Borna66
08-21-2009, 12:17 AM
اشاره :
فيلم کارتوني تمام کامپيوتري و سه*بعدي Incredibles ، به معني باورنکردني*ها يا افسانه*اي ها، ششمين شاهکار شرکت انيميشن سازي پيکسار از اين نوع است. بعد از داستان اسباب بازي، زندگي يک حشره، داستان اسباب بازي 2 ، شرکت هيولاها و يافتن نيمو، اينک فيلم «افسانه*اي*ها» در صدر فهرست بهترين آثار انيميشن تمام کامپيوتري دنيا قرارگرفته است. Incredibles در نوع خود پيچيده*ترين و سنگين*ترين پروژه*اي است که تاکنون در دنياي فيلم و کارتون تجربه شده است. پيکسار در جريان توليد اين کارتون از سد دشواري*هاي بسياري عبور کرد و توانست از جنبه*هاي مختلف هنري و تکنيکي به دستاوردهاي جديد و بديعي برسد. «افسانه*اي*ها» در هفتاد و هفتمين جشنواره اسکار برنده بهترين انيميشن بلند سينمايي شد و نام خود را در تاريخ سينما و انيميشن جاودانه کرد. در اين فيلم از يک شبکه* کامپيوتري متشکل از سرورهاي لينوکس که نرم*افزار Pixar RenderMan را اجرا مي*کردند، براي رندرکردن خروجي نهايي فيلم استفاده شده است. در مطلبي که از نظرتان خواهد گذشت، جنبه*هاي تکنيکي و فني توليد اين فيلم توسط کامپيوتر مرور شده است.(1)
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
يک خانواده*ي افسانه*اي
Brad Bird کارگردان «افسانه*اي*ها»، هنگامي که جايزه بهترين انيميشن بلند را در مراسم اسکار 2005 دريافت مي*کرد، جان لستر، اد کتمول و استيوجابز را دوستان عزيز خود و مثلث طلايي شرکت پيکسار خطاب کرد و پيکسار را بهترين استوديوي روي کره زمين ناميد. از ميان اين سه نفر نام استيوجابز که
همزمان گرداننده دو شرکت نامدار پيکسار و اپل است براي خوانندگان نشريات کامپيوتري و از جمله ماهنامه شبكه نامي آشنا است. مديري که پس از بنيانگذاري شرکت پيکسار توانسته*است تيمي از نوابغ دنياي کامپيوتر و هنر را گردهم آورد و با يک مديريت استثنايي، نوآوري*ها و خلاقيت*هاي هنرمندان اين شرکت را در سراسر دنيا پرآوازه سازد. عجيب آنکه تيم انيميشن سازي پيکسار از تلاش براي رسيدن به عاليترين کيفيت در توليد فيلم خسته نمي*شود. هر فيلم دشوارتر و پيچيده*تر از قبلي و همچنان جذاب و به يادماندني. طي چند سال گذشته هر بار که پيکسار فيلم تازه*اي عرضه کرده است، به همراه خود مجموعه*اي بديع و شگفت*انگيز از نوآوري*هاي کامپيوتري و هنري را براي نخستين بار به دنيا معرفي نموده است و اين*بار نيز در يک فيلم حيرت*انگيز و باورنکردني بازهم دستاوردهاي تازه*اي ارائه داده است.
