری با اهدای جوایز خود، بهتجلیل از جایگاه والای تندیسساز باسكی پرداختند.
دوسالانه ونیز در سال ۱۹۵۸ جایزه اصلی بینالمللی خود در رشته مجسمهسازی را به وی اهدا كرد و در سال ۱۹۹۰ نیز گالری هنرهای مدرن خود را به برپایی نمایشگاهی تحت عنوان «تقدیر از ادواردو چیلیدا» اختصاص داد كه در این نمایشگاه آثار ساخته شده از آهن وی در معرض دید علاقهمندان این هنر قرار گرفت. آثار چیلیدا در بیش از بیست موزه سرتا سر دنیا وجود دارد و نمایشگاههای مرور بر آثارش در شهرهای مهم و مشهوری همانند برلین، مادرید، هدستون، كاراكاس، لندن و پالرمو برپاشد.
آثار چیلیدا در نقاط مختلفی نصب شدهاند. در برابر دریا همانند مجسه نصبشده در ساحل سنسباستین، یا در كوهستان مانند ژاپن و شهرهای مختلفی در قارههای اروپا و آمریكا همانند واشنگتن، پاریس، لوند، مانستر، مادرید، مایوركا، گورنیكا، یا برلین.
با این حال ذكر این نكته ضروری است كه ساخت آثار سفارش داده شده برای مكانهای عمومی بخش عمدهای از عمر هنری چیلیدا را بهخود اختصاص داد. در كل ۴۳ مجسمه از این هنرمند در شهرهای مهم دنیا نصب شده است. آلمان یكی از كشورهایی است كه بیشترین تعداد از آثار مرد اسپانیایی را در خود جای داده است. معروفترین بنای یادبودی كه از چیلیدا در آلمان بهجای مانده و برای آلمانیهای متعصب بسیار خاطرهانگیز است، بنای افتخار نام دارد.. كه چیلیدا آن را به مناسبت وحدت دو نیمه آلمان و تولد مجدد آلمان واحد در شهر برلین ساخت. عاقبت پس از خلق آثاری فراوان و كسب افتخارهای بیشمار در سال ۲۰۰۲ در همان شهر زادگاهش (سنسباستین) چشم از جهان فروبست.
▪ آثار مشهور :
چیلیدا آثار زیادی را خلق كرده است اما تعدادی از آنها معروفتر و بهیادماندنیتر هستند. شاید بد نباشد به این نكته اشاره شود مكانی كه مجسمههای چیلیدا در آنجا نصب شدهاند نقش مهم و تأثیرگذاری در حصول وی به نقطه اوج فرآیند هنری و آفرینش دوران حرفهایش داشته است. این مجسمهها هماهنگ با محیط اطرافشان معانی متفاوتی را در هر منظره و چشماندازی مییابند.
مثال عیان این مسئله مجسمه شانهها باد در سنسباستین است. این مجسمه از سهسازه تشكیل شده است كه داستانی مهیج پیرامون سنگها، دریا و افق پیش رویش روایت میكند. از منظور ادواردو چیلیدا، اثر هنری بهتمامی انسان و زمانی كه در آن به سر میبرند، تعلق دارد. این مسئله ما را وا میدارد كه بهخود و روابطمان با محیط زیست اطرفمان به دقت بنگریم. آثار وی تردیدها و سؤالاتی در ذهن بیننده بهوجود میآورند و او را در برابر ناشناختههای بیشماری قرار میدهند و برای انتقال پیام خود زمین و فضا را تؤامان بهكار میگیرند تا بهطور غیر مستقیم همزیستی دو عنصر متفاوت طبیعت را به ذهن بیننده خویش تزریق كنند.
نقطه اوج این تفكر را میتوان در طرح رویایی چیلیدا بهنام «مؤنت تیندا» مشاهده كردو چیلیدا با خلق این اثر هنری در بطن كوهی واقع در جزیره فوتونتورای اسپانیا، تلاش كرد فضایی عظیم برای تمامی نژادهای انسان خلق كند، جایی كه در آن همگی میتوانند تعادل و برابری را در عظمت فضا احساس كنند. بنا به گفته چیلیدا، ایده ساخت این طرح در پی یك شب بیدار خوابی در ذهنش متولد شد.
او در پی یافتن راهی بود تا بتن را به شكلی درآورد كه با استفاده از آن اثری مشابه مجسمه ساخته شده از جنس مرر خود بهنام «كوه خالی» خلق كند و ناگهان این ایده به ذهنش خطور كرد كه برای طرحش كوهی واقعی را بیاید و داخل آن را خالی كند تا بدین طریق فضایی جادویی را در داخل آن كوه خلق كند. این ایده بهظاهر غریب و غیر ممكن بازتاب دهنده ذهنیات طبیعی هنرمندی است كه در پسزمینه ذهنیاش هنر معماری نهفته و تلاش میكند این هنر را به طرق مختلف در عرصه مجسمهسازی به معرض آزمون بگذارد و بدین سان درباره جایگاه محكم انسان در دنیا و رابطهاش با فضا و زمان به تعمق بپردازد.
