توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روز مبعث، روز میلاد ارزشها مبارک
Borna66
07-19-2009, 12:51 AM
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافهگرایی، هوسپرستی و جهلپیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفههاست؛ عاطفههایی که در رقص شمشیرها زخمی میشد و در جنگل نیزهها جان میباخت. آنروزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک میخفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالتها، جان به بارش تیرها میدادند و زنان بیپناه، در بند اسارت میزیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت میخلید و چه زخمهایی دل عاطفهها را میخَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوتها و شرارتها بود؛ روز مرگ کرامتهایی که به پای بتها قربانی میشد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستشهای ناروا بود.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgسالـروز بعثـت خجستـهhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgپیام آور فضیلت و نـزول دین رحمت وhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgگسترش هستی از عطر گـل محمـدی بر پیروان خاتمhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgحضرت محمـد مصطفـی (ص)http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
تبریک و تهنیت بـاد فرارسيدن اين روز بزرگ و فرخنده بر تمام دوستان گلم و هم باشگاهيان عزيزم
Borna66
07-19-2009, 12:52 AM
روز مبعث، روز میلاد ارزشهاست؛ ارزشهایی که زنده به گور میشد و اصالتهایی که در بستر احتضار رو به خاموشی میرفت. در آن روز، بذر عشق و مهرورزیدن و مهربان زیستن در دشت تفتیده دلها پاشیده شد و هزاران هزار گل عاطفه از آن رویید. لبخند بر لبها نشستدست گرم نوازش بر سر یتیمان کشیده شد. شمشیرهای خشونت زنگار گرفت و سفره محبت آغوش گشود. نوع دوستی بنیاد یافت و کینهتوزی جان باخت. از چشمه چشمها مهر جوشید و در دریای سینهها عشق خروشید. زندگی زیبا و بودنْ تماشایی شد. روز مبعث، روز بارش برکت، روز سرافرازی انسان، روز برآمدن آوازهای سپید و روز بوسه زدن بر چهره خورشید، بر همه جهانیان مبارک باد.
http://pnu-club.com/imported/2009/07/1037.jpg
راز خلقت زمین
آن شب، «زمزم» زمزمه شادی داشت و «مروه» در تماشای صفای یار بود و کعبه در طواف فرشتگان، که از حریمخدا محرمی به حرم پا نهاد که صفایش مروه و شعورش مشعر و عرفانش عرفات را به شگفتی مینشاند. او از سمت «صفا» آمده بود و «سعی» بر وفا کردن به «عهد» ازلی داشت. بعد از او «منا» مذبح منیَّتْ بود. او یاد داد که با سنگریزههای برائت، بتهای درون و برون را «رمی» کنیم و عرفان عرفات را بیابیم. او اندیشهها را به ضیافت معرفت میبرد و دلهای عاشق را با پای «هروله» به سوی صحرای نیاز میکشاند. سلام ساکنان سماوات و زمین بر او باد که مباهات آفرینش بود و راز خلقت کائنات.
پرچمدار عدالت
ابر سیاه فساد و گناه، بر آسمان جهان، سایه افکنده بود. عواطف انسانی پایمال شده بود. بتهایی از جنس بشر، اما بیرحم، حاکمان ملّتها بودند و بتهایی از سنگ و چوب مظهر پرستش.
نه نسیم عدالتی میوزید و نه زلال مهر و عطوفتی جاری بود. صدایی جز چکاچک شمشیرها و نعرههای جاهلیّتِ موهوم، همراه با آخرین نالههای دخترکانی معصوم، که زنده زنده به گور میرفتند، شنیده نمیشد. در چنین فضایی مخوف، محمّد صلیاللهعلیهوآلهوس �م ظهور کرد تا انسان را به چشمههای هدایت و انسانیّت رهنمون باشد. آمده بود تا با شعار آزادی، برابری و برادری، انسانهای تحت ستم را از سلطه جبّاران و ستمگران برهاند و چنین نیز شد. در اندک زمانی تعالیم آن حضرت، همراه با آیات جانبخش قرآن، نه تنها جزیرةالعرب، که سرزمینهای دیگر، را نیز به لرزه درآورد و پرچم عدالت را در جهان گسترد.
تنها شاهد زمینی
کوه «نور» در شمال مکّه قرار دارد. در نقطه شمالی این کوه، غاری است به قدر قامت یک انسان که با گذر از سنگهای بسیار میتوان به آن رسید. این غار از آشنای صمیمی خود، خاطرات بسیار دارد. امروز هم مردمان به عشق شنیدن این سخنان، با رنج بسیار، خود را به آستان آن میرسانند که از او سرگذشت وحی را بپرسند. غار حرا نیز با زبانِ حال میگوید، اینجا، عبادتگاه «عزیز قریش» است. من شبها و روزهای بسیاری را به یاد دارم که محمّد صلیاللهعلیهوآلهوس �م به این مکان دور از غوغا میآمد تا با خدای خویش خلوت کند. من دلگفتهها، حرفها و اشکهای محمّد را دیدهام و هرگز آنشب رازانگیز را که جبرئیل برای اوّلینبار، پیام وحیخدا را بر محمّد میخواند، از یاد نخواهم برد. من تنها شاهد زمینی بعثت محمّدم.
آغاز وحی
«فرشتهای از طرف خدا، مأمور شد آیاتی چند به عنوان طلیعه و کتاب هدایت و سعادت، برای امین قریش بخواند تا او را به کسوت نبوّت مفتخر سازد. آن فرشته جبرئیل و آن روز، روز مبعث بود. در آن روز فرشتهای با لوحی فرود آمد و آنرا در برابر او گرفت و به او گفت: «بخوان». او از آنجا که درس نخوانده بود، پاسخ داد من توانایی خواندن ندارم. فرشته وحی دوباره او را به خواندن فرا خواند ولی همان جواب را شنید. فرشته بار دیگر سخن خود را تکرار کرد. ناگهان سید بطحا احساس کرد میتواند لوحی را که در دست فرشته است بخواند. در این موقع، آیاتی را که در حقیقت دیباچه کتاب سعادت بشر است، خواند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از علق آفرید. بخوان و پروردگارت کریمترین کریمان است؛ همان کس که به وسیله قلم آموخت».