«افسانه*اي*ها» داستان خانواده*اي است که دست بر قضا همگي سوپرمن از آب درآمده*اند. Incredibles فيلمي هيجان انگيز و ديدني است که آکنده از مايه*هاي طنز*آميز و مي*باشد. «افسانه*اي*ها» آنقدر جذاب ساخته شده که بيننده را از ابتداي فيلم روي صندلي ميخکوب مي*کند و تا دو ساعت بعد که داستان اکشن و پرفراز و نشيب فيلم به پايان خوش خودش مي*رسد رهايش نمي*کند. ماجرا از اين قرار است که يک سوپرمن که در فيلم گاهي با اسم کوچکش «باب» و گاهي با نام خانوادگي*اش يعني آقاي Incredible ناميده مي*شود، علاقه*مند دختري به نام «دختر الاستيکي» مي*شود که به نوبه خود سوپرمن ديگريست. اين دو ازدواج مي*کنند. نتيجه معلوم است! سه تا بچه پرشروشور و ذاتا سوپرمن که نمي*توانند خصوصيات ژنتيکي خودشان را مهار کنند! «بنفشه» (Violet)، دختر بزرگتر خانواده داراي موهايي بلند و جادويي است که مي*تواند او را نامرئي سازد. برادر کوچک*ترش «تند و تيز» (Dash) اين استعداد را دارد که مثل جت بدود. آنچنان سريع که حتي روي آب هم بتواند راه برود! کوچکترين عضو خانواده يعني «جک» هنوز نوزاد است و تنها در پايان فيلم است که شمه*اي از هنرنمايي بانمک او را مي*بينيم. در ابتداي فيلم پي درپي شاهد کارهاي قهرمانانه و مردم دوستانه* آقاي «افسانه*اي» هستيم، اما ديري نمي*گذرد که به دنبال شکايات متعدد از او به جرم برهم زدن نظم عمومي، به دستور دولت
موظف به ترک شغل «سوپرمن بودن» مي*شود. همسرش «دختر الاستيکي» که زن عاقلي است از اين وضعيت راضي است و به شغل خانه*داري روي آورده است، ولي آقاي «افسانه*اي» که نيروي عضلاتش بيکار مانده از شغل اداري خود و سروکله زدن با ارباب رجوع احساس کسالت و انزجار مي*کند. تا اينکه يک روز از طريق يک وسيله مرموز ديجيتالي شبيه Hand Held PC پيشنهاد مشارکت در يک پروژه فوق سري که نياز به يک سوپرمن دارد را دريافت مي*کند. «باب» که وسوسه بازگشت به كار اصلي*اش او را رها نمي*کند، سرانجام دل به دريا مي*زند و براساس پيامهاي مرموزي که دريافت
کرده است به يک جزيره ناشناخته سفر مي*کند و دردسر از همانجا آغاز مي*شود
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
يک پروژه افسانه*اي
پروژه ساخت فيلم با دعوت پيکسار از Brad Bird کارگردان که شهرت و آوازه خود را مديون کارگرداني آثار معروفي چون خانواده سيمپسون و Iron Giant است، شروع *شد و از وي براي كارگرداني اثر جديد دعوت به عمل آمد. «برد» که خود از عشاق ژانر جاسوسي در دهه 60 ميلادي و آثاري چون مامور 007 است، تجربه خود را در ساختن يک کارتون کمدي با مضمون خانوادگي – خانواده سيمپسون*ها – با ژانر مورد علاقه*اش ترکيب مي*کند و با محور قراردادن يک کليشه محبوب نزد بچه*ها، يعني سوپرمن، داستان فيلم «افسانه*اي*ها» را بنا مي*کند. اطلاعاتي که بعدا درباره چگونگي ساخت اين فيلم در رسانه*ها منتشر شد نشان مي*دهد که اين فيلم پروژه*ي بسيار سنگيني بوده است. «افسانه*اي*ها» در مقايسه با «شرکت هيولاها» ديگر محصول مشترک ديزني و پيکسار (2) که از 1400 شات تشکيل شده بود، 2253 شات دارد. از طريق اين قياس حتي بدون ديدن فيلم نيز مي*توان حدس زد که «افسانه*اي*ها» فيلم پرماجرا و سريعي است که صحنه*هاي متعددي دارد و تعدد اين صحنه*هاي سريع، کار را براي سازندگان آن دشوار مي**کند. فيلم مملو از جلوه*هاي ويژه* است. در واقع 781 جلوه ويژه در فيلم به کار رفته است. اين جلوه*ها تقريبا از هر نوعي که مي*شود فکر کرد هستند : انفجار، آوار، آب، گرد و خاک، ابرها، آتش، مواد مذاب، هنرنمايي*هاي سوپرمن*وار و دهها جلوه*ي ديگر.
