PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : >> تقديم با عشق <<



صفحه ها : 1 2 [3]

NIMA.N
08-13-2009, 11:17 AM
صفحه های عشق را بی نام تو آغاز نیست
مرغ دل را جز هوای عشق تو پرواز نیست
دفتر دل با خط عشقت مزین کرده ام
درب دل سوی کسی جز پیک وصلت باز نیست

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 06:41 PM
تا قیامت

من میگم بهم نگاه کن
تو میگی که جون فدا کن
من میگم چشمات قشنگه
تو میگی دنیا دو رنگه
من میگم دلم اسیره
تو میگی که خیلی دیره
من میگم چشمات و وکن
تو میگی من و رها کن
من میگم قلبم رو نشکن
تو میگی من می شکنم من ؟
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی ؟
من میگم دلم شکسته است
تو میگی خوب میشه خسته است
من میگم بمون همیشه
تو میگی ببین نمی شه
من میگم تنهام می ذاری
تو میگی طاقت نداری
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دست بخته
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 06:51 PM
من به درماندگي صخره و سنگ
من به آوارگي ابر ونسيم
من به سرگشتگي ‌آهوي دشت
من به تنهايي خود مي مانم
من در اين شب كه بلند است به اندازه حسرت زدگي
گيسوان تو به يادم مي آيد
من در اين شب كه بلند است به اندازه حسرت زدگي
شعر چشمان تو را مي خوانم
چشم تو چشمه شوق
چشم تو ژرفترين راز وجود
برگ بيد است كه با زمزمه جاري باد
تن به وارستن عمر ابدي مي سپرد
تو تماشا كن
كه بهار ديگر
پاورچين پاورچين
از دل تاريكي مي گذر
و تو در خوابي
و پرستوها خوابند
و تو مي انديشي
به بهار ديگر
و به ياري ديگر
نه بهاري
و نه ياري ديگر
حيف
اما من و تو
دور از هم مي پوسيم
غمم از وحشت پوسيدن نيست
غمم از زيستن بي تو دراين لحظه پر دلهره است
ديگر از من تا خاك شدن راهي نيست
از سر اين بام
اين صحرا اين دريا
پر خواهم زد خواهم مرد
غم تو اين غم شيرين را
با خود خواهم برد

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 06:55 PM
گفت گو
من میگم بهم نگاه کن
تو میگی که جون فدا کن
من میگم چشات قشنگه
تو میگی دنیا دو رنگه
من میگم چه قدر تو ماهی
تو میگی اول راهی
من میگم بمون همیشه
تو میگی ببین نمیشه
من می گم خیلی غریبم
تو میگی نده فریبم
من میگم خوابت رو دیدم
تو میگی دیگه بریدم
من می گم هدف وصاله
تو ولی میگی محاله
من میگم یه عمره سوختم
تو میگی قلبم رو دوختم
من میگم چشمات و وا کن
تو میگی من و رها کن
من میگم خیلی دیوونم
تو میگی آره می دونم
من میگم دلم شکسته ست
تو میگی خوب میشه خسته ست
من میگم بشین کنارم
تو میگی دوستت ندارم
من میگم بهم نظر کن
تو ولی میگی سفر کن
من میگم واسم دعا کن
تو میگی نذر رضا کن
من میگم قلبم رو نشکن
تو میگی من می شکنم من ؟
من میگم واست می میرم
تو میگی نمی پذیرم
من میگم شدم فراموش؟
تو میگی نه ، رفتم از هوش
من میگم که رفتم از یاد ؟
تو میگی نه مرده فرهاد
من میگم باز شدی حیروون ؟
تو میگی بیچاره مجنون
من میگم ازم بریدی ؟
تو می پرسی نا امیدی ؟
من میگم واسم عزیزی
تو میگی زبون میریزی؟
من میگم تو خیلی نازی
تو میگی غرق نیازی
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی ؟
من میگم کردم تعجب
تو میگی دیگه بگو خب
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دست بخته
من میگم دل تو رفته
تو میگی هفت روزه هفته
من میگم راه تو دوره
تو میگی چاره عبوره
من میگم می خوام بشم گم
تو میگی حرفای مردم ؟
من میگم نگذری ساده ؟
تو میگی آدم زیاده
من میگم دل به تو بستن ؟
تو میگی اینقده هستن
من میگم تنهام میذاری ؟
تو میگی طاقت نداری ؟
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم اهل بهشتی
تو میگی چه سرنوشتی
من میگم تو بی گناهی
تو میگی چه اشتباهی
من میگم که غرق دردم
تو میگی می خوام بگردم
من میگم چیزی می خواستی ؟
تو میگی تشنمه راستی
من میگم از غم آبه
تو میگی دلم کبابه
من می گم برو کنارش
تو میگی رفت پیش یارش
من میگم با تو چیکار کرد ؟
تو میگی کشت و فرار کرد
من میگم چیزی گذاشته ؟
تو میگی دو خط نوشته
من میگم بختش سیاهه
تو میگی اون بی گناهه
من میگم رفته که حالا
تو می گی مونده خیالا
من میگم می آد یه روزی
تو میگی داری می سوزی
من میگم رنگت چه زرده
تو می پرسی بر میگرده ؟
من میگم بیاد الهی
تو میگی که خیلی ماهی
من میگم ماهت سفر کرد
تو میگی تو رو خبر کرد ؟
من میگم هر کی با ماهش
تو میگی بار گناهش؟
من میگم تو بی وفایی
تو میگی بریم یه جایی
من میگم دلم اسیره
تو میگی نه خیلی دیره
من میگم خدا بزرگه
تو میگی زندگی گرگه
من میگم عاشق پرنده ست
تو میگی معشوق برنده ست
من میگم به روزها شک کن
تو میگی بهم کمک کن
من میگم خدانگهدار
تو میگی تا چی بخواد یار
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت
پشت تو آب نمی ریزم
که نروندت عزیزم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 06:59 PM
به نام خدا



...................

وقتي كه ديگر نبود

من به بودنش نيازمند شدم



وقتي كه ديگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم



وقتي كه ديگر نميتوانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم



وقتي كه او تمام كرد

من شروع كردم ........

وقتي او تمام شد......من آغاز شدم



و چه سخت است تنها متولد شدن

مثل تنها زندگي كردن است

مثل تنها مردن

......

دل بيا بريم

از عشق ديگه نگيم

درد عشقي كه كشيديم

جز خدا به كسي نگيم

..............



من پذیرفتم شکست عشق را

پندهای عقل دور اندیش را

من پذیرفتم که عشق افسانه است

این درد آشنا دیوانه است

می روی شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم آغوشت کنم

گرچه تو شادان تر از من میروی

آروز دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی دردرا

تلخی برخوردهای سردرا

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:00 PM
دختره به پسر گفت : من قشنگنم؟ پسره گفت: نه
دختر از پسر پرسيد : مي خواي تا هميشه پيشت باشم؟ پسر گفت: نه
دختر به پسر گفت : اگه من يه روز تركت كنم گريه مي كني؟ پسر گفت : نه
دختر گريه مي كرد و نژمي خواست بره كه پسر دستش رو گرفت و گفت:
به نظر من تو قشنگ نيستي بلكه الهه ي زيباي هستي
من مي خوام پيشم باشي ...... بلكه نيازمه تا آخر عمرت با من بموني
اگه يه روز تركم كني گريه نمي كنم بلكه ميميرم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:01 PM
بهترین دوست اونیه که باهاش ساکت روی یه سکو بشینیو هیچی نگی....

و وقتی ازش دور شدی حس کنی بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی....

تا حالا چنین دوستیو تجربه کردی....؟؟

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:02 PM
یه روزی یه پسری بود که یه دختررو خیلی دوسش داشت....دلش می خواست تا آخر عمرش با اون دختر

باشه....اما....دختره همیشه می گفت : من اگر چشم داشتم و بینا بودم تا آخر عمرم باهات می موندم...

من دوست ندارم توی تاریکی من تو حروم بشی.....

و پسر بود که همیشه از این موضوع رنج می کشید و تو خودش می شکست و دم نمیزد....

تا این که یه فردی پیدا شد که حاضر شد به دختر چشم بده....هردوشون خوشحال بودند...آخه دختره بینا

شده بود و می تونست تا آخر عمر با اون پسر بمونه....اما همه چیز اینقدر ساده تموم نمی شد...

دختر وقتی بینا شد دید که پسره نابیناست...به پسر گفت: تو هم نابینا بودیو به من نمی گفتی ؟؟؟آخه مگه

میشه؟؟؟به هر حال من دیگه نمی تونم باهات باشم...تو هم یکیو پیدا کن که بهت چشم بده تا بتونیم تا آخر

عمر با هم باشیم....!!!

