NIMA.N
09-01-2009, 07:14 PM
مصریان دوران باستان میراث گران بهایی از خود به جا نهاده اند که فصل مهمی از تاریخ هنر را به خود اختصاص داده است.
مصریان وجه خاصی برای هنر نداشتند و هنرمند هم نه یک فرد خالق و مستقل بلکه صنعت گری کار آزموده بود که لزوما باید با یک گروه کار می کرد. آنان جادو را به عنوان نیرویی بنیادی می انگاشتند و بر همین اساس معتقد بودند که اگر چیزی درست ساخته شود، می تواند با طی تشریفاتی خاص پا به عرصه حیات بنهد.مصریان دوران باستان میراث گران بهایی از خود به جا نهاده اند که فصل مهمی از تاریخ هنر را به خود اختصاص داده است. مقدمات شکل گیری این هنر از هزاره چهارم قبل از میلاد آغاز شد اما پیدایش ویژگی های آن مقارن با اتحاد مصر علیا و سفلی بود. (حدود ۳۰۰۰ ق.م)
ویژگی های مزبور با اندکی تغییرات تا استیلای اسکندر مقدونی پایدار ماند. هنر مصر باستان را به لحاظ تاریخی و در ارتباط با دودمان های حاکم بر مصر به دوره های مختلف تقسیم میکنند:
▪ سلسله های اولیه (۲۶۸۶-۳۱۰۰ ق م)
▪ پادشاهی کهن (۲۶۸۶-۲۱۸۱ ق م)
▪ دوره بینابینی اول
▪ پادشاهی میانه (۲۰۴۰-۱۷۸۶ ق م)
▪ دوره بینابینی دوم
▪ پادشاهی جدید (۱۵۶۷-۱۰۸۵ ق م)
▪ واپسین دوره (۱۰۸۵-۳۳۲ ق م).
در این مدت جمعا ۳۰ سلسله بر مصر حکومت کردند
مصریان وجه خاصی برای هنر نداشتند و هنرمند هم نه یک فرد خالق و مستقل بلکه صنعت گری کار آزموده بود که لزوما باید با یک گروه کار می کرد. آنان جادو را به عنوان نیرویی بنیادی می انگاشتند و بر همین اساس معتقد بودند که اگر چیزی درست ساخته شود، می تواند با طی تشریفاتی خاص پا به عرصه حیات بنهد. تمام تلاش آنها در هنر هم برای رسیدن به همین هدف بود.
آنان با ساختن تصویری از فرعون، قالبی برای سکونت (کا)، یا روح او در دنیای پس از مرگ تدارک می دیدند و با تجسم مناسک مذهبی، آرامش خدایان را تامین می کردند. و حتی با ثبت رویداد های تاریخی، استمرار قدرت فرعون و عظمت مصر را منظور می داشتند.
به همین دلیل آنها از باز نمایی موضوعات ناخوشایند دوری می جستند و فقط جلوه های آرمانی و مطلوب زندگی را در آثارشان منعکس می کردند. هنرمند مصری سعی می کرد که همواره حقیقتی عینی و عقلانی و مستقل از زمان و مکان را بیان کند.
او اشیاء را نه بر اساس دریافت های بصری متغیر و اتفاقی، که بر آن صورتی که واقعی و ثابت فرض می شد، مجسم می کرد. صفات اساسی و کیفیت های انتزاعی را به صورت نمادین نشان می داد. (مثلا درجه اهمیت بر حسب اندازه، برای زنده نمایی از پیکرها از رنگ های قرار دادی و برای تزییه نکات مبهم از خط هیروگلیف بهره می برد). هنرمند مصری غالبا خط های مستقیم و شکل های یک پارچه به کار می برد که برای او جنبه کاملا عملی داشت، تا ذوق هنری.
ادامه دارد
مصریان وجه خاصی برای هنر نداشتند و هنرمند هم نه یک فرد خالق و مستقل بلکه صنعت گری کار آزموده بود که لزوما باید با یک گروه کار می کرد. آنان جادو را به عنوان نیرویی بنیادی می انگاشتند و بر همین اساس معتقد بودند که اگر چیزی درست ساخته شود، می تواند با طی تشریفاتی خاص پا به عرصه حیات بنهد.مصریان دوران باستان میراث گران بهایی از خود به جا نهاده اند که فصل مهمی از تاریخ هنر را به خود اختصاص داده است. مقدمات شکل گیری این هنر از هزاره چهارم قبل از میلاد آغاز شد اما پیدایش ویژگی های آن مقارن با اتحاد مصر علیا و سفلی بود. (حدود ۳۰۰۰ ق.م)
ویژگی های مزبور با اندکی تغییرات تا استیلای اسکندر مقدونی پایدار ماند. هنر مصر باستان را به لحاظ تاریخی و در ارتباط با دودمان های حاکم بر مصر به دوره های مختلف تقسیم میکنند:
▪ سلسله های اولیه (۲۶۸۶-۳۱۰۰ ق م)
▪ پادشاهی کهن (۲۶۸۶-۲۱۸۱ ق م)
▪ دوره بینابینی اول
▪ پادشاهی میانه (۲۰۴۰-۱۷۸۶ ق م)
▪ دوره بینابینی دوم
▪ پادشاهی جدید (۱۵۶۷-۱۰۸۵ ق م)
▪ واپسین دوره (۱۰۸۵-۳۳۲ ق م).
در این مدت جمعا ۳۰ سلسله بر مصر حکومت کردند
مصریان وجه خاصی برای هنر نداشتند و هنرمند هم نه یک فرد خالق و مستقل بلکه صنعت گری کار آزموده بود که لزوما باید با یک گروه کار می کرد. آنان جادو را به عنوان نیرویی بنیادی می انگاشتند و بر همین اساس معتقد بودند که اگر چیزی درست ساخته شود، می تواند با طی تشریفاتی خاص پا به عرصه حیات بنهد. تمام تلاش آنها در هنر هم برای رسیدن به همین هدف بود.
آنان با ساختن تصویری از فرعون، قالبی برای سکونت (کا)، یا روح او در دنیای پس از مرگ تدارک می دیدند و با تجسم مناسک مذهبی، آرامش خدایان را تامین می کردند. و حتی با ثبت رویداد های تاریخی، استمرار قدرت فرعون و عظمت مصر را منظور می داشتند.
به همین دلیل آنها از باز نمایی موضوعات ناخوشایند دوری می جستند و فقط جلوه های آرمانی و مطلوب زندگی را در آثارشان منعکس می کردند. هنرمند مصری سعی می کرد که همواره حقیقتی عینی و عقلانی و مستقل از زمان و مکان را بیان کند.
او اشیاء را نه بر اساس دریافت های بصری متغیر و اتفاقی، که بر آن صورتی که واقعی و ثابت فرض می شد، مجسم می کرد. صفات اساسی و کیفیت های انتزاعی را به صورت نمادین نشان می داد. (مثلا درجه اهمیت بر حسب اندازه، برای زنده نمایی از پیکرها از رنگ های قرار دادی و برای تزییه نکات مبهم از خط هیروگلیف بهره می برد). هنرمند مصری غالبا خط های مستقیم و شکل های یک پارچه به کار می برد که برای او جنبه کاملا عملی داشت، تا ذوق هنری.
ادامه دارد