Rick Sayre يکي از اعضاي اصلي تيم سازنده فيلم که سرپرستي و کارگرداني جنبه*هاي فني پروژه را برعهده داشته، درباره دشواري*هاي فني ساخت فيلم به مجله دنياي انيميشن(4) مي*گويد: « دشوارترين جنبه ساخت اين فيلم آن بود که هيچ «دشوارتريني» وجود نداشت و همه چيز به يک اندازه فوق*العاده سخت بود. «برد» گرانترين و دشوارترين گزينه*ها را از منو انتخاب کرده بود. ما همه جور جلوه ويژه*اي در فيلم داشتيم، آتش، آب، باد، دود، انفجار و البته خود آدمهاي قصه که دشوارترين عناصر فيلم بودند. در واقع اين اولين بار است که پيکسار يک فيلم کارتوني را فقط با کاراکترهايي از جنس انسان مي*سازد. در مورد انسان*ها، مهمترين چالش اين بود که چگونه تمام اجزاي آنها را در کامپيوتر طوري بازسازي کنيم که مثل فيزيولوژي واقعي بدن انسانها، پوست روي عضلات حرکت کند و عضلات روي استخوان*ها حرکت کنند. افزودن موي سر به کل مجموعه و سپس پوشاندن لباس به تن کاراکترها کار را از اين هم سخت*تر مي*کرد.
Storyboard فيلم نيز در نوع خود استثنايي است.(3) اغلب انيميشن سازان از استوري بورد براي نمايش ديالوگ*هاي اصلي فيلم و ترسيم قصه استفاده مي*کنند و در مراحل بعدي، تيم طراحي يا Layout مکان و جهت حرکت دوربين*ها را تعيين مي کند. اما در فيلم «افسانه*اي*ها» بنا بر خواست کارگردان، استوري بورد شامل حرکت*هاي دوربين نيز هست. معناي ديگر اين حرف آن است که پيچيدگي صحنه*هاي فيلم به*قدري زياد است که نمي*توان هيچکدام از صحنه*ها را بدون تعيين مکان و جهت حرکت دوربين تصور کرد. به گفته Rick Sayre تمام طرحهاي استوري بورد – اگرچه دوبعدي – توسط نرم*افزار Adobe After Effects توليد شده و شامل زمانبندي وقايع فيلم و نحوه جابجايي دوربين بوده است.
Lucas Ives يک کارگردان فني در پيکسار که پيش از اين روي فيلم «يافتن نيمو» کارکرده بود، در پروژه فيلم «افسانه*اي*ها» نيز مشارکت داشته و سيستم*هايي براي تسهيل کار انيماتورها ساخته است. کار عمده او در اين پروژه ساختن نرم*افزاري براي دفرمه کردن بدن کاراکترها و پوشاندن لباس به تن آنها – که در پيکسار اصطلاحا «سيستم لباس پوشاني» ناميده مي*شود – بوده است. او در گفتگو با نشريه اسپانيايي «انيميشن سه بعدي» مي*گويد: ما در اين پروژه کاراکترها را بر اساس منطق «از درون به بيرون» ساختيم. به اين معني که به جاي اينکه کل هيکل يک کاراکتر را يک*جا بسازيم و به*وسيله نقاط کنترلي هدايت کنيم، ابتدا اسکلت بدن آنها را ساختيم و کنترلهاي لازم را به آن افزوديم، سپس روي اسکلت ماهيچه*ها و عضلات را قرارداديم و کنترلها را اضافه کرديم و نهايتا روي عضلات پوست کشيديم. براي پوشاندن لباس به تن کاراکترها از يک موتور نرم*افزاري که توسط دو نفر از برنامه*نويسان اصلي سيستم لباس پوشاني در نرم*افزار Maya و اختصاصا براي شرکت پيکسار توليد شده بود استفاده کرديم. از اين نرم افزار همچنين براي شبيه سازي موي سر و حرکات آن