Borna66
08-11-2009, 03:39 PM
گفتگو با بیژن جناب
در آن روزها که صفحه گرافیک را در روزنامه انتخاب منتشر میکردم ، یک بار هم به سراغ بیژن جناب (http://www.jenab.com/)رفتم. با او درباره موضوعات روز صحبت و گفتگو کردم که گزیده آن پیش روی شماست:
افراد زیادی را میبینیم که رشته تحصیلیشان گرافیک نبوده اما شغلشان گرافیک شده است. علتش چیست؟
من اتفاقا با چند نفر از این افراد صحبت کردم که مثلا طرف پرستار بوده یا لیسانس شیمی گرفته و آمده در همین لیتوگرافی کار میکند. علتش را که میپرسیدم ، اینطور بیان کردند که ما از اول علاقهمند بودیم برویم دانشگاه رشته گرافیک. ولی از آنجایی که مشخصات کاری یا چیزهایی که در دانشگاه وجود دارد از نظر پذیرش ، کنکور و غیره ، ما نتوانستیم آنجا قبول شویم و رفتیم رشته زبان خواندیم یا رفتیم لیسانس شیمی گرفتیم ، ولی از ابتدا علاقهمند بودیم که کار گرافیک بکنیم. رفتیم مطالعه کردیم ، کلاسهای مختلف رفتیم ، کار کردیم و وارد این قضیه شدیم. البته یک عدهشان هم هستند که جنبه مالی گرافیک برایشان جذاب بوده است. ولی چند تا موردی که من برخورد کردم ، اینها از اول علاقهمند بودند. در شرایط فعلی بعضی دانشجویان گرافیک را هم میبینید که نه علاقه دارند و نه استعداد. فقط چون واژه گرافیک بوده یا چون راحتتر بودند یا بخاطر مسایلی که در جامعه عرف شده است. پس نتیجه میگیریم هیچ دلیلی بر این نیست که اگر کسی وارد دانشگاه یا وارد دوره آکادمیک نشده است ، بیمورد دارد کار گرافیک انجام میدهد و کسی که وارد دانشگاه شده ، درست در جای خودش قرار گرفته است. این معضلاتی است که برای پذیرش دانشگاه و کنکور است.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/469.jpg
وضع آموزش دانشگاهی گرافیک را چگونه ارزیابی میکنید؟
از نظر مساله دانشگاهها که بنده در حدود هفت هشت سال تدریس میکردم در دانشگاه تهران ، دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی ارشد ، چیزی که من آنجا با آن مواجه بودم اینست که روند کار دانشگاه با حرکت بیرون از دانشگاه همزمان نیست. یعنی الان کاری که در خارج از دانشگاه انجام میشود ، خیلی عقب است. چه از نظر تکنیکی و چه از نظر آموزشی. تا همین چند سال پیش ، استادانی بودند که کامپیوتر را محکوم میکردند و حالا خودشان وابسته به کامپیوتر شدهاند. همیشه این مساله مورد انتقاد من بوده است که هر کار اصولی باید از دانشگاه شروع شود. برای اینکه دانشگاه معتقد به یک سیستم عملی و یک سیستم تئوری منطقی است. ولی در خارج از دانشگاه بازار و مساله مادیات مطرح است ، زیاد تابع مسایل تئوریک نیست. متاسفانه همیشه بازار نسبت به مسایل تئوریک ، شرایط زیباتری داشته است. شما ببینید سرفصلهای دورههای دانشگاهی ما مربوط به بیست سی سال پیش است و با بازار بیرون خیلی فاصله دارند. فارغالتحیلان گرافیک هم برای اینکه این فاصله را پر کنند ، میروند کلاسهای تخصصی که وجود دارد چه از نظر تکنیک کامپیوتر ، چه از نظر کارآییهای دیگر تا خودشان را به قضیه حرفهای بودن کارشان نزدیک کنند. چون دانشگاه آمادهشان نکرده است.
من میخواهم به نکته دیگری هم اشاره کنم و آن عدم آشنایی با زبانهای خارجی است. کمتر دانشجویی را دیدهام که از دانشگاه فارغالتحصیل شود و آشنایی به زبان داشته باشد. خوب این معضلی است. خود دانشجو باید برود مطالعه کند یک چیزهایی را پیدا کند. در حالی که با اینترنت ، مسایل ارتباط جمعی ، جنبه بینالمللی پیدا کرده ، هنوز برخیها نسبت به مساله زبان بیتفاوت هستند.
حال که صحبت بازار و ارتباطات به میان آمد ، از ارتباط گرافیک و تبلیغات بگویید.
