PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درباره آثار هایائو میازاکی، کارگردان و انیماتور بزرگ ژاپنی



Borna66
08-20-2009, 04:24 PM
انیمه های ژاپنی طرفداران خاص خودشون رو دارند. به نظر من در بین همه کارهای ژاپنی، فقط کارگردانی به اسم هایائو میازاکی هست که کارهای خارق العاده می سازه. من از انیمه های ژاپنی خوشم نمی یاد. ولی این با بقیه فرق داره. http://pnu-club.com/majidonline/smiley_new/majidonline_wink.gif


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

هایائو میازاکی کارگردان مشهوریه که به "دیزنی ژاپن" معروفه. او کارگردان، فیلمنامه نویس و انیماتوره. انیمه های او دو بعدی هستن و از نظر موضوع پر از ایده ها و نکاتی هستند که به ذهن هیچکس نمی رسه. از نظر اجرایی، کارهای او fullframe و پر از جزئیاتند. همه چی رو به بهترین شکل انجام می ده و هیچی رو نمی پیچونه.

تا حالا همه آثاری که ساخته موفق بودند. در ژاپن که کاملا یکه تازه. از آثار او، "شهر اشباح" در سال 2002 موفق به دریافت اسکار بهترین فیلم پویانمایی شد. نام شرکت انیمیشن سازی او استودیو گیبلی (Gibli) هست و پخش آخرین آثارش در آمریکا رو دیزنی به عهده داشته.

توی پشت صحنه "قلعه متحرک هاول"، جان لستر گفته: اگه توی یه فیلم شما بتونین فقط یک موضوع رو پیدا کنید که جدید باشه و به ذهن کسی نرسیده باشه، اون فیلم موفق بوده. ولی در همه آثار میازاکی، شما به راحتی می تونین 6 تا 10 موضوع جدید و اوریجینال رو پیدا کنید.

میازاکی تا به حال 47 تا جایزه دریافت کرده، یک اسکار گرفته و نامزد دریافت 17 جایزه دیگه هم شده. (لیست جوایز (http://www.imdb.com/name/nm0594503/awards))


آثار او:

1971- لوپن سنسی
1979- لوپن سنسی: قلعه کالیوسترو
1978- کنان پسر آینده
1984- ناوسیکا از دره باد
1986- راپوتا قلعه ای در آسمان
1988- همسایه من توتورو
1989- خدمات تحویل کالای کی کی
1992- پورکو روسو
1997- شاهزاده مونونوکه
2001- شهر ارواح
2004- قصر متحرک هاول
2008- پونیو روی صخره کنار دریا

Borna66
08-20-2009, 04:24 PM
مردی که رویاهایش را نقاشی می کند: درباره آثار هایو میازاکی

http://pnu-club.com/imported/2009/08/1378.jpg

هایو میازاکی در ۵ ژانویه ی ۱۹۴۱ در توکیو به دنیا آمد. او در ۲۲ سالگی با ورود به کمپانی تویی دوران حرفه ای خود را به عنوان یک انیماتور آغاز کرد. او که از همان آغاز ایده های خوب و موثری برای بهبود وضعیت انیمیشن های ژاپنی داشت باعث افزایش محبوبیت و ثروت صنعت انیمیشن در ژاپن شد. تا اینکه در سال ۱۹۷۳ به شرکت نیپون انیمیشن پیوست در آنجا بود که درگیر سری انیمیشن های تلویزیونی شد. او در سال ۱۹۷۸ اولین سری انیمیشنی خود را کارگردانی کرد. این سریال انیمیشنی با نام « میرای شوئن کونان» محبوبیت فوق العاده ای به دست آورد و راه را برای اولین فیلم میازاکی هموار کرد. در سال ۱۹۷۹ فیلم « لوپن: قصر کالیسترو» با فروش فوق العاده ای که داشت آینده ی روشن او را در صنعت انیمیشن به خوبی نمایان کرد.

