PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نشانه ها



Borna66
07-27-2009, 03:43 PM
واژه‌ها و نشانه‌ها

استاد عبدالرضا چارئی (http://www.chareie.com/default.php) درباره این موضوع و نیز واژه‌های تخصصی این حوزه به تفصیل سخن گفته است. چارئی متولد 1335 و دانش‌آموخته دانشکده هنرهای زیبا و دانشگاه تربیت مدرس است. از 1355 تاکنون نمایشگاههای متعددی از آثار خوشنویسی و گرافیک این هنرمند برگزار شده و اینک عضو هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه شاهد است. این گفتار بخشی از گفتگویی است که پیش‌تر در سومین کتاب سال گرافیک دانشجویی (نشانه) (http://www.rasm.ir/default.asp?Aid=729) به چاپ رسیده است:

چه تعریف جامع و مانعی می‌توان از نشانه ارائه داد؟
هویت فردی و گروهی اشخاص و سازمان‌ها به لحاظ نوع فعالیت که رمزگونه نمایش داده می‌شود ، نشانه نام دارد. در واقع نشانه واژه‌ایست فارسی برای اصطلاح فرنگی"sign " که ترجمه تحت‌اللفظی علامت ، اثر ، اشاره ، آیت و بالاخره امضاء اطلاق می‌شود. از این دست اصطلاحات فرنگی که وارد زبان فارسی شده‌اند ، بسیارند. اما به لحاظ تخصصی عملکرد آن تاکنون توضیح داده نشده است. اصطلاحاتی مانندmaster head , the emblem , symbol , signet , signal , trade mark , masthhead و بسیاری اصطلاحات.

یکی از دسته‌بندی‌های اولیه ، نشانه را به نوشتاری و غیرنوشتاری تقسیم می‌کند. در این باره چه نظری دارید؟
حقیقت این است که در هیچ کتاب تخصصی گرافیک ، تقسیم‌بندی جامع و کاملی از ساماندهی نشانه ارائه نشده است و آنچه را که امروز بطور مختصر ارائه می‌دهم ، ابتدای راه نشانه است. چرا که با ظهور تکنولوژی و پدیده‌های نو در گرافیک ، نشانه‌ها تغییر ماهیت می‌دهند و اساسا عملکردی ویژه خواهند داشت. اصطلاحاتی مانند touch graphic , moving type , mascot و بسیاری اصطلاحات تازه دیگر که سوغات فرنگ است ، باید در فرهنگ فارسی رویکردی مناسب داشته باشد و این میسر نمی‌گردد ، مگر به همت متخصصان امور گرافیک.
سال 1366 در پایان دوره دانشجویی کارشناسی گرافیک ، تحقیقاتم را شروع کردم که در سال 1367 پایان‌نامه تحصیلی دوره کارشناسی‌ام را تحت عنوان " بررسی نشانه‌های معاصر ایران " ارائه کردم. در آن پژوهش ، نخستین تقسیم‌بندی نشانه را به مخاطبان آن زمان معرفی کردم. اما امروز ، نشانه‌ها با توجه به صنعت و تکنولوژی متحول شده‌اند و پدیده‌های نوینی مطرح شده است. سال 1367 در پایان‌نامه‌ام به این اصطلاحات اشاره کرده‌ام :


Sign : نشان ، علامت ، اثر ، اشاره ، آیت ، اشاره‌کردن و امضاء
Signal : علامت ، راهنما ، اخطار ، مخابره ، برجسته
Signet : مهر ، خاتم ، الگوهای قابل تکثیر
Symbol : نشان ، رمز ، نماد
Symbolize : نشان چیزی بودن ، با علائم نشان‌دادن
The emblem : علامت ، رمز ، هویت مملکتی
Pattern : نمونه، الگو ، طرح ، نقشه ، نمونه‌ساختن
Master head : سرتیتر ، نشان مهم ، سرعنوان
Trademark : نشان تجاری ، بازرگانی ، صنعتی ، مشخصات کالا
Lable : برچسب ، نشان‌کردن ، نامیدن ، طبقه‌بندی کردن
Coats of arms : نشان برای مملکت ، مکان ، خانواده و شرکت‌ها
Signal : با ثبت خطی : مانند کُد مورس (تلگراف)
Signal : با ثبت سطحی : مانند علائم راهنمایی و رانندگی
Signal : با ثبت سه‌بعدی : مانند مجسمه ، حروف برجسته ویژه نابینایان (Braille)
Signal : با منابع پانچ (سوراخ‌دار) در کامپیوتر
Heraldics : نشانه‌های مملکتی به ویژه امور نظامی
Iso type : سیستم جهانی تعلیماتی یا آموزشی(نوعی استاندارد جهانی)
Din : نوعی استاندارد جهانی ارائه شده توسط آلمان