اما پسر....لبخند تلخی زد و گفت:

عزیزم...عشقم.... میری به سلامت ....فقط....مراقب چشمهام باش....!!!

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:03 PM
ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــدم
اونيكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــود
بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــد
براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــد
تــــموم وســـعت دلـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــد زدم
غــرور لعنتي ميگفـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــت
بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــدم
از تــــو گــــله نميكنــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــم
از دســـت قــــلبم شاكيـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكـــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــ ــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلـــــــــــــــــــــــ ـرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنواين التماسرو

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:04 PM
ازم پرسيد منو بيشتر دوست داري يا زندگيتو * خوب منم راستشو

گفتم و گفتم زندگيمو * نپرسيد چرا ! گريه کردو رفت *

اما نمي دونست که زندگيم اونه

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:04 PM
هفت شهر عشق
شهر اول : نگاه و دلربايي
شهر دوم : ديدار و آشنايي
شهر سوم : روزهاي شيرين و طلايي
شهر چهارم : بهانه، فکر ،جدايي
شهر پنجم : بي وفايي و بی خیالی
شهر ششم : دوري و بي اعتنايي
شهر هفتم : اشک،آه،تنهايي

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:05 PM
هيجوقت به خاطر غرورت عشق تو از دست نده
سعي كن غرورتو به خاطر عشقت از دست بدب
.............
يه روز دل تصميم مي گيره سنگ شه تا عاشق هيشكي نشه
ميره سنگ ميشه قاطي سنگا ميشه اونجاهم عاشق يه سنگ ميشه
............................................
ميگند لب خند ربطي به مرگ نداره ولي تو بخند
تا من برات بميرم
. . . . . . . . . . . . . .
مي خوام قلكمو بشكنم با نصفش ناز تو بخرم
با نصفش يه مداد بخرم ناز تو بكشم
..............
غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
.............
سكوتم را به باران هديه كردم
تمام زندگي را گريه كردم
نبودي در فراغ شانه هايت
يه هر خاكي رسيدم تكيه كردم
................
به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد
عجب از محبت من كه در او اسر ندارد
...............................
ديشب تو فكرت بودمكه يك قره اشك از چشمام
جاري شد از اشك پرسيدم چرا اومدي
گفت آخه تو چشمات كسي هست كه ديگه
اونجا جايه من نيست

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:06 PM
خدايا من در كلبه يه فقيرانه يه خود چيزي دارم

كه تو در عرش كبرياياه خود نداري

من چون تويي دارم و تو چون خودي نداري

..............................

دروغ نگو من بچه نيستم ديگه

بازيم نده باز بچه نيستم ديگه

باهام بمون اشكام باور بكن

زندگيمو از اين سياه تر نكن

.............................

بد جوري اون درد عشقت كرده بمن

سرايت

هيشكي باورش نميشه پر دردم

بي شكايت

...............

تا تو با من زمانه با من است

....

با تو بهار من خزان است با تو شبم

ستاره باران است

..........

دل دريايي من

بي تو مرداب است

...........

در آسمان خسته.درختان خسته تر

شايد نسيم نور شايد

........

مي گن برايه رسيدن به عشقت بايد از تموم دنيات بگزري

ولي تو كه همه دنيايه مني چطور ازت بگزرم

.................

سلامي مي كنم از پشت شيشه

الهي سر بلند باشي هميشه

الهي شهر عشق آتيش بگيره

به غير از سه نفر همش بميره

يكي يارم يكي دلدار يارم يكي گريه كنه به حال زارم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:07 PM
حرفي نيست
در سكوتم فرياد را نظاره كنيد
فرياد در گلو خشكيده است
حرفي نيست
چشمان بي فروغ
به دنبال كوچكترين روزنه رهايي
زبان قاصر از بيان حرفي نيست
. . . . . . . . . .
حكايت جالبي است كه فراموش شدگان
فراموش كنندگان راهرگز
فراموش نميكنند
........
شايد اينم يه غصه بود
كه قهرماناش ما بوديم
ما كه بغير دلخوشي
دنبال چيزي نبوديم
..........................................
اي كه تويي همه كسم
بي تو مي گيره نفسم
اگه تو رو داشته باشم
به هرچي مي خوام ميرسم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:07 PM
عزيزم مايل بودم روزي كه ميميرم

قلبم را از سينه ام بيرون بياوري و ببيني

رويه آن نوشته شده گل قشنگم

اميد زندگيم محبوب زيبايه من

دوستت دارم به حد پرستش

و برايه هميشه

..........................................

غروب را دوست دارم در اوج دلخوشي

غروب را دوست دارم در برگريز پاييز

غروب را دوست دارم در زماني كه دل طلوع مي كند

غروب را دوست دارم در زماني كه شاهد غروب هيچ دلي نباشم

غروب را دوست دارم در آنجايي كه دلم شاداست

در آن سرزميني كه شايد سر زمين رو پاهايم باشد

و خلاصه اينكه غروب زيباست

در طلوع عشقي پاك

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:08 PM
كاش يكبار فقط يكبار تو چشمام نگاه كني

و با دقت حرف دلمو بخوني

اگر به چشمام خوب نگاه كني مي بيني كه

با حالتي عاشقانه برات فرياد دوستت دارم سر داده

كاش فقط يكبار نگاه كني فقط يكبار

..........................................

در جواني غصه خوردم هيچكس يادم نكرد

در قفس ماندم ولي صياد آزادم نكرد

آتش چشمات چنان از زندگي يرم كرد

آرزويه مر كردم مرگ هم يادم نكرد

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:08 PM
نيلوفر من برايه من خدا يكي هست تو هم يكي

.................................................. ...

من يه ليوان چاي داغ را به تو ترجيح ميدهم

چون چاي فقط زبونمو مي سوزونه ولي تو دلمو

................................................

يادم باشه يادت باشه دروغ نگيم به هم ديگه

دوستم داري دوستت دارم چشامون اينو بهم ميگه

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:09 PM
بعضي ها فكر مي كنند منصفانه نيست
كه خدا كنار گل سرخ خار گذاشته
بعضي از ديگران خدا را ستايش مي كنند
كه خدا كنار خار ها گل سرخ گذاشته
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اي گل خوشبويه زندگي كاش
ميدانستي چقدر دوستت دارم
همه چيز را در كنار تو آرزو مي كنم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:09 PM
.............................................
اگه عشق حقيره
اگه جسم كويره
اگه هميشه تنهام
اگه خاليه دستام
برايه تو عاشق ترين عاشق دنيام
...........................................
به او گفتم مرا دوست داري گفت بله
گفتم مثلا چقدر
گفت به اندازه ي ستاره هايه آسمان
به آسمان نگاه كردم
آسمان ابري بود
..............

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:09 PM
نگاه اولت عاشقم كرد
نگاه دومت عاشق ترم كرد
نگاه سومت غوغا به پا كرد
نگاه آخرت خاكسترم كرد
....................................
زندگي زيباست نه به زيبايي حقيقت
حقيقت تلخ است نه به تلخي جدايي
جدايي سخت است نه به سختي تنهايي

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:10 PM
عشق مثل آب میمونه که میتونی تو دستت قایمش کنی
یه روز دستترو باز میکنی می بینی نیست
قطره قطره چکیده بی آنکه بفهمی اما دستت پر از خاطره است

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:10 PM
عمرم گذشت ، قدم خمید ، در پیچ و تاب لحظه ها
عاشق ترین بودم ولی تنهاترینم ای خدا
با این همه دل خستگی تنها تو ماندی در دلم
دریای بی پایان توئی من زورقی بی ساحلم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:11 PM
تقدیم دوستان گرامی
گفتمش: دل مي‏خري؟! پرسيد چند؟! گفتمش: دل مال تو، تنها بخند. خنده کرد
و دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش روي
خاک افتاده بود جاي پايش روي دل جا مانده بود
....................................
در جواني غصه خوردم هيچ کس يادم نکرد
در قفس ماندم ولي صياد آزادم نکرد
آتش عشقت چنان از زندگي سيرم کرد
آرزوي مرگ کردم مرگ هم يادم نکرد

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:11 PM
خواب و از چشام بگیر مثل همیشه
بگو عمر عاشقی تموم نمی شه
منو با خودت ببر هر جا دلت خواست
چیزی از دنیا نمی خوام این آخریشه

