توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاریخ انقلاب اسلامی ایران
pnugirl
09-02-2009, 10:42 AM
انقلاب ۱۳۵۷ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%DB%B1%DB%B3% DB%B5%DB%B7): به آن «انقلاب اسلامی» نیز گفته میشود، قیامی بود به رهبری روح الله خمینی و با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران، که نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید.
۲- سید روحالله خمینی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%B1%D9%88%D8%AD%E2%80%8C%D8% A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8 C): در بخش «خمینی و برخورد با مخالفان» ۲ نقل قول هست: “من یک کلمه به برادران دادگاه و کسانی که رئیس زندان هستند و اشخاصی که زندانبان هستند میگویم و آن اینکه اینطور نباشد که یک جنایتی واقع شد، اینها آرامش خودشان را از دست بدهند و خدای ناخواسته با زندانیانی که الان هستند، ولو این زندانیان از همین گروههای فاسد باشند، با خشونت غیر انسانی عمل کنند. با آرامش و با احترام عمل کنند. لکن دادگاهها احکام را با دقت بررسی کنند، آنها را بر محکمهها بنشانند و ازشان استفسار کنند. با قاطعیت هرچه باید بکنند، عمل کنند، لکن این طور نباشد که حالا از باب اینکه یک دسته از ما به وسیله همین گروهها از بین رفته، حالا ما در حبس با اشخاصی که محبوس هستند خدای ناخواسته به خلاف موازین اسلام رفتار کنند و من میدانم نمیکنند، گرچه آنهایی که باید به شما تهمت بزنند، تهمت را میزنند”
وی در توجیه اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ طی نامهای چنین نوشت: “از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند.»”
۳- سید علی خامنهای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AE%D8%A7% D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C): مقاله اینچنین آغاز میشود: « شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیتالله خامنهای برای مسایل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما درعینحال تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد»
۴- ابوالحسن بنیصدر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86_% D8%A8%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%B5%D8%AF%D8%B1): بنی صدر شش هفته بعد به همراه مسعود رجوی (رئیس سازمان مجاهدین خلق) با تغییر چهره و لباس از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که بهزاد معزی هدایت آن را برعهده داشت از ایران گریخت و وارد فرودگاه پاریس شد. خروج بنیصدر و رجوی از کشور به این روش مخاطرهآمیز و غیرعادی توجه رسانهها را به خود جلب کرد.
۵- محمدعلی رجایی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B1% D8%AC%D8%A7%DB%8C%DB%8C): او تحصیلات ابتدایی را در قزوین تمام کرد و در ۱۳ سالگی به تهران رفت و از روی فقر به کار در جنوب شهر مشغول شد. … رجایی در ضمن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نمایندگی از جمهوری اسلامی سخنرانی کرد (کاری که سال ها بعد محمود احمدی نژاد تکرار کرد) و با نشان دادن جاهای شکنجه روی پاهایش (از زندانهای زمان شاه) توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
۶- اکبر هاشمی رفسنجانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C_%D8%B1%D9%81%D8%B3% D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C): در سال ۱۳۷۶ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B7%DB%B6) (۱۹۹۷ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B9%DB%B7_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29)) بعد از به پایان رسیدن دو دوره ریاست جمهوریش، دوباره خود را نامزد انتخابات مجلس کرد ولی بین ۳۰ نامزد برگزیدهٔ مردم تهران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) انتخاب نشد. سپس با مداخلهٔ شورای نگهبان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%86%DA%AF%D9%87% D8%A8%D8%A7%D9%86) توانست به عنوان ۳۰امین (آخرین) نمایندهٔ مردم تهران به مجلس راه پیدا کند، اما پیش از مراسم معارفه کنارهگیری کرد. دلیل او این ادعا بود که در جایگاههای دیگر بهتر میتواند خدمت کند.
۷- محمد خاتمی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE %D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C): اما مهمترین قضیه دوران حکومت خاتمی را میتوان افشا و اعلام رسمی وجود «عوامل خودسر» در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که عامل «قتلهای زنجیرهای» اعلام شدند، بود.این افشاگری به دستگیری یکی از سرشناسان وزارت اطلاعات به نام «سعید امامی» منجر شد. او بعدتر و طی یک واقعه مشکوک در زندان خودکشی کرد.
۸- محمود احمدینژاد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85% D8%AF%DB%8C_%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF): (محمود سبورجیان) محمود احمدی نژاد توسط برخی گروهها، از جمله گروههای مخالف نظام ایران، متهم به شرکت در گروگانگیری آمریکاییان در واقعه تصرف سفارت آمریکا شدهاست.[۷] علاوه بر این برخی گروههای بسیجی در ایران نیز وی را از شرکت کنندگان در این واقعه نام بردهاند.[۸]. با اینحال سازمان سیا معتقد است که هیچ مدرکی تاکنون دال بر این ادعاها قابل اثبات نبودهاست.[۹] این شایعه از جانب چهرههای سرشناس جریان دانشجویی در سالهای ابتدایی انقلاب و همچنین دانشجویان فعال در ماجرای اشغال سفارت آمریکا نیز رد شده و تمامی آنها تاکید دارند که احمدی نژاد هیچ نقشی در آن حرکت نداشت.گفته میشود وی و دیگر دانشجویان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در آن زمان اعتقاد داشتند با توجه به اینکه آمریکاییها مسیحی بوده و به خدا اعتقاد دارند اما دولت شوروی کمونیست و بی اعتقاد به خدا است، دانشجویان باید ابتدا به سفارت شوروی حمله کنند و نه آمریکا. برخی از سیاستمداران اتریشی از نقش وی در ترور عبدالرحمان قاسملو دبیر کل حزب دموکرات کردستان ایران در وین سخن گفتند که توسط دو نفر از چهرههای اطلاعاتی اصلاح طلب، سعید حجاریان و علی ربیعی (عضو شورای عالی امنیت ملی) تکذیب شد.