خاتم پیامبران
محمد صلیاللهعلیهوآلهوس �م راز خلقت زمین و گل سرسبد عالم هستی است؛ اولین نور، آخرین فرستاده، برترین انسان و محبوبترین خلق خداست. او عصاره همه انبیای الهی است. در وجود او خُلق آدم، نیروی نوح، طاعت یونس، وقار الیاس، صبر ایّوب، صدای دلکش داوود، عظمت سلیمان، محبت دانیال، عصمت یحیی، کردار خلیل، قول اسماعیل، صورت یوسف، شکیب موسی و زهد عیسی، تجلّی یافته است، محمد صلیاللهعلیهوآلهوس �م پیشوای همه پیامبران است.
بارقه آسمانی
افق اجتماع مردم در حجاز همچنان تاریک بود. آشفتگی، اوضاع مردم را ناملایم کرده بود و امنیّت جانی و مالی و ناموسی نداشتند. از علم و حکمت خبری نبود. فضیلت آنها فقط در شعرسرایی و قصّهپردازی بود. ابرهای سیاه جهالت سَرتاسر آن محیط در تاریکی فرو برده بود. ناگهان از شهر مکه نور پاکی همچون بارقه آسمانی فضای عالم را روشن کرد. این نور پاک که حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوس �م بود محیط زندگانی عقلانی بشر را برای همیشه منوّر گردانید.
اعلان نبوّت
آن روز که اعلان نبوّت داده شد، روز مجد و شرف، روز طلوع سعادت و عزت، روز رشد عقلی و ترقی ملی بود. روزی بود که بزرگترین منجی عالم بشریت، محمد بن عبد اللّه، برانگیخته شد و با نور قرآن، عالم را نورافشانی کرد.
لحن فرحبخش
روزی که پیامبر بزرگ الهی حضرت محمّد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوس �م برای هدایت بشر برانگیخته شد، ندایی آسمانی از مشرق کوه حرا، بلند شد و در دنیای بشریّت طنینانداز گردید. این آهنگ ملایم طبع بشر بود و مردم جهان در انتظار چنین آهنگی بودند، و با افق فکر و خرد خردمندان سازگار گردید. این لحن فرحبخش بر دل انسان نشست سطح اندیشه او را بالا برد.
رحمة للعالمین
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوس �م حامل اسرار آفرینش و راز خلقت بود. وجود او به ارسال پیامبران الهی و انزال کتابهای آسمانی پایان داد. اعلامیّه ختم نبّوت را او در دست داشت و با منصب رَحْمَةً للعالمین، از قلّه حرا به طرف مردم سرازیر شد تا خود تجلّی انوار رحمت الهی بر دیدگان بندگان خدا گردد.
دین فطری
آخرین برگزیده الهی قانونی آورد که از مبدأ آفرینش شروع میشود، تا منتهای سیر آدمی، ادامه مییابد. شریعتی که با روحیه بشر سازگار و با طبیعت او عجین و آمیخته شده بود، دینی که فطری و قانون اجتماعی بود.
دین معتدل
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوس �م در سیر رسالت الهیاش قانونی معتدل و به دور از افراط و تفریط آورد و به مادیت یهود و رهبانیت نصارا خاتمه داد؛ دینی که بین روح و بدن جمع و انسانی جامع تربیت کرد.
تغییر خطّ تاریخ
مبعث روزی است که تاریخ خطّ سیر خود را عوض کرد؛ روزی که به پرستش معبودان چوبین و گلی خاتمه داد و بتها را در هم فرو ریخت، بشر را بر کردار زشت و عبث خود شرمنده ساخت، و خرافات و اوهام را از میان برداشت.
آشنا ساختن با لذّتهای معنوی
مبعث روزی است که پیامبر الهی برانگیخته شد تا بشر غرق در مادیت را با لذّتهای معنوی آخرت آشنا کند. وظایف او را به او یادآورد و به سرنوشتش آشنا سازد تا در سایه تقوا و خشیت نسبت به درگاه الهی، سعادت دنیا و آخرت رهاوردش باشد.
رشد عقلی بشر
در محیطی که علم و تمدّن در آن راهی نداشت، در ظلماتی که خبری از فلسفه و حکمت نبود، در جامعهای که نوشتن و خواندن معمول نبود و جز چندنفر انگشتشمار کسی نمیتوانست بنویسد و بخواند، آن نابغه آسمانی ظهور کرد و مکتبخانه هفتاقلیم را بسته و درس علم و حکمت و اخلاق را تا سرحد کمال عقلی آدمیان به مردم آموخت، چنانچه بالاتر از آن ناممکن بود و به تصوّر نمیآمد.
انقلاب توحید
مبعث روزی است که نهضت معنوی شروع شد و انقلابی عظیم در عالم بشری به وجود آمد که هنوز برکات آن ادامه دارد. و این انقلاب عبارت است از توجه به حقیقتی واحد که خداوند یکتای بیهمتاست که با فرستادن آخرین رسول خود ـ که رهبر این انقلاب بود ـ پایههای انقلاب را پیریزی کرد.
SaHaR-A
07-19-2009, 11:17 AM
سلاااااااام
عید مبعث رو به همه شما عزیزان بلاخص کاربران باشگاه تبریک میگم
روز مبعث مبارک
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.