novin10
08-27-2016, 10:18 AM
هدف ازیادگیری سئو، کشف کردن، به کار بستن و به اشتراک گذاشتن راه هایی است که شرکت های بزرگ را در کار آنلاین به موفقیت رسانده است و جای تعجبی ندارد که بخواهیم بدانیم چگونه سئو را یاد بگیرم که تاثیر گذار باشد و این یادگیری را چه طور در تمام کارهایی که انجام می دهیم به کار ببریم.سوالِ “چه طور می توانم در مورد ( x ) اطلاعات بیشتری پیدا کنم؟” یکی از سوالاتی است که خیلی پرسیده می شود.و سوال “چطور می توانم در مورد سئو اطلاعات بیشتری پیدا کنم ؟” هم بیشترین سوالی است که از میان تمام این سوالات پرسیده می شود.چطور سئو را بیاموزیم
کنجکاوی بزرگ ترین دارایی شماست
اولین و مهم ترین چیز این است که همه اش به خودتان بستگی دارد. هیچ کس دیگری نمی تواند به جای شما چیزی یاد بگیرد. همیشه از خودتان بپرسید :”چطور کار می کند؟”من فکر می کنم این یکی از کلیدی ترین مهارت های زندگی است که یک شخص می تواند به دست آورد. شاید باعث تعجبتان شود چون به نظر من اگر شما سوال های زیر را از خودتان بپرسید، در بهینه سازی موتور جستجو بهتر عمل خواهید کرد:
چطور جرثقیل را به بالای ساختمان منتقل می کنند؟
چرا صفحات لمسی تلفن های همراه از روی کاغذ کار می کند ولی از روی فویل کار نمی کند؟
احراز هویت دو مرحله ای گوگل چطور کار می کند؟ [نکته: احراز هویت دو مرحله را فعال کنید – باور کنید به آن سختی که فکر می کنید نیست]
یکی ار تمایز های کلیدی که می خواستم در این پست به آن اشاره کنم این است که یاد گرفتن با آموزش دیدن فرق می کند. اگر به واسطۀ کارتان فرصت آموزش رسمی برایتان فراهم شده باشد، خیلی خوب است، اما به نظر من این آموزشی که گرفتید حتی ۵- ۱۰ درصد یادگیری تان هم نیست. خودتان مسئول خودتان هستید.پیشنهاد می کنم که این مورد اول را، از نقطه نظر سئو، در مورد تمامی نتایج جستجو اجرا کنید – از بررسی (crawling) و پردازش (indexing) و رتبه بندی (ranking) گرفته تا منتشر کردن. هر چه کنجکاو تر، بهتر. همچنین توصیه می کنم در راه سر درآوردن از نحوه کار کردن هر چیزی، از کثیف شدن دست هایتان هم ابایی نداشته باشید.باز هم کنجکاویاگر به دنبال فروش آنلاین هستید، اولین کاری که باید بکنید این است که یک سایت کوچک را راه اندازی کنید ولی کنترل کامل آن را، از ثبت دامنه گرفته تا افزودن کد تحلیل گوگل، خودتان به دست خود بگیرید. چه اشکالی دارد؟
از مزایای منحنی یادگیری شیبدار بهره ببرید
تسلط کامل در مهارت های ویژه، خیلی زمان بر است، ولی چیزهایی که می توانید فقط ظرف مدت یک هفته (یا حتی چند ساعت) بیاموزید، قطعا شما را شگفت زده می کند.به طور خلاصه، مدل ذهنی من برای یادگیری اینطور نیست که از سطح مبتدی تا پیشرفته سرعت یکسانی داشته باشد، بلکه یک مقیاس نمایی است که در هر مرحله، نسبت به مرحله بعدی سخت تر می شود.