۹- سعید حجاریان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B1% DB%8C%D8%A7%D9%86): سعید حجاریان که دارای سوابق امنیتی و اطلاعاتی بود و جزو موسسین وزارت اطلاعات به حساب می آید، پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ در نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران به عنوان نایب رییس به این شورا راه یافت و در عین حال سمت مشاور سیاسی رییس جمهور وقت را نیز بر عهده داشت. وی مدتی سمت استادی در تدریس درس مدیریت استراتژیک به دانشجویان کادر وزارت اطلاعات، من جمله سعید امامی را دارا بود.
۱۰- وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D8%A7%D8%B7%D9%84% D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA): … یوسنی در این باره می گوید : وقتی وزیر اطلاعات شدم آقای هاشمی دو بار با من بحث کردند و گفتند “شیوهای که شما در وزارت اطلاعات در پیش گرفتهاید این وزارتخانه را به شهرداری و تشکیلات بیخاصیت تبدیل کرده است که هیچ کس نمیترسد” و من هم به ایشان یادآور شدم در همه جای دنیا به این روش میگویند سرویس اطلاعاتی و ما هم باید به دنبال این موضوع برویم که وزارت اطلاعات در خدمت مردم باشد.
۱۱- قتلهای زنجیرهای ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8% B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB %8C): اطلاعیه رسمی وزارت اطلاعات: بر اثر پافشاری رئیس جمهور وقت ایران، محمد خاتمی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۷۷ طی اطلاعیهای که قبلا نظیر آن در هیچ وزارتخانه جمهوری اسلامی دیده نشده بود به صورت رسمی اعلام کرد که عدهای از اعضای آن وزارتخانه در طراحی قتلها دست داشتهاند.[۱۶] متن این اطلاعیه به شرح ذیل بود: … و با کمال تاسف، معدودی از همکاران مسئولیت ناشناس، کجاندیش و خودسر این وزارت که بیشک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدهاند، در میان آنها وجود دارند. این اعمال جنایتکارانه نه تنها خیانت به سربازان گمنام امام زمان (عج) محسوب میشود، بلکه لطمه بزرگی به اعتبار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد آوردهاست. وزارت اطلاعات ضمن محکوم کردن هر جنایت علیه انسانها و هرگونه تهدید امنیت شهروندان و درک عمیق از ابعاد فراملی این فاجعه، عزم قاطع خود را در ریشهکنی عوامل و محرکان خشونت سیاسی و تضمین امنیت اعلام داشته و به امت شریف ایران اطمینان میدهد همانگونه که در فراز و نشیبهای انقلاب اسلامی، حافظ امنیت و استقلال کشور و حقوق شهروندان بوده است، اینبار نیز با تمام توان و امکانات خود بقایای باندهای منحرف و قانونستیز را مورد هجوم قرار داده و سایر سرنخهای داخلی و خارجی این پرونده پیچیده را برای دستیابی به دیگر عوامل این فتنه دنبال خواهد کرد.
۱۲- اکبر گنجی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%DA%AF%D9%86%D8%AC%DB%8C) : اکبر گنجی در این نامه به حسینعلی منتظری معتقد است طبق دیدگاه امام خمینی آقای خامنهای از رهبری بر کنار شده است و صلاحیت و مشروعیت رهبری را ندارد: اینک هم به صراحت و روشنی تمام باید گفت: «آقای خامنهای باید برود» چرا؟ برای این که بنا بر نظریه آقای خمینی، آقای خامنهای اینک از رهبری خودبهخود عزل شده است. آقای خمینی میگوید: «هر فردی از افراد ملت حق دارد مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و او باید جواب قانعکننده دهد و در غیر این صورت اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است.» (آیتالله خمینی، صحیفهٔ نور، جلد ۴، ص ۱۹۰) طی سالهای گذشته، بارها آقای خامنهای از سوی افراد مختلف استیضاح شده است، اما نه تنها به پرسشهای پرسشکنندگان پاسخ نگفته است، بلکه پرسشکنندگان را بهشدت سرکوب کرده است. مطابق اندیشهٔ آقای خمینی، آقای خامنهای دیگر زمامدار جمهوری اسلامی ایران نیست و از این سمت عزل شده است.
۱۳- حسینعلی منتظری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85% D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%DB%8C): میزان مقبولیت و محوریت منتظرى در مبارزه و انقلاب تا آنجا بود که خمینى در زمان تبعید، او را به عنوان نمایندهٔ تام الاختیار خویش در ایران منصوب کرد و در نامهاى از وی خواست که بر جریانات بیت او در قم اشراف داشته باشد؛ و دربارهٔ او با تعابیرى همچون «فقیه عالیقدر»، «مجاهد بزرگوار»، «حاصل عمر من»، «ذخیرهٔ انقلاب» و «برج بلند اسلام» یاد مىکرد و حیثیت او را «واجب المراعات» دانسته و پس از پیروزى انقلاب بسیارى از مسائل فقهى و سیاسى مربوط به قوهٔ قضائیه و وزارتخانهها را به او ارجاع مىداد.
pnugirl
09-02-2009, 10:44 AM
انقلاب سال ۱۳۵۷ خورشیدی در ایران ، (مشهور به انقلاب اسلامی) که با مشارکت اکثریت مردم ، احزاب، روشنفکران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D9%81%DA%A9%D8%B1) و دانشجویان ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) انجام پذیرفت، نظام پادشاهی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) ایران را سرنگون، و زمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85_%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88% D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C) به رهبری روحالله خمینی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AD%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8 7_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C)، یک روحانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C) شیعه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87)، در ایران را فراهم کرد. تفکرات و شخصیتهای اسلامی، در این انقلاب حضور برجستهای داشتند و خمینی آنرا انقلاب اسلامی خواند.این انقلاب، با نام انقلاب بهمن ۵۷ نیز شناخته میشود.
