Borna66
08-20-2009, 02:46 PM
رباره فيلم «عصر يخي: ظهور دايناسورها»
بازگشت دايناسورها
«عصر يخي: ظهور دايناسورها» كه سومين قسمت از مجموعه فيلم موفق انيميشن و كامپيوتري «عصر يخي» است، روزهاي گذشته با يك فروش بالا صدرنشين جدول بينالمللي گيشه نمايش شد. اين درام ماجراجويانه و كمدي كه لحني خانوادگي دارد، در 70 كشور جهان توانست بيشترين تعداد تماشاچي را جذب خود كند. سومين قسمت فيلم را كارلوس ساندالا كارگرداني كرده كه هنر كارگرداني وي در دو قسمت قبلي اين مجموعه فيلم بخوبي ديده شده است. مايك تورميه به عنوان همكار كارگردان در ساخت فيلم با او همكاري داشته است. قصه فيلم تماشاگران را همراه خود به دوران تاريخ اوليه و كهن ميبرد، زماني كه هنوز خيلي با دنياي متمدن امروزي فاصله دارد. دنيس ليري، كوئين لطيفه، جان لگوئيزامو، جين لينچ، بيل هدر و كلي كيتن به جاي كاراكترهاي اصلي قصه فيلم صحبت كردهاند.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/1244.jpg
قصه
خيلي خيلي خيلي سال دور و زماني كه كره زمين تازه داشت نفسهاي اول خود را ميكشيد، تاريخ زمين با عصر يخي روبهرو ميشود. قسمت اول فيلم «عصر يخي» به معرفي كاراكترهاي اصلي قصه (كه همه حيوان هستند) ميپردازد و قسمت دوم آن ــ كه دو سال قبل اكران عمومي شد ــ قصه كوچ اجباري اين شخصيتها از محل دائمي زندگيشان را به تصوير ميكشد. اين كوچ اجباري به دليل ذوب شدن يخهاي محل زندگي اين موجودات بود كه باعث ميشد تا مكان زندگي آنها به زير آب برود و آنها ديگر نتوانند در آنجا به زندگي ادامه دهند. قصه قسمت سوم فيلم، كمي بعد از پايان اتفاقات دومين قسمت آن شروع مي شود. در شرايط جديد، زندگي ماني و دوستانش دستخوش تغيير و تحول اساسي ميشود. ماني اين ماموت عظيمالجثه دوست داشتني كه شخصيت اصلي قصه است، ميخواهد براي خودش و دوستانش يك زندگي خوب و سالم و بيخطر فراهم كند. او پس از آشنايي با الي (در جريان سفر به يك منطقه امن) با او ازدواج ميكند. آنها حالا در انتظار تولد اولين فرزند خود هستند. در عين حال، دوستان ماني و الي تمام تلاش خود را به كار ميگيرند تا به آنها در وضعيت جديد كمك كنند. ماني بشدت نگران و هيجانزده است و ميخواهد تمام برنامهها را طوري ترتيب دهد كه فرزندش سالم به دنيا بيايد. دوستان كوچك و بزرگ او اين وضعيت را درك ميكنند و او را دلداري ميدهند. ديهگو اين ببر دوستداشتني با آن دندانهاي تيز، هنوز دوست صميمي ماني است. اما او در اين وسط نميداند چكار بايد بكند. اين در حالي است كه وي از اين كه حالت يك گربه خانگي را پيدا كرده خسته شده و ميخواهد اعتراضش را به گونهاي بيان كند. همين مساله باعث ميشود تا وي به حالت قهر، ماني و بقيه دوستانش را ترك كند. از طرف ديگر سيد سومين كاراكتر مهم قصه كه تحت تاثير ماني و حرفهاي اوست، ميخواهد به زندگياش سر و سامان بدهد و براي خودش تشكيل خانواده دهد. او يك روز در حين گشتزنيهاي خود دو تا تخم بسيار بزرگ پيدا ميكند. او اين تخمها را ــ كه متعلق به دو دايناسور است ــ برداشته و به محل زندگي خود ميبرد. اما سيد نميداند كه با اين كار، چه دردسر بزرگي براي خودش و بقيه حيوانات درست ميكند.