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:12 PM
سلام خدمت دوستان گرامی این شعر را به همگی شما تقدیم می کنم
{غصه یه تو شادیه من}
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
روزای خوب برای تو ٬ شبای بد برای من
بیستای قرمزمال ِ تو ٬ نمره ی رد برای من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
نُتای رنگی مال ِ تو ٬ شعرغم انگیزمال ِ من
بهارو عطرش مال ِ تو ٬ برگای پاییز مال ِ من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
گلای قرمزمال ِ تو ٬ گلای پرپر مال ِ من
قصّه ی اوّل مال ِ تو ٬ حرفای آخرمال ِ من
شوق سفر برای تو ٬ دردِ سفر برای من
رسیدناش برای تو ٬ فکرخطربرای من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
لذتِ خنده مال ِ تو ٬ بارون ِ گریه مال ِ من
صدآفرینا مال ِ تو ٬ حرفِ گِلایه مال ِ من
آتیش عشقم مال ِ تو ٬ کتابِ سوختن مال ِ من
عُمرِزیاد تو فال ِ تو ٬ رنج زیاد تو فال ِ من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
قصرِ طلایی مال ِ تو ٬ موندن و ساختن مال ِ من
همیشه بُردن مال ِ تو ٬ همیشه باختن مال ِ من
خاطره ی خوش مال ِ تو ٬ تلخی رفتن مال ِ من
نازواَداها مال ِ تو ٬ چشای روشن مال ِ من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
خوابای رنگی مال ِ تو ٬ خوابِ پریشون مال ِ من
ذوق ِ رهایی مال ِ تو ٬ رنجای زندون مال ِ من
روزای زیبا مال ِ تو ٬ جمعه ی دلگیرمال ِ من
قِسمتای خوش مال ِ تو ٬ غمای تقدیرمال ِ من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
زندگی من مال ِ تو ٬ خستگی تو مال ِ من
هرچی که داشتم مال ِ تو ٬ تا ردشی ازخیال ِ من
ستاره بارون مال ِ تو ٬ اشکِ شبونه مال ِ من
نازو کرشمه مال ِ تو ٬ اخم و بهونه مال ِ من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
هرچی ترانَس مال ِ تو ٬ برق ِ نگاهت مال ِ من
تمام دنیارو می دم ٬ صورتِ ماهت مال ِ من
خورشید ومهتاب مال ِ تو ٬ شبای تاریک مال ِ من
خونه ی ابرا مال ِ تو ٬ جاده ی باریک مال ِ من
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو
بَرنده بودن مال ِ تو ٬ آخرِ بازی مال ِ من
ترانه هام فدای تو ٬ هرچی می سازی مال ِ من
سوارِ دورِ قصّه هام ٬ تو مال ِ من ٬ من مال ِ تو
دیوونه ی نگات شدم ٬ من تورو کم دارم نرو
غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:12 PM
برای پریدن من توی این هوای بسته
پر پر کشیدنم شو همسفر ای یار خسته
من و تو وقتی رسیدیم به افق های مه آلود
بجز آشیونه عشق واسه ما بگو چی کم بود؟
راهی اون سرزمینیم که شباش مهتابی باشه
تو دل کبوتر عشق پر از بی تابی باشه
یادته ستاره هارو از توی قفس میدیدم؟
دونه دونه پولک نور از تو آسمون میچیدیم؟
یار من ای هم قبیله راهی دشت خداییم
ولی از قبیله خود خیلی وقته که جداییم
اونجا تنها یه قفس بود یه قفس با آب و دونه
که خیال کردیم همیشه همینه معنی خونه
قفس و وقتی شکستیم طعم پروازو چشیدیم
برای به هم رسیدن ما چه رنجی که کشیدیم
برای پریدن من توی این هوای بسته
پر پر کشیدنم شو که پرو بالم شکسته...

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:13 PM
خودم به خودم تولد خودمو تبریک میگم! راستی تولد آدما تبریک گفتن هم داره؟ وقتی کسی رو داشته باشی که بیادت باشه لازم نیست خودت جار بزنی من اومدم! خوب اومدی که اومدی گیرم! اول ژانویه دنیا اومدی! گیرم اونروز اولین برف زمستونی رو زمین نشسته بود !گیرم اولین فرزند و اولین نوه بودی! گیرم ....چرا داد و بیداد میکنی؟ بیشین سر جات بینیم! تو این دنیای که همه غرق مشکلاتشون هستن کی اومدن تو چه واقعه مهمی میتونه باشه؟ چرا برا بیشتر آدما کی رفتن دیگران مهمتره؟
تا که بودیم نبودیم کسی کشت مارا غم بی هم نفسی
تا که رفتیم هم یار شدند..........................

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:15 PM
رد پا
تصويري داشتم خيال كردم كه در ساحل دريا با خدا قدم ميزنم در آسمان تصويري از زندگي خود ديدم همه جا دو رد پا ديدم يكي از آن من بود و ديگري جاي پاي خدا بود
وقتي در آخرين تصوير زندگيم به رويه شن ها نگاه كردم ديدم كه گاهي فقط يك رد پا مي بينم دريافتم كه اين در سخت ترين مواقع زندگيم بود . از خدا پرسيدم خدايا فرمودي كه اگر به تو ايمان آورم هرگز تنهايم نخواهي گزاشت چرا در سخت ترين مواقع زندگيم
رد پايي از تو نميبينم چرا در آن اوقات رهايم كرده اي فرمود : فرزند عزيزم تو را دوست دارم و هرگز تنهايت نخواهم گذاشت اگر در سخت ترين اوقاط فقط يك رد پا مي بيني آن رد پاي من است كه تورا به دوش كشيده ام

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:16 PM
ز تو چون گریزم ای جان که توام امید جانی
تو چو خون گرم عشقی که به رگ رگم روانی
وگرم به لب رسد جان غم عشق تو نگویم
تو چو راز سر به مهری همه در دلم نهانی
منم آن زمین غمزا که ز چشم ها فتادم
بتو چون امید بندم که بلند آسمانی
منم آن درخت حرمان که خزان رسیده برآن
تو کنون درین گلستان چو بهار بی خزانی
چه غم ار ستاره من همه در غروب عشق است
که بر آسمان شعرم تو طلوع جاودانی
بجز از غزل چه سازم به تو ای غزال عشقم
بتو جز سرود مهرم بدهم چه ارمغانی!

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:16 PM
سخن از بي سخني است
سخني نيست درين عصر سياه
سخني نيست كه نيست!
سخني نيست
سخنان رابط گوشند و دهن
جيوه در گوش همه ريخته اند
هيچكس نيست درين جنگل زرد
سبزه اي نيست درين كوچه كر
مرده ها بر سرگور خود شان مي رقصند
واي بر من!
تو نميداني من،
تا چه حد از همه نفرت دارم!
چون كه من
اين من تا اين حد كور،
سالها،...
سالها دوستشان داشته ام!

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:17 PM
عشق يعني مستي و ديوانگي
عشق يعني با جهان بيگانگي
عشق يعني شب نخفتن تا سحر
عشق يعني سجده ها با چشم تر
عشق يعني سر به دار آويختن
عشق يعني اشك حسرت ريختن
عشق يعني سوختن و ساختن
عشق يعني زندگي را باختن
عشق يعني ديده بر در دوختن
عشق يعني در فراقش سوختن
عشق يعني انتظار و انتظار
عشق يعني هر چه بيني عكس يار
عشق يعني شاعري دل سوخته
عشق يعني آتشي افروخته
عشق يعني با گلي گفتن سخن
عشق يعني خون لاله بر چمن
عشق يعني يك تيمم يك نماز
عشق يعني عالمي راز و نياز
عشق يعني يك شقايق غرق خون
عشق يعني درد و محنت در درون
عشق يعني قطره و دريا شدن
عشق يعني همچو من شيدا شدن
عشق يعني قطعه شعر ناتمام
عشق يعني بهترين حسن ختام

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:18 PM
وقتی داشتم مجسمه ای از چوب می تراشیدم،به من نزدیک شدی و گفتی:
«چرا چیزی برای من درست نمی کنی»
پرسیدم :چه می خواهی؟
گفتی:یک صندوق
- برای چه کاری؟
- برای گذاشتن چیزی توی آن
- چه چیز هایی؟
- هرچه داری.
این هم صندوقچه ات.هرچه داشتم، یا کم و بیش هر چه داشته ام،توی آن گذاشته ام،ولی پر نشده است.
هم درد و رنج در آن است هم عشق،هم روز های خوب و هم روز های بد،هم اندیشه های خوب و هم بد،
لذت شکل بخشیدن،کمی نومیدی و شادی توصیف ناپذیر خلق کردن.
و از همه بالاتر عشق و حق شناسی ام نسبت به تو را هم در آن گذاشته ام.
ولی صندوقچه باز هم پر نشده است

