Borna66
08-01-2009, 04:12 PM
كنترل كيفيت كار رنگي در مراحل مختلف آمادهسازي تا چاپ و اطمينان از تطابق سيستمهاي نمونهگير با چاپ نهايي، از جمله مقولات تخصصي و پيچيده صنعت چاپ است. در اينجا با استاندارد جديدي كه مورد تاييد معتبرترين مراكز تخصصي استانداردسازي چاپ هستند آشنا ميشويم. آن هم از زبان كسي كه خود درگير مستندسازي و ابداع اين روش بوده است.روش 7G بر كنترل رنگ خاكستري (به عنوان معيار چاپ درست(CMY استوار است. اين روش براي افستكاران خيلي سر راست و قابل استفاده است. اما فلكسوكاران نيز با تنظيم يك جدول تبديلي ميتوانند به همان صورت از آن بهرهمند شوند. روش جديد كاليبراسيون و كنترل فرايند چاپ چهار رنگ توسط پايهگذارانش، 7G ناميده شده كهG سرواژه اختصاري برگرفته ازGray است و براي اين كه بدانيد 7 به چه معناست، بهتر است مقاله را بخوانيد.
مقاله 7G در فلكسو 7G اصطلاحي است كه به تازگي در صنعت چاپ مطرح شده و به معناي يك روش جديد كاليبراسيون است كه توسطIDEAlliance براي آخرين استانداردهايSWOP وت GRACOL دوين شده است. اگر چه از اولين نسخههاي آن بيش از دو سال نگذشته است اما مورد توجه بسياري از گروههايي قرار گرفته است كه به نوعي با تدوين استانداردهاي كيفيت چاپ در ارتباط هستند. از ميان اين گروهها به موسسه فني فلكسوگرافي(FTA) ميتوان اشاره كرد كه قصد دارد 7G را در چاپ فلكسو مورد استفاده قرار داده و در ويرايش چهارم استاندارد تخصصي اين موسسه(FIRST) مورد بهرهبرداري قرار دهد.
منشا ظهور 7Gايده 7G از عكاسي رنگي گرفته شده است. يعني تكنيكي كه در آن از يك نوار خاكستري براي تنظيم بالانس رنگ و ميزان نوردهي استفاده ميشود.با فرض اينكه چاپ يا اثر مركب بر روي كاغذ ادامه تكنيك عكاسي است، منطقي به نظر ميرسد كه از اصول عكاسي براي تنظيم و كاليبراسيون چاپ يا سيستمهاي نمونهگيري استفاده شود. مفهوم 7G و استفاده از آن به اوايل دهه 1980 برميگردد. زماني كه با استفاده از نمونهگيريهاي آنالوگ كرومالين از شركت دوپونت و ترانسفركي 3M (يا مچ پرينت كداك كنوني) مشغول كاليبره كردن فيلم اسكنرها بودم . متاسفانه نتيجه كار اين تجهيزات يكسان نبود و از نظر ميزان خنثي بودن نواحي خاكستري، دانسيته و كنتراست تفاوت داشت. بنابراين با دست بردن به منحنيهاي توليدCMYK سعي در يكسانسازي ظاهر خاكستري Gray appearance) )پروفهاي مختلف كرده و منحنيهاي فوق را در اسكنر ذخيره نمودم. به دنبال آن قادر به تهيه نمونههايي يكسان از يك اريژينال توسط نمونهگيرهاي مختلف شدم.