اولا سیستم تقسیم کار از نظر تبلیغات و طراحی در ایران درست پیاده نشده است. در اکثر کشورها به این صورت است که آژانسهای تبلیغاتی ، مشتری طراحان گرافیک هستند و یک دفتر طراحی با چند آژانس تبلیغاتی کار میکند. یعنی سفارشدهنده به آژانس تبلیغاتی مراجعه میکند و میگوید این محصول را دارم تولید میکنم و احتیاج به تبلیغات دارم. پس خود مشتری مستقیم با دفاتر طراحی در ارتباط نیست. اینجا چون تقسیم کارها اصلا درست نیست ، آژانسهای تبلیغاتی ، خودشان دفتر طراحی دارند. بخاطر اینکه سود بیشتری ببرند. کسی هم که برای طراحی به آنجا مراجعه میکند ، تشویقش میکنند که تبلیغ هم بکند و میگویند اگر میخواهید تبلیغات هم بکنید ، ما میتوانیم برای شما انجام دهیم.
اینها همه بخاطر اینست که هیچ اعتباری روی پشتوانه تامین کاری ما وجود ندارد. یعنی من میگویم اگر این کار را نکنم ، شرایط دفترم را چگونه حل کنم و آن بخش تبلیغاتی هم همینطور. البته مسایل آژانسهای تبلیغاتی با دفاتر طراحی خیلی فرق میکند. آژانسهای تبلیغاتی برای اینکه سود بیشتری از نحوه کارشان میبرند ، طراحی برای آنها در درجه اول نیست. حتی به سفارشدهنده میگویند طراحی را مجانی برایتان انجام میدهیم! من بارها در سخنرانی ، صحبتها و میزگردهایی که در انجمن داشتیم ، گفتم اصلا این کلمه مجانی ، یک لفظ ناخوشایندی است برای گروه طراحان. متاسفانه آنها بخاطر اینکه بُعد کارهای بازاریابی و تبلیغاتیشان را داشته باشند ، یک چنین حرکتهایی میکنند که به نفع طراحان نیست و مشتری انتظار دارد که ما طراحیاش را برایش مجانی یا ارزان انجام دهیم. من خودم شخصا هر کسی که در دفترم آمده و گفته کارهای تبلیغاتی میخواهیم ، قاطع ایستادم و گفتم ما فقط کار طراحی میکنم. شما باید با مشاور تبلیغاتیتان بررسی کنید که چه میخواهید: تیزر ، آگهی مطبوعاتی ، تبلیغات محیطی. ولی مشتری قانع نمیشود. برای اینکه مشتری یک جایی را پیدا کرده ، اطمینان کرده و میخواهد آنجا راحت کارش را بکند. برای او مشکل است که در ارتباط با جاهای دیگر باشد و ما را تحت فشار قرار میدهد که برایش کار آگهی هم انجام دهیم ، کار بیلبرد هم انجام دهیم. هنوز مشتری ، تفاوت بین پوستر و آگهی را نمیداند و همان طرح پوستر را آگهی میکند یا همان طرح آگهی را پوستر. این یک فشاری روی ما ایجاد میکند از نظر اینکه چه جوری این را قانعاش کنیم. میخواهند همه اینها در یک مجموعه گنجانده شود. تبلیغات ما پایه درستی ندارد. یعنی اینها باید خودشان یک بخش بازاریابی داشته باشند ، یک بخش تبلیغات داشته باشند ، یک بخش بررسی داشته باشند. البته خوب بعضی شرکتها این کار را میکنند.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/470.jpg
نظرتان درباره ارتباط تبلیغات با فرهنگ چیست؟
من این را به سفارشدهندههایم همیشه میگویم. کسانی که تولیدکننده هستند ، مثلا پودر تولید میکند. این همهاش نباید به فکر تجارت کار و مادیات باشد. تیراژی که محصولات این تولیدکننده دارد ، مقایسه کنید با مثلا تیراژ بالاترین کتاب تخصصی. در کشوری که هفتاد میلیون جمعیت دارد ، تیراژ آن کتاب حداکثر دو سه هزار نسخه است ولی آن پودر ، شاید در سال ده میلیون تولید کند و در دورترین نقطههای کشور هم میرود. بهشان میگویم هشتاد درصد آن تبلیغات ، تجارت باشد ، بیست درصدش را برای فرهنگ بگذارید و با سلیقه مردم کار کنید. بعد یواش یواش آن بیست درصد بیشتر میشود و توقع و سلیقه مردم بالا میرود. پس اگر تمام تولیدکنندگان با حوصله کار کنند ، میبینیم که بعد از چند سال ، سلیقه مردم بالا رفته و هر طرح و رنگی را قبول نمیکنند و خوش سلیقه میشوند. این میتواند خیلی تاثیر داشته باشد و تولیدکنندگان هم میتوانند با ما همراهی کنند و من به این قضیه خوشبین هست.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/471.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/08/472.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/08/473.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/08/474.jpg