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:18 PM
ای یار به جهنم که مرا دوست نداری

از عشق تو هرگز نکنم گریه و زاری
اگر روزی بری یاری بگیری
الهی تب کنی فرداش بمیری
الهی سرخک و اریون بگیری
تب مالت و فشار خون بگیری
اگر بردی از اینها جون سالم
الهی درد بی درمون بگیری
الهی تو بمیری من بمونم
سر خاکت بیام قران بخونم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:19 PM
يه روز دل تصميم ميگيره سنگ شه تا ديگه عاشق نشه ميره سنگ ميشه قاطيه سنگا ميشه اونجا هم عاشق يه سنگ ميشه

خنده ادما از دل خوشي نيست گاهي شكستن دل كمتر از ادم كشي نيست

اگر دنيايه ما دنيايه سنگ است بدان سنگيني سنگ هم قشنگ است

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:20 PM
زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
زندگی یعنی لطافت ٬ گم شدن در نرمی عشق

----------

دارم هوای گریه ٬ از شادی وصالش
شکر خدای رحمن ٬ از لطف بی مثالش
اشکم زشورو شوق است ٬ دیگرزغصه ام نیست
غم را کجا توان دید ٬ با دیدن جمالش
همای خوش سعادت ٬ بر شانه ام نشسته
از شکر این پرنده ٬ بوسم من هر دو بالش
یارم چه هدیه خواهد ٬ جانم که قابلی نیست
قربان روی ماهش ٬ قربان خط و خالش
از عشق می نویسم ٬ چون او ز عشق گوید
لطف است و مهربانی ٬ مصداق هر کلامش
گر خواهشی نماید ٬ با جان و دل پذیرم
من تا به آخر عمر ٬ جانم کنم غلامش
با بودن نگارم ٬ شادم همیشه اما
دارم هوای گریه ٬ از شادی وصالش

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:20 PM
عاشق نشودی ای عاشقان


عاشق مشوید اگر توانید

تا در غم عاشقی نمانید

این عشق به اختیار نبود

دانم که همین قدر بدانید

هرگز مبرید نام عاشق

تا دفتر عشق بر نخوانید

آب رخ عاشقان مریزید

تا آب ز چشم خود نرانید

معشوقه وفا به کس نجوید

هر چند ز دیده خون چکانید

اینست رضای او که اکنون

بر روی زمین یکی نمانید

اینست سخن که گفته آمد

گر نیست درست بر مخوانید

بسیار جفا کشید آخر

او را به مراد او رسانید

اینست نصیحت سنایی

عاشق مشوید اگر توانید

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:21 PM
چشمک بزن چراغ ِ خیابان ِ عاشقی !
در بهت ِ چشم ِمرغ ِغزلخوان ِ عاشقی


شاید بهار هم ، شبی از دوردست ِخویش
تن در دهد به سوز ِ زمستان ِ عاشقی


قدری بخند در شب دلگیر ِ چشم من
برقی بزن ستاره ی خندان عاشقی !


عیسی بیا که وقت دمیدن رسیده است
بر پیکر ِ الهه ی بی جان عاشقی


اینجا نشسته ام و تنم شسته می شود
با بغض های ابر ِ بهاران ِ عاشقی


گاهی نظر به چشم ِ پر از شور ِ زندگیت
گاهی به سوی قبر ِ شهیدان ِ عاشقی


در خواب ِ گریه های خودم غرق می شوم
این رعد و برق هرشب و باران ِ عاشقی


ای کاش بعد ِ مـُردن ِ من ، دوستان ِمن
دفنم کنند در غزلستان ِ عاشقی

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:21 PM
تنهايی را دوست دارم
زيرا بی وفا نيست
تنهايی را دوست دارم
زيرا عشق دروغی در آن نيست
تنهايی را دوست دام
زيرا تجربه کردم
تنهايی را دوست دارم
زيرا خداوند هم تنهاست
تنهايی را دوست دارم
زيرا....
در کلبه تنهايی هايم
در انتظار خواهم گريست
و انتظار کشيدنم را
پنهان خواهم کرد

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:22 PM
عشق یعنی تنها باشی و یک تکیه گاه

او که چشمش آسمان باشد و چشمانت زمین
آسمانی بودنت باشد همین
چون کویری تشنه باشی بی قرار
که گویی هردم آسمان بر من ببار
عشق یعنی حسرت پنهان دل
زندگی در گوشه ویرانه دل
عشق یعنی اینکه همچون سرنهی بر پای یک دل داده ای
اینکه موج گردی بی امان بهر دریای غم و اندوه و آه
عشق یعنی سایه ای در یک خیال
آرزویی سرکش و گاهی محال
عشق یعنی کوچه ای دور و دراز
با هزاران سختی و شیب و فراز
عشق یعنی عطر گل های بهشت
عشق یعنی زندگی و سر نوشت

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:22 PM
آنکه از درد دل خود به فغانست منم**وآنکه از زندگي خويش به جانست منم
آنکه هر روز دل از مهر بتان بردارد**چون شود روز دگر باز همانست منم
آنکه در حُسن، کنون شهره ي شهر است تويي**و آنکه درعشق تو رسواي جهانست منم
آنکه در صومعه چل سال شب آورد به روز**وين زمان معتکف دير مغانست منم
در غمت گرچه به يک بار پريشان شده دل**آنکه صد بار پريشان پريشان تر از آنست منم
عاشقانت همه نامي و نشاني دارند**آنکه در عشق تو بي نام و نشان است منم
عاقبت همچو«هلالي» شدم افسانه ي دهر**آنکه هر جا سخنش ورد زبانست منم
------------------------------
به دنبال كسي هستم كه با درد آشنا باشد **دلش غمگين خودش ساده كمي از جنس ما باشد
به دنبال كسي هستم كه گر گويم غم خودرا **كه با سوزو غم ودردم به هر جا همنوا باشد
به دنبال كسي هستم كه عشقش واقعي باشد **نه دنياونه زرخواهد نه طالب بر هوي باشد
---------------------------------
در كنج دلم عشق كسي خانه ندارد **كس جاي در اين منزل ويرانه ندارد
دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد**كس تاب نگهداري ديوانه ندارد
-----------------------------
پري بودي وبا من راز کردي ***به ناز و عشوه عشق آغاز کردي
مرا آواز دادي " چون رسيدم***کبوتر گشتي وپروازکردي

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:23 PM
چه زیبا می شوی وقتی که می گردی سرپا سبز
تو را من دوســت می دارم تو را ای سبز بالا سبز
تو روح ســـبز بارانی , من آن نـــیلوفر خــــواهش
بیا بنشین کنارم سبز و بنشان خواهشم را سبز
دلم قد می کشـــــد تا آبشار صاف گیسویت
تو اما تشنه می خواهی مرا غرق تمنا سبز
به زیر اســـــمان چشــــم تو تا چند بنشــــینم
بگو پژمرده می خواهی مرا ای اسمان یا سبز
به هنگام عــبور از لحظه های آبی احساس
مرا پل می زند چشم تو از آبی ترین تا سبز
تو در چشم من آن زیـــباترین گـــل در بهارانی
به غیر از تو نمی بینم گلی در جمع گلها سبز
میان این همه گــــلهای رنــــگارنـــــگ باغ عشق
گل از چشم تو می چینم گل از چشم تو زیبا سبز
به شوق دیدنت سر می کشند از پشت پرچین ها
بــــهار آورترین گــــــلها هــــــمه محو تماشا سبز
فضــــــای دره از بــــوی بـــــهار آکنده می گردد
چون بر می داری آهسته قدم روی علفها سبز
بیا ای دختر دریا کــــــنار ســــــاحل چشمم
که دیدن دارد اینجا با تو چشم انداز دریا سبز
نه تنها عشق من احساس من یا شعر من شد سبز
که از لـــطف نــگاهت خـــــــاک هم گردیده حتا سبز

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:23 PM
پنجره هاي قلبت رو وا بکن