به سرعت به سمت اواخر دهه 90 يعني زمانيكه براي تهيه پروف و پرينت از دو گردش كار ديجيتال مختلف استفاده ميشده است حركت ميكنيم. در آن موقع شركتهاي توليدكننده نمونهگيرهاي ديجيتال توصيه ميكردند كه ريپهاي آنها را در حد يك چاقي ترام استاندارد كاليبره كنيم، ولي اين امر تضميني براي يكي شدن ميزان خنثي بودن نواحي خاكستري سيستمهاي مختلف و بر اساس متريالهاي مختلف نبود. در همين رابطه، چاپخانهداراني كه ازCTP استفاده ميكردند متوجه شدند كه تنظيم و ثابت نگه داشتن چاقي ترام به تنهايي باعث اطمينان خنثي بودن نواحي خاكستري و دانسيته خنثي(Neutral density) چاپ نميشود. در روزگاري كه از پليت و نمونهگيري آنالوگ استفاده ميكرديم، براي پاسخگويي به درخواست يكيشدن چاپ با نمونه، از فيلم يكسان در پروسه چاپ و نمونهگيري استفاده ميشد. بدين ترتيب هر نوع اشكال در فيلم اثر خود را به طور يكسان در نمونه و چاپ ميگذاشت و در نتيجه ميزان انطباق اين دو قابل قبول بود. اما امروز مساله كمي پيچيدهتر از گذشته است چرا كه هر روش توليد خروجي اعم از نمونهگيري و چاپ از مسير مستقلي برخوردار است و بنابراين با مشكل جديدي روبرو ميشويم. براي حل اين مساله از روش قديمي كاليبره كردن اسكنر خود استفاده ميكنيم كه راه سادهاي براي انطباق چاپ با هر نوع سيستم نمونهگيري و برعكس به شمار ميرود. تنها مشكل اين روش آن است كه هر چند خاكستري خنثي و يكدست تن بهتري ميدهد، ولي چاقي ترام پيش آمده به طور معمول با پيشفرض سازندگان نمونهگيرها و ماشينآلات چاپ تفاوت دارد و در نتيجه همگان به سادگي بر كارآمدي آن صحه نميگذارند. در سال 2003 كميته گراكول به اين فكر افتاد كه دادههاي استاندارد 004DTR خود را كه در مورد چاپ رول تجاري بود، بهبود بخشد و تصميم گرفت كه روش جديد را آزمايش كند. اين كميته ابتدا از يك مجموعه پليت كاليبره نشده بر اساس دانسيتههاي استانداردISO چاپ گرفت. سپس دو سري پليت جديد يكي بر اساس چاقي ترام متداول و دومي را بر اساس منحني از پيش تعريف شده دانسيته چاپ(NPDC) و بر اساس عامل خاكستري خنثي توليد كرد. جاي تعجب نبود كه روش استفاده از عامل خاكستري پيروز شد.
گراكول به اين فرايند جديد نام 7G داد.G به نمايندگي از كلمه gray (به معناي خاكستري) و 7 به نمايندگي از 7 مقدار تعيين شده براي مركبهاي تنپلات در استاندارد 2-12647ISO است. كميتهSWOP نيز 7G را مورد تاييد قرار داده و سرانجام هر دو كميته گراكول وSWOP ، شاخص چاقي ترام را به رتبه دوم اهميت سقوط دادند و منحنيها و مشخصات خود را بر روش 7G استوار كردند. 7G چيست؟
7G روش جديدي است براي كاليبره كردن و كنترل فرآيند چاپ چهار رنگ. در اين روش به جاي اندازهگيري نوارهاي رنگ متناظر با هر يك از چهار رنگ، تنها به اندازهگيري دو نوار خاكستري بسنده ميشود كه يكي تنها توسط مركب مشكي خالص چاپ شده است و ديگري بر اساس نسبتهاي خالصي از رنگهاي.CMY اين نوارهاي كنترل بر اساس مقادير دانسيته خنثي(Neutral density value) اندازهگيري ميشوند. ميزان خنثي بودن خاكستري يا در مرحله چاپ و يا با استفاده از RIP تنظيم ميشود. چاپخانهها يا واحدهاي پيش از چاپ به چهار دليل بهتر است كه از 7G استفاده كنند:1) كاليبره كردن ماشين چاپ به گونهاي كه بتوان به يك خاكستري ثابت و يكسان رسيد. 2) كاليبره كردن يك سيستم نمونهگيري به گونهاي كه بتوان به يك خاكستري ثابت و يكسان رسيد.
3) كنترل شرايط چاپ يك ماشين چاپ به گونهاي كه از يك چاپ به چاپ ديگر نتايج تغيير نكند. 4) كنترل شرايط نمونهگيري يك نمونهگير به گونهاي كه از يك چاپ به چاپ ديگر نتايج تغيير نكند. حسن استفاده اصلي 7G رسيدن به يكدستي بيشتر نسبت به روش متداول اندازهگيري و كنترل چاقي ترام است. به عبارت ديگر چاقي ترام عامل كافي براي كنترل ظاهر يك كار چاپي نيست، چرا كه در اين روش به عوامل ديگري نظير فام مركب (Ink hue) ، ضخامت لايه مركب و همپوشاني توجه نميشود.