نقد
از آنجا كه «عصر يخي» يك مجموعه فيلم دنبالهدار است، به صورت طبيعي بهتر است كه تماشاگران آن كل قصههاي آنها را به صورت مداوم و پشتسر هم پيگيري كنند. اما سازندگان فيلم قصه قسمت سوم را طوري مطرح كرده و به پيش ميبرند كه اگر تماشاگري از همين قسمت تماشاي آن را شروع كند چيز زيادي را از دست نداده و ميتواند با قصه و ماجراها همراه شود. قصه فيلم به صورت مستقل پيش ميرود و كاراكترهاي آن ماجراجوييهاي خاص و مستقل خودشان را دارند. تمام كاراكترهاي دو قسمت قبلي در اين قسمت هم حضور و نقش پررنگي دارند. با اين حال، سازندگان فيلم در كنار يكسري كاراكتر منفي دايناسوري، يك شخصيت جديد يعني خز يك چشم را هم به ماجراها اضافه كردهاند. نوع حضور او براي اولينبار روي پرده، خيلي جذاب و تماشايي است. حرف اصلي قصه فيلم براي تماشاگران نوجوان و كودك آن اين است كه دوستان بايد با يكديگر همكاري كنند تا بتوان بر مشكلات غلبه كرد. در عين حال، قصه فيلم اين نكته را نيز براي بچهها مطرح ميكند كه به چيزهايي كه نميشناسند دست نزنند و مراقب نوع كنجكاويهاي خود باشند. «عصر يخي 3» يك فرق اساسي با دو قسمت قبلي خود دارد و آن هم سهبعدي بودن آن است. بعد از موفقيت نسخههاي سهبعدي انيميشنهاي «بالا» و «هيولاها عليه بـيـگـانـههـاي فـضـايـي»، حـالا نـوبـت ايـن انـيـمـيـشن دوستداشتني صنعت سينماست كه از تكنيك جديد و جذبكننده سهبعدي بهره بگيرد. فضاهاي سرسبز و كهن قصه فيلم روي پرده سهبعدي سينما، زيباتر به نظر ميرسند. لطيفههايي كه در طول قصه فيلم از سوي كاراكترها گفته ميشود، هنوز جذاب است. سازندگان فيلم در امر خلق كاراكترهاي دوستداشتني و مقبول، هنوز موفق هستند و تماشاچي از ديدن شخصيتهايي كه قبل از اين دو بار به روي پرده بزرگ سينما ديده، خسته نميشود. حفظ اين تازگي، يكي از مهمترين نقاط قوت قسمت سوم فيلم هستند. بازيگراني كه صداي خود را به كاراكترهاي كارتوني قصه قرض دادهاند، كاملا با روحيه و حال و هواي اين موجودات حيواني همراه هستند و خيلي خوب به جاي آنها حرف ميزنند. برخي از منتقدان سينمايي «عصر يخي 3» را ضعيفتر از دو قسمت قبلي آن (و همچنين انيميشنهاي مطرح يك سال اخير سينما) ارزيابي كردهاند. با اين وجود، پيشبيني ميشود كه اين فيلم، يكي از رقباي اصلي دريافت اسكار بهترين انيميشن سال در رشته بهترين انيميشن اسكار سال 2010 باشد. تهيهكنندگان فيلم از حالا در فكر توليد قسمت چهارم آن هستند كه قرار است سال 2013 به روي پرده سينماها برود.
كيكاووس زياری (جام جم)
بازگشت دايناسورها
«عصر يخي: ظهور دايناسورها» كه سومين قسمت از مجموعه فيلم موفق انيميشن و كامپيوتري «عصر يخي» است، روزهاي گذشته با يك فروش بالا صدرنشين جدول بينالمللي گيشه نمايش شد. اين درام ماجراجويانه و كمدي كه لحني خانوادگي دارد، در 70 كشور جهان توانست بيشترين تعداد تماشاچي را جذب خود كند. سومين قسمت فيلم را كارلوس ساندالا كارگرداني كرده كه هنر كارگرداني وي در دو قسمت قبلي اين مجموعه فيلم بخوبي ديده شده است. مايك تورميه به عنوان همكار كارگردان در ساخت فيلم با او همكاري داشته است. قصه فيلم تماشاگران را همراه خود به دوران تاريخ اوليه و كهن ميبرد، زماني كه هنوز خيلي با دنياي متمدن امروزي فاصله دارد. دنيس ليري، كوئين لطيفه، جان لگوئيزامو، جين لينچ، بيل هدر و كلي كيتن به جاي كاراكترهاي اصلي قصه فيلم صحبت كردهاند.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/1244.jpg
قصه