روشني صبحـو تماشا بکن



گلايه ها رو خط بزن عزيزم



اگه بدم تو اون حاشـا بکن



*******



مدادو ور دار و يــه دريــا بکش



عکس چشامو با يه رويا بکش



بال نسيـــم روي ابـــرها بکش



يه حس خوبو واسه فردا بکش



*******



محبتـــو با رنگ آبـــــي بـــکش



يه کـــوچه با گــل اقاقي بکش



با حس پاکت تــوي دفتر عشق



يه نقشي از عشق خدايي بکش

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:24 PM
اگر لذت ترك لذت بداني
دگر شهوت نفس لذت نخواني
--------------------------------------------------------------------------------
۝ از سينه تنگم دل ديوانه گريزد
ديوانه عجب نيست كه از خانه گريزد
--------------------------------------------------------------------------------
۝ عاشقي پيداست از زاري دل
نيست بيماري چو بيماري دل
--------------------------------------------------------------------------------
۝ روزاحباب تو نوراني الي يوم الحساب
روزاعداي تو ظلماني الي يوم القيام
--------------------------------------------------------------------------------
۝ ديوانه كرد آرزوي وصل او مرا
از سر برون نمي‌رود اين آرزو مر
--------------------------------------------------------------------------------
۝ گفتمش نقاش را نقشي بكش از زندگي
با قلم نقش حبابي بر لب دريا كشيد
--------------------------------------------------------------------------------
۝ آنكةعاشقانةخنديدخندهاي منودزديد
پشت پلك مهربوني خواب يك توطئةميديد
--------------------------------------------------------------------------------
۝ توراميبينم وميلم زيادت ميشود هردم
توراميبينم ودردم زيادت ميشود دردم
--------------------------------------------------------------------------------
۝ هركسي هم نفسم شددست آخرقفسم شد
منه ساده بخيالم كه همه كاروكسم شد
--------------------------------------------------------------------------------
۝ نيازارم ز خود هرگز دلي را
كه مي ترسم در آن جاي تو باشد
--------------------------------------------------------------------------------
۝ گر بي خبر آمديم به كوي تو، دور نيست
فرصت نيافتيم كه خود را خبر كنيم
--------------------------------------------------------------------------------
۝ گرچه میدانم نمي‌آيد،ولي هردم از شوق
سوي درمي‌آيم و هرسو،نگاهي میکنم
--------------------------------------------------------------------------------
۝ از سوز محبت چه خبر اهل هوس را
اين اتش عشق است نسوزد همه كس را
--------------------------------------------------------------------------------
۝ آورم پيش تو از شوق پيام دگران
گويمت تا سخن خويش به نام دگران
--------------------------------------------------------------------------------
۝ من بخال لبت اي دوست گرفتار شدم
چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم
--------------------------------------------------------------------------------
۝ گاه گاهي به من ازمهر پيامي بفرست
فارغ ازحال خود و جان و جهانم مگذار
--------------------------------------------------------------------------------
۝ غمي خواهم كه غمخوارم تو باشي
دلي خواهم كه دل آزارم تو باشي
--------------------------------------------------------------------------------
۝ گر نرخ بوسه را لب جانان به جان كند
حاشا كه مشتري سر مويي زيان كند
--------------------------------------------------------------------------------
۝ گر هيچ مرا در دل تو جاست بگو
گر هست بگو نيست بگو راست بگو
--------------------------------------------------------------------------------
۝ صبر در جور و جفاي تو غلط بود غلط
تكيه بر عهد و وفاي تو غلط بود غلط
--------------------------------------------------------------------------------
۝ گرچه هرلحظه زبيداد تو خونين جگرم
هم بجان توكه ازجان بتو مشتاق ترم
--------------------------------------------------------------------------------
۝ غير از غم عشق تو ندارم , غم ديگر
شادم كه جز اين نيست مرا همدم ديگر
--------------------------------------------------------------------------------
۝ دل كه آشفته روي تو نباشد دل نيست
آنكه ديوانه خال تو نشد عاقل نيست
--------------------------------------------------------------------------------
۝ زدرد عشق توبا كس حكايتي كه نكردم
چرا جفاي تو كم شد؟شكايتي كه نكردم
--------------------------------------------------------------------------------
۝ تو كيستي،كه اينگونه،بي تو بي تابم؟
شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم
--------------------------------------------------------------------------------
۝ بشنو از ني چون شكايت ميكند
از جداييها حكايت ميكند

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:25 PM
يادت مياد چي شد كخ من بك دفعه عاشقت شدم
بدون اينكه بزاري سوار قابقت شدم

يادت مياد نگات پر از شكايت فاصله بود
اما به جاش نگاه من صبور پر حوصله بود

يادت مياد وقتي بهت گفتم چقدر دوست دارم
گفتي ببين من فرصت اين قصه هارو ندارم

يادت مياد با اين جواب خسته شدم از زندگي
تو رفتي من موندم و ياد دريا غرق تشنگي

يادت مياد كه عمر من وقف تو و پنجره بود
۳روز چشش افتاده بمن اين بهترين خاطره بود

يادت مياد مردم ما رو به هم ديگه نشون دادن
جز ما تموم عاشقا از چشم مجنون افتادن

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:25 PM
دلت شاد لبت خندان بماند
برایت عمر جاویدان بماند
خدا را میدهم سوگند بر عشق
هر آنخواهی برایت بماند
بپایت ثروتی افزون بریزد
که چشم دشمنت حیران بماند
تنت سالم سرایت سبزه باشد
برایت زندگی آسان بماند
تمام فصل سالت عید باشد
چراغ خانه ات تابان باشد

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:26 PM
تموم خاطراتت یادم میاد
یاد اون روز که دلت میگفت منو میخواد
اگه تو نمونی پیشم دیونه میشم
آخه من چی کار کنم تو بمونی پیشم
فکر تو یه لحظه از سرم نمیره
من میگم میمونی اما دل میگه میره
نزار تا قصه مون این جوری تموم بشه
میدونم تو میری مهرم حروم میشه
بگو حرفت چیه ؛ آخه دردت چیه
تازه اول راهیم ، خداحافظی چیه
می دونستم میری و تنهام میزاری
تو که از حال دلم خبر نداری
می دونستم آخرش این جوری میشه
یکی مون تنها میمونه واسه همیشه

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:26 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/08/790.jpg

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:27 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
__________________
میگویم : سلام
کسی جواب نمی دهد
پس خدا نگه دار می گویم
شاید از سر اتفاق
کسی دست هایش تکان بخورد

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:28 PM
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
http://pnu-club.com/imported/2009/08/791.jpg
گر از عشق ميشه قصه نوشت ميشه از عشق تو گفت...
ميشه از عشق تو مرد و ديگه از دست همه راحت شد..
آره از عشق تو ديونگي هم عالميه

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:29 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بي روي تو درهاي جهانم بسته است
از دست تو خواهم كه برآرم فرياد
در پيش نگاه تو زبانم بسته است

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:29 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بي روي تو درهاي جهانم بسته است
از دست تو خواهم كه برآرم فرياد
در پيش نگاه تو زبانم بسته است

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:30 PM
و من برگ بودم كه توفان گرفت و ديدم كه اين قصه پايان گرفت
بهار تو آمد به ديدار من و آخر مرا از زمستان گرفت
كوير تنت را به باران زدند تن آسمان از عطش جان گرفت
تو مي رفتي و چشم من چشمه بود و من خيس بودم كه باران گرفت
عجب بارشي بود بر جان من كه چون رودي از عشق جريان گرفت
هواي تو بود و خيال تو بود كه دست مرا در خيابان گرفت
حقيقت همين است اي نازنين كه چشمت غزل داد و ايمان گرفت
تو و كوچه و آن زمستان سرد و من برگ بودم كه توفان گرفت

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:30 PM
اونی که یه وقتی تنها کسم بود
تنها پناه دل بی کسم بود
تنهام گذاشت رفت
رفت از کنارم
از درد دوریش من بی قرارم
خیال می کردم پیشم می مونه
ترانه ی عشق واسم می خونه
خیال می کردم یه هم زبونه
نمی دونستم نامهربونه
با اینکه رفته اما هنوزم
از داغ عشقش دارم می سوزم
فکر وخیالش همش باهامه
هر جا که می رم جلو چشامه
دلم می خواد تا دووم بیارم
رو درد دوریش مرهم بزارم
اما نمی شه راهی ندارم
نمی تونم من طاقت بیارم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:31 PM
خیلی سخته خیلی سخته از عشق یه نفر بسوزی اما نتونی بهش بگی خیلی سخته یه مدت با یکی باشی به خیال اینکه دوست داره اما بعد بفهمی اینا همش ساخته ذهن خودت بوده و اصلا از اول عشقی وجود نداشته اون موقع است که می شکنی نمی دونی چی کار کنی از یه طرف دلت پیش اونه از یه طرف می دونی که دوست نداره مجبوری به اون فکر نکنی چی کار می کنی اون موقع است که یاد این شعر می افتی