رویدادهای مهمی، به عنوان نقطه عطف یا سرآغاز اعتراضات همهگیر در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ محسوب میشوند از جمله برهمزدن جلسات شعرخوانی آرام با مضمون سیاسی به سازماندهی کانون نویسندگان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D9%86%D9%88%DB%8C% D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86) در انجمن فرهنگی ایران و آلمان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86_%D9 %81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8% B1%D8%A7%D9%86_%D9%88_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9% 86&action=edit&redlink=1) و در دانشگاه آریامهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2% D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%85%D9%87%D8%B1) در آبان ماه سال ۱۳۵۶ توسط پلیس حکومتی که بروز تظاهرات و خشونتهای بسیار در دانشگاههای تهران را به همراه داشت. و همچنین چاپ مقالهای در روزنامه اطلاعات در دی ماه همان سال که در نظر قشر مذهبی مقالهای توهینآمیز به خمینی و روحانیون منتقد حکومت محسوب میشد و موجب ناآرامیهای خشونت آمیزی در شهر قم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%85) گشت .[/URL] رکود اقتصادی، وقوع اعتصابات گستردهای را از خرداد ماه سال ۱۳۵۷ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%DB%8C% D8%B1%D8%A7%D9%86_%28%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B7%29#c ite_note-Algar-2) به بعد در سطح کشور به دنبال داشت که موجب پیوستن طبقه کارگر به تظاهرات شد و دامنه اعتراضها را از دهها هزار نفر به صدها هزار و حتی میلیونها تن افزایش داد. کشتهشدن تعداد بسیاری از معترضان (از جمله در واقعه جمعه سیاه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87) در شهریورماه) توسط نیروهای حکومتی تنها بر دامنه اعتراضات و ناآرامیها افزود و با خروج شاه از کشور و عدم موفقیت دولت [URL="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1_%D8%A8%D8%AE%D8%AA% DB%8C%D8%A7%D8%B1"]شاپور بختیار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%DB%8C% D8%B1%D8%A7%D9%86_%28%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B7%29#c ite_note-6)، سرانجام با اعلام بیطرفی ارتش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4) در ۲۲ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B2_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) ۱۳۵۷ انقلاب به پیروزی رسید.
در رفراندوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%85) فروردین ماه ۱۳۵۸ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B8)، زمانی که ایرانیان با اکثریتی قاطع (٪۹۸٫۲) در قالب یک همهپرسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%BE%D8%B1%D8%B3%DB%8 C) ملی ، نظام مشروطه سلطنتی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9% 87_%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA%DB%8C&action=edit&redlink=1) را نفی و با نوع حکومت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA) جمهوری اسلامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3% D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C) (به عنوان نظام حکومتی آینده) موافقت کردند، پادشاهی ایران ، رسماً به جمهوری اسلامی ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3% D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D 9%86) تبدیل شد و سپس حکومتی دینی برپایهٔ تفسیر خاصی از شیعه به نام ولی فقیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%84%DB%8C_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87) جایگزین نظام پیشین گردید.
pnugirl
09-02-2009, 10:50 AM
نقلاب ۱۳۵۷ ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%87%D8%B6%D8%AA_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88% D8%B7%D9%87) و کودتای ۲۸ مرداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%AA%D8%A7%DB%8C_%DB%B2%DB%B8_ %D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF) و به دنبال حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به وقوع پیوست. http://pnu-club.com/imported/2009/09/14.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:TPAjax.jpg) http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:TPAjax.jpg)
کودتای ۲۸ مرداد و تانک سواری مخالفان محمد مصدق (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82)
بریتانیا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7) پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA_%D9%86%D9%81%D8%AA_%D8%A7 %DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86)، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصاً ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد.
از مهمترین حرکتهای سیاسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C) و دانشجویی در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B6_%D8%A2%D8%B0%D8%B1) ۱۳۳۲ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B3%DB%B2) به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%DA%86%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D9%86%DB%8C% DA%A9%D8%B3%D9%88%D9%86)، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دانشجویان دانشکدههای فنی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%B3_%D8%AF%D8%A7%D9%86% D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C _%D9%81%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF %D8%A7%D9%87_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)، حقوق و علوم سیاسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87_%D8%AD% D9%82%D9%88%D9%82_%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_ %D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D9%86% D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D 9%86)، علوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87_%D8%B9% D9%84%D9%88%D9%85_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D 8%A7%D9%87_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)، دندانپزشکی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8% AF%D9%87_%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%BE%D8%B 2%D8%B4%DA%A9%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF %D8%A7%D9%87_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86&action=edit&redlink=1)، پزشکی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8% AF%D9%87_%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C_%D8%AF%D8% A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%AA%D9%87%D8%B 1%D8%A7%D9%86&action=edit&redlink=1) و داروسازی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8% AF%D9%87_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%B 2%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87 _%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86&action=edit&redlink=1) در دانشکدههای خود تظاهراتی علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B5_%D8%A2%D8%B0%D8%B1) تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. این درگیریها منجر به مرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%DA%AF) سه تن از دانشجویان به دست مأموران حکومت پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) شد.