استفاده شد و يک نسخه تغييريافته اين سيستم نيز براي محيط آب به*کار گرفته شد. البته بيشتر جلوه*هاي ويژه محيط آب که در فيلم «افسانه*اي*ها» ديده مي*شود همان*هايي است که در فيلم «يافتن نيمو» به*کار رفته است : تيرگي و کدري زير آب، به هم خوردن امواج آب (حالتي که صداي شلپ و يا ريزش آب را به همراه دارد) ، کف و حباب*ها، خاصيت انعکاسي و ولومتريک زير آب، همگي از تکنيک*هاي فيلم «يافتن نيمو» اقتباس شده*ا
فيلم کارتوني تمام کامپيوتري و سه*بعدي Incredibles ، به معني باورنکردني*ها يا افسانه*اي ها، ششمين شاهکار شرکت انيميشن سازي پيکسار از اين نوع است. بعد از داستان اسباب بازي، زندگي يک حشره، داستان اسباب بازي 2 ، شرکت هيولاها و يافتن نيمو، اينک فيلم «افسانه*اي*ها» در صدر فهرست بهترين آثار انيميشن تمام کامپيوتري دنيا قرارگرفته است. Incredibles در نوع خود پيچيده*ترين و سنگين*ترين پروژه*اي است که تاکنون در دنياي فيلم و کارتون تجربه شده است. پيکسار در جريان توليد اين کارتون از سد دشواري*هاي بسياري عبور کرد و توانست از جنبه*هاي مختلف هنري و تکنيکي به دستاوردهاي جديد و بديعي برسد. «افسانه*اي*ها» در هفتاد و هفتمين جشنواره اسکار برنده بهترين انيميشن بلند سينمايي شد و نام خود را در تاريخ سينما و انيميشن جاودانه کرد. در اين فيلم از يک شبکه* کامپيوتري متشکل از سرورهاي لينوکس که نرم*افزار Pixar RenderMan را اجرا مي*کردند، براي رندرکردن خروجي نهايي فيلم استفاده شده است. در مطلبي که از نظرتان خواهد گذشت، جنبه*هاي تکنيکي و فني توليد اين فيلم توسط کامپيوتر مرور شده است.(1)
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
يک خانواده*ي افسانه*اي
Brad Bird کارگردان «افسانه*اي*ها»، هنگامي که جايزه بهترين انيميشن بلند را در مراسم اسکار 2005 دريافت مي*کرد، جان لستر، اد کتمول و استيوجابز را دوستان عزيز خود و مثلث طلايي شرکت پيکسار خطاب کرد و پيکسار را بهترين استوديوي روي کره زمين ناميد. از ميان اين سه نفر نام استيوجابز که
همزمان گرداننده دو شرکت نامدار پيکسار و اپل است براي خوانندگان نشريات کامپيوتري و از جمله ماهنامه شبكه نامي آشنا است. مديري که پس از بنيانگذاري شرکت پيکسار توانسته*است تيمي از نوابغ دنياي کامپيوتر و هنر را گردهم آورد و با يک مديريت استثنايي، نوآوري*ها و خلاقيت*هاي هنرمندان اين شرکت را در سراسر دنيا پرآوازه سازد. عجيب آنکه تيم انيميشن سازي پيکسار از تلاش براي رسيدن به عاليترين کيفيت در توليد فيلم خسته نمي*شود. هر فيلم دشوارتر و پيچيده*تر از قبلي و همچنان جذاب و به يادماندني. طي چند سال گذشته هر بار که پيکسار فيلم تازه*اي عرضه کرده است، به همراه خود مجموعه*اي بديع و شگفت*انگيز از نوآوري*هاي کامپيوتري و هنري را براي نخستين بار به دنيا معرفي نموده است و اين*بار نيز در يک فيلم حيرت*انگيز و باورنکردني بازهم دستاوردهاي تازه*اي ارائه داده است.