فايده 7G در استانداردهاي چاپ 7G شامل پيشنهاداتي است كه با رعايت آنها از طرف استانداردها و مشخصات جديد چاپ به درجهاي از مشتركات ظاهري خواهيم رسيد. تمامي استانداردهاي فني چاپ كه سازگار با 7G باشد، از نظر ظاهر خاكستري ما را به يك نتيجه هدايت خواهند كرد. معناي اين جمله آن است كه هر چند كيفيت چاپ روزنامه يا چاپ تجاري يكسان نيست، ولي اگر يك فايلCMYK كه با مشخصات 7 Gتهيه شده است، به طور تصادفي به جاي روزنامه با روش چاپ تجاري يا برعكس چاپ شود، تقريبا به نتايج قابل قبولي خواهيم رسيد و اگرچه ممكن است ايدهآل نباشد ولي حداقل از نظر ميزان خنثي بودن خاكستري و كنتراست قابل قبول است. در مواقعي كه منشاCMYK روشن نيست چنين خاصيتي بسيار مفيد به نظر ميرسد.نسخه 2006 استانداردSWOP و نسخه 2006 گراكول اولين استانداردهاي چاپ در تاريخ هستند كه به قصد قبلي از ظاهر خاكستري يكسان تبعيت ميكنند و مشترياني كه تجربه كار را با اين استانداردها دارند، اذعان ميدارند كه با خيال راحتتري ميتوانند فايلهاي يكساني را براي اهداف چاپي مختلف بهكار گيرند، نمونهگيري منطبقتري دارند و ماشين چاپهاي آنها سريعتر به حالت تنظيم ميرسند.
دانستن چه چيزي لازم است؟ اصل روش 7G در مورد هر نوع روش چاپCMYK قابل اعمال است، اما در مورد چاپ فلكسو براي رسيدن به ترامهاي خيلي ريز مستلزم كمي تغيير است و لازم است كه مشخصات مركب اين استاندارد را بر اساس فلكسو تنظيم كنيم چرا كه مشخصات اصلي استاندارد 7G بر اساس مركبهاي افست است.مهمترين چيزي كه درباره 7G بايد دانست آن است كه 7G معجزه نميكند و قادر به كنترل فرايندهاي بيثبات نيست و نبود فرايندهاي رسمي كنترل كيفيت را جبران نميكند. اگر چاپخانه هر روز يك جور چاپ كند و اگر چاپخانه نتواند خصوصيات كاغذ مورد استفاده را بدست آورد استفاده از 7G نتيجه چنداني نخواهد داشت. به ياد داشته باشيد كه كاليبراسيون 7G به روش ساخت خاكستري يك سيستم چاپي توجه دارد و در حالي كه پايه چاپ خوب يك تصوير رنگي، درست چاپ شدن خاكستري است ولي اين مساله به عوامل ديگري نظير فام مركب
(Ink hue)، روپوشاني مركبها(Ink trapping) ، پشتپوشاني مركب(ink opacity) ، ترتيب چاپ مركبها(Ink sequence) و وضعيت بستر چاپشونده در جذب مركب (substrate absorbency) بستگي دارد و كنترل همه اين عوامل به ابزار ديگر مديريت رنگ نظير پروفيلهايICC و كاليبراسيون مبتني بر 7G بستگي دارد. ISOو 7G
7G بر استاندارد چاپ 2-12647ISO استوار است. زماني كه كميته گراكول براي اولين بار قصد تعريف پايههاي اين استاندارد را داشت براي تعريف ميزان خنثي بودن نواحي خاكستري و تناليته، از استاندارد 2-12647ISO استفاده كرد. متاسفانه در استانداردISO براي مفهوم كنتراست تن(Tonal contrast) و خاكستري خنثي (Neutral gray)تعريف مشخصي وجود نداشت و بدين لحاظ تحقيقات بيشتري در اين زمينه انجام شد تا اين نقاط مبهم را روشن كند. در اين تحقيقات تجربي، گزينههاي اتخاذ شده نه تنها در محدوده مجازISO بود، بلكه با چاپهاي انجام شده در نقاط مختلف دنيا كه بر اساس تكنولوژيCTP و كاغذهاي تعريف شده در استانداردISO انجام شده بود، همخواني داشت. تطابق رنگ ميان پروف و چاپ