حمله به مدرسه فیضیه قم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87_%D9 %81%DB%8C%D8%B6%DB%8C%D9%87_%D9%82%D9%85&action=edit&redlink=1) در روز ۲ فروردین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86) ۱۳۴۲ شمسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B2) مطابق با روز درگذشت جعفر صادق (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1_%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82) (از امامان شیعه) روی داد. پس از این که نظام سلطنتی پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86%E2% 80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%84%D 8%AA%DB%8C_%D9%88_%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D B%8C&action=edit&redlink=1) و نیز لوایح ششگانه (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%84%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AD_%D8 %B4%D8%B4%E2%80%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87&action=edit&redlink=1) و انقلاب سفید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%B3%D9%81% DB%8C%D8%AF) (شاه و ملت) را مطرح کرد، برخی روحانیون و در رأس آنها آیتالله خمینی نسبت به برخی موارد آن همچون حقّ رای دادن زنان که شاه به زنان ایرانی اعطا کرده بود، اعتراض کردند. سید روحالله خمینی نوروز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2) سال ۴۲ را عزای عمومی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D8%B2%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D9 %85%D9%88%D9%85%DB%8C&action=edit&redlink=1) اعلام کرد.
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ماموران امنیتی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9) به خانه آیتالله خمینی در قم حمله کردند و او را که روز پیش از آن در روز عاشورا در مدرسه فیضیه قم، سخنانی بر ضد حکومت گفتهبود، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند. چند ساعت بعد از حادثه گروهی از طرفداران وی در قم به خیابانهای تهران و قم ریختند و دست به تظاهرات زدند. در این روز تعدادی از تظاهرکنندگان کشته شدند. در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۳ خمینی بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%A7%D 8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86) در مجلس شورای ملی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7% DB%8C_%D9%85%D9%84%DB%8C) در شهر قم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%85) به سخنرانی پرداخت، وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند. در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد. در پی سخنرانی آیتالله خمینی در روز ۴ آبان بر ضدّ تصویب لایحه کاپیتولاسیون، حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87) گرفت، در روز ۱۳ آبان همان سال ماموران ساواک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9) (سازمان امنیت و اطلاعات کشور) آیتالله خمینی را در قم دستگیر و با هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B4%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%DB% B2%DB%B5%DB%B0%DB%B0_%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87_%D8% B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D8%A 7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) در تخت جمشید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF) و با حضور سران و سفرای بسیار از کشورها در ۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز شد.
در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا پهلوی دستور تشکیل حزب سراسری و واحد رستاخیز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B2%D8%A8_%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AE% DB%8C%D8%B2) را اعلام کرد، این نخستین بار در تاریخ نوین سیاسی ایران بود که این کشور به روش تکحزبی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%DA%A9%E2%80%8C%D8%AD%D8%B2% D8%A8%DB%8C&action=edit&redlink=1) اداره میشد. در آخرین روزهای سال ۱۳۵۴ دو مجلس سنا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3_%D8%B3%D9%86%D8%A7) و ملّی طرح تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D8%B4%D8%A7%D9%87% D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C) را مطرح و تصویب کردند، این امر ظاهراً در راستای سکولاریزهکردن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%B1) حکومت برداشته میشد؛ ولی عملاً آتش خشم مخالفین را برافروخت و مخالفتهایی را نیز برانگیخت.
pnugirl
09-02-2009, 10:52 AM
وقایع سال ۱۳۵۶ خورشیدی
در اول آبان سال ۱۳۵۶ فرزند خمینی (مصطفی خمینی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C_%D8%AE%D9%85%DB%8C% D9%86%DB%8C)) به شکل مشکوک و غیر منتظرهای درگذشت که منجر به برگزاری جلسات سوگواری معترضانه در قم، تهران، یزد، مشهد، شیراز و تبریز شد و مرگ او بهطور گستردهای به ساواک نسبت داده شد.
تا اواخر آبان ۱۳۵۶ مخالفان حکومت، به فعالیتهای محصور به پشت درهای بسته، نوشتن بیانیه، تشکیل گروهای جدید، احیای گروههای قدیم، صدور نامه و انتشار نشریات اقدام میکردند، اما پس از آن تاریخ، مرحله جدیدی در روند انقلاب رخ داد و فعالیت مخالفان به صورت تظاهرات خیابانی خود را نشان داد. نقطه عطف در ۲۵ آبان رخ داد که پس از نه شب جلسات شعرخوانی آرام با مضمون سیاسی که توسط کانون نویسندگان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D9%86%D9%88%DB%8C% D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86) در انجمن فرهنگی ایران و آلمان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86_%D9 %81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8% B1%D8%A7%D9%86_%D9%88_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9% 86&action=edit&redlink=1) و در دانشگاه آریامهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A2% D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%85%D9%87%D8%B1) در آبان ماه سال ۱۳۵۶ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B6) تشکیل شده بود، پلیس برای برهم زدن جلسه دهم و متفرق کردن حدود ده هزار دانشجوی شنونده در آن، اقدام کرد که تظاهرات خشمگینانه دانشجویان و سرازیر شدن آنان در خیابانها با دادن شعارهای ضد حکومتی را به دنبال داشت. در این درگیری یک دانشجو کشته، هفتاد تن مجروح و یکصد تن بازداشت شدند. در ده روز پس از آن تظاهراتهای دانشجویی افزایش یافت و دانشگاههای اصلی تهران در اعتراض به درگیری ۲۵ آبان تعطیل شدند. در طول یک هفته بعد، دانشگاههای بزرگ کشور به یادبود ۱۶ آذر (روز غیر رسمی دانشجو) دست به اعتصاب زدند. تظاهر کنندگان دستگیر شده در ناآرامیهای پیشین، پس از محاکمههای کوتاهی در دادگاههای مدنی تبرئه شدند و اینگونه محاکمات به روشنی نشان داد که ساواک دیگر توان استفاده از دادگاههای نظامی را برای سرکوب مخالفان ندارد.