«افسانه*اي*ها» داستان خانواده*اي است که دست بر قضا همگي سوپرمن از آب درآمده*اند. Incredibles فيلمي هيجان انگيز و ديدني است که آکنده از مايه*هاي طنز*آميز و مي*باشد. «افسانه*اي*ها» آنقدر جذاب ساخته شده که بيننده را از ابتداي فيلم روي صندلي ميخکوب مي*کند و تا دو ساعت بعد که داستان اکشن و پرفراز و نشيب فيلم به پايان خوش خودش مي*رسد رهايش نمي*کند. ماجرا از اين قرار است که يک سوپرمن که در فيلم گاهي با اسم کوچکش «باب» و گاهي با نام خانوادگي*اش يعني آقاي Incredible ناميده مي*شود، علاقه*مند دختري به نام «دختر الاستيکي» مي*شود که به نوبه خود سوپرمن ديگريست. اين دو ازدواج مي*کنند. نتيجه معلوم است! سه تا بچه پرشروشور و ذاتا سوپرمن که نمي*توانند خصوصيات ژنتيکي خودشان را مهار کنند! «بنفشه» (Violet)، دختر بزرگتر خانواده داراي موهايي بلند و جادويي است که مي*تواند او را نامرئي سازد. برادر کوچک*ترش «تند و تيز» (Dash) اين استعداد را دارد که مثل جت بدود. آنچنان سريع که حتي روي آب هم بتواند راه برود! کوچکترين عضو خانواده يعني «جک» هنوز نوزاد است و تنها در پايان فيلم است که شمه*اي از هنرنمايي بانمک او را مي*بينيم. در ابتداي فيلم پي درپي شاهد کارهاي قهرمانانه و مردم دوستانه* آقاي «افسانه*اي» هستيم، اما ديري نمي*گذرد که به دنبال شکايات متعدد از او به جرم برهم زدن نظم عمومي، به دستور دولت
موظف به ترک شغل «سوپرمن بودن» مي*شود. همسرش «دختر الاستيکي» که زن عاقلي است از اين وضعيت راضي است و به شغل خانه*داري روي آورده است، ولي آقاي «افسانه*اي» که نيروي عضلاتش بيکار مانده از شغل اداري خود و سروکله زدن با ارباب رجوع احساس کسالت و انزجار مي*کند. تا اينکه يک روز از طريق يک وسيله مرموز ديجيتالي شبيه Hand Held PC پيشنهاد مشارکت در يک پروژه فوق سري که نياز به يک سوپرمن دارد را دريافت مي*کند. «باب» که وسوسه بازگشت به كار اصلي*اش او را رها نمي*کند، سرانجام دل به دريا مي*زند و براساس پيامهاي مرموزي که دريافت
کرده است به يک جزيره ناشناخته سفر مي*کند و دردسر از همانجا آغاز مي*شود
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
يک پروژه افسانه*اي
پروژه ساخت فيلم با دعوت پيکسار از Brad Bird کارگردان که شهرت و آوازه خود را مديون کارگرداني آثار معروفي چون خانواده سيمپسون و Iron Giant است، شروع *شد و از وي براي كارگرداني اثر جديد دعوت به عمل آمد. «برد» که خود از عشاق ژانر جاسوسي در دهه 60 ميلادي و آثاري چون مامور 007 است، تجربه خود را در ساختن يک کارتون کمدي با مضمون خانوادگي – خانواده سيمپسون*ها – با ژانر مورد علاقه*اش ترکيب مي*کند و با محور قراردادن يک کليشه محبوب نزد بچه*ها، يعني سوپرمن، داستان فيلم «افسانه*اي*ها» را بنا مي*کند. اطلاعاتي که بعدا درباره چگونگي ساخت اين فيلم در رسانه*ها منتشر شد نشان مي*دهد که اين فيلم پروژه*ي بسيار سنگيني بوده است. «افسانه*اي*ها» در مقايسه با «شرکت هيولاها» ديگر محصول مشترک ديزني و پيکسار (2) که از 1400 شات تشکيل شده بود، 2253 شات دارد. از طريق اين قياس حتي بدون ديدن فيلم نيز مي*توان حدس زد که «افسانه*اي*ها» فيلم پرماجرا و سريعي است که صحنه*هاي متعددي دارد و تعدد اين صحنه*هاي سريع، کار را براي سازندگان آن دشوار مي**کند. فيلم مملو از جلوه*هاي ويژه* است. در واقع 781 جلوه ويژه در فيلم به کار رفته است. اين جلوه*ها تقريبا از هر نوعي که مي*شود فکر کرد هستند : انفجار، آوار، آب، گرد و خاک، ابرها، آتش، مواد مذاب، هنرنمايي*هاي سوپرمن*وار و دهها جلوه*ي ديگر.