وی در سال ۱۹۹۷ با « پرنسس منونوکه» بزرگترین جایزه ی سینمایی ژاپن که به اسکار ژاپنی معروف است را به دست آورد. ولی جهان او را در سال ۲۰۰۳ و با اسکار بهترین انیمیشن برای شاهکار خود «شهر اشباح » شناخت. او با حمایت های کمپانی دیزنی در سطح جهانی هم، موفقیتی همانند ژاپن به دست آورد. میازاکی در سال ۲۰۰۶ نیز با انیمیشن دیگر خود « قلعه ی متحرک هاول » نامزد دریافت جایزه ی اسکار بود. او که در پایان مراسم اعلام کرده بود که این آخرین فیلم او خواهد بود با اسرار طرفداران دوباره به عرصه ی انیمیشن بازگشته و امسال با فیلم «پنیو بر روی صخره» دوبار رکورد فروش انیمیشن را در ژاپن شکسته است. این انیمیشن در سطح جهانی برای اولین بار در چشنواره ی ونیز نمایش داده شد و برای سال ۲۰۰۹ در نوبت اکران جهانی قرار دارد. میازاکی چنان تاثیر بر صنعت انیمیشن ژاپن دارد که به والت دیزنی ژاپن معرف است.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

میازاکی علاوه بر خلق شخصیت های دوست داشتنی و دنیا های زیبا در انیمیشن های خود حرف های دیگری هم برای گفتن دارد. مهمترین دلمشغولیه او در انیمیشن هایش مسئله ی محیط زیست و حفظ آن است. تقریبا در تمام فیلم هایش به این موضوع اشاره می کند. و در دو فیلم « وادی باد» و «قعله ای در آسمان» مستقیما جهانی را تصور می کند که در آن انسان ها با نادانی خود محیط زیست خود را از بین برده اند. ولی او همیشه طبیعت را قوی تر از انسان می داند. در هر دوی این فیلم ها طبیعت بر ضد انسان طغیان می کند و دوباره خود را بازسازی می کند. این مسئله بخصوص در وادی باد موضوع اصلی فیلم محسوب می شود. در دیگر فیلم های او هم حداقل یک سکانس به این موضوع اختصاص می یابد برای مثال سکانس معرف «شهر اشباح» که در آن شخصیت اصلیه فیلم روح یک رودخانه را که بر اثر ریختن زباله ی های کارخانه ها به یک موجود زشت و بد بو تبدیل شده است را به حمام می برد و بعد از تلاش زیاد همه ی زباله ها را از بدن او خارج می کند و باعث آزادی روح رودخانه از درد و رنج می شود. میازاکی در «پرنسس منونوکه» و «قلعه ای در آسمان» نیم نگاهی هم به تاثیرات مخرب جنگ دارد و رنج های آدمهای درگیر جنگ را به تصویر می کشد. تنها عامل بروز جنگ ها را نادانی انسان معرفی میکن.

دنیا هایی که میازاکی خلق می کند بسیار متفاوت از جهان واقعی است. در دنیا های او تکنولوژی یا اصلا وجود ندارد و یا اگر مانند قعله ای در آسمان در کنار جادو و نیروهای ماوراء طبیعی پیشرفت کرده است. بدون استثنا میازاکی در تمام فیلم هایش جهانی شاد و زیبا خلق می کند. حتی زشت ترین موجودات که بر اثر اشتباه انسان به وجود آمده اند هم در دنیای او زیبا طراحی شده اند. این موضوع در «پرنسس منونوکه» قابل مشاهده است. رنگ بندی و طراحی ویژه ای که او خود به وجود آورده است باعث می شود که بعد از دیدن چند فیلم از او کاملا با دنیایش ارتباط برقرار کنید. طراحی های او در دنیای انیمیشن جزو شاهکارها به حساب می آیند و اگر پیکسار را در طراحی سه بعدی استاد به حساب آورد استاد بلامنازع طراحی دوبعدی و مانگا میازاکیست.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