در دی ماه همان سال اتفاق دیگری به تظاهرات خیابانی شدت بخشید. در تاریخ ۱۷ دی، روزنامه اطلاعات به قلم فردی با اسم مستعار احمدی رشیدی مطلق مقاله نیشداری برضد روحانیت مخالف نوشت و ضمن نامیدن آنان با عنوان «ارتجاع سیاه»، آنان را به همکاری پنهان با کمونیسم بینالملل برای محو دستاوردهای انقلاب سفید متهم ساخت. این مقاله همچنین خمینی را به بیگانه بودن و جاسوسی برای بریتانیا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7) در دوران جوانی متهم کرد و همچنین او را بی بندوبار و نویسنده اشعار شهوتانگیز صوفیانه نامید. این مقاله شهر قم را به خشم آورد. حوزههای علمیه و بازار تعطیل و خواستار عذرخواهی علنی حکومت شدند. حدود ۴۰۰۰ نفر از طلاب و هواداران آنان در روز ۱۹ ماه دی در تظاهرات به دادن شعار پرداخته و با پلیس درگیر شدند. در این درگیریها بنا به اعلام حکومت دوتن و به گفته مخالفان هفتاد تن کشته و بیش از پانصد نفر زخمی شدند. روز بعد خمینی خواستار تظاهرات بیشتر شد و به شهر قم و آنچه «روحانیت مترقی» نامید، به خاطر ایستادگی در برابر حکومت تبریک گفت و شاه را به همکاری با آمریکا برای نابودی ایران متهم کرد. شریعتمداری نیز در مصاحبهای نادر با خبرنگاران خارجی، از حکومت گلایه کرد و رفتار پلیس و حکومت با روحانیون را توهینآمیز خواند. شریعتمداری همچنین به همراه ۸۸ تن از روحانیون، بازاریان و دیگر مخالفان از ملت خواست که چهلم کشتار قم را با دست کشیدن از کار و حضور آرام در مساجد برگزار کنند. بعدها در جستجوی جرقه یا سرآغاز انقلاب ایران، روزنامهنگاران، چاپ مقاله اطلاعات و پیامدهای آن در قم را عنوان کردند.[/URL] و برخی چون [URL="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF_%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%A7% D8%B1"]حامد الگار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%DB%8C% D8%B1%D8%A7%D9%86_%28%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B7%29#c ite_note-10) و هنری مانسون کشته شدن مصطفی خمینی را شروع زنجیره اتفاقاتی میدانند که منجر به انقلاب ایران شد اما ارواند آبراهامیان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF_%D8%A2%D8%A8% D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86) تاریخنگار معاصر بر این باور است که درواقع نقطه آغازین انقلاب پیچیده تر از این بوده و نخستین جرقه را میتوان به پیشتر از چاپ مقاله و وقایع پیامد آن و به جلسات شعرخوانی و ناآرامیهای دانشگاه آریامهر نسبت داد. در مجموع این دو حادثه، تجلی دو نیروی حاضر در جنبش انقلابی محسوب میشود که یکی طبقه متوسط حقوق بگیر و جایگاه اعتراض سیاسی آن یعنی دانشگاههای مدرن و دیگری طبقه متوسط متمول و مراکز سازمانهای اجتماعی-سیاسی آن یعنی مدارس علوم دینی سنتی (حوزههای علمیه) و بازارهای سنتی بود.
pnugirl
09-02-2009, 10:55 AM
وقایع سال ۱۳۵۷ خورشیدی
در روزهای نهم و دهم فروردین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B0_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C% D9%86) مردم یزد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%B2%D8%AF) طی اعتراضاتی که به خشونت کشیده شد خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت رهبران انقلاب (در راس آنها سید روحالله خمینی) شدند. در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B5_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87% D8%B4%D8%AA) دولت جمشید آموزگار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF_%D8%A2%D9%85%D9%88% D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1) به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B5_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF) در تهران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) و شهرستانها تعطیل و اعتصاب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%A8) سراسری اعلام گردید. و در ۲۱ مرداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B1_%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF) همان سال درگیری خونین در اصفهان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86) و اعلام حکومت نظامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA_%D9%86%D8%B8%D8%A7% D9%85%DB%8C) در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد. در بیست و پنجم مرداد ماه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B5_%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF) توسط دولت جمشید آموزگار، حکومت نظامی اعلام شد و در ۲۸ مرداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B8_%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF) آتش سوزی در سینما رکس آبادان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7_%D8%B1%DA%A9%D8%B3_ %D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86) رخ داد.
در ۵ شهریور (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B5_%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1) ماه دولت جمشید آموزگار سقوط کرده و دولت شریف امامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85% DB%8C) تشکیل شد.سرانجام در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که بعدها به جمعه سیاه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87) مشهور شد، راهپیمایی و اعتراضات مردم در میدان ژاله (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86_%DA%98%D8%A7%D9%84% D9%87) (شهدای فعلی) تهران به خشونت کشیده شد و عده زیادی کشته و مجروح شدند. (مقاله مرتبط: حادثه ۱۷ شهریور (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87_%DB%B1%DB%B7_%D8%B4 %D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1))
در ۲ مهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2_%D9%85%D9%87%D8%B1) منزل خمینی در عراق (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82) توسط پلیس این کشور محاصره گردید و یک روز پس از آن حزب رستاخیز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B2%D8%A8_%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AE% DB%8C%D8%B2) که توسط حکومت پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) تأسیس شده بود منحل گردید. به دلیل افزایش فشارها در عراق خمینی در دهم مهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B0_%D9%85%D9%87%D8%B1) تصمیم به ترک این کشور و ورود به کویت گرفت، اما دولت کویت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%DB%8C%D8%AA) به وی مجوز ورود نداد. و در روز سیزدهم همان ماه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3_%D9%85%D9%87%D8%B1) در پی جلوگیری از ورود سید روحالله خمینی به کویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت وی به نجف (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%AC%D9%81)، با تقاضای دولت وقت شاهنشاهی، خمینی به فرانسه تبعید شد. روحالله خمینی از پاریس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3) به دهکده نوفل لوشاتو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D9%81%D9%84_%D9%84%D9%88%D8%B4%D8%A7% D8%AA%D9%88) تغییر مکان داد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/16.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Imam_in_Paris .jpg) http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Imam_in_Paris .jpg)
خمینی در احاطهٔ خبرنگاران
در روز ۱۹ مهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9_%D9%85%D9%87%D8%B1) اعتصاب کارکنان مطبوعات (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%B7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D8% A7%D8%AA&action=edit&redlink=1) در سراسر کشور آغاز گردید و ده روز پس از آن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B9_%D9%85%D9%87%D8%B1) کارکنان صنعت نفت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%81%D8%AA) اعتصاب نمودند.