هیچ تجربه ای ندارید: مبتدی
مهارت پایه ای: می توانید برخی کارهای پایه ای را انجام دهید (البته احتمالا همراه با خطا)
مهارت اساسی: تقریبا می توانید از پس هر چیزی در این حوزه بر آیید
ماهر: فردی که دارای مهارت اساسی است و به دیگران هم کمک می کند
خبره: کسی که کتاب می نویسد
می توانید از این به نفع خود استفاده کنید. حتی اگر نمی خواهید در زمینه ای به یک متخصص جهانی تبدیل شوید، در یادگیری چیزی که نمی دانید، مزایای بی شماری نهفته است. در مسیر بازاریابی آنلاین خودم، از به کار بردن آن در مهارت های فنی مثل نصب سرور لینوکس و نیز در مهارت های خلاقانه مثل ویرایش فیلم و انیمیشن سازی به صورت پایه ای، بهره برده ام.
باید به جزئیات واقف باشید
به عینه دیده ام که ویژگی ای که فروشندگان حرفه ای (در کل کارمندان باهوش) را از دیگر فروشنده ها متمایز می کند، توانایی یادآوری جزئیات است.هیچ کسی خودش را درگیر مسائل جزئی و بی اهمیت نمی کند، ولی همه تلاش می کنند تا پیچیدگی های یک مسئله را در خاطر داشته باشند تا پاسخی که برای انجام دادن کارشان به آن نیاز دارند را پیدا کنند. حال ممکن است یاد آوری یک اختلاف زمانی یا انتشار نام دامنه باشد، این مهارت می تواند از بروز یک فاجعه جلوگیری کند.و به نظرم برای پرورش دادن این مهارت باید مطالعه گسترده ای داشته باشید و هر چیزی را خودتان سرهم کنید. در زمان “مطالعه گسترده” توصیه می کنم برای خودتان چیزی مثل اینستاپیپر (Instapaper) داشته باشید تا هم کنجکاوی و علاقه تان همچنان به قوت خودش باقی بماند، و هم مجبور نشوید هر روز به دنبال مقالات مختلف در اینترنت جستجو کنید. اینستاپیپر مانند نشانگر مرورگر (یک برنامه موبایل) عمل می کند و به این ترتیب می توانید مقالات مورد نظرتان را ذخیره کنید تا بعدا آنها را مطالعه کنید و باعث می شود بدون حواس پرتی به خواند آنها بپردازید. برنامه دیگری هم به نام Pocket وجود دارد که همین کار را می کند.همه این کارها برای این است که بفهمید شما هیچ وقت نمی توانید متوجه پیچیدگی چیزی شوید مگر اینکه خودتان آن را انجام داده باشید. بعدا بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد. البته احتمالا باید در یک حوزه مهارت کسب کنید، اما توصیه می کنم تمام وقتتان را صرف یادگیری همه جزئیات نکنید. اینترنت پر از اطلاعاتی است که نیاز دارید، با این وجود که فقط نیمی از این اطلاعات صحیحی هستند و در مورد نیم دیگر خود تان خیلی بهتر عمل می کنید.
خودتان را در معرض رعب و وحشت قرار دهید
همیشه گفته ام با نشان دادن خودتان به عنوان باهوش ترین فرد اتاق خودتان را در معرض خطر قرار دهید (حداقل بعضی وقتها). به نظرم کسانی که در یک کاری خوب هستند، اغلب می خواهند با کسانی باشند که در آن کار خیلی خیلی خوب است. چون شما شبیه به کسانی می شوید که با آنها در ارتباط هستید، پس با دقت انتخاب کنید.ویل کریشلو در این مورد می گوید: “میل به جمع کردن افراد باهوش در کنار هم و استفاده از ایده های آنها تمرکز اصلی ما برای طراحی کنفرانس هایمان است. به همین دلیل در این کنفرانس ها یک موضوع مشترک در اختیار افراد قرار می دهیم تا در مورد چیز هایی که یاد گرفته اند با افرادی که در این زمینه تجربه زیادی دارند بحث کنند”.اما نیازی نیست که شما حتما به کنفرانس بروید. خود من یادگیری در مورد سئو را در انجمن های اینترنتی شروع کردم. قدیم تر ها کرییت سایت (cre8asite) بود، حالا سئو مُز و توییتر(SEOmoz and Twitter). منظورم این نیست که همه چیز هایی که نیاز دارید را می توانید از طریق انجمن های اینترنتی به دست آورید، بلکه در ارتباط بودن با افرادی که می شناسید و می دانید اطلاعاتشان در مورد موضوع مورد نظر، از شما بیشتر است، به شما کمک می کند فرایند یادگیریتان سریع تر پیش برود.