منبع: رنگ (http://www.rangmagazine.com/)
در آن روزها که صفحه گرافیک را در روزنامه انتخاب منتشر میکردم ، یک بار هم به سراغ بیژن جناب (http://www.jenab.com/)رفتم. با او درباره موضوعات روز صحبت و گفتگو کردم که گزیده آن پیش روی شماست:
افراد زیادی را میبینیم که رشته تحصیلیشان گرافیک نبوده اما شغلشان گرافیک شده است. علتش چیست؟
من اتفاقا با چند نفر از این افراد صحبت کردم که مثلا طرف پرستار بوده یا لیسانس شیمی گرفته و آمده در همین لیتوگرافی کار میکند. علتش را که میپرسیدم ، اینطور بیان کردند که ما از اول علاقهمند بودیم برویم دانشگاه رشته گرافیک. ولی از آنجایی که مشخصات کاری یا چیزهایی که در دانشگاه وجود دارد از نظر پذیرش ، کنکور و غیره ، ما نتوانستیم آنجا قبول شویم و رفتیم رشته زبان خواندیم یا رفتیم لیسانس شیمی گرفتیم ، ولی از ابتدا علاقهمند بودیم که کار گرافیک بکنیم. رفتیم مطالعه کردیم ، کلاسهای مختلف رفتیم ، کار کردیم و وارد این قضیه شدیم. البته یک عدهشان هم هستند که جنبه مالی گرافیک برایشان جذاب بوده است. ولی چند تا موردی که من برخورد کردم ، اینها از اول علاقهمند بودند. در شرایط فعلی بعضی دانشجویان گرافیک را هم میبینید که نه علاقه دارند و نه استعداد. فقط چون واژه گرافیک بوده یا چون راحتتر بودند یا بخاطر مسایلی که در جامعه عرف شده است. پس نتیجه میگیریم هیچ دلیلی بر این نیست که اگر کسی وارد دانشگاه یا وارد دوره آکادمیک نشده است ، بیمورد دارد کار گرافیک انجام میدهد و کسی که وارد دانشگاه شده ، درست در جای خودش قرار گرفته است. این معضلاتی است که برای پذیرش دانشگاه و کنکور است.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/469.jpg
وضع آموزش دانشگاهی گرافیک را چگونه ارزیابی میکنید؟
از نظر مساله دانشگاهها که بنده در حدود هفت هشت سال تدریس میکردم در دانشگاه تهران ، دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی ارشد ، چیزی که من آنجا با آن مواجه بودم اینست که روند کار دانشگاه با حرکت بیرون از دانشگاه همزمان نیست. یعنی الان کاری که در خارج از دانشگاه انجام میشود ، خیلی عقب است. چه از نظر تکنیکی و چه از نظر آموزشی. تا همین چند سال پیش ، استادانی بودند که کامپیوتر را محکوم میکردند و حالا خودشان وابسته به کامپیوتر شدهاند. همیشه این مساله مورد انتقاد من بوده است که هر کار اصولی باید از دانشگاه شروع شود. برای اینکه دانشگاه معتقد به یک سیستم عملی و یک سیستم تئوری منطقی است. ولی در خارج از دانشگاه بازار و مساله مادیات مطرح است ، زیاد تابع مسایل تئوریک نیست. متاسفانه همیشه بازار نسبت به مسایل تئوریک ، شرایط زیباتری داشته است. شما ببینید سرفصلهای دورههای دانشگاهی ما مربوط به بیست سی سال پیش است و با بازار بیرون خیلی فاصله دارند. فارغالتحیلان گرافیک هم برای اینکه این فاصله را پر کنند ، میروند کلاسهای تخصصی که وجود دارد چه از نظر تکنیک کامپیوتر ، چه از نظر کارآییهای دیگر تا خودشان را به قضیه حرفهای بودن کارشان نزدیک کنند. چون دانشگاه آمادهشان نکرده است.
من میخواهم به نکته دیگری هم اشاره کنم و آن عدم آشنایی با زبانهای خارجی است. کمتر دانشجویی را دیدهام که از دانشگاه فارغالتحصیل شود و آشنایی به زبان داشته باشد. خوب این معضلی است. خود دانشجو باید برود مطالعه کند یک چیزهایی را پیدا کند. در حالی که با اینترنت ، مسایل ارتباط جمعی ، جنبه بینالمللی پیدا کرده ، هنوز برخیها نسبت به مساله زبان بیتفاوت هستند.
حال که صحبت بازار و ارتباطات به میان آمد ، از ارتباط گرافیک و تبلیغات بگویید.