آیتالله طالقانی در ۸ آبان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B8_%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86) (یکی از رهبران انقلاب) از زندان آزاد شد و دو روز بعد ارتش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4) کنترل تأسیسات نفتی کشور را در دست گرفت. در ۱۳ آبان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3_%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86) تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%AA% D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) به خشونت کشیده شد.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Imam_Khomeini _-_has_exiled.jpg) http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Imam_Khomeini _-_has_exiled.jpg)
روحالله خمینی رهبر انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷
در ۲۳ دی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B3_%D8%AF%DB%8C) به دستور آیتالله خمینی شورای انقلاب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D9%82% D9%84%D8%A7%D8%A8) تشکیل گردید و در ۲۶ دی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B6_%D8%AF%DB%8C) محمدرضا شاه پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B4% D8%A7%D9%87_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) ظاهراً به منظور معالجات پزشکی کشور را ترک کرد و دیگر به ایران بازنگشت. بعدها این روز را در تقویم ایران بهعنوان روز فرار شاه نامیدند. وی در آخرین مصاحبه خود در خاک ایران (در فرودگاه مهرآباد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%85% D9%87%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF)) چنین گفت:
محمد رضا پهلوی: یک مدتی است که احساس خستگی میکنم و احتیاج به استراحت، ضمنا هم گفته بودم تا خیالم راحت بشود و دولت مستقر بشود بعد مسافرت خواهم کرد.
خبرنگار:اعلی حضرت چه مدت در مسافرت خواهند بود؟
محمد رضا پهلوی: بستگی به حالت مزاجی من میتوانم بگویم دارد.
خبرنگار:نخستین نقطهای که اعلی حضرت تشریف فرما میشوند کجا خواهد بود؟
محمد رضا پهلوی: فکر میکنم به آسوان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A2%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%86&action=edit&redlink=1) (مصر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%B1)) برای استراحت برویم و اولین نقطه اقامت ما در آسوان خواهد بود.
(در ادامه) :حرفی غیر از حس وضعیت مملکت و انجام وظیفه براساس میهن پرستی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%86_%D9%BE%D8 %B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C&action=edit&redlink=1) ندارم. در ۳ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B3_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) شورای سلطنت که برای حفظ نظام سلطنتی در ایران تشکیل شده بود منحل گردید و در فاصله دو روز پس از آن دولت بختیار به منظور جلوگیری از حضور خمینی در کشور به مدت سه روز فرودگاههای کشور را بسته اعلام کرد. اما در ۹ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B9_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) فرودگاه مهرآباد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%85% D9%87%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF) بازگشایی شد.
در تاریخ ۱۲ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B2_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) خمینی پس از پانزده سال تبعید وارد ایران شد و فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای ۳ روز آزاد اعلام کرد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/17.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Imam_Khomeini _in_Mehrabad.jpg) http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Imam_Khomeini _in_Mehrabad.jpg)
آیتالله خمینی در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده میشود
نظامیان مستقر در تلویزیون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86) به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع کردند و خمینی در بهشت زهرا حضور یافت و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب به سخنرانی پرداخت.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/18.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Masir.jpg) http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Masir.jpg)
مسیر تقریبی آیتالله خمینی از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA_%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7) (قبرستان اصلی تهران)
در ۱۶ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B6_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) بختیار گفت: هر کس اکثریت داشت حکومت میکند. اما آیتالله طالقانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8 7_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C) گفت: ما رهبران اسلامی داعیه حکومت نداریم. روز بعد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B7_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند و دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%B1% DA%AF%D8%A7%D9%86) تشکیل گردید. در ۱۹ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) نیروی هوایی ارتش (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D9 %87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8% B4&action=edit&redlink=1) با آیتالله خمینی پیمان بستند و[۱۵] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%DB%8C% D8%B1%D8%A7%D9%86_%28%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B7%29#c ite_note-14) یک روز پس از آن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B0_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) دست به تظاهرات زدند. و در ساعت ۹ شب سربازان گارد شاهنشاهی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D8%B4%D8 %A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C&action=edit&redlink=1) به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران (خیابان دماوند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D9%85% D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF)) حمله نمودند. در ۲۱ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B1_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت ۴ بعدازظهر اعلام نمود. روحالله خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمود. و در ۲۲ بهمن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B2_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86) با اعلام بیطرفی تمامی نیروهای نظامی، سرانجام حکومت سلطنتی ایران (پهلوی) پس از ۵۷ سال سقوط کرد.