7G مشخصهاي است هم براي نمونهگيري هم براي چاپ. در 7G براي ميزان خنثايي خاكستري و مركب از منحنيهاي يكساني براي چاپ و پروف استفاده ميشود. مادامي كه پروف و چاپ هر دو بر اساس 7G كاليبره شده باشند، مطمئن خواهيم بود كه تصاوير خاكستري بدون نياز به مديريت رنگ اضافي در نمونهگيري و چاپ يكسان خواهند بود. اين در حالي است كه در روش معمول كنترل به وسيله چاقي ترام به چنين تطابقي نخواهيم رسيد. ويژگي ممتاز ديگر 7G، تطابق پروف و چاپ از نظر كنتراست و بالانس نواحي بسيار لطيف و روشن تصوير و تنهاي خنثي است كه درصد ترام آنها زير 10 درصد است و در روشهاي كنترل متداول، معمولا بين چاپ و پروف اختلاف وجود دارد. پيادهسازي 7G
براي گنجاندن استاندارد 7G در يك گردش كار چهار مرحله لازم است: - كاليبره كردن پروف - كاليبره كردن چاپ - استفاده از پروفايلهايICC پايه 7G در پيش از چاپ
- كنترل چاپ بر اساس استاندارد 7G
كاليبره كردن نمونهگير هر نمونهگيري كه سازگار با استانداردهاي جديدSWOP و گراكول نسخه 2006 باشد با 7G نيز سازگار است. بعضي از نمونهگيريها را ميتوان با دستكاري منحنيكاليبراسيونCMYK در ريپ، مستقل از پروفايلهايICC يا مديريت رنگ با 7G سازگار كرد. اين مساله در مورد اغلب نمونهگيريهايAM و بعضي از نمونهگيريهاي جوهرافشان كه با ريپهاي معمول كار ميكنند، صدق ميكند.اغلب سيستمهاي كنترل از روي مونيتور(Soft proof) بر پايه سيستم مديريت رنگ و پروفايل مركب چاپ به تطابق ميان مونيتور و چاپ ميرسند. اين سيستمها قادر خواهند بود كه با تنظيم سيستم مديريت رنگ به تطابق لازم در 7G برسند.
كاليبره كردن چاپ از آنجايي كه منحني تون 7G بر اساس روش چاپ افست تجاري متداول ترسيم شده است، بعضي از چاپخانههاي افست در استفاده بيدردسر از آن موفق بوده و احتياجي به تنظيم منحني ريپ ندارند و اين در حالي است كه بقيه چاپخانهها ميبايست با استفاده از تجهيزات سختافزاري، كاغذ و ضخامت لايه مركب تعريف شده درISO و تنظيم دقيق منحني پليت به كاليبراسيون قابل قبول در 7G برسند. از آنجايي كه تنوع مواد مصرفي و مركب، ترام و پليت در فلكسو بسيار زياد است بنابراين براي هر نوع فلكسو به منحني پليت خاصي براي تطابق با 7G نياز است. اعمال پروفايلهاي 7G در پيش از چاپ
داشتن نمونهگيرها و چاپ منطبق با 7G زماني به درد ميخورد كه فايلهاي مورد استفاده همگي بر پايه 7G درست شده باشند. در مواقعي كه با فايلهاي به دست آمده از عكاسي ديجيتال روبهرو هستيم، اين سازگاري با تبديل فايلهايRGB به فايلهاي CMYK اي كه پروفايل اختصاصي آن از چاپ سازگار با 7G به دست آمده و يا به طور پيشفرض براي يك روش چاپي خاص تعريف شده باشد به دست ميآيد. پروفايلهاي 7G از قبل برايSWOP وGRACOL موجود است وFTA نوع اختصاصي آن را براي فلكسو ساخته است. در حالي كه اين پروفايلها براي بيشتر چاپهاي فلكسو قابل استفاده است ولي اگر از پليت، مركب، يا مواد مصرفي خاصي استفاده ميكنيد با استفاده از روشهاي تعريف شده در 7G به پروفايل اختصاصي مناسب خواهيد رسيد. كنترل 7G
بيشتر نوارهاي كنترل مورد استفاده در چاپ و نمونهگيرها شامل بخشهاي زير است كه با استفاده از اسپكتروفوتومتر قابل اندازهگيري است. 1) مقدار يا دانسيتهCIELab چهار رنگ اصليCMYK و تركيب دو رنگ آنها 2) دانسيته خنثي يا ميزان خنثي بودن خاكستري در ناحيه تنهاي روشنHR) ) 3) دانسيته خنثي يا ميزان خنثي بودن خاكستري در ناحيه تنهاي تيرهSC) )
4) دانسيته خنثي يا ميزان خنثي بودن خاكستري در ناحيه كنتراست تنهاي روشنHC) ) HR،HC وSC را ميتوان بر اساس مقاديرCIELab يا هر نوع واحد ديگري كه نشاندهنده دانسيتهCMY باشد اندازهگيري كرد. اندازههاي مورد هدف به نوع مركب، چاپ و حداكثر دانسيته خنثاي قابل چاپ، بستگي خواهد داشت.