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:31 PM
اگه چشمات من و میخواست
تو نگاه تو میمردم
اگه دستات مال من بود
جون به دستات میسپردم
اگه اسممو میخوندی
دیگه از یاد نمیبردم
اگه با من تو میموندی
همه دنیا رو میبردم


:258:

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:32 PM
َگه بي وفـا بشي ،رفيق نيمه راه بشي ،با کـَسي آشنا بشي ،ميميرم
اَگه منو جا بذاري ،رو دلم پا بذاري ،بري تـَکو تنها بذاري ،ميميرم
تو منو خار نکـُن ،منو بيمار نکـُن ،عاشق ديوونهَ تو اينهمه آزار نکـُن
گِله بسيار نکـُن ،شَبَمو تار نکـُن ،جملهء مي خوام بـِرَم روديگه تکرار نکـُن
اَگه بي وفا بشي ،رفيق نيمه راه بشي ،با کـَسي آشنا بشي ،ميميرم
اَگه منو جا بذاري ،رو دلم پا بذاري ،بري تـَکو تنها بذاري ،ميميرم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:32 PM
شبی تاریک و پر از سکوت در اتاقم تنهاتر از همیشه... ناامید از فردایی روشن... بازم نقش چشمات در خیالم... تنها جایی که با همه بی قراریهام احساس آرامش میکنم... خاطرات با تو بودن در حال رفت وآمد در ذهنم هستن... هنوز چشم به راهتم دیونه... آخه چرا این نفسام تلخه واسم؟ ای کاش زودتر از موعود مقررم فرشته مرگ مرا به کام خویش می گرفت و این روح خسته را به آسمونا میبرد

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:33 PM
هر جا که باشه دیگه بدتر از این جا که نیست... شاید این جوری یک بار بمیرم... ولی الان همه لحظاتم شده مردن و زنده شدن... بذار حداقل یک کم از قصه عشقمون بگم تا شاید خوابم ببره... یکی بود یکی نبود غیر خدا هیچکی نبود یکی عاشقی بود که یک معبودی داشت... عاشقه دل خوش به وجود معبودش بود و پرستش اون بالاترین عبادتش بود... نمیدونست که یک روز الهه اش میره دنبال سرنوشتش و اونو تنها میزاره

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:33 PM
و هیچی جز یادش براش یادگاری نمیزاره... نشنیدم چی گفتی: یک کم تندتر بگو: چی! روزهای شاد هم داشتیم! خوبه! ولی میدونی چیه: این حرفتم باور میکنم آره روزهای شاد هم داشتیم ولی این قدر روزای غمگین داشتیم که شادیهای کوچیکمون لا به لای دریای غمها گم شدن

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:33 PM
دیگه بسه تو قفسی که این دنیا واسمون ساخته زندگی کردن... دیگه بسه غصه خوردن... دیگه بسه چشم به راه بودن برای تو... تو رفتی منم رفتنیم با این تفاوت که تو به سوی آینده ات رفتی... ولی من هنوز تو گذشته جا موندم... دیگه پاهایم یاری رفتن بهم نمیدن... دیگه بالهایی که با آرزوهای محالمون واسم مهیا کرده بودی گشوده نمی شوند... می خوام برم از این دیار... تو میگی کجا برم؟ هر جا که برم خیالت ولم نمیکنه... نیستی که ببینی دیگه هم زندگیم شده رویای شیرین تو... آخه با انصاف به منم حق بده... منم دلم می خواست همیشه با تو باشم... ولی به چشم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:33 PM
خودت دیدی که نشد...! پس به خاطر من اگه هنوزم دوستم داری در مسیر سرنوشتت حرکت کن... بیشتر از این به خودت عذاب نده... ازت خواهش میکنم اگه هنوز فراموشم نکردی... سخته بگم: ولی میگم: من حقیر را از یادت ببر... اگه دوستم داری نذار بیشتر از این قربانی بشیم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:34 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/08/792.jpg

عشق فراموش شده

تو که میدونی عشق منی دوست دارم
واسه چی پس تو میگی میخوام برم دیگه دوست ندارم
یادته اون روزا که دستت تو دسته من
حالا تو میخوای بری منو نمیخوای دلبر من
میدونی من بی کسم تو بودی همه کسم
زندیگم تو بودیو حالا من خارو خسم
چرا تو لج میکنی
ابروهاتو کج میکنی
زندگیم تموم شدش برای تو
عمر من حروم شدش به پای تو
واسه تو حاضر بودم ستاره هارو بشمورم
شهرو آتیش بزنم بیام بگم دوست دارم

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:34 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/08/793.jpg

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:35 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/08/794.jpg
میدونی خوشگل من دوست دارم
همیشه عکس تورو روی قلبم میزارم
میدونی فقط تو رو دارم روی زمین
اینم نشونش بیا اسمتو تو روی سینه ام ببین
میدونی عشق منی همیشه تو قلب منی
میدونم دوستم داری اشک منو در میاری
آخه تو چقد ادائو ناز داری
میتونی عشق منو توی قلبت بکاری


http://pnu-club.com/imported/2009/08/795.jpg

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:36 PM
بعد از مدت ها دوباره شعر گفتم بچه با نظراتتون منو راهنمایی کنید
پيشم بمون
چشماي تو براي من عالم زندگانيه
رنگ چشات براي من اميد زندگانيه
من ميميرم اگه تو پيشم نموني
رنگ دلم آبي شده ميشه تو پيشم بموني
چشماي من منتظرن منتظر رسيدنت
بيا ديگه تنهام نزار فرشته ها ندزدنت ؟
اين قلب من ميتپه براي تو همينو بس
دق ميكنم اگه نياي من ميميرم گوشه قفس
واي رسيدي عزيز من دلم برات تنگ شده بود
عزيز من ميدونستي ديشب هيچ ستاره اي غايب نبود
من بودمو تو بوديو ستاره ها مهمونمون
پيشم بمون پيشم بمون پيشم بمون


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:36 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/08/796.jpg

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:37 PM
از پنجره نگاه بکن آره اون میاد درسته بی وفاست ولی باید بیاد



میدونه دلم براش بدجوری تنگ شده ولی نمیدونم دل اون چرا از سنگ شده



غم دوریش کم بودش حالا بی وفا شده نه یه زنگی نه تماسی آره بی رنگ شده



آخه من چکار کنم با این دل بهونه گیر ای خدا کمک بکن برو ای دل بمیر



تو چرا سنگ نشدی میونه این همه سنگ میدونم دوسش داری مثل یه احصاصه قشنگ



آخه دوست داشتنیه مثل لیلا میمونه دل من شیدادییه مثل مجنون میمونه



فدای نازش بشم این نازش کشته مارو حالا که عاشق شدم می خواد بگه از پیشم برو



خدایا این احصاصمو از دلم نگیر ولی خصلت بدو از دل یارم بگیر



آخه گناهم نداره همش تقصیره منه زود دل می بندم زود عاشق میشم اینم میشه گفت یه جوری گناهه منه

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:37 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:38 PM
عشق تو کور کرد و کشت مرا


فکرو زکرم تو بودی او روزا یادته
اون دل کوچیکه من جلوی پات بود یادته
رفتیو با رفتنت پا گزاشتی رو دلم
سرم داره گیج میره تو کجایی عشقه من
وقتی میخواستی بری گفتی بهم غصه نخور
دلو سپردم من به تو غصه نخور
گفتم بهت زود بیا دل من تنگه برات
تو نرفتیو میگی آخه عزیز دلت میاد
میگفتی من برمیگردم خیلی زود
دلو جونم همشون فدای یه تاره موت
ولی رفتیو خیلی وقته نامه ندادی تو برام
آخه پس چی شد بگو تو جواب نامه هام
یه نامه همش دادی همون شده آب غذام
نمیدونی یه غمیه بهم میگه باهات میام
من غمو می خوام چکار آخه تو بهم بگو
فقط نگو دوست ندارم جونه من اینو نگو
آخه عاشقت بودم دیوانه وار باور بکن
دل من تنگه به راحت تو منو یاریم بکن
شبا یه غمی میاد تویه سینم باهام حرف میزنه
می خواد نا امید کنه از نا امیدی دم میزنه
شایدم دیگه نیای این جوری که بوش میاد
فکر کنم وقتی بیای ببینی جنازم رو دوش میاد
اون موقع بگو ببینم دلت برام تنگ میشه ؟
این زمین و آب گل برای تو چه رنگ میشه؟
خلاصه کشتی مارو با این ادائو اشوه هات
دل من تنگه برات* تنگه برات* تنگه برات
وای الان صبح میشه هو هنوز که من نخوابیدم
یه روز دیگم تموم شدش ولی من نفهمیدم
دفتر شعرم دیگه پر شده کجایی تو می خوام برم
دیگه کاری ندارم اینجا روی زمین دارم میرم
تو نبودیو غمت عشقه تو کشت مارو
زیر خاک دفنمو خاک خورد مارو
http://pnu-club.com/imported/2009/08/797.jpg