در ۹ اسفند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B9_%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF) بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF_%D9%85%D8%B3%D8%AA% D8%B6%D8%B9%D9%81%D8%A7%D9%86) در ایران تأسیس شد که به موجب فرمان روحالله خمینی، تمام اموال منقول و غیر منقول سلسله پهلوی و مقامات اسبق لشکری و کشوری، در اختیار بنیاد مستضعفان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF_%D9%85%D8%B3%D8%AA% D8%B6%D8%B9%D9%81%D8%A7%D9%86) قرار گرفت. بختیار در پیام تلفنی به مدرسه با امیر انتظام سخن گفت و تاکید کرد که بعد از ظهر برای دادن استعفا به ملاقات مهندس بازرگان میرود. در ۱۰ اسفند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B0_%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF) آیتالله خمینی تهران به مقصد قم ترک کرد ولی ۱۱ ماه بعد به علت بیماری قلبی در ۲ بهمن ۱۳۵۸ به تهران بازگشت. مدیر عامل شرکت نفت اعلام داشت واژه کنسرسیوم از فرهنگ ایران حذف میشود. در اواخر اسفند کمیته امداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%AA%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%AF% D8%A7%D8%AF_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85% DB%8C%D9%86%DB%8C) (یکی از نهادهای انقلابی) به دستور خمینی به منظور انجام امور عامالمنفعه تشکیل شد. در سرمای سخت و بارش برف هزاران زن در تهران تظاهراتی به مناسبت روز زن بر پا داشتند که در عمل به تظاهرات ضد حجاب تبدیل شد. این تظاهرات که در دانشگاه تهران بر پا شده بود و به پیشنهاد سخن رانان به راهپیمایی انجامید؛ اما در میدان ولیعصر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%88%D9%84%DB%8C% E2%80%8C%D8%B9%D8%B5%D8%B1) گروهی از مردان و زنان مسلمان راه را بر راهپیمایان که عموماً بی حجاب بودند بستند و کار به زد و خورد کشید.
pnugirl
09-02-2009, 10:58 AM
وقایع سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ خورشیدی
در ۱۰ فروردین مردم ایران در یک همهپرسی به و به دعوت آیتالله خمینی شرکت کردند و با اکثریت قاطع (بیش از ۹۸ درصد) به جمهوری اسلامی (به عنوان نظام حکومتی آینده) رای دادند. در ۱۸ فروردین امیر عباس هویدا، نخست وزیر سابق ایران در دوران شاه با حکم صادق خلخالی قاضی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. همچنین بیش از ۲۰۰ تن از مقامات بلند پایه رژیم سابق در خلال دو ماه بعد از انقلاب طی حکمهای دادگاههای انقلاب اعدام گشتند.در تاریخ ۱۳ آبان ماه دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و افراد حاضر در سفارت را به گروگان گرفتند و این واقعه استعفای دولت موقت و لیبرال مهدی بازرگان را در پی داشت.
پیش از برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران آیت الله خمینی با یک استدلال حقوقی، مجاهدین خلق را به سبب عدم اعتقاد به قانون اساسی از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران منع کرد که موجب انتقاد شدید این سازمان از نیروهای مکتبی حاکم در جمهوری اسلامی گردید. در پنجم بهمن ماه ابوالحسن بنیصدر (از فعالان اسلامگرا که تا پیش از انقلاب در فرانسه به فعالیت انقلابی بر ضد حکومت پهلوی میپرداخت) با حمایت خمینی و با پیروزی در انتخابات به عنوان اولین رییس جمهور ایران انتخاب شد. در اواخر فروردین ماه سال ۱۳۵۹ شورای انقلاب با حکم خمینی و با هدف تصفیه دانشگاهها از اساتید و دانشجویان دگراندیش، به اپوزیسیون یا گروههای سیاسی منتقد و مخالف نیروهای مذهبی حاکم در جمهوری اسلامی که عمدتا خاستگاه دانشجویی داشته و دانشگاه را فضای امن سیاسی و کانون فعالیتهای خود به شمار میآوردند، برای تخلیه دفاتر خود در دانشگاهها مهلتی سه روزه داد. در طی این روزها درگیری و خشونت در دانشگاههای ایران به ویژه در دانشگاه تهران به اوج خود رسیده و چند تن کشته و صدها نفر مجروح شده و این سرآغاز رویدادی شد که ازآن به عنوان «انقلاب فرهنگی» یاد میشود. روز دوم اردیبهشت حکم شورای انقلاب در دانشگاه تهران توسط بنیصدر ابلاغ شد که تعطیلی دانشگاهها به مدت بیشتر از دو سال و اخراج صدها تن از اساتید و دانشجویان دگراندیش را در پی داشت.
به دنبال کشمکشها و اختلاف نظرهای بنیصدر با حزب جمهوری اسلامی و تلاش ناموفقش در جهت سلب اختیارات آنان و در نتیجه از دست دادن حمایت خمینی، از آنجاکه او به تنهایی توان مقابله با مخالفانش را نداشت و پیشتر هیچگاه به ایجاد یک حزب و یا ائتلاف اقدام نکرده بود، با مجاهدین خلق متحد شد و در اواخر ماه خرداد او که برای حفظ جان خویش در خفا به سر میبرد مردم را به قیام فراخواند. در سیام خرداد ۱۳۶۰ تظاهرات خشونت آمیزی در شهرهای مختلف کشور توسط هوادران مجاهدین خلق و بنیصدر به راه افتاد بهطوریکه در تهران تعداد معترضان به حدود نیم میلیون نفر رسید و در پی عکسالعمل آیتالله خمینی و دیگر روحانیون و درگیری معترضان با نیروهای حزباللهی و سپاه پاسداران تنها در اطراف دانشگاه تهران حدود ۵۰ نفر کشته، ۲۰۰ نفر مجروح و ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدند. روز بعد، بنی صدر برکنار و دستور بازداشت او توسط روحالله خمینی به اتهام خیانت و توطئه علیه نظام صادر شد و به این ترتیب رقابتهای سیاسی وارد عرصه خشونت آمیزی گشت.
pnugirl
09-07-2009, 10:38 AM
كودتای بیست و هشت مرداد كه با طراحی انگلستان و آمریكا و اجرای مشترك آن دو به انجام رسید، پایان غم انگیزی بر نهضت ملی شدن صنعت نفت و آغاز دورة جدیدی از دیكتاتوری و استبداد بوده است. نظر به اهمیت این واقعه، نگاهی گذرا به آنچه كه گذشت، میاندازیم.