برگرفته از مجله صنعت چاپ
نويسنده: دان هاچسون مترجم: مهندس خدايار صادقي منبع:FTA
مقاله 7G در فلكسو 7G اصطلاحي است كه به تازگي در صنعت چاپ مطرح شده و به معناي يك روش جديد كاليبراسيون است كه توسطIDEAlliance براي آخرين استانداردهايSWOP وت GRACOL دوين شده است. اگر چه از اولين نسخههاي آن بيش از دو سال نگذشته است اما مورد توجه بسياري از گروههايي قرار گرفته است كه به نوعي با تدوين استانداردهاي كيفيت چاپ در ارتباط هستند. از ميان اين گروهها به موسسه فني فلكسوگرافي(FTA) ميتوان اشاره كرد كه قصد دارد 7G را در چاپ فلكسو مورد استفاده قرار داده و در ويرايش چهارم استاندارد تخصصي اين موسسه(FIRST) مورد بهرهبرداري قرار دهد.
منشا ظهور 7Gايده 7G از عكاسي رنگي گرفته شده است. يعني تكنيكي كه در آن از يك نوار خاكستري براي تنظيم بالانس رنگ و ميزان نوردهي استفاده ميشود.با فرض اينكه چاپ يا اثر مركب بر روي كاغذ ادامه تكنيك عكاسي است، منطقي به نظر ميرسد كه از اصول عكاسي براي تنظيم و كاليبراسيون چاپ يا سيستمهاي نمونهگيري استفاده شود. مفهوم 7G و استفاده از آن به اوايل دهه 1980 برميگردد. زماني كه با استفاده از نمونهگيريهاي آنالوگ كرومالين از شركت دوپونت و ترانسفركي 3M (يا مچ پرينت كداك كنوني) مشغول كاليبره كردن فيلم اسكنرها بودم . متاسفانه نتيجه كار اين تجهيزات يكسان نبود و از نظر ميزان خنثي بودن نواحي خاكستري، دانسيته و كنتراست تفاوت داشت. بنابراين با دست بردن به منحنيهاي توليدCMYK سعي در يكسانسازي ظاهر خاكستري Gray appearance) )پروفهاي مختلف كرده و منحنيهاي فوق را در اسكنر ذخيره نمودم. به دنبال آن قادر به تهيه نمونههايي يكسان از يك اريژينال توسط نمونهگيرهاي مختلف شدم.
به سرعت به سمت اواخر دهه 90 يعني زمانيكه براي تهيه پروف و پرينت از دو گردش كار ديجيتال مختلف استفاده ميشده است حركت ميكنيم. در آن موقع شركتهاي توليدكننده نمونهگيرهاي ديجيتال توصيه ميكردند كه ريپهاي آنها را در حد يك چاقي ترام استاندارد كاليبره كنيم، ولي اين امر تضميني براي يكي شدن ميزان خنثي بودن نواحي خاكستري سيستمهاي مختلف و بر اساس متريالهاي مختلف نبود. در همين رابطه، چاپخانهداراني كه ازCTP استفاده ميكردند متوجه شدند كه تنظيم و ثابت نگه داشتن چاقي ترام به تنهايي باعث اطمينان خنثي بودن نواحي خاكستري و دانسيته خنثي(Neutral density) چاپ نميشود. در روزگاري كه از پليت و نمونهگيري آنالوگ استفاده ميكرديم، براي پاسخگويي به درخواست يكيشدن چاپ با نمونه، از فيلم يكسان در پروسه چاپ و نمونهگيري استفاده ميشد. بدين ترتيب هر نوع اشكال در فيلم اثر خود را به طور يكسان در نمونه و چاپ ميگذاشت و در نتيجه ميزان انطباق اين دو قابل قبول بود. اما امروز مساله كمي پيچيدهتر از گذشته است چرا كه هر روش توليد خروجي اعم از نمونهگيري و چاپ از مسير مستقلي برخوردار است و بنابراين با مشكل جديدي روبرو ميشويم. براي حل اين مساله از روش قديمي كاليبره كردن اسكنر خود استفاده ميكنيم كه راه سادهاي براي انطباق چاپ با هر نوع سيستم نمونهگيري و برعكس به شمار ميرود. تنها مشكل اين روش آن است كه هر چند خاكستري خنثي و يكدست تن بهتري ميدهد، ولي چاقي ترام پيش آمده به طور معمول با پيشفرض سازندگان نمونهگيرها و ماشينآلات چاپ تفاوت دارد و در نتيجه همگان به سادگي بر كارآمدي آن صحه نميگذارند. در سال 2003 كميته گراكول به اين فكر افتاد كه دادههاي استاندارد 004DTR خود را كه در مورد چاپ رول تجاري بود، بهبود بخشد و تصميم گرفت كه روش جديد را آزمايش كند. اين كميته ابتدا از يك مجموعه پليت كاليبره نشده بر اساس دانسيتههاي استانداردISO چاپ گرفت. سپس دو سري پليت جديد يكي بر اساس چاقي ترام متداول و دومي را بر اساس منحني از پيش تعريف شده دانسيته چاپ(NPDC) و بر اساس عامل خاكستري خنثي توليد كرد. جاي تعجب نبود كه روش استفاده از عامل خاكستري پيروز شد.