یکی دیگر از مهمترین عوامل محبوبیت او طراحی شخصیت های منحصر به فرد زیبا و قابل درک است. در داستان های او همیشه شخصیت پردازیه قویی به چشم می خود به صورتی که حتی کوچکترین شخصیت های داستان های او کاملا پرداخته شده و قابل هم دردی هستند. مسئله ی قابل توجه در فیلم های او در این است که بیشتر قهرمانهای او دخترهای جوانی هستند که در شرایطی بسیار سخت در گیر حوادث بزرگی می شوند. خود میازاکی در این باره می گوید: «دوست دارم عکس العمل دختر بچه ها را در رویارویی با مشکلاتی بسیار بزرگتر از حد توان آنها ببینم». می شود گفت که تنها عواملی هم که در پایان داستان باعث پیروزیه این شخصیت ها می شوند امید و همکاریست. همیشه در کنار قهرمان های داستان های میازاکی یک دوست که تا حدودی با تجربه تر و بزرگتر از قهرمان داستان است، به شخصیت اصلی کمک می کند تا به هدف خود دست یابد ولی در نهایت این قهرمان است که همه را نجات می دهد و خوشبختی را دوباره به دنیای خود باز می گرداند. نکته ی جالب دیگر در شخصیت پردازیه داستان های میازاکی در شخصیت های منفی داستان اوست. به طور کلی یا در داستان او شخصیت منفی وجود ندارد و همه مشکلات ناشی از نادانی یا بی توجه و نبود محبت می باشد و یا در موارد نادری که بدی مطلق در داستان های او وجود دارد منشائی جادویی و ماوراء طبیعه دارد که در اثر یک اشتباه پا به دنیای قهرمان گذاشته است که با نیروی امید و همکاری شکست می خورد.

اعتراض مهمی که به سینمای میازاکی وارد می شود، کم توجهی به خانواد و روابط خانوادگی در فیلم های اوست. در بیشتر فیلم های او قهرمان های کوچک داستانش یا والدین خود را از دست داده اند و یا اصلا حرفی از آنها به میان نمی آید. او در «شهر اشباح» پا را از این هم فراتر می گذارد و قهرمان داستانش مجبور می شود برای نجات پدر و مادر نادان خود که بر اثر حرص تبدیل به موجوداتی چندش آور و حیوان صفت می شوند سختی های فراوانی را تحمل کند. در «دایه ی من توتورو» دوخواهر تمام تلاش خودشان را می کنند تا مادر خود را از چنگال بیماری نجات دهند. آنها در این راه با کمک گرفتن از یک موجود جادویی به نام توتورو کاری انجام می دهند که بزرگتر ها هرگز توانایی آن را ندارند. البته نمی توان گفت که میازاکی به خانواده اهمیت نمی دهد و آن را قبول ندارد بلکه فقط داستان هایی را تعریف می کند که مثل تمام رویاهایی که بچه ها برای خود می سازند قهرمان آن فقط خود بچه ها هستند و بزرگتر ها در دنیای آنها نقشی ندارند و یا در حاشیه قرار می گیرند. میازاکی خود درباره ی این مسئله می گوید: «داستان های من در دنیای کودکان در رویا های آنها اتفاق می افتد. در دنیایی که بچه ها کارهای بزرگی را انجام می دهند که هیچکس انتظار انجام چنین کاری را از بچه ندارد. من به آنها می پردازم نه به بزرگترها در دنیای کوچک بچه ها، بزرگترها جایی ندارند همان طور که شما در کودکی خود در رویا های تان بودید».


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

یکی دیگر از نکات جالب در سینمای میازاکی بداهه بودن بیشتر صحنه ها و اتفاقات فیلم های اوست. میازاکی در بیشتر فیلم های خود فیلم نامه ای کامل نداشته است. او با یک طرح کلی کار خود را آغاز می کند و با پیشرفت داستان شخصیت ها و اتفاقات را به داستانش اضافه می کند. این مسئله اصلا باعث گنگ شدن یا نامتعادل شدن فیلم های او نمی شود. در واقع او با چنان تسلطی داستان خود را به پیش می برد که در پایان یک فیلم نامه ی مستحکم و یک داستان قوی خلق می شود.

در پایان می توان گفت که او در رویای خود دنیایی زیبا می سازد که بچه ها در آن کارهای بزرگی انجام می دهند. این مسئله مهم ترین عامل جذابیت فیلم های او بشمار می رود. کودکی که به تماشای انیمیشن او می پردازد پی به این موضوع می برد که هر چند توان کمی دار هر قدر کوچک است ولی می تواند با امید و ایمان مشکلات خود را حل کند و حتی به دیگران هم کمک کند.