اشاره
نهضت ملی شدن صنعت نفت، سرآغاز یك همدلی فعالانه میان همه گروهها و شخصیتهای سیاسی و مذهبی بود كه به منافع ایران واسلام میاندیشیدند. ولی این گروهها در طول زمان و پس از دست یازیدن به قدرت سیاسی، به قلع و قمع و حذف یكدیگر پرداختند. كودتای بیست و هشت مرداد كه با طراحی انگلستان و آمریكا و اجرای مشترك آن دو به انجام رسید، پایان غم انگیزی بر نهضت ملی شدن صنعت نفت و آغاز دوره جدیدی از دیكتاتوری و استبداد بوده است. نظر به اهمیت این واقعه، نگاهی گذرا به آنچه كه گذشت، میاندازیم.
با پیروزی نهضت ملی در جریان قیام سی ام تیر 1331 و روی كارآمدن مجدد دكتر مصدق، نهضت، به اوج اقتدار خود رسید، خصوصاً آن كه در همان اولین روز، پیروزی دیگری برای آن رقم زده شد؛ دادگاه لاهه در همان شب، به نفع مردم ایران رای صادر نمود. مجلس شورای ملی نیز روز سیام تیر را به عنوان روز قیام مقدس ملی اعلام نمود و قوامالسلطنه را به دلیل كشتار مردم و قیام مسلحانه علیه ملت ایران، مفسد فیالارض شناخت و كلیه اموال او را مشمول مصادره دانست.
رئیس مجلس، سیدحسن امامی، كه از فراماسونهای برجسته و از طرفداران دربار و شاه بود، كنار رفت و آیت الله سید ابوالقاسم كاشانی به ریاست مجلس انتخاب شد. در مجلس هم كمیسیونی برای تعقیب مسببین حوادث و كشتار سیام تیر تشكیل گردید. اما در عین حال، دكتر مصدق، سرلشكر احمد وثوق، فرمانده ژاندارمری زمان قوام السلطنه را كه در جریان قیام، دست به كشتار مردم زده بود، به عنوان كفیل وزارت دفاع منصوب كرد.
دكتر مصدق، قدرت بلا منازع
به دنبال تضعیف دربار و نمایندگان مجلس طرفدار شاه، و تقویت قدرت دكتر مصدق مجلس شورای ملی، طی مصوبهای دیگر بنا به درخواست دكتر مصدق، اختیارات قانونگذاری را برای ششماه به او واگذار كرد و این در شرایطی بود كه دكتر مصدق علاوه بر ریاست قوه مجریه، ارتش، فرماندهی كل قوا و اختیارات تام در قانونگذاری، عملا در كشور قدرتی بلامنازع شده بود.(1) از طرف دیگر، شاه كه به شدت توسط دكتر مصدق كنترل میشد به گونهای كه حتی هزینههای شخصی دربار او نیز به دقت بررسی میگردید و بدون اجازه مصدق عملاً كاری نمیتوانست انجام دهد. تا جائیكه حتی بعضی از اعضای خانواده سلطنت نیز از كشور تبعید شدند.(2)
در شانزدهم مرداد ماه سال 1331، مجلس طی ماده واحدهای، استاد خلیل طهماسبی، عامل اعدام انقلابی سپهبد رزم آرا و عضو برجسته فدائیان اسلام، را با قید سه فوریت، مشمول تبرئه و سپهبد رزم آرا را خائن به ملت ایران دانست.
قطع رابطه انگلیس با ایران
در اواخر مهرماه 1331، و در پی تلاش نافرجام وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلیس، و هاری ترومن، رئیس جمهور آمریكا، برای سیطرة مجدد بر نفت ایران، دولت انگلیس رابطه سیاسی خود را با ایران قطع كرد. و در پی آن دولت ایران نیز با تشكیل شركت ملی نفت ایران، برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران گام موثری برداشت.
با وجود این، در شركت نفت، مرتضی قلی بیات (سهام السلطان)، به عنوان مدیر عامل و رضا فلاح به عنوان مدیر پالایش كه هر دو به جاسوسی برای انگلستان شهرت داشتند، منصوب شدند به همین جهت، حسین مكی و نمایندگان عضو هیئت مدیره شركت نفت، در اعتراض به انتخاب این افراد استعفا دادند و در پی آن، دكتر مصدق، جمع دیگری را به مدیریت امور نفت برگزید. اما رضا فلاح و مرتضی قلیخان بیات را در مسئولیت خود ابقاكرد.
احمد قوام السلطنه كه به موجب مصوبه مجلس میبایست تحت تعقیب قرار گیرد و مجازات شود علی رغم اینكه دسترسی به وی ممكن بود، از مجازات وی استنكاف شد(3) و عملاً اقدامی علیه وی صورت نگرفت. همین امر، زمینه ساز جرأت یافتن دیگران در فعالیت علیه مصدق و اعتراض دیگر رهبران و سیاسیون نهضت گردید. و در كنار مجموعهای از ناهماهنگیهای مختلف كه موجب بروز اختلافات و تشتت تصمیمات بود، بستری مناسب برای دخالت بیشتر بیگانگان و پیگیری سیاست سقوط دولت ملی
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.