گراكول به اين فرايند جديد نام 7G داد.G به نمايندگي از كلمه gray (به معناي خاكستري) و 7 به نمايندگي از 7 مقدار تعيين شده براي مركبهاي تنپلات در استاندارد 2-12647ISO است. كميتهSWOP نيز 7G را مورد تاييد قرار داده و سرانجام هر دو كميته گراكول وSWOP ، شاخص چاقي ترام را به رتبه دوم اهميت سقوط دادند و منحنيها و مشخصات خود را بر روش 7G استوار كردند. 7G چيست؟
7G روش جديدي است براي كاليبره كردن و كنترل فرآيند چاپ چهار رنگ. در اين روش به جاي اندازهگيري نوارهاي رنگ متناظر با هر يك از چهار رنگ، تنها به اندازهگيري دو نوار خاكستري بسنده ميشود كه يكي تنها توسط مركب مشكي خالص چاپ شده است و ديگري بر اساس نسبتهاي خالصي از رنگهاي.CMY اين نوارهاي كنترل بر اساس مقادير دانسيته خنثي(Neutral density value) اندازهگيري ميشوند. ميزان خنثي بودن خاكستري يا در مرحله چاپ و يا با استفاده از RIP تنظيم ميشود. چاپخانهها يا واحدهاي پيش از چاپ به چهار دليل بهتر است كه از 7G استفاده كنند:1) كاليبره كردن ماشين چاپ به گونهاي كه بتوان به يك خاكستري ثابت و يكسان رسيد. 2) كاليبره كردن يك سيستم نمونهگيري به گونهاي كه بتوان به يك خاكستري ثابت و يكسان رسيد.
3) كنترل شرايط چاپ يك ماشين چاپ به گونهاي كه از يك چاپ به چاپ ديگر نتايج تغيير نكند. 4) كنترل شرايط نمونهگيري يك نمونهگير به گونهاي كه از يك چاپ به چاپ ديگر نتايج تغيير نكند. حسن استفاده اصلي 7G رسيدن به يكدستي بيشتر نسبت به روش متداول اندازهگيري و كنترل چاقي ترام است. به عبارت ديگر چاقي ترام عامل كافي براي كنترل ظاهر يك كار چاپي نيست، چرا كه در اين روش به عوامل ديگري نظير فام مركب (Ink hue) ، ضخامت لايه مركب و همپوشاني توجه نميشود.