وی در سال ۱۹۸۵ طی مصاحبهای مطبوعاتی در كشور فرانسه بزرگترین طرح هنریاش را بهطور علنی برای همگان فاش ساخت و بلافاصله پیشنهادهایی از سیسیل، سوییس و فنلاند دریافت كرد تا طرح خود را در كورههای این مناطق اجرا كند اما موقعیت جغرافیایی این مناطق اجرای طرح چیلیدا را امكان ناپذیر میساخت چیلیدا همواره به فكر اجرای این طرح بود و عاقبت پس از انجام مطالعات فراوان همراه با دستیار مهندسش «خوزه آنتونیو فرناندز اوردوز» جزیره، فورتونتو را در میان جزایر قناری به عنوان مكانی مناسب و ایدهال برای طرحش شناسایی كرد و بلندپروازانهترین رویای هنریش را در آن جا خلق كرد.
این اثر هنری جاذبه اصلی جزیره فورتونتورا است و به خوبی زندگی فرهنگی و اقتصادی این جزیره را متحول ساخته است. چیلیدا در هر یك از طرفین كوه مكعبهایی به اندازه ۵۰ متر مكعب را در دل كوه به وجود آورده و برای انجام این كار حدود ۱۲۵ هزار متر مكعب سنگ را از دل كوه بیرون آورده است. این مكعبها به وسیلهی دو نورگیر سقفی روشن میشوند و دو تونل طلایی (در حدود ۴۰۰ متر) این امكان را فراهم میآورند كه نور خورشید و ماه به درون این مكعبها راه یابد و منظرهای بینظیر را خلق كند. بازدیدكنندگان برای رسیدن به این مكان باید از تونلی به طول هشتاد متر عبور كنند .
و چیلیدا طوری این تونل را طراحی كرده كه افراد حاضر در داخل مكعب قادر نیستند در حال ورود را مشاهده كنند و به خاطر زاویهبندی مكعب تنها قادر به دیدن دهانه تونل هستند. اثر هنری چیلیدا در داخل كوه تیندایا یادبودی برای تحمل و سرودی برای بزرگداشت انسان است، انسانی كه قادر است به مددد تلاش و تحملش این امكان را به وجود آورد تا باران و خورشیدو ماه به درون كوهی سنگی و سخت نفوذ كنند.
چیلیدا آثار مشهور دیگری هم دارد كه در میان آنها «میدان ازادیهای باسك» (۱۹۸۰)، «شانههای باد» (۱۹۷۷)، «آب» (۱۹۸۷)، «افق» (۱۹۹۰) و «خانه گوته» (۱۹۸۶) از سایرین شاخصتر هستند.
● چیلیدا حاضر در تمامی موزهها
آثار ادواردو چیلیدا خیلی زود مورد توجه موزهها قرار گرفت و او از همان سال اوایل فعالیتش در سطح بینالمللی شناخته و مشهور شد. زمانی كه در فرانسه اقامت داشت با گالریدار فرانسوی به نام امه ماگت» آشنا شد و با هم شروع به همكاری كردند. از زمانی كه چیلیدا همكاریش را با این گالریدار فرانسوی آغاز كرد از جانب تعدادی از مشهورترین و پیشرفتهترین موزههای جهان جوایز و درخواستهای فراوانی برای ارسال آثارش دریافت كرد.
به همین دلیل آثار وی در بسیاری از موزههای معتبر كشورهای مختلف موجود است. بخش عظیمی از آثار چیلیدا توسط موزههای آلمان تصاحب شده است. این هنرمند خود گفته است كه آثارش به زبان آلمانی صحبت میكنند چون در این كشور است كه به خوبی فهمیده میشوند و مورد تقدیر خاصی قرار میگیرند.
موزههای كلن، هانوور و برلین مجسمههای اسپانیایی را در مجموعههای خویش دارند وبه نمایش گذاشتهاند. موزهی هنرهای زیبا هوستون و انستیتوی هنر شیكاگو نیز به مجموعه مجسمههای چوبی كه از چیلیدا در اختیار دارند، مینازند.
● محبوب تمامی غولهای هنر و علم
طی نیمقرن گذشته نوشتههای بسیاری پیرامون ادواردو چیلیدا و آثارش منتشر شده است. تقریباً تمامی افراد صاحبنام عرصههای هنر و علم دربارهی چیلیدا و تأثیری كه وی بر تفكر و دیدگاهشان داشته مطلبی نگاشتهاند. معماران، ریاضیدانها و فیلسوفهای مشهوری همچون «مارتین هایدگر»، «گاستون باشلار»، «امیل سیوران» و هم چنین شاعران بیمانندی همانند «اكتاوید پاز» دربارهی آثار مجسمهساز شهیر قلمفرسایی كردهاند و مقالهها و آثار مهمی را از خود به جای گذاشتهاند كه به درك عمیق و بهتر از آثار چیلیدا بسیار كمك میكند و تأثیرهای عمیق و متفاوت این آثار زا بر اذهان بزرگ و قدرتمند نشان میدهد.
تمامی این مقالهها و نوشتهها مثالهایی روشن از شعری شاید تغزلی است كه از بطن آثار چیلیدا به بیرون جریان مییابد و تمامی اندیشمندان را در گذشته، حال و شاید آینده به تفكر درباره مفاهیمی همانند افق دید، ستایش طبیعت، برابری انسانها و غیره وامیدارد.
نویسنده : توفان راه چمنی