رانندگی را یاد بگیرید
از نظر من دو نوع یادگیری کاملا متفاوت وجود دارد:
یادگیری رانندگی: اولین باری که رانندگی کردید را به یاد دارید؟ تجربه تان از “وای خدایا، هم باید حواسم به جلو باشد، هم به عقب و هم دور و اطراف و تازه باید هر دو دست و پایم را هم زمان با هم حرکت بدهم” به “دیگر نیازی نیست حواسم به هماهنگی دست و پایم با هم باشم، در نتیجه می توانم تمام حواسم را به مسیر معطوف کنم” تغییر کرده است.
یادگیری مسیر منتهی به یک مکان جدید: در این مورد ” قبل از اینکه راه را بدانم، نمی دانستم باید از کدام خیابان بروم” به ” بعد از اینکه راه را بلد شدم، می دانم باید از کدام خیابان بروم” تبدیل شده است.
فقط در یکی از این دو مورد تحول ایجاد شده است. این طور نیست؟ پس به دنبال یادگیری رانندگی باشید نه یادگیری مسیر. تا به حال حتی یک HTML هم ننوشته اید؟ محض اطلاع، توانایی نوشتن HTML یک مهارت عالی برای سئو است – در واقع به نوعی، فرم آنلاین “یادگیری رانندگی” است.نمی دانید چطور باید یک ملاقات در hEvent micro-format ایجاد کنید؟ تا زمانی که به آن نیازی پیدا نکرده اید، نگرانش نباشید، چون به نوعی فرم آنلاین “یادگیری مسیر” است.مثل یادگیری دوچرخه سواری است. اصلا اهمیت ندارد که هر دو نوع یادگیری مهم هستند یا نه، بلکه باید مدام از خودتان بپرسید چیزی که دارید یاد می گیرید به درد می خورد.
آمادگی شکست را داشته باشید
یادگیری همانطور که از اسمش معلوم است، با چیز های جدید همراه است. و در چیز های جدید هم ممکن است اشتباه پیش بیاید. در اینجا مسئله منتشر کردن پیش می آید، زیرا باید مطمئن شوید چیزی که منتشر می کنید نتیجه اش مثبت است یا خیر. به خصوص اگر مقام یا سمتی دارید، باید حتما شکست خود را اعلام کنید (حداقل در مقابل اعضای تیم تان). در مقاله ای درباره مدیریت خواندم: نشان بده، توضیح نده.نکته اصلی این مقاله این بود که شما می توانید با درگیر کردن خود با کار های تیم، آن را رهبری کنید، ولی باید هم ببینید هم انجام بدهید .منظور نویسنده صرفا مهارت های اصلی کاری بوده است ولی به نظر من در مورد هر مهارت دیگری مثل یادگیری هم مهم است. به عنوان یک رهبر باید ریسک کردن و شکست خوردن را پذیرفت.
بنویسید
به نظر من اصلی ترین بخش یادگیری، نوشتن است. به ما گفته شده که نوشتن چیزها باعث می شود آنها را بهتر حفظ کنیم. مطمئن نیستم درست باشد اما تاثیر قدرتمند آن این است که با نوشتن افکارتان می توانید به آنها شکل دهید. ساختار بندی و ویرایش یک متن باعث می شود عمیق تر در موضوع فکر کنید. و مهم تر از همه اینکه نوشتن به منتشر کردن منتهی می شود. و در دنیای وبلاگ نویسی و رسانه های اجتماعی، خیلی راحت تر می شود مردم را به نوشتن وا داشت. مکانی امن برای شکست خوردن و بازخورد گرفتن، که پر است از افرادی که از شما باهوش ترند.
