sunyboy
07-30-2009, 02:13 AM
محققان موفق به ساخت ویلچری شدهاند که با دستورات ذهنی فرد کاربر قادر به حرکت است
با ساخت این ویلچر افراد فلج از این پس میتوانند تنها با نیت رفتن به هر مکانی که در نظر دارند، به همان سمت حرکت کنند. «خاویر مینگوئز»، مسئول تیم تحقیقاتی دانشگاه «زاراگوزا» اسپانیا میگوید: این ویلچر رباتیکی مخصوص افرادی که ناتواناییهای شدید عصبی- عضلانی دارند طراحی شده که میتواند حتی در مکانهای بسیار شلوغ یا ناشناخته نیز حرکت کند.
برای حرکت دادن ویلچر، فرد استفاده کننده باید روی یکی از نقاط موجود در نقشه 3 بعدی که محیط اطراف را نشان میدهد، تمرکز کند. این نقشه روی صفحهای که در جلوی صندلی نصب شده، قرار دارد.
فرد فلج کلاهی روی سر خود میگذارد که روی آن 16 الکترود قرارگرفته است. حین اینکه فرد در حال کاویدن نقشه است، نقاط آبی رنگی بهترتیب روشن و خاموش میشوند، این نقاط چشمکزن نوسانهایی در مغز ایجاد میکنند که توسط الکترودها شناسایی میشوند.
رایانه نقاط خاموش و روشن شده را با فعالیت مغزی فرد مقایسه کرده و هنگامی که نقطهای با آن نوسانات تطبیق پیدا کرد آنرا بهعنوان مقصد حرکت تعیین میکند.
برای به وجودآمدن تصویر 3 بعدی، صفحه لیزری در جلوی صندلی تعبیه شده که بهطور دائم محیط اطراف را اسکن و تصاویر را برحسب مکان مورد نظر به روز میکند.
همچنین سنسورهایی روی چرخها نصب شده که تعداد دوران چرخها را محاسبه کرده و علاوه برآن مکانی را که در آن ویلچر در حال حرکت است شناسایی میکند. بدینترتیب ویلچر با استفاده از نقشه به سمت مقصد حرکت میکند بدون آنکه به مانعی برخورد کند.
در سال2006 این تیم تحقیقاتی با انجام آزمایشی ثابت کردند که یک کودک فلجمغزی نیز میتواند با استفاده از صفحه لمسی که در نمونه اولیه این ویلچر قرار داشت حتی در مکانهای بسیار شلوغ مانند مدرسه بهراحتی حرکت کند.
این نخستین ویلچری نیست که توسط امواج مغزی
کنترل میشود، اما تنها نوع آن است که علاوه بر کنترل ذهنی، بیدرنگ و بدون ثانیهای تاخیر جهت یابی میکند و هیچگونه اختلافی در تعیین جهت آن نیز به وجود نمیآید.
اما شاید تنها مشکل این ویلچر ژلهای مرطوبی است که الکترودها را به کلاه مخصوص وصل میکند، چرا که پس از گذشت چند ساعت شروع به خشک شدن میکند و کیفیت عملکرد دستگاه را پایین میآورد.
تیم تحقیقاتی «مینگوئز» از این مشکل آگاهی دارند و درصدد پیدا کردن راه جایگزینی برای وصل کردن الکترودها به کلاه هستند. آنها همچنین در تلاشند تا واکنش دستگاه به دستورات ذهنی فرد را افزایش دهند بدون آنکه در صحت و درستی واکنشها خللی وارد شود.
با ساخت این ویلچر افراد فلج از این پس میتوانند تنها با نیت رفتن به هر مکانی که در نظر دارند، به همان سمت حرکت کنند. «خاویر مینگوئز»، مسئول تیم تحقیقاتی دانشگاه «زاراگوزا» اسپانیا میگوید: این ویلچر رباتیکی مخصوص افرادی که ناتواناییهای شدید عصبی- عضلانی دارند طراحی شده که میتواند حتی در مکانهای بسیار شلوغ یا ناشناخته نیز حرکت کند.
برای حرکت دادن ویلچر، فرد استفاده کننده باید روی یکی از نقاط موجود در نقشه 3 بعدی که محیط اطراف را نشان میدهد، تمرکز کند. این نقشه روی صفحهای که در جلوی صندلی نصب شده، قرار دارد.
فرد فلج کلاهی روی سر خود میگذارد که روی آن 16 الکترود قرارگرفته است. حین اینکه فرد در حال کاویدن نقشه است، نقاط آبی رنگی بهترتیب روشن و خاموش میشوند، این نقاط چشمکزن نوسانهایی در مغز ایجاد میکنند که توسط الکترودها شناسایی میشوند.
رایانه نقاط خاموش و روشن شده را با فعالیت مغزی فرد مقایسه کرده و هنگامی که نقطهای با آن نوسانات تطبیق پیدا کرد آنرا بهعنوان مقصد حرکت تعیین میکند.
برای به وجودآمدن تصویر 3 بعدی، صفحه لیزری در جلوی صندلی تعبیه شده که بهطور دائم محیط اطراف را اسکن و تصاویر را برحسب مکان مورد نظر به روز میکند.
همچنین سنسورهایی روی چرخها نصب شده که تعداد دوران چرخها را محاسبه کرده و علاوه برآن مکانی را که در آن ویلچر در حال حرکت است شناسایی میکند. بدینترتیب ویلچر با استفاده از نقشه به سمت مقصد حرکت میکند بدون آنکه به مانعی برخورد کند.
در سال2006 این تیم تحقیقاتی با انجام آزمایشی ثابت کردند که یک کودک فلجمغزی نیز میتواند با استفاده از صفحه لمسی که در نمونه اولیه این ویلچر قرار داشت حتی در مکانهای بسیار شلوغ مانند مدرسه بهراحتی حرکت کند.
این نخستین ویلچری نیست که توسط امواج مغزی
کنترل میشود، اما تنها نوع آن است که علاوه بر کنترل ذهنی، بیدرنگ و بدون ثانیهای تاخیر جهت یابی میکند و هیچگونه اختلافی در تعیین جهت آن نیز به وجود نمیآید.
اما شاید تنها مشکل این ویلچر ژلهای مرطوبی است که الکترودها را به کلاه مخصوص وصل میکند، چرا که پس از گذشت چند ساعت شروع به خشک شدن میکند و کیفیت عملکرد دستگاه را پایین میآورد.
تیم تحقیقاتی «مینگوئز» از این مشکل آگاهی دارند و درصدد پیدا کردن راه جایگزینی برای وصل کردن الکترودها به کلاه هستند. آنها همچنین در تلاشند تا واکنش دستگاه به دستورات ذهنی فرد را افزایش دهند بدون آنکه در صحت و درستی واکنشها خللی وارد شود.