توضیح: نویسنده ی این مطلب با توجه به کمیاب بودن برخی از فیلم های میازاکی در ایران موفق به دیدن همه ی آثار او نشده است این مطلب با توجه به فیلم های « وادی باد، دایه ی من توتورو، قلعه ای در آسمان، طلسم هاس زمین و دریا، پرنسس منونوکه، شهر اشباح و قلعه ی متحرک هاول» تنظیم شده است.


منبع: Movieland (http://www.movieland.ir/articles/articles/miazaki)

Borna66
08-20-2009, 04:24 PM
عشق به روایت میازاکی: درباره قلعه متحرک هاول

http://pnu-club.com/imported/2009/08/1379.jpg

«قلعه ی متحرک هاول» جاه طلبانه ترین، پر زرق و برق ترین و زیباترین ساخته ی میازاکی است. میازاکی این فیلم را بعد از موفقیت جهانی و بعد از اسکار بهترین انیمیشن برای «شهر اشباح» ساخته است. اثری به شدت قابل ستایش و شوکه کننده. زیبایی این فیلم از همان اولین نماها تا به پایان ادامه دارد و هرگز از دوباره دیدن آن خسته نخواهید شد. همه چیز در فیلم نشان از یک نوع سرور و مستی دارد که میازاکی انباشته از آن است. لحظه به لحظه ی فیلم یک ستایش است که میازاکی از خود می کند. او با این فیلم هنرش را به رخ می کشد و می داند که بزرگترین و خلاقترین انیماتور دنیاست.

میازاکی در فیلم های قبلیش همیشه نیم نگاهی به عشق داشته است، ولی چون کاراکتر های او همگی کم سن و سال هستند عشقشان هم ساده، کودکانه و دوست داشتنی است. شاید قبل از این فیلم عاشقانه ترین فیلم میازاکی را بتوان «قلعه ای در آسمان» دانست. اما «قلعه ی متحرک هاول» یک سنت شکنی است. یک داستان عشقانه از نگاه میازاکی.

داستان دختر جوانی که چهره ای نه چندان زیبا ولی قلبی آکنده از عشق دارد. دخترک بر اثر همین سادگی قربانی خشم یک جادوگر بد ذات می شود و بر اثر یک نفرین جوانیش را از دست می دهد و به پیرزنی زشت تبدیل می شود. او که همیشه داستان یک قلعه ی متحرک و جادوگری مرموزی را که صاحب قلعه است را شنیده به دنبال راهی برای شکستن طلسم و به دست آوردن جوانیش راهی کوه هایی می شود که قلعه بارها در آنجا دیده شده است. او قلعه را پیدا می کند، ولی بلافاصله بعد از ورود به قلعه در می یابد که ساکنان قلعه که همان جادوگر مرموز «هاول» و دستیار دوست داشتنی اش هستند بیشتر به کمک نیاز دارند. اینجاست که دخترک با نیروی عشق و تلاش و کوشش فراوان سرانجام نه تنها موفق می شود دوباره جوانیش را به دست بیاورد. بلکه به جادوگر تنها هم کمک می کند تا غم های بزرگ زندگیش را فراموش کند و دوباره شادی گم شده اش را پیدا کند.


http://pnu-club.com/imported/2009/08/1380.jpg

فیلم علاوه بر روایت داستانی عاشقانه نیم نگاهی هم به مسئله ی جنگ و ویرانی های آن دارد. میازاکی در یک اقدام خلاقانه تقریبا به نوعی به صورت استعاری به تمام داستان های عاشقانه اشاره کرده است. تمام شخصیت های فیلم به نوعی وام گرفته و ترکیبی از داستان های زیبایی چون «دیو و دلبر»، «راپونزل»، «سیندرلا»، «آلیس در سرزمین عجایب»، «جادوگر شهر از» و «شاهزاده و قورباغه» هستند. که در ترکیبی استادانه در دل داستانی دیگر این بار به روایت «میازاکی» گرد هم جمع می شوند تا داستانی دیگر و حتی بهتر را خلق کنند. میازاکی به نوعی با این فیلم تمام خاطرات کودکی بینندگانش را بیدار می کند و داستان های زیبایی را که در دوران کودکی شنیده اند را یکجا و در قالبی جدید برایشان بازگو می کند.