به یاد داشته باشید
در نهایت، به یاد داشته باشید که بهینه سازی بهتر ربطی به دانش سئو ندارد. ما متوجه شده ایم که به محض اینکه اصول پایه ای را فرا گرفتید، تنگناهای زیادی در مسیرتان قرار می گیرد که در اینجا به آنها می گوییم ” ” بازاریابی.برای اینکه در موثرعمل کنید تحصیلاتتان را همراه با دانش بیشتر درباره موارد زیر تکمیل کنید:
بازاریابی منظم
آگاهی از کسب و کار
مدیریت پروژه
مهارت ارائه محصول
مهارت های نوشتاری
مهارت های مدیریتی و رهبری
برای هر یک از این مهارت ها، می توانید روش شناسی که در بالا مشخص کردیم را به کار ببرید.
کنجکاوی بزرگ ترین دارایی شماست
اولین و مهم ترین چیز این است که همه اش به خودتان بستگی دارد. هیچ کس دیگری نمی تواند به جای شما چیزی یاد بگیرد. همیشه از خودتان بپرسید :”چطور کار می کند؟”من فکر می کنم این یکی از کلیدی ترین مهارت های زندگی است که یک شخص می تواند به دست آورد. شاید باعث تعجبتان شود چون به نظر من اگر شما سوال های زیر را از خودتان بپرسید، در بهینه سازی موتور جستجو بهتر عمل خواهید کرد:
چطور جرثقیل را به بالای ساختمان منتقل می کنند؟
چرا صفحات لمسی تلفن های همراه از روی کاغذ کار می کند ولی از روی فویل کار نمی کند؟
احراز هویت دو مرحله ای گوگل چطور کار می کند؟ [نکته: احراز هویت دو مرحله را فعال کنید – باور کنید به آن سختی که فکر می کنید نیست]
یکی ار تمایز های کلیدی که می خواستم در این پست به آن اشاره کنم این است که یاد گرفتن با آموزش دیدن فرق می کند. اگر به واسطۀ کارتان فرصت آموزش رسمی برایتان فراهم شده باشد، خیلی خوب است، اما به نظر من این آموزشی که گرفتید حتی ۵- ۱۰ درصد یادگیری تان هم نیست. خودتان مسئول خودتان هستید.پیشنهاد می کنم که این مورد اول را، از نقطه نظر سئو، در مورد تمامی نتایج جستجو اجرا کنید – از بررسی (crawling) و پردازش (indexing) و رتبه بندی (ranking) گرفته تا منتشر کردن. هر چه کنجکاو تر، بهتر. همچنین توصیه می کنم در راه سر درآوردن از نحوه کار کردن هر چیزی، از کثیف شدن دست هایتان هم ابایی نداشته باشید.باز هم کنجکاویاگر به دنبال فروش آنلاین هستید، اولین کاری که باید بکنید این است که یک سایت کوچک را راه اندازی کنید ولی کنترل کامل آن را، از ثبت دامنه گرفته تا افزودن کد تحلیل گوگل، خودتان به دست خود بگیرید. چه اشکالی دارد؟
از مزایای منحنی یادگیری شیبدار بهره ببرید
تسلط کامل در مهارت های ویژه، خیلی زمان بر است، ولی چیزهایی که می توانید فقط ظرف مدت یک هفته (یا حتی چند ساعت) بیاموزید، قطعا شما را شگفت زده می کند.به طور خلاصه، مدل ذهنی من برای یادگیری اینطور نیست که از سطح مبتدی تا پیشرفته سرعت یکسانی داشته باشد، بلکه یک مقیاس نمایی است که در هر مرحله، نسبت به مرحله بعدی سخت تر می شود.
هیچ تجربه ای ندارید: مبتدی
مهارت پایه ای: می توانید برخی کارهای پایه ای را انجام دهید (البته احتمالا همراه با خطا)
مهارت اساسی: تقریبا می توانید از پس هر چیزی در این حوزه بر آیید
ماهر: فردی که دارای مهارت اساسی است و به دیگران هم کمک می کند
خبره: کسی که کتاب می نویسد
می توانید از این به نفع خود استفاده کنید. حتی اگر نمی خواهید در زمینه ای به یک متخصص جهانی تبدیل شوید، در یادگیری چیزی که نمی دانید، مزایای بی شماری نهفته است. در مسیر بازاریابی آنلاین خودم، از به کار بردن آن در مهارت های فنی مثل نصب سرور لینوکس و نیز در مهارت های خلاقانه مثل ویرایش فیلم و انیمیشن سازی به صورت پایه ای، بهره برده ام.