اولا سیستم تقسیم کار از نظر تبلیغات و طراحی در ایران درست پیاده نشده است. در اکثر کشورها به این صورت است که آژانسهای تبلیغاتی ، مشتری طراحان گرافیک هستند و یک دفتر طراحی با چند آژانس تبلیغاتی کار میکند. یعنی سفارشدهنده به آژانس تبلیغاتی مراجعه میکند و میگوید این محصول را دارم تولید میکنم و احتیاج به تبلیغات دارم. پس خود مشتری مستقیم با دفاتر طراحی در ارتباط نیست. اینجا چون تقسیم کارها اصلا درست نیست ، آژانسهای تبلیغاتی ، خودشان دفتر طراحی دارند. بخاطر اینکه سود بیشتری ببرند. کسی هم که برای طراحی به آنجا مراجعه میکند ، تشویقش میکنند که تبلیغ هم بکند و میگویند اگر میخواهید تبلیغات هم بکنید ، ما میتوانیم برای شما انجام دهیم.
اینها همه بخاطر اینست که هیچ اعتباری روی پشتوانه تامین کاری ما وجود ندارد. یعنی من میگویم اگر این کار را نکنم ، شرایط دفترم را چگونه حل کنم و آن بخش تبلیغاتی هم همینطور. البته مسایل آژانسهای تبلیغاتی با دفاتر طراحی خیلی فرق میکند. آژانسهای تبلیغاتی برای اینکه سود بیشتری از نحوه کارشان میبرند ، طراحی برای آنها در درجه اول نیست. حتی به سفارشدهنده میگویند طراحی را مجانی برایتان انجام میدهیم! من بارها در سخنرانی ، صحبتها و میزگردهایی که در انجمن داشتیم ، گفتم اصلا این کلمه مجانی ، یک لفظ ناخوشایندی است برای گروه طراحان. متاسفانه آنها بخاطر اینکه بُعد کارهای بازاریابی و تبلیغاتیشان را داشته باشند ، یک چنین حرکتهایی میکنند که به نفع طراحان نیست و مشتری انتظار دارد که ما طراحیاش را برایش مجانی یا ارزان انجام دهیم. من خودم شخصا هر کسی که در دفترم آمده و گفته کارهای تبلیغاتی میخواهیم ، قاطع ایستادم و گفتم ما فقط کار طراحی میکنم. شما باید با مشاور تبلیغاتیتان بررسی کنید که چه میخواهید: تیزر ، آگهی مطبوعاتی ، تبلیغات محیطی. ولی مشتری قانع نمیشود. برای اینکه مشتری یک جایی را پیدا کرده ، اطمینان کرده و میخواهد آنجا راحت کارش را بکند. برای او مشکل است که در ارتباط با جاهای دیگر باشد و ما را تحت فشار قرار میدهد که برایش کار آگهی هم انجام دهیم ، کار بیلبرد هم انجام دهیم. هنوز مشتری ، تفاوت بین پوستر و آگهی را نمیداند و همان طرح پوستر را آگهی میکند یا همان طرح آگهی را پوستر. این یک فشاری روی ما ایجاد میکند از نظر اینکه چه جوری این را قانعاش کنیم. میخواهند همه اینها در یک مجموعه گنجانده شود. تبلیغات ما پایه درستی ندارد. یعنی اینها باید خودشان یک بخش بازاریابی داشته باشند ، یک بخش تبلیغات داشته باشند ، یک بخش بررسی داشته باشند. البته خوب بعضی شرکتها این کار را میکنند.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/470.jpg
نظرتان درباره ارتباط تبلیغات با فرهنگ چیست؟
من این را به سفارشدهندههایم همیشه میگویم. کسانی که تولیدکننده هستند ، مثلا پودر تولید میکند. این همهاش نباید به فکر تجارت کار و مادیات باشد. تیراژی که محصولات این تولیدکننده دارد ، مقایسه کنید با مثلا تیراژ بالاترین کتاب تخصصی. در کشوری که هفتاد میلیون جمعیت دارد ، تیراژ آن کتاب حداکثر دو سه هزار نسخه است ولی آن پودر ، شاید در سال ده میلیون تولید کند و در دورترین نقطههای کشور هم میرود. بهشان میگویم هشتاد درصد آن تبلیغات ، تجارت باشد ، بیست درصدش را برای فرهنگ بگذارید و با سلیقه مردم کار کنید. بعد یواش یواش آن بیست درصد بیشتر میشود و توقع و سلیقه مردم بالا میرود. پس اگر تمام تولیدکنندگان با حوصله کار کنند ، میبینیم که بعد از چند سال ، سلیقه مردم بالا رفته و هر طرح و رنگی را قبول نمیکنند و خوش سلیقه میشوند. این میتواند خیلی تاثیر داشته باشد و تولیدکنندگان هم میتوانند با ما همراهی کنند و من به این قضیه خوشبین هست.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/471.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/08/472.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/08/473.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/08/474.jpg
منبع: رنگ (http://www.rangmagazine.com/)