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:39 PM
گل شکسته
شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم
اگه نیایی تو پیشم یه وقت دیدی میمیرم
محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم
محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم
دستو پامو گم می کنم
وقتی نگام می کنی تو
نفس نفس هول می کنم
وقتی صدام می کنی تو
تو دفتره خاطره هام
تو ذهن و تو آرزوهام
اسم تو هم شده فراموش
اسم تو هم شده فراموش
یادم دادی بسوزم... دارم می سوزم...دارم می سوزم
اشکه چشامو دیدی بگو به چی رسیدی
قسم به بی قراریت مردم از چشم انتظاریت
محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم
محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم
دستو پامو گم می کنم
وقتی نگام می کنی تو
نفس نفس هول می کنم
وقتی صدام می کنی تو
تو دفتره خاطره هام
تو ذهن و تو آرزوهام
اسم تو هم شده فراموش
اسم تو هم شده فراموش
می دونی که دوست دارم
واسه اینه که دل می سوزونی تو
گفتم بهت دوست دارم
اما حالا من پشیمونم
برو به درک برو به درک برو به درک
برو به درک...

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:39 PM
گفتمش در عشق پا برجاست دل
گر گشایی چشم دل، زیباست دل
گر تو ذورحمان شوی دریاست دل
بی تو شام بی فرداست دل
دل زعشق روی تو حیران شده
در پی عشق تو سرگردان شده
گفت در عشقت وفادارم بدان
من تو را بس دوست میدارم بدان
شوق وصلت را بسر دارم بدان
چون تویی مخمور خمارم بدان
با تو شادی می شود غم های من
با تو زیبا می شود فردای من
گفتمش عشقت به دل افزون شده
دل زجادوی رخت افزون شده
جز تو هر یادی به دل مدفون شده
عالم از زیبایی ات مجنون شده
بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش
طعمه بوسه از سرم برد عقل و هوش
در سرم جز عشق او سودا نبود
بهر کس جز او در این دل جا نبود
دیده جز بر روی او بینا نبود
همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود
خوبی او شهره آفاق بود
در نجابت در نکوهی طاق بود
روزگار اما وفا با ما نداشت
طاقت خوشبختی ما را نداشت
پیش پای عشق ما سنگی گذاشت
بی گمان از مرگ ما پروا نداشت
آخر این قصه هجران بود و بس
حسرت و رنج فراوان بود و بس
یار ما را از جدایی غم نبود
در غمش مجنون عاشق کم نبود
بر سر پیمان خود محکم نبود
سهم من از عشق جز ماتم نبود
با من دیوانه پیمان ساده بست
ساده هم آن عهد و پیمان را شکست
بی خبر پیمان یاری را گسست
این خبر ناگاه پشتم را شکست
آن کبوتر عاقبت از بند رست
رفت و با دلدار دیگر عهد بست
با که گویم او که هم خون من است
خصم جان و تشنه خون من است
بخت بد بین وصل او قسمت نشد
این گدا مشمول آن رحمت نشد
آن طلا حاصل به این قیمت نشد
عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست
با چنین تقدیر بد تدبیر نیست
از غمش با دود و دم همدم شدم
باده نوش غصه او من شدم
مست و مخمور و خراب از غم شدم
ذره ذره آب گشتم کم شدم
آخر آتش زد دل دیوانه را
سوخت بی پروا پر پروانه را
عشق من از من گذشتی خوش گذر
بعد از این حتی تو اسمم را نبر
خاطراتم را تو بیرون کن زسر
دیشب از کف رفت فردا را نگر
آخر این یک بار از من بشنو پند
بر منو بر روزگارم دل مبند
عاشقی را دیر فهمیدی چه سود
عشق دیرین گسسته تار و پود
گرچه آب رفته باز آید به رود
ماهی بیچاره اما مرده بود
بعد از این هم آشیانت هر کس است
باش با او یاد تو ما را بس است

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:40 PM
آره خوب من ديونم ولي اينو مي دونم من ميخوام فقط با تو بمونم
زندگي بي تو برام بي معنيه چجوري بگم يه جوارايي يعني يه
قفسي كه توش اسيرم اگه تو نياي ميدوني ميميرم
مي دوني دوستت دارم ديونه وار تو بيا تو بيا پيشم بمون همين يه بار
آخه از تو كه چيزي كم نمي شه ميدوني زندگي بي غم نميشه
من مي خوام با تو باشم رها بشم از اين قفس ميدوني سخت شده واسم ديگه كشيدنه نفس
ولي تو دلت هواي ديگه داشت پيش اون يكي بار نواي ديگه داشت
من گفتم شايد بميره اون يكي يار بد دوباره تو بياي بگي منو ميخواي
حالا بميره يا كه بره فرغي نمي كمنه واسم هرچي ميشه بزار بشه آخه يه زماني يارم ميمرد واسم
قبلنا بهم ميگفت خيلي دوستت دارم تورو حالا كه پيشش ميرم ميگه از پيشم برو
بد بهش ميگم چي شد دوستيه ما اين بودش قل قرارمون تو كوچه ها
اونجا شاهد بودن همه گلايه لاله ميدوني زندگي كردن بي تو برام محاله
چرا يادت نمياد لب ساحل روي شونم بهم گفتي دوستت دارم گفتم ميدونم
نمي دونم كي تموم ميشه گلايه هام ولي كاش ميشد يه روز برگرديو بگي منم تورو ميخوام

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:40 PM
سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا برجاست

سلام بر روي ماه تو عزيز دل سلام از ماست

تو يك روياي كوتاهي دعاي هر سحر گاهي

شدم خواب عشقت چون مرا اينگونه ميخواهي

من ان خاموش خاموشم كه با شادي نمي جوشم

ندارم هيچ گناهي جز كه از تو چشم نمي پوشم

دو غم در شكل اوازي شكوه اوج پروازي

نداري هيچ گناهي جز كه بر من دل نمي بازي

مرا ديوانه مي خواهي ز خود بي گانه ميخواهي

مرا دل باخته چون مجنون ز من افسانه مي خواهي

شدم بيگانه با هستي ز خود بي خودتر از مستي

نگاهم كن نگاهم كن شدم هر انچه ميخواستي

بكش اي دل شهامت كن مرا از غصه راحت كن

شدم انگشت نماي خلق مرا تو درس عبرت كن

نكن حرف مرا باور نيابي از من عاشق تر

نميترسم من از اقرار گذشت اب از سرم ديگر

سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا بر جاست

مهندس.كوچولو
08-13-2009, 07:41 PM
به نام پروردگاری که عشق را آفرید تا زنده بمانیم
سلام دوستان عزیز ممنون از نظراتتون


عشق یعنی راه رفتن زیر باران
عشق یعنی من می روم تو بمان
عشق یعنی آن روز وصال
عشق یعنی بوسه ها در طوله سال
عشق یعنی پای معشوق سوختن
عشق یعنی چشم را به در دوختن
عشق یعنی جان می دهم در راه تو
عشق یعنی دستانه من دستانه تو
عشق یعنی مریمم دوستت دارم تورو
عشق یعنی می برم تا اوج تورو
عشق یعنی حرف من در نیمه شب
عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب
عشق یعنی انقباظو انبصاط
عشق یعنی درده من درده کتاب
عشق یعنی زندگیم وصله به توست
عشق یعنی قلب من در دست توست
عشق یعنی عشقه من زیبای من
عشق یعنی عزیزم دوستت دارم

X2008
08-13-2009, 09:56 PM
و باران قطره هاي ابي اش را به روي حجم اين احساس پاشيد

pnugirl
08-14-2009, 02:01 AM
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
تورا با لهجه گل های نیلوفر صدا کردم
پس از یک جست و جوی نقره ای در کنج آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم رویید با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی
دلم حیران و سرگردان چشمانیست بارانی
و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم
تو را در دشتی از اندوه و حسرت رها کردم
نمی دانم چرا رفتی، نمی دانم چرا، شاید خطا کردم
و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نمی دانم کجا؟ تا کی برای چه ولی رفتی
و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکسترین گم شد
و گنجشکی که هرروز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمیداشت
تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد
من بی تو تمام هستیم از دست خواهد رفت
من بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد

Fahime.M
10-24-2009, 10:41 AM
تو ز دیار من آمدی سکوت جانم به هم زدی
شیشه غم به تلنگری زدی شکست
چو نغمه ای بیش و کم زدی
به دل ریشم تو چنگ زدی
روشنی چشمای تو به دل نشست ...