باید به جزئیات واقف باشید
به عینه دیده ام که ویژگی ای که فروشندگان حرفه ای (در کل کارمندان باهوش) را از دیگر فروشنده ها متمایز می کند، توانایی یادآوری جزئیات است.هیچ کسی خودش را درگیر مسائل جزئی و بی اهمیت نمی کند، ولی همه تلاش می کنند تا پیچیدگی های یک مسئله را در خاطر داشته باشند تا پاسخی که برای انجام دادن کارشان به آن نیاز دارند را پیدا کنند. حال ممکن است یاد آوری یک اختلاف زمانی یا انتشار نام دامنه باشد، این مهارت می تواند از بروز یک فاجعه جلوگیری کند.و به نظرم برای پرورش دادن این مهارت باید مطالعه گسترده ای داشته باشید و هر چیزی را خودتان سرهم کنید. در زمان “مطالعه گسترده” توصیه می کنم برای خودتان چیزی مثل اینستاپیپر (Instapaper) داشته باشید تا هم کنجکاوی و علاقه تان همچنان به قوت خودش باقی بماند، و هم مجبور نشوید هر روز به دنبال مقالات مختلف در اینترنت جستجو کنید. اینستاپیپر مانند نشانگر مرورگر (یک برنامه موبایل) عمل می کند و به این ترتیب می توانید مقالات مورد نظرتان را ذخیره کنید تا بعدا آنها را مطالعه کنید و باعث می شود بدون حواس پرتی به خواند آنها بپردازید. برنامه دیگری هم به نام Pocket وجود دارد که همین کار را می کند.همه این کارها برای این است که بفهمید شما هیچ وقت نمی توانید متوجه پیچیدگی چیزی شوید مگر اینکه خودتان آن را انجام داده باشید. بعدا بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد. البته احتمالا باید در یک حوزه مهارت کسب کنید، اما توصیه می کنم تمام وقتتان را صرف یادگیری همه جزئیات نکنید. اینترنت پر از اطلاعاتی است که نیاز دارید، با این وجود که فقط نیمی از این اطلاعات صحیحی هستند و در مورد نیم دیگر خود تان خیلی بهتر عمل می کنید.
خودتان را در معرض رعب و وحشت قرار دهید
همیشه گفته ام با نشان دادن خودتان به عنوان باهوش ترین فرد اتاق خودتان را در معرض خطر قرار دهید (حداقل بعضی وقتها). به نظرم کسانی که در یک کاری خوب هستند، اغلب می خواهند با کسانی باشند که در آن کار خیلی خیلی خوب است. چون شما شبیه به کسانی می شوید که با آنها در ارتباط هستید، پس با دقت انتخاب کنید.ویل کریشلو در این مورد می گوید: “میل به جمع کردن افراد باهوش در کنار هم و استفاده از ایده های آنها تمرکز اصلی ما برای طراحی کنفرانس هایمان است. به همین دلیل در این کنفرانس ها یک موضوع مشترک در اختیار افراد قرار می دهیم تا در مورد چیز هایی که یاد گرفته اند با افرادی که در این زمینه تجربه زیادی دارند بحث کنند”.اما نیازی نیست که شما حتما به کنفرانس بروید. خود من یادگیری در مورد سئو را در انجمن های اینترنتی شروع کردم. قدیم تر ها کرییت سایت (cre8asite) بود، حالا سئو مُز و توییتر(SEOmoz and Twitter). منظورم این نیست که همه چیز هایی که نیاز دارید را می توانید از طریق انجمن های اینترنتی به دست آورید، بلکه در ارتباط بودن با افرادی که می شناسید و می دانید اطلاعاتشان در مورد موضوع مورد نظر، از شما بیشتر است، به شما کمک می کند فرایند یادگیریتان سریع تر پیش برود.