فايده 7G در استانداردهاي چاپ 7G شامل پيشنهاداتي است كه با رعايت آنها از طرف استانداردها و مشخصات جديد چاپ به درجهاي از مشتركات ظاهري خواهيم رسيد. تمامي استانداردهاي فني چاپ كه سازگار با 7G باشد، از نظر ظاهر خاكستري ما را به يك نتيجه هدايت خواهند كرد. معناي اين جمله آن است كه هر چند كيفيت چاپ روزنامه يا چاپ تجاري يكسان نيست، ولي اگر يك فايلCMYK كه با مشخصات 7 Gتهيه شده است، به طور تصادفي به جاي روزنامه با روش چاپ تجاري يا برعكس چاپ شود، تقريبا به نتايج قابل قبولي خواهيم رسيد و اگرچه ممكن است ايدهآل نباشد ولي حداقل از نظر ميزان خنثي بودن خاكستري و كنتراست قابل قبول است. در مواقعي كه منشاCMYK روشن نيست چنين خاصيتي بسيار مفيد به نظر ميرسد.نسخه 2006 استانداردSWOP و نسخه 2006 گراكول اولين استانداردهاي چاپ در تاريخ هستند كه به قصد قبلي از ظاهر خاكستري يكسان تبعيت ميكنند و مشترياني كه تجربه كار را با اين استانداردها دارند، اذعان ميدارند كه با خيال راحتتري ميتوانند فايلهاي يكساني را براي اهداف چاپي مختلف بهكار گيرند، نمونهگيري منطبقتري دارند و ماشين چاپهاي آنها سريعتر به حالت تنظيم ميرسند.
دانستن چه چيزي لازم است؟ اصل روش 7G در مورد هر نوع روش چاپCMYK قابل اعمال است، اما در مورد چاپ فلكسو براي رسيدن به ترامهاي خيلي ريز مستلزم كمي تغيير است و لازم است كه مشخصات مركب اين استاندارد را بر اساس فلكسو تنظيم كنيم چرا كه مشخصات اصلي استاندارد 7G بر اساس مركبهاي افست است.مهمترين چيزي كه درباره 7G بايد دانست آن است كه 7G معجزه نميكند و قادر به كنترل فرايندهاي بيثبات نيست و نبود فرايندهاي رسمي كنترل كيفيت را جبران نميكند. اگر چاپخانه هر روز يك جور چاپ كند و اگر چاپخانه نتواند خصوصيات كاغذ مورد استفاده را بدست آورد استفاده از 7G نتيجه چنداني نخواهد داشت. به ياد داشته باشيد كه كاليبراسيون 7G به روش ساخت خاكستري يك سيستم چاپي توجه دارد و در حالي كه پايه چاپ خوب يك تصوير رنگي، درست چاپ شدن خاكستري است ولي اين مساله به عوامل ديگري نظير فام مركب
(Ink hue)، روپوشاني مركبها(Ink trapping) ، پشتپوشاني مركب(ink opacity) ، ترتيب چاپ مركبها(Ink sequence) و وضعيت بستر چاپشونده در جذب مركب (substrate absorbency) بستگي دارد و كنترل همه اين عوامل به ابزار ديگر مديريت رنگ نظير پروفيلهايICC و كاليبراسيون مبتني بر 7G بستگي دارد. ISOو 7G
7G بر استاندارد چاپ 2-12647ISO استوار است. زماني كه كميته گراكول براي اولين بار قصد تعريف پايههاي اين استاندارد را داشت براي تعريف ميزان خنثي بودن نواحي خاكستري و تناليته، از استاندارد 2-12647ISO استفاده كرد. متاسفانه در استانداردISO براي مفهوم كنتراست تن(Tonal contrast) و خاكستري خنثي (Neutral gray)تعريف مشخصي وجود نداشت و بدين لحاظ تحقيقات بيشتري در اين زمينه انجام شد تا اين نقاط مبهم را روشن كند. در اين تحقيقات تجربي، گزينههاي اتخاذ شده نه تنها در محدوده مجازISO بود، بلكه با چاپهاي انجام شده در نقاط مختلف دنيا كه بر اساس تكنولوژيCTP و كاغذهاي تعريف شده در استانداردISO انجام شده بود، همخواني داشت. تطابق رنگ ميان پروف و چاپ