Fahime.M
10-24-2009, 10:42 AM
با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبال پریشانی ام
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه ی توفانی ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آماده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانی ام
خوبترین حادثه می دانمت
خوبترین حادثه می دانی ام
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیرزمانی است که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه ی یک صحبت طولانی ام

ahoo
11-11-2009, 06:07 PM
دلت به رسم امانت پیش من ،دلم به رسم امانت پیش تو،نگاهت به رسم وفا مال من، نگاهم به رسم وفا مال تو،ومن و تو به رسم جفای روزگار دوراز هم.
ماومجنون درس عشق راازیک ادیب آموختیم
اوبه ظاهر گشت عاشق مابه معنی سوختیم
چاکرهرچی عاشق سینه چاک
هشدار:اگر می خواهی عاشق نشی ،چشمانت راببند، تانگاهت پنهان شود،دلت رازندانی کن تاپرواز نکند،وعقلت را به کار ببند تااز دست نرود،چنین هرگز عاشق نمی شوی

امریکن
12-17-2009, 02:15 AM
وقتي کسي رو دوس داري،حاضري جون فداش کني

حاضري دنيارو بدي،فقط يه بار نيگاش کني



به خاطرش داد بزني،به خاطرش دروغ بگي

رو همه چي خط بکشي،حتّي رو برگ زندگي



وقتي کسي تو قلبته،حاضري دنيا بد بشه

فقط اوني که عشقته،عاشقي رو بلد باشه



قيد تموم دنيارو به خاطرِ اون مي زني

خيلي چيزارو مي شکني ، تا دل اونو نشکني



حاضري که بگذري از دوستاي امروز و قديم

امّا صداشو بشنوي ، شب از ميون دوتا سيم



حاضري قلب تو باشه ، پيش چشاي اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، يه وقت بهت نگه برو



حاضري هر چي دوس نداشت ، به خاطرش رها کني

حسابتو حسابي از ، مردم شهر جدا کني



حاضري حرف قانون و ، ساده بذاري زير پات

به حرف اون گوش کني و به حرف قلب باوفات



وقتي بشينه به دلت ، از همه دنيا مي گذري

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتي مي بري



حاضري جونت و بدي ، يه خار توي دساش نره

حتي يه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره



حاضري مسخرت کنن ، تمام آدماي شهر

امّا نبيني اون باهات ، کرده واسه يه لحظه قهر



حاضري هر جا که بري ، به خاطرش گريه کني

بگي که محتاجشي و ، به شونه هاش تکيه کني



حاضري که به خاطر ، خواستن اون ديوونه شي

رو دست مجنون بزني ، با غصه هاهمخونه شي



حاضري مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

ديوونه هاي دوره گرد ، واسه تو دس تکون بدن



حاضري اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسي بدن ، جات اونو انتخاب کنن



حاضري که بگذري از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسي ، نخواد بشينه روبروت



وقتي کسي تو قلبته ، يه چيزقيمتي داري

ديگه به چشمت نمي ياد ، اگر که ثروتي داري



حاضري هر چي بشنوي ، حتي اگه سرزنشه

به خاطر اون کسي که ، خيلي برات با ارزشه



حاضري هر روز سر اون ، با آدما دعوا کني

غرورتو بشکني و باز خودتو رسوا کني



حاضري که به خاطرش ، پاشي بري ميدون جنگ

عاشق باشي اما بازم ، بگيري دستت يه تفنگ

حاضري هر کي جز اونو ، ساده فراموش بکني
پشت سرت هر چي مي گن ، چيزي نگي گوش بکني




حاضري هر چي که داري ، بيان و از تو بگيرن

پرنده هاي شهرتون ، دونه به دونه بميرن



وقتي کسي رو دوس داري ، صاحب کلّي ثروتي

نذار که از دستت بره ، اين گنجِ خيلي

وقتی میرفت من با دوچشم خویشتن دیدم که جانم میرود :204: Mmmmm:236:

sunyboy
12-17-2009, 03:45 AM
ای آشنای سفر کرده ی من! می خواهم رازی برایت بگویم.
راز ماهی سرخ کوچولو تنگ بلور، که نرم و آهسته می رقصد.
در تنگ بلور کوچک.


تنگ بلور کوچک را پشت پنجره رو به ساحل خوشبختی ! گذاشتم.
و یک شب مهتاب که روشنایی بخش حیاط کوچکمان بود!
ومن ندانستم که گربه سیاه کمین کرده! وتنگ بلور کوچک مرا می شکند!
ومن از خواب هزار ساله ام پریدم! ترسیدم!
لحظه ای گمان کردم کابوس است.


تا آمدم به خود آیم ماهی کوچکم را زیر نورمهتاب بلعید!
وترس من از گربه سیاه این است،ماهیان همسایه را به بلعید...

Fahime.M
12-17-2009, 11:12 AM
ای آشنای سفر کرده ی من! می خواهم رازی برایت بگویم.
راز ماهی سرخ کوچولو تنگ بلور، که نرم و آهسته می رقصد.
در تنگ بلور کوچک.


تنگ بلور کوچک را پشت پنجره رو به ساحل خوشبختی ! گذاشتم.
و یک شب مهتاب که روشنایی بخش حیاط کوچکمان بود!
ومن ندانستم که گربه سیاه کمین کرده! وتنگ بلور کوچک مرا می شکند!
ومن از خواب هزار ساله ام پریدم! ترسیدم!
لحظه ای گمان کردم کابوس است.


تا آمدم به خود آیم ماهی کوچکم را زیر نورمهتاب بلعید!
وترس من از گربه سیاه این است،ماهیان همسایه را به بلعید...

خیلی زیبا بود....(گل)

Fahime.M
12-21-2009, 02:24 PM
تقدیم به کسیکه بد اخلاقیهامو تحمل کرد... تحمل میکنه..مهربونم ...عزیز دلم...
:281::277:

گر چشم بامداد به خورشید روشن است
ما را دل از خیال تو جاوید روشن است
آوارگی ست طالع ما روشنان عشق
وین مدعا ز گردش خورشید روشن است
در این شبی که روزنه ها تیرگی گرفت
ما را هنوز دیده ی امید روشن است
در قلب من دریچه به خورشید ها تویی
وقتی که شب ز روزن ناهید روشن است
فرجام هر چراغی و شمعی ست خامشی
مهر است و بزم ياران که جاوید روشن است

ای دوست ای دوست ای دوست ای دوست
جور تو از آنکشم که روی تو نکوست
مردم گویند بهشت خواهی یا دوست
ای بیخبران بهشت با دوست نکوست

Fahime.M
12-23-2009, 03:27 PM
این شعر زیبا هم تقدیم به داداش مهدی عزیز

دليل بودن تو




هر کسی دوتاست .

و خدا یکی بود .

و یکی چگونه می توانست باشد ؟

هر کسی به اندازه ای که احساسش می کنند ، هست .

و خدا کسی که احساسش کند ، نداشت .

عظمت ها همواره در جستجوی چشمی است که آنرا ببیند .

خوبی ها همواره نگران که آنرا بفهمد .

و زیبایی همواره تشنه دلی است که به او عشق ورزد .

و قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد .

و غرور در جستجوی غروری است که آنرا بشکند .

و خدا عظیم بود و خوب و زیبا و پراقتدار و مغرور .

اما کسی نداشت ...

و خدا آفریدگار بود .

و چگونه می توانست نیافریند .

زمین را گسترد و آسمانها را برکشید ...

و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود .

و با نبودن چگونه توانستن بود ؟

و خدا بود و با او عدم بود .

و عدم گوش نداشت .

حرف هایی است برای گفتن که اگر گوشی نبود ، نمی گوییم .

و حرفهایی است برای نگفتن ...

حرف های خوب و بزرگ و ماورائی همین هایند .

و سرمایه ی هر کسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد ...

و خدا برای نگفتن حرف های بسیار داشت .

درونش از آنها سرشار بود .

و عدم چگونه می توانست مخاطب او باشد ؟

و خدا بود و عدم .

جز خدا هیچ نبود .

در نبودن ، نتوانستن بود .

با نبودن نتوان بودن .

و خدا تنها بود .

هر کسی گمشده ای دارد .

و خدا گمشده ای داشت ...