رانندگی را یاد بگیرید
از نظر من دو نوع یادگیری کاملا متفاوت وجود دارد:
یادگیری رانندگی: اولین باری که رانندگی کردید را به یاد دارید؟ تجربه تان از “وای خدایا، هم باید حواسم به جلو باشد، هم به عقب و هم دور و اطراف و تازه باید هر دو دست و پایم را هم زمان با هم حرکت بدهم” به “دیگر نیازی نیست حواسم به هماهنگی دست و پایم با هم باشم، در نتیجه می توانم تمام حواسم را به مسیر معطوف کنم” تغییر کرده است.
یادگیری مسیر منتهی به یک مکان جدید: در این مورد ” قبل از اینکه راه را بدانم، نمی دانستم باید از کدام خیابان بروم” به ” بعد از اینکه راه را بلد شدم، می دانم باید از کدام خیابان بروم” تبدیل شده است.
فقط در یکی از این دو مورد تحول ایجاد شده است. این طور نیست؟ پس به دنبال یادگیری رانندگی باشید نه یادگیری مسیر. تا به حال حتی یک HTML هم ننوشته اید؟ محض اطلاع، توانایی نوشتن HTML یک مهارت عالی برای سئو است – در واقع به نوعی، فرم آنلاین “یادگیری رانندگی” است.نمی دانید چطور باید یک ملاقات در hEvent micro-format ایجاد کنید؟ تا زمانی که به آن نیازی پیدا نکرده اید، نگرانش نباشید، چون به نوعی فرم آنلاین “یادگیری مسیر” است.مثل یادگیری دوچرخه سواری است. اصلا اهمیت ندارد که هر دو نوع یادگیری مهم هستند یا نه، بلکه باید مدام از خودتان بپرسید چیزی که دارید یاد می گیرید به درد می خورد.
آمادگی شکست را داشته باشید
یادگیری همانطور که از اسمش معلوم است، با چیز های جدید همراه است. و در چیز های جدید هم ممکن است اشتباه پیش بیاید. در اینجا مسئله منتشر کردن پیش می آید، زیرا باید مطمئن شوید چیزی که منتشر می کنید نتیجه اش مثبت است یا خیر. به خصوص اگر مقام یا سمتی دارید، باید حتما شکست خود را اعلام کنید (حداقل در مقابل اعضای تیم تان). در مقاله ای درباره مدیریت خواندم: نشان بده، توضیح نده.نکته اصلی این مقاله این بود که شما می توانید با درگیر کردن خود با کار های تیم، آن را رهبری کنید، ولی باید هم ببینید هم انجام بدهید .منظور نویسنده صرفا مهارت های اصلی کاری بوده است ولی به نظر من در مورد هر مهارت دیگری مثل یادگیری هم مهم است. به عنوان یک رهبر باید ریسک کردن و شکست خوردن را پذیرفت.
بنویسید
به نظر من اصلی ترین بخش یادگیری، نوشتن است. به ما گفته شده که نوشتن چیزها باعث می شود آنها را بهتر حفظ کنیم. مطمئن نیستم درست باشد اما تاثیر قدرتمند آن این است که با نوشتن افکارتان می توانید به آنها شکل دهید. ساختار بندی و ویرایش یک متن باعث می شود عمیق تر در موضوع فکر کنید. و مهم تر از همه اینکه نوشتن به منتشر کردن منتهی می شود. و در دنیای وبلاگ نویسی و رسانه های اجتماعی، خیلی راحت تر می شود مردم را به نوشتن وا داشت. مکانی امن برای شکست خوردن و بازخورد گرفتن، که پر است از افرادی که از شما باهوش ترند.
به یاد داشته باشید
در نهایت، به یاد داشته باشید که بهینه سازی بهتر ربطی به دانش سئو ندارد. ما متوجه شده ایم که به محض اینکه اصول پایه ای را فرا گرفتید، تنگناهای زیادی در مسیرتان قرار می گیرد که در اینجا به آنها می گوییم ” ” بازاریابی.برای اینکه در موثرعمل کنید تحصیلاتتان را همراه با دانش بیشتر درباره موارد زیر تکمیل کنید:
بازاریابی منظم
آگاهی از کسب و کار
مدیریت پروژه
مهارت ارائه محصول
مهارت های نوشتاری
مهارت های مدیریتی و رهبری
برای هر یک از این مهارت ها، می توانید روش شناسی که در بالا مشخص کردیم را به کار ببرید.