اما امروز به لحاظ تخصصی ، تقسیم‌بندی نشانه مفصل‌تر گردیده است. به ویژه که تکنولوژی هم به همراه سوغات اصطلاحات فرنگی ، سهم به سزایی در پدیده‌های نو گرافیک در بخش نشانه‌ها را به خود اختصاص می‌دهد. اصطلاحات وارداتی فرنگی نظیر :


Calligraphy : خطاطی
Type setting : خوشنویسی
Type face : تعیین نوع فونت(قلم)
Fontography : طراحی فونت(قلم) برای چاپ و تکثیر
Typography : حساس نمودن حروف(سنتی و تکنولوژیک)

اما اصطلاحاتی که امروز نظیر monogram (حرفی) یا logo type مطرح می‌شود ، در واقع تمام موارد گفته شده را در برمی‌گیرد. ولی مشخصه اجرایی آن دامنه عملکرد آنست. اگر از حروف اول نام یا فامیل به صورت همزمان استفاده کنید ، در هر زبان و یا در هر نوع الفبایی به آنmonogram می‌گویند. در حالی که در اصطلاح عموم ‌، مونوگرام به اشتباه نوعی نشانه نوشتاری معرفی می‌شود که یک نحوه اجرایی و یا خلاصه‌نویسی از یک نشانه نوشتاری است. برعکس آن logotypeیک اصطلاح اجرایی برای عملکرد "کلمه" بصورت طراحی کامل است. بطور مثال بنویسید: "ایران" ، این یک کلمه است که با هر خطی می‌تواند نوشته شود. نحوه برخورد اجرایی آن logo type است. در حقیقت این دو اصطلاح نحوه اجرایی ، مفرد دیدن یک واژه یا ترکیبی نگاه کردن آن واژه است. که در واقع هویتی رمزگونه برای سازمان و یا اشخاص می‌تواند باشد.
اصطلاحات دیگری نظیر inscription ، monotype و ارزش‌هایی که به یک خط و یا عدد و حروف داده می‌شود ، دامنه عملکرد طراحی نشانه نوشتاری را مطرح می‌نماید. در بین عوام به هر نوع نوشته چه برای عنوان مجله یا روزنامه که معرف یک سازمان یا معرف اشخاص حقیقی باشدlogo گفته می‌شود. در حالی‌که دامنه فعالیت‌ها برای سازمان ، افراد و رسانه‌ها متفاوت است.
اصطلاحاتی نظیرcustom logo ،symbol logo ، silhouette logos ، letter head ، lettering ، letter heads ، typcoon graphics را چگونه باید تفسیر نمود و دامنه عملکرد آن چگونه باید معرفی شود؟ اینها بخشی از مطالبی است که در کتاب "تایپوگرافی و منظر معنا " توضیح داده‌ام.

تقسیم‌بندی نشانه‌های نوشتاری به چه صورتی است؟
در بخش نمادها که شما آنرا نشانه‌های تصویری می‌نامید ، اساسا آنچه که به لحاظ تصویری آشکارکننده هویت می‌شود ، واژه‌ایست که در اصطلاح فرنگی به آن symbol و به فارسی نماد گفته می‌شود. نماد صرفا iconic یعنی نگاشتاری است و عاری از نوشته ، که نگاشتار آن به طور کلی یا تصویری صرف هستند یا نمایشی هندسی دارند ، که از آنها به pictogram (تصویری صرف) و geometric (هندسی)یاد می‌شود. اما ماجرا به همین ختم نمی‌شود. نگاشتارهای پیکتوگرافیک یا پیکتوگرام به اشکال دیگری خود را معرفی می‌نمایند. پیکتوگرام با شمایل انسانی ، حیوانی ، ابزاری ، گیاهی و کتابتی که به شکل کلی مطرح میگردند:
الف. هندسی با قالب‌های (مثلث ، مربع ، دایره) یا طرح گنجایشی
ب. ارگانیک (سازمانی)
ج. سیّال ( نمادهای آزاد و رها مثل ابر، آب، . . .)
در ارتباط با نمادهای geometric یا هندسی صرف ، ورود نمادهای حیوانی ، انسانی ، گیاهی و کتابتی جایی ندارند و نمادها در طرح‌های ظرفیتی مثلث ، مربع و دایره و فروع آن خلاصه می‌شوند. در فاصله بین پیکتوگرام ها و ژئومتریک‌ها ، طرح نوین سه‌بعدی دیگری نمایان شده است که زائیده تکنولوژی است و آن اصطلاح فرنگی وارداتی دیگری است به نام " mascot " (نشانه‌های سه‌بعدی ارزشی). در واقع نوعی نشانه سه‌بعدی که وظیفه‌اش شخصیت‌پردازی است و در آن موضوعات انسان و حیوان به صورت سمبلیک مطرح می‌شود. در تلفیق نمادها و نشانه‌ها، اصطلاح دیگری بنام logo mixete وجود دارد که می‌تواند نمادها و نشانه‌ها را در تکامل یکدیگر نشان دهد و عبارت mascot یا mascot logo و یا cartoon logo با ویژگی‌های قراردادی ، بادکنکی ، آبی ، انسانی ، حیوانی و موضوعی ، واژه‌هایی نیستند که به راحتی بتوان از آنها استفاده نمو د، بلکه حیطه عملکرد و رویکردهای هر کدام تعیین‌کننده نوع خدمات ، فعالیت و در یک کلام هویت عملکردی آن است.