7G مشخصهاي است هم براي نمونهگيري هم براي چاپ. در 7G براي ميزان خنثايي خاكستري و مركب از منحنيهاي يكساني براي چاپ و پروف استفاده ميشود. مادامي كه پروف و چاپ هر دو بر اساس 7G كاليبره شده باشند، مطمئن خواهيم بود كه تصاوير خاكستري بدون نياز به مديريت رنگ اضافي در نمونهگيري و چاپ يكسان خواهند بود. اين در حالي است كه در روش معمول كنترل به وسيله چاقي ترام به چنين تطابقي نخواهيم رسيد. ويژگي ممتاز ديگر 7G، تطابق پروف و چاپ از نظر كنتراست و بالانس نواحي بسيار لطيف و روشن تصوير و تنهاي خنثي است كه درصد ترام آنها زير 10 درصد است و در روشهاي كنترل متداول، معمولا بين چاپ و پروف اختلاف وجود دارد. پيادهسازي 7G
براي گنجاندن استاندارد 7G در يك گردش كار چهار مرحله لازم است: - كاليبره كردن پروف - كاليبره كردن چاپ - استفاده از پروفايلهايICC پايه 7G در پيش از چاپ
- كنترل چاپ بر اساس استاندارد 7G
كاليبره كردن نمونهگير هر نمونهگيري كه سازگار با استانداردهاي جديدSWOP و گراكول نسخه 2006 باشد با 7G نيز سازگار است. بعضي از نمونهگيريها را ميتوان با دستكاري منحنيكاليبراسيونCMYK در ريپ، مستقل از پروفايلهايICC يا مديريت رنگ با 7G سازگار كرد. اين مساله در مورد اغلب نمونهگيريهايAM و بعضي از نمونهگيريهاي جوهرافشان كه با ريپهاي معمول كار ميكنند، صدق ميكند.اغلب سيستمهاي كنترل از روي مونيتور(Soft proof) بر پايه سيستم مديريت رنگ و پروفايل مركب چاپ به تطابق ميان مونيتور و چاپ ميرسند. اين سيستمها قادر خواهند بود كه با تنظيم سيستم مديريت رنگ به تطابق لازم در 7G برسند.
كاليبره كردن چاپ از آنجايي كه منحني تون 7G بر اساس روش چاپ افست تجاري متداول ترسيم شده است، بعضي از چاپخانههاي افست در استفاده بيدردسر از آن موفق بوده و احتياجي به تنظيم منحني ريپ ندارند و اين در حالي است كه بقيه چاپخانهها ميبايست با استفاده از تجهيزات سختافزاري، كاغذ و ضخامت لايه مركب تعريف شده درISO و تنظيم دقيق منحني پليت به كاليبراسيون قابل قبول در 7G برسند. از آنجايي كه تنوع مواد مصرفي و مركب، ترام و پليت در فلكسو بسيار زياد است بنابراين براي هر نوع فلكسو به منحني پليت خاصي براي تطابق با 7G نياز است. اعمال پروفايلهاي 7G در پيش از چاپ
داشتن نمونهگيرها و چاپ منطبق با 7G زماني به درد ميخورد كه فايلهاي مورد استفاده همگي بر پايه 7G درست شده باشند. در مواقعي كه با فايلهاي به دست آمده از عكاسي ديجيتال روبهرو هستيم، اين سازگاري با تبديل فايلهايRGB به فايلهاي CMYK اي كه پروفايل اختصاصي آن از چاپ سازگار با 7G به دست آمده و يا به طور پيشفرض براي يك روش چاپي خاص تعريف شده باشد به دست ميآيد. پروفايلهاي 7G از قبل برايSWOP وGRACOL موجود است وFTA نوع اختصاصي آن را براي فلكسو ساخته است. در حالي كه اين پروفايلها براي بيشتر چاپهاي فلكسو قابل استفاده است ولي اگر از پليت، مركب، يا مواد مصرفي خاصي استفاده ميكنيد با استفاده از روشهاي تعريف شده در 7G به پروفايل اختصاصي مناسب خواهيد رسيد. كنترل 7G
بيشتر نوارهاي كنترل مورد استفاده در چاپ و نمونهگيرها شامل بخشهاي زير است كه با استفاده از اسپكتروفوتومتر قابل اندازهگيري است. 1) مقدار يا دانسيتهCIELab چهار رنگ اصليCMYK و تركيب دو رنگ آنها 2) دانسيته خنثي يا ميزان خنثي بودن خاكستري در ناحيه تنهاي روشنHR) ) 3) دانسيته خنثي يا ميزان خنثي بودن خاكستري در ناحيه تنهاي تيرهSC) )
4) دانسيته خنثي يا ميزان خنثي بودن خاكستري در ناحيه كنتراست تنهاي روشنHC) ) HR،HC وSC را ميتوان بر اساس مقاديرCIELab يا هر نوع واحد ديگري كه نشاندهنده دانسيتهCMY باشد اندازهگيري كرد. اندازههاي مورد هدف به نوع مركب، چاپ و حداكثر دانسيته خنثاي قابل چاپ، بستگي خواهد داشت.
برگرفته از مجله صنعت چاپ
نويسنده: دان هاچسون مترجم: مهندس خدايار صادقي منبع:FTA