از لحاظ بصری «قلعه ی متحرک هاول» پر زرق و برق ترین و پیچیده ترین فیلم میازاکی به حساب می آید. تصاویر دو بعدی طراحی شده برای فیلم چنان گیرا و زنده به نظر می رسند که گاهی آنها را با تصاویر سه بعدی اشتباه می گیرید. تصاویر عمیق با رنگ های درخشان و خیره کننده و طراحی های خلاقانه و دوست داشتنی نما به نمای اثر را پرکرده اند. موسیقی هم دوباره قوی و تاثیر گذار است.

میازاکی برای یک بار هم که شده به سراغ عشق رفته است تا استادی خود را در داستان گویی، این بار در یک داستان عاشقانه به رخ بکشد. داستانی که سنگینی تمام داستان های کلاسیک کودکانه را به دوش می کشد.


http://pnu-club.com/imported/2009/08/1381.jpg

توضیح: استودیوی «گیبلی» استودیوی خود میازاکی است که بیشتر آثارش را در آنجا ساخته است. همین استودیو را در ژاپن «والت دیزنی ژاپن» می نامند.


منبع: Movieland (http://www.movieland.ir/articles/reviews/howls-moving-castle)

Borna66
08-20-2009, 04:25 PM
شناسنامه Spirited Away

http://pnu-club.com/imported/2009/08/1382.jpg

شهر اشباح
نویسنده و کارگردان: Hayao Miyazaki
مدت: 125 دقیقه
تاریخ اکران: 27 جولای 2001 (ژاپن)
جوایز: 1 اسکار به خاطر بهترین فیلم انیمیشن، 35 تا جایزه، و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر (لیست جوایز (http://www.imdb.com/title/tt0245429/awards))

خلاصه:
فیلم از درون ماشینی شروع می شه که چیهیرو، دختربچه‌ی 10 ساله به همراه پدر و مادرش به سمت خونه‌ی جدیدشون در یکی از شهر های ژاپن در حرکتند. پدر تصمیم می‌گیره که یه راه میون‌بر رو انتخاب کنه اما مسیر رو گم می کنه و به تونلی می‌رسه که اونا رو به یه سرزمین زیبا و سرسبز می‌رسونه. بعد از گذشت مدتی، متوجه می‌شن که اونجا یه شهر متروکه‌س و درعین حال رستورانهایی داره که توشون پره از انواع غذاها و دسر و … .
پدر و مادر شروع به خوردن می‌کنند و چیهیرو که احساس نگرانی خاصی نسبت به اونجا داره، از رستوران بیرون میاد و در شهر متروکی که حالا داره به سمت شب شدن میره، سرگردان میشه. روی پلی منتهی به یه حمام بزرگ، با پسری روبرو می‌شه که بهش اخطار می‌کنه که قبل از تاریک شدن کامل هوا، اونجا رو ترک کنند. چیهیرو هم سریعاض به سمت رستوران بر‌می‌گرده، اما در کمال حیرت و وحشت می‌بینه که پدر و مادرش به دو خوک تبدیل شدن و راه بازگشتشون هم با یک رودخونه بزرگ بسته شده. بدن چیهیرو بعد از چند لحظه شروع می‌کنه به شفاف شدن و او متوجه کشتی‌ای می‌شه که از دور می‌رسه و در ساحل رودخونه مسافرای خودش رو پیاده می‌کنه؛ مسافرانی که همشون ارواح و موجودات ترسناکی هستند که به سمت حمام روانه شدن. پسری که چیهیرو قبلاً دیده بود، اینجا به کمکش میاد و اونو از تبدیل شدن به شبح نجات میده. اما بهش پیشنهاد می‌کنه که برای نجات جون خودش و مادر و پدرش، به حمام بره و تقاضای کار کنه.
ماجراهایی که از این پس پیش میان، همگی لحظه هایی رو بوجود میارن که فیلم رو با قدرت تا انتها پیش می‌برن و شخصیت جدیدی از چیهیرو می‌سازند که با اون چیزی که در ابتدا بوده، کلی تفاوت داره. (خلاصه از وبلاگ توهم نامه (http://fancies.wordpress.com/2007/10/07/spirited-away-%E2%80%A6se-masterpiece/))