ملاک گونه‌شناسی نشانه‌ها ، کاربردها آنهاست یا صرفا مباحث تئوریک و واژه‌شناسی مطرح می‌شود؟مباحث تئوریک راجع به نشانه ، اساسا دامنه عملکرد نشانه را بیان می‌کند. کاربرد آن نشانه را در حیطه فعالیت آشکار می‌سازد. اینطور نیست که در طراحی گرافیک ، اصطلاحی به کار برده شود و به اشتباه به همه موارد طراحی نشانه اطلاق شود.

مرز طراحی حروف و طراحی نشانه‌های نوشتاری کجاست؟
بین طراحی حروف و نشانه نوشتاری مرزی وجود ندارد. طراحی حروف ، فونداسیون نشانه نوشتاری است و چارچوب و اسکلت اصلی آن است، بدون آن نشانه نوشتاری ، وجود خارجی نخواهد داشت. به هر حال در طراحی نشانه نوشتاری انعطاف‌هایی برای نوشتن ترکیب و مفردات حروف وجود دارد که در طراحی حروف ، قواعد خشک ، هندسی و ریاضی‌گونه است.

درباره تایپوگرافی و واژه‌های هم‌عرض آن، که این روزها در این باره زیاد بحث می‌شود ، نظرتان چیست؟
در ارتباط با تایپوگرافی مایلم از پیشگامان تایپوگرافی در فرنگ یادی شود و نظرات آنها که به حق تعهد به امر تایپوگرافی دارند ، آشنا شویم. میلتون گلیزر " Milton glaser " تایپوگرافی را عنصر بااهمیت در آثار گرافیکی معرفی می‌کند و مرز گرافیک و نقاشی را تایپوگرافی می‌داند.
پل راند " poul rand " تایپوگرافی را یک موضوع ملی نمی‌داند ، بلکه آن را حساسیت بخشیدن به فرم و محتوا معرفی می‌کند. سوزان کیسی " susan casey " موضوع را در تایپو گرافی اصل می‌داند ، نه تزئین. او علاقه‌مند به طراحی حروفی است که در آن معنا انتقال یابد. اریک اسپیکرمن " erik spiekerman " تایپوگرافی را زبان مشهود ، نجوا ، فریاد ، آواز ، گفتگو ، ناله و خنده می‌داند و معتقد است به تعداد همه بیان‌ها و آواها ، به طراحی فونت نیاز داریم. هربرت فردریک لوبالین ، تایپوگرافی را یک مفهوم مکانیکی از چیدن کلمات روی صفحه نمی‌داند و از آن به عنوان ابزاری خلاق ، گویا در دستان طراح با تخیلی قوی و قدرتمند معرفی می‌نماید و الفبای طراحی شده در تایپوگرافی را ساختاری شگفت‌انگیز و مظهر یک فرهنگ می‌داند. اساسا تایپوگرافی یا "خط‌نگاری" را از منظرهای متفاوت می‌توان مورد بررسی قرار داد و با نگاهی تخصصی ، حیطه عملکردی آن را نشان داد. قطعا تایپوگرافی در هر سرزمینی با باورهای آن دیار همخوانی دارد. بطور مثال تایپوگرافی ژاپن ، ویژگی‌های فرهنگ ژاپن را خواهد داشت. اما اشتراک در معنا ، نیاز به یک زبان مشترک دارد. توجیه و به عبارتی ترجمه آن ناگزیر بومی خواهد بود. این مبحث آخر ، همان مطالبی است که در کتاب "تایپوگرافی و منظر معنا" به آن پرداخته‌ام.