خيلي خيلي خيلي سال دور و زماني كه كره زمين تازه داشت نفسهاي اول خود را ميكشيد، تاريخ زمين با عصر يخي روبهرو ميشود. قسمت اول فيلم «عصر يخي» به معرفي كاراكترهاي اصلي قصه (كه همه حيوان هستند) ميپردازد و قسمت دوم آن ــ كه دو سال قبل اكران عمومي شد ــ قصه كوچ اجباري اين شخصيتها از محل دائمي زندگيشان را به تصوير ميكشد. اين كوچ اجباري به دليل ذوب شدن يخهاي محل زندگي اين موجودات بود كه باعث ميشد تا مكان زندگي آنها به زير آب برود و آنها ديگر نتوانند در آنجا به زندگي ادامه دهند. قصه قسمت سوم فيلم، كمي بعد از پايان اتفاقات دومين قسمت آن شروع مي شود. در شرايط جديد، زندگي ماني و دوستانش دستخوش تغيير و تحول اساسي ميشود. ماني اين ماموت عظيمالجثه دوست داشتني كه شخصيت اصلي قصه است، ميخواهد براي خودش و دوستانش يك زندگي خوب و سالم و بيخطر فراهم كند. او پس از آشنايي با الي (در جريان سفر به يك منطقه امن) با او ازدواج ميكند. آنها حالا در انتظار تولد اولين فرزند خود هستند. در عين حال، دوستان ماني و الي تمام تلاش خود را به كار ميگيرند تا به آنها در وضعيت جديد كمك كنند. ماني بشدت نگران و هيجانزده است و ميخواهد تمام برنامهها را طوري ترتيب دهد كه فرزندش سالم به دنيا بيايد. دوستان كوچك و بزرگ او اين وضعيت را درك ميكنند و او را دلداري ميدهند. ديهگو اين ببر دوستداشتني با آن دندانهاي تيز، هنوز دوست صميمي ماني است. اما او در اين وسط نميداند چكار بايد بكند. اين در حالي است كه وي از اين كه حالت يك گربه خانگي را پيدا كرده خسته شده و ميخواهد اعتراضش را به گونهاي بيان كند. همين مساله باعث ميشود تا وي به حالت قهر، ماني و بقيه دوستانش را ترك كند. از طرف ديگر سيد سومين كاراكتر مهم قصه كه تحت تاثير ماني و حرفهاي اوست، ميخواهد به زندگياش سر و سامان بدهد و براي خودش تشكيل خانواده دهد. او يك روز در حين گشتزنيهاي خود دو تا تخم بسيار بزرگ پيدا ميكند. او اين تخمها را ــ كه متعلق به دو دايناسور است ــ برداشته و به محل زندگي خود ميبرد. اما سيد نميداند كه با اين كار، چه دردسر بزرگي براي خودش و بقيه حيوانات درست ميكند.
نقد
از آنجا كه «عصر يخي» يك مجموعه فيلم دنبالهدار است، به صورت طبيعي بهتر است كه تماشاگران آن كل قصههاي آنها را به صورت مداوم و پشتسر هم پيگيري كنند. اما سازندگان فيلم قصه قسمت سوم را طوري مطرح كرده و به پيش ميبرند كه اگر تماشاگري از همين قسمت تماشاي آن را شروع كند چيز زيادي را از دست نداده و ميتواند با قصه و ماجراها همراه شود. قصه فيلم به صورت مستقل پيش ميرود و كاراكترهاي آن ماجراجوييهاي خاص و مستقل خودشان را دارند. تمام كاراكترهاي دو قسمت قبلي در اين قسمت هم حضور و نقش پررنگي دارند. با اين حال، سازندگان فيلم در كنار يكسري كاراكتر منفي دايناسوري، يك شخصيت جديد يعني خز يك چشم را هم به ماجراها اضافه كردهاند. نوع حضور او براي اولينبار روي پرده، خيلي جذاب و تماشايي است. حرف اصلي قصه فيلم براي تماشاگران نوجوان و كودك آن اين است كه دوستان بايد با يكديگر همكاري كنند تا بتوان بر مشكلات غلبه كرد. در عين حال، قصه فيلم اين نكته را نيز براي بچهها مطرح ميكند كه به چيزهايي كه نميشناسند دست نزنند و مراقب نوع كنجكاويهاي خود باشند. «عصر يخي 3» يك فرق اساسي با دو قسمت قبلي خود دارد و آن هم سهبعدي بودن آن است. بعد از موفقيت نسخههاي سهبعدي انيميشنهاي «بالا» و «هيولاها عليه بـيـگـانـههـاي فـضـايـي»، حـالا نـوبـت ايـن انـيـمـيـشن دوستداشتني صنعت سينماست كه از تكنيك جديد و جذبكننده سهبعدي بهره بگيرد. فضاهاي سرسبز و كهن قصه فيلم روي پرده سهبعدي سينما، زيباتر به نظر ميرسند. لطيفههايي كه در طول قصه فيلم از سوي كاراكترها گفته ميشود، هنوز جذاب است. سازندگان فيلم در امر خلق كاراكترهاي دوستداشتني و مقبول، هنوز موفق هستند و تماشاچي از ديدن شخصيتهايي كه قبل از اين دو بار به روي پرده بزرگ سينما ديده، خسته نميشود. حفظ اين تازگي، يكي از مهمترين نقاط قوت قسمت سوم فيلم هستند. بازيگراني كه صداي خود را به كاراكترهاي كارتوني قصه قرض دادهاند، كاملا با روحيه و حال و هواي اين موجودات حيواني همراه هستند و خيلي خوب به جاي آنها حرف ميزنند. برخي از منتقدان سينمايي «عصر يخي 3» را ضعيفتر از دو قسمت قبلي آن (و همچنين انيميشنهاي مطرح يك سال اخير سينما) ارزيابي كردهاند. با اين وجود، پيشبيني ميشود كه اين فيلم، يكي از رقباي اصلي دريافت اسكار بهترين انيميشن سال در رشته بهترين انيميشن اسكار سال 2010 باشد. تهيهكنندگان فيلم از حالا در فكر توليد قسمت چهارم آن هستند كه قرار است سال 2013 به روي پرده سينماها برود.
كيكاووس زياری (جام جم)