Rick Sayre يکي از اعضاي اصلي تيم سازنده فيلم که سرپرستي و کارگرداني جنبه*هاي فني پروژه را برعهده داشته، درباره دشواري*هاي فني ساخت فيلم به مجله دنياي انيميشن(4) مي*گويد: « دشوارترين جنبه ساخت اين فيلم آن بود که هيچ «دشوارتريني» وجود نداشت و همه چيز به يک اندازه فوق*العاده سخت بود. «برد» گرانترين و دشوارترين گزينه*ها را از منو انتخاب کرده بود. ما همه جور جلوه ويژه*اي در فيلم داشتيم، آتش، آب، باد، دود، انفجار و البته خود آدمهاي قصه که دشوارترين عناصر فيلم بودند. در واقع اين اولين بار است که پيکسار يک فيلم کارتوني را فقط با کاراکترهايي از جنس انسان مي*سازد. در مورد انسان*ها، مهمترين چالش اين بود که چگونه تمام اجزاي آنها را در کامپيوتر طوري بازسازي کنيم که مثل فيزيولوژي واقعي بدن انسانها، پوست روي عضلات حرکت کند و عضلات روي استخوان*ها حرکت کنند. افزودن موي سر به کل مجموعه و سپس پوشاندن لباس به تن کاراکترها کار را از اين هم سخت*تر مي*کرد.
Storyboard فيلم نيز در نوع خود استثنايي است.(3) اغلب انيميشن سازان از استوري بورد براي نمايش ديالوگ*هاي اصلي فيلم و ترسيم قصه استفاده مي*کنند و در مراحل بعدي، تيم طراحي يا Layout مکان و جهت حرکت دوربين*ها را تعيين مي کند. اما در فيلم «افسانه*اي*ها» بنا بر خواست کارگردان، استوري بورد شامل حرکت*هاي دوربين نيز هست. معناي ديگر اين حرف آن است که پيچيدگي صحنه*هاي فيلم به*قدري زياد است که نمي*توان هيچکدام از صحنه*ها را بدون تعيين مکان و جهت حرکت دوربين تصور کرد. به گفته Rick Sayre تمام طرحهاي استوري بورد – اگرچه دوبعدي – توسط نرم*افزار Adobe After Effects توليد شده و شامل زمانبندي وقايع فيلم و نحوه جابجايي دوربين بوده است.
Lucas Ives يک کارگردان فني در پيکسار که پيش از اين روي فيلم «يافتن نيمو» کارکرده بود، در پروژه فيلم «افسانه*اي*ها» نيز مشارکت داشته و سيستم*هايي براي تسهيل کار انيماتورها ساخته است. کار عمده او در اين پروژه ساختن نرم*افزاري براي دفرمه کردن بدن کاراکترها و پوشاندن لباس به تن آنها – که در پيکسار اصطلاحا «سيستم لباس پوشاني» ناميده مي*شود – بوده است. او در گفتگو با نشريه اسپانيايي «انيميشن سه بعدي» مي*گويد: ما در اين پروژه کاراکترها را بر اساس منطق «از درون به بيرون» ساختيم. به اين معني که به جاي اينکه کل هيکل يک کاراکتر را يک*جا بسازيم و به*وسيله نقاط کنترلي هدايت کنيم، ابتدا اسکلت بدن آنها را ساختيم و کنترلهاي لازم را به آن افزوديم، سپس روي اسکلت ماهيچه*ها و عضلات را قرارداديم و کنترلها را اضافه کرديم و نهايتا روي عضلات پوست کشيديم. براي پوشاندن لباس به تن کاراکترها از يک موتور نرم*افزاري که توسط دو نفر از برنامه*نويسان اصلي سيستم لباس پوشاني در نرم*افزار Maya و اختصاصا براي شرکت پيکسار توليد شده بود استفاده کرديم. از اين نرم افزار همچنين براي شبيه سازي موي سر و حرکات آن استفاده شد و يک نسخه تغييريافته اين سيستم نيز براي محيط آب به*کار گرفته شد. البته بيشتر جلوه*هاي ويژه محيط آب که در فيلم «افسانه*اي*ها» ديده مي*شود همان*هايي است که در فيلم «يافتن نيمو» به*کار رفته است : تيرگي و کدري زير آب، به هم خوردن امواج آب (حالتي که صداي شلپ و يا ريزش آب را به همراه دارد) ، کف و حباب*ها، خاصيت انعکاسي و ولومتريک زير آب، همگي از تکنيک*هاي فيلم «يافتن نيمو» اقتباس شده*ا